کاربر:Omid/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox Officeholder
{{Infobox Treaty
| name = '''قائم مقام فراهانی'''
| name               = پیمان نامه ترکمانچای
| birth_name = '''میرزا ابوالقاسم'''
| long_name          = صلح ما بین امپراطوری روسیه و حکومت قاجاریان(شاهنشاهی ایران)
| nickname = قائم‌مقام
| image               = Turkmanchai.jpg
| image = فراهانی.jpg
| image_width        = 180px
| caption =  
| border              = yes
| office1 = صدراعظم ایران
| caption            = مرز شمال غربی شاهنشاهی ایران پیش از عهدنامه ترکمانچای
| monarch1 = محمد شاه قاجار
| date_drafted        =
| term_start1 = رمضان ۱۲۵۰
| date_signed        =
| term_end1 = ۲۹ صفر ۱۲۵۱
| location_signed    = ترکمانچای
| predecessor1 = عبدالله خان امین‌الدوله
| date_sealed        =
| successor1 = حاج میرزا آقاسی
| date_effective      = ۲ اسفند ۱۲۰۶
| office2 = پیشکار عباس میرزا و محمد شاه
| condition_effective =
| primeminister2 =  
| date_expiration    =
| term_start2 =  
| signatories        = ایوان پاسکویچ{{سخ}} عباس میرزا
| term_end2 =
}}
| predecessor2 =
| successor2 =
| office3 =
| primeminister3 =
| term_start3 =
| term_end3 =
| predecessor3 =
| successor3 =
| birth_date = ۱۱۵۸ خورشیدی
| birth_place = مهرآباد، اراک
| death_date = ۱۲۱۴ خورشیدی
| death_place = تهران
| nationality = ایران
| residence =
| alma_mater =
| party =
| otherparty =
| spouse =
| children = میرزا علی قائم‌مقام
| occupation = سیاستمدار
| profession =
| cabinet =
| religion = اسلام
| signature =
| awards =
| website =
| footnotes =
}}'''میرزا ابوالقاسم فراهانی معروف به قائم مقام فراهانی'''، در سال ۱۱۹۳ هجری قمری برابر با ۱۱۵۸ خورشیدی در هزاره فراهان، از توابع اراک به دنیا آمد. پدرش میرزا عیسی «قائم مقام اول» فرزند میرزا حسن و مادرش دختر میرزا محمدحسین فراهانی بود.


== کودکی و نوجوانی ==
'''پیمان‌نامه ترکمانچای''' پیمانی است که در روز پنجشنبه و در تاریخ اول اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی (۵ شعبان ۱۲۴۳ قمری) برابر با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی در پی جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور در روستای ترکمانچای امضا شد. برای امضای این پیمان از سوی فتحعلی شاه پادشاه ایران میرزا ابوالحسن خان شیرازی و الله‌یار خان آصف‌الدوله و از سوی امپراتور روسیه ایوان پاسکویچ حضور داشتند. برپایه‌ی این قرارداد، سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخش‌های دیگری از تالش، زیر سلطه‌ی روس‌ها قرار گرفت. حاکمیت ایران بر دریای خزر محدودتر شد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون «قضاوت کنسولی» گردیدند. بدین‌سان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد.
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی معروف به «سید الوزرا» در سال ۱۱۹۳ هجری قمری برابر با ۱۱۵۸ خورشیدی در هزاوه فراهان از توابع اراک به دنیا آمد. پدرش میرزا عیسی «قائم مقام اول» فرزند میرزا حسن و مادرش دختر میرزا محمدحسین فراهانی بود. او دوران کودکی را نزد پدر و مادر سپری کرد و خواندن و نوشتن را فراگرفت. اصل و نسب قائم مقام به حاج میرزا محمدحسین فراهانی مرتبط است. حاج میرزا محمدحسین فراهانی پس از ورود [[کریم‌خان زند]] به شیراز و تصرف شهر و انتخاب آن برای پایتخت حکومت زندیه به عنوان وزیر در دستگاه پادشاهی کریم‌خان مشغول کار شد و به زودی با کارهای دیوانی و روال کار زندیان آشنا شد و از تبحر و استادی خوبی برخوردار گردید.


