کاربر:Rah/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
== سرچشمه‌ زاینده رود ==
== سرچشمه‌ زاینده رود ==


زاینده رود از زردکوه بختیاری سرچشمه می‌گیرد.سرچشمه‌ی این رودخانه عمدتا از برف‌هایی که در فصل زمستان در مناطق کوهستانی سلسله جبال زاگرس می‌بارد. اولین سرچشمه‌ی زاینده رود در ارتفاع ۲۲۰ متری قرار دارد و ریزآبه چم و آب‌زری نام دارد.ا به دلیل نزدیکی سرچشمه ی زاینده رود به سرچشمه‌ی کارون،‌ یک تونل به نام کوهرنگ در سال  ۱۳۳۲ توسط دولت [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] ایجاد شد. تونل کوهرنگ با شکافتن کوه کارکنان در دهستان پشتکوه موگویی،‌شهرستان فریدن در ۶۴ کیلومتری جنوب داران ایجاد شد. این تونل با افزودن بر آب زاینده رود بخش‌های زیادی در مناطق مرکزی ایران را آبیاری می‌کرد و  می‌توانست از طغیان‌های رودخانه‌ی پرآب کارون بکاهد.  
زاینده رود از زردکوه بختیاری سرچشمه می‌گیرد.سرچشمه‌ی این رودخانه عمدتا از برف‌هایی است که در فصل زمستان در مناطق کوهستانی سلسله جبال زاگرس می‌بارد. اولین سرچشمه‌ی زاینده رود در ارتفاع ۲۲۰ متری قرار دارد و ریزآبه چم و آب‌زری نام دارد. به دلیل نزدیکی سرچشمه ی زاینده رود به سرچشمه‌ی کارون،‌ یک تونل به نام کوهرنگ در سال  ۱۳۳۲ توسط دولت [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] ایجاد شد. تونل کوهرنگ با شکافتن کوه کارکنان در دهستان پشتکوه موگویی،‌شهرستان فریدن در ۶۴ کیلومتری جنوب داران ایجاد شد. این تونل با افزودن بر آب زاینده رود بخش‌های زیادی در مناطق مرکزی ایران را آبیاری می‌کرد و  می‌توانست از طغیان‌های رودخانه‌ی پرآب کارون بکاهد.اما این پروژه با ایجاد تونل کوهرنگ دو و سپس کوهرنگ سه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] مسیر دیگری را در پیش گرفت که اعتراضات فعالان محیط زیست را برانگیخت.<ref name=":0" />


یکی دیگر از سرچشمه‌های زاینده رود حوضی دایره ای شکل با مساحتی در حدود سیصد زرع  است كه به «چشمه جانان» مشهور است. چشمة ذکر شده در این ناحیه می‌جوشد و به طرف مشرق سرازیر می‌شود. پس از طی سه فرسنگ، به چشمه دیگری به نام «چهل چشمه» می‌رسد. همچنین از سمت شمال این منطقه، یعنی ناحیة فریدن، دو چشمة بزرگ دیگر به نام «خُرِسنگ» و «كودَنگ» با جانانه‌رود الحاق می‌شود. انشعاب دیگری نیز به نام زرین‌رود از طرف جنوب یعنی چهارمحال به این رودخانه اضافه می‌شود. منبع اصلی انشعاب‌ اخیر زیر‌ِ كوهی قرار دارد كه زردكوه نامیده می‌شود.
یکی دیگر از سرچشمه‌های زاینده رود حوضی دایره ای شکل با مساحتی در حدود سیصد زرع  است كه به «چشمه جانان» مشهور است. چشمة ذکر شده در این ناحیه می‌جوشد و به طرف مشرق سرازیر می‌شود. پس از طی سه فرسنگ، به چشمه دیگری به نام «چهل چشمه» می‌رسد. همچنین از سمت شمال این منطقه، یعنی ناحیة فریدن، دو چشمه‌ی بزرگ دیگر به نام «خُرِسنگ» و «كودَنگ» با جانانه‌رود الحاق می‌شود. انشعاب دیگری نیز به نام زرین‌رود از طرف جنوب یعنی چهارمحال به این رودخانه اضافه می‌شود. منبع اصلی انشعاب‌ اخیر زیر‌ِ كوهی قرار دارد كه زردكوه نامیده می‌شود.


