کاربر:Omid/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|نتیجه=عبور جامعه بشری از دوران برده داری و فئودالی و رسیدن به جامعه سرمایه داری
|نتیجه=عبور جامعه بشری از دوران برده داری و فئودالی و رسیدن به جامعه سرمایه داری
}}
}}
'''تکامل اجتماعی''' یب
'''تکامل اجتماعی''' در جامعه‌شناسی، یکی از نظریه‌های موجود در بررسی دگرگونی‌های اجتماعی است و به‌نحوی تعدادی از تغییرات تراکمی مهم تاریخ اجتماعی انسان را ترسیم کرده‌اند.


== تشکیل جامعه بشری ==
== تشکیل جامعه بشری ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
فردریک انگلس، تغییر کیفی‌ای را که در طی پیدایش انسان در فرایند تحول تدریجی جهان حیوانی روی داد، کشف کرده است. وی برای نخستین بار به این حقیقت پی برد که آن‌چه انسان را از دنیای حیوانی متمایز نمود، کار اجتماعی اوست که با کمک ابزار کار مصنوع خود انجام می‌دهد. این خصوصیت انسان که در تکامل او نقش تعیین کننده داشته، نه به طور خودبه‌خودی بلکه در نتیجه یک فراگرد طولانی، در طی قرون متمادی پدید آمد. ساختن حتی ساده‌ترین ابزار، انسان را از جهان حیوانی متمایز می‌سازد، زیرا هیچ حیوانی قادر به فعالیت آگاهانه نیست. هیچ حیوانی توانایی ساختن حتی ساده‌ترین ابزار را ندارد. گذار از کاربرد ابزارهای طبیعی (چماق و سنگ) به ساختن آگاهانه ابزار، بزرگترین جهش در تکامل طبیعی و نشانه گذار میمون آدم‌نما به انسان است.
فردریک انگلس، تغییر کیفی‌ای را که در طی پیدایش انسان در فرایند تحول تدریجی جهان حیوانی روی داد، کشف کرده است. وی برای نخستین بار به این حقیقت پی برد که آن‌چه انسان را از دنیای حیوانی متمایز نمود، کار اجتماعی اوست که با کمک ابزار کار مصنوع خود انجام می‌دهد. این خصوصیت انسان که در تکامل او نقش تعیین کننده داشته، نه به طور خودبه‌خودی بلکه در نتیجه یک فراگرد طولانی، در طی قرون متمادی پدید آمد. ساختن حتی ساده‌ترین ابزار، انسان را از جهان حیوانی متمایز می‌سازد، زیرا هیچ حیوانی قادر به فعالیت آگاهانه نیست. هیچ حیوانی توانایی ساختن حتی ساده‌ترین ابزار را ندارد. گذار از کاربرد ابزارهای طبیعی (چماق و سنگ) به ساختن آگاهانه ابزار، بزرگترین جهش در تکامل طبیعی و نشانه گذار میمون آدم‌نما به انسان است.


اجداد انسان در نتیجه تکامل طبیعی، توانایی کارکردن یافتند. کار به نوبه‌ی خود در تکامل انسان و نیز تکامل زیست‌شناسانه او تاثیر گذاشت. در نتیجه‌ی کار مفید انسان، کارکرد اعضای پیشین از اعضای پسین متمایز گشت. اعضای پیشین به انجام وظایف کاری اختصاص یافت و در آنها مهارت، زبردستی و هماهنگی پدید آمد.
اجداد انسان در نتیجه تکامل طبیعی، توانایی کارکردن یافتند. کار به نوبه‌ی خود در تکامل انسان و نیز تکامل زیست‌شناسانه او تاثیر گذاشت. در نتیجه‌ی کار مفید انسان، کارکرد اعضای پیشین از اعضای پسین متمایز گشت. اعضای پیشین به انجام وظایف کاری اختصاص یافت و در آن‌ها مهارت، زبردستی و هماهنگی پدید آمد.


==== اندیشه‌ورزی و سخن‌گویی ====
==== اندیشه‌ورزی و سخن‌گویی ====
خط ۷۲: خط ۷۲:


==== اختراع ابزارهای جدید ====
==== اختراع ابزارهای جدید ====
در ۱۳ یا ۱۴ هزار سال پیش از میلاد، انسان صیقل دادن و سوراخ کردن سنگ‌ها را آموخت و توانست از آنها چاقو، تبر، و سرنیزه سبک و مناسب بسازد. بزرگترین اختراع این دوره تیروکمان بود. این سلاح قوی‌ترین و دوربردترین سلاحی بود که انسان تا آن زمان در اختیار داشت. با این سلاح بشر می‌توانست یک حیوان شکاری را از فاصله دورتری بزند و اگر تیرش به هدف نمی‌خورد، می‌توانست تیر دیگری به سمتش رها سازد. شکار هرآنچه بشر برای ادامه‌ی زندگی نیاز داشت در اختیارش قرار می‌داد؛ از جمله گوشت، پوشاک ساخته از چرم و پوست و مواد خامی مانند شاخ و استخوان برای ساختن اسلحه و ابزار کار. در نتیجه اهمیت شکار در زندگی اجتماعی بالا رفت.
در ۱۳ یا ۱۴ هزار سال پیش از میلاد، انسان صیقل دادن و سوراخ کردن سنگ‌ها را آموخت و توانست از آن‌ها چاقو، تبر، و سرنیزه سبک و مناسب بسازد. بزرگترین اختراع این دوره تیروکمان بود. این سلاح قوی‌ترین و دوربردترین سلاحی بود که انسان تا آن زمان در اختیار داشت. با این سلاح بشر می‌توانست یک حیوان شکاری را از فاصله دورتری بزند و اگر تیرش به هدف نمی‌خورد، می‌توانست تیر دیگری به سمتش رها سازد. شکار هرآنچه بشر برای ادامه‌ی زندگی نیاز داشت در اختیارش قرار می‌داد؛ از جمله گوشت، پوشاک ساخته از چرم و پوست و مواد خامی مانند شاخ و استخوان برای ساختن اسلحه و ابزار کار. در نتیجه اهمیت شکار در زندگی اجتماعی بالا رفت.


اهمیت اقتصادی ماهی‌گیری، با استفاده از قلاب‌های استخوانی، و تور افزایش یافت. اکنون انسان می‌توانست بخشی از طعمه‌ای را که به دام انداخته بود برای روز مبادا کنار بگذارد. اختراع ظروف گلی و چوبی به او امکان داد مواد خوراکی را برای زمان درازتری انبار کند.
اهمیت اقتصادی ماهی‌گیری، با استفاده از قلاب‌های استخوانی، و تور افزایش یافت. اکنون انسان می‌توانست بخشی از طعمه‌ای را که به دام انداخته بود برای روز مبادا کنار بگذارد. اختراع ظروف گلی و چوبی به او امکان داد مواد خوراکی را برای زمان درازتری انبار کند.
خط ۸۴: خط ۸۴:
گذار تدریجی به شیوه یکجانشینی، روابط کهن خویشاوندی میان طایفه‌ها را استحکام بخشید و روابط تازه‌ای نیز به وجود آورد. روابط اقتصادی و تولیدی نیز تحکیم شد. در نتیجه روابط تنگاتنگ قبیله‌ای، مالکیت قبیله به وجود آمد.
گذار تدریجی به شیوه یکجانشینی، روابط کهن خویشاوندی میان طایفه‌ها را استحکام بخشید و روابط تازه‌ای نیز به وجود آورد. روابط اقتصادی و تولیدی نیز تحکیم شد. در نتیجه روابط تنگاتنگ قبیله‌ای، مالکیت قبیله به وجود آمد.


آمیزش طایفه‌ها و قبایل، گام مهمی برای انتشار بیش از پیش اختراعات و مهارت‌های بشر بود. تشکیل قبایل و ترکیب آنها به صورت اتحادیه‌های قبایل، بعدها منجر به پیدایش زبان و فرهنگ واحد شد.
آمیزش طایفه‌ها و قبایل، گام مهمی برای انتشار بیش از پیش اختراعات و مهارت‌های بشر بود. تشکیل قبایل و ترکیب آن‌ها به صورت اتحادیه‌های قبایل، بعدها منجر به پیدایش زبان و فرهنگ واحد شد.


