۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=== پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو === | === پیچیدگی یا گذار مداوم از کهنه به نو === | ||
در مسیر تکامل، اشکال ساده، بهطور مستمر به اشکال پیچیده و پیچیدهتر تبدیل میشوند. که یکی از ترتیبات و بلکه مهمترین ترتیب و قاعده تکاملی، پیچیدگی یا جانشینسازی مداوم اشکال نو و بهتر، بهجای اشکال کهنهتر و پستتر است.<ref>[https://drive.google.com/file/d/1-v6NcfkI20RUk2u5uVP8Q4PHtTUJzrNl/view تبیین جهان، مسعود رجوی، ج۴، ص۱۴]</ref> در این رابطه ففر گفته است:<blockquote>«واقعیت اساسی درباره آن فرایند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نویی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آنچه در پیش بود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها به وجود میآید، بلکه بغرنجی و تودرتویی نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هر دم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافته است و جهان، دیگر به صورتی که داشت بازنخواهد گشت.»<ref>از کهکشان تا انسان، جان ففر، ص۱۳</ref></blockquote>اپارین نوشته است:<blockquote>«هنگامی که شکل نویی از حرکت ماده به وجود میآید، اشکال کهنه طبعا به موجودیت خود ادامه میدهند، اما آنها فقط نقش ناچیزی در پیشرفت بعدی دارند. زیرا با سرعتی رشد میکنند که از سرعت شکل جدیدتر، بسیار آهستهتر است.»<ref>حیات: طبیعت، منشاء و تکامل آن، اپارین، ص۳۴۷</ref></blockquote> | در مسیر تکامل، اشکال ساده، بهطور مستمر به اشکال پیچیده و پیچیدهتر تبدیل میشوند. که یکی از ترتیبات و بلکه مهمترین ترتیب و قاعده تکاملی، پیچیدگی یا جانشینسازی مداوم اشکال نو و بهتر، بهجای اشکال کهنهتر و پستتر است.<ref>[https://drive.google.com/file/d/1-v6NcfkI20RUk2u5uVP8Q4PHtTUJzrNl/view تبیین جهان، مسعود رجوی، ج۴، ص۱۴]</ref> در این رابطه ففر گفته است:<blockquote>«واقعیت اساسی درباره آن فرایند و جریان خلاقی که در ظلمت ابر نخستین ریشه زد، آن است که پیوسته، تازگی و نویی از آن میزاید؛ چیزهایی پدیدار میشود که با آنچه در پیش بود، از بن متفاوت است. از اثر آن، نه تنها طرحها و نقشهها به وجود میآید، بلکه بغرنجی و تودرتویی نقشها نیز تحقق میپذیرد. یا به دیگر سخن، ماده هر دم خود را در قالبی پیچیدهتر جلوهگر میسازد؛ آن ابر نخستین تطور یافته است و جهان، دیگر به صورتی که داشت بازنخواهد گشت.»<ref>از کهکشان تا انسان، جان ففر، ص۱۳</ref></blockquote>اپارین نوشته است:<blockquote>«هنگامی که شکل نویی از حرکت ماده به وجود میآید، اشکال کهنه طبعا به موجودیت خود ادامه میدهند، اما آنها فقط نقش ناچیزی در پیشرفت بعدی دارند. زیرا با سرعتی رشد میکنند که از سرعت شکل جدیدتر، بسیار آهستهتر است.»<ref>حیات: طبیعت، منشاء و تکامل آن، اپارین، ص۳۴۷</ref></blockquote> | ||
=== شتاب یا سرعت روزافزون جریان تکامل === | |||