اما این پروژه با ایجاد تونل کوهرنگ دو و سپس کوهرنگ سه مسیر دیگری را در پیش گرفت که اعتراضات فعالان محیط زیست را برانگیخت.<ref name=":0" />
== تونل کوهرنگ یک ==
طرح تونل کوهرنگ یک از دوران شاه عباس صفوی مطرح شد. این طرح در آن زمان به برعهده‌ی میرزا طالب فرزن حاتم بیگ اردوبادی گذاشته شد.  این پدر و پسر هر دو وزیر اعظم شاه عباس یکم بودند. میرزا طالب در سال ۱۰۲۹ هجری قمری مصادف با ۹۹۹ شمسی این تلاش را آغاز کرد اما موفق به این کار نشد. در منابعی که از آن زمان باقی مانده است در این رابطه نوشته شده است:<blockquote>«حضرت شاه جنت مکان- شاه عباس یکم- اراده نموده که آن آب را دارالسلطنه ی اصفهان آورده و مضاف زاینده رود گرداند که اهالی آن ملک در خشکسالی، از قلّت تنقیص نکشند و باعث ازدیاد معموری و احداث مزارع و بساتین گردد که اعتمادالدوله(میرزا طالب)، میرفضل الله شهرستانی را که وزیر آن ملک بوده، بدین خدمت مامور گشته و چون کوهی رفیع در میانه واقع است که بدون کندن، اجرای آب ممکن نیست. میرفضل الله، نقب ها در آن کوه کرده، مدتی نقابان و چاه کنان کار کرده اند به جایی رسیده اند که دیگر کندن آن ممکن نبوده، از آن پس مأیوس گشته، دست باز داشته اند. چند سال بود که حضرت اعلی شاهی ظل‌الهی را این اراده در خاطر انور رسوخ داشت. مکررا معماران و مهندسان فرستاده، آنان را تصدیق کردند که اگر بندی به ارتفاع هشتاد ذرع در پیش آب بسته شود که آب به قدر آن بلندی گیرد، محتمل است آب به این طرف ریزد.» <ref>ترکمان،۱۳۷۸: ۹۵/۳. وحید قزوینی، ۱۳۸۳: ۱۹۲</ref></blockquote>در دوران سلطنت شاه عباس دوم نیز محمد بیگ اعتماد الدوله در همین راستا تلاش کرد اما او هم موفق نماند. محمد بیگ با کمک گرفتن از یک مهندس فرانسوی به نام دوژنه (du chenai) تلاش کرد کوه  را با باروت منفجر کند اما ناکام ماند.


ينده رود كه از زردكوه بختياري سرچشمه مي‌گيرد، يكي از مهم‌ترين رودهاي ايران و همچنين پر آب‌ترين رود در حوضة آبريز مركزي ايران نيز به شمار مي‌آيد. حجم متوسط جريان سالانة اين رود به حدود يك ميليارد م<sup>3</sup>  مي‌رسد. آب اين رودخانه عمدتاً از برف‌هايي است كه در فصول سرد سال مي‌بارد.<sup>1</sup> سرچشمة اين رود در ارتفاع 2200 متر، ريزآبه چم‌در و آب‌زري است كه همراه با آب تونل كوهرنگ واقع در كوه «كاركنان» دهستان پشتكوه موگوئي، شهرستان فريدن، در 64 كيلومتري جنوب باختري داران سرچشمه مي‌گيرد. جريان آب زاينده‌رود، پس از عبور از درياچة سد زاينده‌ رود به سوي جنوب سرازير شده و به دهستان چادگان وارد مي‌شود. اين رود پس از طي مسافتي حدود 405 كم و گذر از بسياري از روستاها و شهرهاي استان اصفهان، سرانجام در جنوب كوه‌ سياه، واقع در 123 كيلومتري خاور جنوبي اصفهان و 29 كيلومتري خاور جنوبي شهر «ورزنه» به باتلاق گاوخوني مي‌ريزد.<sup>2</sup> شيب متوسط زاينده‌ رود 3/0 درصد و وسعت حوضة آبگير آن حدود 27100 كمـ است.<sup>3</sup>
جابر انصاری در این مورد می‌نویسد<blockquote>«محمد بیگ به ترغیب یک نفر فرانسوی که داوطلب شده بود خواست نقبی بزند در کوه و به توسط باروت کوه را شکاف دهد، آن هم پس از خرج زیاد به هدفش نائل نگشت»<ref>جابری انصاری، ۱۳۲۱: ۱۰۸</ref> </blockquote>ام در نوشته‌های سانسون، سیاح فرانسوی حقیقت این ماجرا برملا می‌شود و مشخص می شود که مشکل در ناتوانی مهندسان ایرانی و فرانسوی نبوده است. سانسون می‌نویسد که علت عدم موفقیت این طرح شیخ علی خان بود که در زمان رئیس الوزرا بوده است. او دهکده‌ها و روستاهای زیادی در کرمانشاه و همدان داشت که در صورت ایجاد فراوانی و حاصلخیزی در اصفهان او دیگر نمی‌توانست محصولات خود را با قیمت بالا در این مناطق به فروش برساند.<ref>سانسون، ۱۳۷۷: ۱۰۲-۱۰۱</ref>  


