۵٬۷۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''رحیم معینی | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = رحیم معینی کرمانشاهی | |||
| تصویر = معینی جع.JPG | |||
| توضیح تصویر =معینی کرمانشاهی | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = شاعر، نویسنده، ترانهسرا، نقاش | |||
| ملیت = ایرانی | |||
| تاریخ تولد = ۱۵ بهمن ۱۳۰۱ | |||
| محل تولد = کرمانشاه | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = ۲۶آبان ۱۳۹۴ | |||
| محل مرگ = تهران | |||
| | محل زندگی = کرمانشاه، تهران | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = گورستان بیبی سکینه کرج | |||
|در زمان حکومت = محمدرضاشاه، جمهوری اسلامی | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|القاب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = ریاست دفتر و بایگانی اداره خبرگزاری پارس و… | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = ای شمعها بسوزید، فطرت، حافظ برخیز، خورشید شب، شاهکار | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = معینی | |||
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = مجموعهی اشعار و تصنیفهای تصویری | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''رحیم معینی کرمانشاهی'''، (زاده ۱۵ بهمن ۱۳۰۱، کرمانشاه - درگذشته ۲۶ آبان ۱۳۹۴، تهران) نقاش، نویسنده، شاعر و ترانهسُرای معاصر ایران است. معینی کرمانشاهی در شهریور ۱۳۲۰، و همزمان با اشغال نظامی ایران، فعالیّتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او با نوشتن مقالههای تند و صریح، مخالفتهای خود را با حکومت آشکار ساخت؛ از میان فعالیّتهای اصلی او انتشار نشریه انقلابی «سلحشوران غرب» بود. معینی کرمانشاهی با انتشار مقالاتی از دکتر محمد مصدق و '''[[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن نفت]]''' حمایت و طرفداری میکرد که سرانجام دستگیر و زندانی شد؛ و به قلعهی فلکالافلاک در خرمآباد تبعید گردید. پس از گذراندن تبعید به تهران عزیمت کردم و به دستور دکتر '''[[سیدحسین فاطمی|حسین فاطمی]]''' معاون نخست وزیر وقت، در اداره کل انتشارات رادیو با سمت رئیس دفتر بایگانی خبرگزاری پارس به کار مشغول شد. شهرت و محبوبیت معینی کرمانشاهی بیشتر بهخاطر سرودن ترانههای دلنشین و بهویژه ترانههای تصویری است. برخی از ترانههای معروف و ماندگار او عبارتند از: این همه آشفتهحالی، افسانه عشق، سنگ خارا، رفتم که رفتم، کودکی و… نغمهخوان ترانههای معینی کرمانشاهی صداهای طراز اول و خوانندگان مشهوری نظیر بانو '''[[مرضیه]]'''، '''[[دلکش]]'''، حمیرا و داریوش اقبالی بودند. از آثار بهجا مانده از استاد معینی کرمانشاهی میتوان به: ای شمعها بسوزید، '''[[حافظ]]''' برخیز، فطرت، خورشید شب و شاهکار اشاره کرد. رحیم معینی کرمانشاهی سرانجام در ۲۶ آبانماه ۱۳۹۴، در سن ۹۳ سالگی در بیمارستان جم تهران چشم از دنیا فروبست؛ و در گورستان بیبی سکینه کرج در کنار مزار همسرش به خاک سپرده شد. | |||
== نوجوانی و تحصیلات == | == نوجوانی و تحصیلات == | ||
خط ۸: | خط ۵۴: | ||
معینی کرمانشاهی از سنین پایین به ادبیات و هنر علاقهمند شد؛ و در نوجوانی آثار خود را در نشریات محلی کرمانشاه منتشر میکرد. وقتی که او در سالهای آخر دبیرستان بود، پدرش بیمار شد؛ و عهدهدار مسئولیت زندگی خانواده گردید. به همین خاطر پس از اخذ دیپلم، نتوانست تحصیلاتش را ادامه بدهد.<ref name=":1">[https://tavaana.org/fa/Rahim_Moeini_Kermanshahi رحیم معینی کرمانشاهی سخنسالار ترانه ایران - سایت توانا]</ref> | معینی کرمانشاهی از سنین پایین به ادبیات و هنر علاقهمند شد؛ و در نوجوانی آثار خود را در نشریات محلی کرمانشاه منتشر میکرد. وقتی که او در سالهای آخر دبیرستان بود، پدرش بیمار شد؛ و عهدهدار مسئولیت زندگی خانواده گردید. به همین خاطر پس از اخذ دیپلم، نتوانست تحصیلاتش را ادامه بدهد.<ref name=":1">[https://tavaana.org/fa/Rahim_Moeini_Kermanshahi رحیم معینی کرمانشاهی سخنسالار ترانه ایران - سایت توانا]</ref> | ||
