کاربر:Khosro/صفحه تمرین حسین منزوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
نخستین شعر حسین منزوی، زمانی که هنوز دانش آموز بود در مجله  ''روشن‌فکر'' چاپ شد. بعد از فرستادن چندین شعر، دست‌آخرشعر او در صفحه‌ی خوانندگان مجله چاپ می‌شود. حسین منزوی درباره نخستین شعر چاپ شده‌اش خاطره جالبی نقل کرده و گفته است:  
نخستین شعر حسین منزوی، زمانی که هنوز دانش آموز بود در مجله  ''روشن‌فکر'' چاپ شد. بعد از فرستادن چندین شعر، دست‌آخرشعر او در صفحه‌ی خوانندگان مجله چاپ می‌شود. حسین منزوی درباره نخستین شعر چاپ شده‌اش خاطره جالبی نقل کرده و گفته است:  


«مجله را خریدم و خوشحال پیش پدرم رفتم و صفحه را نشانش دادم. پدرم گفت خب خیلی خوبه که شعرت چاپ شده ولی اگر شعرت روزی در صفحه شعر کنار یه هم‌چین شعری (شعری از منوچهر آتشی) چاپ شد، اون وقت قبوله، اون حسابه.»<ref name=":2" />  
«مجله را خریدم و خوشحال پیش پدرم رفتم و صفحه را نشانش دادم. پدرم گفت خب خیلی خوبه که شعرت چاپ شده ولی اگر شعرت روزی در صفحه شعر کنار یه هم‌چین شعری (شعری از منوچهر آتشی) چاپ شد، اون وقت قبوله، اون حسابه.»<ref name=":2" />
 
[[پرونده:منزوی7.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|جوانی حسین منزوی]]
حسین منزوی تا زمان ورود به دانشگاه، عضو ثابت جلسه‌های انجمن ادبی زنجان بود؛ انجمنی که هر هفته با حضور گروهی از بزرگان عرصه‌ی شعر و ادب زنجان برگزار می‌شد؛ و به گفته‌ی حسین منزوی یکی از انگیزه‌های اصلی‌اش برای شعر سرودن بود.<ref name=":1" />  
حسین منزوی تا زمان ورود به دانشگاه، عضو ثابت جلسه‌های انجمن ادبی زنجان بود؛ انجمنی که هر هفته با حضور گروهی از بزرگان عرصه‌ی شعر و ادب زنجان برگزار می‌شد؛ و به گفته‌ی حسین منزوی یکی از انگیزه‌های اصلی‌اش برای شعر سرودن بود.<ref name=":1" />  


خط ۷۱: خط ۷۱:


== ورود به رادیو و تلویزیون ==
== ورود به رادیو و تلویزیون ==
[[پرونده:حسین منزوی6.JPG|بندانگشتی|320x320پیکسل|حسین منزوی در رادیو تلویزیون]]
در سال ۱۳۵۰، حسین منزوی وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه  ''ادب'' ''امروز'' به سرپرستی زنده یاد نادر نادرپور به فعالیت پرداخت. چندی بعد، مسئولیت برنامه‌های رادیو و تلویزیونی متعددی را برعهده گرفت، از جمله: برنامه‌های ''کتاب روز''،  ''یک شعر و یک شاعر''، ''شعر ما و شاعران ما''، ''آیینه و ترازو'' و ''آیینه آدینه.''<ref name=":0" />
در سال ۱۳۵۰، حسین منزوی وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه  ''ادب'' ''امروز'' به سرپرستی زنده یاد نادر نادرپور به فعالیت پرداخت. چندی بعد، مسئولیت برنامه‌های رادیو و تلویزیونی متعددی را برعهده گرفت، از جمله: برنامه‌های ''کتاب روز''،  ''یک شعر و یک شاعر''، ''شعر ما و شاعران ما''، ''آیینه و ترازو'' و ''آیینه آدینه.''<ref name=":0" />


خط ۹۲: خط ۹۳:


اشعار حسین منزوی آکنده از عشق، شور و اشتیاق است؛ به‌ویژه در قالب غزل این عشق شعله‌‌ورتر می‌گردد تا فروغ آن را بیشتردریابد. به كمك عشق از  ''وادی جادوان،'' از  ''شیر غّران''، از  ''اژدهای دمان،'' نه از  ''هفت‌خوان''، بلكه از  ''هفتاد خوان'' نیز می‌گذرد. برای حسین منزوی در دنیای زمهریری امروز، عشق یك فرصت آفتابی است. به‌واسطه‌ی عشق، غم‌ها و شادی‌های كوچك خود را به دور می‌اندازد؛ زیرا عشق رمز بزرگ انتخاب اوست، این‌چینین حقیقت با وجود عشق از آرایه و پیرایه عریان می‌گردد.
اشعار حسین منزوی آکنده از عشق، شور و اشتیاق است؛ به‌ویژه در قالب غزل این عشق شعله‌‌ورتر می‌گردد تا فروغ آن را بیشتردریابد. به كمك عشق از  ''وادی جادوان،'' از  ''شیر غّران''، از  ''اژدهای دمان،'' نه از  ''هفت‌خوان''، بلكه از  ''هفتاد خوان'' نیز می‌گذرد. برای حسین منزوی در دنیای زمهریری امروز، عشق یك فرصت آفتابی است. به‌واسطه‌ی عشق، غم‌ها و شادی‌های كوچك خود را به دور می‌اندازد؛ زیرا عشق رمز بزرگ انتخاب اوست، این‌چینین حقیقت با وجود عشق از آرایه و پیرایه عریان می‌گردد.
 
[[پرونده:منزوی9.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|حسین منزوی]]
ای عشق ما با تو از وادی جادوان هم گذشتیم
ای عشق ما با تو از وادی جادوان هم گذشتیم


خط ۱۳۰: خط ۱۳۱:
براین اساس رسالت و تعهد اشعار امروز و اشعار حسین منزوی در توجه به مسائل اجتماعی و مضامین سیاسی و مردمی است. درست است كه هنر استاد حسین منزوی در تغزل‌های عاشقانه است؛ ولی همین تغزل‌های عاشقانه در بسیاری موارد دارای مضامین اجتماعی، سیاسی و مردمی هستند. علاوه براین حسین منزوی در اشعار جداگانه‌ای در قالب‌های گوناگون از مضامین سیاسی - اجتماعی و مردمی سخن می‌گوید، چون باور دارد كه رسالت شعر امروز نیز همین است. بی‌تردید اشعار وطنی و سیاسی حسین منزوی از بهترین غزل‌های سیاسی و اجتماعی دوران معاصر به حساب می‌آید. حسین منزوی به ایران و ایرانی عشق می‌ورزد و از غم وطن می‌گرید؛ مانند مادری در غم فرزند بگرید و به وطنی كه در بازار شقاوت از سوی بی‌وطنان چوب حراج می‌خورد، آهی سوزناك می‌كشد.
براین اساس رسالت و تعهد اشعار امروز و اشعار حسین منزوی در توجه به مسائل اجتماعی و مضامین سیاسی و مردمی است. درست است كه هنر استاد حسین منزوی در تغزل‌های عاشقانه است؛ ولی همین تغزل‌های عاشقانه در بسیاری موارد دارای مضامین اجتماعی، سیاسی و مردمی هستند. علاوه براین حسین منزوی در اشعار جداگانه‌ای در قالب‌های گوناگون از مضامین سیاسی - اجتماعی و مردمی سخن می‌گوید، چون باور دارد كه رسالت شعر امروز نیز همین است. بی‌تردید اشعار وطنی و سیاسی حسین منزوی از بهترین غزل‌های سیاسی و اجتماعی دوران معاصر به حساب می‌آید. حسین منزوی به ایران و ایرانی عشق می‌ورزد و از غم وطن می‌گرید؛ مانند مادری در غم فرزند بگرید و به وطنی كه در بازار شقاوت از سوی بی‌وطنان چوب حراج می‌خورد، آهی سوزناك می‌كشد.


