کاربر:Safa/صفحه تمرین

نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۸ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)
کارل مارکس
کارل مارکس.jpg
کارل هاینریش مارکس
زادروز۵ می ۱۸۱۸
راین‌لند تریر، پادشاهی پروس، کنفدراسیون آلمان
درگذشت۱۴ مارس ۱۸۷۳
گورستان هایگیت، لندن، انگلستان
علت مرگبرونشیت و ذات‌الریه
محل زندگیلندن
ملیتپروسی (۱۸۱۸–۱۸۴۵) بدون تابعیت (بعد از ۱۸۴۵)
نام‌های دیگرمسیو رامبو
تابعیتبدون تابعیت
تحصیلاتحقوق دانشگاه سن پترزبورگ
سال‌های فعالیت۱۸۳۶ تا ۱۸۸۳
شناخته‌شده برایمردم دنیا
نقش‌های برجستهرهبر فکری جنبش‌های سوسیالیستی
تأثیرگذارانپرودون، باکونین، آدام اسمیت، مورگان، فویرباخ، هگل
تأثیرپذیرفتگانکلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
شهر خانگیتریر
حزب سیاسیحزب
جنبشسوسیالیستی
منصبرهبر فکری جنبش سوسیالیستی
مکتبمارکسیسم
آثارسرمایه، هجدهم برومر لوئی بناپارت، کمون پاریس، آنتی دورینگ
همسرجنی فون وستفالن
فرزندانجنی کارولین (۱۸۴۴–۱۸۸۳)، جنی لورا (۱۸۴۵–۱۹۱۱)، ادگار (۱۸۴۷–۱۸۵۵)، هنری ادوآرد گای (۱۸۴۹–۱۸۵۰)، جنی ایولن فرانسیس (فرانتسیزکا؛ ۱۸۵۱–۱۸۵۲)، جنی جولیا النور (۱۸۵۵–۱۸۹۸) و فرزند دیگری که قبل از نامگذاری درگذشت (ژوئیه ۱۸۵۷)
والدینهاینریش مارکس و هنریت پرسبورگ

کارل هاینریش مارکس متولد ۵ می ۱۸۱۸ در پروس. درگذشت ۱۴ مارس ۱۸۷۳

والدین پدرش یهودی بودند، پدرش مسیحی شد. مارکس دانش‌آموز متوسطی بود. او تا ۱۲سالگی در خانه درس خواند. در ۱۸۳۵ وارد دانشگاه بن شد. در پایان سال به اصرار پدرش به دانشگاه برلین رفت. در برلین حقوق و فلسفه خواند و به فلسفه هگل علاقه‌مند شد. دکترایش را در سال ۱۸۴۱ از دانشگاه ینا دریافت کرد اما سیاست رادیکال او مانع از این شد که بتواند به تدریس بپردازد.

مارکس کارش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و در سال ۱۸۴۲ سردبیر Rheinisc Zeitung در کلن شد. یک سال بعد روزنامه توقیف شد. مارکس هجدهم مارس استعفا داد و سه ماه بعد با جنی فن وستفالن ازدواج کرد و در ماه اکتبر به پاریس رفت.

در سال ۱۸۴۹ به لندن رفت. فکر نمی‌کرد اقامتش در این شهر چند ماهی بیشتر طول بکشد، اما تا لحظه مرگش در سال ۱۸۷۳ درلندن ماند. اولین سالهای اقامتش، در فقر مطلق و فاجعه بار گذشت. خانواده‌اش ناگزیر در فلاکت می‌زیستند و تا سال ۱۸۵۵ سه فرزند از شش فرزندش از دست رفتند.

مارکس به طور فزاینده‌ای بر روی سرمایه‌داری متمرکز شد و در سال ۱۸۶۷ اولین جلد کتاب سرمایه را منتشر کرد

ایزا برلین عادات مارکس را در آن موقع چنین توصیف می کند:

روال زندگی‌اش چنین بود: روزها به تالار مطالعه بریتیش میوزیوم می‌رفت و از نه صبح تا هفت شب که تالار را می‌بستند ، همان جا می‌ماند بعد تا پاسی از شب کار می‌کرد و بی‌وقفه سیگار می‌کشید. سیگار برایش نه تفننی هر از گاه که مسکنی حیاتی بود. این کار سلامتش را به خطر انداخته بود. همواره در معرض حملات نارسایی کبد بود که گاه با کورک و التهاب چشم همراه می‌شد. این بیماری نمی‌گذاشت کارش را انجام دهد، او را می‌فرسود و به ستوه می‌آورد و مجال نمی‌داد مشاغل ناپایدارش را پی بگیرد. در سال ۱۸۵۸ نوشت: ’’ مثل ایوب به جان امده‌ام، گر چه آنقدر ها هم خداترس نیستم.’’

