۵٬۶۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سعدی شیرازی''' ، با نام اصلی ابومحمد مصلحالدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجریقمری – شیراز، | '''سعدی شیرازی''' ، با نام اصلی ابومحمد مصلحالدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف، زاده ۶۰۶ هجریقمری – شیراز، | ||
سخنور، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. خانوادهی سعدی شیرازی از عالمان دین بودند؛ و پدرش از کارکنان دربار اتابک بود. سعدی از دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت اما در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی جد مادری خود قرار گرفت. وی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شهر شیراز آموخت؛ سعدی در نوجوانی برای ادامه تحصیل در نظامیه بغداد که توسط خواجه نظامالملک طوسی ساخته شده بود، مسافرت کرد که این آغاز سفرهای طولانی وی بود. سعدی شیرازی عارف جهانگردی بود که سفرهایی به آسیای مرکزی، هندوستان، شام، مصر، عربستان، حبشه و مغرب داشته است. مشهورترین آثار سعدی بوستان و گلستان است. او ر سال ۶۹۱ هجریقمری درگذشت و مزار او | |||
== تولد سعدی شیرازی == | == تولد سعدی شیرازی == | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در زندگینامه سعدی بینظمیهای زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بینظمیها، او از کوچکترین حوادث درس میگرفت و از آنها چشمپوشی نمیکرد. سعدی در بغداد به محضر درس جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد می کند. زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حملهی مغول به ایران و سقوط حکومتهای وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.«سایت فتوکده» | در زندگینامه سعدی بینظمیهای زیادی در حکومت دیده می شود؛ اما با تمام این بینظمیها، او از کوچکترین حوادث درس میگرفت و از آنها چشمپوشی نمیکرد. سعدی در بغداد به محضر درس جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید. او از ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد می کند. زندگی سعدی شیرازی مقارن بود با حملهی مغول به ایران و سقوط حکومتهای وقت، مانند خوارزمشاهیان، عباسیان و اتابکان فارس.«سایت فتوکده» | ||
=== در محضر مشایخ === | |||
جامی میگوید که سعدی از مشایخ کبار، بسیاری را دریافته و به صحبت شیخشهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده است. و این سخن انعکاسی است از قول سعدی در همین مضمون، اما گفتار سعدی شیرازی در این مورد، منحصر به سفر با سهروردی نیست بلکه نشانی از صحبت و اقامت در خدمت او و استماع سخنان عارفانهی دیگر او نیز میدهد. به هر حال تأثیر نظرها و عقاید شهابالدین سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی میتوان یافت. منتهی سعدی در کسب نظرهای عارفان و قبول تربیت ایشان گویا به پیر و مرادی تنها اکتفا نکرده بلکه به عدهای از آنان ارادت ورزیده و از ایشان کسب فیض کرده باشد. بهبیان دیگر سعدی در عین آنکه با گروهی از مشایخ مصاحبت و بدیشان ارادت داشته تابع و فرمانبردار مطلق آنان نبوده است، چنانکه هر مُریدی نسبت به مراد باید باشد، بلکه از راه صحبت و کسب فیض از محضر بزرگان طریقت، از گفتارها و نظرها و نتایجی که از مجاهدات خود گرفته بود برخوردار شده و احیاناً بعضی از نظرهای آنان را نیز نپذیرفته است. اما اینکه دولتشاه و هدایت، سعدی را مرید شیخ عبدالقادر گیلانی(م۵۶۱) نوشتهاند اشتباه محض است؛ و این اشتباه از غلطی نشأت گرفته است که ظاهراً از دیرباز در حکایت دوم از باب دوم گلستان از بعض نسخههای این کتاب رخ داده است. | |||
چند سالی را که سعدی در بغداد گذراند باید به دوران تحصیل و کسب فیض از بزرگترین اساتید و مشایخ عهد که در آن شهر مجتمع بودهاند، و به تلقین و تکرار در نظامیه تقسیم کرد و گویا بعد از طی این مراحل بود که سفرهای طولانی خود را در حجار و شام و لبنان و روم آغاز کرد. بنا بهگفتار خود سعدی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشهای تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشهای برداشت و به قول عبدالرحمن جامی: اقالیم را گشته و بارها به سفر حج پیاده رفته است؛ و بنابر نقل دولتشاه: ۱۴ نوبت حج کرده و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفته است. اما معلوم نیست سفرهای او در بلاد مشرق از قبیل کاشغر و هند و شکستن بت سومنات که خود بدانها اشاره میکند در همین دوران اتفاق افتاده باشد.«تاریخ ما» | |||
=== زمان زیستن سعدی شیرازی === | === زمان زیستن سعدی شیرازی === | ||