=== | === محیط پرورش === | ||
معینی کرمانشاهی در محیطی احاطه شده بود که فقر و درد و رنج بر آن حاکم بود. محیطی با فرهنگ کهن قبیلهای که کار هنر نقاشی و شاعری را برای او سخت میکرد. معینی کرمانشاهی خودش در این باره در پیشگفتار کتاب ای شمعها بسوزید، نوشته است:<blockquote>«... من در این این فضای اجتماعی قلم به دست گرفتم و به پیروی از انگشتشمار مردم این دیار کتابخوان شدم که اولین درد روحی را از | معینی کرمانشاهی در محیطی احاطه شده بود که فقر و درد و رنج بر آن حاکم بود. محیطی با فرهنگ کهن قبیلهای که کار هنر نقاشی و شاعری را برای او سخت میکرد. معینی کرمانشاهی خودش در این باره در پیشگفتار کتاب ای شمعها بسوزید، نوشته است:<blockquote>«... من در این این فضای اجتماعی قلم به دست گرفتم و به پیروی از انگشتشمار مردم این دیار کتابخوان شدم که اولین درد روحی را از همینجا احساس کردم. زهر کشنده تنهایی نخست از داخل بستگانم به مذاقم چشانده شد. ابتدا به هنر نقاشی روی آوردم و در این فن به چیرهدستی قابل توجهی رسیدم. وقتی با مخالفت شدید اطرافیانم روبرو شدم و به من گفتند که نقاشی عملی حرام است، ستون فقراتم به درد آمد. اعماق اندیشههایم فریاد کشید: اعتراض دارم. مدتها بود اعتراض داشتم به همه چیز و همه کس، معترض بودن با اینگونه افکار، زیر بنای طرز تفکرم شد. آزادی و آزادگی را از هر روزنی جستجو می کردم…»<ref name=":2">[https://javanan.com/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85/ نگاه کوتاهی به زندگی و آثار معینی کرمانشاهی - سایت جوانان]</ref> </blockquote> | ||
== هنر نقاشی == | == هنر نقاشی == | ||
خط ۱۵: | خط ۶۱: | ||
== آغاز فعالیت سیاسی == | == آغاز فعالیت سیاسی == | ||
معینی کرمانشاهی در شهریور ۱۳۲۰، و همزمان با اشغال نظامی ایران، فعالیّتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او با نوشتن مقالههای تند و صریح، مخالفتهای خود را با حکومت آشکار ساخت؛ از میان فعالیّتهای اصلی او انتشار نشریه انقلابی | معینی کرمانشاهی در شهریور ۱۳۲۰، و همزمان با اشغال نظامی ایران، فعالیّتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او با نوشتن مقالههای تند و صریح، مخالفتهای خود را با حکومت آشکار ساخت؛ از میان فعالیّتهای اصلی او انتشار نشریه انقلابی «سلحشوران غرب» بود.<ref name=":0" /> | ||
=== | === نشریه سلحشوران غرب === | ||
روزنامهنگاری یکی دیگر از کارهای معینی کرمانشاهی بود. او از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲، به مدت ۴ سال روزنامه ''سلحشوران غرب'' را مدیریت کرد. این روزنامه در کرمانشاه منتشر میشد؛ و مقالات تیز و انقلابی معینی کرمانشاهی در آن منتشر میگردید. '''«سایت توانا»''' | روزنامهنگاری یکی دیگر از کارهای معینی کرمانشاهی بود. او از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲، به مدت ۴ سال روزنامه ''سلحشوران غرب'' را مدیریت کرد. این روزنامه در کرمانشاه منتشر میشد؛ و مقالات تیز و انقلابی معینی کرمانشاهی در آن منتشر میگردید. '''«سایت توانا»''' | ||
معینی کرمانشاهی افکار میهنپرستانهی خود را در روزنامهی سلحشوران غرب منتشر می کرد. او با انتشار مقالاتی از دکتر محمد مصدق و '''نهضت ملی شدن نفت''' حمایت و طرفداری میکرد.<ref name=":2" /> | معینی کرمانشاهی افکار میهنپرستانهی خود را در روزنامهی سلحشوران غرب منتشر می کرد. او با انتشار مقالاتی از دکتر محمد مصدق و '''نهضت ملی شدن نفت''' حمایت و طرفداری میکرد.<ref name=":2" /> | ||