در این موقع چند سالی می‌شد که مارکس مشغول تالیف کتاب سرمایه بود، اثر سترگ در اقتصاد سیاسی که باقی عمرش را وقف آن کرد. هیچ گاه شغل  ثابتی نداشت. در سال ۱۸۵۹ نوشت: ’’ به رغم همه این مصایب، باید هدف خود را دنبال کنم و نگذارم جامعه بورژوایی مرا به ماشین پولساز. بدل سازد.’’

مارکس به کمک‌هایی متکی بود که دوست وهمکارش، فریدریش انگلس، مرتب برایش می‌فرستاد. انگلس این پول ها را از صندوق تنخواه کارخانه نساجی پدرش برداشت می‌کرد. مارکس هم که مطلقا استعدادی در صرفه جویی نداشت همه را به باد می‌داد خودش می‌نویسد ’’ بعید است کسی این همه درباره پول قلم فرسایی کرده باشد و خودش تا این حد از آن بی بهره باشد’’کورک‌هایش به چنان وضع وخیمی افتاد که: ’’ نه می‌توانست بنشیند، نه راه برود و نه حتی راست بایستد.’’ سرانجام، پس از دو دهه رنج مداوم ، جلد اول سرمایه را به پایان برد، اما عمرش کفاف نداد که دو جلد باقی مانده را تکمیل کند. با این همه، تنها حسرت یک چیز را به دل داشت. در ۱۸۶۶ به یکی از همرزمان سیاسی‌اش نوشت: ’’می‌دانی که همه چیزم را فدای این مبارزه انقلابی کرده‌ام البته پشیمان هم نیستم.برعکس اگر قرار بود یک بار دیگر در اغاز خط بایستم، باز هم همین کار را می‌کردم. اما تن به ازدواج نمی‌دادم. تا جایی که توان دارم، می کوشم دخترم را از. صخره‌هایی حفظ کنم که کشتی زندگی مادرش را در هم شکستند.

تاریخچه‌ی مبارزاتی مارکس

لنین سه ماه پس از پذیرش در دانشگاه کازان، به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی علیه حکومت تزاری از دانشگاه اخراج شد. اخراج لنین از دانشگاه سرآغاز آشنایی او با گروه‌های مخفی ناراضی شد. او مانند بیشتر جوانان آن دوره جذب آراء مارکس شد، خاطره اعدام برادرش الكساندر در پی‌ریزی شالوده ذهنی او هیچ‌گاه محو نشد.

در سپتامبر ۱۸۸۹، خانواده اولیانوف به شهر سامارا نقل مکان کرد و لنین آنجا به حلقه اطرافیان الکسی اسکلیارنکو که برای مباحث سوسیالیستی گرد می‌آمدند، پیوست. در آن جلسات، لنین به‌طور کامل جذب مارکسیسم شد و مانیفست حزب کمونیست ۱۸۴۸ از مارکس و فریدریش انگلس را به روسی ترجمه کرد. او آثار گئورگی پلخانوف، را مطالعه می‌کرد و با او دربارهٔ گذار روسیه از فئودالیسم به سرمایه‌داری و نیز برپایی سوسیالیسم توسط پرولتاریا (کارگران شهری)، و نه دهقانان، موافق بود. این دیدگاه مارکسیستی با نظر جنبش دهقانی‌سوسیالیستی نارودنیک که از برپایی سوسیالیسم توسط دهقانان (و بدین طریق اجتناب از ورود سرمایه‌داری به روسیه) طرفداری می‌کرد، در تضاد بود. دیدگاه نارودنیکی در دهه ۱۸۶۰ توسط حزب نارودنایا ولیا پشتیبانی می‌شد و نظریه غالب میان انقلابیون روس بود. لنین سوسیالیسم دهقانی را رد می‌کرد، اما متفکران این مکتب نظیر پیوتر تکاچف و سرگئی نچایف بر او اثر گذاشتند و نیز شخصاً با چند نارودنیک دوستی داشت.

