۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
===== انتخاب ===== | ===== انتخاب ===== | ||
برخی موجودات زنده که واجد تفاوتهای موروثی معین هستند از خود زادگان بیشتری برجای میگذارند. زیرا آن تفاوتها به آنها در حل بهتر مسائل مربوط به بقا و تولیدمثل کمک میکنند. برای مثال، در محیطی که منابع غذایی سهرهها دانههای درختان است، آن دسته از سهرهها که منقارشان شکل خاصی دارد، ممکن است بهتر از دیگر سهرهها قادر به شکستن دانهها و خوردن مغزشان شوند. به این ترتیب، آن دسته از سهرهها که منقارشان شکل خاصی دارد و برای شکستن دانهها مناسب است بیشتر از سهرههایی که شکل منقارشان برای شکستن دانهها مناسب نیست، زنده میمانند.<ref>روانشناسی تکاملی، دیوید باس، ص۲۸</ref> | برخی موجودات زنده که واجد تفاوتهای موروثی معین هستند از خود زادگان بیشتری برجای میگذارند. زیرا آن تفاوتها به آنها در حل بهتر مسائل مربوط به بقا و تولیدمثل کمک میکنند. برای مثال، در محیطی که منابع غذایی سهرهها دانههای درختان است، آن دسته از سهرهها که منقارشان شکل خاصی دارد، ممکن است بهتر از دیگر سهرهها قادر به شکستن دانهها و خوردن مغزشان شوند. به این ترتیب، آن دسته از سهرهها که منقارشان شکل خاصی دارد و برای شکستن دانهها مناسب است بیشتر از سهرههایی که شکل منقارشان برای شکستن دانهها مناسب نیست، زنده میمانند.<ref>روانشناسی تکاملی، دیوید باس، ص۲۸</ref> | ||
== تکامل اجتماعی == | |||
نظریه تکامل اجتماعی ریشه در فلسفه یونان و در آراء فلاسفه مشهوری مانند امپدکلس (Empedocles) در قرن پنجم قبل از میلاد دارد. برخی دانشمندان مسیحی نظیر سنت اگوستین در قرن چهارم و پنجم میلادی نیز معتقد به تکامل جهان تحت اراده الهی بودند. همچنین در بین آثار صاحبنظران اسلامی نظیر ابنخلدون و در رسالات اخوان صفا در قرن هفتم در مورد تکامل تدریجی موجودات زنده بحث شده است. در قرن هیجدهم، بوفن و کانت از نخستین کسانی بودند که درباره تحول و دگرگونی جهان سخن گفتند. در قرن ۱۹ با ظهور اسپنسر که بهمنزله پدر تکامل کلاسیک تلقی میشود و دیگر جامعهشناسان، این نظریه به نهایت گسترش خود رسید. | |||
آنچنان که مارکس تبین میکند، جامعه برطبق قوانین عینی، یعنی مستقل از ارادهی انسانها تکامل مییابد. پدیدههای اجتماعی باهم بستگی نزدیک دارند و به ترتیب دقیق به دنبال هم میآیند. اما لنین شرط تغییر و تکامل اجتماعی را وجود عنصر هدایتکننده در قالب حزب پیشتاز میداند و معتقد است این عنصر نیز در تاریخ تکامل مؤثر بوده است. مارکسسم-لنینیسم به همین معناست. سازمان مجاهدین خلق ایران، این سخن را همچنان ناتمام میبینند. آنها عنصر هدایتکنندهی بیرونی را نه فقط در تکامل جامعهی بشری، بلکه در تکامل فرد بشر و سرانجام در تکامل جهان خلقت حاضر میداند. از نظر آنها عنصر هدایت کننده در انسان، ارادهی او، در جامعه، نیروی پیشتاز و رهبری، و در جهان خداست. این سازمان معتقد است که اصول دین اسلام، یعنی توحید، بیانگر هدایتشدگی جهان، نبوت، بیانگر هدایتشدگی جامعه بشری و معاد بیانگر وجود ارادهی انسانی است که او را در زندگی مسئول میکند. | |||
در هر حال تکامل اجتماعی جدای از ریشههای آن، برطبق قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی صورت میگیرد. ابتدا سیستم اشتراکی نخستین وجود داشت. سپس جامعه بردهداری پدیدار گردید. به دنبال آن سیستم فئودالی و سپس نظام سرمایهداری در جوامع شکل گرفت. هماکنون در برخی کشورها سیستم سوسیالیستی حاکم است. | |||
دانش قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی از نظر علمی به توضیح پیشرفت جامعه کمک میکند. همچنین با این دانش میتوان جریان تاریخ را پیشبینی کرد و از آنچه زیانبخش است جلوگیری و در همان حال آنچه را به نفع مردم است، تشویق کرد. | |||
برخورد میان نیروهای مولد و روابط تولیدی، که در جامعهی متشکل از طبقات متضاد اجتنابناپذیر است، شالودهی اقتصادی انقلاب اجتماعی است. پیشرفت علم و ابزار تولید، منجر به پیشرفت نیروهای مولد میشود و نیروهای مولد روابط تولیدی جدیدی را ایجاب میکنند. در نتیجه روابط تولیدی جدید از میان رفته و جامعهی کهنه را از میان میبرد. روابط تولیدی نو جایگزین روابط تولیدی فرسوده میگردند. تاریخ نمایانگر این واقعیت است؛ روابط تولیدی بردهداری جای خود را به روابط فئودالی داد. روابط فئودالی به روابط سرمایهداری و روابط سرمایهداری، به تدریج جای خود را به روابط تولیدی سوسیالیستی خواهد داد. | |||
== قواعد تکامل == | == قواعد تکامل == |
ویرایش