کاربر:Omid/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''قیام‌های ۴۰ ساله ایران''' بلیبل
{{Infobox person|name=مرضیه احمدی اسکویی|image=مرضیه احمدی اسکویی.jpg|image_size=|alt=پرتره مرضیه احمدی اسکویی|caption=|native_name=|native_name_lang=|birth_name=|birth_date=۵ فروردین ۱۳۲۴|birth_place=اسکو - تبریز|baptised=|death_date=۶ اردیبهشت ۱۳۵۳ (۲۹ سال)|death_place=تهران، محله پامنار|death_cause=درگیری با مأموران ساواک|resting_place=قطعه ۳۳ بهشت زهرا|residence=|nationality=ایرانی|other_names=|citizenship=|education=|alma_mater=|occupation=|years_active=|era=پهلوی دوم|organization=|known_for=|notable_works=|style=|home_town=|title=|term=|movement=[[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]]|spouse=|children=|parents=|relatives=|callsign=|awards=|signature=|signature_size=|signature_alt=|footnotes=|ethnicity=|religion=|denomination=}}'''مرضیه احمدی اسکویی''' (زاده‌ی ۱۳۲۴ - درگذشته‌ی ۶ اردیبهشت ۱۳۵۳) چریک، شاعر، نویسنده، معلم و از فعالان سیاسی چپ‌گرا در دوران پهلوی بود. در محفل مبارزاتی صمدبهرنگی و بهروز دهقانی به فعالیت پرداخت بعدها در تهران همراه با جمعی از همفکرانش یک گروه مبارزاتی تشکیل داد و مدتی بعد برای  مبارزه مسلحانه با دیکتاتوری وابسته [[محمدرضا پهلوی|محمد رضا شاه]]، به [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران]] پیوست.


== تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ ==
مرضیه اسکویی در ۶ اردیبهشت ۱۳۵۳ در درگیری با [[ساواک]] و خوردن قرص سیانور کشته شد. جسد او در قطعهٔ ۳۳ بهشت زهرا دفن شده‌است.<ref name=":0">[http://cpiran.org/2020/2/maghalat/page7.html چهره‌های ماندگار: مرضیه احمدی اسکویی]، سایت حزب کمونیست ایران</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=ecec6CYsrN4 زنان خط شکنیوتیوب</ref>
یک روز پیش از برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی زنان در سال ۱۳۵۷، [[روح‌الله خمینی]] در سخنرانی مدرسه رفاه اعلام کرد زنان کارمند اداره‌های دولتی باید حجاب اسلامی را برای حفظ آبرویشان رعایت کنند:<blockquote>«در وزارت‌خانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارت‌خانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»</blockquote>
[[پرونده:تظاهرات ۱۷ اسفند.jpg|جایگزین=تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷|بندانگشتی|تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷]]
روز بعد زنان کارمند بدون حجاب اجازه ورود به محل کارشان را نیافتند. زنان اما به جای برگشتن به خانه، به خیابان‌ها ریختند.<ref>[https://www.radiozamaneh.com/431797 زنان ایران، ۴۰ سال بعد از انقلاب: به عقب برگشتیمسایت رادیو زمانه</ref>


زنان کارمند و پرستار و دختران دانش‌آموز از نقاط مختلف شهر به خیابان انقلاب رسیدند و بسیاری از زنان حاضر در برنامه‌ها با ترک سالن‌های سخنرانی به تظاهرات زنان معترض پیوستند.
== زندگی ==
مرضیه احمدی اسکویی در ۵ فروردین ماه سال ۱٣۲۴ در کوچه اوجوزلو، خانه پلاک ۱۵۲۷ شهر اسکو از توابع تبریز به دنیا آمد. مادر وی حسنیه و پدرش صادق بود. مرضیه دومین دختر از سه دختر خانواده بود. دوستانش او را «مرضیه جان» و بعدها «مرجان» نامیدند.


راهپیمایی بزرگ از مقابل دانشگاه تهران با حدود ۱۵ هزار زن آغاز شد<ref>روزنامه کیهان، ۱۷ اسفند ۱۳۵۷</ref> و با سرازیر شدن جمعیت به خیابان به ۵۰ هزار تن رسید.<ref>روزنامه لیبراسیون، ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ (۹ مارس ۱۹۷۹)</ref>
دوران کودکی ونوجوانی‌اش را با کار درمزرعه‌ی پدرش گذراند که به این ترتیب روحیه‌ی حساس و تیزبین‌اش او را هرچه بیش تر به مردم نزدیک کرد. کم کم به مطالعه نیز مشتاق شد و از همان ابتدای تحصیل در دبیرستان، به آگاهی سیاسی و اجتماعی رسید.  بخشی از این آگاهی را که انعکاسی از پیرامون درذهن خلاق‌اش بود؛ به صورت قصه و شعر بیان کرد.


با وجود مسالمت‌آمیز بودن تظاهرات زنان، ضرب و شتم و فحاشی از سوی نیروهای حزب‌اللهی و تیراندازی هوایی از سوی نیروهای کمیته از همان روز اول شروع شد.
مرضیه اسکویی پس ازپایان دوره‌ی اول دبیرستان، وارد دانشسرای مقدماتی تبریز شد و پس از دو سال، به عنوان معلم در دبستان‌های اسکو به تدریس پرداخت. او بعد از گرفتن دیپلم، با حفظ شغل معلمی وارد دانشگاه تبریز شد، اما در همان سال اول، دانشگاه را رها کرد و وارد دانشسرای عالی سپاه دانش تهران شد.[[پرونده:شناسنامه مرضیه احمدی اسکویی.jpg|جایگزین=شناسنامه مرضیه احمدی اسکویی|بندانگشتی|شناسنامه مرضیه احمدی اسکویی]]