در ماه مه ۱۸۹۰، ماریا، مادر لنین، مسئولین دانشگاه را متقاعد کرد به لنین اجازه دهند علی‌رغم عدم حضور در دانشگاه، در امتحانات دانشجویان خارجی دانشگاه سن پترزبورگ شرکت کند. لنین در این امتحانات با نمره‌ای عالی قبول و از او تجلیل شد. در همان اوان، خواهرش اولگا بر اثر حصبه درگذشت. لنین چند سال به عنوان دستیار حقوقی در دادگاهی منطقه‌ای و سپس برای یک وکیل محلی در سامارا کار کرد. در این دوران بیشتر وقت او به مطالعه مقالات و نوشته‌های بر جای مانده از انقلابیون روسیه می‌گذشت. و در گروه اسکلیارنکو فعال بود و تلاش می‌کرد بهترین راه را برای پیاده کردن ایده‌های مارکسیسم در روسیه بیابد. لنین با الهام از آثار پلخانوف، اطلاعات مرتبط با جامعه روسیه را جمع‌آوری می‌کرد و آن معلومات را در دفاع از برداشت مارکسیستی از توسعه جامعه و رد ادعاهای نارودنیک‌ها به کار می‌برد. او مقاله‌ای به نام دوستان خلق کیانند؟ و چگونه با سوسیال دموکراتها مبارزه می کنند نوشت که مجله لیبرال اندیشه روس حاضر به چاپ آن نشد. حدود ۲۰۰ نسخه از این رساله به‌طور غیرقانونی در سال ۱۸۹۴ چاپ شد.

لنین در این سال‌ها کتاب كاتشیسم انقلابی، نچایف- آنارشیست روس كه به اتهام ترور تزار اعدام شد- را خواند و هم كاپیتال كارل ماركس را. سهم نچایف در شكل‌گیری تفكر انقلابی لنین بیشتر بود. او این تفكر را از نچایف وام گرفت كه قدرت دولت باید توسط گروهی از انقلابیون متعهد و حرفه‌ای در اختیار كارگران قرار گیرد و كلیه طبقات دیگر اجتماع منسوخ گردد.

لنین در سال ۱۸۹۳ به شهر سن پترزبورگ که در آن زمان مرکز افکار انقلابی بود. نقل مکان کرد، در این شهر خود را وقف مبارزه کرد، با متفکران و فعالان مترقی روسیه مانند گئورگی پلخانف آشنا شد و در مطبوعات چپ به تبلیغ ضرورت انقلاب کارگری در روسیه پرداخت.

لنین در آخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. یک سال در زندان گذراند و سپس در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.

لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند.

لنین در سال ۱۸۹۵، در خارج از کشور با گروه آزادی کار که توسط پلخانف، ورا زاسولیچ، لئو دیچ، و پاول اکسلرود تاسیس شده بود، همچنین داماد مارکس، پل لافارگ در پاریس و ویلهلم لبکنشت را در برلین ملاقات کرد که تأثیر ویژه‌ای بر او گذاشت و ورود او به مبارزه برای تشکیل اتحادیه مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ را در همان سال تسریع کرد. بخاطر سازماندهی و فعالیت‌های این اتحادیه، دستگیر شد، یک سال و دو ماه را در زندان گذراند، و به مدت سه سال به تبعید در روستای شوشنسکوی در منطقه مینوسینسک در منطقه کراسنویارسک تبعید شد. در بازگشت از تبعید در فوریه ۱۹۰۰، لنین روزنامه ایسکرا را منتشر کرد که نقش بسیار زیادی در ایجاد حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۹۰۳ داشت. حزب سوسیال دموکرات در دومین کنگره خود، بر سر یک تعریف روشن و رادیکال از شرایط عضویت در حزب اکثریت نمایندگان، در کنار لنین، ایستادند. از این رو انشعاب حزب سوسیال دموکرات روسیه به بلشویک و منشویک شکل گرفت. در ابتدا، لنین توسط پلخانف پشتیبانی می‌شد، اما پلخانف بعدها تحت تأثیر منشویک‌ها، بلشویک‌ها را ترک کرد. لنین در اولین انقلاب روسیه مشارکت فعال داشت. وی که با نام‌های مستعار مطالبش را در روزنامه‌ی نوایا ژیزن منتشر می‌کرد، توهمات انقلابی و اصلاح طلبانه کادت‌ها، سوسیالیست‌های انقلابی و منشویک‌ها، و امیدهای آنها برای پیروزی مسالمت‌آمیز جنبش انقلابی را درهم شکست. او به اصطلاح دومای مشورتی را مورد انتقاد قرار داد و شعار تحریم آن را داد. وی با اشاره به لزوم آماده سازی یک قیام مسلحانه، فعالانه از نمایندگان سوسیال دمکرات دومای مشورتی حمایت کرد. وی به ضرورت استفاده از همه فرصت‌های قانونی در مواردی که امید به یک مبارزه انقلابی مستقیم غیرممکن بود اذعان داشت.