=== | === دستگیری و زندان === | ||
معینی کرمانشاهی سرانجام دستگیر و زندانی شد؛ و به قلعهی فلکالافلاک در | معینی کرمانشاهی سرانجام دستگیر و زندانی شد؛ و به قلعهی فلکالافلاک در خرمآباد تبعید گردید. | ||
او پس از کشته شدن رزم آراء که تردد تبعیدیان آزاد گردید، به تهران بازگشت و روش تازهای در پیش گرفت. او با غزلها و ترانههایش خشم و اعتراض خود را نسبت به حکومت و اوضاع اجتماعی نشان داد.<ref name=":0" /> | او پس از کشته شدن رزم آراء که تردد تبعیدیان آزاد گردید، به تهران بازگشت و روش تازهای در پیش گرفت. او با غزلها و ترانههایش خشم و اعتراض خود را نسبت به حکومت و اوضاع اجتماعی نشان داد.<ref name=":0" /> | ||
معینی کرمانشاهی خودش | معینی کرمانشاهی خودش درباره عزیمت به تهران و فعالیتهایش میگوید: <blockquote>«پس از گذراندن تبعید به تهران عزیمت کردم و به دستور دکتر '''[[سیدحسین فاطمی|حسین فاطمی]]''' معاون نخست وزیر وقت، در اداره کل انتشارات رادیو با سمت رئیس دفتر بایگانی خبرگزاری پارس (ایرنای فعلی) به کار مشغول شدم و بعد به ریاست اخبار این خبرگزاری ارتقا یافتم. بعدها با سمت معاونت رادیو، سرپرست گروه هنری این رسانه شنیداری نیز شدم».<ref name=":1" /></blockquote> | ||
== شغلها و | == شغلها و سِمَتْها == | ||
استخدام و اشتغال معینی کرمانشاهی در | استخدام و اشتغال معینی کرمانشاهی در اداره کّل انتشارات و تبلیغات، با دستور کتبیِ '''دکتر محمد مصدق''' نخست وزیر وقت در سال ۱۳۳۰، صورت گرفت. همچنین او در آن دوران با سمتهای مختلفی مشغول به کار شد که برخی از آنها عبارتند از: | ||
* خبرنگار پارلمانی | * خبرنگار پارلمانی | ||
* ریاست دفتر و بایگانی | * ریاست دفتر و بایگانی اداره خبرگزاری پارس | ||
* رئیس | * رئیس دایره گفتارهای رادیو | ||
* ریاست دفتر | * ریاست دفتر اداره رادیو تهران | ||
* | * رئیس دفتر و دبیر شورای نویسندگان | ||
* معاونت تامالاختیار رادیو تهران | * معاونت تامالاختیار رادیو تهران | ||
* | * رئیس کمیسیون نمایشات کل کشور | ||
* بزرگ دبیر | * بزرگ دبیر کمیته شعر و ترانه<ref name=":0" /> | ||
=== | === حکم بازنشستگی غیرقانونی === | ||
معینی کرمانشاهی با مدیر عامل صدا و سیمای دوران پهلوی درگیری لفظی داشت و انتقاد خود از این رسانهی صوتی و تصویری را در خیلی از مصاحبههای مطبوعاتی که داشت، مطرح | معینی کرمانشاهی با مدیر عامل صدا و سیمای دوران پهلوی درگیری لفظی داشت و انتقاد خود از این رسانهی صوتی و تصویری را در خیلی از مصاحبههای مطبوعاتی که داشت، مطرح کرد. او در حضورِ جمعی از مدیران و کارکنان صدا و سیما دعوتنامهی جشنِ هنر شیراز را پاره کرد؛ و رویِ میزش انداخت. به استاد معینی کرمانشاهی دو مدال در جشن پنجاهمین سال سلطنت پهلوی تعلق گرفت که یکی به خاطر سخنسُرایی در انواعِ شعر پارسی و دیگری به خاطر ترانهسرایی و ایجاد تحول در این رشتهی دشوار هنری بود، اما او از پذیرش این مدالها خودداری کرد؛ و آنها را توسط استاد ابراهیم صهبا که آوردندهاش بود، پس فرستاد. سرانجام همین حرکات اعتراضی باعث شد که هنگام بهسر بردن مرخصی در مهرماه ۱۳۵۴، حکم بازنشستگی تعلیقی وی پس از ۲۲ سال خدمت، به طور غیابی و غیرقانونی صادر گردد.<ref name=":0" /> | ||
== ترانهسرایی == | == ترانهسرایی == | ||
معینی کرمانشاهی از اوایل دهه ۱۳۳۰، در رادیو تهران کار میکرد. ترانههایی که او میسرود در آن سالها ترانههایی تازه و نو | معینی کرمانشاهی از اوایل دهه ۱۳۳۰، در رادیو تهران کار میکرد. ترانههایی که او میسرود در آن سالها ترانههایی تازه و نو بهشمار میآمد؛ و این نبوغ و نوآوری به خاطر قدرت تصویرسازی او در ترانه بود که علت آن نیز مهارت و ذوق وی در هنر نقاشی بود.<ref name=":1" /> | ||
