کاربر:Hossein/53صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک ویدئو را می‌خواهم تغییر بدهم)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
او دیدارهای فعال با دیگر مادران داغدار از جمهوری اسلامی داشت. او در دیدار با مادران پارک لاله گفت: “صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می ده. ببینید جسد هیچ کدوم از بچه هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا. آنهم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعد از سه ماه فقط ساک اونها رو دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده ایم». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم بگید کجا خاکشان کرده اید، نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می رفتم می گفتند: “برید از اوین بپرسید ما نمی دانیم.” به اوین می رفتم می گفتند: “برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم”، آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم و دیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه های ما پایمال نشه
او دیدارهای فعال با دیگر مادران داغدار از جمهوری اسلامی داشت. او در دیدار با مادران پارک لاله گفت: “صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می ده. ببینید جسد هیچ کدوم از بچه هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا. آنهم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعد از سه ماه فقط ساک اونها رو دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده ایم». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم بگید کجا خاکشان کرده اید، نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می رفتم می گفتند: “برید از اوین بپرسید ما نمی دانیم.” به اوین می رفتم می گفتند: “برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم”، آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم و دیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه های ما پایمال نشه


== گفته‌های مادر بهکیش در مورد خانواده‌اش ==
== خانواده مادر بهکیش ==
او همسر و فرزندانش را در گفته‌های مختلف وصف کرده بود. «مادر بهکیش» در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: “چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.”
او همسر و فرزندانش را در گفته‌های مختلف وصف کرده بود. «مادر بهکیش» در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: “چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.”


خط ۲۳: خط ۲۳:


=== زهرا بهکیش ===
=== زهرا بهکیش ===
زهرا دارای لیسانس فیزیک بود و در دبیرستان تدریس می کرد. قبل از انقلاب ، در سال ١٣٥٤ به خاطر مخالفت با رژیم از تدریس محروم شد و در سال ١٣٥٥ با پیوستن به سازمان چریکهای فدایی خلق به زندگی مخفی روی آورد. چهار برادرش که سه نفرشان همانند او از هواداران سازمان فدائیان خلق(اقلیت) بودند نیز کشته شدند. محسن( ١٣٦٤) اعدام، محمدعلی ( ١٣٦٧) اعدام ، محمد( ١٣٦٠) ترورشد.<ref>زهرا [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/36175/zahra-behkish بهکیش]</ref>
«زهرا فرزندم که در شهریورماه ۱۳۶۲اعدام شد، فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود. شوهر داشت، می تونست زندگی خوبی داشته باشه، ولی دلش طاقت نمی آورد مردم گرسنه باشند. این جانیان هم او و هم شوهرش سیامک را کشتند. جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند ….»”
«زهرا فرزندم که در شهریورماه ۱۳۶۲اعدام شد، فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود. شوهر داشت، می تونست زندگی خوبی داشته باشه، ولی دلش طاقت نمی آورد مردم گرسنه باشند. این جانیان هم او و هم شوهرش سیامک را کشتند. جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند ….»”


خط ۲۸: خط ۳۰:


=== محمود بهکیش ===
=== محمود بهکیش ===
وی از هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق( اکثریت)، دارای لیسانس فیزیک از دانشگاه مشهد و مسئول فنی یک کارخانه تولیدی در تهران بود. قبل از انقلاب، در سال ١٣٥١ هنگام مطالعه و بررسی تأثیر اصلاحات ارضی در مناطق جنوبی خراسان دستگیرو دو ماه زندانی شد. پس از دومین دستگیری در اعتصابات دانشگاه مشهد ، به یک سال زندان محکوم گردید. در اردیبهشت سال ١٣٥٥ به سازمان چریکهای فدایی خلق پیوست و مخفی شد. در آبان ماه همان سال برای بار سوم دستگیر و پس از تحمل شکنجه‌های بسیار که آثارش در پاهای او دیده می‌شد، به حبس ابد محکوم گشت. در ٢٦ دی ماه ١٣٥٧ در آستانه انقلاب آزاد گردید. وی متأهل و پدر یک دختر سه ساله بود.<ref>بنیاد برومند - محمود [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-5210/mahmud-behkish بهکیش]</ref>
محمود بهکیش، در سال ۱۳۶۲ مسئول کنترل کیفی کارخانه پلاسکو که پیش از این در زمان شاه هم زندان بود و به همراه سایر زندانیان سیاسی پس از انقلاب آزاد گشت. او را در سال ۱۳۶۲ دستگیر کردند، ۱۰ سال حکم گرفت، پس از پنچ سال حبس او را در [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام ۶۷]] اعدام کردند.
محمود بهکیش، در سال ۱۳۶۲ مسئول کنترل کیفی کارخانه پلاسکو که پیش از این در زمان شاه هم زندان بود و به همراه سایر زندانیان سیاسی پس از انقلاب آزاد گشت. او را در سال ۱۳۶۲ دستگیر کردند، ۱۰ سال حکم گرفت، پس از پنچ سال حبس او را در [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام ۶۷]] اعدام کردند.


=== علی بهکیش ===
=== محمدعلی بهکیش ===
علی نیز همچون محمود در تابستان سال ۱۳۶۷ در جریان [[قتل‌عام ۶۷]] اعدام شد
محمدعلی دانش آموز و از هواداران سازمان فدائیان خلق( اقلیت) بود. او در یک شرکت ساختمانی کار می کرد و در سال ١٣٦٠ به ناچار متواری شد. محمدعلی نیز همچون محمود در تابستان سال ۱۳۶۷ در جریان [[قتل‌عام ۶۷]] اعدام شد.<ref>بنیاد برومند - محمدعلی [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-5214/mohammad-ali-behkish بهکیش]</ref>


=== محمد بهکیش ===
=== محمد بهکیش ===
دانشجوی فوق دیپلم انستیتوی تکنولوژی مشهد و از هواداران سازمان فدائیان (اقلیت) بود. در آبان سال ١٣٥٥ به سازمان چریکهای فدایی خلق پیوسته و به زندگی مخفی روی آورده بود . در روز ٢٣ اسفند ١٣٦٠، بدون آن که مسلح باشد در خیابان به رگبار گلوله بسته شده و ترور شد. از محل دفن او اطلاعی در دست نیست . وی پدر یک پسر دو ساله بود.<ref>بنیاد برومند - محمد [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/36178/mohammad-behkish بهکیش]</ref>
محمد را در سال ۱۳۶۰، در مقابل خانه‌ای تیمی درحالی‌که مسلح نبود به همراه دوستش خشایار پنجه‌شاهی به رگبار بستند. مرحوم مادر پنجه‌شاهی هم از مادران خاوران بود که پنج فرزندش را از دست داده بود.
محمد را در سال ۱۳۶۰، در مقابل خانه‌ای تیمی درحالی‌که مسلح نبود به همراه دوستش خشایار پنجه‌شاهی به رگبار بستند. مرحوم مادر پنجه‌شاهی هم از مادران خاوران بود که پنج فرزندش را از دست داده بود.