 
لنین در حال سخنرانی

جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت. در آغاز جنگ، لنین توسط مقامات اتریش دستگیر شد، اما به لطف تلاش‌های سوسیال دموکرات‌های اتریش، آزاد شد و راهی سوئیس شد. در میان انفجار جنگ‌طلبی تحت پوش میهن‌پرستی که همه احزاب سیاسی و مارکسیست را فرا گرفته بود، او عملاً تنها کسی بود که خواستار تبدیل جنگ امپریالیستی به یک جنگ داخلی و انقلاب بود.

تاثیر مارکس بر انقلابیون

به عقیده مورخان غربی لنین از زمان مسیح و ژول سزار تا کنون متنفذترین و مؤثرترین مرد در تاریخ بشریت بوده و او را چکش انقلاب جهانی می‌خوانند . چکشی که بر زنگ انقلاب فرود آمد و این کار را بوسیله ایجاد جنگ بین فقیر و غنی، انجام داد و با طنین عظیم خود، انقلاب را آغاز کرد.

تمامی انقلابات قرن بیستم بصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر آرا و عقاید سیاسی و استراتژیک لنین رقم خورده است.

ابعاد شخصیت مارکس

لنین از نظر اخلاق فردی و انقلابی با اینکه برجسته‌ترین رجل سیاسی دوران خود بود ولی بشدت با بزرگ کردن شخص خودش در مبارزه مخالفت می‌کرد،

لوناچارسکی حکایت می‌کند که در سال ۱۹۱۸ کمی پس از آنکه بشدت مجروح شده بود، لنین، و، د، بونچ - بروئه ویچ و عده‌ای دیگر را احضار کرد و به آنان گفت: من متوجه شده‌ام که شروع به بزرگ کردن شخص من کرده‌اند و از این بابت بشدت ناراضیم، این کار، ناراحت‌کننده و خطرناک است، همه‌ی ما می‌دانیم که هدفمان در یک فرد خاص متجلی نمی‌شود، من منع کردن چنین پدیده‌ای را از طرف خودم ناشیانه می‌دانم، این کار به نحوی از انحاء هم مسخره است و هم حاکی از پر مدعایی اما ما باید بتدریج به آن پایان دهیم[۱]

لنین همچنین از ستایش‌های ماکسیم گورکی در مقاله‌ی و، ای، لنین، و در نامه‌ی سرگشاده به اچ جی ولز که کاملا آغشته به کیش شخصیت بود احساس نزدیک به اکراه داشت، او پس از خواندن این دو متن، طرح قطعنامه‌ای را برای پولیت بورو نوشت:

دفتر سیاسی کمیته مرکزی انتشار مقالات گورکی بویژه سرمقاله را در شماره ۱۲ مجله‌ی انترناسیونال کمونیست کاملا نابجا می‌داند، چون نه تنها هیچ چیز کمونیستی در این مقالات نیست بلکه خطوط ضد کمونیستی بسیاری هم دارند، در آینده چنین مقالاتی نباید تحت هیچ عنوان در انترناسیونال کمونیست چاپ شود.[۲]

همچنین لنین در جلسه پایانی کنگره نهم حزب در سال ۱۹۲۰ با ستایشی که بطور خود‌انگیخته از او شد مخالفت کرد و به نشانه‌ی اعتراض سالن جلسه را ترک کرد.[۱]

لنین سازمانده

لنین در قامت یک سازمانده بزرگ در تشکیل حزب سوسیال دموکرات روسیه و پس از آن حزب سوسیال دموکرات شاخه‌ی بلشویک‌ها و رهبری پیروزمندانه انقلاب اکتبر شوروی و بعدها حزب کمونیست شوروی همچنین در سازماندهی اتحادیه‌ی مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ، انتشار روزنامه‌ی ایسکرا، نقشی عمده و اساسی داشت،

لنین استراتژیست

زمانی که خبر کناره‌گیری تزار را به لنین دادند او باور نکرد و زمانی که خبر را در صدر اخبار روزنامه‌های زوریخ دید تنها یک هم‌وغم داشت: بازگشت هر چه سریعتر به روسیه.