معینی کرمانشاهی | معینی کرمانشاهی دربارهی مشخصات ترانه میگوید:<blockquote>«۱- ترانهسرا در مسیر حرکت صحیح این فن در درجه اول، باید شاعر به معنای وسیع کلمه باشد. با اصول جملهبندی، ترکیبات و نوآوریها، اشارات و کنایات شعری و تمثیلهای زیرکانه برای رسانیدن پیام شاعرانه، آشنا باشد. برای بیان آهنگ باید با طبعی پُربار، قادر به استخدام کلمات ظریف بوده تا با قدرت خلاقه شعر و بازگو کردن مفاهیم موسیقی به کجراهی کشیده نشود.</blockquote><blockquote>۲ـ احوال آهنگها را در مقامات مختلف با هوش شاعرانه بشناسد؛ و برای هر حالتی از آهنگ، مفاهیم مناسب در قالب کلمات بیان کند.</blockquote><blockquote>۳ـ تداوم مطلب را از ابتدای آهنگ تا انتها رعایت کند، تا گوش شنونده در شنیدن فرازها آشفته نشود.</blockquote><blockquote>۴ـ تلفیق بسیار دقیق حالات گوناگون آهنگها با معانی کلمات در حالات کلامی مانند: سئوال، گریز، حاشا، پرخاش، گلایه، نارضایتی، تمنا، شیفتگی و امثال این احوال، در جوهر کلمات، ضرورت کامل و حتمی دارند. نباید به دلخواه و تنها از روی تطبیق با سیلاب، هر کلمه را روی هر فراز آهنگ گذاشت که کاری عبث و بیهوده است.</blockquote><blockquote>۵ـ دو پاره نشدن کلمات در دو سیلاب موسیقی، از اهم فن ترانهسرایی است.</blockquote><blockquote>۶ـ انتخاب موضوع از شروط ریشهای در ترانهسرایی است. آهنگ از سازمان بههم پیوستهای شکل گرفته که اساتید موسیقی ایرانی به آن توجهی خاص دارند. سزاوار نیست ترانهسرا این سازمان را بههم ریزد و با کلمات و جملات نامتجانس، خط فکری آهنگ را مشوش کند. این کار مشکلترین مرحله ترانه سازی است. ترانهسرا باید بداند که در ساختن هر اثر، با کیفیت تداوم یافته آهنگ شریک است. آهنگ ـ ترانه، اثری شخصی و جداگانه نیست، اثری مشترک است.»<ref name=":2" /> </blockquote> | ||
=== | === ترانهها === | ||
برخی از ترانههای معینی کرمانشاهی دو قسمتی هستند، مانند: سفر کرده و بازگشته، پیوند گلها و ثمر گلها، خوابِ نوشین و شبزنده دار، گوشهگیر و تنها منشین، برخی دیگر از ترانههای ماندگار او عبارتند از: کودکی، رفتم که رفتم، نگران، جای تو خالی، افسانه عشق، حکایت نگفته، راه خیال، همصدا، تو بخوان، طاقتم ده، طوفان، مینای شکسته، عشق خود حاشا مکن، عشق، یاد من کن، راز خلقت، تو را هرگز نمیبخشم، گمراه، اشک روزگار، بوی بهار، بهار من گذشته شاید، تنهایی، چشمان سبز | برخی از ترانههای معینی کرمانشاهی دو قسمتی هستند، مانند: سفر کرده و بازگشته، پیوند گلها و ثمر گلها، خوابِ نوشین و شبزنده دار، گوشهگیر و تنها منشین، برخی دیگر از ترانههای ماندگار او عبارتند از: کودکی، رفتم که رفتم، نگران، جای تو خالی، افسانه عشق، حکایت نگفته، راه خیال، همصدا، تو بخوان، طاقتم ده، طوفان، مینای شکسته، عشق خود حاشا مکن، عشق، یاد من کن، راز خلقت، تو را هرگز نمیبخشم، گمراه، اشک روزگار، بوی بهار، بهار من گذشته شاید، تنهایی، چشمان سبز و…<ref name=":0" /> | ||
=== | === نغمهخوان ترانههای معینی === | ||
نغمهخوان ترانههای معینی کرمانشاهی صداهای طراز اول و خوانندگان مشهوری نظیر بانو '''مرضیه'''، '''دلکش'''، حمیرا و داریوش اقبالی بودند. ترانهی سنگ خارا با صدای گرم مرضیه یکی از سرودههای زیبای معینی کرمانشاهی است که هنوز هم زمزمهی خاص و عام مردم ایران است. معینی کرمانشاهی ترانهسرای رتبهی عالی بود و با هنرمندان درجه یکی نیز همکاری میکرد. هنرمندان شهیری نظیر'''[[علی تجویدی]]'''، '''[[پرویز یاحقی]]'''، '''[[همایون خرم]]''' و… از جمله همکاران او در عرصه موسیقی بودند.<ref name=":1" /> | نغمهخوان ترانههای معینی کرمانشاهی صداهای طراز اول و خوانندگان مشهوری نظیر بانو '''مرضیه'''، '''دلکش'''، حمیرا و داریوش اقبالی بودند. ترانهی سنگ خارا با صدای گرم مرضیه یکی از سرودههای زیبای معینی کرمانشاهی است که هنوز هم زمزمهی خاص و عام مردم ایران است. معینی کرمانشاهی ترانهسرای رتبهی عالی بود و با هنرمندان درجه یکی نیز همکاری میکرد. هنرمندان شهیری نظیر'''[[علی تجویدی]]'''، '''[[پرویز یاحقی]]'''، '''[[همایون خرم]]''' و… از جمله همکاران او در عرصه موسیقی بودند.<ref name=":1" /> | ||
