کاربر:Safa/صفحه تمرین

نسخهٔ تاریخ ‏۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۱ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)

سازمان اطلاعات سپاه، اولین نهاد اطلاعاتی سازمان‌یافته و رسمی جمهوری اسلامی ایران است، که پس از تشکیل سپاه پاسداران در روزهای پس از انقلاب ضد سلطنتی به پیشنهاد علی محمد بشارتی شکل گرفت.

سپاه در روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، به دستور روح‎الله خمینی تشکیل شد و ماموریت اصلی آن، حفاظت از انقلاب و دست‏آوردهای آن بود. در سال‌های پس از جنگ، روز به روز فعالیت‌های آن گسترش یافت. با ورود در انواع کارهای اقتصادی زیر مجموعه‌هایی بزرگ، در سطح هولدینگ‌های عظیم ایجاد کرد و تبدیل به یک نهاد موازی با دولت شد؛ نهادی که  در همه امور جاری کشور دخالت می‌کند و می‌خواهد از اقتصاد تا فرهنگ و سیاست در ایران را در دست بگیرد.

پیشینه سپاه پاسداران

در نخستین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷، دولت موقت که به علت فروپاشی قوای انتظامی و نظامی فاقد ابزار لازم برای اعمال حاکمیت بود، درصدد بر آمد تا نیرویی مسلح بنام گاردملی به وجود آورد. به همین منظور، حسن لاهوتی حکمی از روح‌الله خمینی برای تشکیل این نیرو دریافت کرد. با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد. در حکم خمینی تاکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد. هدف از تشکیل این نهاد نیز حفظ انضباط در شهرها و روستاها، جلوگیری از تحریک و توطئه، جلوگیری از خرابکاری در موسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانه‌ها، جلوگیری از رسوخ عناصر فرصت‌طلب و ضدانقلابی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاه‌های فوق‌العاده اسلامی، ذکر شده بود. دولت موقت دکتر ابراهیم یزدی را به عنوان معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب، مامور کرد که با لاهوتی برای تشکیل این نیرو همکاری کند. به گفته محسن سازگارا اساسنامه آن را وی و حسن لاهوتی در اواخر بهمن ۱۳۵۷ در باغشاه و در حین جمع‌آوری سلاح‌های پخش شده در روزهای انقلاب تکمیل کردند. در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسه‌ای در پادگان عباس‌آباد که با حضور محسن سازگارا، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، اصغر صباغیان، تهرانچی و علی دانش‌منفرد تشکیل می‌شود، علی دانش‌منفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد. آن‌ها با جلب همکاری عده‌ای از اعضای انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا ساختمان ساواک در خیابان سلطنت‌آباد (پاسداران کنونی) را مقر اصلی خود قرار دادند و در مراکزی چون هنگ نوجوانان (مکان مورد استفاده برای دانشگاه امام حسین‌(ع‌) و دافوس کنونی سپاه‌) و پادگان سعدآباد، با کمک عده‌ای از جمله برخی تکاوران تیپ نوهد، به جذب و آموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی داوطلبان پرداختند. همزمان با تشکیل سپاه پاسداران، گروه‌های مسلح موازی دیگر نیز تشکیل شده بودند که از جمله آنها :

گارد انقلاب در پادگان جمشیدیه به سرپرستی عباس آقازمانی (ابو شریف) تحت حمایت موسوی اردبیلی

گارد دانشگاه‌ها یا پاسا به سرپرستی محمد منتظری، تحت حمایت بهشتی. این گروه عمدتا عده‌ای از عناصر مذهبی را که در لبنان آموزش چریکی دیده و به کشور برگشته بودند، دربر می‌گرفت‌.

افراد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سرپرستی محمد بروجردی، تحت حمایت مرتضی مطهری

وجود این چهار گروه مسلح موازی، اختلاف‌ها و تنش‌هایی را در پی داشت. این مساله در شورای انقلاب طرح و سرانجام تصمیم گرفته شد که هاشمی رفسنجانی با هماهنگ کردن این گروه‌ها و یک‌پارچه کردن آنها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شکل دهد. پس از تخصیص بودجه ۱۲۰ میلیون تومانی به سپاه از سوی دولت موقت سپاه قدرتمندتر از قبل تصمیم به ادغام سایر نیروها در خود گرفت. در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸، همه این گروه‌ها در سپاه پاسداران ادغام شدند و جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد. به فاصله اندکی پس از او عباس آقازمانی مشهور به (ابوشریف) فرماندهی سپاه و فرماندهی عملیات آن را بر عهده گرفت. پس از ادغام، محسن رضایی، محسن رفیق‌دوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ به دیدار خمینی در قم رفتند و خواستار استقلال سپاه از دولت موقت شدند.

در این دیدار خمینی برخلاف جهت‌گیری پیشین خود مبنی بر نظارت دولت موقت بر سپاه، دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر شورای انقلاب را صادر کرد. در پی این فرمان، گروه دوازده نفره اساسنامه‌ای را در ۹ ماده و ۹ تبصره تهیه کرد که به تصویب شورای انقلاب رسید. به دنبال آن شورای فرماندهی سپاه تشکیل گردید و اعضای آن احکام خود را از شورای انقلاب دریافت کردند. به این ترتیب در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه‌ای رسما اعلام موجودیت کرد.