خط ۵۰: | خط ۵۵: | ||
سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسهی معروف نظامیه بغداد به ادامهی تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که بهمحضر جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمالالدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمالادین ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمالالدین نوادهی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نوادهی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشارهی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷ هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسهی مستنصریه بغداد را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد.«تاریخ ما» | سعدی شیراز پس از این تاریخ تا مدتی در بغداد به سر برد و در مدرسهی معروف نظامیه بغداد به ادامهی تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که بهمحضر جمالالدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب رسید. جمالالدین هنگام سقوط بغداد به دست هولاگوخان مغول در۶۵۶هجری به قتل رسید. سعدی از جمالادین ابوالفرج بهعنوان مربی و شیخ یاد کرده است. جمالالدین نوادهی ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت؛ و چون نوادهی او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشارهی سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷ هجری پندارند. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال ۶۳۱ سمت مدرسی مدرسهی مستنصریه بغداد را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی پس از شروع تحصیل در نظامیه بغداد و در حدود بیست و چهار پنج سالگی خود، خدمت این استاد را درک کرده باشد.«تاریخ ما» | ||
=== مذهب سعدی === | === مذهب سعدی شیرازی === | ||
با وجود دلایلی از سنی مذهب بودن سعدی، نشانههایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده میشودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کردهاند. وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده است. | با وجود دلایلی از سنی مذهب بودن سعدی، نشانههایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده میشودبههمین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کردهاند. وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده است. | ||
خط ۹۶: | خط ۱۰۱: | ||
== شهرت سعدی == | == شهرت سعدی == | ||
آنچه سعدی شیرازی را در گذر قرنها مورد توجه خاص و عام قرار داده است، علاوه بر ارزشهای هنری و بلاغی کلام او، آن است که سخن عمیق و پر معنای او چنان روان و گویا است که هر خوانندهای به فراخور فهم و آگاهی خود میتواند از آن بهره بگیرد و گفتار زیبای او، کام دل هر انسانی را شیرین کند. آوازه و شهرت سعدی علاوه بر لطافت و ژرفنای معانی کلام، ناشی از زبان فاخر و سخن استوار او است که دلها را مجذوب کرده است. هنر بزرگ شیخ اجل در آن است که نه جنبههای هنری کلام را رها کرده است؛ و نه با قربانی کردن معنا به تکلّف و تصّنع گراییده است. این ویژگی را به روشنی، هم در شعر و هم در نثر وی میتوان یافت. در تاریخ درخشان ادبیات ایران، شاعران و نویسندگان بزرگ بسیارند، اما در میان بزرگان و فرزانگان، سعدی شیرازی از این که هم در عرصة نظم شاهکار آفریده است و هم در عرصه نثر، بی همتا است و چنین بود که صوت سخنش پهنای زمین و زمان را در نوردید و شور را در جهان افکند. «سایت در اندیشه فردا» | |||
شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشتهاست. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست اینكه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم اینكه او شاعری جهانگرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كردهاست. هم چنین او در سخنان خود چه بهلحاظ نثر و چه بهلحاظ نظم، از امثال و حكایات دلپذیر استفاده نموده است؛ و دیگر اینكه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذلهگو مشهور است كه خواننده را مجذوب میكند. همهی اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.«سایت تالاب» | شهرت سعدی فقط مختص به ایران نبوده و حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان، آسیای صغیر نیز رسیده بود؛ و خودش در چندجا به این شهرت اشاره داشتهاست. این شهرت سعدی چند علت دارد؛ نخست اینكه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نكرده، دوم اینكه او شاعری جهانگرد بود؛ و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجربیات خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كردهاست. هم چنین او در سخنان خود چه بهلحاظ نثر و چه بهلحاظ نظم، از امثال و حكایات دلپذیر استفاده نموده است؛ و دیگر اینكه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذلهگو مشهور است كه خواننده را مجذوب میكند. همهی اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت سعدی گردیده است.«سایت تالاب» | ||