=== محسن بهکیش ===
=== محسن بهکیش ===
محسن، ۲۱ سال داشت و در میان جوانانی بود که در استقبال آیت‌الله خمینی گل به خیابان‌ها ریختند اما در سال ۶۲ دستگیر شد و سال ۶۴ اعدام شد. علی ۱۹ ساله بود که در شهریور سال ۶۲ به عنوان هوادار ساده سازمان فداییان دستگیر شد و برای پخش چند اعلامیه اعدام شد. علی سال ۶۷ در [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام ۶۷]] در جریان اعدام‌های دسته‌جمعی در زندان‌های ایران به قتل رسید.
وی دارای دیپلم متوسطه و از هواداران سازمان فدائیان خلق (اقلیت) بود. در سال ١٣٦٠ به علت تحت تعقیب بودن ، به ناچار متواری شد و در شهرهای مختلف به کار و زندگی پرداخت. <ref>بنیاد برومند - محسن [https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/36177/mohsen-behkish بهکیش]</ref>محسن، ۲۱ سال داشت و در میان جوانانی بود که در استقبال آیت‌الله خمینی گل به خیابان‌ها ریختند اما در سال ۶۲ دستگیر شد و سال ۶۴ اعدام شد. علی ۱۹ ساله بود که در شهریور سال ۶۲ به عنوان هوادار ساده سازمان فداییان دستگیر شد و برای پخش چند اعلامیه اعدام شد. علی سال ۶۷ در [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام ۶۷]] در جریان اعدام‌های دسته‌جمعی در زندان‌های ایران به قتل رسید.


=== سیامک اسدیان ===
=== سیامک اسدیان ===
خط ۵۷: خط ۶۳:


== بازتاب درگذشت مادر بهکیش ==
== بازتاب درگذشت مادر بهکیش ==
'''مریم رجوی از سازمان مجاهدین خلق ایران''' در پیام تسلیت خود چنین می گوید”… اکنون، مادران خاوران، زنی پرشور و ناآرام، و مردم ایران یکی دیگر از مظاهر پرافتخار زن به‌پاخاسته ایرانی را از دست دادند. او رستگار شد و به پنج فرزند و دامادش که در دهه شصت در رویارویی با رژیم ولایت فقیهی به ‌شهادت رسیدند، پیوست. اما دادخواهی و عصیان و اعتراضی که او و دیگر مادران والای ایران‌زمین شعله‌ور کرده‌اند، پابرجاست….”
'''مریم رجوی از سازمان مجاهدین خلق ایران''' در پیام تسلیت خود چنین می گوید”… اکنون، مادران خاوران، زنی پرشور و ناآرام، و مردم ایران یکی دیگر از مظاهر پرافتخار زن به‌پاخاسته ایرانی را از دست دادند. او رستگار شد و به پنج فرزند و دامادش که در دهه شصت در رویارویی با رژیم ولایت فقیهی به ‌شهادت رسیدند، پیوست. اما دادخواهی و عصیان و اعتراضی که او و دیگر مادران والای ایران‌زمین شعله‌ور کرده‌اند، پابرجاست….”<ref name=":2">شهروند - مادر بهکیش نماد جنبش دادخواهی مردم ایران [https://shahrvand.com/archives/67213 درگذشت]</ref>


'''مهدی سامع سخنگوی چریک های خلق ایران''' طی اطلاعیه ای با ابراز تأسف از درگذشت مادر بهکیش می گوید: “مادر بهکیش یکی از اسطوره‌های مبارزه مردم ایران علیه نظام استبدادی مذهبی ولایت فقیه و یکی از تلاشگران مبارزه برای احقاق حقوق پایمال شده خانواده‌های شهدای کشتارهای دهه ۶۰ و به‌ویژه قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود….”
'''مهدی سامع سخنگوی چریک های خلق ایران''' طی اطلاعیه ای با ابراز تأسف از درگذشت مادر بهکیش می گوید: “مادر بهکیش یکی از اسطوره‌های مبارزه مردم ایران علیه نظام استبدادی مذهبی ولایت فقیه و یکی از تلاشگران مبارزه برای احقاق حقوق پایمال شده خانواده‌های شهدای کشتارهای دهه ۶۰ و به‌ویژه قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود….”<ref name=":2" />