فرماندهان سپاه

نخستین فرمانده سپاه پس از شورای فرماندهی، محسن رضایی است که در ۲۸ سالگی توسط خمینی به این سمت منصوب شد (پیش از این، انتخاب فرمانده سپاه با شورای انقلاب اسلامی بود). محسن رضائی برای مدت ۱۸ سال فرماندهی این نهاد را بر عهده داشت ولی در سال ۱۳۷۷ از فرماندهی سپاه استعفا کرد و قائم مقام او سید یحیی صفوی مشهور به رحیم صفوی از سوی سید علی خامنه‌ای به این سمت منصوب شد. در ۱۰ شهریور ۱۳۸۶ دوره مسئولیت ۱۰ ساله وی در فرماندهی سپاه به پایان رسید و سید علی خامنه‌ای به جای وی سرتیپ پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه را به فرماندهی سپاه پاسداران برگزید و او را از درجه سرتیپی به درجه سرلشگری ارتقا داد. در سال حسین سلامی بجای پاسدار جعفری به فرماندهی سپاه منصوب شد.

ساختار سپاه

در سپاه پاسداران علاوه بر نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی، نیروی قدس و سازمان بسیج دو ساختار دیگر به نام‌های حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبر قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبر با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب می‌کند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش می‌دهد.

قانون تشکیل سازمان اطلاعات سپاه

بر اساس «بند واو» ماده ۱۴ اساسنامه سپاه، «واحد اطلاعات مسئول انجام وظایفی است که قانون آن به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.» با وجود سکوت اساسنامه سپاه در زمینه تشکیل و وظایف واحد اطلاعات، اداره اطلاعات سپاه از سال ۱۳۵۸ با جلوداری علی‌محمد بشارتی شروع به کار کرده است. این واحد در ابتدا به نام «واحد اطلاعات و تحقیقات» کار می‌کرد که به عضوگیری برای سپاه و برخورد با مخالفان مشغول بود ولی همان سال ۱۳۵۸ به «اداره اطلاعات» تغییر نام داد و به کارهای اطلاعاتی و امنیتی مشغول شد. در مجلس نیز در این زمینه، قانون مستقلی در این زمینه به تصویب نرسیده ولی در ماده۶ قانون تاسیس وزارت اطلاعات، به وظایف اطلاعات سپاه اشاره شده و از کسب «اطلاعات نظامی»، «گرفتن اطلاعات لازم از وزارت اطلاعات قبل از عملیات به عنوان ضابط قوه قضاییه» و «تحویل اخبار واصله امنیتی به وزارت اطلاعات» به عنوان وظایف اطلاعات سپاه یاد شده است.

طبق این قانون، «مسئول واحد اطلاعات سپاه»، عضو شورای هماهنگی امور اجرایی اطلاعات کشور است. در ماده ۵ این قانون تصریح شده که سپاه پاسداران در مورد مبارزه با ضدانقلاب داخلی و ماموریت‌های محوله در اساسنامه سپاه باید از «خط مشی وزارت اطلاعات» تبعیت کرده و تا زمان «اعلام آمادگی وزارت اطلاعات» برای حضور در ماموریت‌ها‌، «حق کسب و جمع آوری و تولید اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن و شناسایی ضدانقلاب»‌را دارد.

سال‌های ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ درگیری‌های سیاسی و امنیتی فراوانی در ایران رخ داد و در نهایت اول مهرماه ۱۳۶۳ با دستور روح‌الله خمینی بخش اعظم واحد اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات واگذار شد. با این وجود در طول سال‌های بعد به ویژه پس از جنگ، اداره اطلاعات سپاه قادر به بازیابی موقعیت سیاسی و امنیتی خود شد و به معاونت اطلاعات تبدیل شد. این معاونت مهرماه سال ۱۳۸۸ در قالب سازمان اطلاعات سپاه به فعالیت خود ادامه داد.

رییس سازمان اطلاعات سپاه توسط فرمانده کل قوا منصوب می‌شود. تاکنون درباره چهار رکن این سازمان یعنی «جانشین رئیس سازمان»، «معاونت بررسی و عملیات روانی»، «فرماندهی سایبری» و «معاونت عملیات» اطلاعات محدودی منتشر شده است. بر اساس اطلاعاتی که آبان ۱۳۹۳ در وب سایت سحام نیوز منتشر شده، بخش دیگری به نام «اداره کارآمدی» در زیرمجموعه سازمان اطلاعات سپاه ایجاد شده است.

اصلاحیه ۴ خرداد ۱۳۹۵ مجلس نهم در آخرین روز فعالیت آن مجلس از تصویب نمایندگان گذشت. مطابق اصلاحیه، دستگاه‌های اجرایی موظف می شوند هنگام انتصاب افراد به مشاغل حساس، علاوه برقوه قضاییه و وزارت اطلاعات (که پیشتر در قانون آمده بودند)، از سازمان اطلاعات سپاه هم استعلام بگیرند.

مجلس ایران روز اعطای تابعیت به فرزندان زنان ایرانی با مردان خارجی را منوط به صدور گواهی امنیتی از سوی اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات کرد. در متن اولیه مصوبه نمایندگان در این زمینه، صدور تابعیت برای افراد به عدم مخالفت وزارت اطلاعات موکول شده بود. اما پس از رد مصوبه در شورای نگهبان، مجلس در جلسه سه‌شنبه ۲ مهر، برای تامین نظر شورا نام اطلاعات سپاه را هم به متن آن افزود.

