|
|
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| گزارشی از قلعه حسن خان (شهر قدس)
| |
|
| |
|
| در شهر قدس حدود ۳۰ تا ۳۵ بانک آتش زده شد. در حال حاضر ساختمان شهرداری و فرمانداری تمام ساختمان های دولتی درهایشان بسته است و تخته کرده اند. شهرداری شهرقدس که یک عمر جلوی ملک مردم کاربستان میگذاشت و می بست خودش بسته است.
| |
|
| |
| مردم در روزهای اول قیام به آتشنشانی اجازه ندادند که شهرداری را خاموش کند. وقتی ماشین آتشنشانی آمد مردم به سمتش حمله کردند و با پرتاب سنگ مانع آمدن ماشین شدند.
| |
|
| |
| در حال حاضر جو شهر امنیتی است. هر روز مردم را دستگیر میکنند..درحال حاضر ماشینهای امنیتی نوپو و امنیتی ویژه را داخل بهشت فاطمه آورده و اسکان داده اند و هنوز هم هستند. یکی از مساجد اصلی شهرقدس به اسم مسجد فاطمه را مرکز بسیج و سپاه کرده اند. مردم خیلی ناراحت هستند که مسجد را تسخیرکرده اند.
| |
|
| |
| رژیمی ها خیلی ترسیده بودند مقامات حکومتی در شهرقدس خیلی علنی میگویند که مردم به قصد کشتن ما آمده بودند و قصد کشتن ما را داشتند.
| |
|
| |
| تمام بانکها بدون استثنا در آتش خشم مردم سوخت. فرمانداری با چندتا ماشین داخلش سوخت واقعا دلاورانه وشجاعانه بود.
| |
|
| |
| کمیته امداد خمینی ملعون و شهرداری منطقه یک، خیابان سرخه حصار شهرداری مرکزی، خیابان چهل وپنج متری دفتر نماینده شهر، دفتر امام جمعه جهل و جنایت و بیشتر فروشگاه های زنجیره ای جامبو و کوروش و رفاه سوخت.
| |
|
| |
| حدود سی بانک کاملا سوخت و الان با ورقه های اهنی جلوی آنها را مهار کردهاند.
| |
|
| |
| قلعه حسن خان واقعا گل کاشت.
| |
|
| |
| مردم و جوانان دسته جمعی به سمت مراکز حکومتی و بانکها می رفتند و آتش می زدند.
| |
|
| |
| جلودار این حرکتها جوانان بین ۱۶ تا ۲۲ ساله بودند و بقیه مردم هم پشت سرشان حرکت میکردند. بانک به بانک جلو می رفتند.
| |
|
| |
| در شهر قدس بانکهای قوامین،-ملی،-آینده،-تجارت، پاسارگاد، اقتصاد، مهر، کشاورزی، رفاه، صادرات، پارسیان، سپه و مسکن، ساختمان نطام مهندسی،-فرمانداری و شهرداری، ساختمان آگاهی، تخریب شد و آتش زده شد.
| |
|
| |
| اینجا هیچ بانکی سالم نمانده است.
| |
|
| |
| شهرقدس رکوردار سوزاندن بانک در یک شب در دنیا شد.
| |
|
| |
| فقط آتش زدن مراکز حکومتی بود که خشم و نفرت مردم از این جانیان را آرام می کرد.
| |
|
| |
| جوانان هیچ ترسی نداشتند.
| |
|
| |
| تمام شهر دست مردم بود شهر دیگر به حالت قبل برنمیگردد.
| |