استالین اما زودتر از لنین به پایتخت رسید چه آنکه او روزهای تبعید در سیبری را می‌گذراند و به محض ورود به عرصه، ماهیت دولت موقت را به رسمیت شناخت. اما لنین را اندیشه‌ای دیگر بود:

«ما هیچ حمایتی از حکومت موقت نمی‌کنیم.» جمله‌ای بود که لنین به محض ورود به پتروگراد بر زبان آورد. در اوضاع آشفته آن روزهای پایتخت، مخالفت‌‌های لنین موجی از اعتراض همراه داشت. لنین در این وضعیت نابسامان نظریه‌ای تازه را تحت عنوان «تزهای آوریل» عرضه کرد.

نظریه‌ای مبتنی بر این امر که «باید یک جنگ داخلی تمام‌عیار شکل گیرد تا از میان آن طبقه کارگر زمام امور را به دست گیرد.»

لنین از سیستم شوراها به جای حکومت موقت دفاع کرد و پیشنهاد تغییر نام حزب سوسیال دموکرات به حزب کمونیست را مطرح کرد. بلشویک‌ها دست به کار تشکیل شورای پتروگراد در مقابل حکومت موقت شدند و این‌چنین شد که در اولین کنگره سراسری شوراها مناظره‌ای ماندگار میان کرنسکی و لنین در گرفت. در این کنگره لنین شورا را به عنوان همتای نوین کنوانسیون در انقلاب فرانسه به شمار آورد و خواستار آن شد که شورا بی‌‌درنگ و از طریق توسل به زور تمام قدرت را از چنگ حکومت موقت بیرون آورد.

لنین با همراهی استالین، تروتسکی- که اکنون به او پیوسته بود- و دیگر حامیان خویش قیامی را علیه حکومت موقت سامان داد. قیامی که در شب ۲۴ اکتبر به پیروزی رسید و از دل آن شورای کمیسرهای خلق به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین به جای دولت موقت ظهور کرد.

لنین فیلسوف

لنین بازداشت و به سیبری تبعید شد. دورانی كه تلاش‌های مادر لنین این امكان را برای او به وجود آورد كه در دهكده‌ای آرام و با مطالعه انبوه كتاب‌‌هایی كه از مادر تقاضا می‌كرد، اندیشه سیاسی خویش را شكل دهد.

لنین در این ناحیه بسیار سرد و نزدیک به آب و هوای قطبی ، کتاب فلسفه و طرز عمل تردیونیسم را که از آثار فابیانهای سوسیالیست انگلیس بود به زبان روسی ترجمه نمود و نام آن را به دموکراسی صنعتی تغییر داد.

او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.

لنین آرای فلسفی خود را در کتابهای یادداشت‌های فلسفی و ماتریالیسم و امپریو کریتیسیسم تشریح کرده است.

لنین ایده‌پرداز

اندیشه لنین بر پایه اولویت طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد. ابزار کارگران برای رسیدن به این هدف حزب طبقه کارگر است که به گفته لنین «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» در آن گرد آمده و متشکل شده‌اند.

وصیت نامه‌ی مارکس

لنین در وصیت‌نامه خویش جانب تروتسکی را در مقابل استالین گرفت: «استالین بسیار خشن است و این نقص که برای ما کمونیست‌‌ها قابل پذیرش است در مقام دبیر کلی حزب قابل پذیرش نیست. لذا به رفقا پیشنهاد می‌کنم راهی را بیابند که استالین را از مقام خود برکنار کرده و فرد دیگری را که از تمام جهات برتری، از استالین متفاوت باشد به جای او بگمارند.»

آثار مارکس

۱۸۹۴ دوستان مردم چه کسانی هستند و چگونه با سوسیال دموکراتها می‌جنگند - در رد عقاید ناردونیک‌ها

۱۸۹۹     وظیفهٔ فوری ما        

۱۸۹۹     توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه          

۱۹۰۲    چه باید کرد؟ - در رد عقاید اکونومیست‌ها

۱۹۰۴     یک گام به پیش، دو گام به پس - حاوی اصول تشکیلاتی حزب کمونیست و دیکتاتوری پرولتاریا

۱۹۰۵     دو تاکتیک سوسیال دموکراسی در انقلاب دموکراتیک - در باره‌ی مبانی تاکتیک‌های انقلابی

۱۹۰۸     ماتریالیسم و امپریوکریتیسیسم - درباره‌ی ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی

۱۹۱۳     دفترهای فلسفی - انتقادات لنین از مذهب و تبیین گسترده ماتریالیسم دیالکتیک