سازمان اطلاعات سپاه، البته در عمل، تمام کارهایی که در قوانین ایران به وزارت اطلاعات سپرده شده بوده را انجام می‌دهد؛ ولی در متن قوانین، وزارت اطلاعات متصدی اصلی امور امنیتی کشور محسوب می شود.

سازمان اطلاعات سپاه

پیشینه سازمان اطلاعات سپاه

اطلاعات سپاه در سال ۱۳۵۸ به عنوان «واحد اطلاعات و تحقیقات» سپاه شروع به کار کرد ولی اندکی بعد نامش شد «اداره اطلاعات» و بعد تبدیل شد به «معاونت اطلاعات و تحقیقات.» سال ۱۳۶۱ که اساسنامه سپاه تصویب شد، از آن به عنوان «واحد اطلاعات» نام برده شد ولی نقشش به عنوان یک «سازمان» پذیرفته شد. همین امر باعث گسترش سریع اطلاعات سپاه و بروز اختلافات درونی بین نهادهای امنیتی شد.

سازمان اطلاعات سپاه در فردای پیروزی انقلاب با استفاده از تجربیات سرلشکر حسین فردوست قائم مقام ساواک و عناصر یپوسته ساواک به جمهوری اسلامی و نیروهای ارتش به کسب اطلاعات و پرونده‌سازی برای نیروهای مخالف جمهوری اسلامی پرداخت. از این موارد دستگیری فرزند آیت‌الله طالقانی بود که منجر به اعتراض و ترک تهران توسط ایشان گردید. و این قضیه نهایتاٌ‌ با وساطت خمینی تمام شد. مورد دیگر دستگیری محمد رضا سعادتی از اعضای مجاهدین خلق ایران به بهانه جاسوسی برای شوروی بود. این کار توسط عناصر اداره سوم ساواک با همکاری اطلاعات سپاه انجام گردید. مورد دیگر دستگیری حماد شیبانی از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود.

اطلاعات سپاه پس از سرکوب گسترده تظاهرات مسالمت آمیز مردم در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که به دعوت سازمان مجاهدین خلق ایران به خیابانها آمده بودند، رسماٌ‌ وارد عرصه بازجویی و شکنجه و اعدام مخالفان حکومت اسلامی شد. زندانیان آزاد شده در بخشی از خاطرات خود فضای رعب و وحشت حاکم بر بخش ۲۰۹ زندان اوین که در اختیار سپاه پاسداران بود را بطور گسترده ترسیم کرده اند.

در سال ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ سازمان اطلاعات سپاه با استفاده از اطلاعات کسب شده از انگلستان که توسط کوزیچگین دیپلمات فراری سفارت شوروی در اختیار آنها گذاشته شده بود در اقدامی پر سروصدا به دستگیری عناصر حزب توده پرداخت. پس از این ماجرا همزمان با تشکیل وزارت اطلاعات اختلافات بین این دو ارگان اوج گرفت و در تعیین تکلیف نهایی توسط خمینی اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منظم شد.

روایت محسن رضایی از این ماجرا

محسن رضایی: از اواخر سال ۱۳۶۲، نغمه‌هایی شروع شد که اطلاعات باید از عملیات جدا شود. بحث‌هایی شد و جلساتی گذاشتند. آن موقع، جناب آقای هاشمی رفسنجانی به‌عنوان رئیس مجلس و مقام معظم رهبری (رئیس‌جمهور) از طرف امام مسئول پیگیری موضوع شدند. دو سه جلسه با من گذاشتند. از طرف دیگر، برخوردهای دادستانی تهران جناب آقای لاجوردی با بچه‌های اطلاعات در کشور تشدید شد. چند تا موضوع را طرح کردند که اولاً مسئول اطلاعات کشور باید مجتهد باشد. یک روحانی مجتهد باشد. بعد عده‌ای می‌گفتند اصلاً نباید در سپاه اطلاعات باشد، درحالی‌که [در آن زمان] اطلاعات سپاه در اوج قرار داشت. یک‌مرتبه فضاسازی‌هایی شد. تا اینکه در ۱ /۷ /۱۳۶۳ ما به دستور امام، واحد اطلاعات را از سپاه جدا کردیم.

یادآور می شود این گفت‌وگو روز چهارشنبه ۲۳ /۴/ ۱۳۸۹ در تهران و در منزل آقای رضایی انجام شده است. در این جلسه، آقایان مجید علوی، رضا جوادی، حسین خراسانی، هوشنگ طاهری و محمدحسین اسدی (مسئولان واحد اطلاعات سپاه در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲) نیز حضور داشتند.

پس از انضمام سازمان اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات باقیمانده بخش‌های سیاسی و امنیت داخلی اطلاعات سپاه نیز پس از پایان جنگ احیا شدند و در نهایت تبدیل به «معاونت اطلاعات» سپاه شدند.

در ادامه این روند، «معاونت اطلاعات» سپاه در سال ۱۳۸۸ تبدیل به یک سازمان مستقل شد و با عنوان «سازمان اطلاعات سپاه» شناخته شد. «سازمان اطلاعات سپاه» در خرداد ۱۳۹۴ با تصویب مجلس، تبدیل به «ضابط قوه قضاییه» شد و اکنون نیز «معاونت اطلاعات راهبردی» سپاه در آن ادغام شده است.