'''بنیاد برومند''' در پیوند با درگذشت مادر بهکیش می نویسد: “مادر بهکیش عضو “مادران خاوران” بود. مادران خاوران متشکل از مادران و بازماندگانی بودند که به دنبال عدالت برای کشته‌شدگان اعدام‌های دسته‌جمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ بودند. با پیوستن مادران و بازماندگان سایر قربانیان سیاسی-عقیدتی که با حکم‌‌های قضایی یا به صورت فراقضایی اعدام یا کشته شد‌ه بودند،‌ “سازمان مادران عزادار” شکل گرفت که به دنبال اجرای عدالت برای همه زندانیان و قربانیان سیاسی و اعتقادی هستند.”
'''بنیاد برومند''' در پیوند با درگذشت مادر بهکیش می نویسد: “مادر بهکیش عضو “مادران خاوران” بود. مادران خاوران متشکل از مادران و بازماندگانی بودند که به دنبال عدالت برای کشته‌شدگان اعدام‌های دسته‌جمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ بودند. با پیوستن مادران و بازماندگان سایر قربانیان سیاسی-عقیدتی که با حکم‌‌های قضایی یا به صورت فراقضایی اعدام یا کشته شد‌ه بودند،‌ “سازمان مادران عزادار” شکل گرفت که به دنبال اجرای عدالت برای همه زندانیان و قربانیان سیاسی و اعتقادی هستند.”<ref name=":2" />


'''ایران تریبونال''' درگذشت مادر بهکیش را چنین پوشش می دهد:” ….مادر بهکیش بیشتر عمرش را در جلوی در زندان ها و در گورستان ها درپی یافتن عزیزانش گذراند. او مادری از تبار مادران مبارزان و از اعضای خانواده های جانباختگان دهه ی ١٣۶٠ بود که با مقاومت و پایداری شان، چه آنگاه که فرزندانشان در زندان های ارتجاع حاکم، تحت شکنجه و آزار بودند و چه آنگاه که جمهوری اسلامی آنان را به خاک و خون کشید و پنهان از چشم خانواده ها در گورهای دسته جمعی در خاوران، دفن کرد، همواره درختان عدالت خواهی را در تمام این سال ها آبیاری کردند. مادر بهکیش و دیگر مادران با مبارزه و مقاومت و پایداریشان، خاوران را به ستون دادخواهی مبارزانی تبدیل کردند که در دهه ی ١٣۶٠ در گورهای بی نام و نشان در سرتاسر ایران دفن شدند….. “
'''ایران تریبونال''' درگذشت مادر بهکیش را چنین پوشش می دهد:” ….مادر بهکیش بیشتر عمرش را در جلوی در زندان ها و در گورستان ها درپی یافتن عزیزانش گذراند. او مادری از تبار مادران مبارزان و از اعضای خانواده های جانباختگان دهه ی ١٣۶٠ بود که با مقاومت و پایداری شان، چه آنگاه که فرزندانشان در زندان های ارتجاع حاکم، تحت شکنجه و آزار بودند و چه آنگاه که جمهوری اسلامی آنان را به خاک و خون کشید و پنهان از چشم خانواده ها در گورهای دسته جمعی در خاوران، دفن کرد، همواره درختان عدالت خواهی را در تمام این سال ها آبیاری کردند. مادر بهکیش و دیگر مادران با مبارزه و مقاومت و پایداریشان، خاوران را به ستون دادخواهی مبارزانی تبدیل کردند که در دهه ی ١٣۶٠ در گورهای بی نام و نشان در سرتاسر ایران دفن شدند….. “<ref name=":2" />


'''کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی''' در خبرش می نویسد: “آرامگاه مادر بهکیش از مادران خاوران، از سوی خانواده، دوستان و آشنایان، غرق در گل شد.”
'''کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی''' در خبرش می نویسد: “آرامگاه مادر بهکیش از مادران خاوران، از سوی خانواده، دوستان و آشنایان، غرق در گل شد.”


