کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


== جملاتی از ماندلا ==
== جملاتی از ماندلا ==
از خدا پرسیدم: خدایا چطور می‌توان بهتر زندگی کرد؟
* لحظات تاریک زیادی بوده که ایمان من به انسان و انسانیت مورد آزمایش قرار گرفته است. اما نمی‌توانستم ناامید شوم. از دست دادن امید، به معنای شکست و مرگ است.


خدا پاسخ داد: گذشته‌ خودت را بدون هیچ تاسفی بپذیر.
* اگر می‌خواهید در مورد یک ملت قضاوت کنید،‌ ببینید آنها با پایین‌ترین طبقه‌ی افراد خود چگونه رفتار می‌کنند.


با اعتماد، زمان حال‌ را بگذران
* انسان‌ها در هنگام تولد از هیچ چیز نفرت ندارند. ما نفرت داشتن و متنفر بودن از یکدیگر را یاد می‌گیریم. همان‌طور که می‌توان نفرت داشتن را آموخت، می‌توان دوست داشتن را هم آموخت. عشق در درون ماست. شاید روزگار کاری کند که شعله‌هایش پنهان شود، اما خاموش نخواهد شد.


و بدون ترس برای آینده آماده شو.
* در تلخ ترین لحظات زندان که به آخرین نقطه‌ی تحمل رسیده بودیم، درخشش کوتاهی از حس انسانی را در نگاه یکی از زندان‌بان‌ها مشاهده کردم. شاید در حد یک ثانیه. همان برای ادامه دادنم کافی بود. می‌دانستم که همان اندازه که زندانی به آزاد شدن نیاز دارد، زندان‌بان هم به آزاد شدن نیاز دارد. انسانی که آزادی را از انسانی دیگر می‌گیرد، خود هم اسیر است. اسیر نفرت. او هم پشت میله‌های پیش داوری و ذهن بسته اسیر است. زندان و زندان‌بان، هر دو اسیرند.<ref>[http://www.gap8.ir/nelson-mandela/ سایت گپ ۸]</ref>
 
ایمان را نگهدار
 
و ترس را به گوشه‌ای انداز.
 
شک‌هایت را باور نکن
 
و هیچ‌گاه به باورهایت شک نکن.
 
زندگی شگفت‌انگیز است.
 
فقط اگر بدانی که چگونه باید زندگی کنی.
 
بهترین دفاع تو، دفاعی که هیچ قدرتی در روی زمین نمی‌تواند آن را متزلزل کند، حقیقت، صداقت، و استقامت در حفظ اعتقادات تو است.
 
براى آزادى لازم نيست آسمان و زمين را بخريد، تنها خودتان را نفروشيد ...
 
من اساساً خوش بین هستم. نمی‌توانم بگویم که در ذاتم بوده یا این‌چنین پرورش پیدا کرده‌ام. یکی از ویژگی‌های خوش بین بودن این است که نگاهت به خورشید باشد و روی زمین، گام به گام به سمت آن حرکت کنی.
 
لحظات تاریک زیادی بوده که ایمان من به انسان و انسانیت مورد آزمایش قرار گرفته است. اما نمی‌توانستم ناامید شوم. از دست دادن امید، به معنای شکست و مرگ است.
 
اگر می‌خواهید در مورد یک ملت قضاوت کنید،‌ ببینید آنها با پایین‌ترین طبقه‌ی افراد خود چگونه رفتار می‌کنند.
 
انسان‌ها در هنگام تولد از هیچ چیز نفرت ندارند. ما نفرت داشتن و متنفر بودن از یکدیگر را یاد می‌گیریم.
 
همان‌طور که می‌توان نفرت داشتن را آموخت، می‌توان دوست داشتن را هم آموخت. عشق در درون ماست. شاید روزگار کاری کند که شعله‌هایش پنهان شود، اما خاموش نخواهد شد.
 
در تلخ ترین لحظات زندان که به آخرین نقطه‌ی تحمل رسیده بودیم، درخشش کوتاهی از حس انسانی را در نگاه یکی از زندان‌بان‌ها مشاهده کردم. شاید در حد یک ثانیه. همان برای ادامه دادنم کافی بود. می‌دانستم که همان اندازه که زندانی به آزاد شدن نیاز دارد، زندان‌بان هم به آزاد شدن نیاز دارد.
 
انسانی که آزادی را از انسانی دیگر می‌گیرد، خود هم اسیر است. اسیر نفرت. او هم پشت میله‌های پیش داوری و ذهن بسته اسیر است. زندان و زندان‌بان، هر دو اسیرند.
 
من یک انسان بسیار اجتماعی هستم. که البته تنهایی را بیشتر دوست دارم.<ref>[http://www.gap8.ir/nelson-mandela/ سایت گپ ۸]</ref>


== جوایز نلسون ماندلا ==
== جوایز نلسون ماندلا ==
۱٬۶۵۱

ویرایش