اعتراضات سال ۸۸ موجب شد تا خامنه‌ای سازمانی امنیتی تحت اختیار خود را شکل دهد که پاسخگوی هیچ نهاد دولتی نباشد. به همین دلیل سازمان اطلاعات سپاه به بهانه برقراری امنیت و جلوگیری از نفوذ دشمن خارجی در کشور بازتاسیس شد. و ریاست آن هم به حسین طائب رییس مقاومت بسیج (در آن زمان) واگذار شد.. قوای سه گانه «مقننه، مجریه و قضائیه» هیچکدام قدرت طرح سوال و توضیح خواستن در باره مسائل مختلف از این نهاد را ندارند. این سازمان در حال حاضر مهمترین دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران است که به راحتی در حیطه تمامی نهادها و مسئولیت ها حتی وزارت اطلاعات می تواند دخالت نماید. پس از اعتراضات ۸۸ وزارت اطلاعات از سوی تعدادی از مسئولان حکومتی و از جمله محمود احمدی‌نژاد به ناتوانی در ایفای وظایف خود در جلوگیری و مقابله با اعتراضات مخالفان متهم شد و علاوه بر وزیر، شش معاون این وزارتخانه نیز به تدریج جابجا شدند. در فروردین ماه سال ۹۰ در اعتراض با مخالفت خامنه‌ای با عزل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات کابینه‌اش، یازده روز قهر کرد و در محل کار خود حاضر نشد. از همان زمان‌ها سازمان اطلاعات سپاه ریشه می‌دواند و قدرت می‌گرفت.

پس از چند پرونده جنجالی از جمله پرونده فعالان محیط زیست رهبر جمهوری اسلامی از سوی وزارت اطلاعات متقاعد می شود تا سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را منحل و یا در وزارت اطلاعات ادغام کند و از شورای عالی امنیت ملی نظرخواهی می کند اما فرمانده وقت سپاه پاسداران سرلشکر جعفری و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح سرلشکر باقری از مخالفین نظر پیشنهادی رهبر ایران بودند.

از عزل ناگهانی محمد علی جعفری از فرماندهی سپاه به عنوان یکی از تبعات این مخالفت یاد می شود ، با انتصاب سلامی به فرماندهی سپاه و پس از آن احکام جدید فرماندهان ارشد و میانی سپاه پاسداران بحث برانگیز ترین حکم مربوط به حسین طائب بود .

در احکام جدید حسین طائب به عنوان مسئول اطلاعات سپاه پاسداران و حسن محقق به عنوان جانشین وی معرفی شده‌‌اند. همچنین حسین نجات جایگزین محمدرضا نقدی در معاونت فرهنگی این نهاد شد.

پیش از صدور این احکام  خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران در گزارشی گفته بود که ساختار سازمان اطلاعات سپاه از سوی فرمانده کل تغییر کرده است و معاونت اطلاعات راهبردی در سازمان اطلاعات سپاه ادغام شده است.

این گزارش لحظاتی پس از انتشار از روی وب سایت خبرگزاری تسنیم حذف شد.

رسانه های ایران در پوشش تغییرات تازه سپاه گزارش داده‌اند که حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به «سمت مسئول اطلاعات سپاه» منصوب شده است. مشخص نبود منظور از «مسئول» اطلاعات سپاه، همان ریاست بر «سازمان» اطلاعات سپاه است یا معاونت اطلاعات سپاه پاسداران و یا نهاد جدید دیگری است.

محمدرضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه اعلام کرد: «به تازگی دوباره مجوز داده شد که سپاه، اطلاعات داشته باشد و در همین مدت کوتاه پیروزی های بزرگی داشتند.» وی همزمان، در یک سخنرانی جداگانه گفت: «حدود سه سالی است که اطلاعات سپاه از حالت نظامی در آمده.»

سخنان نقدی، حکایت از آن دارد که این سازمان وابسته به سپاه، تا سه سال پیش -حداقل به طور رسمی- قرار بوده عمدتا بر حیطه اطلاعات نظامی متمرکز باشد. به بیان ساده تر، گویی سازمان اطلاعات سپاه از ابتدا قرار نبوده به عنوان یک تشکیلات کاملا موازی با وزارت اطلاعات فعالیت کند، ولی از سال ۱۳۹۵، جایگاه موازی آن تثبیت شده است.

سازمان اطلاعات سپاه پس از سرکوب خیابانی و شکنجه و دستگیری مردم روی به ایجاد رعب و وحشت برای فعالان سیاسی و رسانه‌ای آورد و با دستگیری‌های وسیع و احضارهای گاه به گاه سعی در خاموش کردن همان اندک نور آگاهی به مردم داشت.

تحقیقات این سازمان، بر اساس گزارشات افراد و اعتراف گیری با شکنجه استوار است. سناریوی خودکشی در بازداشتگاه ها هم توسط این نهاد تهیه شده و حتی بسیاری از نهادهای دیگر با استناد به گزارش ساختگی ساس مجبور می شوند، در برابر اقدامات این سازمان سکوت کنند.

پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ چندین معترض در زیر شکنجه ماموران ساس کشته شدند و قوه قضائیه هم علت مرگ آنان را خودکشی اعلام کرد.

سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در دوره مدیریت طائب بارها به صورت کاملا علنی در مقابل وزارت اطلاعات قرار گرفته است. بازداشت ۱۲ تن از مدیران کانال‌های تلگرامی نزدیک به دولت و اصلاح‌طلبان که گفته می‌شد یکی از آنها ادمین کانال تلگرامی وزیر اطلاعات بوده از جمله این درگیری‌های علنی بود.

این سازمان حتی درباره ملاقات‌های حضوری و غیرحضوری زندانیان سیاسی، اعزام به بیمارستان آنها، نحوه برخورد با زندان در درون زندان و … هم دخالت کرده و می‌کند.

حمله به سفارت عربستان سعودی و ورود به ساختمان سفارت و تخریب و آتش زدن آن یکی از بارزترین اقدامات سال‌های اخیر سازمان اطلاعات سپاه به شمار می‌آید. همه شواهد بعدی و دستگیری‌ مسببان آن نشان داد که حمله به سفارت عربستان با اطلاع و هماهنگی سازمان اطلاعات سپاه انجام شده است. اما این واقعیت اعلام نشد چون در این صورت باید اعتراف می‌کردند که دشمن در سپاه و بسیج «نفوذ» کرده و باید می‌پذیرفتند که آمران این حرکت، «عوامل مشکوکی» در سطوح فرماندهی این نیروها بوده‌اند.

سرافراز مدیر سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته است که در دوران ریاستش برنامه‌هایی برای مبارزه با فساد و رانت نهادهای حاکمیتی، از جمله سپاه را در این سازمان دنبال می‌کرده که همین باعث برخورد با او شده است.

او سازمان اطلاعات سپاه و حسین طائب را به مداخله در مزایده آگهی‌های بازرگانی رادیو و تلویزیون متهم کرده است. سرافراز چند پروژه بزرگ و چند میلیارد تومانی صداوسیما، از جمله پیام‌رسان سروش را، «بی فایده» می‌خواند و با شرحی از اتلاف منابع مالی این سازمان، می‌گوید «۸۰۰ پست مدیریتی» بسته‌شده در دوران او دوباره به ساختار آن سازمان بازگشته است.

رئیس سابق صداوسیما می‌گوید منافع مسابقه‌های جنجالی و «بخت‌آزمایی الکترونیک» تلویزیونی هم به نهادهای مورد انتقادش می‌رسد.

سرافراز در گفت‌وگویی به چهار پروژه فنی-اقتصادی مهم اشاره می‌کند که قصد تغییر یا اصلاح آنها را داشته است: پروژه دیتا سنتر که ۵۰ میلیارد تومان برای آن هزینه شده بود، پروژه IPTV که ۹ میلیون دلار برای آن خرج شده بود، پیام‌رسان سروش و مزایده‌های صداوسیما به ارزش ۱۶۵۰میلیارد تومان.

نقطه عطف این پروژه‌ها مزایده‌های صداوسیما بوده است. حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه، و جمال‌الدین‌ آبرومند معاون وقت هماهنگی سپاه، قصد مشارکت در مزایده‌های صداوسیما داشته‌اند و مسعود مهردادی هم به نمایندگی از این افراد در جلسات مرتبط با مزایده‌ها شرکت کرده است.

در جریان این مزایده‌ها که زمستان ۱۳۹۴ برگزار شد، بانک توسعه تعاون، وابسته به وزارت کار برنده شد ولی با دخالت سازمان اطلاعات سپاه و دستور علی ربیعی وزیر پیشین کار، بانک توسعه تعاون انصراف می‌دهد و مزایده شکست می‌خورد. سرافراز می‌گوید ربیعی، «دوست و همکار طائب» است و در جریان برخورد با او، وزارت اطلاعات دولت روحانی نیز با سازمان اطلاعات سپاه هماهنگ بوده است.

نکته دیگری که سرافراز به آن اشاره می‌کند این است که سازمان اطلاعات سپاه برای به حاشیه راندن منتقدان و مخالفان «پروژه جاسوس‌سازی» انجام می‌دهد.

این همان ماجرایی است که اطلاعات سپاه در یکی از پرونده‌های خود درباره فعالان محیط زیستی انجام داد. پرونده‌ای که وزارت اطلاعات به عنوان نهاد امنیتی موازی و البته رسمی جمهوری اسلامی نظری مخالف با آن را دارد.

اما پروژه جاسوس سازی از فعالان محیط زیستی چنان با ناکامی مواجه شد که به نظر می‌رسد سازمان اطلاعات سپاه بیشتر برای آن که راه حلی برای حفظ آبروی خود کند، آنان را بیش از ۶۰۰ روز همچنان در حبس و انفرادی نگه داشته است.

بازداشت‌های اخیر توسط اطلاعات سپاه و همچنین خودکشی کاووس سید امامی در بند ۲ الف متعلق به این نهاد اعتراضات بسیاری را برانگیخته خصوصا که هیچ نظارتی نیز بر این نهاد و زندان‌های آن و برخوردهای بازجویان در انفرادی های سپاه وجود ندارد.

فرماندهان سازمان اطلاعات سپاه

محسن رضایی اولین فرمانده واحد اطلاعات سپاه تا سال ۱۳۶۲

از زمان آغاز به کار سازمان اطلاعات سپاه در سال ۸۸، ریاست آن بر عهده حسین طائب است. اگرچه نام طائب تا پیش از آن در بسیج و در مقطعی هم در وزارت اطلاعات به ندرت شنیده می‌شد، اما در اعتراضات ۸۸ تبدیل به نقش کلیدی سرکوب مردم شد.