۱۹۱۴      حق ملت‌ها برای خودمختاری

۱۹۱۵     سوسیالیسم و جنگ

۱۹۱۷     امپریالیسم بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری - تبیین تئوریک از پیدایش و ارتقای عملکرد استعمار و امپریالیسم

۱۹۱۷     دولت و انقلاب - درباره‌ی دیکتاتوری پرولتاریا و گذار به سوسیالیسم

۱۹۱۸      انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد

۱۹۲۰     بیماری کودکی چپ‌روی درکمونیسم - در باره‌ی کمونیست‌ها مخالف سیاست نپ و مخالفان اقتدار حزب کمونیست

گاه‌شماری مارکس

۱۸۷۰ (۱۰ آوریل) تولد لنین در سیمبرسک

۱۸۸۱ قتل الکساندر دوم

۱۸۸۳ تاسیس گروه آزادی کار در ژنو به وسیله‌ی پلخانف

۱۸۸۷ اعدام الکساندر اولیانف برادر بزرگتر لنین

۱۸۹۳ - ۱۸۹۵ استقرار لنین در سن پترزبورگ و ملاقات با کروپسکایا

۱۸۹۵ بازداشت لنین تا ۱۸۹۷

۱۸۹۷ تبعید به سیبری و پیوستن کروپسکایا به وی

۱۸۹۸ بنیانگذاری حزب سوسیال - دموکرات روسیه در شهر مینسک

۱۸۹۹ تا ۱۹۰۰ شورش‌های دانشجویی در روسیه

۱۹۰۰ ترک سیبری و اقامت در سویس با نام لنین

۱۹۰۰ انتشار اولین شماره روزنامه‌ی ایسکرا

۱۹۰۰ تا ۱۹۰۲ تشکیل حزب

۱۹۰۲ نوشتن کتاب چه باید کرد؟

۱۹۰۳ تشکیل دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات روسیه و انشعاب آن به بولشویک‌ها و منشویک‌ها

۱۹۰۴ آغاز جنگ روس و ژاپن

۱۹۰۴ لنین کتاب یک گام به پیش، دو گام به پس را نوشت

۱۹۰۵

انقلاب در ۹ ژانویه با یکشنبه خونین آغاز شد

۱۲ تا ۲۷ آوریل سومین کنگره خزب در لندن

۲۵ اوت عهدنامه‌ی پرتسموث، پایان جنگ روس و ژاپن

۷ تا ۹ سپتامبر کنفرانس سازمانهای سوسیال دموکرات در ریگا، بازگشت لنین به روسیه

۱۷ اکتبر مانیفست امپراتور وعده اصلاحات و قانون اساسی می‌دهد

اکتبر، اعتصاب عمومی در روسیه

۶ تا ۱۷ دسامبر قیام مسکو

۱۲ تا ۱۷ دسامبر اولین کنفرانس حزب psdor در تامر فورس

۱۹۰۶

۱۰ تا ۲۵ آوریل چهارمین کنگره psdor موسوم به کنگره‌ی اتحاد در استکهلم

۲۷ آوریل انتخابات دوما

۳ تا ۷ نوامبر دومین کنفرانس حزب psdor در تامر فورس

۹ نوامبر اصلاحات ارضی استولیپین

۱۹۰۷

۲۰ فوریه دومای دوم

آوریل و مه پنجمین کنگره psdor در لندن

۳ تا ۵ اوت کنفرانس کوتلا

اول نوامبر انتخابات دومای سوم، لنین روسیه را ترک و در سویس مستقر شد

۵ تا ۱۲ نوامبر چهارمین کنفرانس حزب در هلسینگفورس

۱۹۰۸ دسامبر پنجمین کنفرانس حزب در پاریس

۱۹۱۰ ژانویه پلنوم کمیته‌ی مرکزی psdor، آخرین تلاش‌ها برای اتحاد بلشویک‌ها و منشویک‌ها

۱۹۱۱ تشکیل مدرسه‌ی کادرهای حزب در لونٰژومو، حومه‌ی پاریس

۱۹۱۱ اول سپتامبر قتل استولیپین

۱۹۱۲

ژانویه ششمین کنفرانس حزب در پراگ، بلشویک‌ها اعلام موجودیت می‌کنند

آوریل تیراندازی در لنا

۲۳ انتشار اولین شماره‌ی پراودا

تابستان لنین در کراکووی مستقر می‌شود

اوت کنفرانس وین به وسیله‌ی تروتسکی سازمان داده می‌شود، جدایی قطعی بین منشویک‌ها و بلشویک‌ها