شهرت و آوازهی سعدی شیرازی به اندازهای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز میخواندند.«بیتوته» | شهرت و آوازهی سعدی شیرازی به اندازهای بود كه پس از گذشتن ۵۵ سال از وفاتش، در ساحل اقيانوس كبير، يعنی در چين، ملاحان و دریانوردان اشعارش را به آواز میخواندند.«بیتوته» | ||
سعدی شهرت بسیاری هم در حیات خویش حاصل کرد. پیداست که این موضوع در تاریخ ادبیات فارسی تا قرن هفتم هجری تازگی نداشت و بعضی از شاعران بزرگ مانند ظهیر و خاقانی در زمان حیات خود مشهور و در نزد شعرشناسان عصرشان معروف بودند؛ اما گمان نمیرود که هیچیک از آنان در شهرت میان فارسیشناسان کشورهای مختلف از آسیای صغیر گرفته تا هندوستان، در عهد و زمان خود، به سعدی رسیده باشند و اینکه سعدی در آثار خویش چندجا به شهرت و رواج گفتار خود اشاراتی دارد، دور از مبالغه است. از جمله شاعران استاد در عصر سعدی که در خارج از ایران میزیستهاند، یکی امیرخسرو است و دیگر حسن دهلوی که هر دو از سعدی در غزلهای خود پیروی میکرده اند؛ و امیرخسرو از اینکه در زمان سعدی جرأت شاعری میکرد، خود را ملامت مینمود. «تاریخ ما» | |||
سعدی شیرازی یکی از چهار ستون استوار ادب فارسی است. بی تردید پس از فردوسی، سعدی بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعر پارسی است که پس از هفت قرن، نهتنها از تاثیر کلام او اندکی کاسته نشده، بلکه مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و بر ادبیات و اخلاق سایر ملل نیز تاثیر بسزایی گذاشته است.«سایت پین ورک» | |||
آنچه جهانیان را مجذوب شیخ اجل کرده، رهایی اندیشه سعدی از قید و بند مکان و زمان است. نوع خاص تفکری که آرمان جهانی سعدی را تبیین میکند، همبستگی انسان در کل بشریت است که راه رسیدن بهآن را اصلاح فردی میداند. بازتاب اندیشههای انسانگرایانهی سعدی را در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا می توان مشاهده کرد.«الکوثر» | |||
== اخلاق سعدی == | == اخلاق سعدی == | ||
خط ۲۹۷: | خط ۳۰۸: | ||
=== بوستان یا سعدینامه === | === بوستان یا سعدینامه === | ||
کتاب بوستان که آن را “سعدینامه” نیز مینامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی بهحساب میآورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است. | کتاب بوستان که آن را “سعدینامه” نیز مینامند، محصول سفرهای سعدی به نقاط مختلف جهان بود. این اثر که در قالب مثنوی است، از نظر وزن و قالب آن را حماسی بهحساب میآورند. با این حال محتوای آن بیشتر در زمینه اخلاق و تربیت، سیاست و مسائل اجتماعی است. کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این بابها موضوع خاصی دارند. بهعنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و... | ||
کتاب بوستان از یک دیباچه و ده باب تشکیل شده است. هرکدام از این بابها موضوع خاصی دارند. بهعنوان مثال در تواضع، در عدل و تدبیر، در شکر بر عافیت و... | |||
کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخههای فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را میتوان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمانشهر خود را در آن توصیف میکند.«سایت پرورش افکار» | کتاب بوستان نزدیک به ۴ هزار بیت دارد و نسخههای فراوان از آن منتشر شده است. بوستان را میتوان کتابی اخلاقی و آموزشی دانست که سعدی آرمانشهر خود را در آن توصیف میکند.«سایت پرورش افکار» | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۱۵: | ||
كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان میدهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرينترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.«سایت بیتوته» | كتاب بوستان، هم مشتمل بر مطالب اخلاقی و حكمتی است، و هم استادی و تسلط سعدی را در علم الاجتماع نشان میدهد. سعدی با تبحر در زبان عربی و فارسی و طبع و ذوق لطیفش، شيرينترين آثار فارسی را در نظم و نثر از خود به جای گذاشت.«سایت بیتوته» | ||
