۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
'''پویا بختیاری''' | '''پویا بختیاری''' ۲۷ ساله روز شنبه، ۲۵ آبان، در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در مهرشهر کرج با شلیک گلوله کشته شد.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-50898601 اعضای خانواده پویا بختیاری بازداشت شدند]، سایت بیبیسی فارسی</ref> | ||
== زندگی == | |||
پویا بختیاری مهندس برق بوده و یک کارگاه کوچک متعلق به خانواده را مدیریت میکرده است. پدرش میگوید که قصد داشته به کانادا مهاجرت کند. او به ادبیات، شعر و تاریخ ایران علاقه داشته است و به زبان انگلیسی کاملاً تسلط داشت.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/iran-pooya-bakhtiari-killed-in-protests-fuel-hike-father/30295144.html پدر پویا بختیاری: پنج سال در جبههها جنگیدم، در جواب مغز پسرم را هدف گرفتند]، سایت رادیو فردا</ref> | |||
پویا بختیاری از زبان مادرش، ناهید شیرپیشه:<blockquote>«نماد کاملی بود از عشق. به خاطر عشق به طبیعت، از سه سال پیش گیاهخوار شده بود. حاضر نبود برای لذت بردن حتی سر یک مرغ بریده شود. به ما هم توصیه میکرد گیاهخوار شویم. میخواهم بگویم پسر من این قدر عشق داشت؛ این قدر لطیف بود. پسر من حتی حاضر نبود علفهای هرز دور گلهای روی میز اتاقش را بکند. برای او، علفهای هرز هم به اندازه گلهای درشت زیبا بودند. هر روز به من میگفت مامان مبادا علفهای هرز گلدان من را بچینی. اگر بقیه مردم سعی میکنند با کلاس و درس مراحل عرفان را طی کنند، عشق و عرفان در ذات پویا بود. او تمام مراحل عرفان را خودش طی کرد و به جایی رسید که دیگر این جسمش در این دنیا جا نمیشد.»<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/34439 مادر پویا بختیاری: تا به ثمر رسیدن آرمان پسرم اعتراض میکنم]، سایت ایرانوایر</ref></blockquote> | |||
== کشته شدن == | |||
این بخشی از روایت خانم «شیرپیشه»، مادر «پویا بختیاری»، جوان ۲۸ سالهای است که در نخستین روز اعتراضات مردمی آبان ۱۳۹۸ جان خود را با شلیک گلوله از سوی مأموران گارد ویژه از دست داد.<blockquote>«در حال شعار دادن بودم که ناگهان دیدم سیل جمعیت مردم دارند به سمت پایین بلوار، جایی که من ایستاده بودم میآیند و فریاد میزنند میکُشم، میکُشم، آن که برادرم کشت. جسد پویا را روی دست گرفته بودند. صورت خونی پویا در حالی که بدنش روی دست مردم حمل میشود، آخرین تصویری است که من از او در ذهن دارم. فوراً او را به بیمارستان قائم کرج رساندیم که دیدیم دیر شده و او در همان لحظه شلیک گلوله جان داده است...»<ref name=":1" /></blockquote> | |||
== خاکسپاری == | |||
منوچهر بختیاری می گوید، ساعت ۸ صبح روز ۲۶ آبان به همراه تعداد دیگری از خانواده کشتهشدگان به بهشت سکینه مراجعه کرده و تا پنج عصر منتظر مانده اما نماینده دادستانی به خانوادهها گفته که محل را ترک کنند، تا خود دادستانی با آنان تماس بگیرد. | |||
به گفته آقای بختیاری، روز بعد دادستان با او تماس گرفته و جنازه تحویل داده شده تا اینکه در روز ۲۸ آبان جنازه تشییع شده است.<ref name=":0" /> | |||
== مراسم چهلم == | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
ویرایش