=== | === شعر تصویری === | ||
معینی کرمانشاهی سبک شعر تصویرسازی و استفاده از این نوآوری را در آثاری چون طاووس، آبشار، الماس، برق و خرمن، سرو و بید، تاک و هشتاد و هشت اثر، برای اجرا در | معینی کرمانشاهی سبک شعر تصویرسازی و استفاده از این نوآوری را در آثاری چون طاووس، آبشار، الماس، برق و خرمن، سرو و بید، تاک و هشتاد و هشت اثر، برای اجرا در برنامهی معروف گلها به تهیه کنندگی داوود پیرنیا پدید آورد که توسط خوانندگان رادیو اجرا شده است. معینی کرمانشاهی از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۲، به مدت ۲۰ سال با شصت آهنگساز و موسیقیدان سرشناس و برجسته همکاری کرده است.<ref name=":0" /> | ||
نخستین شعر تصویری استاد معینی کرمانشاهی به نام ''آبشار'' با آهنگ موسیقیدان و آهنگساز مشهور، بزرگلشگری و با خوانندگی یاسمین است. این شعر داستان آبشاری است که گاه نالان است و گاه غُران، همیشه در جوش است و خروش و با گریه و خندهی خود سکوت کوهستان را بههم میزند. بیت آخر شعر آبشار، این است که: | نخستین شعر تصویری استاد معینی کرمانشاهی به نام ''آبشار'' با آهنگ موسیقیدان و آهنگساز مشهور، بزرگلشگری و با خوانندگی یاسمین است. این شعر داستان آبشاری است که گاه نالان است و گاه غُران، همیشه در جوش است و خروش و با گریه و خندهی خود سکوت کوهستان را بههم میزند. بیت آخر شعر آبشار، این است که: | ||
خط ۹۷: | خط ۱۴۳: | ||
== تخلص == | == تخلص == | ||
تخلص استاد معینی کرمانشاهی ابتدا عشقی بود. پس مدتی | تخلص استاد معینی کرمانشاهی ابتدا عشقی بود. پس مدتی تخلص شوقی را برگزید و پس از آن با تخلص امید شعر میسرود؛ و در آخر تخلص معینی را برگزید. | ||
رحیم معینی کرمانشاهی درگذشت<ref>[https://photokade.com/%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA/ رحیم معینی کرمانشاهی درگذشت - سایت فتوکده]</ref> | رحیم معینی کرمانشاهی درگذشت<ref>[https://photokade.com/%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA/ رحیم معینی کرمانشاهی درگذشت - سایت فتوکده]</ref> | ||
== سبک معینی کرمانشاهی == | == سبک معینی کرمانشاهی == | ||
بنابر گفتهی پژوهشگران درباره نمودار زبانی و فکری آثار معینی کرمانشاهی، زبان او به سمت سنتگرایی است؛ و زبان شعری وی از افعال کهن، افعال پیشوندی، باستانگرایی در اسم، صفت و… برخوردار است. در عرصهی ادبی نیز نقطه قوت شعری معینی کرمانشاهی در آرایههایی مثل ایهام، اسلوب معادله که یک ساختار مخصوص نحوی است، حسن تعلیل | بنابر گفتهی پژوهشگران درباره نمودار زبانی و فکری آثار معینی کرمانشاهی، زبان او به سمت سنتگرایی است؛ و زبان شعری وی از افعال کهن، افعال پیشوندی، باستانگرایی در اسم، صفت و… برخوردار است. در عرصهی ادبی نیز نقطه قوت شعری معینی کرمانشاهی در آرایههایی مثل ایهام، اسلوب معادله که یک ساختار مخصوص نحوی است، حسن تعلیل و… انعکاس بیشتری داشته است، در سنجش با آرایههایی مثل تشبیه و استعاره که بیشتر بر اساس ایماژهایی تکراری بنا شدهاند. گسترهی فکری معینی کرمانشاهی نیز با گونهای ناسازگاری بین سنت و مدرنیته و نوگرایی شکل یافته است.<ref name=":1" /> | ||
== همکاری با [[علی تجویدی]] == | == همکاری با [[علی تجویدی]] == | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۶۹: | ||
حافظ برخیز | حافظ برخیز | ||
دوره منظوم تاریخ ایران به نام شاهکار<ref name=":3" /> | |||
