کاربر:Khosro/صفحه تمرین بهاییان ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
پس از اعدام باب گروهی از پیروان او به خون‌خواهی او برخاستند؛ و در پی کشتن '''[[ناصرالدین شاه|ناصرالدین‌ شاه]]''' بودند. بهاءالله مخالف این امر بود، اما فایده‌ای نداشت و طرح ترور ناصرالدین شاه اجرا شد. شاه از این ترور جان سالم به در برد. پس از این اتفاق به نام دین و دربار، کشتار بابیان در سراسر ایران به راه افتاد که از این رویداد به‌عنوان سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر نام برده می‌شود.  
پس از اعدام باب گروهی از پیروان او به خون‌خواهی او برخاستند؛ و در پی کشتن '''[[ناصرالدین شاه|ناصرالدین‌ شاه]]''' بودند. بهاءالله مخالف این امر بود، اما فایده‌ای نداشت و طرح ترور ناصرالدین شاه اجرا شد. شاه از این ترور جان سالم به در برد. پس از این اتفاق به نام دین و دربار، کشتار بابیان در سراسر ایران به راه افتاد که از این رویداد به‌عنوان سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر نام برده می‌شود.  


یک افسر اتریشی به نام کاپیتان آلفرد فون گومونز، که در آن دوران در ایران مأموریت داشت، در گزارش خود چنین نوشته است:<blockquote>'''«…''' روشی که این شکنجه‌گرها به‌کار می‌برند، شرایط محیط، مصیبتی که بدن این محکومین بخت‌برگشته تا لحظه دادن جان باید تحمل کنند، همه و همه به قدری ناگوار است که یادآوری آن خون را در رگ‌های من به غلیان می‌آورد. بدن محکومین را با میله‌های سرخ داغ می‌کنند، چشم‌های آنان را با مته سوراخ می‌کنند، سرشان را با پتک خرد می‌کنند، در بدنشان سوراخ‌های متعدد ایجاد کرده در آن شمع می‌گذارند، پوست کف پای ایشان را کنده پایشان را در روغن مذاب می‌گذارند؛ و بعد به آن نعل می‌کوبند و مجبورشان می‌سازند که با همان حال در بازارها راه بروند. محکوم بدبخت کوشش می‌کند بدود، اما بر زمین می‌خورد. تصور نکنید حال با یک تیر او را خلاص می‌کنند. خیر، بدن متلاشی شده‌ی این محکومین را به طور واژگون با دست‌هایشان از درخت آویزان می‌نمایند و آن‌گاه حاضران باید با طپانچه مهارت خود را با نشانه رفتن مغز و یا قلب و یا چشم محکوم نشان دهند … در اسلام چیزی به نام ترحم وجود ندارد.»</blockquote>تشکیل انجمن حجتیه سرفصل جدیدی در جنگ مسلمانان افراطی شیعه علیه پیروان دیانت بهایی بود. این انجمن توسط شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی پایه‌گذاری شد که اساس آن ضد بهاییت بود. فعالیت‌های انجمن حجتیه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت؛ و مسئولیت‌های مهمی نیز در حکومت به‌عهده گرفتند. برخی این انجمن را مافیای حجتیه می‌نامیدند.<ref name=":1" /> '''«سایت پیام»'''
یک افسر اتریشی به نام کاپیتان آلفرد فون گومونز، که در آن دوران در ایران مأموریت داشت، در گزارش خود چنین نوشته است:<blockquote>'''«…''' روشی که این شکنجه‌گرها به‌کار می‌برند، شرایط محیط، مصیبتی که بدن این محکومین بخت‌برگشته تا لحظه دادن جان باید تحمل کنند، همه و همه به قدری ناگوار است که یادآوری آن خون را در رگ‌های من به غلیان می‌آورد. بدن محکومین را با میله‌های سرخ داغ می‌کنند، چشم‌های آنان را با مته سوراخ می‌کنند، سرشان را با پتک خرد می‌کنند، در بدنشان سوراخ‌های متعدد ایجاد کرده در آن شمع می‌گذارند، پوست کف پای ایشان را کنده پایشان را در روغن مذاب می‌گذارند؛ و بعد به آن نعل می‌کوبند و مجبورشان می‌سازند که با همان حال در بازارها راه بروند. محکوم بدبخت کوشش می‌کند بدود، اما بر زمین می‌خورد. تصور نکنید حال با یک تیر او را خلاص می‌کنند. خیر، بدن متلاشی شده‌ی این محکومین را به طور واژگون با دست‌هایشان از درخت آویزان می‌نمایند و آن‌گاه حاضران باید با طپانچه مهارت خود را با نشانه رفتن مغز و یا قلب و یا چشم محکوم نشان دهند … در اسلام چیزی به نام ترحم وجود ندارد.»</blockquote>تشکیل انجمن حجتیه سرفصل جدیدی در جنگ مسلمانان افراطی شیعه علیه پیروان دیانت بهایی بود. این انجمن توسط شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی پایه‌گذاری شد که اساس آن ضد بهاییت بود. فعالیت‌های انجمن حجتیه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت؛ و مسئولیت‌های مهمی نیز در حکومت به‌عهده گرفتند. برخی این انجمن را مافیای حجتیه می‌نامیدند.<ref name=":1" />  


== اصول و اعتقادات بهاییان ==
== اصول و اعتقادات بهاییان ==
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:


== منابع: ==
== منابع: ==
<references />
۵٬۷۷۰

ویرایش