زنان معترض، ۲۱ اسفند ماه از زمین چمن دانشگاه تهران حرکت کردند و این بار شدیدتر و خشونت‌بارتر از چهار روز قبل سرکوب شدند. صدها تن از نیروهای حزب‌الله که از داخل دانشگاه زنان معترض را تعقیب می‌کردند، پشت سر جمعیتی که تعدادشان تا ۵۰ هزار تن تخمین زده‌ شده، راه افتادند. زنان در نزدیکی‌های میدان آزادی مورد حمله‌ی شدید نیروهای مسلحی که با اتوبوس و کامیون به آن‌جا سرازیر شده‌اند قرار گرفتند و به غیر از یک گروه کوچک، باقی‌شان به میدان آزادی نرسیدند. گروهی که به مقابل ساختمان تلویزیون رفته‌ بودند نیز خشونت‌های مشابهی را متحمل شدند و موفق به دیدار با مدیران تلویزیون نشدند.<ref name=":0">[https://www.aasoo.org/fa/articles/1767 اسفند ۵۷: تظاهرات شش روزه‌ای که حجاب اجباری را به تعویق انداخت]</ref>
مرضیه اسکویی در طول تحصیل در دانشسرای سپاه دانش، به بسیاری از روستاهای ورامین که درنزدیکی محل دانش سرا قرار داشت، رفت و آمد می‌کرد و بیش‌تر اوقات خود را با خانواده‌های فقیر روستایی می‌گذراند. وی هم‌چنین به روستاهای دور و نزدیک ایران سفر می‌کرد تا بتواند از نزدیک، با مردم و مسائل‌شان آشنا شود. در این سفرها، برای کودکان، کتاب‌خانه درست می‌کرد، با دیگر افراد سپاهیان دانش، دوست می‌شد و برای آن‌ها کتاب می‌فرستاد.<ref>[https://web.archive.org/web/20190119122935/http://azfemina.com/fa/?p=1189 مرضیه احمدی اسکویی]، الناز کیانی (آذفمینا)</ref>


این تظاهرات البته محدود به تهران نبود و هم‌زمان با پایتخت، در شهرهایی چون سنندج، اصفهان، آبادان، تبریز، شیراز، رشت، اهواز، مشهد، مسجد سلیمان، آمل و اندیمشک نیز زنان معترض به اجباری شدن حجاب به خیابان آمده و کلاس‌های درس را در دبیرستان‌های دخترانه تعطیل کرده بودند.<ref>احمدی خراسانی، روشنفکران و حجاب، ص ۱۸۷</ref> شدت اعتراض‌ها در شهرهای دیگر به گونه‌ای بود که در تبریز راهپیمایی دختران به خشونت کشیده شد و در گیلان غرب به مدارس دخترانه حمله کردند.<ref name=":0" />
== فعالیت‌ها ==
مرضیه اسکویی در سازماندهی اعتصابات دانشجویی دانشسرای عالی سپاه دانش در سال ۱۳۴۸ مشارکتی کارساز و نیز در اعتصابات دانشجویی اسفندماه سال ۱۳۴۹ نقش رهبری داشت.


== تظاهرات ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ ==
مرضیه اسکویی در خرداد سال ۱۳۵۰ با تعطیلی دانشسرا دستگیر شد و پس از بازجویی و شکنجه، به مدت یک سال به زندان افتاد. وی پس از آزادی به زادگاه خویش بازگشت و به کار دبیری پرداخت. اما باردیگر راهی تهران شد.
در روز دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ به ‌نشانه‌ی اعتراض به ‌حملاتی که از آغاز سال، شدت گرفته بود و به ‌ویژه زنان و دختران هوادار مجاهدین را هدف حملاتش قرار داده بود، انجمن‌های مادران و زنان هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]، دست به ‌راهپیمایی زدند. در این تظاهرات ۲۰۰ هزار نفر شرکت کردند. این تظاهرات، دو شهید و صدها مجروح و اسیر بر جای گذاشت.<ref name=":1">[https://event.mojahedin.org/i/events/4951 ۳۰ خرداد، انتخاب شرف ایستادگی بر ذلت تسلیم]، سایت سازمان مجاهدین خلق</ref>


== تظاهرات ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ ==
در زمستان سال ۱۳۵۱ بود که مرضیه به محفل سوسیالیستی «نادر شایگان» و «حسن رومینا» پیوست.<ref name=":0" />
تظاهرات ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ به دعوت جبهه ملی و در اعتراض به لایحه قصاص برگزار شد. عصر روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ ازساعت ۳ بعد از ظهر و یک ساعت زودتر از زمان دعوت جبهه ملی، تهران حالت فوق العاده و وضعیت غیرعادی داشت. بازار ومغازه ها بسته بودند و در تمام خیابان‌های اصلی و فرعی و کوچه‌های اطراف میدان فردوسی جمعیت به طرف این میدان روان بود. ولی میدان فردوسی پیشاپیش توسط افراد سازمان یافته وابسته به حکومت اشغال شده بود و آن‌ها با چوب و زنجیر و حتی سلاح‌های گرم در میدان می‌چرخیدند و علیه ملیون شعار میدادند. درضمن از ساعت ۳ به بعد گروه‌های زیادی از همین عوامل و طرفداران حکومت به صورت متشکل و دسته جمعی از شمال و جنوب و شرق و غرب میدان فردوسی با دادن شعار به طرف میدان سرازیر شدند. در چنین شرایطی مسلم است که برای اعضای جبهه ملی و طرفداران و انبوه گسترده مردمی که به ندای جبهه ملی پاسخ مثبت داده بودند جایی برای تمرکز و تشکل باقی نمانده بود. البته درخیابان‌های اطراف میدان تظاهرات پراکنده و خودجوش از طرف مردم صورت گرفت و تعداد زیادی ازمردم به وسیله زنجیر و چوب و پنجه بکس مضروب و مجروح شدند و تعدادی نیز بازداشت گردیدند. بسیاری از رسانه‌ها جمعیت آماده برای شرکت در میتینگ را بیش از یک میلیون نفر تخمین زدند.<ref>[https://jebhemeliiran.org/?p=1651 در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ به جبهه ملی چه گذشت؟]</ref>


== تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ==
== خاطره‌ای از مرضیه ==
در روز [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|۳۰ خرداد ماه ۶۰]]، مردم در اعتراض به اقدامات خود‌سرانه و سرکوب‌گرانه‌ی خمینی و مجلس او، دست به یک تظاهرات مسالمت‌آمیز زدند.<ref name=":1" />
مرضیه اسکویی با نام سازمانی «فاطمه»  پس از پیوستن به [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریک‌های فدایی خلق]] در کنار چهره‌ی برحسته جنبش سوسیالیستی [[حمید اشرف]] در یکی از خانه‌های تیمی در خیابان شهرآرای تهران بسر می‌برد. در این برهه بود که به سرودن سرایش‌های انقلابی و آفرینش‌های ادبی و نقد بیشتری پرداخت. در نوشتاری از آن روز خون‌بار می‌خوانیم:
[[پرونده:تظاهرات ۳۰ خرداد.jpg|جایگزین=تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]
[[پرونده:بازسازی صحنه جان باختن مرضیه احمدی اسکویی.JPG|جایگزین=کشته شدن مرضیه احمدی اسکویی|بندانگشتی|400x400پیکسل|بازسازی صحنه جان باختن مرضیه احمدی اسکویی]]
پس از اینکه طرح عدم کفایت بنی‌صدر، در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گرفت، صدها هزار نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق برای شرکت در تظاهرات ۳۰ خرداد در شهرهای مختلف بسیج شدند. به روایت برخی از شاهدان تنها در تهران، ۵۰۰ هزار نفر در خیابان‌های منتهی به میدان انقلاب تظاهرات کردند. برخی از شرکت کنندگان در همان خیابان‌ها زخمی و یا حتی کشته شدند، اما تعداد بسیار بیشتری در آن روز و روزها و ماه‌های بعد از آن در تهران و شهرستان‌ها دستگیر شدند.<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/100278 ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، ابعاد باور نکردنی یک سرکوب]، سایت رادیو زمانه</ref>
<blockquote>«ما با کشف موج‌های بی‌سیمی پلیس مخفی [[محمدرضا پهلوی|شاه]] موفق شده بودیم که از طریق کنترل رادیویی به گفتگوهای بی‌سیمی مأموران امنیتی رژیم شاه گوش کنیم. […] در صبح روز ششم اردیبهشت ۱۳۵۳ کماکان رادیو باز بود. من پشت آن نشسته و داشتم ...گوش می‌دادم. ناگهان متوجه شدم که مأموران در صدد اجرای برنامه‌ای هستند. رفیق [[حمید اشرف]] در حالی که کفش به پا داشت و گویی آماده‌ی رفتن به بیرون بود، روی یک صندلی نشسته و با نگرانی به گفتگوها گوش می داد (در آن زمان کفش به پا داشتن در خانه، معمول نبود. در حالی که بعداً معمول شد و حالت آمادگی در ۲۴ ساعت رعایت می‌شد.) شیرین معاضد (فضیلت کلام) در حالی که لباس می‌پوشید و برای رفتن سر قرار آماده می‌شد به دقت به گفت‌وگوها گوش می‌داد و اندکی نگران به نظر می‌رسید. در حیاط خانه، بندی بود که معمولاً چند چادر زنانه روی آن آویزان بود.</blockquote><blockquote>شیرین به حیاط رفت و یکی از آن‌ها را سر کرد و دوباره برگشت. نگرانی خود را بر زبان راند و گفت: «نکند سر قرار من جمع می‌شوند.» رفیق [[حمید اشرف]] گفت: «نه! قرار تو جای دیگر است، این‌ها در یک جای دیگر جمع می شوند!» شیرین که دیگر وقت قرارش دیر شده بود، از در بیرون رفت. ما هم‌چنان بادقت و نگرانی، گفت وگوهای بی‌سیمی را دنبال می‌کردیم. هنوز مدت کوتاهی از رفتن شیرین نگذشته بود که ناگهان رفیق حمید از جا پرید و گفت: «این قرار پریه!» (شیرین را به این اسم صدا می‌زدیم) و باعجله به طرف درب خروجی رفت. من به طرف درب خروجی دویدم و شانه‌های حمید را گرفته و او را برگرداندم. در این هنگام دیدم که مرضیه چادری از بند حیاط برداشته و درحالی که دارد آن را سر می‌کند از درب خروجی بیرون رفت. من شانه‌های حمید را رها کردم و خواستم دنبال مرضیه بدوم که ببینم به کجا می‌رود. فقط چون پابرهنه بودم یک لحظه سعی کردم دمپایی پایم کنم. اما وقتی رویم را برگردانم که به واقع ثانیه‌ای نگذشته بود. حمید هم رفته بود.[…]»<ref name=":0" /></blockquote>


برای اولین بار پس از [[انقلاب ضد سلطنتی]] و به صورت رسمی و طبق فرمان خمینی که همان روز از رادیو قرائت شد، به روی مردم در تهران آتش گشوده شد و ده‌ها تن کشته، صدها تن مجروح و هزاران تن بازداشت و روانه‌ی زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها شدند.<ref name=":1" />
== صحنه درگیری و مرگ ==
[[پرونده:مزار مرضیه احمدی اسکویی.jpg|بندانگشتی|مزار مرضیه احمدی اسکویی]]
صبح ۶ اردیبهشت ۱۳۵۳، مرضیه احمدی پس از جدا شدن از شیرین معاضد تحت تعقیب مأمورین [[ساواک]] قرار گرفت و پس از چند عمل ضدتعقیب سعی کرد، خود را به خانه تیمی واقع در کوچه شترداران در میدان شاه تهران برساند ولی مأمورین با استفاده از تجهیزات مخابراتی، رد وی را به یکدیگر و به مرکز اطلاع می‌دادند. بدین ترتیب منطقه تحت محاصره ماموران درآمده‌بود. ماموران از پشت بی‌سیم فریاد می‌زدند: «او مردیست که لباس زنانه پوشیده». حلقه محاصره رفته رفته تنگ‌تر می‌شد. در این هنگام مرضیه چون دید که امکان خروج از محاصره برای او دیگر وجود ندارد، با اسلحه کمری خود به ماموران حمله کرد و پس از یک درگیری، ماموران [[ساواک|ساوا]]<nowiki/>ک، به سمت مرضیه احمدی شلیک کردند. در این موقع مرضیه احمدی موفق شد قرص سیانور خود را نیز بخورد. جسد مرضیه احمدی اسکویی را نیروهای [[ساواک]] از فاصله دور چندین بار به مسلسل بستند.


== تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰ ==
صدیقه یکی از همرزمان مرضیه نوشته است:<blockquote>«در خرداد ۵۳ در دادگاه دوم خبر کشته‌شدن مرضیه را از دادستان شنیدم. چنان منقلب شده‌بودم که بی‌اختیار فریادی از گلویم برخاست. . . اما به‌محض این‌که به کمیته مشترک [[ساواک]] شهربانی رسیدم، مرا به‌بازجویی بردند. بازجویم، هدایت، تا مرا دید عکس جسد مرضیه و شیرین معاضد را پرت کرد توی صورتم، هردو، نیمه لخت بودند. هردو دهانشان سیاه و چهره زیبایشان دگرگون‌شده بود. سیانور دهانشان را سوزانده بود. چادر و کفش‌ها و اسلحه‌شان در کنارشان بود.»<ref>[https://www.siahkal.com/index/mid-col/PF211-naghade-aks-haye-marg.htm عکس‌هایی در خدمت تحریف مرگ‌های تاریخی!]</ref></blockquote>'''<span lang="FA"></span>'''<span lang="AR-SA"></span>
در روز ۵ مهر ۱۳۶۰ [[میلیشیای مجاهد خلق|میلیشیای مجاهدین خلق]]، دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد و هزاران مجاهد خلق دستگیر و تنها در روز اول به گفته شاهدان بیش از ۱۸۰۰ تن اعدام شدند.
== آثار ==
[[پرونده:شروع تظاهرات ۵مهر۱۳۶۰ -۲.jpg|جایگزین=تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰]]
* مجموعه اشعار
روز ۵ مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت. شعار «مرگ بر خمینی» به میان مردم رفت و خمینی که در روزهای اول ورودش به ایران در ماه دیده می‌شد؛ مشروعیت خودش را از دست داد و فقط با ضرب سرکوب و کشتار به حکومت ادامه داد.
* تجربه نخستین مرگ
 