== زندگی سیاسی ==
در '''عهدنامه ترکمانچای''' در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر شامل حدود ۲۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی «شامل تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و نخجوان» از ایران جدا شدند. به مجموع مناطق جدا شده طی این دو عهدنامه، هفده شهر قفقاز (هفده ولایت قفقازی ایران) می‌گویند. در مجموع این دو عهدنامه حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران جدا گشت و به روسیه ملحق شد. سرزمین‌های جدا شده از ایران در این قرارداد، امروز بخشی از ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه هستند.<ref>[https://www.iranboom.ir/tarikh/tarikh-tajzie/11648-tarikh-tajzie-iran-dr-tale.html تاریخ تجزیه ایران]</ref><ref>از معاهده ترکمنچای تا عهدنامه مودت، فاطمه قاضیها</ref>
با مرگ میرزاحسن، پیشکاری یا وزارت ولیعهد و دیگر وظایف میرزاحسن به ابوالقاسم محول گردید. بنابراین وی با دستور پدر از تهران به تبریز فراخوانده شد و با فرمان دولتی به شغل برادر منصوب گشت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگ‌های ایران و روس شرکت داشت.


در سال ۱۲۰۰ خورشیدی پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم‌مقام» یافت و به وزارت نایب‌السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتاً مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یک سال وزارت در اثر تلقین بدخواهان به اتهام دوستی با روس‌ها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.
این معاهده بعد از عهدنامه گلستان و به دنبال شکست ایران در جنگ در قفقاز جنوبی و آذربایجان امضا شد و طی آن برخی قلمروهای دولت قاجار در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان از حکومت ایران سلب و به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به عنوان غرامت به روسیه شد. این معاهده به جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار پایان داد و دولت روسیه متعهد شد که از پادشاهی ولیعهد وقت عباس میرزا حمایت کند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f4_golestan_treaty_iran_russia_200_years/25145472.html عهدنامه گلستان و جدایی مناطق قفقاز از ایران ۲۰۰ ساله شد]، سایت رادیو فردا</ref>


اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۰۴ خورشیدی دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۰۵ خورشیدی فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روس‌ها، به مشورت پردازند. در این مجلس تقریباً عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روس‌ها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روس‌ها متهم کردند.
== پیش‌‌زمینه ==
پس از پیمان نامه گلستان دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه آغاز شد. در این زمان جنگ گنجه مهم‌تر از همه می‌نمود. عباس میرزا فرمانده سپاه ایران با حرکت به سوی گنجه در این منطقه سنگر گرفت. در این میان ایوان پاسکویچ فرمانده سپاه روس نیز خود را به این منطقه رساند. ابتدا عباس میرزا به دلیل برخی آشفتگی‌ها در سپاه خود خواست که جنگی اتفاق نیفتد اما تلاش او مؤثر نیفتاد و جنگ وسیعی در این منطقه درگرفت. در پایان سپاه روس فاتح میدان شد. عباس میرزا خواست در ناحیه ترکمانچای جلوی پاسکوویچ را بگیرد اما در آنجا نیز شکست خورد و سرانجام مجبور شد شرایط صلح را بپذیرد. در این میان پاسکوویچ که خود را مغرور از فتح جنگ می‌دید برای سپاه ایران ضرب الاجلی تعیین کرد و گفت چنانچه تا پنج روز تکلیف صلح مشخص نشود عازم تهران خواهد شد. در این میان شاه قاجار سرانجام تن به امضای عهدنامه ترکمانچای دادند. این عهد نامه ۱۴ سال پس از عهد نامه گلستان منعقد گردید.<ref name=":0">[http://irdiplomacy.ir/fa/news/7030/%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86%DA%86%D8%A7%DB%8C عهدنامه ترکمانچای]</ref>


پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس‌ها ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه آبان سال ۱۲۰۶ خورشیدی برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.
== مفاد عهدنامه ترکمانچای ==
مفاد عهدنامه ترکمانچای به قرار زیر است:
# واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه.
# پرداخت ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) به‌طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی.
# اجازه عبور و مرور آزاد به کشتی‌های تجاری روسی در دریای خزر و انحصار عبور و مرور کشتی‌های جنگی به روسیه.
# رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری برای هر دو طرف به هر منطقه از مناطق طرفین که دولت متبوعه لازم بداند.
# حمایت روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه.
# استرداد اسرای طرفین.
# اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع روسیه.<ref name=":0" />


میرزا ابوالقاسم در کار صلح و بستن پیمان با روس، تلاش فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقتدر دیگر در فرزندان او مستقر کرد.
== مناطق جداشده از ایران در عهدنامه ترکمانچای ==
خانات ایروان و نخجوان که شهر ایغدیر و کوه‌های آرارات هم بخشی از آن بود که بعدها ترکیه در شهریور ۱۲۹۹ خورشیدی طی جنگ از روسیه تصرف کرد و اکنون جز ترکیه است.


=== عهدنامه‌ی ترکمانچای ===
با انطباق نقشه طی یک تخمین با تقریب درست، می‌توان گفت که در طی عهدنامه گلستان در مجموع حدود ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع شامل حدود ۲۰ هزار کیلومتر مربع از چچن و اینگوش امروزی، حدود ۵۰ هزار کیلومتر مربع از داغستان امروزی، حدود ۸۰ هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی، حدود ۱۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی و حدود ۶۸ هزار کیلومتر مربع از گرجستان امروزی از ایران جدا شد. همچنین در عهدنامه ترکمانچای در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر شامل حدود ۲۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی (شامل تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و نخجوان) از ایران جدا شدند. به مجموع مناطق جدا شده طی این دو عهدنامه، هفده شهر قفقاز (هفده ولایت قفقازی ایران) می‌گویند. در مجموع این دو عهدنامه حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران جدا گشت و به روسیه ملحق شد.
عهدنامه ترکمانچای در یکم اسفند ۱۲۰۶ برابر با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد، و درباره‌ی آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر در اوایل سال ۱۲۱۲ خورشیدی نایب‌السلطنه برای دفع فتنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مأمور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی‌دانست، با یارمحمدخان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در خرداد ماه ۱۲۱۳ به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.


=== به تخت نشانیدن و صدارت اعظمی محمدشاه ===
== هفده شهر قفقاز (هفده ولایت قفقازی ایران) ==
زمانی که فتحعلی شاه در آبان ۱۲۱۳ در اصفهان درگذشت، خبرش به آذربایجان رسید و محمد شاه قصد عزیمت به پایتخت را کرد. قائم مقام، جهانگیر میرزا و خسرو میرزا، دو برادر شاه، را که در قلعه اردبیل زندانی بودند را نابینا کرد تا وسایل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبریز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به زودی به همراهی قائم‌مقام به تهران حرکت کرد و روز ۲۵ آذر ۱۲۱۳ به تهران وارد شد و از نو تاجگذاری برگزار و قائم مقام را به منصب صدارت اعظم مشغول کشورداری شد و ظل السلطان، فرمانفرما، ملک آرا، رکن الدوله و سایر اعمام شاه و گردنکشان دیگر را به جای خود نشاند.
به‌طور دقیق هفده ولایت قفقازی ایران بدین شرح است: قرارداد گلستان(۲۰ مهرماه ۱۱۹۲ خورشیدی): این قرارداد به‌دنبال جنگ‌های ده سالهٔ روسیه علیه ایران، بر ملت ما تحمیل شد. بر پایهٔ قرارداد گلستان، چهارده ایالت و ولایت قفقاز، از دیگر سرزمین‌های مشترک جدا افتاده و زیر سلطهٔ روسیهٔ تزاری قرار گرفت. ایالت‌ها و ولایت‌های چهارده گانهٔ مزبور عبارت بودند از: ایالت گنجه و قره‌باغ، ولایت‌های شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شوره‌گل، آچوق‌باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز. شافزون بر آن، بخشی از سرزمین تالش نیز به تصرف روس‌ها، درآمد و حاکمیت بدون منازع ایران بر دریای مازندران، خدشه‌دار شد. قرارداد ترکمانچای (اول اسفندماه ۱۲۰۶ خورشیدی): به‌دنبال جنگ‌های سه سالهٔ ایران و روس، قرارداد ترکمان‌چای بر مردم ایران تحمیل شد. برپایهٔ این قرارداد، سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخش‌های دیگری از تالش زیر سلطهٔ روس‌ها قرار گرفت، حاکمیت ایران بر دریای مازندران محدودترشد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) گردیدند. بدین‌سان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد.