==== منشاء فرهنگ ====
==== منشاء فرهنگ ====
خط ۹۰: خط ۹۰:


==== نخستین مفاهیم مذهبی ====
==== نخستین مفاهیم مذهبی ====
شایع‌ترین شکل مذهبی آنی‌میسم بود. آنی‌میسم عبارت بود از اعتقاد به یک وجود معنوی غیرمادی و نامرئی که دارای نیروهای عظیم فوق طبیعی بود. آنی‌میسم ناشی از نادانی انسان نسبت به منشا‌ء پدیده‌های طبیعی بود. انسان این پدیده‌ها را شبیه خود و دارای روح می‌پنداشت به آنها هم‌چون موجوداتی غیرمادی با خصوصیات بشری و قدرت فوق طبیعی می‌نگریست. بدین گونه رعد و برق، طوفان، رودخانه و جنگل همه دارای روح بودند.
شایع‌ترین شکل مذهبی آنی‌میسم بود. آنی‌میسم عبارت بود از اعتقاد به یک وجود معنوی غیرمادی و نامرئی که دارای نیروهای عظیم فوق طبیعی بود. آنی‌میسم ناشی از نادانی انسان نسبت به منشا‌ء پدیده‌های طبیعی بود. انسان این پدیده‌ها را شبیه خود و دارای روح می‌پنداشت به آن‌ها هم‌چون موجوداتی غیرمادی با خصوصیات بشری و قدرت فوق طبیعی می‌نگریست. بدین گونه رعد و برق، طوفان، رودخانه و جنگل همه دارای روح بودند.


فتیشیسم (Fetishism) شکل مذهبی دیگری بود که به برخی اشیاء‌ واقعی نیرویی فوق طبیعی می‌بخشید. مردم آن اشیا را می‌پرستیدند و معتقد بودند که آنها قادرند انسان‌ها را تحت نفوذ خود بگیرند.
فتیشیسم (Fetishism) شکل مذهبی دیگری بود که به برخی اشیاء‌ واقعی نیرویی فوق طبیعی می‌بخشید. مردم آن اشیا را می‌پرستیدند و معتقد بودند که آن‌ها قادرند انسان‌ها را تحت نفوذ خود بگیرند.


بنابراین پیدایش اعتقادات مذهبی ابتدایی، معلول عجز و ناتوانی کامل انسان در برابر طبیعت بود. این اعتقادات نیز به نوبه‌ی خود به ادامه این ناتوانی کمک کرد، زیرا مانع شناسایی واقعی او از جهان بود و کندوکاو او را درباره پدیده‌های طبیعی منحرف می‌کرد و از تکامل وی جلوگیری می‌نمود.
بنابراین پیدایش اعتقادات مذهبی ابتدایی، معلول عجز و ناتوانی کامل انسان در برابر طبیعت بود. این اعتقادات نیز به نوبه‌ی خود به ادامه این ناتوانی کمک کرد، زیرا مانع شناسایی واقعی او از جهان بود و کندوکاو او را درباره پدیده‌های طبیعی منحرف می‌کرد و از تکامل وی جلوگیری می‌نمود.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==== نخستین تقسیم اجتماعی کار ====
==== نخستین تقسیم اجتماعی کار ====
تخصص یافتن قبیله‌ای مفروض در رشته‌ی معینی از تولید، نخستین تقسیم اجتماعی کار در تاریخ بشر بود. قبایل گله‌دار پیوسته بر آگاهی خود در دام‌پروری می‌افزودند و مهارت خود را در این رشته بیشتر می‌کردند. قبایل کشاورز نیز بر روش‌های خود را برای کشت زمین اصلاح کرده، محصول بیشتری را به دست می‌آوردند. روابط میان قبایل دام‌پرور و کشاورز، در تکامل نیروهای مولد تاثیر فراوان داشت. این پیوندها به ویژه امکان داد حیواناتی مانند الاغ، گاو و اسب در کشاورزی و بارکشی مورد استفاده قرار بگیرند و این انگیزه‌ای بود برای انسان در اختراع ابزارهای جدید. یکی از این ابزارها،‌ خیش چوبین بود که برای نخستین بار در سه هزار سال پیش از میلاد در بین‌النهرین و ایران دیده شد. بدین سان نخستین تقسیم اجتماعی کار بر اثر تخصصی شدن نیروهای مولد جامعه، موجب تکامل بیشتر آنها و افزایش بازدهی کار گشت.
تخصص یافتن قبیله‌ای مفروض در رشته‌ی معینی از تولید، نخستین تقسیم اجتماعی کار در تاریخ بشر بود. قبایل گله‌دار پیوسته بر آگاهی خود در دام‌پروری می‌افزودند و مهارت خود را در این رشته بیشتر می‌کردند. قبایل کشاورز نیز بر روش‌های خود را برای کشت زمین اصلاح کرده، محصول بیشتری را به دست می‌آوردند. روابط میان قبایل دام‌پرور و کشاورز، در تکامل نیروهای مولد تاثیر فراوان داشت. این پیوندها به ویژه امکان داد حیواناتی مانند الاغ، گاو و اسب در کشاورزی و بارکشی مورد استفاده قرار بگیرند و این انگیزه‌ای بود برای انسان در اختراع ابزارهای جدید. یکی از این ابزارها،‌ خیش چوبین بود که برای نخستین بار در سه هزار سال پیش از میلاد در بین‌النهرین و ایران دیده شد. بدین سان نخستین تقسیم اجتماعی کار بر اثر تخصصی شدن نیروهای مولد جامعه، موجب تکامل بیشتر آن‌ها و افزایش بازدهی کار گشت.


==== پدرسالاری ====
==== پدرسالاری ====
مردان غالبا شکارگر یا چوپان بودند. از این رو در قبایل دام‌پرور، کار مردان به منزله یک عامل اقتصادی در جماعت، مفهوم تازه‌ای به خود گرفت و سرانجام منبع اصلی تامین ارزش‌های مادی جامعه گشت و موقعیت آنها در قبیله تحکیم گردید. این پدیده موجد نظام پدرسالاری شد. این تغییرات در قبایل کشاورز دیرتر صورت گرفت.  
مردان غالبا شکارگر یا چوپان بودند. از این رو در قبایل دام‌پرور، کار مردان به منزله یک عامل اقتصادی در جماعت، مفهوم تازه‌ای به خود گرفت و سرانجام منبع اصلی تامین ارزش‌های مادی جامعه گشت و موقعیت آن‌ها در قبیله تحکیم گردید. این پدیده موجد نظام پدرسالاری شد. این تغییرات در قبایل کشاورز دیرتر صورت گرفت.  


=== بحران در مناسبات تولیدی اشتراکی آغازین ===
=== بحران در مناسبات تولیدی اشتراکی آغازین ===


==== پیدایش تولید اضافی و تغییر در توزیع محصولات ====
==== پیدایش تولید اضافی و تغییر در توزیع محصولات ====
افزایش عمومی بازدهی کار طی نخستین و دومین تقسیم اجتماعی کار، به مرحله‌ای رسید که اعضای جامعه می‌توانستند نه تنها نیازهای آنی خود را تامین کنند، بلکه توان آن را یافتند که مقادیری از محصولات خود را نیز ذخیره نمایند. تخصص یافتن در ابزارها و وسایل تولید و استفاده انفرادی از آنها، جدایی گروه‌های بزرگ کار را تندتر کرد. چون اعضای طایفه وظایف گوناگونی را انجام می‌دادند، بازدهی کار متنوع بود. از این‌رو ارزش و اهمیت کار اعضای منفرد و نقش آنها در جریان تولید متفاوت بود.
افزایش عمومی بازدهی کار طی نخستین و دومین تقسیم اجتماعی کار، به مرحله‌ای رسید که اعضای جامعه می‌توانستند نه تنها نیازهای آنی خود را تامین کنند، بلکه توان آن را یافتند که مقادیری از محصولات خود را نیز ذخیره نمایند. تخصص یافتن در ابزارها و وسایل تولید و استفاده انفرادی از آن‌ها، جدایی گروه‌های بزرگ کار را تندتر کرد. چون اعضای طایفه وظایف گوناگونی را انجام می‌دادند، بازدهی کار متنوع بود. از این‌رو ارزش و اهمیت کار اعضای منفرد و نقش آن‌ها در جریان تولید متفاوت بود.


تحت چنین شرایطی اصل توزیع مساوی که تاکنون اجباری و مبتنی بر همکاری متقابل و برابر اعضای جامعه بود، دیگر نمی‌توانست پاسخگوی تکامل نیروهای مولد باشد. تغییرات در نظام توزیع خصلت مترقیانه‌ای داشت زیرا انسان را تشویق می‌کرد فعالیت خود ار به رشته‌های جدید و مهمی گسترش دهد.
تحت چنین شرایطی اصل توزیع مساوی که تاکنون اجباری و مبتنی بر همکاری متقابل و برابر اعضای جامعه بود، دیگر نمی‌توانست پاسخگوی تکامل نیروهای مولد باشد. تغییرات در نظام توزیع خصلت مترقیانه‌ای داشت زیرا انسان را تشویق می‌کرد فعالیت خود ار به رشته‌های جدید و مهمی گسترش دهد.