جریان تکامل با سرعت ثابت و یکنواخت نیست، بلکه با افزایش سرعت یا شتاب همراه است. یعنی هرچه در جریان تکامل پیش میرویم، سرعت تحولات بیشتر میشود. به عبارت دیگر، مدت زمان مرحله بعدی از مدت زمان مرحله قبلی بسیار کوتاهتر است. یعنی با گذار از مراحل مختلف و پیچیدهتر شدن تدریجی اشکال، سرعت تحولات هم به نحو بارزی افزایش پیدا میکند. اگر در یک مرحله، فرضا هزار میلیون سال احتیاج است، مرحله بعدی خیلی کمتر از این وقت میگیرد. اگر آغاز مرحله تکامل معدنی حدود ۱۳میلیارد و ۷۰۰ میلیون سال پیش بوده، مرحله بعدی آن یعنی آغاز مرحله تکامل زیستی ۵۰۰ میلیون سال پیش و به ترتیب آغاز مرحله تکامل اجتماعی حدود ۱۰ هزار سال پیش بوده است.<ref>[https://drive.google.com/file/d/1MUnls_K-1p36BReeoWlgH_ieO7B_Qqcj/view تبیین جهان، مسعود رجوی، ج۵، ص۳۲]</ref> اپارین گفته است:<blockquote>«هنگامی که شکل جدیدی از سازمانبندی و حرکت ماده در جریان تکامل پدید میآید، آهنگ سرعت تکامل به تندی افزونتر میشود، گویی فشاری تازه و نیرومند بدان وارد میشود.»<ref>حیات: طبیعت، منشاء و تکامل آن، اپارین، ص۱۰۷</ref></blockquote> | |||
=== جهتداری یا برگشتناپذیری === | |||
در جریان تکامل، یک مسیر اصلی وجود دارد و مسیرهایی فرعی. مسیر اصلی، مسیری است که بستر اصلی رشد و کمال است. مسیرهای فرعی، نافرجام هستند و سرانجام به بنبست میرسند. برای مثال الان دیگر راه کمال حیوانات باز نیست، این جامعه انسانی است که راهش باز است. یا مثلا جریانهای کهنه اجتماعی عمرشان سپری شده و هیچ شکوفایی جدیدی هم نخواهند داشت.<ref>[https://drive.google.com/file/d/1NlLllUh4gWC-jWemPfuQ4QD4F1s99Fw4/view تبیین جهان، مسعود رجوی، ج۶، ص۱۱]</ref> | |||
اپارین گفته است:<blockquote>«ما در جهانی زندگی میکنیم که پیوسته و بلاانقطاع تحول پیدا میکند. تکامل، پروسه برگشتناپذیری است. از اینرو غالبا به تیر زمان تشبیه میشود که فقط در یک جهت سیر میکند. ولی ما باید در پرتو دانش کنونی خود، این تصویر را کهنه تلقی کنیم. سرعت تکامل همیشه افزایش مییابد. از اینرو بهتر است با یک موشک مقایسه شود که سرعت خود را در طی مراحلی، افزایش میدهد.»<ref>حیات: طبیعت، منشاء و تکامل آن، اپارین، ص۱۰۷</ref></blockquote> | |||
=== تطبیق یا وحدت === | |||
در جریان تکامل، با افزایش مناسبات و ارتباطات بین پدیده نوتر با محیط، روزبهروز سیستمهای کاراتر، منطبقتر و فعالتر، با روابطی هرچه مستحکمتر با محیط، عرضه میشوند که سلطه بیشتری بر محیط دارند. پدیدههایی که به دلیل تفصیل و گستردگی روابط و اجزای آنها، یا به دلیل همان پیچیدگی، با محیط متحدتر و درنتیجه مسلطترند. بنابراین انطباق به معنی وحدتی هرچه گستردهتر و پیوندی هرچه محکمتر با محیط پیرامون است، که کارآیی، صحت، دقت عمل، بقا و سلطه هرچه بیشتری را برای پدیده نوتر تامین میکند.<ref>[https://drive.google.com/file/d/1_Fffoe7CSIebsFqolZmlKrv5xJITF2-z/view تبیین جهان، مسعود رجوی، ج۸، ص۱۴]</ref> | |||
== گلچین جملات برای استفاده == | == گلچین جملات برای استفاده == |
ویرایش