=== توطئه و قتل ===
=== گلستان ===
با این همه خدمت، به صدارت محمد شاه دیر نپایید. سخت‌گیری‌های وی در رابطه با انگلستان که به دنبال ایجاد تجارتخانه و گرفتن امتیاز از دولت ایران بود، باعث دشمنی آن‌ها با وی گردید. سِر جان کمبل، نماینده بریتانیا، با اخذ بودجه و خرج آن در جهت بدنام کردن میرزا، موفق شد موجب بدبینی مردم و حکومت به وی شود. از سوی دیگر میرزا ابوالحسن خان ایلچی که حقوق‌بگیر انگلیس بود و ماهانه ۱۰۰۰ روپیه از آن‌ها دریافت می‌کرد، اقدام به بدبین کردن شاه و القای این که قائم مقام با روس‌ها سر و سر دارد و به دنبال سرنگونی شاه است کرد و در حضرت عبدالعظیم بست نشست تا وقتی که شاه قایم مقام را خلع کند.
* عهدنامه گلستان:
# ایالت گنجه
# ایالت قره‌باغ
# ولایت شکی
# ولایت شیروان
# ولایت قبه
# ولایت دربند (خانات دربند)
# ولایت بادکوبه
# ولایت داغستان (حدود ۷۰ درصد داغستان امروزی)
# ولایت گرجستان (نیمه شرقی گرجستان)
# محال شوره‌گل
# محال آچوق‌باشی (ولایت ایمرتی یا باش آچوق در غرب گرجستان. مسلمانان ولایت ایمرتی در گرجستان غربی را که مرکزش کوتائیس بود، به نام باش آچوق (به زبان ترکی یعنی سر برهنه) می‌خواندند زیرا مردم این دیار سر خود را تنها با یک باشلق می‌پوشاندند)
# محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی
# محال منگریل (منکریل)
# محال آبخاز و سامگرلو (مرگالیا) و گوریا (غرب گرجستان)
* افزون بر آن، بخشی از سرزمین تالش (خانات تالش) نیز به تصرف روس‌ها درآمد (هرجا از ولایات تالش را که بالفعل در تصرف روسیه بود) و حاکمیت بدون منازع ایران بر دریای مازندران، خدشه‌دارشد.


شاه در سال دوم سلطنت خود (۱۸۳۵ میلادی) دستور داد قائم مقام را در باغ نگارستان، محل ییلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین آن زمان بود، در سال ۱۲۱۴ هجری خورشیدی پایان داده شد.
=== ترکمانچای ===
* عهدنامه ترکمانچای:
# خانات ایروان
# خانات نخجوان
# خانات تالش (بخش‌های بیش تری نسبت به عهدنامه گلستان به تصرف روسیه درآمد)