بوستان سراسر مدینه فاضله است و اخلاق. اخلاقی که سعدی ریشههایش را بهعشق میبرد. جهان آنگونه که باید باشد و انسان آنگونه که باید زیست کند در بوستان تصویر شده است. بوستان، جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حقگویی و حقشنوی خبری نیست. بوستان سعدی، دنیای مطلوب او است دنیایی که آکنده از نیکی، پاکی، دادگری و انسانیت است. سعدی در بوستان مقام والای انسان را یادآور شده است؛ تواضع، قناعت، رضــا، احسان و تربیت درست را آموزش داده و عدل و دادگستری را توصیه کرده است. جهان مطلوب سعدی عالم ایمان به خدا و نیکی و صفاست این جهان برای انسان امروز آرزو و تصویری از عالمی را میآفریند که باید باشد و بر دلها این شوق را میاندازد که در راه ساختن جهانی بهتر و انسانیتر باید تلاش کرد.«سایت الکوثر» | |||
برگهای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگهداری میشود.«سایت گویاد» | برگهای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده آمریکا نگهداری میشود.«سایت گویاد» | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۲۴: | ||
شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است. ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را بهعنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علیرغم نبودن وسايل نشر، جای خود را باز كرد.«بیتوته» | شاهكار سعدی شیرازی در نثر، گلستان اوست كه در واقع نوعی مقامه نويسی است. اما در اين رويه تقلید نکرده و راه نو و ابتكار را پيموده است. ترتيب و تناسب وتنوع کتاب گلستان، همراه با موضوعات جذاب اجتماعی، اخلاقی، تربيتی و سبك ساده و شيرين نويسندگی، سعدی شیرازی را بهعنوان خداوند سخن معرفی كرده است. سعدی در بين معاصرين خويش نیز علیرغم نبودن وسايل نشر، جای خود را باز كرد.«بیتوته» | ||
گلستان سعدی سرشار از داستانهای رنگارنگ از مردم روزگار و سفرهای اوست. گلستانی که به اعتقاد او باد خزان را بر ورق او دست تطاول نیست و گردش زمان خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نمی کند. گلستان سعدی تصویر زنده دنیا در هر عصری است چرا که او در این کتاب انسان و دنیای او را با تمامی معایب و محاسن و تمامی تضادها و تناقضهایی که در وجود او هست، توصیف کرده است. شیخ اجل انسان و دنیا را همانگونه که هست تصویر کرده است. سعدی شیرازی تنها بهتصویر روزگار خویش و بیان کاستیها و ضعفها بسنده نکرده است، بلکه او بهعنوان مصلحی اجتماعی و حکیمی جهاندیده در کنار بیان دردها و تصویر زشتیها بهدرمان نیز پرداخته و شیوهی درست زیستن را آموزش داده است. همچنان که گلستان سعدی، اکنونِ وضعیت حال انسان است و تصویر زندگی جاری اوست.«سایت الکوثر» | |||
کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی بهپایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشتههای سعدی از پیشتر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است. محققین از مهارت این شاعر نامآور در توصیف زیبا و شاعرانه تجربههای تلخ و شیرین، بسیار سخن گفتهاند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.«سایت پرورش افکار» | کتاب گلستان این شاعر شهیر، یک سال بعد از نگارش بوستان، یعنی در سال ۶۵۶ هجری قمری تدوین شد. سعدی این کتاب را در مدت زمان کوتاهی بهپایان رساند. نگارش این دو کتاب در این زمان کوتاه حاکی از آن است که بسیاری از نوشتههای سعدی از پیشتر آماده بودند؛ و او آن را گردآوری کرده است. محققین از مهارت این شاعر نامآور در توصیف زیبا و شاعرانه تجربههای تلخ و شیرین، بسیار سخن گفتهاند. زبان و مهارت سعدی در استفاده از کلمات، سرمشقی برای دیگر شاعران و نویسندگان شد.«سایت پرورش افکار» | ||
خط ۴۰۹: | خط ۴۲۲: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
سیف فرغانی | |||
در سالهایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری میکرد، شاعر شهیر سیفالدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد کوچک آسیای صغیر، چنان شیفتهی غزلهای دلانگیز و سخنان شیوای سعدی شیرازی شده بود که علاوه بر جواب گفتن تعداد زیادی از غزلها و قصاید سعدی و تکرار نام وی به احترام در بسیاری از آنها، خود نیز چند قصیدهی غرّا به ستایش آن استاد سخن اختصاص داد. سیفالدین محمد فرغانی از استادانی است که در قرن هفتم هنوز شیوهی سخنگویی استادان بزرگ خراسان را در قرن پنجم و ششم رها نکرده بود؛ و سخنان فصیح او که همه جا همراه با وعظ و اندرز و تحقیق و حکمت است نشان از علوّ مقامش در شعر و عرفان میدهد. سیفالدین فرغانی در یکی از قصائد خود که از سعدی استقبال کرده است، به میزان شهرت آن استاد اشاره نموده است و چند قصیده هم در مدح او ساخته به مطلعهای ذیل: | در سالهایی که سعدی آخرین دوران حیات خود را در شیراز سپری