«حسین طائب» از سال ۱۳۸۸ تا (فروردین ماه ۱۳۹۸) فرمانده سازمان اطلاعات سپاه بود.

نام اصلی وی حسن ومتولد۱۳۴۲- تهران است اما به نام حسین طائب شناخته می‌شود.حسین نام برادرش بود که در جنگ کشته شد حسین طائب دارای دو برادر دیگر به نام‌های مهدی و علی است که هر دو آخوند هستند و دامادحجت‌الاسلام حسینی معروف به حسینیِ اخلاق در خانواده و باجناق حجت‌الاسلام حسین شاه مرادی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور می باشند.

حسین طائب درسال۱۳۶۱ به عضویت بخش اطلاعات سپاه پاسداران درآمد و در سپاه منطقه ۱۰ تهران و سپاه استان‌های قم و خراسان رضوی فعالیت کرد. وی سپس در بخش ضد جاسوسی واجا تحت امر پورمحمدی مشغول گشت و بعدها تا پست معاونت ضدجاسوسی وزارتخانه نیز رسید

حسین طائب به همراه جواد عباسی کنگوری (معروف به جواد آزاده و مشهور به آملی)، احمد شیخ‌ها (معروف به احمد نیاکان، مشهور به تفتازانی) و حاج کاظم قادری در واقع بیرحم‌ترین حلقه‌ ی وزارت اطلاعات را تشکیل میدادند

وی در اواخر سال ۱۳۷۳ با هدف نزدیکی به خامنه‌ای، پرونده‌ای در خصوص مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی و مدیران شرکت نفت تشکیل داد که موجب دردسر بزرگی برای او شد.

او که قادر به دستگیری مهدی هاشمی نبود، دوست، امین و صندوقدار او عباس یزدانپاه یزدی را به همراه تعدادی از مدیران شرکت نفت دستگیر کرد. اتهام عباس یزدانپاه جاسوسی بود اما موضوع بازجویی و پرونده ربطی به اتهام وی نداشت.موضوع اتهام به غیر از جاسوسی بود، امکان دستگیری‌ وی توسط نهاد زیر نظر طائب نبود.

یزدان‌پناه پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی و فشارهای مختلف در پی اعمال نفوذ مهدی هاشمی به مرخصی فرستاده شد و بلافاصله از کشور خارج شد و به لندن رفت و دیگر به کشور بازنگشت اما همچنان روابط نزدیک خود را با مهدی هاشمی حفظ کرد و نامش در پرونده‌های نفتی و افتضاحات بین‌المللی به میان آمد.

طائب پس از ناامید شدن از بازگشت یزدان‌پناه به کشور در مهرماه ۱۳۷۴ ترتیب محاکمه و محکومیت غیابی او را در شعبه اول دادگاه انقلاب به ریاست علی مبشری داد.

یزدان‌پناه در پاییز ۱۳۷۴در نامه‌ای که برای علی اکبر هاشمی‌رفسنجانی نوشت به چگونگی انجام مصاحبه‌‌‌اش علیه خانواده‌‌ی هاشمی که سناریوی آن توسط طائب نوشته شده بود، اشاره کرد که موجب خشم رفسنجانی شد.

این نامه موثر واقع شد و هاشمی‌‌رفسنجانی به فلاحیان دستور اخراج و بازداشت حسین طائب را داد که منجر به سکته‌ی طائب در سن ۳۲ سالگی در جریان بازجویی‌ها در بازداشتگاه توحید شد.

یزدان‌پناه هم سالها بعد در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس طرحی که اطلاعات سپاه و طائب ریخته بودند، در دبی ربوده و با تزریق دارو از طریق بندری در شارجه به ایران بازگردانده شد و پس از تحمل شکنجه‌های مختلف و اعتراف علیه مهدی هاشمی و خانواده‌ی رفسنجانی به قتل رسید.

در اسفند ۱۳۹۳ امارات متحده عربی، شش مأمور وزارت اطلاعات را به اتهام ربودن عباس یزدان‌پناه یزدی به حبس محکوم کرد. حکم سه تن از متهمان به طور غيابی صادر شد و یکی از رهبران عملیات در زندان درگذشت ودیگری در زندان‌ است.

طائب پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۷۴، از وزارت اطلاعات اخراج شد و به خاطر آشنایی با علی‌اصغر میرحجازی مدیر امنیتی سیاسی در بیت رهبری به معاونت هماهنگ‌کننده «بیت» گمارده شد.

طائب در مدرسه‌ی حوزوی مجتهدی همدرس و دوست مجتبی خامنه‌ای شد که کم‌کم در حال به دست گرفتن مقدرات «بیت رهبری» و تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین افراد پشت پرده جمهوری اسلامی بود.

حضور در بیت رهبری و شرکت در کلاس «خارج فقه» خامنه‌ای و دوستی و همدرسی با مجتبی خامنه‌ای پشتوانه‌ی قوی برای طائب گشت.

حسین طائب (حاج میثم) در همین دستگاه امنیتی تازه تاسیس در هماهنگی با قوه قضائیه و در اختیار گرفتن چند بازداشتگاه در زندان اوین (بند۲الف) و بازداشتگاه‌های ۵۹ و ۱۱۰ تهران و قرارگاه ثارالله و پادگان بسیج در اتوبان بسیج (افسریه) به دستگیری و بازجویی از روشنفکران و منتقدان نظام و فعالان حقوق اجتماعی پرداخت.

