کاربر:Khosro/صفحه تمرین شاه نعمت‌ الله ولی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:


{{شعر}}{{ب|قدرت کردگار می‌بینم|حالت روزگار می‌بینم}}
{{شعر}}{{ب|قدرت کردگار می‌بینم|حالت روزگار می‌بینم}}
{{ب|حکم امسال صورت دگر است|نه چو پیرار و پار می‌بینم}}
{{ب|از نجوم این سخن نمی‌گویم|بلکه از کردگار می‌بینم}}
{{ب|از نجوم این سخن نمی‌گویم|بلکه از کردگار می‌بینم}}
{{ب|ازسلاطین گردش دوران|یک به یک را سوار می‌بینم}}
{{ب|غین در دال چون گذشت|ابوالعجب کار و بار می‌بینم}}
{{ب|هر یکی را به مثل ذره نور|پرتوی آشکار می‌بینم}}
{{ب|در خراسان و مصر و شام و عراق|گرد و زنگ و غبار می‌بینم}}
{{ب|ازسلاطین گردش دوران|یک به یک را سوار می‌بینم}}
{{ب|همه را حال می‌شود دیگر|گر یکی در هزار می‌بینم}}
{{ب|از بزرگی ورفعت ایشان|صفوی برقرار می‌بینم}}
{{ب|ظلمت ظلم ظالمان دیار|غصه‌ی درد یار می‌بینم}}
{{ب|آخرپادشاهی صفوی|یک حسینی به کار می‌بینم}}
{{ب|قصه‌ی بس غریب می‌شنوم|بی‌حد و بی‌شمار می‌بینم}}
{{ب|نادری در جهان شود پیدا|قامتش استوار می‌بینم}}{{پایان شعر}}<ref name=":3" />
{{ب|جنگ و آشوب و فتنه و بیداد|از یمین و یسار می‌بینم}}
{{ب|غارت و قتل و لشکر بسیار|در میان و کنار می‌بینم}}
{{ب|بنده را خواجه‌وَش همی‌یابم|خواجه را بنده‌وار می‌بینم}}
{{ب|بس فرومایگان بی‌حاصل|عامل و خواندگار می‌بینم}}
{{ب|هرکه او پار یار بود امسال|خاطرش زیر بار می‌بینم}}
{{ب|مذهب و دین ضعیف می‌یابم|مبتدع افتخار می‌بینم}}
{{ب|سکه‌ی نو زنند بر رخ زر|درهمش کم‌عیار می‌بینم}}
{{ب|دوستان عزیز هر قومی|گشته غمخوار و خوار می‌بینم}}
{{ب|هر یک از حاکمان هفت اقلیم|دیگری را دچار می‌بینم}}
{{ب|نصب و عزل تبکچی و عمال|هر یکی را دوبار می‌بینم}}
{{ب|ماه را روسیاه می‌یابم|مهر را دل‌فگار می‌بینم}}
{{ب|ترک و تاجیک را به همدیگر|خصمی و گیر و دار می‌بینم}}
{{ب|تاجر از دست دزد بی‌همراه|مانده در رهگذار می‌بینم}}
{{ب|مکر و تزویر و حیله در هرجا|از صغار و کبار می‌بینم}}
{{ب|حال هندو خراب می‌یابم|جور ترک و تتار می‌بینم}}
{{ب|بقعه خیر سخت گشته خراب|جای جمع شرار می‌بینم}}
{{ب|بعض اشجار بوستان جهان|بی‌بهار و ثمار می‌بینم}}
{{ب|اندکی امن اگر بود آن روز|در حد کوهسار می‌بینم}}
{{ب|همدمی و قناعت و کُنجی|حالیا اختیار می‌بینم}}
{{ب|گرچه می‌بینم این همه غم‌ها|شادی‌ای غمگسار می‌بینم}}
{{ب|غم مخور زان که من در این تشویش|خرمی وصل یار می‌بینم}}
{{ب|بعد امسال و چند سال دگر|عالمی چون نگار می‌بینم}}
{{ب|چون زمستان پنجمین بگذشت|ششمش خوش بهار می‌بینم}}
{{ب|نایب مهدی آشکار شود|بلکه من آشکار می‌بینم}}
{{ب|پادشاهی تمام دانایی|سروری با وقار می‌بینم}}
{{ب|هرکجا رو نهد به فضل‌اله|دشمنش خاکسار می‌بینم}}
{{ب|بندگان جناب حضرت او|سر به سر تاجدار می‌بینم}}
{{ب|تا چهل سال ای برادر من|دور آن شهریار می‌بینم}}
{{ب|دور او چون شود تمام به کار|پسرش یادگار می‌بینم}}
{{ب|پادشاه و امام هفت اقلیم|شاه عالی‌تبار می‌بینم}}
{{ب|بعد از او خود امام خواهد بود|که جهان را مدار می‌بینم}}
{{ب|میم و حا، میم و دال می‌خوانم|نام آن نامدار می‌بینم}}
{{ب|صورت و سیرتش چو پیغمبر|علم و حلمش شعار می‌بینم}}
{{ب|دین و دنیا از او شود معمور|خلق از او بختیار می‌بینم}}
{{ب|ید و بیضا که باد پاینده|باز با ذوالفقار می‌بینم}}
{{ب|مهدی وقت و عیسی دوران|هردو را شهسوار می‌بینم}}
{{ب|گلشن شرع را همی‌بویم|گل دین را به بار می‌بینم}}
{{ب|این جهان را چو مصر می‌نگرم|عدل او را حصار می‌بینم}}
{{ب|هفت باشد وزیر سلطانم|همه را کامکار می‌بینم}}
{{ب|عاصیان از امام معصومم|خجل و شرمسار می‌بینم}}
{{ب|بر کف دست ساقی وحدت|باده‌‌ی خوشگوار می‌بینم}}
{{ب|غازی دوستدار دشمن‌کش|همدم و یار و غار می‌بینم}}
{{ب|تیغ آهن‌دلان زنگ زده|کُند و بی‌اعتبار می‌بینم}}
{{ب|زینت شرع و رونق اسلام|هر یکی را دو بار می‌بینم}}
{{ب|گرک با میش شیر با آهو|در چرا برقرار می‌بینم}}
{{ب|گنج کسری و نقد اسکندر|همه بر روی کار می‌بینم}}
{{ب|ترک عیار مست می‌نگرم|خصم او در خمار می‌بینم}}
{{ب|نعمت الله نشسته در کنجی|از همه بر کنار می‌بینم}}{{پایان شعر}}<ref name=":3" />


== درگذشت ==
== درگذشت ==
۵٬۷۸۵

ویرایش