* دختران کولی
وبسایت مجاهدین در این خصوص نوشت:<blockquote>«در روز ۵ مهر، مجاهدین با دادن فدیه‌های عظیم، تابو دیوی را که نام «امام» بر خود گذاشته بود، شکستند، شعار «مرگ بر خمینی» را به میان مردم بردند و با تثبیت مقاومتی سراسری، انقلاب را از نابودی نجات دادند. به ‌یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین در ۵ مهر ۶۰، تصویر کریه‌ترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد. کاری که در آن شرایط و در آن تعادل‌قوای داخلی و بین‌المللی غیرممکن می‌نمود.»</blockquote>
* دالغا (خاطراتی از یک رفیق)
 
* سلام آقا معلم (یادی از اصغر عرب هریسی).<ref>[https://iran-archive.com/start/270 مرضیه احمدی اسکویی، آرشیو اسناد اپوزیسیون]</ref><ref name=":0" />
== تظاهرات مشهد خرداد ۱۳۷۱ ==
قیام ۹ خرداد ۱۳۷۱ مشهد یکی از شورش‌های گسترده در یک شهر بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران است. دولت هاشمی رفسنجانی اوایل دهه‌ی هفتاد خورشیدی،‌ با اجرای سیاست تعدیل اقتصادی، باعث رشد سریع تورم شد. نرخ تورم در سال ۱۳۷۰، ۲۰.۷ بود و تا سال ۱۳۷۴، به ۴۹.۴ رسید. رقمی که بالاترین نرخ رسمی تورم در ایران نام گرفت و شوک بزرگی در اقتصاد ایران برجا گذاشت. شورش مردم مشهد در پی اعتراض حاشیه‌نشینان «کوی طلاب» مشهد به تخریب خانه‌هایشان به وقوع پیوست و در نهایت به یک تظاهرات چند ده هزار نفری با شعارهایی علیه کارگزاران و رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران همراه با حمله به اماکن دولتی، تبدیل شد و سرتاسر شهر مشهد را فراگرفت. در این تظاهرات مردم مشهد اقدام به تصرف مسلحانه‌ی کلانتری‌های ۳ و ۴ کردند. در جریان اعتراض ساکنان کوی طلاب،‌ به یک دانش‌آموز از سوی ماموران شلیک شد و همین موضوع مقدمه‌ی یک شورش خیابانی گسترده و پرخشونت را در مشهد فراهم کرد. به روایت شاهدان عینی، در مدت کوتاهی دو کلانتری به تسخیر معترضان درآمد و چندین ساختمان دولتی، بانک و موسسه‌های وابسته به [[آستان قدس رضوی|آستان قدس]] به آتش کشیده شد. هم‌چنین در پی این اعتراض‌ها، برخی از پرسنل امنیتی و انتظامی، به علت کوتاهی، قصور و عدم توانایی در برخورد با معترضین به دادگاه سپرده شده و روانه زندان شدند. این تجمعات تا پایان روز دهم خرداد با گسیل گسترده‌ی نیروهای سپاه سرکوب شد. هرگز آماری رسمی از تعداد کشته‌شدگان، بازداشتی‌ها و میزان خسارت‌های مالی در خلال این اعتراضات اعلام نشد. تنها روزنامه‌ی خراسان به نقل از دادستانی مشهد از اعدام چهار نفر از افراد دستگیر‌شده خبر داد.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/08/160831_l44_nazeran_mashhad_mutiny مشهد: شورشی که سرکوب شد]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
== تظاهرات بوکان خرداد ۱۳۷۱ ==
تظاهرات قهرآمیز مردم بوکان در ۱۹خرداد ۱۳۷۱ به کشته و مجروح شدن ده‌ها تن منجر شد. در بوکان به‌دنبال ایجاد مزاحمت پاسداران برای مردم، اهالی به مقابله با نیروهای نظامی و امنیتی برخاسته و یک قیام تمام‌عیار شهری به‌وقوع پیوست. در جریان آن قیام،‌ تعداد بی‌شماری از مردم توسط پاسداران مجروح و تعدادی هم کشته شدند، بوکانی‌ها در آن حرکت، همراه با شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر رفسنجانی، به مقابله با قوای حکومتی برخاسته و پاسخ آتش پاسداران را با آتش دادند.
 
== تظاهرات قزوین مرداد ۱۳۷۳ ==
در تظاهرات و اعتراض مردم قزوین در ۱۲مرداد ۱۳۷۳ مردم و جوانان این شهر، تقریباً تمامی نهادهای وابسته به دولت را به آتش کشیدند.
 