در دی ماه ۱۳۹۵ انتصاب حسین نجات رئیس وقت سپاه ولی امر، مسئول امنیت خامنه ای، به سِمت جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه بود و جابجایی او با مجید حسینی، که از فرماندهان ناشناس سپاه بود اقدامی در جهت سیاسی تر شدن اطلاعات سپاه تلقی شد. حسین نجات متهم اول ماجرای مرگ هاشمی رفسنجانی است.

ارکان سازمان اطلاعات سپاه

جانشین رئیس سازمان:

فرماندهی پدافند سایبری سپاه:

«فرماندهی پدافند سایبری» سپاه که در سال ۱۳۹۳ تاسیس شده است را می‌توان یک سازمان امنیتی در حوزه مجازی توصیف کرد. «نظارت و بررسی جرائم سازمان یافته تروریستی، جاسوسی و اقتصادی و اجتماعی در فضای مجازی»، «مقابله با تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه»، «رصد هتک حرمت و توهین و ارزش‌های انقلابی»، «ارتقای امنیت کاربران فضای مجازی» و «تولید محتوا» از مهم‌ترین دستورکارهای این فرماندهی است. در زیرمجموعه فرماندهی پدافند سایبری، «مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری سپاه» و «سایت گرداب» فعال هستند.

مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه سال ۱۳۸۶ تاسیس شد و به ارتش سایبری هم مشهور شده بود. این مرکز، مدیریت پروژه‌های متعددی چون «مضلین» که شناسایی و تعطیلی سایت‌های پورنوگرافی را در دستور کار داشت و پروژه‌های «فتنه عمیقِ»، «دارکوب» و «مرصاد» که به رصد سایت‌های سیاسی و فرهنگی منتقد و مخالف نظام می‌پرداخت را بر عهده داشت. در نتیجه فعالیت‌ها و گزارش‌‌های این مرکز، ده‌ها نفر از فعالان فضای مجازی و مدیران سایت‌ها بازداشت شدند. فرماندهی پدافند سایبری سپاه همچنین پروژه‌های متعددی را در قالب همکاری یا پیمانکاری با «قرارگاه سایبری خیبر» – که یک قرارگاه سایبری متشکل از نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات، سپاه و وزارت دفاع است-، دانشگاه امام حسین سپاه و شرکت های مرصاد و نصر – که در حوزه هک فعال هستند- انجام داده است.

معاونت بررسی و عملیات روانی:

معاونت عملیات:

اداره‌ی کار‌‌آمدی:

این اداره شامل مجموعه‌هایی با عنوان «خانه‌های امن» است که با ایجاد سیستم‌های موازی برای هر وزارتخانه به رصد فعالیت‌های وزارتخانه‌های دولت و اقدامات تخریبی علیه آن وزارتخانه مشغول هستند. خانه‌های امن با تابلوهای پوششی موسسه‌های فرهنگی و علمی و رسانه‌ای در حال فعالیت هستند. طبق اصلاحیه ماده ۳ قانون آیین دادرسی کیفری، مصوب ۲۴خرداد ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی، سازمان اطلاعات سپاه، ضابط قوه قضاییه است.

عملیات اطلاعات سپاه

دستگیری اعضای حزب توده

در ۱۷ بهمن ۶۱، بیش از ۵۰ نفر از اعضای رهبری و کادرهای فعال آن از جمله نورالدین کیانوری، مریم فیروز، منوچهر بهزادی، ابوتراب باقرزاده، عباس حجری، اسماعیل ذوالقدر، رضا شلتوکی، تقی کی‌منش، علی عمویی، عبدالحسین آگاهی، احمدعلی رصدی، مهدی کیهان، رفعت محمدزاده، آصف رزمدیده، صابر محمدزاده، هوشنگ ناظمی، ملاحسن قزلچی، کیومرث زرشناس، فاطمه ایزدی و... توسط واحد اطلاعات سپاه پاسداران به اتهام جاسوسی دستگیر و به زندان «توحید» منتقل شدند.

در ادامه طرح دستگیری کلیه کادرها و اعضای حزب توده در سرتاسر کشور، در۷ اردیبهشت ۶۲ در عملیاتی با اسم رمز «حضرت علی» حدود ۱۷۰ نفر از کادرهای حزب در تهران و ۵۰۰ نفر در شهرستان‌ها و از جمله احسان طبری، فرج‌ الله میزانی، بهرام دانش، رحمان هاتفی، احمد دانش، حسین جودت، انوشیروان ابراهیمی، هدایت‌الله معلم، هدایت‌الله حاتمی، محسن علوی، علی گلاویژ، جواد ارتشیار، ملکه محمدی، فاطمه مدرسی تهرانی (سیمین فردین) اعضای باقیمانده رهبری و اعصای سازمان مخفی و نظامی حزب تحت عنوان مقابله با طرح کودتای نظامی دستگیر شدند. دامنه دستگیری‌ها تا ماه‌های بعد هم ادامه داشت. به دلیل این عملیات خمینی در پیام ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲ نیروهای اطلاعاتی سپاه را «سربازان گمنام» نامید.

اما واقعیت این عملیات پر سروصدا از خلال مصاحبه سعید حجاریان با نشریه‌ی اندیشه پویا کاملاٌ روشن می‌شود.