میکرد، شاعر شهیر سیفالدین محمد فرغانی، در آقسرا از بلاد کوچک آسیای صغیر، چنان شیفتهی غزلهای دلانگیز و سخنان شیوای سعدی شیرازی شده بود که علاوه بر جواب گفتن تعداد زیادی از غزلها و قصاید سعدی و تکرار نام وی به احترام در بسیاری از آنها، خود نیز چند قصیدهی غرّا به ستایش آن استاد سخن اختصاص داد. سیفالدین محمد فرغانی از استادانی است که در قرن هفتم هنوز شیوهی سخنگویی استادان بزرگ خراسان را در قرن پنجم و ششم رها نکرده بود؛ و سخنان فصیح او که همه جا همراه با وعظ و اندرز و تحقیق و حکمت است نشان از علوّ مقامش در شعر و عرفان میدهد. سیفالدین فرغانی در یکی از قصائد خود که از سعدی استقبال کرده است، به میزان شهرت آن استاد اشاره نموده است و چند قصیده هم در مدح او ساخته به مطلعهای ذیل: | ||
خط ۵۳۶: | خط ۵۴۵: | ||
=== روز سعدی === | === روز سعدی === | ||
مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، | مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، بهعنوان روز سعدی، نامگذاری شد. | ||
زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد» | زندگینامه و آثار و اشعاد سعدی شیرازی «سایت گویاد» | ||
خط ۵۴۳: | خط ۵۵۲: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
مدرسهی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود | مدرسهی «نظامیه» که مخصوص شافعیان بود | ||
خط ۶۱۳: | خط ۶۲۰: | ||
شهرت | شهرت | ||
زندگینامه سعدی شیرازی «سایت در اندیشه فردا» | زندگینامه سعدی شیرازی «سایت در اندیشه فردا» | ||
خط ۶۲۳: | خط ۶۲۸: | ||
== سیری در عرفان سعدی == | == سیری در عرفان سعدی == | ||
هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و بهویژه غزلیات سعدی که محل | هدف از این سیر، تبیین منشاء عرفانی سعدی است که ظهور آن در آثار او است. توجه به این نکته مهم است که برخلاف اشعار و بهویژه غزلیات سعدی که محل مناقشهی عارفانه یا عاشقانه بودن است، در رسالات نثر وی بهویژه، جوهر و روح تعلیم صوفیه، بیشتر انعکاس دارد. در بین رسالههای منثور سعدی، رسالهای موسوم به ''مجالس پنجگانه،'' بیش از بقیه از عرفان سعدی پرده برمیگشاید. سعدی در این رساله بهسبک مکتوباتی چون ''کشفالمحجوب'' و ''تذکرةالاولیاء''، مفاهیم بلند عرفانی را با هنر فصاحت و بلاغت خاصّ خود به سالکان عرضه میکند. | ||
سعدی و اندیشهاش از دیرباز مورد نقد و مناقشهای مهم بوده است. در بارهی عرفان و عشق در آثار و اندیشهی سعدی همواره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بودهاند که بررسی آن در این سطور نمیگنجد. در اینجا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد. | سعدی و اندیشهاش از دیرباز مورد نقد و مناقشهای مهم بوده است. در بارهی عرفان و عشق در آثار و اندیشهی سعدی همواره سؤالاتی مطرح بوده است؛ و منتقدان و طرفداران سعدی در پی نفی و اثبات آن بودهاند که بررسی آن در این سطور نمیگنجد. در اینجا فقط به وجوه عرفان سعدی که مستند است پرداخته خواهد شد. | ||
اگر ملاک و معیار سنجش احوال گذشتگان و شخصیت معنوی رجال علمی و ادبی را گفتار و آثار و یا نظر معاصرین زمان که صلاحیت ابراز عقیده دارند و بهجستوجو و فحص، بهتحلیل و تفسیر احوال رجال میپردازند، قرار دهیم؛ برجستهترین آنان را که مورد قبول عامه مردم هستند؛ و سلطهای بر دلها دارند؛ و مربی و یا مؤثر در افکار بهشمار میآیند، قطعاً شیخ سعدی شیرازی یکی از افراد شاخص و برجستهای است که حقایق عرفانی را بهخوبی درک کرده و مقامات سیر و سلوک پویندگان راه حق را گام بهگام پیموده و از مقامی بهمقام دیگر قدم نهاده و تا جایگاه و استقرا در مقامی را نیافته، بهمقام دیگر نگرائیده و بهجّد و جهد و ریاضت بهمرحله کمال رسیده و سپس جذبهی عشق و نغمهی ربانی او را در ربوده و بهعنوان شیخ و پیر طریقت بهدستگیری و ارشاد خلق و طلاب حق، شناخته شده است. یعنی در زمرهی سالکین الیالله و مجذوبین جمال محبوب ازلی در آمده است. هم آثار و پرتوهای افکار سعدی و هم سخن معاصرین و نویسندگان احوال رجال عرفان، شاهد این مدعا است. مکتب عرفان سعدی «سایت تبیان» | |||
جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفههای عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی است که از مقام عرفانی وی پرده برمیدارد. در این بخش بهبرخی از مؤلفههای عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدتگرایی در آثار سعدی پرداخته میشود؛ و از آن میانه در پی شفافسازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است. | جایگاه عرفانی سعدی و مؤلفههای عرفانی- اجتماعی وی معطوف به بررسی اسنادِ تاریخی است که از مقام عرفانی وی پرده برمیدارد. در این بخش بهبرخی از مؤلفههای عرفانی مانند عشق، آزادگی، سماع، عبادت عاشقانه و وحدتگرایی در آثار سعدی پرداخته میشود؛ و از آن میانه در پی شفافسازی جنس عرفان و فضای خاص معرفتی او و ارتباط و نسبت عرفان وی با اخلاق و مناسبات اجتماعی است. | ||