==== پیدایش مالکیت خصوصی ====
==== پیدایش مالکیت خصوصی ====
در قبایل دام‌پرور گله‌ها به تدریج در تملک خانواده‌های گوناگون قرار گرفت و هرکدام از آنها مقادیر گوناگونی محصول تولید می‌کردند که دیگر خودبه‌خود متعلق به تمامی جامعه نبود. پیدایش مالکیت خصوصی، موجد نوع تازه‌ای مبادله‌ی درون جماعت میان خانواده‌های گوناگون بود.
در قبایل دام‌پرور گله‌ها به تدریج در تملک خانواده‌های گوناگون قرار گرفت و هرکدام از آن‌ها مقادیر گوناگونی محصول تولید می‌کردند که دیگر خودبه‌خود متعلق به تمامی جامعه نبود. پیدایش مالکیت خصوصی، موجد نوع تازه‌ای مبادله‌ی درون جماعت میان خانواده‌های گوناگون بود.


با رشد نیروهای مولد و تقسیم کار در درون جماعت، هنگامی که کار انفرادی ثمربخش گشت،‌ اعضای جماعت توانستند ثمرات کار خود را در بازار در معرض مبادله بگذارند. آنها از نظر اقتصادی استقلال یافتند و این استقلال به صورت استقرار نهاد مالکیت خصوصی متظاهر گشت. جامعه مبتنی بر قلمرو ارضی مشترک، عبارت بود از گذار از جامعه مبتنی بر مالکیت جمعی به جامعه مبتنی بر مالکیت خصوصی.
با رشد نیروهای مولد و تقسیم کار در درون جماعت، هنگامی که کار انفرادی ثمربخش گشت،‌ اعضای جماعت توانستند ثمرات کار خود را در بازار در معرض مبادله بگذارند. آن‌ها از نظر اقتصادی استقلال یافتند و این استقلال به صورت استقرار نهاد مالکیت خصوصی متظاهر گشت. جامعه مبتنی بر قلمرو ارضی مشترک، عبارت بود از گذار از جامعه مبتنی بر مالکیت جمعی به جامعه مبتنی بر مالکیت خصوصی.


==== پیدایش برده‌داری ====
==== پیدایش برده‌داری ====
[[پرونده:برده داری 1.JPG|بندانگشتی|322x322پیکسل|پیدایش برده‌دای]]
[[پرونده:برده داری 1.JPG|بندانگشتی|322x322پیکسل|پیدایش برده‌دای]]
هنگامی که انسان می‌توانست به اندازه بخور و نمیر تولید کند، بهره‌کشی انسان از انسان امکان‌پذیر نبود. از همین‌رو بود که معمولا اسرا را می‌کشتند. گه‌گاه،‌ برخی از طایفه‌ها برای افزایش قدرت خود، یک اسیر جنگی را به صورت عضو کامل جماعت خود می‌پذیرفت. اما با افزایش بازدهی کار شرایطی پدید آمد که به موجب آن اسیر جنگی می‌توانست بیش از آن‌چه مورد نیاز حیاتی او بود،‌ تولید کند. با به کار گماشتن اسیران برای تامین مایحتاج و همچنین به علت محروم بودن آنان از حق برداشت مساوی از محصول اضافی اجتماعی، بخشی از جامعه توانست ثمرات کار آنها را به خود اختصاص دهد و بدین گونه او را استثمار کند. از این پس دیگر اسیران کشته نمی‌شدند، بلکه به صورت برده درآمده و به کارکنانی بدل می‌گشتند که فاقد هرگونه حقی بودند.
هنگامی که انسان می‌توانست به اندازه بخور و نمیر تولید کند، بهره‌کشی انسان از انسان امکان‌پذیر نبود. از همین‌رو بود که معمولا اسرا را می‌کشتند. گه‌گاه،‌ برخی از طایفه‌ها برای افزایش قدرت خود، یک اسیر جنگی را به صورت عضو کامل جماعت خود می‌پذیرفت. اما با افزایش بازدهی کار شرایطی پدید آمد که به موجب آن اسیر جنگی می‌توانست بیش از آن‌چه مورد نیاز حیاتی او بود،‌ تولید کند. با به کار گماشتن اسیران برای تامین مایحتاج و همچنین به علت محروم بودن آنان از حق برداشت مساوی از محصول اضافی اجتماعی، بخشی از جامعه توانست ثمرات کار آن‌ها را به خود اختصاص دهد و بدین گونه او را استثمار کند. از این پس دیگر اسیران کشته نمی‌شدند، بلکه به صورت برده درآمده و به کارکنانی بدل می‌گشتند که فاقد هرگونه حقی بودند.


بردگان جزو اموال خصوصی رؤسا و سایر بزرگان و اشراف طایفه محسوب شده و کار آنها ثروت بیشتری برای این اقلیت فراهم آورد و سرانجام بر قدرت آنها بیش از پیش افزود.
بردگان جزو اموال خصوصی رؤسا و سایر بزرگان و اشراف طایفه محسوب شده و کار آن‌ها ثروت بیشتری برای این اقلیت فراهم آورد و سرانجام بر قدرت آن‌ها بیش از پیش افزود.


==== طبقات ====
==== طبقات ====
اینک در جامعه، سه گروه اساسی به وجود آمده بود که هرکدام به طرز خاصی با وسایل و ابزارهای تولید بستگی داشتند.
اینک در جامعه، سه گروه اساسی به وجود آمده بود که هرکدام به طرز خاصی با وسایل و ابزارهای تولید بستگی داشتند.
[[پرونده:نظام طبقاتی.JPG|جایگزین=تکامل اجتماعی|بندانگشتی|327x327پیکسل|جامعه طبقاتی]]
[[پرونده:نظام طبقاتی.JPG|جایگزین=تکامل اجتماعی|بندانگشتی|327x327پیکسل|جامعه طبقاتی]]
نخست بردگان بودند با محرومیت کامل از همه حقوق مالکیت که خود نیز جزیی از اموال اربابان خود محسوب می‌شدند. گروه دوم برده‌داران بودند که ابزارها و وسایل تولید و نیز بردگان را در تملک خود داشتند. گروه سوم،‌ آزادگانی بودند که از خود دارایی کوچکی داشتند. این دارایی ناشی از خود کار خود و مالکیت آنها بر وسایل و ابزارهای کوچک بود.
نخست بردگان بودند با محرومیت کامل از همه حقوق مالکیت که خود نیز جزیی از اموال اربابان خود محسوب می‌شدند. گروه دوم برده‌داران بودند که ابزارها و وسایل تولید و نیز بردگان را در تملک خود داشتند. گروه سوم،‌ آزادگانی بودند که از خود دارایی کوچکی داشتند. این دارایی ناشی از خود کار خود و مالکیت آن‌ها بر وسایل و ابزارهای کوچک بود.


برمبنای این رابطه، برای نخستین بار در تاریخ بشری، جامعه به طبقات تقسیم شد. پیدایش مالکیت خصوصی و نابرابری در استفاده از ثروت اجتماعی موجد تحولاتی در حقوق و وظایف اعضای جامعه گشت. گروه ثروتمند حاکم، تمامی امور جامعه و رهبری نیروهای نظامی طایفه را به دست آورد.
برمبنای این رابطه، برای نخستین بار در تاریخ بشری، جامعه به طبقات تقسیم شد. پیدایش مالکیت خصوصی و نابرابری در استفاده از ثروت اجتماعی موجد تحولاتی در حقوق و وظایف اعضای جامعه گشت. گروه ثروتمند حاکم، تمامی امور جامعه و رهبری نیروهای نظامی طایفه را به دست آورد.
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


=== پیدایش دولت ===
=== پیدایش دولت ===
تکامل روابط اجتماعی در نظام برده‌داری هم‌زمان و متناسب بود با تکامل نیروهای مولد جامعه، پیشرفت کشاورزی، گسترش تقسیم اجتماعی کار، پیشرفت ذوب فلزات و جز آن، همه‌ی این‌ها نیاز به نیروی انسانی یعنی برده، داشت. برای اینکه بتوان بردگان و آزادگان را به اطاعت و کار اجباری واداشت و شورش آنها، قبایل و طوایف مغلوب را فرونشاند و روزبه‌روز بر قلمرو ارضی خود افزود، یک دستگاه دائمی فشار و سرکوب مورد نیاز بود. نتیجه این دستگاه باعث پیدایش تدریجی دولت بود.
تکامل روابط اجتماعی در نظام برده‌داری هم‌زمان و متناسب بود با تکامل نیروهای مولد جامعه، پیشرفت کشاورزی، گسترش تقسیم اجتماعی کار، پیشرفت ذوب فلزات و جز آن، همه‌ی این‌ها نیاز به نیروی انسانی یعنی برده، داشت. برای اینکه بتوان بردگان و آزادگان را به اطاعت و کار اجباری واداشت و شورش آن‌ها، قبایل و طوایف مغلوب را فرونشاند و روزبه‌روز بر قلمرو ارضی خود افزود، یک دستگاه دائمی فشار و سرکوب مورد نیاز بود. نتیجه این دستگاه باعث پیدایش تدریجی دولت بود.


کارکرد اصلی دولت برده‌دار، عبارت بود از فرونشاندن طغیان‌های مردمان استثمارشونده و نیز گسترش قلمرو تحت حکومت خود. دولت‌های برده‌دار برای به چنگ آوردن بردگان تازه، پیوسته در حال جنگ بودند و ملل و اقوام مغلوب را غارت کرده و آنها را به بردگان و خراج‌گزاران خود بدل می‌ساختند.
کارکرد اصلی دولت برده‌دار، عبارت بود از فرونشاندن طغیان‌های مردمان استثمارشونده و نیز گسترش قلمرو تحت حکومت خود. دولت‌های برده‌دار برای به چنگ آوردن بردگان تازه، پیوسته در حال جنگ بودند و ملل و اقوام مغلوب را غارت کرده و آن‌ها را به بردگان و خراج‌گزاران خود بدل می‌ساختند.


=== مناسبات تولیدی در مناسبات برده‌داری ===
=== مناسبات تولیدی در مناسبات برده‌داری ===
مجمع‌القوانین حمورابی جنبه‌های ویژه روابط تولیدی مبنی بر نظام بردگی را نه‌تنها در بین‌النهرین بلکه در همه‌ی دولت‌های برده‌داری به طور کلی روشن می‌سازد. نیروی حاکم در دولت بابل از برده‌داران کوچک و متوسط تشکیل می‌شد و این قوانین که ماهیت طبقاتی دولت و قوانین آن را به روشن‌ترین وجهی نشان می‌دهد، مدافع آنان بود. یک رشته قوانین خواه مستقیم و غیرمستقیم از منافع آنها حمایت می‌کرد. وضع زندگی برده هرگز مورد توجه نبود. برده‌فروشی هیچ محدودیتی نداشت. بردگان را می‌توانستند به عنوان هدیه به کسان دیگر تقدیم کنند یا با برده‌ی دیگر معاوضه نمایند. دزدیدن برده یا پناه‌دادن به برده‌ای فراری،‌ مجازات مرگ داشت. بدین‌گونه مالکیت مطلق برده‌داران نه‌تنها نسبت به وسایل تولید بلکه نسبت به خود کارکنان یعنی بردگان، ماهیت مناسبات تولیدی را در نظام بردگی تشکیل می‌دهد.
مجمع‌القوانین حمورابی جنبه‌های ویژه روابط تولیدی مبنی بر نظام بردگی را نه‌تنها در بین‌النهرین بلکه در همه‌ی دولت‌های برده‌داری به طور کلی روشن می‌سازد. نیروی حاکم در دولت بابل از برده‌داران کوچک و متوسط تشکیل می‌شد و این قوانین که ماهیت طبقاتی دولت و قوانین آن را به روشن‌ترین وجهی نشان می‌دهد، مدافع آنان بود. یک رشته قوانین خواه مستقیم و غیرمستقیم از منافع آن‌ها حمایت می‌کرد. وضع زندگی برده هرگز مورد توجه نبود. برده‌فروشی هیچ محدودیتی نداشت. بردگان را می‌توانستند به عنوان هدیه به کسان دیگر تقدیم کنند یا با برده‌ی دیگر معاوضه نمایند. دزدیدن برده یا پناه‌دادن به برده‌ای فراری،‌ مجازات مرگ داشت. بدین‌گونه مالکیت مطلق برده‌داران نه‌تنها نسبت به وسایل تولید بلکه نسبت به خود کارکنان یعنی بردگان، ماهیت مناسبات تولیدی را در نظام بردگی تشکیل می‌دهد.


آزادگان جامعه نیز به اغنیا و فقرا تقسیم می‌شدند. فقرا برای تامین حداقل معاش خود مجبور بودند از ثروتمندان پول و ابزار به وام بگیرند. نپرداختن وام سبب از دست دادن دارایی شخصی و حتی جزیی از مایملک او می‌شد. بدین‌گونه آزادگان تهی‌دست به بردگی ناشی از وام‌داری گرفتار می‌آمدند.
آزادگان جامعه نیز به اغنیا و فقرا تقسیم می‌شدند. فقرا برای تامین حداقل معاش خود مجبور بودند از ثروتمندان پول و ابزار به وام بگیرند. نپرداختن وام سبب از دست دادن دارایی شخصی و حتی جزیی از مایملک او می‌شد. بدین‌گونه آزادگان تهی‌دست به بردگی ناشی از وام‌داری گرفتار می‌آمدند.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:


=== ایدئولوژی و فرهنگ نظام‌های برده‌داری باستان ===
=== ایدئولوژی و فرهنگ نظام‌های برده‌داری باستان ===
یکی از ویژگی‌های ایدئولوژی دولت‌های برده‌دار باستان، ماهیت مذهبی آنهاست. این موضوع در مورد بابل،‌ مصر، هند، ایران و ممالک آمریکایی به یکسان صدق می‌کند. مضمون آموزش‌های آنها یکی بود. اطاعت مردم از نظام موجود، ترساندن آنان از خدایان خشمگین که هرلحظه آماده‌اند آنان را در زمان حیات یا پس از مرگ مجازات کنند. در بسیاری از ادیان باستانی، آموزش‌هایی بود درباره‌ی جهنم، هم‌چون جزای الهی برای کسانی که از نظم و مقررات حاکم نافرمانی کنند و بهشت هم‌چون جزای الهی برای کسانی که رنج و عذاب دنیوی را تحمل نمایند. کاهنان با همه وسایل می‌کوشیدند توده را متقاعد کنند که تسلط طبقات ثروتمند قدرتی است خدادادی. این موضوع به ویژه در مورد مقام خدایی دادن به قدرت و شخص فرمانروا در دولت‌های برده‌داری گوناگون دیده می‌شد. استقرار فرمانروایی یکتا در زمین از راه تداعی معانی سبب به وجود آمدن آموزش مذهبی مربوط به وجود شاه خدایان گشت. این گذار تدریجی از پلی‌تئیسم (اعتقاد به وجود خدایان چندگانه) به مونوئیسم (اعتقاد به خدای یگانه) را می‌توان به درجات و اشکال گوناگون در اکثر کشورهای برده‌دار باستان دید.
یکی از ویژگی‌های ایدئولوژی دولت‌های برده‌دار باستان، ماهیت مذهبی آن‌هاست. این موضوع در مورد بابل،‌ مصر، هند، ایران و ممالک آمریکایی به یکسان صدق می‌کند. مضمون آموزش‌های آن‌ها یکی بود. اطاعت مردم از نظام موجود، ترساندن آنان از خدایان خشمگین که هرلحظه آماده‌اند آنان را در زمان حیات یا پس از مرگ مجازات کنند. در بسیاری از ادیان باستانی، آموزش‌هایی بود درباره‌ی جهنم، هم‌چون جزای الهی برای کسانی که از نظم و مقررات حاکم نافرمانی کنند و بهشت هم‌چون جزای الهی برای کسانی که رنج و عذاب دنیوی را تحمل نمایند. کاهنان با همه وسایل می‌کوشیدند توده را متقاعد کنند که تسلط طبقات ثروتمند قدرتی است خدادادی. این موضوع به ویژه در مورد مقام خدایی دادن به قدرت و شخص فرمانروا در دولت‌های برده‌داری گوناگون دیده می‌شد. استقرار فرمانروایی یکتا در زمین از راه تداعی معانی سبب به وجود آمدن آموزش مذهبی مربوط به وجود شاه خدایان گشت. این گذار تدریجی از پلی‌تئیسم (اعتقاد به وجود خدایان چندگانه) به مونوئیسم (اعتقاد به خدای یگانه) را می‌توان به درجات و اشکال گوناگون در اکثر کشورهای برده‌دار باستان دید.


=== دولت‌های برده‌دار آسیا و آفریقا ===
=== دولت‌های برده‌دار آسیا و آفریقا ===
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


==== هند باستان ====
==== هند باستان ====
در ۲ تا ۳ هزار سال پیش از میلاد،‌ تمدن پیشرفته‌ای در شبه جزیره هند وجود داشته است. در آغاز نخستین هزاره پیش از میلاد، از میان اتحادیه‌های قبیله‌ای متعدد، نخستین دولت‌های برده‌داری هند به وجود آمدند. بردگی در هند رواج داشت اما ویژگی‌های خود را دارا بود. البته در آن‌جا نیز منبع اصلی بردگان تازه، جنگ و اشکال گوناگون به بردگی کشیدن آزادگان تهی‌دست وام‌دار بود. برده را دارایی دوپا و احشام را دارایی چهارپا می‌دانستند. اکثریت بردگان زن بودند و فرزندان آنها نیز به تملک اربابان درمی‌آمدند.
در ۲ تا ۳ هزار سال پیش از میلاد،‌ تمدن پیشرفته‌ای در شبه جزیره هند وجود داشته است. در آغاز نخستین هزاره پیش از میلاد، از میان اتحادیه‌های قبیله‌ای متعدد، نخستین دولت‌های برده‌داری هند به وجود آمدند. بردگی در هند رواج داشت اما ویژگی‌های خود را دارا بود. البته در آن‌جا نیز منبع اصلی بردگان تازه، جنگ و اشکال گوناگون به بردگی کشیدن آزادگان تهی‌دست وام‌دار بود. برده را دارایی دوپا و احشام را دارایی چهارپا می‌دانستند. اکثریت بردگان زن بودند و فرزندان آن‌ها نیز به تملک اربابان درمی‌آمدند.


کندی تکامل دولت برده‌داری هند بر اثر پایداری بیش از معمول جماعت‌های اشتراکی روستایی بود. این جماعت‌ها یکی از اشکال سازمان اقتصادی-اجتماعی ساکنان آزاد آن کشور به شمار می‌رفتند.
کندی تکامل دولت برده‌داری هند بر اثر پایداری بیش از معمول جماعت‌های اشتراکی روستایی بود. این جماعت‌ها یکی از اشکال سازمان اقتصادی-اجتماعی ساکنان آزاد آن کشور به شمار می‌رفتند.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
روابط فئودالی تولید از بطن صورت‌بندی برده‌داری بیرون آمد، هم‌چنان که روابط برده‌داری در چارچوب نظام اشتراکی نخستین شکل گرفته بود. ظهور کولون‌ها نشانه وقوع بحران در شیوه تولید برده‌داری بود.
روابط فئودالی تولید از بطن صورت‌بندی برده‌داری بیرون آمد، هم‌چنان که روابط برده‌داری در چارچوب نظام اشتراکی نخستین شکل گرفته بود. ظهور کولون‌ها نشانه وقوع بحران در شیوه تولید برده‌داری بود.


املاک دهقانان کوچک و آزاد جذب املاک بزرگ گشت. املاک بزرگی که در آن از کار برده‌وار و کولونی استفاده می‌شد، به صورت الگوی املاک فئودالی آینده درآمد. زمین‌داران ثروتمند و کولون‌ها و بردگانی که در زمین‌های آنها کار می‌کردند، همگان می‌توانستند نیازهای خود را با محصول املاک مزبور برآورده سازند. اقتصاد، خصلتی انفرادی و طبیعی داشت ولی عناصر شیوه تولید فئودالی جدید دورنمایی برای شکفتگی آزاد نداشت، چون رشد آنها با مانع روابط برده‌داری حاکم روبرو بود.
املاک دهقانان کوچک و آزاد جذب املاک بزرگ گشت. املاک بزرگی که در آن از کار برده‌وار و کولونی استفاده می‌شد، به صورت الگوی املاک فئودالی آینده درآمد. زمین‌داران ثروتمند و کولون‌ها و بردگانی که در زمین‌های آن‌ها کار می‌کردند، همگان می‌توانستند نیازهای خود را با محصول املاک مزبور برآورده سازند. اقتصاد، خصلتی انفرادی و طبیعی داشت ولی عناصر شیوه تولید فئودالی جدید دورنمایی برای شکفتگی آزاد نداشت، چون رشد آن‌ها با مانع روابط برده‌داری حاکم روبرو بود.


این عناصر به خودی خود نمی‌توانست موانع شیوه تولید موجود را از میان بردارد. یک دگرگونی انقلابی برای نابودی صورت‌بندی برده‌داری، دولت و ساخت اجتماعی آن که از تکامل روابط فئودالی جلوگیری می‌کرد، لازم بود.
این عناصر به خودی خود نمی‌توانست موانع شیوه تولید موجود را از میان بردارد. یک دگرگونی انقلابی برای نابودی صورت‌بندی برده‌داری، دولت و ساخت اجتماعی آن که از تکامل روابط فئودالی جلوگیری می‌کرد، لازم بود.
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:


==== مبارزه ضدفئودالی دهقانان در دوره متقدم قرون وسطی ====
==== مبارزه ضدفئودالی دهقانان در دوره متقدم قرون وسطی ====
برده ساختن عمومی دهقانان آزاد در جریان یک مبارزه طبقاتی شدید صورت گرفت. اشکال مبارزه متنوع بود. از فرار دهقانان گرفته تا شورش مسلحانه آنها. مبارزه طبقاتی دهقانان، اربابان را مجبور می‌کرد میزان مالیات را تثبیت کند و حاکمیت خودکامانه آنها را محدود سازد.
برده ساختن عمومی دهقانان آزاد در جریان یک مبارزه طبقاتی شدید صورت گرفت. اشکال مبارزه متنوع بود. از فرار دهقانان گرفته تا شورش مسلحانه آن‌ها. مبارزه طبقاتی دهقانان، اربابان را مجبور می‌کرد میزان مالیات را تثبیت کند و حاکمیت خودکامانه آن‌ها را محدود سازد.


=== تفاوت جامعه برده‌داری و جامعه فئودالی ===
=== تفاوت جامعه برده‌داری و جامعه فئودالی ===
در نظام فئودالی روابط تولیدی براساس مالکیت کامل زمین و مالکیت جزیی بر دهقانان قرار داشت. دهقان از خود خانه، ابزارهای خیلی ساده و گاو داشت. ولی او زمین نداشت. شاهان و روحانیون زمین‌داران بودند. اربابان فئودال بهترین زمین‌ها را برای خود نگه می‌داشتند و بقیه را به صورت قطعات کوچک با شرایط ظالمانه به دهقانان اجاره می‌دادند. طبقه‌های اصلی جامعه فئودالی دهقانان و ملاکین بودند. دهقانان علاقه‌ای به کار کردن برای ملاکین نداشتند. آنها پی‌درپی شورش می‌کردند و علیه ملاکین و دولت فئودالی دست به جنگ می‌زدند.
در نظام فئودالی روابط تولیدی براساس مالکیت کامل زمین و مالکیت جزیی بر دهقانان قرار داشت. دهقان از خود خانه، ابزارهای خیلی ساده و گاو داشت. ولی او زمین نداشت. شاهان و روحانیون زمین‌داران بودند. اربابان فئودال بهترین زمین‌ها را برای خود نگه می‌داشتند و بقیه را به صورت قطعات کوچک با شرایط ظالمانه به دهقانان اجاره می‌دادند. طبقه‌های اصلی جامعه فئودالی دهقانان و ملاکین بودند. دهقانان علاقه‌ای به کار کردن برای ملاکین نداشتند. آن‌ها پی‌درپی شورش می‌کردند و علیه ملاکین و دولت فئودالی دست به جنگ می‌زدند.


== مرحله متکامل فئودالیسم ==
== مرحله متکامل فئودالیسم ==
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:


=== آزادی‌های دهقانان از وابستگی شخصی ===
=== آزادی‌های دهقانان از وابستگی شخصی ===
در اقامت‌گاه‌های تازه، دهقانان که معمولا وابسته به زمین بودند، رفته رفته خود را از قیود فئودالی رها نمودند. زیرا پادشاه و ارباب فئودال محلی نیز علاقه‌مند بودند که پیشه‌وران و نیروی کارگر آماده‌ای در جوار خود داشته باشند. دهقانانی که پس‌اندازی داشتند آزادی خود را می‌خریدند. آنها که نداشتند به علل گوناگون از پرداخت بهره خودداری می‌کردند و به روستاها نزد اربابشان باز نمی‌گشتند. ارباب نیز چاره‌ای جز تسلیم نداشت. در نتیجه آنها آزادی خود را به دست می‌آوردند.
در اقامت‌گاه‌های تازه، دهقانان که معمولا وابسته به زمین بودند، رفته رفته خود را از قیود فئودالی رها نمودند. زیرا پادشاه و ارباب فئودال محلی نیز علاقه‌مند بودند که پیشه‌وران و نیروی کارگر آماده‌ای در جوار خود داشته باشند. دهقانانی که پس‌اندازی داشتند آزادی خود را می‌خریدند. آن‌ها که نداشتند به علل گوناگون از پرداخت بهره خودداری می‌کردند و به روستاها نزد اربابشان باز نمی‌گشتند. ارباب نیز چاره‌ای جز تسلیم نداشت. در نتیجه آن‌ها آزادی خود را به دست می‌آوردند.


=== مبارزه شهرها علیه ارباب‌فئودال ===
=== مبارزه شهرها علیه ارباب‌فئودال ===
شهرهای قرون وسطی در اراضی تحت تملک ارباب‌فئودال واقع شده بود و زیر سلطه آنها قرار داشت. در مبارزه برای تثبیت حقوق جماعت‌های شهری، تمامی اهالی علیه ارباب‌فئودال به پا می‌خواستند. نتیجه این مبارزه، ساخت سیاسی شهر و وابستگی بیشتر آن را به ارباب‌فئودال تعیین می‌کرد. تقاضای جماعت‌ها از حق وصول مالیات گرفته تا خودمختاری کامل بود.
شهرهای قرون وسطی در اراضی تحت تملک ارباب‌فئودال واقع شده بود و زیر سلطه آن‌ها قرار داشت. در مبارزه برای تثبیت حقوق جماعت‌های شهری، تمامی اهالی علیه ارباب‌فئودال به پا می‌خواستند. نتیجه این مبارزه، ساخت سیاسی شهر و وابستگی بیشتر آن را به ارباب‌فئودال تعیین می‌کرد. تقاضای جماعت‌ها از حق وصول مالیات گرفته تا خودمختاری کامل بود.


=== روابط پول-کالایی و تبدیل به شکل بهره مالکانه ===
=== روابط پول-کالایی و تبدیل به شکل بهره مالکانه ===
افزایش تولید برای بازار آثار خود را بر تکامل روابط ارضی برجا گذارد. نقش بهره‌ی کاری با بیگاری کاهش یافت. در قرن سیزدهم بهره‌ی مالکانه جنسی و به ویژه نقدی در اکثر ممالک اروپایی متداول گشت. در طی دوره متقدم قرون وسطی، مالیات نقدی رویدادی اتفاقی بود ولی در این زمان دریافت و اندوختن پول هدف اصلی ارباب‌فئودال بود. تعویض بهره‌ی کاری (بیگاری) با بهره‌ی پولی و مالیات جنسی تسلط یافت. دهقانان مجبور بودند محصولات کار خود را در بازار بفروشند.
افزایش تولید برای بازار آثار خود را بر تکامل روابط ارضی برجا گذارد. نقش بهره‌ی کاری با بیگاری کاهش یافت. در قرن سیزدهم بهره‌ی مالکانه جنسی و به ویژه نقدی در اکثر ممالک اروپایی متداول گشت. در طی دوره متقدم قرون وسطی، مالیات نقدی رویدادی اتفاقی بود ولی در این زمان دریافت و اندوختن پول هدف اصلی ارباب‌فئودال بود. تعویض بهره‌ی کاری (بیگاری) با بهره‌ی پولی و مالیات جنسی تسلط یافت. دهقانان مجبور بودند محصولات کار خود را در بازار بفروشند.


در کوشش برای افزایش مبلغ بهره نقدی، ارباب‌فئودال به دهقانان خود آزادی اقتصادی محدودی اعطا نمودند. بدین گونه وابستگی شخصی دهقانان تا آن‌جا که به ارباب‌فئودال مربوط بود، اهمیت سابق خود را از دست داد. او سودمند می‌دید به جای دریافت مالیات سالانه به خاطر وابستگی، مبلغ گزافی یک‌جا از دهقانان دریافت کند. تاوان آن چنان سنگین بود که دهقانان غالبا نمی‌توانستند آزادی خود را بخرند. آنها علیه چنین آزادشدنی معترض بودند و ارباب‌فئودال برای واداشتن آنها به آزادکردن خود بارها به فشار مسلحانه متوسل شدند.
در کوشش برای افزایش مبلغ بهره نقدی، ارباب‌فئودال به دهقانان خود آزادی اقتصادی محدودی اعطا نمودند. بدین گونه وابستگی شخصی دهقانان تا آن‌جا که به ارباب‌فئودال مربوط بود، اهمیت سابق خود را از دست داد. او سودمند می‌دید به جای دریافت مالیات سالانه به خاطر وابستگی، مبلغ گزافی یک‌جا از دهقانان دریافت کند. تاوان آن چنان سنگین بود که دهقانان غالبا نمی‌توانستند آزادی خود را بخرند. آن‌ها علیه چنین آزادشدنی معترض بودند و ارباب‌فئودال برای واداشتن آن‌ها به آزادکردن خود بارها به فشار مسلحانه متوسل شدند.


=== جنگ‌های صلیبی (کوچ‌نشینی نظامی) در مدیترانه شرقی ===
=== جنگ‌های صلیبی (کوچ‌نشینی نظامی) در مدیترانه شرقی ===
خط ۲۸۵: خط ۲۸۵:
=== انقلاب صعنتی ===
=== انقلاب صعنتی ===
[[پرونده:انقلاب صنعتی.JPG|جایگزین=تکامل اجتماعی|بندانگشتی|317x317پیکسل|انقلاب صنعتی]]
[[پرونده:انقلاب صنعتی.JPG|جایگزین=تکامل اجتماعی|بندانگشتی|317x317پیکسل|انقلاب صنعتی]]
انقلاب بورژوایی در قاره اروپا به سقوط فئودالیسم در عده‌ای از کشورها انجامید. موانع فئودالی روابط تولید سرمایه‌داری از میان برداشته شد و راه تکامل سریع آنها هموار گشت. تکامل صنعت، کار با ماشین را جایگزین کار دستی که در مانوفاکتوری‌ها تسلط داشت،‌ ساخت. گذار از مرحله مانوفاکتوری (که نیروی محرک آن بازوی کارگر بود) به مرحله صنعت ماشینی، به انقلاب صنعتی مرسوم شده است. در این مورد واژه انقلاب از این لحاظ به کار برده می‌شود که تاثیر جانشینی کار با ماشین در تکامل روابط اقتصادی-اجتماعی آن زمان چنان بود که می‌توان گفت تا اندازه معینی سرنوشت سرمایه‌داری را تعیین نمود.
انقلاب بورژوایی در قاره اروپا به سقوط فئودالیسم در عده‌ای از کشورها انجامید. موانع فئودالی روابط تولید سرمایه‌داری از میان برداشته شد و راه تکامل سریع آن‌ها هموار گشت. تکامل صنعت، کار با ماشین را جایگزین کار دستی که در مانوفاکتوری‌ها تسلط داشت،‌ ساخت. گذار از مرحله مانوفاکتوری (که نیروی محرک آن بازوی کارگر بود) به مرحله صنعت ماشینی، به انقلاب صنعتی مرسوم شده است. در این مورد واژه انقلاب از این لحاظ به کار برده می‌شود که تاثیر جانشینی کار با ماشین در تکامل روابط اقتصادی-اجتماعی آن زمان چنان بود که می‌توان گفت تا اندازه معینی سرنوشت سرمایه‌داری را تعیین نمود.


==== مشخصات انقلاب صنعتی در کشورهای دیگر ====
==== مشخصات انقلاب صنعتی در کشورهای دیگر ====
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:


==== نتایج اجتماعی انقلاب صنعتی ====
==== نتایج اجتماعی انقلاب صنعتی ====
ماشین، پایه مادی و فنی انقلاب صنعتی محسوب می‌شد. ولی انقلاب صنعتی فقط محدود به تغییرات فنی در صنعت نبود. اگرچه تغییرات فنی، خود واجد اهمیت بسیاری در افزایش کار و کاهش هزینه تولید داشت. نتیجه مستقیم گذار به تولید ماشین پیدایش انبوهی از کارگران صنعتی، تشکیل سریع پرولتاریا هم‌چون یک طبقه و از میان رفتن دهقانان یا کاهش آنها بود. پیشرفت شیوه سرمایه‌داری تولید توام با تشدید بهره‌کشی از زحمت‌کشان بود. کارگران به زائده‌ای از ماشین تبدیل شدند.
ماشین، پایه مادی و فنی انقلاب صنعتی محسوب می‌شد. ولی انقلاب صنعتی فقط محدود به تغییرات فنی در صنعت نبود. اگرچه تغییرات فنی، خود واجد اهمیت بسیاری در افزایش کار و کاهش هزینه تولید داشت. نتیجه مستقیم گذار به تولید ماشین پیدایش انبوهی از کارگران صنعتی، تشکیل سریع پرولتاریا هم‌چون یک طبقه و از میان رفتن دهقانان یا کاهش آن‌ها بود. پیشرفت شیوه سرمایه‌داری تولید توام با تشدید بهره‌کشی از زحمت‌کشان بود. کارگران به زائده‌ای از ماشین تبدیل شدند.


ظهور پرولتاریای صنعتی مهم‌ترین بهره‌ی اجتماعی انقلاب صنعتی به شمار می‌آید. کار مشترک در کارخانه‌های صنعتی بزرگ به تشکل و گردآمدن انبوهی از کارگران در یک‌جا و ایجاد همبستگی طبقاتی میان آنها انجامید. انقلاب صنعتی موازنه نیروها را در داخل طبقه بورژوازی بهم زد. بورژوازی صنعتی بر بورژوازی تجاری تفوق یافت.
ظهور پرولتاریای صنعتی مهم‌ترین بهره‌ی اجتماعی انقلاب صنعتی به شمار می‌آید. کار مشترک در کارخانه‌های صنعتی بزرگ به تشکل و گردآمدن انبوهی از کارگران در یک‌جا و ایجاد همبستگی طبقاتی میان آن‌ها انجامید. انقلاب صنعتی موازنه نیروها را در داخل طبقه بورژوازی بهم زد. بورژوازی صنعتی بر بورژوازی تجاری تفوق یافت.


=== ویژگی‌های سیستم سرمایه‌داری ===
=== ویژگی‌های سیستم سرمایه‌داری ===
خط ۳۲۴: خط ۳۲۴:


== امپریالیسم ==
== امپریالیسم ==
برای مدتی طولانی هر بورژوا برای خود دارای یک موسسه بود و به مسئولیت خود عمل می‌کرد. کالاهای معینی را تولید می‌کرد و در بازار می‌فروخت. سرمایه‌دارانی که کالاهایشان شبیه یکدیگر بود،‌ باهم رقابت می‌کردند. در جریان این مبارزه،‌ بسیاری از بورژواها ورشکست شدند. موسسات آنها در معرض حراج گذاشته شد و به دست سرمایه‌داران بزرگتر افتاد. به تدریج صدها و هزاران مالک کوچک و تمرکز ثروت در دست چند سرمایه‌دار افتاد که به آن تراکم تولید می‌گویند.
برای مدتی طولانی هر بورژوا برای خود دارای یک موسسه بود و به مسئولیت خود عمل می‌کرد. کالاهای معینی را تولید می‌کرد و در بازار می‌فروخت. سرمایه‌دارانی که کالاهایشان شبیه یکدیگر بود،‌ باهم رقابت می‌کردند. در جریان این مبارزه،‌ بسیاری از بورژواها ورشکست شدند. موسسات آن‌ها در معرض حراج گذاشته شد و به دست سرمایه‌داران بزرگتر افتاد. به تدریج صدها و هزاران مالک کوچک و تمرکز ثروت در دست چند سرمایه‌دار افتاد که به آن تراکم تولید می‌گویند.


اتحاد سرمایه‌داران در انحصارات، فرصت‌هایی به مراتب بهتر برای غارت مردم و کسب سودهای بیشتر در اختیار آنها می‌گذارد. آنها برای پایین نگه‌داشتن دست‌مزد کارگران، بالابردن قیمت کالاها و سرکوب جنبش‌های پرولتاریا متحد می‌شوند.
اتحاد سرمایه‌داران در انحصارات، فرصت‌هایی به مراتب بهتر برای غارت مردم و کسب سودهای بیشتر در اختیار آن‌ها می‌گذارد. آن‌ها برای پایین نگه‌داشتن دست‌مزد کارگران، بالابردن قیمت کالاها و سرکوب جنبش‌های پرولتاریا متحد می‌شوند.


=== تراکم تولید و انحصارها ===
=== تراکم تولید و انحصارها ===
خط ۳۴۸: خط ۳۴۸:
# تشکیل گروه‌بندی‌های انحصاری بین‌المللی سرمایه‌داران که جهان را میان خود تقسیم می‌کنند.
# تشکیل گروه‌بندی‌های انحصاری بین‌المللی سرمایه‌داران که جهان را میان خود تقسیم می‌کنند.
# پایان تقسیم ارضی جهان میان بزرگ‌ترین دوَل سرمایه‌داری.
# پایان تقسیم ارضی جهان میان بزرگ‌ترین دوَل سرمایه‌داری.
هابسون می‌گوید:<blockquote>«امپریالیسم کشمکشی است برای به دست آوردن تسلط سیاسی و اقتصادی بر مناطقی از جهان که نژادهای پایین‌مرتبه در آنها سکنی دارند. ریشه‌ی اقتصادی آن، نیاز کشورهای پیشرفته سرمایه‌دار به یافتن بازارهایی برای کالاها و سرمایه‌‌ای است که در داخل ایجاد شده اما تقاضای کافی برای آن در داخل وجود ندارد. امپریالیسم با برانگیختن سنن ملی‌گرایی و نظامی‌گری توانسته است بر شهوت مال‌اندوزی و تسلط زورمندانه، که در قرن‌های نخست اساس تلاشی حیوانی برای بقا در بین ملت‌ها بوده است، متکی باشد.»</blockquote>لنین می‌گوید که امپریالیسم بالاترین و آخرین مرحله در تکامل سرمایه‌داری و آستانه‌ی انقلاب سوسیالیستی است.
هابسون می‌گوید:<blockquote>«امپریالیسم کشمکشی است برای به دست آوردن تسلط سیاسی و اقتصادی بر مناطقی از جهان که نژادهای پایین‌مرتبه در آن‌ها سکنی دارند. ریشه‌ی اقتصادی آن، نیاز کشورهای پیشرفته سرمایه‌دار به یافتن بازارهایی برای کالاها و سرمایه‌‌ای است که در داخل ایجاد شده اما تقاضای کافی برای آن در داخل وجود ندارد. امپریالیسم با برانگیختن سنن ملی‌گرایی و نظامی‌گری توانسته است بر شهوت مال‌اندوزی و تسلط زورمندانه، که در قرن‌های نخست اساس تلاشی حیوانی برای بقا در بین ملت‌ها بوده است، متکی باشد.»</blockquote>لنین می‌گوید که امپریالیسم بالاترین و آخرین مرحله در تکامل سرمایه‌داری و آستانه‌ی انقلاب سوسیالیستی است.