حجاریان در این مصاحبه از نقش یک افسر عالی رتبه اطلاعاتی کا. گ.ب در ایران به نام «ولادیمیر کوزیچکین» در دادن نام نفوذی های حزب توده در نهادهای جمهوری اسلامی سخن می‌گوید. کوزیچیکن در سال ۶۱ به انگلستان پناهنده شد و به همکاری با MI۶ پرداخت. این فرد در زمان گریختن به انگلستان، معاون کنسولگری شوروی در تهران بود، انگلستان از طریق واسطه های پاکستانی، اطلاعات حزب توده را در اختیار مسوولین امنیتی وقت ایران قرار داد.

هاشمی رفسنجانی هم در خاطرات خود به این موضوع اشاره کرده است. هاشمی در کتاب «پس از بحران»، در یادداشت‌های روز دوشنبه ۵ مهر ۱۳۶۱ می‌نویسد: «عصر مهندس جواد [مادرشاهی] و حبیب که برای گرفتن اطلاعات از فردی مطلع به پاکستان رفته بودند، آمدند و مطالب جالب و مفیدی که از او گرفته‌اند، درباره عملکرد کا. گ.ب و حزب توده و آینده شوروی در ایران، گزارش دادند.»

نفوذ در سازمان اطلاعات سپاه

روایت یکی از دانشجویان اشغال کننده سفارت امریکا از نفوذ در اطلاعات سپاه:

یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف نیز بنام عباس زریباف، از کادرهای سازمان مجاهدین خلق که در بلوک ما بود. او مسئولیت کنفرانس نهضت‌­های آزادیبخش را که دانشجویان بر پا نمودند و رهبران و نمایندگان این نهضت‌ها را در تهران دور هم گرد آوردند، به عهده گرفته بود. با پایان یافتن ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۹، شماری از دانشجویان پیرو خط امام که عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بودند، واحدی به نام اطلاعات سپاه را تشکیل دادند. عباس زریباف به واسطه حضور خود در لانه و مسوولیت مهمی که در آن جا داشت، توانست در میان این جمع نفوذ کند و عضو واحد اطلاعات موسوم به «ستاد تهران» شود، که مسوولیت اصلی آن برخورد با گروهک های ضدانقلاب و درراس آن ها، سازمان مجاهدین خلق بود!”

روایت سعید حجاریان از این ماجرا:

به هر روی، عباس زریباف به عنوان یکی از اعضای رده بالای واحد اطلاعات سپاه، علاوه بر انتقال محرمانه ترین اسرار امنیتی به مرکزیت سازمان مجاهدین، کار مهم دیگری هم داشت. او به عنوان مسوول بخش شنود، کاملا در متن عملیات های شناسایی و ضربه به خانه های تیمی مجاهدین قرار داشت و از همین طریق، بارها توانست با هشدار به موقع به سازمان، اعضای سازمان مجاهدین را از ضربه پاسداران انقلاب و دادستانی نجات دهد.

«ر. ز»، یک منبع امنیتی که در واحد اطلاعات با زریباف همکار بوده، می گوید:

«همه ما در حیرت و عصبانیت بودیم. درست چند دقیقه قبل از این که ما برسیم، مجاهدین خانه تیمی ای را که شناسایی کرده بودیم، تخلیه کرده و گریخته بودند. مانده بودیم که آنها از کجا به این سرعت از حرکت ما مطلع می شوند. اصلا در مخ مان نمی رفت که یکی از همکاران خودمان به آنها اطلاع می دهد. بعد از این که عباس فرار کرد، به خارج از کشور رفت و به مجاهدین پیوست، در بازجویی از دوستان او متوجه شدیم که عباس وقتی متوجه می شده که ما خانه تیمی ای را شناسایی کرده ایم، سریع با آنها تماس می گرفته و حرکت ما را اطلاع می داده که آنها هم سریع خانه را خالی می کردند. »

دستگیری و اعدام عیسی شریفی معاون قالیباف

عیسی شریفی که از فرماندهان دوران جنگ در نیروی هوایی سپاه بود، در دوره‌ای فرماندهی قرارگاه بازسازی نیروی هوایی سپاه پاسداران را هم بر عهده داشت.وی مناصبی همچون معاونت لشگر ۱۴ امام حسین، معاون پشتیبانی و لجستیک کل سپاه پاسداران و معاونت لجستیک نیروی انتظامی را هم بر عهده داشت.

«کانال خبری چالش» در شبکه اجتماعی تلگرام به نقل از برخی از اعضای شورای شهر تهران که خواستند نامشان فاش نشود نوشته است: «پس از افشای اختلاس کلان شریفی در شهرداری تهران»، وی به بهانه بیماری دخترش، از ایران خارج شد و به سوئد رفت. شریفی قصد اقامت دائم در سوئد داشت اما «سازمان اطلاعات سپاه با همکاری نیروی انتظامی، با ترفند خاصی، شریفی را به کشور ارمنستان کشانده و او را آن‌جا دستگیر و به تهران منتقل کردند». شریفی نوامبر ۲۰۱۷ با وساطت محمد باقری رئیس کنونی ستاد کل نیروهای مسلح و نفوذ مسعود خامنه‌ای فرزند خامنه‌ای، به قید وثیقه کلان آزاد شد.در آن هنگام مطبوعات و رسانه‌های داخلی ایران، اتهام شریفی را «اختلاس» عنوان کردند.