۵٬۷۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''علیرضا انجوی'''، (زاده ۱۱ بهمنماه ۱۳۷۱، شیراز – درگذشته ۲۵ آبان ۱۳۹۸، شهرک صدرا استان فارس) از جانباختگان [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|'''اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸''']]، بود. علیرضا انجوی متأهل و دارای مدرک لیسانس معماری بود که در شهرک صدرای شیراز مغازه داشت. او هنگام برگشتن از سرکار در مسیر منزلش که خیابانها شلوغ | '''علیرضا انجوی'''، (زاده ۱۱ بهمنماه ۱۳۷۱، شیراز – درگذشته ۲۵ آبان ۱۳۹۸، شهرک صدرا استان فارس) از جانباختگان [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|'''اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸''']]، بود. علیرضا انجوی متأهل و دارای مدرک لیسانس معماری بود که در شهرک صدرای شیراز مغازه داشت. او هنگام برگشتن از سرکار در مسیر منزلش که خیابانها شلوغ و اعتراضات مردمی به خاطر گران شدن بنزین شکل گرفته بود، از ناحیهی سر مورد اصابت گلوله مأموران حکومتی قرار گرفت و جانباخت. خانواده علیرضا انجوی تا یک هفته از او هیچ اطلاعی نداشتند. از اداره آگاهی تماس گرفته و به خانواده علیرضا گفته بودند که او حالش خوب است؛ و تا چند روز دیگر آزاد میشود و به خانه برمیگردد. خانواده وی پس از یک هفته جسد علیرضا انجوی را با مغز از همپاشیده در سردخانه شناسایی میکنند. پیکر علیرضا انجوی را برخلاف نظر و خواست خانوادهاش در روز دوشنبه ۴ آذرماه ۹۸، در گلزار شهدای دینکان واقع در شمال شیراز خاکسپاری کردند. خانم نوشین محمودی مادر علیرضا انجوی میگوید که من از قاتلان پسرم نمیگذرم. پسر من بیگناه بود؛ و باید قاتلانش به سزای عملشان برسند. شکایت میکنم و از خون پسرم نمیگذرم. | ||
== شغل و تحصیلات == | == شغل و تحصیلات == | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
=== اذعان رئیس شهربانی === | === اذعان رئیس شهربانی === | ||
به خانواده علیرضا گفته بودند که اگر فهمیدید چه کسی به علیرضا شلیک کرده است، شکایت کنید؛ و حتی میتوانید دیه هم بگیرید. مادر علیرضا میگوید: <blockquote>«... خودشان فهمیدهاند که اشتباه کردهاند. رئیس شهربانی خیلی از من عذرخواهی کرد و به من گفت میدانیم این اتفاق افتاده خیلی شرمندهایم. من نمیدانم چه کسی به او شلیک کرده. اما شنیدم که میگفتند پاسدار و بسیجیها آن روز از روی پشت بام به مردم تیراندازی میکردند. در صدرا همان شب خیلیها کشته شدند…»<ref name=":1" /> </blockquote> | به خانواده علیرضا گفته بودند که اگر فهمیدید چه کسی به علیرضا شلیک کرده است، شکایت کنید؛ و حتی میتوانید دیه هم بگیرید. مادر علیرضا میگوید: <blockquote>«... خودشان فهمیدهاند که اشتباه کردهاند. رئیس شهربانی خیلی از من عذرخواهی کرد و به من گفت میدانیم این اتفاق افتاده خیلی شرمندهایم. من نمیدانم چه کسی به او شلیک کرده. اما شنیدم که میگفتند [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|'''پاسدار''']] و بسیجیها آن روز از روی پشت بام به مردم تیراندازی میکردند. در صدرا همان شب خیلیها کشته شدند…»<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
=== '''حادثه یا قتل''' === | === '''حادثه یا قتل''' === | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
مادر علیرضا انجوی میگوید: | مادر علیرضا انجوی میگوید: | ||
[[پرونده:انجووی3.JPG|جایگزین=علیرضا انجوی و مادرش|بندانگشتی|218x218پیکسل|علیرضا انجوی و مادرش]] | [[پرونده:انجووی3.JPG|جایگزین=علیرضا انجوی و مادرش|بندانگشتی|218x218پیکسل|علیرضا انجوی و مادرش]] | ||
<blockquote>«من از قاتلان پسرم | <blockquote>«من از قاتلان پسرم نمیگذرم. پسر من بیگناه بود؛ و باید قاتلانش به سزای عملشان برسند. شکایت میکنم و از خون پسرم نمیگذرم. دیه هیچ ارزشی برای من ندارد؛ و من میخواهم کسی که این کار را کرده به سزای عملش برسد.»<ref>[https://persian.iranhumanrights.org/1398/09/alireza-anjavi/ مادر علیرضا انجوی: از خون پسرم نمیگذرم - سایت کمپین حقوق بشر ایران]</ref> </blockquote>خانم نوشین محمودی مادر علیرضا انجوی میگوید که علیرضا پسر خوب و مهربانی بود. اگر دوستانش کاری به او میسپردند تا تمامش نمیکرد، نمیخوابید. آدم فداکاری بود؛ و برای مردم خیلی فداکاری میکرد. علیرضا همه کاری میکرد، ولی حقوق و دسترنجش را هم که حقش بود نمیدادند. او پسر خوب و آرامی بود؛ و با خودم زندگی میکرد. خیلی برایم عزیز بود. حالا که رفته انگار دنیای من هم تمام شده. هر چقدر هم دیه بدهند فرقی نمیکند، جای پسرم را دیگر نمیگیرد.<ref name=":1" /> | ||
== آخرین نوشتهی علیرضا == | == آخرین نوشتهی علیرضا == | ||
علیرضا انجوی جوان هنرمند و خوش ذوقی بود. او که تصور این را نداشت به این زودی با گلولهای در وسط پیشانی، زندگیش پایان یابد، در آخرین پست اینستاگرامش در روز ۱۴ آبانماه نوشته بود: | علیرضا انجوی جوان هنرمند و خوش ذوقی بود. او که تصور این را نداشت به این زودی با گلولهای در وسط پیشانی، زندگیش پایان یابد، در آخرین پست اینستاگرامش در روز ۱۴ آبانماه نوشته بود: | ||
بیاید یه لیست بنویسیم طوری که هر سطرش با این کلمه شروع شود | بیاید یه لیست بنویسیم طوری که هر سطرش با این کلمه شروع شود: | ||
چقدر خوبه که… | چقدر خوبه که… |
ویرایش