کاربر:Omid/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

صفحه را خالی کرد
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه را خالی کرد)
برچسب: خالی کردن
 
(۶۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تکامل اجتماعی''' یب


== تشکیل جامعه بشری ==
=== منشا‌ء انسان ===
==== میمون‌های آدم‌نما ====
تقریبا ۳۰ میلیون سال پیش، گله‌های میمون‌های تکامل یافته‌ای به نام پاراپتیکوس (Parapithecus)، اورانگوتان و نیز دریوپتیکوس (Dryopithecus) در جنگل‌های مناطق گرمسیری می‌زیسته‌اند. دریوپتیکوس‌ها اجداد مشترک انسان و میمون‌های آدم‌نمای امروزی بوده‌اند. بعدها باستان‌شناسان، بقایای بسیاری از میمون‌های آدم‌نمای منقرض شده‌ای را یافتند که در تکامل خود حد واسط میان دریوپتیکوس و انسان بودند.<ref>زمینه تکامل اجتماعی، متروپولسکی،‌ ص ۱۰</ref> میمون‌های آدم‌نمای بزرگ،‌ در بالا رفتن از درختان، غالبا وضع قائم به خود می‌گرفتند و استخوان‌بندی مچ دستشان به تدریج با حرکاتی مانند به چنگ‌گرفتن اشیا عادت داشت. بعدها در مناطقی که جنگل‌ها رو به تحلیل رفتند،‌ این گله‌ها مجبور شدند از درختان فرود آمده و زندگی نوینی را روی زمین آغاز کنند. عادت به حرکت قائم و راست ایستادن،‌ به آنان امکان داد از دست‌ها برای برداشتن و جمع‌آوری خوراک، دفاع از خود و ضربه زدن به دشمن، استفاده کنند. بنابر اثبات علوم جدید، اجداد انسان، از میمون‌های کهنی پدید آمده‌اند که به احتمال زیاد،‌ در سرزمین‌های وسیعی که شامل آفریقا، اروپای جنوبی، جنوب و جنوب‌شرقی آسیاست، می‌زیسته‌اند.
==== نقش کار در پیدایش انسان ====
فردریک انگلس، تغییر کیفی‌ای را که در طی پیدایش انسان در فرایند تحول تدریجی جهان حیوانی روی داد، کشف کرده است. وی برای نخستین بار به این حقیقت پی برد که آن‌چه انسان را از دنیای حیوانی متمایز نمود، کار اجتماعی اوست که با کمک ابزار کار مصنوع خود انجام می‌دهد. این خصوصیت انسان که در تکامل او نقش تعیین کننده داشته، نه به طور خودبه‌خودی بلکه در نتیجه یک فراگرد طولانی، در طی قرون متمادی پدید آمد. ساختن حتی ساده‌ترین ابزار، انسان را از جهان حیوانی متمایز می‌سازد، زیرا هیچ حیوانی قادر به فعالیت آگاهانه نیست. هیچ حیوانی توانایی ساختن حتی ساده‌ترین ابزار را ندارد. گذار از کاربرد ابزارهای طبیعی (چماق و سنگ) به ساختن آگاهانه ابزار، بزرگترین جهش در تکامل طبیعی و نشانه گذار میمون آدم‌نما به انسان است.
اجداد انسان در نتیجه تکامل طبیعی، توانایی کارکردن یافتند. کار به نوبه‌ی خود در تکامل انسان و نیز تکامل زیست‌شناسانه او تاثیر گذاشت. در نتیجه‌ی کار مفید انسان، کارکرد اعضای پیشین از اعضای پسین متمایز گشت. اعضای پیشین به انجام وظایف کاری اختصاص یافت و در آنها مهارت، زبردستی و هماهنگی پدید آمد.
==== اندیشه‌ورزی و سخن‌گویی ====
استفاده از ابزارهای طبیعی به میمون‌های آدم‌نمای کهن امکان داد تا گوشت جانوران کوچک و بزرگ را شکار کنند. این رژیم غذایی گوشتی برای بدن و به ویژه مغز، مقادیر زیادی پروتئین و سایر مواد مغذی لازم فراهم آورد و بدین گونه به تکمیل سریع سازمان بدن انسان به طور کلی کمک کرد.کار اولیه انسان‌ها به تدریج از یک کنش غریزی به کنش آگاهانه تغییر یافت. توسعه بیشتر کار نه تنها بر ظرافت دست‌ها افزود، بلکه ذهن انسان را نیز بهبود بخشید و به او توانایی داد تا آگاهانه و هدف‌گیرانه کار کند.
سخن‌گویی شمرده و مقطع در جریان کار پدید آمد. تفکر و شعور انسان از کیفیت اندیشه مجرد برخوردار است. این توانایی انسان برای تفکر مجرد به او امکان داد تا ایده منظومه‌ای از احساس‌های خود را به صورت واژه‌ها بیان کند و به کمک واژه‌ها توانست احساس خود را به افراد دیگر منتقل کند.