به گزارش این کمپین: “مادر بهکیش در تمام طول این سال‌ها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن دیگر فرزندان مشخص نشد و هرگز این موضوع آشکار نشد که عزیزانش چگونه اعدام شدند. مادر بهکیش پیش تر در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: «چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.»
به گزارش این کمپین: “مادر بهکیش در تمام طول این سال‌ها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن دیگر فرزندان مشخص نشد و هرگز این موضوع آشکار نشد که عزیزانش چگونه اعدام شدند. مادر بهکیش پیش تر در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: «چی بگم؟ بی‌رحم‌ها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.»<ref name=":2" />


'''کانون نویسندگان ایران''' در بیانیه ی خود به منسبت درگذشت مادر بهکیش می گوید:”….مادر بهکیش” در این سال‌ها با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابر های سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند. با این همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که “زیباترین فرزندان آفتاب و باد” شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها چنان که “مادر بهکیش” گفته بود نه می‌بخشند و نه فراموش می‌کنند.”
'''کانون نویسندگان ایران''' در بیانیه ی خود به منسبت درگذشت مادر بهکیش می گوید:”….مادر بهکیش” در این سال‌ها با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابر های سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند. با این همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که “زیباترین فرزندان آفتاب و باد” شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها چنان که “مادر بهکیش” گفته بود نه می‌بخشند و نه فراموش می‌کنند.”<ref name=":2" />


'''بیداران (خاوران مجازی''') در بیانیه خود می نویسد: مادر بهکیش و دیگر مادران و خانواده‌های معترض بهای سنگینی بابت مقاومت و اعتراض‌شان پرداختند و می پردازند: از ضرب و شتم گرفته تا کنترل و تعقیب و بازداشت. مامورین از این هم فراتر رفتند و در زمستان ١٣٨٧ با وقاحتی بی نظیر خاوران را با بولدوزر خراب کردند و درآن را به روی خانواده ها بستند. بر تعقیب و کنترل خانواده ها افزوده شد و آنها در خانه‌هاشان هم در امان نماندند. ولی به گفته منصوره، دختر خانم بهکیش” آنها هیچ گاه حاضر نشدند که از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند و ظلمی را که در حق شان شده است به فراموشی بسپارند.”
'''بیداران (خاوران مجازی''') در بیانیه خود می نویسد: مادر بهکیش و دیگر مادران و خانواده‌های معترض بهای سنگینی بابت مقاومت و اعتراض‌شان پرداختند و می پردازند: از ضرب و شتم گرفته تا کنترل و تعقیب و بازداشت. مامورین از این هم فراتر رفتند و در زمستان ١٣٨٧ با وقاحتی بی نظیر خاوران را با بولدوزر خراب کردند و درآن را به روی خانواده ها بستند. بر تعقیب و کنترل خانواده ها افزوده شد و آنها در خانه‌هاشان هم در امان نماندند. ولی به گفته منصوره، دختر خانم بهکیش” آنها هیچ گاه حاضر نشدند که از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند و ظلمی را که در حق شان شده است به فراموشی بسپارند.”<ref name=":2" />


'''حامیان مادران پارک لاله ایران – دورتموند''' در بیانیه شان نوشته اند: “مادری دیگر از جنس مقاومت و مبارزه، مادر بهکیش عزیز همه، هرگز فراموشت نخواهیم کرد. یاد و خاطره استواری هایت را در گوش نوه های خود ترانه می کنیم. لبخند مهربانت در قلب های ما حک شده است. مشعل دادخواهی دستت را دست به دست خواهیم کرد.
'''حامیان مادران پارک لاله ایران – دورتموند''' در بیانیه شان نوشته اند: “مادری دیگر از جنس مقاومت و مبارزه، مادر بهکیش عزیز همه، هرگز فراموشت نخواهیم کرد. یاد و خاطره استواری هایت را در گوش نوه های خود ترانه می کنیم. لبخند مهربانت در قلب های ما حک شده است. مشعل دادخواهی دستت را دست به دست خواهیم کرد.<ref name=":2" />


<references />
<references />
۱٬۰۵۶

ویرایش