دربارة ادامة مسير زاينده رود، گاي لسترنج مي‌نويسد: طبق يك عقيدة عمومي، كه ابن خرداد به در قرن سوم نيز آن را ذكر كرده است، اين رودخانه پس از فرو رفتن در باتلاق گاوخوني، دوباره در شصت فرسخي آن باتلاق در كرمان ظاهر مي‌شود و آن‌گاه به دريا مي‌ريزد؛ امّا لسترنج به نقل از حمدالله مستوفي نيز مي‌گويد كه .<sup>6</sup> عبور زاينده رود در دشت‌هاي حاصلخيز استان كه خود محصول آبرفت اين رود است، موجب رونق كشاورزي و توسعة زندگي شهر در منطقه شده است. شهر پرآوازة اصفهان خود مديون زاينده رود است و عظمت و حيات تاريخي خود را از آن دارد. درياچة سد زاينده رود در شهر چادگان، يكي از مناطق ديدني و از مراكز گردشگري استان و به لحاظ تأمين آب و توليد انرژي برق، داراي اهميت بسياري است. در سال‌هاي اخير انحراف آب از سر شاخه‌هاي كارون از طريق تونل‌هاي انتقال آب كوهرنگ، موجب تقويت ميانگين آب‌دهي اين رود و در نتيجه امكان صدور آب از طريق كانال‌هاي مصنوعي به شهرهاي يزد و كاشان را فراهم كرده است.<sup>7</sup>  <ref>[http://portal.nlai.ir/EI/Wiki%20Pages/%D8%B2%D8%A7%D9%8A%D9%86%D8%AF%D9%87%20%D8%B1%D9%88%D8%AF.aspx زاینده رود]</ref>
با این همه برخی در نوشته‌ی سانسون تشکیک کرده و حرف او را درست نمی‌دانند. به ویژه این که شیخ علی خان هرگز در دربار شاه عباس رئیس الوزراء نبوده است.


از دوران شاه عباس صفوی طرح ایجاد یک کانال برای انتقال بخشی از آب سرچشمه‌ی کارون به زاینده رود مطرح شد.
در هر صورت این طرح یعنی انتقال بخشی از آب سرچشمه‌ی کارون به زاینده رود سرانجام در دولت دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۳۲ خورشیدی برابر با ۱۳۷۲ قمری به تحقق پیوست. جلال الدین همایی در این رابطه قصیده ای نیز سروده است که چنین آغاز می‌شود:
 
چکیده
 
در این مقاله، نگارنده بر آن است که سیر تاریخی انتقال آب تونل کوهرنگ را مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که اقدامات مهم در ایران همواره از سوی وزیران توانا و کاردان بر آمده است و این عمل، چند قرن به طول انجامیده است. کاری را که یک وزیر خردمند آغاز و از انجام آن ناتوان بود، وزیر خردمند دیگری به پایان رساند.
 
'''مقدمه'''
 
یکی از اقدامات وزیران دوره صفویه از عهد شاه عباس یکم تا جانشینانش، مسأله انتقال آب تونل کوهرنگ به اصفهان بود که آنان در نیل به این هدف ناکام ماندند. در دوره پهلوی دوم، دکتر مصدق توانست این هدف ناکام مانده را به موفقیت برساند و از عهده آن برآید.
 