ﺳﻔﯿر ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ، ﻗﺘﻞ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻓرﺍﻫﺎﻧﯽ رﺍ ﺩر ﮐﺘﺎﺏ "ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿرﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩر ﺍﯾرﺍﻥ" ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌرﯾﻒ می‌کند:<blockquote>«ﻗﺎﺋﻢﻣﻘﺎﻡ ﻓرﺍﻫﺎﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾرﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘرﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ رﺍ ﺑﺨرﯾﻢ. ﻫر رﺷﻮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻭ می‌دﺍﺩﯾﻢ، می‌گرﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺁن‌را ﺑﻪ ﺷﺎﻩ می‌دﺍد ...! ﺳرﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎمهﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑرﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩرﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﮐرﺩﻡ ...! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻓرﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻬرﺍﻥ رﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﺍرﯼ رﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻣﻘﺪﺍرﯼ رﺍ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﻋﻮﺍﻣﻠﺶ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﯼ رﺍ ﺗﮑﻔﯿر ﮐﻨﻨﺪ ...!؟ ﻓرﺩﺍ ﺩر ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺗﻬرﺍﻥ رﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺑر ﻣﻨﺒر رﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﺑر ﺁﻭرﺩﻧﺪ: ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓر ﻓرﯾﺎﺩ ﻓرﯾﺎﺩ ﺍﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻡ رﺍ ﺑر ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ... ﺳر ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﮔرﻓﺖ ﺷﺎﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻭ رﺍ ﻋﺰﻝ ﮐرﺩﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﻓرﻣﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾرﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘرﺳﺖ رﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐرﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺑﺰرگﻣرﺩ، ﺳﻮﺍر ﺑر ﺍﺳﺐ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣرﺩﻡ رﺍ ﺩر ﺷﻬر ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻣرﺩﻡ ﺍﺑﻠﻪ ﻓرﻭﻣﺎﯾﻪ ﺑﺴﺎﻥ ﺷﺐ ﻋﯿﺪ ﯾﮑﺪﯾﮕر رﺍ ﺩر ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓر ﻣﻠﺤﺪ رﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺒرﯾﮏ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.»</blockquote>
== تلاش ایران برای لغو ==
[[پرونده:تندیس قائم مقام.jpg|جایگزین=تندیس قائم مقام فراهانی|بندانگشتی|360x360پیکسل|تندیس قائم مقام فراهانی]]
پس از اینکه انقلاب اکتبر در روسیه به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد. دولت نجفقلی صمصام‌السلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در ۴ مرداد ۱۲۹۷ (۲۷ ژوئیه ۱۹۱۸) در مصوبه‌ای الغای معاهدهٔ ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام کرد که این اقدام شامل لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه نیز می‌شد. دولت ایران چند روز بعد مصوبه‌ای برای لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای کشورهای دیگر نیز صادر کرد چرا که چند کشور دیگر نیز پیش از این بر اساس معاهده‌هایی تحت عنوان دولت کامله الوداد از امتیاز کاپیتولاسیون مطابق قرار داد ترکمانچای برخوردار شده بودند. با لغو عهدنامهٔ ترکمانچای منطقاً این بخش از این معاهده‌ها نیز باید ملغی می‌شد. مصوبه دوم همان‌طور که انتظار می‌رفت توسط دولت بریتانیا رد شد.


== ویژگی‌های فردی ==
== پس از جنگ جهانی اول ==
پس از فروپاشی روسیه تزاری و در پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸، در هنگام برگزاری کنفرانس صلح پاریس، تلگراف‌های زیادی از سوی مردم مناطق جداشده در عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای به تهران و پاریس فرستاده شد. مردم در تلگراف‌ها به دولت ایران و کنفرانس صلح پاریس، تقاضا کردند که دو قرارداد گلستان و ترکمانچای لغو بشود و آن سرزمین‌ها و مردمانشان به مالکیت ایران بازگردند.


=== دانش و مقام علمی ===
== در دوره شوروی ==
به گواهی اسناد معتبر تاریخی، دانش و مقام علمی و ادبی میرزاابوالقاسم قائم مقام فراهانی یکی از مهم‌ترین خصوصیات وی می‌باشد. برخورداری ایشان از خاندانی که اهل علم و ادب بودند، باعث شد تا او نیز از ابتدای کودکی با دارا بودن هوش سرشار و استعداد فوق العاده مراحل علمی را یکی پس از دیگری سپری کند.
عباس جوادی معتقد است که روایت رسمی این عهدنامه در دوره اتحاد جماهیر شوروی و پس از فروپاشی، با روایت تاریخ رسمی پیش از فروپاشی روسیه تزاری متفاوت بود. او می‌گوید:


او در دامان خانواده‌ی خود رشد و نمو کرد و با توجه به حضور پدرش در دستگاه حکومت و آگاهی او از امور گوناگون، از همان ابتدا در حوزه‌های مختلف علمی، ادبی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آگاهی‌های فراوان و پرارزش کسب نمود و امروز کتاب «منشآت» او بهترین و معتبرترین سندی است که می‌توان از متن آن به اطلاعات متنوعی دست یافت.
== بازتاب این عهدنامه در کشورهای ذی‌نفع ==
 
در حالیکه در ایران این عهدنامه «ننگین» تلقی می‌شود باید در نظر داشت در شرایط شکست ارتش ایران از روسیه چاره ای جز قبول شرایط این عهد نامه نبوده‌است و در صورت عدم پذیرش شرایط، چه بسا که شهرهای دیگری از ایران نیز به تصرف سپاه روس درمی‌آمد؛ و بنابر این شکست از سپاه روس و قبل از آن تصمیم به شروع جنگ بعد از شکست و قبول عهد نامه گلستان و حتی شروع جنگ اول با روس‌ها در شرایطی که ایران توان مقابله با سپاه روس را نداشت تصمیماتی به مراتب ننگین تر بودند. روس‌ها با افتخار از این عهد نامه یاد می‌کنند بطوری‌که در ۱۷۵مین سالگرد امضای این معاهده، با همکاری سازمان دوستی ارمنستان و روسیه بر فراز «تپه پاسکویچ» در ایروان مجسمه ژنرال ایوان پاسکویچ فرمانده سپاه قفقازی ارتش روس و یکی از تدوین‌کنندگان این معاهده سرنوشت‌ساز برای مردم ارمنی که محاصره و تصرف قلعه ایروان را فرماندهی می‌کرد، نصب شد.
امروز نثر ادبی و ممتاز او زبان زد خاص و عام است. او تاریخ را خوب می‌دانست و از نظر سیاسی بر اوضاع جهان آگاهی کافی داشت. از نظر اجتماعی، مشکلات مردم ایران و دیگر کشورهای جهان را می‌شناخت و ضمن تسلط بر زبان عربی، در نشر آیین اسلام تلاش گسترده‌ای آغاز نمود. مجموع این دانش‌ها و نیز اعتقادش به اصلاح وضعیت موجود آن دوره سبب گردید تا در دوران نوجوانی و جوانی با ورود به دستگاه حکومت و طرح عقاید و پیاده کردن اندیشه‌ها و نظرات خود در روند اداره‌ی بعضی از امور ایران تغییرات اصولی ایجاد کند.
 
=== عشق و علاقه به وطن ===
وطن پرستی یکی از صفت‌های بارز قائم مقام می باشد. میرزاابوالقاسم هیچ‌گاه در مقابل زد و بندهای استعمارگران خارجی و نقشه‌های خائنان داخلی سکوت نکرد. به ایران عشق می‌ورزید و برای پاسداری از سرحدات، استقلال، خودکفایی و سربلندی وطن کوشید و عاقبت جان خود را در همین راه از دست داد. او از بذل و بخشش‌های پادشاهان قاجار رنج می‌برد و کار آنان را مایه‌ی خفت و خواری مردم و مملکت می‌دانست. جیمز فریزر در این باره می‌نویسد:
 
« قائم مقام شخصیتی بسیار قوی داشت و در استدلال سیاسی و نکته سنجی و حاضر جوابی فوق العاده توانا بود. دفاع او از منافع و حقوق ملّت ایران سیمای مرد وطن پرستی را نشان می دهد که در برابر زد و بندهای سیاسی همسایگان، سخت ایستادگی و مبارزه می کرد».


== منابع ==
== منابع ==
قائم مقام فراهانی، پناهی سمنانی
<references />
 
حقوق‌بگیران انگلیس در ایران، اسماعیل رائین
 
خطابه‌ی حاجی میرزا یحیی دولت‌آبادی
 
انگلستان و قراردادهای استعماری،‌ سجاد راعی گلوجه<references />
۱٬۶۵۱

ویرایش