خیزش مردم قزوین هنگامی جرقه خورد که لایحه‌ی استان‌ شدن قزوین در مجلس رد شد و مردم در روز ۱۳ مرداد ۱۳۷۳ به خیابان ریختند. روزنامه‌ی سلام که در آن دوران مخالف رفسنجانی محسوب می‌شد در ۲۲ شهریور ۱۳۷۳ در مطلبی اندکی پرده را کنار زد:<blockquote>«موج اعتراض بالاگرفت … جاده ها بسته می‌شود. بعضی از سینماها، بانک‌ها، ادارات دولتی و پمپ‌بنزین‌ها خسارت می‌بینند… مسئولین شهر … نتوانستند با اغتشاش‌کنندگان رابطه‌ای برقرارکنند، به طوری که نیروهای انتظامی محل کاری از دست‌شان برنمی‌آمد. افراد یا به جمع حمله‌کنندگان پیوستند یا سکوت کردند. مخالفین نیز توان ابراز مخالفت نداشتند… وزیر کشور بشارتی به نمایندگی از رئیس جمهور رفسنجانی وارد ماجرا می‌شود. در مسجد اصلی شهر … سخنرانی می‌کند… وقتی نسبت به وقایع شهر و نقش مردم اعتراض می‌کند، سخنرانی وی قطع می‌شود و مردم مسجد را ترک می‌کنند. مجدداً درگیری بالا می‌گیرد. نماینده مردم قزوین در مجلس] هم زخمی می‌شود… روز بعد نیز درگیری‌ها ادامه می‌یابد…»<ref>از لس آنجلس تا قزوین، چاپ پنجم، ۱۳۷۸، تهران، ص ۳۲</ref></blockquote>شاهدان عینی دیگر هم از حجم و گستردگی این خیزش و هم از شمار بسیار جان‌باختگان آن خبر می‌دهند. ازجمله مهندس مهدی بازرگان در مصاحبه با روزنامه‌ی آلمانی «فرانکفورتر روندشاو»، که توسط خبرنگار این روزنامه در روز ۲۲ آبان ۱۳۷۳ در تهران انجام شد، درباره‌ی قیام مردم قزوین می‌گوید:<blockquote>«… در ایران… کوچک‌ترین حرکات، تجمّعات مردم، اعتصابات کارگران یا دانشجویان، به دلیل ترس از گسترش آن‌ها، با خشونت سرکوب می‌گردد. به عنوان مثال، در وقایع شهر قزوین… تعداد زیادی را کشتند. آن‌ها بسیاری از مردم را اعدام کردند… مردم در اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، در صفوف تحویل گرفتن قند و شکر رژیم را نفرین کرده، به آن فحش می‌دهند.»</blockquote>چند هفته بعد از تظاهرات گسترده در قزوین، شامگاه ۹ شهریور ۱۳۷۳ خامنه‌ای یک سخنرانی به مناسبت پایان «هفته‌ی دولت» برای رفسنجانی و اعضای دولتش که به دیدار او رفته بودند، با اشاره‌ی تلویحی به قیام قزوین مهر تاییدی بر خشونت‌های وسیع صورت‌گرفته نهاد و گفت: «باید نسبت به کسی که نظم عمومی را خراب می‌کند، اندکی حتی اغماض روا نداشت…»<ref>روزنامه سلام، ۱۰ شهریور ۱۳۷۳</ref>
 
روزنامه‌ی «ابرار» ۱۵ شهریور ۱۳۷۳ در مقاله‌ی «توطئه از هر سو»، پس از درج این جمله‌ی خامنه‌ای در سخنانش به مناسبت «هفته‌ی وحدت» که «تلاشهایی که به وسیله منافقین انجام شده، به خوبی نشان‌گر این واقعیت است که می‌خواهند اصل وحدت را …از میان بردارند» نوشت: «این سخنان در وضعی که از هر سو توطئه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده می‌شود، باید به وسیله‌ی مسئولان اجرایی کشور به کار گرفته شود… هرگز شرایط منطقه‌ای تا این حد حساس نبوده است».
 
سه هفته بعد، جنّتی در نماز جمعه‌ی تهران در روز ۸ مهر ۱۳۷۳ از «شرایط حساس» سخن گفت: «شرایط امروز مملکت ما …عادی نیست. آن دشمنانی که از این انقلاب ضربه خوردند… آرام نمی‌نشینند. ما وظیفه‌مان این است که هر کسی این خطر دشمن را احساس بکند، همین جوری که از اول انقلاب همه بسیج شدند برای مبارزه با دشمن، با تمام وجود در مقابل دشمن بایستند.»<ref>رادیو ایران، ۸ مهر ۱۳۷۳</ref>
 
رادیو بی‌بی‌سی، از روز ۱۰ تا ۱۵ مهرماه ۱۳۷۳، در سلسله برنامه‌ای با عنوان «بررسی علت بروز ناآرامی‌ها در شهرهای ایران»، درباره‌ی این خیزش‌های مردمی در شهرهای مختلف ایران گزارشی دارد و با «چند شخصیت ایرانی» نیز در این باره مصاحبه کرده است. برنامه‌ی بی‌بی‌سی، با این مقدمه آغاز می‌شود: «…در سال‌های اخیر در شهرهای مختلف ایران ناآرامی‌ها و شورش‌های گسترده‌ای روی داده است. مشهد و شیراز، اراک و زاهدان و قزوین و تبریز و شهرهای دیگر در چهارگوشه‌ی ایران هر یک شاهد تظاهرات گسترده‌ی مردم برضد حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند. اکثر این تظاهرات به خشونت کشیده شد… بیشتر کارشناسان مسائل ایران معتقدند که در ناآرامی‌های اخیر شهرهای ایران نقش اصلی را جوانان به عهده داشته‌اند…»
 
نیروهای لشگر ۱۰ سیدالشهدا از تهران این شورش را سرکوب کردند و گفته شده که چندین نفر دراین درگیری‌ها کشته شدند.
 
برخی نیروهای نظامی- امنیتی از شورش قزوین در مرداد ۱۳۷۳ به عنوان فتنه‌ی عظیم نام برده‌اند؛ از جمله علی فضلی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران درباره‌ی آن شورش گفت:<blockquote>«من لشگر سیدالشهدا بودم که گستره‌ی جغرافیای ما تا قزوین بود و تیپ سوم ما مستقر بود. ما با رزمندگان ارتباط داشتیم اما من با بعضی مسوولان که اسم نمی‌برم، تماس گرفتم و گفتم مردم را به آرامش دعوت کنید. شما دعوت کردید بیایند تظاهرات کنند. اما در ‌‌نهایت از دست‎شان در رفته بود. اراذل و اوباش آمدند و سوار بر معرکه شدند؛ حادثه‌ی تلخ و دل‎خراشی که قریب به ۱۸۶ نقطه‌ی قزوین، ۵۵ بانک، تعدادی از فروشگاه‌ها، درخت‌ها و کیوسک‌های مسیر را تخریب کردند.»<ref>[https://www.irna.ir/news/81326544/%D8%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%DB%8C%D9%83-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3 درد دل‌هایی ناگفته یک فرمانده دفاع مقدس]، خبرگزاری ایرنا</ref></blockquote>بعدها حجاریان در مصاحبه‌ای فاش کرد که در سرکوب قیام مردم قزوین از آرپی‌جی و کاتیوشا استفاده شد.<ref>انصاف نیوز،‌ ۹ اسفند ۱۳۹۶</ref>
 
== تظاهرات اسلام‌شهر فروردین ۱۳۷۴ ==
پانزدهم فروردین ۱۳۷۴، هم‌زمان با رکوردزنی بی‌سابقه‌ی تورم، کرایه‌ی حمل و نقل در اسلام‌شهر به شکلی غافلگیرانه‌ افزایش پیدا کرد. این موضوع ساکنان منطقه را خشمگین کرد و مردم به خیابان‌ها آمدند. شهرهای رباط کریم، سلطان‌آباد و صالح‌آباد نیز به معترضان پیوستند. بعضی اداره‌های دولتی و بانک‌ها آسیب دیدند. در خیابان‌ها لاستیک آتش زده شد و مردم جاده‌ی ساوه به تهران را بستند. با ورود قرارگاه ثارالله سپاه که مسئول تامین امنیت تهران بود،‌ به سرعت با تظاهرات برخورد شد. آماری رسمی از تعداد بازداشتی‌ها و کشته‌شدگان این واقعه نیز منتشر نشد، اما شاهدان عینی از برخورد خشونت‌آمیز ماموران امنیتی با معترضان خبر داده بودند. شورش اسلام‌شهر در پانزدهم فروردین ۱۳۷۴ را ناشی از افزایش ۳۰ درصدی نرخ کرایه‌ی حمل و نقل می‌دانند اما شاید آن را می‌توان بهانه‌ای دانست برای اعتراض به تورم موجود که روندی رو به رشد داشت. بنابر آمار رسمی بانک مرکزی، تورم در سال ۱۳۷۳ به بیش از ۳۵ درصد و در سال ۱۳۷۴ به نزدیک ۵۰ درصد رسید که بالا‌ترین نرخ تورم رسمی و اعلام شده در ایران است.
 