=== | === عشق عرفانی در آثار سعدی === | ||
سعدی شیرازی را باید در میان برگ برگ آثارش جستوجو کرد و به دنیایش راه یافت تا پستی و بلندی زندگی را دید و عشق و اخلاص و توکل و رضا را پیشه خود کرد. شیخ شیراز در غزلهایش آموزگار عشق است، عشق ناب با بیانی ساده و بی پیرایه، آنقدر ساده که گاه به نثر پهلو میزند و در عین حال زیبا و اغوا کننده است. غزلهای سعدی، عاشقانه است با مایه و رنگی از عرفان و پایبند اصول اخلاقی. هرآنچه که موجب دوری انسان از آدمیت و نزدیکی به زشتی و پستی شود، مورد نفرت و انزجار سعدی است. غزل سعدی یعنی عشق. عشق با همه فراز و نشیبهایش. این عشق سرشار از درد و نیاز و تسلیم و گذشت است. هوس نیست، بلکه صفا و رضاست. نیازی روحانی است که دائم دل و جان شاعر را آماده تسلیم و فنا میکند | |||
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی | |||
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی | |||
تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد | |||
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی | |||
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا | |||
به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی«الکوثر» | |||
نمیتوان غزلیات سعدی شیرازی را به عارفانه یا عاشقانه دستهبندی کرد؛ زیرا که در جوهر اندیشهی سعدی، گویی عرفان تمامقامت و تمامِ قامتِ خود را در عشق هویدا میسازد. گرچه به قول دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی، بدون گزافه واژهی عشق یکی از ستمدیدهترین واژهها در قاموس زبانهای جهان است؛ چه هوسهای تند و خانمانسوز، چه شهوتهای مزاحم و چه تکرویها و فریبندگیها و کینهتوزیها که به نام عشق صورت میگیرد!. اما خودِ سعدی، و نشانههایی که در آثارش درج شده، بزرگترین شاهد است که نگرش او به مفهوم عشق از چه جنسی است. عشقی که او صراحتاً از آن میگوید و در بیانش از سعایت کجاندیشان و اتّهام تنگچشمان که به جای تماشای بستان فقط نظر به میوه کنند، باکی به دل ندارد، ضامن معانی لطیف عرفانی و در عین حال به دلایل خاصّ سعدی، اخلاقی- اجتماعی است و فقط به ظاهر، جمال و زیباییهای صوری آدمی محدود نمیشود. سعدی از مصائب نفس بهخوبی مطّلع است و چنین اقرار میکند: | |||
رستمی باید که پیشـانی کند با دیو نفـس گر بر او غالب شویم، افراسیاب افکندهایم | رستمی باید که پیشـانی کند با دیو نفـس گر بر او غالب شویم، افراسیاب افکندهایم | ||
خط ۶۴۰: | خط ۶۵۹: | ||
سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم پیش تسبیح ملائک نرود دیو رجیم | سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم پیش تسبیح ملائک نرود دیو رجیم | ||
در نگاه سعدی، بیش از صورت، صورتنگار | در نگاه سعدی، بیش از صورت، صورتنگار شایستهی عاشقی است: | ||
مــن نه آن صـورتپـرستـم کــز تمنّــای تـو مستـم | مــن نه آن صـورتپـرستـم کــز تمنّــای تـو مستـم | ||
خط ۷۰۸: | خط ۷۲۷: | ||
همه عالم جمال طلعت او است تا که را چشم این نظر باشد | همه عالم جمال طلعت او است تا که را چشم این نظر باشد | ||
کس ندانم که دل بدو ندهد مگر آن کس که بیبصر | کس ندانم که دل بدو ندهد مگر آن کس که بیبصر باشد«پژوهشنامه» | ||
=== | === عقل و عشق === | ||
سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشنضمیر، عقل را که از آن به | سعدی شیرازی به مثابه عارفی روشنضمیر، عقل را که از آن به لطیفهی ربّانی تعبیر میشود، نکوهش نمیکند. از دیدگاه سعدی آن عقلی که مورد طعن عارفان واقع شده است، همان عقل فلسفی است که نتیجه انتزاعات ذهنی یک فرد از جهان درون و بیرون است. سعدی در پاسخ به پرسش شخصی در زمینهی عقل و عشق، رسالهای تحت همین عنوان نوشته است. در قسمتی از آن میگوید: | ||
«عقل با چندین شرف که دارد نه راه است، بل چراغ است در اولِ راهِ ادب و طریقت؛ و خاصیت چراغ آن است که چاه از راه دانند و نیک از بد شناسند» | «عقل با چندین شرف که دارد نه راه است، بل چراغ است در اولِ راهِ ادب و طریقت؛ و خاصیت چراغ آن است که چاه از راه دانند و نیک از بد شناسند» | ||
خط ۱٬۰۰۸: | خط ۱٬۰۲۷: | ||