هدف تحقیق، نقش و تلاش وزیران در دوره های مختلف ایران است و این تحقیق از این جهت اهمیت دارد که نشان می دهد دکتر مصدق در دوره بیست و هفت ماهه نخست وزیری‌اش، با توجه به انبوه مشکلات داخلی و خارجی توانست یک پروژه ملی و ریشه دار را به اتمام برساند و به توفیق دست یابد.
 
میرزا طالب اردوبادی فرزند حاتم بیگ اردوبادی بود که پدر و پسر از پی یکدیگر به عنوان وزیر اعظم(اعتماد الدوله) شاه عباس یکم به وزارت رسیدند.
 
یکی از اقدامات میرزا طالب، تلاش وی در انتقال آب تونل کوهرنگ به اصفهان در سال 1029 ه.ق/ 1619 میلادی است. در منابع دورۀ شاه عباس یکم آمده است:" حضرت شاه جنت مکان- شاه عباس یکم- اراده نموده که آن آب را دارالسلطنه ی اصفهان آورده و مضاف زاینده رود گرداند که اهالی آن ملک در خشکسالی، از قلّت تنقیص نکشند و باعث ازدیاد معموری و احداث مزارع و بساتین گردد که اعتمادالدوله(میرزا طالب)، میرفضل الله شهرستانی را که وزیر آن ملک بوده، بدین خدمت مامور گشته و چون کوهی رفیع در میانه واقع است که بدون کندن، اجرای آب ممکن نیست. میرفضل الله، نقب ها در آن کوه کرده، مدتی نقابان و چاه کنان کار کرده اند به جایی رسیده اند که دیگر کندن آن ممکن نبوده، از آن پس مأیوس گشته، دست باز داشته اند. چند سال بود که حضرت اعلی شاهی ظل‌الهی را این اراده در خاطر انور رسوخ داشت. مکررا معماران و مهندسان فرستاده، آنان را تصدیق کردند که اگر بندی به ارتفاع هشتاد ذرع در پیش آب بسته شود که آب به قدر آن بلندی گیرد، محتمل است آب به این طرف ریزد".(ترکمان،1378: 95/3. وحید قزوینی، 1383: 192).
 
در دوره سلطنت شاه عباس دوم، محمد بیگ اعتماد‌الدوله در اتصال آب کوهرنگ به زاینده رود کوشش کرد ولی او هم ناکام ماند. شاردن، اشاره می کند که:" محمدبیگ، با مساعدت دوژنه(du chenai) مهندس فرانسوی، می خواست کوه بین دو رود- کُرن و گاو خونی را با باروت منفجر سازد، که موفق نشد.(شاردن، 1336: 55/7). وحید قزوینی هم می نویسد:" اعلی حضرت به قصد شکار از اصفهان بیرون رفتند و در آن حال متوجه شدند که اگر سدی بر زاینده رود بسته شود، موجب آبادانی اصفهان خواهد شد، لذا در اندک زمانی، مشغول کار شدند و آب زاینده رود بالا آمد". (قزوینی،۱۳۸۳: ۱۹۲)
 
جابری انصاری هم این نکته را تایید کرده و نوشته است:" محمد بیگ به ترغیب یک نفر فرانسوی که داوطلب شده بود خواست نقبی بزند در کوه و به توسط باروت کوه را شکاف دهد، آن هم پس از خرج زیاد به هدفش نائل نگشت". ( جابری انصاری، ۱۳۲۱: ۱۰۸).
 