به گفته‌ی کاوه شیرزاد، روزنامه نگار و شاهد عینی، جمعیت معترض به افزایش نرخ کرایه درعرض چند دقیقه به هزاران نفر رسید و شهرهای اطراف هم‌چون رباط کریم، سلطان‌آباد و صالح‌آباد را نیز درگیر اعتراض خود کرد.
 
این جمعیت بزرگ تلاش داشت خود را به تهران برساند و در این مسیر، اقدام به تخریب ساختمان‌های دولتی کرد. جاده‌ی تهران - ساوه مسدود شد. پس از چند ساعت، قرارگاه ثارالله، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در آن زمان مسئولیت امنیت تهران را برعهده داشت، وارد ماجرا شد و معترضان را در ورودی تهران سرکوب کرد. به گفته‌ی برخی شاهدان عینی، در جریان سرکوب معترضان حتی از هلیکوپترهای مجهز به تیربار نیز استفاده شد.
 
وب‎سایت فارس نیوز وابسته به سپاه پاسداران نیز بعد‌ها در یک تحلیل امنیتی با عنوان «نقش سپاه در مبارزه با ضدانقلاب»، بر نقش سپاه پاسداران در دفع شورش اسلام‌شهر مهر تایید می‌گذارد.
 
آماری رسمی از تعداد جان‌باختگان و بازداشت‌شده‌های شورش اسلام‌شهر ارائه نشده است. داریوش فروهر، وزیر کار دولت موقت و از چهره‌های وقت مخالف حکومت در مصاحبه با خبرنامه‌ی «ایران بریف» که در روزنامه‌ی کیهان لندن نیز منعکس شد، درباره‌ی ابعاد و پیامدهای شورش اسلام‌شهر گفته بود به موجب اطلاعاتی که از منابع «خودی» به دست آورده، ٣٠ تا ۴٠ هزار نفر در این شورش شرکت داشته اند و ۵٠ نفر کشته، صد‌ها تن مجروح و نزدیک به هزار نفر بازداشت شده‌اند.
 
علی اکبر ناطق نوری، رییس وقت مجلس شورای اسلامی در کتاب خاطرات خود، در بخش مربوط به شورش دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به شورش اسلام‌شهر نیز گریزی زده و معترضان در چنین شورش‌هایی را «یک مشت آدم‌های عقده‌ای و اراذل و اوباش» نامیده بود.<ref>[https://iranwire.com/fa/features/20267 روایت شورش مشهد، اسلامشهر و قزوین در دوران هاشمی]، سایت ایران وایر</ref><ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4003 قیام مردم اسلامشهر و اکبرآباد تهران علیه رژیم آخوندی]، سایت سازمان مجاهدین خلق</ref>
 
== تظاهرات تیر ۱۳۷۸ ==
[[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)|حمله به کوی دانشگاه تهران]] یکی از خونین‌ترین سرکوب‌های دانشجویی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران به شمار می‌رود. دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن روزنامه‌ی سلام تجمع کردند.
 
اعتراضات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ از ساعت ٩ شب شروع شد، در پی آن مأموران انتظامی و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند که به پنج روز ناآرامی منجر شد.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran/2010/07/100708_l19_anniversary_18tir_unrest ۱۸ تیر؛ از کوی تا کهریزک]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref>
[[پرونده:حمله به کوی دانشگاه-۱۸ تیر.jpg|جایگزین=تظاهرات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ - کوی دانشگاه|بندانگشتی|تظاهرات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ - کوی دانشگاه]]
ساعت ٩ شب ابتدا تجمعی در کوی در برابر خوابگاه دانشجویان شکل گرفت. به فاصله یک ساعت، تجمعی دیگر مقابل سینمای کوی برگزار شد و به‌هم‌پیوستن این دو تجمع باعث شد جمعیت دانشجویان به بیرون از کوی کشیده شود.  
 
این اعتراضات به خیابان‌‌‌های اطراف دانشگاه تهران و خیابان انقلاب گسترش یافت و تا بیست‌و‌سوم تیر فضای ملتهب همچنان ادامه داشت. بارها درگیری‌های خیابانی بین دانشجویان و مأموران امنیتی بوقوع پیوست. در جریان حمله به کوی، تعدادی از دانشجویان از جمله [[عزت ابراهیم‌نژاد|عزت ابراهیم نژاد]]، [[فرشته علیزاده]]، رضا حیدری، روزیتا حیدری، علی کریمی و محمد محمدی و  تعدادی دیگر، به دست نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها کشته و تعداد زیادی نیز مجروح شدند.
 
شدت سرکوب و کشتار دانشجویان، افکار عمومی را علیه دولت خاتمی که آن زمان داعیه‌ی اصلاحات داشت بشدت برانگیخت، مصطفی معین وزیر وقت علوم برای خنثی کردن بخشی از این فشارها استعفا کرد، که خاتمی استعفای او را نپذیرفت.<ref>[https://fararu.com/fa/news/321741/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D8%A8-18-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-78 ماجرای نیمه شب ۱۸ تیر ۷۸]، سایت فرارو</ref>
 
حکومت در وحشت از تداوم تظاهرات مردم، عملاً در سطح تهران حکومت نظامی برقرار کرد و در اکثر نقاط شهر تهران، نیروهای نظامی مستقر کرد.
 
سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌یی درمورد ابعاد وسیع دستگیری‌های خودسرانه احساس خطر نموده و از مقامات ایران خواست تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کرده و اسامی سایر متهمان را نیز اعلام نماید.
 
دولت ایران با بکارگیری خشونتی خونین و انجام ضدتظاهرات و با بکارگیری تمام نیروهای امنیتی از جمله لباس شخصی‌ها این تظاهرات را بشدت سرکوب کرد.
 