شیخ اجل چنان مسلط از توحید میگوید و ظاهر و باطنِ مفاهیم عرفانی را در هم میتند که جلوهگرِ حدیث پیامبر(ص) میشود: «التَوحید ظاهِرِه فِی باطِنِه وَ باطِنِه فِی ظاهِرِه» | شیخ اجل چنان مسلط از توحید میگوید و ظاهر و باطنِ مفاهیم عرفانی را در هم میتند که جلوهگرِ حدیث پیامبر(ص) میشود: «التَوحید ظاهِرِه فِی باطِنِه وَ باطِنِه فِی ظاهِرِه» | ||
مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود که هرچه مینگرم شاهد است در نظرم | مرا به صـورت شـاهد نظـر حـلال بود که هرچه مینگرم شاهد است در نظرم «سایت پژوهشنامه مذاهب اسلامی» | ||
این ابیات نیز نتیجهی معرفت عرفانی و ادراک توحیدی سعدی است که میگوید: | |||
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم | |||
وز هرچه گفتهاند و شنیدیم و خواندهایم | |||
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر | |||
ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم | |||
... | |||
سلسلهی موی دوست حلقهی دام بلاست | |||
هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست | |||
گر بزنندم بهتیغ در نظرش بیدریغ | |||
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست «سایت ایران» | |||
=== جمعبندی === | === جمعبندی === | ||
خط ۱٬۰۳۱: | خط ۱٬۰۷۰: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
''برای رسیدن به حقیقت راههای مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آنها را برمیگزینند. در تقسیمبندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش میگیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راهدانان و مرشدان، میبایست ریاضتهایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینهی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهدهی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آنجا كه كیفیت تجربهی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال بهدیگران نیست، بهویژه كه تنگناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چهگونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن میتوان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهمترینش این چند مورد باشد، یکی جهانبینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان میشود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و همراهان.'' | ''برای رسیدن به حقیقت راههای مختلفی وجود دارد كه افراد بنا به ذوق و استعداد خویش، یكی از آنها را برمیگزینند. در تقسیمبندی كلی، دو روش عمده برای این منظور وجود دارد؛ یكی روش مبتنی بر عقل و استدلال و بحث و برهان، و دیگری روش مبتنی بر كشف و شهود و اشراق، از راه تزکیه و تهذیب باطن و تكامل نفس و سیر و سلوك. راه نخست را عالمان و فیلسوفان و حكیمان در پیش میگیرند؛ و راه دوم را عارفان و اهل دل. اینان علاوه بر توفیقات ربانی و راهنمایی راهدانان و مرشدان، میبایست ریاضتهایی را بر خود هموار كنند و مراحل و مراتبی را طی نمایند تا آیینهی دل صفا یابد و با تابش نور حق در آن، به مشاهدهی حقیقت نائل شوند؛ و به لقاءالله برسند؛ اما از آنجا كه كیفیت تجربهی عرفانی چندان قابل توصیف و بیان و انتقال بهدیگران نیست، بهویژه كه تنگناهای گفتاری و زبانی را نیز باید در نظر گرفت كه معانی هرگز اندر حرف ناید. بنابراین معیار و مقیاسی نداریم كه با آن به چهگونگی و تعیین درصد حالات درونی و معنوی كسی پی ببریم و بگوییم كه آیا عارف است یا نه. هرچند با در نظر گرفتن بعضی شواهد و قرائن میتوان به كلیاتی دست یافت كه شاید مهمترینش این چند مورد باشد، یکی جهانبینی و طرز نگرش و بینش و سلوك فرد مورد نظر كه در گفتار و كردار و آثارش نمایان میشود. دوم، تلقی و برداشت معاصرانِ آنان؛ و سوم، داوری خبرگان و همراهان.'' ''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی میتوان گفت که او علاوه براینکه بارها به خرقهپوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضتکشی خودش در شام، یعنی سوریهی کنونی که یکی از مهمترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم میشود مریدش بودهاند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحبدلی که با او بودند و شعرهای محققانهی عرفانی میخواندند.'' | ||
''بر همین اساس در مورد سعدی شیرازی میتوان گفت که او علاوه براینکه بارها به خرقهپوشی خود اشاره کرده، مثلاً از اعتکاف و ریاضتکشی خودش در شام، یعنی سوریهی کنونی که یکی از مهمترین مراکز عرفانی بوده، یاد نموده است؛ و همراهی جمعی از اهل معنا را با خود نشان داده است که معلوم میشود مریدش بودهاند. یا سفر حج و جوانان اهل معنا و صاحبدلی که با او بودند و شعرهای محققانهی عرفانی میخواندند.'' | |||