== قانونمندی در روندهای اجتماعی ==
== قانونمندی در روندهای اجتماعی ==
تا نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم میلادی، عملکرد جامعه، پیچیده و غیرقابل فهم به نظر می‌رسید. مردم گمان می‌کردند که نیروهای اجتماعی کور، باعث و بانی تغییر هستند. گرچه بسیاری از متفکران درباره قوانین تاریخی حرف می‌زدند اما هیچ نظر علمی درباره جامعه وجود نداشت. اما در نیمه سده نوزدهم بود که یک تئوری علمی درباره جامعه پدید آمد. کارل مارکس و فردریک انگلس اولین کسانی بودند که به نقش طبقه کارگر در تاریخ پی بردند. آنها ثابت کردند که جامعه برطبق قوانین عینی، یعنی مستقل از اراده‌ی انسان‌ها تکامل می‌یابد. این بدان معناست که علیرغم خصلت به ظاهر تصادفی آنها، پدیده‌های اجتماعی با هم بستگی نزدیک دارند و به ترتیب دقیق دنبال هم می‌آیند. بنابراین، تغییرات در شکل‌بندی‌های اجتماعی-اقتصادی برطبق قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی صورت می‌گیرد. ابتدا سیستم اشتراکی نخستین وجود داشت. سپس جامعه‌ی برده‌داری پدید آمد. به دنبال آن سیستم فئودالی و بعد سرمایه‌داری پدیدار گردید. این قوانین کلیه‌ی حوزه‌های زندگی (اقتصادی، سیاسی و معنوی) را تحت تاثیر قرار می‌دهند. بین تولید و مصرف،‌ بین سطح پیشرفت فنی و بارآوری کار پیوستگی نزدیک وجود دارد. اندنشه مارکسیسم بر این باور است که سوسیالیسم ناگزیر جانشین سیستم سرمایه‌داری خواهد شد.
تا نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم میلادی، عملکرد جامعه، پیچیده و غیرقابل فهم به نظر می‌رسید. مردم گمان می‌کردند که نیروهای اجتماعی کور، باعث و بانی تغییر هستند. گرچه بسیاری از متفکران درباره قوانین تاریخی حرف می‌زدند اما هیچ نظر علمی درباره جامعه وجود نداشت. اما در نیمه سده نوزدهم بود که یک تئوری علمی درباره جامعه پدید آمد. کارل مارکس و فردریک انگلس اولین کسانی بودند که به نقش طبقه کارگر در تاریخ پی بردند. آن‌ها ثابت کردند که جامعه برطبق قوانین عینی، یعنی مستقل از اراده‌ی انسان‌ها تکامل می‌یابد. این بدان معناست که علیرغم خصلت به ظاهر تصادفی آن‌ها، پدیده‌های اجتماعی با هم بستگی نزدیک دارند و به ترتیب دقیق دنبال هم می‌آیند. بنابراین، تغییرات در شکل‌بندی‌های اجتماعی-اقتصادی برطبق قوانین حاکم بر تکامل اجتماعی صورت می‌گیرد. ابتدا سیستم اشتراکی نخستین وجود داشت. سپس جامعه‌ی برده‌داری پدید آمد. به دنبال آن سیستم فئودالی و بعد سرمایه‌داری پدیدار گردید. این قوانین کلیه‌ی حوزه‌های زندگی (اقتصادی، سیاسی و معنوی) را تحت تاثیر قرار می‌دهند. بین تولید و مصرف،‌ بین سطح پیشرفت فنی و بارآوری کار پیوستگی نزدیک وجود دارد. اندنشه مارکسیسم بر این باور است که سوسیالیسم ناگزیر جانشین سیستم سرمایه‌داری خواهد شد.


می‌توان نتیجه گرفت که:
می‌توان نتیجه گرفت که:
* نیروهای اصلی جامعه، یعنی سازندگان تاریخ، مردم هستند. آنها اسباب کار می‌سازند، همه‌ی انواع ثروت مادی را تولید می‌کنند، رسوم کهنه اجتماعی را از میان برمی‌دارند و بدین وسیله تکامل وجه تولید و جامعه را به طور کلی تضمین می‌کنند.
* نیروهای اصلی جامعه، یعنی سازندگان تاریخ، مردم هستند. آن‌ها اسباب کار می‌سازند، همه‌ی انواع ثروت مادی را تولید می‌کنند، رسوم کهنه اجتماعی را از میان برمی‌دارند و بدین وسیله تکامل وجه تولید و جامعه را به طور کلی تضمین می‌کنند.
* برای تغییر زندگی اجتماعی،‌ نخست باید شالوده مادی جامعه، یعنی روابط اقتصادی یا تولیدی بین مردم را دگرگون کرد.
* برای تغییر زندگی اجتماعی،‌ نخست باید شالوده مادی جامعه، یعنی روابط اقتصادی یا تولیدی بین مردم را دگرگون کرد.


=== جبر تاریخ، شرایط عینی و ذهنی ===
=== جبر تاریخ، شرایط عینی و ذهنی ===
درک غیردیالکتیکی از جبر تاریخ (که درست نقطه مقابل نفی هرگونه قانونمندی در تاریخ است) توده‌ی مردم را خلع سلاح و نقش مبارزه و فعالیت زحمت‌کشان را نفی می‌کند. تفاوت اجتماع با طبیعت در این است که قوانین اجتماعی توسط انسان‌ها و با فعالیت هرچه آگاهانه‌تر آنها تحقق می‌پذیرد. عمل قوانین اجتماعی، خودبه‌خودی و جدا از انسان‌ها نیست، زیرا که اجتماع مرکب از انسان‌هاست، و کار و پراتیک و فعالیت و مبارزه انسان‌ها است که روندهای اجتماعی را به وجود می‌آورد. در این‌جاست که برخلاف روندهای طبیعت، عامل ذهنی نقش پیدا می‌کند. روندهای اجتماعی به نحوی دیالکتیکی دارای دو جنبه عینی و ذهنی هستند. کلید درک رشد جامعه و تفاوت آن با طبیعت، کلید درک تفاوت قوانین هستی طبیعی و قوانین هستی اجتماعی، عبارت است از درک درست دیالکتیکی عمل و عکس‌العمل متقابل بین عامل تعیین‌کننده‌ی عینی و عامل ذهنی.
درک غیردیالکتیکی از جبر تاریخ (که درست نقطه مقابل نفی هرگونه قانونمندی در تاریخ است) توده‌ی مردم را خلع سلاح و نقش مبارزه و فعالیت زحمت‌کشان را نفی می‌کند. تفاوت اجتماع با طبیعت در این است که قوانین اجتماعی توسط انسان‌ها و با فعالیت هرچه آگاهانه‌تر آن‌ها تحقق می‌پذیرد. عمل قوانین اجتماعی، خودبه‌خودی و جدا از انسان‌ها نیست، زیرا که اجتماع مرکب از انسان‌هاست، و کار و پراتیک و فعالیت و مبارزه انسان‌ها است که روندهای اجتماعی را به وجود می‌آورد. در این‌جاست که برخلاف روندهای طبیعت، عامل ذهنی نقش پیدا می‌کند. روندهای اجتماعی به نحوی دیالکتیکی دارای دو جنبه عینی و ذهنی هستند. کلید درک رشد جامعه و تفاوت آن با طبیعت، کلید درک تفاوت قوانین هستی طبیعی و قوانین هستی اجتماعی، عبارت است از درک درست دیالکتیکی عمل و عکس‌العمل متقابل بین عامل تعیین‌کننده‌ی عینی و عامل ذهنی.


قوانین عینی جامعه خودبه‌خودی عمل نمی‌کنند و عمل آنها و پیشرفت جامعه، مستلزم شرکت فعال انسان است. هرچه جامعه تکامل‌یافته‌تر باشد، بیشتر فعالیت ایدئولوژیک آگاهانه و مبارزه انقلابی طبقات مترقی را ایجاب می‌کند.
قوانین عینی جامعه خودبه‌خودی عمل نمی‌کنند و عمل آن‌ها و پیشرفت جامعه، مستلزم شرکت فعال انسان است. هرچه جامعه تکامل‌یافته‌تر باشد، بیشتر فعالیت ایدئولوژیک آگاهانه و مبارزه انقلابی طبقات مترقی را ایجاب می‌کند.


تفاوت طبقه فی نفسه یعنی طبقه در خود، با طبقه لنفسه یعنی طبقه برای خود، در همین جا روشن می‌شود. تا وقتی که یک طبقه محروم، به‌طور بسته، در خودش و توی خودش است، هنوز به بلوغ شایسته برای غلبه بر طبقه حاکم و ستمگر نرسیده است. مگر این‌که بتواند حزب سیاسی خود را هم تشکیل بدهد. نتیجه این‌که، حرکت خودجوش و خودانگیخته و شرایط عینی برای انقلاب، البته مبنای لازم و ضروری است. اما برای این‌که به هدف برسد نیازمند تشکل و سازمان یافتگی و هدایت و رهبری است. این همان شرط کافی و همان عنصر ذهنی مکمل است. شرایطِ عینی را تکمیل و بارور می‌کند.
تفاوت طبقه فی نفسه یعنی طبقه در خود، با طبقه لنفسه یعنی طبقه برای خود، در همین جا روشن می‌شود. تا وقتی که یک طبقه محروم، به‌طور بسته، در خودش و توی خودش است، هنوز به بلوغ شایسته برای غلبه بر طبقه حاکم و ستمگر نرسیده است. مگر این‌که بتواند حزب سیاسی خود را هم تشکیل بدهد. نتیجه این‌که، حرکت خودجوش و خودانگیخته و شرایط عینی برای انقلاب، البته مبنای لازم و ضروری است. اما برای این‌که به هدف برسد نیازمند تشکل و سازمان یافتگی و هدایت و رهبری است. این همان شرط کافی و همان عنصر ذهنی مکمل است. شرایطِ عینی را تکمیل و بارور می‌کند.
۱٬۶۵۱

ویرایش