پس از جریان دست اندازی به ترانههای سرودهشدهی معینی کرمانشاهی، فرزند او حسین معینی کرمانشاهی تصمیم به چاپ صحیح اشعار ترانههای پدرش را گرفت؛ و کتاب | پس از جریان دست اندازی به ترانههای سرودهشدهی معینی کرمانشاهی، فرزند او حسین معینی کرمانشاهی تصمیم به چاپ صحیح اشعار ترانههای پدرش را گرفت؛ و کتاب «خواب نوشین» و «راز خلقت» تدوین و منتشر کرد.<ref name=":2" /> | ||
=== | === ای شمع ها بسوزید === | ||
کتاب ای شمعها بسوزید، در برگیرندهی مجموعه شعرهای استاد معینی کرمانشاهی است. اشعار این کتاب در قالبهای غزل، قطعه، دو بیتی، مثنوی، تک بیتی و دو اثر شعر نو سروده شدهاند. غزل نقش برجستهتر و دلنشینی در این کتاب دارد که تعداد آن ۱۴۰ عدد است. نام برخی از شعرهای این کتاب عبارتند از: انتظار، خانهی خاموش، گوهر عشق، پاداش، مهر سلیمان | کتاب ای شمعها بسوزید، در برگیرندهی مجموعه شعرهای استاد معینی کرمانشاهی است. اشعار این کتاب در قالبهای غزل، قطعه، دو بیتی، مثنوی، تک بیتی و دو اثر شعر نو سروده شدهاند. غزل نقش برجستهتر و دلنشینی در این کتاب دارد که تعداد آن ۱۴۰ عدد است. نام برخی از شعرهای این کتاب عبارتند از: انتظار، خانهی خاموش، گوهر عشق، پاداش، مهر سلیمان و…<ref name=":4">[http://shabestan.ir/detail/news/502537 مروری کوتاه بر زندگی و آثار معینی کرمانشاهی - خبرگزاری شبستان]</ref> | ||
=== | === حافظ برخیز === | ||
استاد معینی کرمانشاهی کتاب حافظ برخیز را دربارهی حافظ نوشته است. این کتاب شامل چهار بخش است. بخش اول: نقش و نگارهای طبیعی در اشارات عرفانی، بخش دوم: نقش و نگارهای طبیعی در اشارات عشقی، بخش سوم: نقش و نگارهای پیرایهای و تصنعی دراشارات شخصی و اجتماعی، بخش چهارم: نقش و نگارهای پیرایهای و تصنعی در اشارات عقیدتی است.<ref name=":4" /> | استاد معینی کرمانشاهی کتاب حافظ برخیز را دربارهی حافظ نوشته است. این کتاب شامل چهار بخش است. بخش اول: نقش و نگارهای طبیعی در اشارات عرفانی، بخش دوم: نقش و نگارهای طبیعی در اشارات عشقی، بخش سوم: نقش و نگارهای پیرایهای و تصنعی دراشارات شخصی و اجتماعی، بخش چهارم: نقش و نگارهای پیرایهای و تصنعی در اشارات عقیدتی است.<ref name=":4" /> | ||
=== | === شاهکار === | ||
بیتردید شاهکار معینی کرمانشاهی شاهکار او است؛ اثری که خود آقای معینی آن را اثری ملی عنوان میکند. پس از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' و برقراری جمهوری اسلامی، که خشونت و سختگیریهای مذهبی و اندیشهی دینی را بر کشور حاکم کرد، طبیعتاً دیگر عرصهای برای ترانهسرایی مهیا نبود. معینی کرمانشاهی در این سالیان در کنار سرودن شعر، تلاش کرد بر وزن شاهنامه فردوسی اقدام به کاری بزرگ کند؛ و تاریخ ایران را به صورت منظوم | بیتردید شاهکار معینی کرمانشاهی شاهکار او است؛ اثری که خود آقای معینی آن را اثری ملی عنوان میکند. پس از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' و برقراری جمهوری اسلامی، که خشونت و سختگیریهای مذهبی و اندیشهی دینی را بر کشور حاکم کرد، طبیعتاً دیگر عرصهای برای ترانهسرایی مهیا نبود. معینی کرمانشاهی در این سالیان در کنار سرودن شعر، تلاش کرد بر وزن شاهنامه فردوسی اقدام به کاری بزرگ کند؛ و تاریخ ایران را به صورت منظوم درآورد. '''[[فردوسی|ابوالقاسم فردوسی]]''' تا پایان سلسلهی ساسانیان را در کتاب شاهنامه به صورت منظوم حکایت کرده بود؛ و معینی کرمانشاهی نیز همت گماشت تا از سلسله ساسانیان تا قاجاریه را به نظم مدون کند که پس از سرودن ۱۰ جلد و به خاطر بیماری و مشکلات شخصی، نتوانست آن را تمام کند. معینی کرمانشاهی نام این اثر خود را شاهکار گذاشته بود.<ref name=":1" /> | ||