== سعدی از نگاه دیگران == | == سعدی از نگاه دیگران == | ||
خط ۱٬۰۸۴: | خط ۱٬۱۲۱: | ||
میرزا لعلبیك لعل بدخشی در ثمراتالقدس كه در آن به زندگینامه عارفان پرداخته است، مینویسد: | میرزا لعلبیك لعل بدخشی در ثمراتالقدس كه در آن به زندگینامه عارفان پرداخته است، مینویسد: | ||
«شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار میكند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر مینویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی قدسالله روحه... | «شیخ اوحدی شیرازی ـ قدّس روحه ـ مقبول جمع سلاسل است و از خویشاوندان بابای عارفان و عاشقان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است...» سپس درخواست امیرخسرو دهلوی از حضرت خضر(ع) را تكرار میكند كه: «آب دهان مبارك خود را در دهان وی كند. خضر(ع) فرمود كه این دولت را سعدی برده...» و در جای دیگر مینویسد: «بابای عاشقان و شاهنشاه عارفان، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی قدسالله روحه...»«««مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | ||
ادوین آرنلد شاعر انگلیسى باور دارد که سعدى متعلق به جهان قدیم و جدید است. او در مقدمه ترجمهی گزیدهای از گلستان، سعدی را دوست و مشاور همگان در روزگار ما دانسته و اذعان کرده است که هیچکس در پیروى از سعدى شرمسار یا بیمناک نخواهد بود.«الکوثر» | |||
سعدی و عرفان «سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | سعدی و عرفان «سایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» | ||
خط ۱٬۰۹۳: | خط ۱٬۱۳۲: | ||
سیری در عرفان سعدی | سیری در عرفان سعدی | ||
معرفت عرفانی شیخ اجل «سایت ایران» | معرفت عرفانی شیخ اجل «سایت ایران» | ||
خط ۱٬۱۳۲: | خط ۱٬۱۵۱: | ||
نشاید که نامت نهند آدمی | نشاید که نامت نهند آدمی | ||
این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران، نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژهی سازمان ملل که همه دیپلماتها، ملاقاتها و مذاکرات خود را در آن برگزار میکنند، آویخته شده و ترجمهی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است. | این شعر سعدی با طلای ناب در وسط فرش بسیار نفیس ایرانی، کار استاد محمد صیرفیان، هنرمند اصفهانی، استاد مشهور هنر فرش ایران، نقش بسته است. این فرش با ابعاد ۵ در ۵ متر در یکی از نقاط ویژهی سازمان ملل که همه دیپلماتها، ملاقاتها و مذاکرات خود را در آن برگزار میکنند، آویخته شده و ترجمهی انگلیسی این شعر نیز در کنار فرش نصب شده است. | ||
سعدی شیرازی آئینه دار عشق و صلح و دوستی «سایت الکوثر» | سعدی شیرازی آئینه دار عشق و صلح و دوستی «سایت الکوثر» | ||
خط ۱٬۱۷۷: | خط ۱٬۱۶۶: | ||
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
زنان | |||
در گلستان به زنان عنایت خاص شده است. اغلب نویسندگان و شاعران، مردها را بهعنوان قهرمان داستانها انتخاب میکنند و یـا برخی نویسندگان بهزنان پردهنشین در حکایتهـا نقش خاصی نمیدهند؛ اما سعدی در چندین مورد، قهرمان داستانش، زن است و در مورد آنها سخن گفته است. | در گلستان به زنان عنایت خاص شده است. اغلب نویسندگان و شاعران، مردها را بهعنوان قهرمان داستانها انتخاب میکنند و یـا برخی نویسندگان بهزنان پردهنشین در حکایتهـا نقش خاصی نمیدهند؛ اما سعدی در چندین مورد، قهرمان داستانش، زن است و در مورد آنها سخن گفته است. | ||
خط ۱٬۱۸۶: | خط ۱٬۱۷۷: | ||
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | ||
=== ضربالمثل شدن آثار سعدی === | |||
یکی از شاعرانی که تاکنون آثارش در فارسی ضرب المثل شده سعدی شیرازی است. تحقیقاتی که درباره ضربالمثلهای فارسی در شعر شاعران انجام داده شده، سعدی شیرازی مقام اول را آورده است. سعدی ۲ هزار و ۱۱۵ جمله از آثارش بهصورت ضربالمثل در بین مردم جا افتاده و مشهور شده که این آثار اعم از بوستان، گلستان و سایر آثار سعدی را شامل می شود. از جمله در کتاب بوستان ۴۵۵ جمله، گلستان ۴۲۰ جمله، غزلیات ۴۴۸ مورد، قصائد ۱۳۳ مورد جملهی مثلی دارند. | یکی از شاعرانی که تاکنون آثارش در فارسی ضرب المثل شده سعدی شیرازی است. تحقیقاتی که درباره ضربالمثلهای فارسی در شعر شاعران انجام داده شده، سعدی شیرازی مقام اول را آورده است. سعدی ۲ هزار و ۱۱۵ جمله از آثارش بهصورت ضربالمثل در بین مردم جا افتاده و مشهور شده که این آثار اعم از بوستان، گلستان و سایر آثار سعدی را شامل می شود. از جمله در کتاب بوستان ۴۵۵ جمله، گلستان ۴۲۰ جمله، غزلیات ۴۴۸ مورد، قصائد ۱۳۳ مورد جملهی مثلی دارند. | ||
ویرایش