== تولید مادی ==
=== نقش تولید ارزش‌های مادی در تکامل جامعه ===
کار آگاهانه انسان و به کارگیری ابزارهای نخستین، سرآغاز تشکیل جامعه بشری بود. انسان به کمک ابزار جدیدش، توانست مواد طبیعی را تغییر داده و برای خود مفیدتر گرداند. انسان از ابزارهای خود برای ساختن پناهگاه استفاده کرد. تولید ارزش‌های مادی شالوده‌ی زندگی جامعه انسانی گشت. با توسعه و تکامل تولید و افزایش تاثیر فعالانه انسان بر طبیعت، وی ودریافت که می‌تواند با خلق ارزش‌های مادی، نیازهای خویش را آسان‌تر برآورده سازد.
=== تولید ارزش‌های مادی ===
==== نیروهای مولد جامعه ====
برای تولید ارزش‌های مادی، باید وسایل کار و مواد یا موضوعات کار که انسان‌ها بر روی آن‌ها عمل کنند وجود داشته باشد. ابزارهای کار همراه با موضوعات کار، وسایل تولید را تشکیل می‌دهند. ولی موضوعات کار و وسایل کار، به خودی خود ارزش‌های مادی ایجاد نمی‌کنند. عامل فعال و موثر در جریان تولید نیروی کار است. این نیرو عبارت است از توانایی انسان برای کار کردن، قدرت جسمی و معنوی او، دانش و مهارتش که توأما او را برای تولید ارزش‌های مادی مستعد ساخته‌اند. این نیروی کار است که آفریننده و عامل محرک وسایل تولید است.
ابزارهای انسان در جریان کار پیوسته تکمیل گردیده‌ و بدین گونه وابستگی او را به نیروهای طبیعی کاهش داده و برتری و تسلطش را بر طبیعت بیشتر می‌سازد. توسعه و تکامل پیوسته ابزار کار، پایه و مهمترین عامل تکامل جامعه انسانی است.
==== مناسبات تولید ====
آدمی به تنهایی قادر به انجام جریان بغرنج و مرکب تولید نیست و نمی‌تواند تمامی ضروریات حیاتی زندگی خود را تولید کند. از این رو، کار فقط می‌تواند خصلتی اجتماعی داشته باشد.  برای شناخت تکامل تاریخی و اقتصادی بشر، باید به روابط و مناسبات اجتماعی که در میان انسان‌ها در جریان تولید ارزش‌های مادی و برای مبادله متقابل فعالیت‌های خویش برقرار می‌گردد نیز بررسی کنیم. مناسبات تولیدی عبارت است از مناسبات اجتماعی مردم در جریان تولید که جز لاینفک تولید مادی است. مناسبات تولید طرز توزیع محصولات تولید شده در جامعه را تعیین می‌کند. مناسبات تولیدی به اراده‌ی انسان‌ها وابسته نیست زیرا آدمیان در انتخاب نیروهای مولد آزاد نیستند. هر نسلی که پا به عرصه وجود می‌گذارد، در مرحله معینی از تکامل نیروهای مولد به دنیا آمده و وارث نیروهای مولدی است که نسل گذشته برای او به ارث گذاشته است. از این رو وی مجبور است از قوانین تکامل طرز تولید متناسب با آن نیروها تبعیت کند تا اینکه این طرز تولید، خود در جریان تکامل بعدی نیروهای مولد تغییر نماید.
== پیدایش نظام اشتراکی آغازین ==
=== تغییر ابزارهای انسان ===
=== مناسبات تولیدی ===
==== گله‌های نخستین ====
==== تقسیم طبیعی کار ====
==== تشکیل نظام طایفه‌ای ====
== مرحله متکامل نظام اشتراکی آغازین ==
=== اختراع ابزارهای جدید ===
=== کشاورزی ===
=== مناسبات تولیدی ===
=== منشاء فرهنگ ===
=== نخستین مفاهیم مذهبی ===
== زوال نظام اشتراکی آغازین ==
=== اختراع ابزارهای فلزی ===
=== تکامل کشاورزی ===
=== دامپروری ===
=== نخستین تقسیم اجتماعی کار ===
=== پدرسالاری ===
=== پیدایش مالکیت خصوصی ===
=== پیدایش برده‌داری ===
=== طبقات ===
== نظام‌های برده‌دار ==
=== نخستین دولت‌های برده‌داری در آسیا و آفریقا ===
=== مناسبات تولیدی در مناسبات برده‌داری ===
=== ستیزه طبقاتی و اهمیت آن ===
=== ایدئولوژی و فرهنگ نظام‌های برده‌داری باستان ===
دولت‌های برده‌دار آسیا و آفریقا
== نظام برده‌داری یونان باستان ==
<references />
۱٬۶۵۱

ویرایش