وزیران اعظم دوره سلطنت شاه عباس یکم و دوم- میرزا طالب اردوبادی و محمد بیگ- در این راه ناکام ماندند. از نوشته سانسون، سیاح فرانسوی، چنین بر می آید که در دوره سلطنت شاه سلیمان، طرح اتصال آب کوهرنگ به زاینده رود، وجهه همت دربار صفوی بوده است. اما سانسون، علت عدم اجرای این طرح را نه در ناتوانی فنی مهندسان طرح، بلکه مخالفت وزیر اعظم وقت یعنی شیخ علی خان زنگنه با آن می باشند. او می نویسد:"...... شیخ علی خان که در آن وقت رئیس الوزراء( وزیر اعظم- اعتماد الدوله) بود مانع این کار شد، زیرا در صورتی که این طرح انجام می شد در نتیجه فراوانی آب، تمام اطراف اصفهان حاصلخیز می گردید و شیخ علی خان نمی توانست غلات و محصولات مختلف املاک و دهکده های متعدد خود را که در ایالات کرمانشاه و همدان داشت در اصفهان به فروش برساند.
 
این مرد، به قدری نفوذ و قدرت داشت که منافع شخصی او بر منافع کشور رجحان پیدا کرد. به این ترتیب شیخ علی خان به شاه قبولاند که آب کوهرنگ مضر، بد و زیان بخش است و آب زاینده رود را که تنها آب مشروب اصفهان است، فاسد و آلوده خواهد ساخت. سایر امرا و بزرگان دولت نیز که منافعی نظیر منافع رئیس الوزراء داشتند، نظر او را تایید کردند. برای بر هم زدن این طرح مفید، چیز دیگری لازم نبود".( سانسون، ۱۳۷۷: ۱۰۲-۱۰۱).
 
در نوشته سانسون چند نکته قابل ملاحظه و بررسی است:
 
۱-سانسون، شیخ علی خان زنگنه را وزیر اعظم دوره شاه عباس دوم دانسته است که این روایت درست نیست.
 
۲-شاردن و کمپفر، هر دو او را فردی دارای لیاقت، کفایت، تقوای زیاد، دلسوزی و دلبستگی خارق العاده به منافع مملکت و دولت دانسته اند.( شاردن، ۱۳۳۶: ۱۱۰-۳/۱۰۹. کمپفر، ۱۳۶۳: ۸۳) بدین ترتیب نمی توان دیدگاه سانسون را در مورد علت مخالفت شیخ علی خان زنگنه با انتقال آب تونل کوهرنگ به اصفهان پذیرفت.
 
اگر نظر سانسون را بپذیریم که شیخ علی خان زنگنه، برای حفظ منافع فردی خود املاک اش در کرمانشاه و همدان  سخت می کوشیده است، پس باید عدم مواجهه نظامی او را با حکومت عثمانی بر همین پایه توجیه کرد. ولی پاسخ منطقی او به سفیران کشورهای اروپایی که سعی داشتند بین ایران و عثمانی اختلاف افکنده و جنگ برپا دارند، ناظر به داوری درست شاردن و کمپفر در مورد شخصیت شیخ علی خان زنگنه است. هوشمندی و فراست وی در مواجهه با پیشنهادات سفیران اروپایی مثالزدنی است:" ..... شیخ علی خان پاسخ داد دولت ایران بی میل نیست که دولت عثمانی شکست خورده و ناتوان شود ولی میل ندارد آن دولت یکباره منقرض شود، زیرا هر چه باشد هم کیش ایران بوده و در برابر اروپا سپر بلا به شمار می رود. هر وقت شما شهرهایی را که عثمانی ها گرفته اند، پس گرفتید، نوبت بغداد، بصره و ارزروم هم خواهد رسید. اما ما فعلا چوب در لانه ی زنبور نمی کنیم، زیرا اگر با سلطان عثمانی وارد جنگ شویم، ازبک ها، تاتارها و مغول ها هم به سبب وحدت مذهبی که با آنان دارند، به کشورما خواهند تاخت". ( هوشنگ مهدوی، ۱۳۶۴: ۲۹).
 
سیبیلا شوستر والسر در کتاب خود، در فصل پژوهشی در روابط سیاسی و اقتصادی ایران( ۱۷۲۲- ۱۵۰۲ .م)  با تکیه بر نوشته سانسون، شیخ علی خان را مسئول ناکامی این طرح معرفی کرده است. ( والسر، ۱۳۶۴: ۶۵) . غلامرضا ورهرام در پاورقی، بدون ذکر سند دیگری، با عطف به گزارش سانسون و همراه با والسر، کوشش کرده است مانند مولف، نام شاه عباس دوم را به شاه سلیمان تغییر داده و به رفع اشتباه سانسون بپردازند.
 