۱۸ تیر تبدیل به نقطه عطفی در مبارزات جنبش دانشجویی ایران تبدیل شد. سال‌ها پس از گذشت این واقعه، هر سال در دانشگاه‌های مختلف ایران روز ۱۸تیر تجمعات و تظاهرات دانشجویان برای بزرگداشت آن روزهای خونین برگزار می‌شود.
 
== تظاهرات خرم آباد شهریور ۱۳۷۹ ==
تظاهرات خرم آباد به دنبال تشكیل اردوی دفتر تحكیم وحدت در خرم آباد مركز استاد لرستان آغاز شد و ایران را برای چند هفته دست‌خوش بحرانی سیاسی كرد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/1124687.html دادگاه خرم آباد به ناآرامی‌های سال گذشته دانشجویان رسیدگی کرد]، سایت رادیو فردا</ref>
 
این تظاهرات از روز پنجشنبه سوم ‌شهریور۷۹ آغاز گردید و چندین روز متوالی ادامه یافت.
 
روز ۵ شهریور که این اعتراضات اوج گرفت، نیروهای امنیتی حکومتی، به سرکوب مردم دست زدند.
 
شنبه‌ شب ۵شهریور، ۱۰هزار نفر از مردم خرم‌آباد، برای چندمین روز متوالی در خیابان‌های اصلی شهر، تظاهرات برپا کردند. در این تظاهرات مردم شعارهای «مرگ بر حکومت آخوندی»، «مرگ بر بسیجی» و «ما همه بیکاریم، از امام‌جمعه بیزاریم»، سر‌دادند. در جریان این تظاهرات درگیری‌های گسترده‌یی با نیروی انتظامی روی داد و مردم به‌بسیاری از مراکز سرکوب و ساختمان‌های دولتی حمله کردند.
 
همان شب مقامات محلی، نیروی انتظامی را برای سرکوب مردم به‌محل اعزام نمودند و با باتون و گاز اشک‌آور به مردم حمله کردند. مردم نیز با آتش‌زدن لاستیک به‌مقابله برخاستند و با سنگ و چوب به مزدوران نیروی انتظامی حمله کردند. در اثر این درگیری تعدادی از مردم و حدود ۲۰تن از افراد نیروی انتظامی مجروح شدند. در همین روز بسیاری از بازاریان و کسبه در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه، بازار و مغازه‌ها را تعطیل کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/%D8%B3%D9%88%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B9-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%AE%D8%B1%D9%85-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF سوم شهریور ۱۳۷۹ قیام قهرمانانه مردم خرم آباد]، سایت سازمان مجاهدین</ref>
[[پرونده:عکس تظاهرات روز دوشنبه تهران - 25 خرداد 1388.jpg|جایگزین=تظاهرات تهران دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸|بندانگشتی|تظاهرات تهران دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸]]
 
== تظاهرات ۱۳۸۸ ==
[[تظاهرات ۱۳۸۸]] به سلسله تظاهراتی گفته می‌شود که پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری و اعلام پیروزی دوباره‌ی محمود احمدی‌نژاد، در تهران و سایر شهرهای ایران،‌ آغاز گردید. تظاهرات ۱۳۸۸ نخست با شعار «رای من کو؟!» در اعتراض به شمارش آرا و نتایج آن بود که در تهران و سایر شهرهای ایران شروع شد، اما کم‌کم با شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور» رنگ و بوی ضدحکومتی گرفت.
 
برخی تحلیل‌گران سیاسی پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی محمود احمدی‌نژاد، از این انتخابات تحت عنوان کودتا یاد کردند. [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[شورای ملی مقاومت ایران]]، این انتخابات را «نمایش» قلمداد کردند و خواهان انتخابات آزاد با شرکت همه‌ی نیروها زیر نظر سازمان ملل متحد شدند.
[[پرونده:Iranian presidential election, 2009, protests (2).jpg|جایگزین=درگیری‌های خیابانی در جریان تظاهرات سال ۱۳۸۸ - تهران|بندانگشتی|درگیری‌های خیابانی در جریان تظاهرات سال ۱۳۸۸ - تهران]]
تظاهرات ۱۳۸۸ و اعتراضات پس از آن از روز ۲۳ خرداد این سال، توسط هزاران تن در تهران و شهرهای دیگر از جمله اصفهان، تبریز، کرج، شیراز، یاسوج، ساری، ارومیه و دیگر شهرها آغاز شد. روز ۲۵ خرداد در تهران حدود ۳ میلیون نفر به خیابان آمدند. این تظاهرات‌ بعد از انقلاب ضدسلطنتی سال ۱۳۵۷ بزرگ‌ترین تظاهرات ضدحکومتی به ‌شمار می‌رفت. این تظاهرات با سرکوب خونین از طرف پلیس ضدشورش، لباس شخصی‌ها، بسیج و سپاه مواجه شد که در نتیجه‌ی آن تعداد دست‌کم ۴۰۰۰ نفر دستگیر و صدها نفرمجروح شده و حداقل ۱۱۲ نفر بر اساس آمارهای رسمی، جان باختند.
 
علی خامنه‌ای در روز ۲۹ خرداد،‌ طی یک سخنرانی در اولین نماز جمعه‌ بعد از انتخابات ریاست جمهوری، مسئولیت هرگونه خونریزی و خشونت را بر عهده‌ی برگزارکنندگان تظاهرات دانست. ساعتی پس از پایان سخنرانی علی خامنه‌ای، سازمان عفو بین‌الملل در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که این سخنرانی «چراغ سبز رهبر ایران برای سرکوب» بوده است.
 
در ایام انتخابات امکان ارسال پیامک وجود نداشت و قطع شده بود، سایت‌های اینترنتی و کانال‌های ماهواره‌ای خارج نیز مسدود شده بودند.
 
