کاربر:Mohsen/صفحه تمرین

۵ مهر ۱۳۶۰ یکی از روزهای به یاد ماندنی تاریخ مبارزاتی مردم ایران با حاکمیت آخوندی می‌باشد؛ در این روز یک رویارویی سنگین بین میلیشیای مجاهدین و نیروهای حکومتی رخ داد. پرداختن به آنچه که در این روز اتفاق افتاد، بدون اشاره به پیشینه‌ی این روز ناقص و نامفهوم خواهدبود.

بعد از سرنگونی رژیم شاه و روی کار آمدن خمینی، مجاهدین دست به مبارزه‌ی مسالمت آمیز سیاسی و آگاهی بخش زدند؛ علی‌رغم این که مجاهدین از هر‌گونه عمل خشونت آمیز بشدت پرهیز می‌کردند اما مستمراً از سوی نیروهای حکومتی مورد حمله و هجوم قرار می‌گرفتند. از بهمن ۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که آغاز مقاومت قهرآمیز و سراسری بود؛ مجاهدین در این ۲ سال و نیم بیش از ۷۰ تن از اعضا و هوادارانشان را در حملات نیروهای وابسته به حکومت از دست دادند، اما کوچکترین واکنشی نشان ندادند.

در زمینه فعالیت‌های مجاهدین و مشکلاتی که با آن روبرو بودند یک پژوهشگر آمریکایی نوشت:

«در بهمن ۵۸ (یعنی فقط یک‌سال پس از انقلاب) ۶۰ هزار نسخه از نشریهٔ مجاهد توقیف و سوزانده شد».[۱]

در مورد شرایطی که خمینی به مجاهدین تحمیل کرده بود؛ روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است». به این ترتیب راهی برای مجاهدین باقی نمانده بود؛ در نتیجه مجاهدین بین تسلیم و جنگ مخیر شدند و به این ترتیب، آنها روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ وارد فاز مقاومت قهرآمیز گسترده شدند.

در جمعبندی یکساله‌ی مقاومت ایران آمده است:

«علی‌رغم اینکه از ۳۰ خرداد به بعد برای ما روشن بود که آن الگوی سقوط شاه، لااقل در این مقطع دیگر قابل تکرار نیست اما باز هم تِست کردیم. آزمایش کردیم. یعنی سازمان ما در یک مقطع وظیفه خودش دانست برای اینکه مبادا فرصتی از دست برود، با پرداخت سنگین‌ترین بهای ممکن،‌یکبار دیگر بازهم به میدان آوردن عنصر اجتماعی را آزمایش بکند. منظورم تظاهرات مسلحانه و راهگشایانه‌ای است که از نیمه‌‌های شهریور سال ۱۳۶۰ به بعد تا اوایل مهر و در اوج خودش در روز ۵ مهر در تهران و بعضی شهرستانهای دیگر برگزار شد».[۲]

به این ترتیب در روز ۵ مهر ۱۳۶۰ میلیشیای مجاهدی خلق دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد و صدها مجاهد خلق دستگیر و اعدام شدند.

اما روز ۵ مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت، چون دیگر بهشتی در کار نبود که خمینی پشت سر او قرار بگیرد.

وبسایت مجاهدین در این خصوص نوشت:

«در روز ۵ مهر، مجاهدین با دادن فدیه‌های عظیم، تابو دیوی را که نام «امام» بر خود گذاشته بود، شکستند، شعار «مرگ بر خمینی» را به میان مردم بردند و با تثبیت مقاومتی سراسری، انقلاب را از نابودی نجات دادند. به ‌یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین در ۵ مهر ۶۰تصویر کریه‌ترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد. کاری که در آن شرایط و در آن تعادل‌قوای داخلی و بین‌المللی غیرممکن می‌نمود».[۳]

پیشینه

روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ خمینی با استقبال کم نظیری وارد ایران شد، میلیون‌‌ها ایرانی به استقبال او رفتند؛ خمینی تنها رهبر تاریخ معاصر جهان است که زعامت دینی، مشروعیت مردمی و رهبری سیاسی را در خودش داشت و در واقع صاحب یک قدرت افسانه‌یی شد. خمینی به تمام وعده‌هایی که در پاریس در زیر درخت سیب داد پشت پا زد و به هیچ کدام عمل نکرد.

خمینی: «ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امروز حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را. این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زده‌ام باید روی همان حرف باقی بمانم».[۴][۴]

هدف از برگزاری تظاهرات ۵ مهر

سرکوب عریان و شدید حاکمیت

نامه منتظری به خمینی در روز ۵ مهر

مکالمات بیسیمی نیروهای دولتی

پانویس

  1. شائول بخاش - کتاب «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۲۳
  2. جمعبندی یک ساله‌ی مقاومت – ۳۰خرداد ۶۱
  3. وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ کتاب صحیفه‌ی نور خمینی- جلد ۱۸ صفحه‌ی ۱۷۸