شاهکار از سبکی عالی برخوردار است؛ و دارای معنایی ژرف و الفاظی وزین و نفیس است. قالب این کتاب مثنوی و به وزن شاهنامه [[فردوسی]] سروده شده که الهامبخش استاد معینی نیز بوده است. | شاهکار از سبکی عالی برخوردار است؛ و دارای معنایی ژرف و الفاظی وزین و نفیس است. قالب این کتاب مثنوی و به وزن شاهنامه [[فردوسی]] سروده شده که الهامبخش استاد معینی نیز بوده است. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۸۷: | ||
== مصادره ارثیه == | == مصادره ارثیه == | ||
معینی کرمانشاهی | معینی کرمانشاهی درباره وضعیت زندگی خود در دوران '''[[محمدرضا پهلوی]]''' و دروان نظام جمهوری اسلامی میگوید: <blockquote>«... چون حقوق ناچیز دولتی زندگیام را تأمین نمیکرد، بازگشت من به دوران جوانیام دلچسبتر شد؛ و تصمیم گرفتم در ملک اجدادی خویش و در زمینی که از دهسالگی در آن رشد کرده و جدّ اندر جّد به خانواده ما تعلّق داشت زراعت کنم. دوثلث این ملک ششدانگ را رژیم سابق به نفعِ زارعین تصرّف کرده بود و مایملک ما به یک ثلث تقلیل یافته بود. درآمدی که از این ارث داشتم سالها زندگی مرا اداره میکرد تا اینکه در پاییز سال ۱۳۵۹، با شروعِ جنگ و آشفتگیِ منطقه غرب، باقیماندهاش نیز توسط هیئت هفت نفره جمهوری اسلامی بر باد رفت. درآن زمان بدون هیچگونه مذاکره و رسیدگی و حتی حضور خودم، مابقی این ملک موروثی به تصرف زارعین دهات مجاور داده شد و به اندازه پشیزی مرا صاحب حق ندانستند. سالها از این جریان میگذرد و هنوز هم نتوانستهام برای این حرکت معیاری مبتنی بر اخلاق و عدالت بیابم. زندگی من اجارهنشین نیز با زمان سپری شد، ولی گویی خالق هنر با من هنوز کار داشت و مرا به سادگی در لحظات بیهوده عُمر رها نساخت؛ و قلم را برای انجام وظیفهای خطیر در دستم قرار داد. گویی تمامی آن مصائب و تجربیات، مشکلات، چوب خوردنها، محسود واقع شدنها، حقکُشیها، دستهبندیها و آزادهکُشیها زمینهساز انجام این وظیفه بوده است؛ خلق تاریخ منظوم ایران؛ کاری که از سال ۱۳۷۲، روزانه ۱۲ تا ۱۵ ساعت از عُمرم را به خود اختصاص داده است. خوشحالم که مأمور انجام این خدمت بزرگ ملی و فرهنگی شدم و پاداش آن را نیز در دنیای دیگری خواهم گرفت.»<ref name=":0" /> </blockquote> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
معینی کرمانشاهی در سالهای پایانی زندگی، یعنی از سال ۱۳۸۷، از بیماری تنگی نفس رنج میبرد. سرانجام رحیم معینی کرمانشاهی در ۲۶ آبانماه ۱۳۹۴، در سن ۹۳ سالگی در بیمارستان جم تهران چشم از دنیا | معینی کرمانشاهی در سالهای پایانی زندگی، یعنی از سال ۱۳۸۷، از بیماری تنگی نفس رنج میبرد. سرانجام رحیم معینی کرمانشاهی در ۲۶ آبانماه ۱۳۹۴، در سن ۹۳ سالگی در بیمارستان جم تهران چشم از دنیا فروبست؛ و در گورستان بیبی سکینه کرج در کنار مزار همسرش به خاک سپرده شد. | ||
معینی کرمانشاهی | معینی کرمانشاهی همچنانکه با سرودن ترانهی شتاب کاروان، اهالی جهان را از عمر زودگذر خبر داده بود، خود نیز به کاروان پیوست: | ||
ای عشق نافرجام من رفتی کجا؟ | ای عشق نافرجام من رفتی کجا؟ | ||
خط ۱۷۴: | خط ۲۲۰: | ||
== گزیدهی اشعار == | == گزیدهی اشعار == | ||
=== | === آشفته حالی === | ||
این همه آشفته حالی، این همه | این همه آشفته حالی، این همه نازکخیالی | ||
ای به دوش افکنده گیسو، از تو دارم، از تو دارم | ای به دوش افکنده گیسو، از تو دارم، از تو دارم | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۶۵: | ||
هستیم سوختی ازیکنظر ای اختر عشق | هستیم سوختی ازیکنظر ای اختر عشق | ||
آتشافروز شود برق نگاهی گاهی | |||
روشنیبخش از آنم که بسوزم چون شمع | روشنیبخش از آنم که بسوزم چون شمع | ||
خط ۲۹۶: | خط ۳۴۲: | ||
همان یک لحظه اول، | همان یک لحظه اول، | ||
که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بیوجدان، | |||
جهان را با همه زیبایی و زشتی، | جهان را با همه زیبایی و زشتی، | ||