نوامبر افتتاح دومای چهارم

۲۴ نوامبر کنگره‌ی بال، در سویس دومین انترناسیونال برای عدم پذیرش جنگ بعنوان یک امر ملی و میهن پرستانه

۱۹۱۴

۲۸‌ ژوئن قتل آرشیدوک فرانسوا فردیناند ولیعهد اتریش در سارایوو

۲۰ تا ۲۴ ژوئیه دیدار پوانکاره رئیس جمهور فرانسه از روسیه

اجلاس انترناسیونال در بروکسل

اول اوت آلمان به روسیه اعلان جنگ می‌دهد

آخر ماه اوت شکست روسیه در کنار دریاچه‌های مازوری بازگشت لنین به سویس

۱۹۱۵ ۵ تا ۸ سپتامبر کنفرانس زیمروالد، لنین کتاب امپریالیسم بالاترین مرحله‌ی سرمایه‌داری را می‌نویسد

۱۹۱۶

فوریه کنفرانس کینتال

مارس حمله‌ی روسیه در جبهه شمال برای کاستن فشار از روی ارتش فرانسه که در وردون در محاصره‌ی آلمان قرار گرفته بود

۱۷ دسامبر قتل راسپوتین

۱۹۱۷

۲۳ تا ۲۵ فوریه انقلاب در پتروگراد

۲۷ فوریه تصرف کاخ زمستانی شوراها در کاخ تورید مستقر می‌شوند

۲ مارس تشکیل حکومت موقت و استعفای نیکلای دوم

۹ مارس ایالات متحده حکومت موقت را به رسمیت می‌شناسد

۲۳ فوریه روز بین المللی زن . تظاهرات در سن پترزبورگ آغاز می‌شود.

۲۷ فوریه آخرین دولت تزاری به نخست وزیری شاهزاده گلیتسین استعفا می‌کند.

۲۸ فوریه تشکیل شورای پتروگراد

۲ مارس کناره‌گیری نیکلای دوم از سلطنت

۳ آوریل لنین وارد پتروگراد می‌شود

۴ آوریل انتشار تزهای آوریل توسط لنین

۲۴ تا ۲۹ آوریل تشکیل هفتمین کنفرانس بلشویک‌ها

۵ مه تشکیل دولت ائتلافی

ژوئن تهاجم ناموفق کرنسکی، اولین کنگره پان روس شوراها

۳-۵ ژوئیه تظاهرات مسلحانه‌ی کارگران، سربازان، و ملوانان کرونشتات. بازداشت بلشویک‌ها توسط دولت کرنسکی و مخفی شدن لنین

۲۳ ژوئیه تا ۳ اوت کنگره بلشویک‌ها با شعار وحدت و پیوستن تروتسکی به بلشویک‌ها

۲۶ اوت تلاش کورنیلوف برای کودتا فرومی‌پاشد.

سپتامبر بلشویک ها در شوراهای پتروگراد و مسکو حائز اکثریت می‌شوند.

۲۵ سپتامبر تروتسکی آزاد و به ریاست شورای پتروگراد انتخاب می‌شود.

۱۰ اکتبر کمیته مرکزی بلشویک‌ها تصمیم به قیام می‌گیرد.

۲۵-۲۶ اکتبر انقلاب پیروز می‌شود و بلشویک ها قدرت را به دست می‌گیرند.

۲۶ اکتبر لنین فرمان راجع به زمین و صلح را صادر می‌کند و دولت شوروی تشکیل می‌شود.

۱۲ تا ۲۷ نوامبر انتخابات مجلس مؤسسان

۲ دسامبر آتش بس آلمان و روسیه مذاکرات برست لیتوفسک

۷ دسامبر تشکیل چکا ( کمیسیون فوق‌العاده برای مبارزه با ضد انقلاب و خرابکاری ) .

۱۹۱۸

۵ ژانویه بلشویک‌ها مجلس مؤسسان را منحل می‌کنند.

ژانویه ارتش داوطلب ضد بلشویک تشکیل می‌شود.

۲۱ ژانویه سوونارکوم تمام طلب‌های حکومت تزاری را کان لم یکن اعلام می‌کند.

۳ مارس دولت شوروی با قدرت‌های محور در برست‌لیتوفسک پیمان صلح امضا می‌کند.

۶ تا ۸ مارس هفتمین کنگره بلشویک‌ها

مارس مداخله‌ی متفقین آغاز می‌شود.

مه سربازان چکسلواکی که با خط آهن سراسری سیبری مسافرت می‌کنند برضد دولت شوروی شورش می‌کنند و به این وسیله این امکان را برای سفیدها فراهم می‌آورند که حرکت خود را در سیبری سازمان دهند.

مه آغاز جنگ داخلی

تابستان برقراری سیاستهای کمونیسم جنگی

۶ ژوئیه شورش سوسیالیست‌های انقلابی

۱۷ ژوئیه اعدام تزار و خانواده‌اش

۳۰ اوت ترور لنین توسط اف کاپلان و آغاز خشونت سرخ

نوامبر دریاسالار کلچاک رهبری نیروهای ضد بلشویک در سیبری را به عهده می‌گیرد. پایان جنگ در اروپا مداخله‌ی متفقین را دگرگون می‌سازد.

۱۹۱۹

پاریس آغاز کنفرانس صلح

۱۵ ژانویه قتل رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت

۲ تا ۷ مارس تأسیس بین الملل کمونیست در مسکو

بهار ارتشهای کلچاک، مسکو را تهدید می‌کنند.

اکتبر ارتش‌های دنیکین و کلچاک، ۲۰۰ میلی مسکو، را اشغال می‌کنند.

زمستان ارتش یودنیچ پتروگراد را تهدید می‌کند.

ارتش سرخ در تمام جبهه‌ها پیروز است.

۲ تا ۴ دسامبر هشتمین کنفرانس بلشویک‌ها

۱۹۲۰

شکست سفیدها در سیبری

۲۹ مارس نهمین کنگره حزب

۲۴ آوریل جنگ شوروی ـ لهستان

۲۱ ژوئیه دومین کنگره بین‌الملل کمونیست

اوت شکست ارتش سرخ در دروازه‌ی ورشو

سپتامبر کنگره ی مردمان کارگر شرق در باکو

۱۳ اکتبر صلح با لهستان

۲۵ اکتبر تا ۱۶ نوامبر شکست ژنرال ورانگل، رهبر آخرین ارتش سفید، وی کریمه را برای تبعید ترک می‌کند.

زمستان حکومت شوروی در سه جمهوری قفقاز برقرار می‌شود. مداخله‌ی متفقین پایان می‌یابد.

۱۹۲۱

ژانویه قیام دهقانان تامبوف

مارس قیام ملاحان کرونشتات

دهمین کنگره‌ی حزب قطعنامه‌ی ضد جناح‌ها را به تصویب می‌رساند، سیاست نپ به اجرا درمی‌آید.

۲۴ ژوئن تا ۱۳ ژوئیه سومین کنگره بین‌الملل کمونیست

اوت تصفیه‌ی حزب

۱۲ اکتبر تاسیس بانک دولتی

۱۹۲۱ـ۱۹۲۲ قحطی

۱۹۲۲

۶ فوریه نام چکا به گ پ او تغییر می‌یابد.

۲۶ فوریه مصادره‌ی اموال کلیسا مبارزات ضد مذهبی

۲ آوریل استالین دبیر کل کمیته مرکزی می‌شود.

۲۶ مه اولین سکته مغزی لنین او تا اکتبر کارها را رها می‌کند.

ژوئن محاکمه‌ی سوسیالیست‌های انقلابی

۴ نوامبر تا ۵ دسامبر چهارمین کنگره بین‌الملل کمونیست

۱۶ دسامبر دومین سکته مغزی لنین

۲۲ دسامبر نامه موسوم به وصیت نامه توسط لنین به کنگره

۳۰ دسامبر تأسیس اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی

۳۰ و ۳۱ دسامبر لنین یادداشت‌های خود در باره مسئله ملی را دیکته می‌کند

۱۹۲۳

۴ ژانویه یادداشت لنین درباره دور کردن استالین از قدرت

ژانویه تا مارس لنین آخرین مطالب خود را دیکته می‌کند

۶ مارس قطع رابطه لنین با استالین

۱۷ تا ۲۵ آوریل دوازدهمین کنگره حزب بدون حضور لنین

۲۳ اکتبر چهل و شش رهبر از گروه حاکم انتقاد می‌کنند.

۱۹۲۴

سیزدهمین کنفرانس حزب محکوم کردن نظریات تروتسکی

۲۱ ژانویه درگذشت و. ا. لنین و جانشینی ریکوف در مقام رئیس دولت

۳۱ ژانویه قانون اساسی شوروی به تصویب می‌رسد.

مارس برقراری روبل ثابت

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ لنین - کتاب در دادگاه تاریخ صفحه ۲۱۸ و ۲۱۹
  2. کتاب در دادگاه تاریخ صفحه ۲۱۹