== تظاهرات دی ماه ۱۳۹۶ ==
اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ قیامی فراگیر بود که بیش از ۱۴۲ شهر در سراسر ایران را در برگرفت. این اعتراضات روز ۷ دی ۱۳۹۶ از شهر مشهد شروع شد. طبق فراخوانی که از قبل اعلام شده بود، قریب به ۱۰هزار نفر از مرم مشهد در اعتراض به عملکرد دولت و کابینه در مورد گرانی کالاها و مایحتاج عمومی و بالا رفتن افسارگسیخته قیمت روزانه اقلام، در میدان شهدا، مقابل ساختمان شهرداری این شهر تظاهرات بزرگی را برگزار کردند. آن‌ها به سمت حرم در خیابان شیرازی حرکت کردند. غارت شدگان مؤسسات مالی مختلف هم به این تجمع پیوستند. در این تجمع تمامی اقشار از زن و مرد، افراد سالخورده و کودکان، شرکت داشتند.<ref name=":2">[https://irane-ma.com/tag/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86/ اعتراض دانشجویان]، سایت ایران ما</ref>
 
مردم شعار میدادند: «مرگ بر دیکتاتور»؛ «مرگ بر روحانی»؛ «مرگ بر گرونی»؛ «اسلامو پله کردین؛ مردمو ذله کردین»؛ «امام رضا نگاه کن؛ فکری به حال ما کن»؛ «لاریجانی قاضیه؛ با دزدها هم بازیه»؛ «توپ تانک فشفشه دیگر اثر نداره»؛ «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت»؛<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-46651220 اعتراضات سراسری دی ۹۶؛ دیگه تمومه ماجرا؟]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
نیشابور، کاشمر، بیرجند، شاهرود و نوشهر نیز به مردم مشهد پیوستند. به سرعت این قیام گسترش پیدا کرد و به شهرها و استان‌‌های دیگر سرایت کرد.
 
علی ربیعی وزیر سابق کار حسن روحانی در خصوص گستره‌ی آن گفت:‌
[[پرونده:انبوه تظاهرکنندگان در اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶.jpg|جایگزین=انبوه جمعیت در تظاهرات دی ماه ۱۳۹۶|بندانگشتی|انبوه جمعیت در تظاهرات دی ماه ۱۳۹۶]]
<blockquote>«در اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ در مجموع نزدیک به ۸۰۰۰ نفر دستگیر و بیش از ۴۰ نفر جان باختند. شماری از جانباختگان در زندان و زیر شکنجه به جان خود را از دست دادند، اما مقامات رسمی علت مرگ آنها را خودکشی در زندان اعلام کرد.»<ref name=":2" /></blockquote>غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه، دلیل مرگ دو نفر را، در زندان‌های اوین و اراک خودکشی معرفی کرد.
 
شبکه‌های اجتماعی به خصوص خبررسان تلگرام نقش بسیار مهمی در اطلاع رسانی انجام دادند.
 
به‌گفته مقام‌های رسمی دفاتر ۶۰ تن از امامان جمعه مورد حمله مردم قرار گرفت.
 
از مهمترین شعارهای قیام می‌توان به شعار «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» اشاره کرد که در دانشگاه تهران داده شد و تمامی جناح‌های رژیم را در نوردید.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/28974753.html به گفته سخنگوی قوه قضائیه در جریان اعتراض‌های اخیر ۲۵ تن در خیابان کشته شده‌اند]، سایت رادیو فردا</ref><ref name=":2" />
 
برخی از شعارها عبارت بودند از:
 
وای به روزی که مسلح شویم، میکشم میکشم آنکه برادرم کشت، مرگ بر خامنه ای، توپ تانک فشفه آخوند باید کشته شه، سیدعلی حیا کن مملکتو رها کن، مرگ بر دیکتاتور، اسلامو پله کردن مردمو ذله کردن، نترسید نترسید ما همه با هم هستیم و خامنه ای قاتله؛ ولایتش باطله و ….
 
== تظاهرات مرداد ۱۳۹۷ ==
تظاهرات مرداد ۱۳۹۷ مجموعه تظاهراتی است که از سه‌شنبه ۹ مرداد ۹۷ در بحبوحه افزایش قیمت طلا و نیز رشد شتابان قیمت سکه و کاهش شدید ارزش ریال در برابر دلار شروع شد و از منطقه شاهپور جدید اصفهان و کرج به نقاط دیگری گسترش یافت. تظاهرات به سرعت فراگیر شد و از اصفهان و مناطق مختلف کرج به شیراز، رشت، تهران، قزوین، زنجان، ساری و در روز سوم به مشهد،نیشابور؛کرمانشاه، همدان و قرچک نیز گسترش پیدا کرد و در روز چهارم اهواز و ارومیه و قم و تنکابن به تظاهرات پیوستند.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-44924310 موج اعتراضات خیابانی به چند شهر دیگر رسید]، سایت دویچه‌وله فارسی</ref>
 
براساس گزارش‌ها و ویدئوهای منتشر شده در جریان اعتصاب‌ها و تظاهرات نیروهای امنیتی ایران با گاز اشک آور به معترضین حمله کردند.
 
از جمله شعارهای معترضین در این تظاهرات مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای، روحانی حیا کن مملکتو رها کن، اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا و ... بودند.<ref>[https://per.euronews.com/2018/08/02/iran-unrest-continues-in-different-cities-tehran اعتراضات خیابانی به تهران کشیده شد]، سایت یورو نیوز فارسی</ref>
 
== تظاهرات آبان ۱۳۹۸ ==
اعتراضات ۱۳۹۸ در ایران از روز ۲۴ آبان در اعتراض به گران شدن بنزین آغاز شد. این اعتراضات به سرعت در بیش از ۱۹۱ شهر گسترش یافت. در این اعتراضات بیش از ۱۵۰۰ تن توسط سپاه پاسداران، پلیس، نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌ها کشته شدند. در میان کشته شدگان کودکان ۱۳تا ۱۵ ساله نیز به چشم می‌خورد. تعداد مجروحین در این اعتراضات بالغ بر ۴ هزار نفر است. شمار دستگیر شدگان تظاهرات به ۱۲ هزار نفر رسیده است. به دنبال اعلام ناگهانی سه برابر شدن قیمت بنزین علی خامنه‌ای در سخنانی، حمایت خود را از این افزایش قیمت اعلام کرد. خامنه‌ای هم‌چنین از نیروهای امنیتی خواست به وظایف خود در برقراری امنیت و خاموش کردن تظاهرات عمل کنند.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-50535232 گاهشمار اعتراضات آبان ۹۸]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
شمخانی دبیر شورای امنیت ملی رژیم ایران تظاهرات مردم را فعالیت «گروه‌های سازمان‌دهی‌شده از طرف منافقین» و «ضدانقلاب» نامید. شمخانی با اشاره به تظاهرات هم‌زمان در عراق و لبنان با اشاره به تظاهرکنندگان گفت آن‌ها: «با سناریوی از پیش تعیین شده قصد ایجاد مشکل در ایران، عراق، لبنان و برخی از دیگر کشورها داشتند.»
 
مردم در ادامه‌ی تظاهرات خود در شهرهای مختلف بسیاری از بانک‌ها و خودروهای انتظامی و راهنمایی و رانندگی و پمپ بنزین و مراکز بسیج و سپاه را آتش زدند. حوزه‌های علمیه در دو شهر به آتش کشیده شدند


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۲٬۳۲۰

ویرایش