به روی | به روی یکدگر، ویرانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۵۲: | ||
اگر من جای او بودم، | اگر من جای او بودم، | ||
که در همسایه صدها گرسنه، | |||
چند بزمی | چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم، | ||
نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم | نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم | ||
بر لب پیمانه | بر لب پیمانه میکردم، | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۱۸: | خط ۳۶۴: | ||
اگر من جای او بودم، | اگر من جای او بودم، | ||
که میدیدم یکی عریان و لرزان، | |||
دیگری پوشیده از صد جامه رنگین | دیگری پوشیده از صد جامه رنگین | ||
زمین و آسمان را واژگون مستانه | زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۳۰: | خط ۳۷۶: | ||
نه طاعت میپذیرفتم، | نه طاعت میپذیرفتم، | ||
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز | نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده، | ||
پارهپاره در کف زاهد نمایان، | |||
سبحه صد دانه | سبحه صد دانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۴۰: | خط ۳۸۶: | ||
اگر من جای او بودم، | اگر من جای او بودم، | ||
برای خاطر تنها | برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بیسامان | ||
هزاران لیلی ناز آفرین را | هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو، | ||
آواره و دیوانه | آواره و دیوانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۵۲: | خط ۳۹۸: | ||
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، | بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، | ||
سراپای وجود بیوفا معشوق را، پروانه | سراپای وجود بیوفا معشوق را، پروانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۵۸: | خط ۴۰۴: | ||
اگر من جای او بودم، | اگر من جای او بودم، | ||
بعرش | بعرش کبریایی، با همه صبر خدایی، | ||
تا | تا که میدیدم عزیز نابجایی، | ||
ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد، | ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد، | ||
گردش این چرخ را وارونه، بیصبرانه | گردش این چرخ را وارونه، بیصبرانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۷۰: | خط ۴۱۶: | ||
اگر من جای او بودم، | اگر من جای او بودم، | ||
که میدیدم مشوش عارف و عامی | |||
ز برق فتنه این علم عالم سوز | ز برق فتنه این علم عالم سوز مردمکُش | ||
بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر | بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری | ||
در این دنیای پر افسانه | در این دنیای پر افسانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۸۲: | خط ۴۲۸: | ||
چرا من جای او باشم؟! | چرا من جای او باشم؟! | ||
همین بهتر | همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و | ||
تاب تماشای تمام | تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد. | ||
وگرنه من بجای او چو بودم، | وگرنه من بجای او چو بودم، | ||
یکنفس | یکنفس کی عادلانه سازشی، | ||
با جاهل و فرزانه | با جاهل و فرزانه میکردم. | ||
عجب صبری خدا دارد! | عجب صبری خدا دارد! | ||
خط ۳۹۸: | خط ۴۴۴: | ||
<nowiki>***</nowiki> | <nowiki>***</nowiki> | ||
=== | === یاد کودکی === | ||
یادم آمد | یادم آمد | ||
خط ۴۳۱: | خط ۴۷۷: | ||
کز کَرَم کند حاجتم روا | کز کَرَم کند حاجتم روا | ||
آنچه مانده از عمر من به جا | |||
گیرد و پس دهد به من دمی | گیرد و پس دهد به من دمی | ||
خط ۴۴۱: | خط ۴۸۷: | ||
قیل و قال کودکی برنگردد دریغا | قیل و قال کودکی برنگردد دریغا | ||
== منابع | == منابع == |
ویرایش