حسین منزوی علاوه بر وطن كه از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی و اجتماعی است، به مفاهیم مهمی مانند: ظلم و ستم، آزادی، حقوق، مردم و عدالت، توجه ویژه‌ای دارد. توجه به آن‌ها را از زبان نمادین كه خاص شعر این دوره است، در تغزل‌های عاشقانه و اشعار دیگر با هنرمندی خاصی بیان می‌كند.<ref name=":5" />  
حسین منزوی علاوه بر وطن كه از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی و اجتماعی است، به مفاهیم مهمی مانند: ظلم و ستم، آزادی، حقوق، مردم و عدالت، توجه ویژه‌ای دارد. توجه به آن‌ها را از زبان نمادین كه خاص شعر این دوره است، در تغزل‌های عاشقانه و اشعار دیگر با هنرمندی خاصی بیان می‌كند.<ref name=":5" />
 
[[پرونده:منزوی1.JPG|بندانگشتی|حسین منزوی]]
چه‌گونه باغ تو باور كند بهاران را
چه‌گونه باغ تو باور كند بهاران را


خط ۱۷۸: خط ۱۷۹:
=== سلامتی زبان و پرهیز از كهنگی‌ها: ===
=== سلامتی زبان و پرهیز از كهنگی‌ها: ===
پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكسته‌ی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقش‌های مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است.
پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكسته‌ی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقش‌های مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است.
 
[[پرونده:منزوی5.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل]]
وقتی كه خواب نیست ز رویا سخن مگو
وقتی كه خواب نیست ز رویا سخن مگو


خط ۲۰۷: خط ۲۰۸:


می آفرینند؛ زیرا گرایش به تازگی و نوآوری در سرشت هنر و هنرمند نهفته شده است و همه هنرمندان راستین در زمان خود كوشیده‌اند كه به این تازگی و نوآوری دست یابند. غزل‌های حسین منزوی نیز به اعتبار نگاهش، ادراكات و تجارب عینی تازه‌اش، عرصه‌ی زبان و واژگان گسترده‌تر می‌شود؛ و كلماتی كه فاقد روح غزلی هستند برای خود قلمرو ویژه‌ای باز می‌كنند.
می آفرینند؛ زیرا گرایش به تازگی و نوآوری در سرشت هنر و هنرمند نهفته شده است و همه هنرمندان راستین در زمان خود كوشیده‌اند كه به این تازگی و نوآوری دست یابند. غزل‌های حسین منزوی نیز به اعتبار نگاهش، ادراكات و تجارب عینی تازه‌اش، عرصه‌ی زبان و واژگان گسترده‌تر می‌شود؛ و كلماتی كه فاقد روح غزلی هستند برای خود قلمرو ویژه‌ای باز می‌كنند.
 
[[پرونده:منزوی10.JPG|بندانگشتی|251x251پیکسل|حسین منزوی]]
شتك زده است به خورشید، خون بسیاران
شتك زده است به خورشید، خون بسیاران


خط ۲۸۹: خط ۲۹۰:


برق بلور دستات پشت شبو شكسته
برق بلور دستات پشت شبو شكسته
<nowiki>*</nowiki> * *


نمی‌شه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره؟
نمی‌شه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره؟
خط ۳۳۳: خط ۳۳۶:
=== زبان حماسی: ===
=== زبان حماسی: ===
پیوند با مفاهیم سیاسی و اجتماعی در دوران معاصر باعث ظهور نوعی زبان حماسی در شعر شده است؛ زیرا بیگانه نیست شاعر امروز با دردهای مشترك خلق، او با لبان مردم لبخند می زند درد و امید را، با استخوان خویش پیوند می‌زند. این پیوند شاعر را به‌نوعی زبان حماسی رهنمون می‌کند؛ چون با زبان تغزلی و رمانتیك نمی‌تواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی را كه اساسی‌ترین موضوع شعر این دوره است بیان كند. به همین خاطر حسین منزوی نیز بین تغزل و حماسه، پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده و در تغزل‌هایش گه‌گاهی از زبان حماسی بهره می‌گیرد تا بتواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی عصر خود را از زبان حماسه و قهرمانان آن بازگوید و به‌کمک آن‌ها شعرش را حلاوتی دیگر ببخشد.
پیوند با مفاهیم سیاسی و اجتماعی در دوران معاصر باعث ظهور نوعی زبان حماسی در شعر شده است؛ زیرا بیگانه نیست شاعر امروز با دردهای مشترك خلق، او با لبان مردم لبخند می زند درد و امید را، با استخوان خویش پیوند می‌زند. این پیوند شاعر را به‌نوعی زبان حماسی رهنمون می‌کند؛ چون با زبان تغزلی و رمانتیك نمی‌تواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی را كه اساسی‌ترین موضوع شعر این دوره است بیان كند. به همین خاطر حسین منزوی نیز بین تغزل و حماسه، پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده و در تغزل‌هایش گه‌گاهی از زبان حماسی بهره می‌گیرد تا بتواند مفاهیم اجتماعی و سیاسی عصر خود را از زبان حماسه و قهرمانان آن بازگوید و به‌کمک آن‌ها شعرش را حلاوتی دیگر ببخشد.
 
[[پرونده:منزوی3.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|حسین منزوی]]
بفكن پر سیمرغ در آتش كه رخش این بار
بفكن پر سیمرغ در آتش كه رخش این بار


خط ۳۷۰: خط ۳۷۳:


حسین منزوی در خلق معانی جدید و تركیب‌های تازه و نو و آفرینش صور خیال بیشتر از تشبیه، استعاره، تلمیح، تناسب، تشخیص، نماد و سمبل‌های شعری با شیوه و ادراكی نو كه از ویژگی‌های ذاتی شعر امروز است و فضای سیاسی و اجتماعی نیز چنین اقتضا می‌كند بهره می‌گیرد.
حسین منزوی در خلق معانی جدید و تركیب‌های تازه و نو و آفرینش صور خیال بیشتر از تشبیه، استعاره، تلمیح، تناسب، تشخیص، نماد و سمبل‌های شعری با شیوه و ادراكی نو كه از ویژگی‌های ذاتی شعر امروز است و فضای سیاسی و اجتماعی نیز چنین اقتضا می‌كند بهره می‌گیرد.
 
[[پرونده:منزوی8.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|حسین منزوی]]
غبار مرگ به رگ‌‌های باغ خشكانید
غبار مرگ به رگ‌‌های باغ خشكانید


خط ۴۲۰: خط ۴۲۳:


<nowiki>*</nowiki> * *
<nowiki>*</nowiki> * *
 
[[پرونده:منزوی01.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|حسین منزوی]]
رودابه من، رودگری كن كه فتادند
رودابه من، رودگری كن كه فتادند


خط ۴۶۷: خط ۴۷۰:
== آثار حسین منزوی ==
== آثار حسین منزوی ==
حسین منزوی کتاب‌های متعددی تا زمان مرگش منتشر کرد که در مجموع ۱۷ اثر به نام وی به ثبت رسیده است.
حسین منزوی کتاب‌های متعددی تا زمان مرگش منتشر کرد که در مجموع ۱۷ اثر به نام وی به ثبت رسیده است.
[[پرونده:منزوی02.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|حنجره زخمی تغزل]]


=== حنجره زخمی تغزل ===
=== حنجره زخمی تغزل ===
خط ۴۸۴: خط ۴۸۸:


=== با عشق در حوالی فاجعه ===
=== با عشق در حوالی فاجعه ===
[[پرونده:منزوی06.JPG|بندانگشتی|235x235پیکسل|با عشق در حوالی فاجعه]]
با عشق در حوالی فاجعه، مجموعه غزلی است كه شاعر با سلیقه‌ی خود برای هر غزل نامی برگزیده است. حسین منزوی بر خلاف سایر مجموعه‌‌ها كه غزل‌هایش را شماره گذاری كرده است، این مجموعه كه در حدود ۱۰۰ غزل دارد یكی از بهترین و قویترین مجموعه‌های او است. افق دیدگاهی حسین منزوی از عشق بسا فراخ‌، و تأثیر عشق و بازتاب‌های آن بسا دل‌پذیرتر نسبت به مجموعه‌های دیگر است.
با عشق در حوالی فاجعه، مجموعه غزلی است كه شاعر با سلیقه‌ی خود برای هر غزل نامی برگزیده است. حسین منزوی بر خلاف سایر مجموعه‌‌ها كه غزل‌هایش را شماره گذاری كرده است، این مجموعه كه در حدود ۱۰۰ غزل دارد یكی از بهترین و قویترین مجموعه‌های او است. افق دیدگاهی حسین منزوی از عشق بسا فراخ‌، و تأثیر عشق و بازتاب‌های آن بسا دل‌پذیرتر نسبت به مجموعه‌های دیگر است.


خط ۴۹۱: خط ۴۹۶:
=== از شوكران و شكر ===
=== از شوكران و شكر ===
مجموعه، از شوكران و شكر را كه حسین منزوی به حضورمسلط همیشه عشق و غم‌ها و شادی‌های بزرگش تقدیم كرده، شامل ۱۴۵ غزل است كه در سال ۱۳۷۳، به چاپ رسیده است. غزل‌های این مجموعه از گونه‌ای دیگر است و با غزلیات تكراری و آن‌چنانی هیچ تناسبی ندارد؛ چرا که تعبیرهای تازه و بكر، انتخاب وزن‌های مناسب با مفاهیم و تداوم اندیشه و حضور مسلط همیشه عشق به این مجموعه، لفظ و محتوای دیگر بخشیده است. هر چند که این ویژگی‌ها در مجموعه‌های دیگر نیز دیده می‌شود.
مجموعه، از شوكران و شكر را كه حسین منزوی به حضورمسلط همیشه عشق و غم‌ها و شادی‌های بزرگش تقدیم كرده، شامل ۱۴۵ غزل است كه در سال ۱۳۷۳، به چاپ رسیده است. غزل‌های این مجموعه از گونه‌ای دیگر است و با غزلیات تكراری و آن‌چنانی هیچ تناسبی ندارد؛ چرا که تعبیرهای تازه و بكر، انتخاب وزن‌های مناسب با مفاهیم و تداوم اندیشه و حضور مسلط همیشه عشق به این مجموعه، لفظ و محتوای دیگر بخشیده است. هر چند که این ویژگی‌ها در مجموعه‌های دیگر نیز دیده می‌شود.
[[پرونده:منزوی08.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|با سیاوش از آتش]]


=== با سیاوش از آتش ===
=== با سیاوش از آتش ===
خط ۴۹۷: خط ۵۰۳:
=== از كهربا و كافور ===
=== از كهربا و كافور ===
مجموعه‌ی از كهربا و كافور كه به كهربای سیمای پدر و كافور گیسوان مادرش پیشكش شده است، شامل دو بخش است كه بخش نخست ۱۰۵غزل و بخش دوم ۶۱ غزل دارد. این مجموعه در سال ۱۳۷۷، منتشر شده است. شور و عشق مانند مجموعه‌‌های دیگر حسین منزوی در این مجموعه نیز برجسته است؛ و از نسیم عشق كه از آفاق شهابی می آید و از كران‌های بلند آفتابی می‌خواهد که در كنارش بنشیند تا غبار از دل بشوید.
مجموعه‌ی از كهربا و كافور كه به كهربای سیمای پدر و كافور گیسوان مادرش پیشكش شده است، شامل دو بخش است كه بخش نخست ۱۰۵غزل و بخش دوم ۶۱ غزل دارد. این مجموعه در سال ۱۳۷۷، منتشر شده است. شور و عشق مانند مجموعه‌‌های دیگر حسین منزوی در این مجموعه نیز برجسته است؛ و از نسیم عشق كه از آفاق شهابی می آید و از كران‌های بلند آفتابی می‌خواهد که در كنارش بنشیند تا غبار از دل بشوید.
[[پرونده:منزوی05.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|با عشق تاب می‌آورم]]


=== با عشق تاب می آورم ===
=== با عشق تاب می آورم ===
خط ۵۴۴: خط ۵۵۱:


== درگذشت حسین منزوی ==
== درگذشت حسین منزوی ==
[[پرونده:منزوی12.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|سنگ قبر حسین منزوی]]
حسین منزوی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳، بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. وی در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد.<ref name=":3" />  
حسین منزوی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳، بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. وی در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد.<ref name=":3" />  


خط ۶۴۱: خط ۶۴۹:


شاعر خموش دیگر! باران مگو، بباران!
شاعر خموش دیگر! باران مگو، بباران!
<nowiki>***</nowiki>
از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوار  پریشانــی‌ست ،  رو  ســوی چـــه بگریزیم؟
هنگامه ی حیرانی‌ ست، خود را به که بسپاریم؟
تشویش هزار ” آیا”، وسواس هزار “اما”
کوریم و نمی‌بینیم ، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه‌ ست
امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم
دردا کــه هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی‌ بریم، ابریم و نمی‌ باریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند کــه بیدارید؟ گفتیم کـه بیداریم
من راه تــو را بسته، تـــو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم


== منابع: ==
== منابع: ==
<references />
<references />
۵٬۷۷۰

ویرایش