در دوره آخرین شاه صفویه- شاه سلطان حسین- باز این طرح ناکام مانده، مورد توجه حکومت صفویه قرار گرفت.
 
شاهقلی خان زنگنه فرزند شیخ علی خان زنگنه که وزیر اعظم- اعتمادالدوله- شاه سلطان حسین صفوی شده بود، نامه ای به سوی لوئی چهاردهم، پادشاه فرانسه، ارسال داشت که در این نامه خواسته بود که طرح متوقف مانده انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود که از دوره سلطنت شاه عباس یکم به نتیجه نیانجامیده بود، دوباره از سر گرفته شود. ( نوایی، ۱۳۶۳: ۹۸-۹۷).
 
وقتی شاهقلی خان زنگنه فرزند شیخ علی خان زنگنه بر اجرای طرح انتقال آب پافشاری می کرد، آیا می توان آنگاه با سانسون موافق بود که شیخ علی خان مانع عمده این طرح بوده است؟ آیا می توان مخالف شیخ علی خان و موافقت فرزندش شاهقلی خان را در اجرای یک طرح در کنار هم پذیرفت؟
 
از آن جا که هر کار مهم و خطیر در ایران، به عنایت و لیاقت وزرای ایران بستگی داشته است، باید گفت که انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود توسط چند تن از وزرای صفویه: میرزا طالب خان اردوبادی، محمد بیگ اعتمادالدوله و شاهقلی خان زنگنه، پیگیری شده ولی ناکام مانده بود، پس از چند قرن ناکامی، به همت یکی از جانشینان آن ها به نام دکتر مصدق به تحقق پیوست:" طرح انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود، پس از پنج سال کار و صرف هزینه فراوان در روزگار حکومت دکتر مصدق انجام گردید و جلال الدین همایی( سنا)، قصیده ای در پیوند با گشایش آن آبراه، سرود که در ضمن چنین آورد:


زنده رود اندر جوار رود کارون قرن ها              از جدایی می خروشید و همی زد سر به سنگ
زنده رود اندر جوار رود کارون قرن ها              از جدایی می خروشید و همی زد سر به سنگ
خط ۷۱: خط ۳۲:


شسته شد گرد غم از رخسار اهل اصفهان          چون به هم پیوست آب زنده رود و کوه رنگ
شسته شد گرد غم از رخسار اهل اصفهان          چون به هم پیوست آب زنده رود و کوه رنگ
جلال الدین همایی، ماده تاریخ آن را به سال شمسی و قمری چنین گفته است: آبروی اصفهان شد زنده رود و کوه رنگ/ باشد آباد اصفهان از اتصال کوه رنگ. که سال ۱۳۳۲ خورشیدی برابر با ۱۳۷۲ قمری این طرح به نتیجه رسید". ( حائری، ۱۳۸۰: ۱۸۷. نوایی، ۱۳۶۳: ۹۹).
'''اينده رود،''' مهم‌ترين و پر آب‌ترين رود در حوضة آبريز گاو‌خوني، واقع در استان اصفهان. زا
'''مآخذ:'''
# نجفي‌كاني، علي‌اكبر. '''''مقدمه‌اي بر جغرافياي طبيعي ايران'''''. چ1، تهران: 1381، انتشارات سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح، ص63.
# جعفري، عباس. '''''گيتاشناسي ايران'''''. ج2، '''''رودها و رودنامة ايران'''''. چ2، تهران: 1379، گيتاشناسي، ص249-247.
# '''''همان'''''. همان‌جا.
#
# مستوفي‌قزويني، حمدالله. '''''نزهةالقلوب'''''. به تصحيح و تحشية دكتر محمّد دبيرسياقي، چ1، تهران: 1381، گيتاشناسي، ص90، 92، 93.
# لسترنج، گاي. '''''جغرافياي تاريخي سرزمين‌هاي خلافت شرقي'''''. ترجمة محمود عرفان، چ6، تهران: 1383، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، ص224.
# سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي'''''. جغرافياي استان اصفهان'''''. چ3، تهران: 1381، شركت چاپ و نشر كتاب‌هاي درسي ايران، ص26-19. غلامحسین همایون‌تکمیل


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />