کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۱۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
| مجازات            =  
| مجازات            =  
| وضعیت گناهکاری    =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =آخرین منصب او وزیر کار دولت موقت ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷
| منصب              =رهبر حزب ملت ایران و وزیر کار در دولت موقت
| مکتب              =ناسیونالیسم
| مکتب              =ناسیونالیسم
| آثار              =
| آثار              =
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
داریوش فروهر     
داریوش فروهر سال ١٣٠٧ در یک خانواده مسلمان در اصفهان به دنیا آمد. او از ١٥ سالگی و پس از آشنایی با مصدق، زندگی سیاسی خود را آغاز کرد و در دوران فعالیت سیاسی خود، پیش از انقلاب ایران بیش از ده بار بازداشت و زندانی شد. تجربه ١٥ سال زندگی در زندان، او را سمبلی از مبارزه ساخت.  برخی دوستان وی، زندان را خانه دوم او نامیدند.      


== تاریخچه زندگی داریوش فروهر ==
داریوش فروهر در آذرماه ١٣٢٧ و در سن ٢٠ سالگی به عضویت در گروه "مکتب " درآمد که هسته مرکزی یک گروه سیاسی ملت‌گرا و مبارز بود. گروه مکتب سه سال بعد در یکم آبان ماه ١٣٣٠ تبدیل به "حزب ملت ایران" شد و داریوش فروهر نیز به عضویت در کمیته موقت رهبری این حزب درآمد. او در هفدهم دی ماه همان سال و در سن ٢٣ سالگی به دبیری حزب ملت ایران انتخاب شد و به واسطه فعالیت‌های سیاسی‌اش پس از کودتای ٢٨ مرداد، برای دستگیری زنده و یا تحویل مرده‌اش جایزه تعیین شد. در سال ١٣٣٩ و با تشکیل جبهه ملی دوم، داریوش فروهر اگرچه در زندان بود اما به عضویت در شورای مرکزی این جبهه انتخاب شد. او در آستانه انقلاب ایران نیز با حضور درصف مقدم تظاهرات و راه پیمایی‌های اعتراضی، اراده خود برای تغییر نظام سلطنتی در ایران را به نمایش گذاشت.
داریوش فروهر در هفتم دی ماه سال ۱۳۰۷ در اصفهان متولد شد  


دوران تحصیلات ابتدایی او در اصفهان سپری شد سپس بدلیل انتقال پدرش به ارومیه وی نیز به آن شهر می‌رود، این دوران همزمان  سوم شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین بود، در سال ۱۳۲۱ پدر فروهر به دلیل مبارزه با اشغالگران بازداشت شده و به اردوگاه اسیران جنگی در اراک فرستاده می‌شود.
فروهر در نهم آبان ١٣٥٧ و پس از آزادی آیت‌الله طالقانی از زندان، از مردم خواست تا دستور حکومت نظامی را بشکنند. بدین ترتیب بود که صف عظیمی از مردم درحالی که شاخه‌های گل به دست داشتند، فاصله بازار تا خانه آیت‌الله طالقانی را پیاده پیمودند. داریوش فروهر در همان راهپیمایی طی سخنانی اعلام کرد که «نظام آینده ایران باید با همه پرسی تعیین شود». او اما پس از این به زندان رفت و بعد از آزادی در آبان ماه ١٣٥٧ به عنوان سخنگوی جبهه ملی ایران انتخاب شد.


فروهر در سال ۱۳۲۲ در سن ۱۳ سالگی همزمان با تحصیل در دبیرستان ایرانشهر تهران با اهداف و مبارزه‌ی دکتر محمد مصدق آشنا می‌شود و از همان هنگام وارد فعالیت‌های سیاسی می‌شود.
داریوش فروهر در ٢٦ دیماه ١٣٥٧ و همزمان با فرار شاه از ایران، برای ملاقات با خمینی عازم پاریس شد و ١٦ روز بعد همراه خمینی به کشور بازگشت. او بلافاصله پس از انقلاب، در ٢٤ بهمن ١٣٥٧ درکابینه دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان شرکت کرد و به عنوان "وزیرکار" در دولت موقت ایران مشغول به کار شد. او حقوقی بابت شغل وزارت دریافت نکرد و با استعفای دولت موقت نیز از فعالیت‌های اجرایی فاصله گرفت.


در سال ۱۳۲۷ وارد دانشکده حقوق می‌شود و در سال ۱۳۲۸ مصدق را در بنیانگذاری جبهه‌ی ملی به همراه دیگر دانشجویان یاری می‌دهد. یکسال بعد برای اولین بار بدلیل فعالیت‌های سیاسی بازداشت می‌شود.
داریوش فروهر همزمان با آغاز پاییز سال ٦٠ به زندان رفت و پنج ماه زندان را نیز در کارنامه سیاسی پس از انقلاب خود به جای گذاشت. داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری شامگاه شنبه ٣٠ آبان ماه ١٣٧٧ درحالی توسط ماموران یک محفل اطلاعاتی در تهران به قتل رسیدند


در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نقش فعالی در قیام مردم بعهده داشت. وی در تظاهرات خونین میدان بهارستان شرکت می‌کند، یک سال بعد در اوج فعالیت‌های خود در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مجروح می‌شود.
== تاریخچه زندگی داریوش فروهر ==
داریوش فروهر در روز ۷ دی ماه ۱۳۰۷ در شهر اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس از آن به همراه خانواده‌اش به ارومیه رفت. این دوران همزمان با شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین بود، در سال ۱۳۲۱ پدر فروهر به دلیل مبارزه با اشغالگران بازداشت شده و به اردوگاه اسیران جنگی در اراک فرستاده می‌شود.  


در اول شهریور ۱۳۳۲ تخستین اعلامیه‌ی ستاد مخفی حزب ملت ایران علیه کودتاجیان به امضای داریوش فروهر منتشر می‌شود. در این اعلامیه مردم به مبارزه و مقاومت علیه کودتاچیان دعوت فراخوانده شدند.
فروهر در سال ۱۳۲۲ در سن ۱۳ سالگی همزمان با تحصیل در دبیرستان ایرانشهر تهران با اهداف و مبارزه‌ی دکتر محمد مصدق آشنا می‌شود و از همان هنگام وارد فعالیت‌های سیاسی می‌شود.  


در روز ۱۰ دی ۱۳۳۲ داریوش فروهر بازداشت می‌شود، وی در مرداد ماه ۱۳۳۳ ظاهراٌ از زندان فرمانداری نظامی آزاد و به قشم تبعید می‌شود. فروهر در همان سال به تهران بازمی‌گردد و به دلیل راه انداختن تظاهرات علیه کنسرسیوم بار دیگر به زندان می‌رود. وی پس از آزادی از زندان نقش فعالی در برگزاری مراسم هفتم و چهلم شهادت دکتر حسین فاطمی ایفا می‌کند.
در سال ۱۳۲۷ وارد دانشکده حقوق می‌شود و در سال ۱۳۲۸ مصدق را در بنیانگذاری جبهه‌ی ملی به همراه دیگر دانشجویان یاری می‌دهد. یکسال بعد برای اولین بار بدلیل فعالیت‌های سیاسی بازداشت می‌شود.  


در نوروز ۱۳۳۵ به دنبال مخالفت با پیمان بغداد و انتخابات دوره‌ی نوزدهم به همراه آیت‌الله زنجانی به‌مدت چند ماه روانه زندان می‌شود.
فروهر در آذرماه ۱۳۲۷ و در سن ۲۰ سالگی به عضویت گروه مکتب درآمد، گروهی که هسته مرکزی یک سازمان سیاسی ملی‌گرا و مبارز بود. گروه مکتب سه سال بعد در یکم آبان ماه ۱۳۳۰ تبدیل به حزب ملت ایران شد و داریوش فروهر نیز به عضویت در کمیته موقت رهبری این حزب درآمد. او در هفدهم دی ماه همان سال و در سن ۲۳ سالگی به دبیری حزب ملت ایران انتخاب شد.  


در هشتم خرداد ۱۳۳۸ به دنبال فعالیت‌های حزبی، همراه تعدادی از دانش‌آموزان، دانشجویان و کارگران بازداشت می‌شود. وی مدت سه ماه در سلولی که در زیر یک شیروانی قرار داشت و لوله‌های حرارتی آشپز‌خانه قرارگاه دژبان از دیوارهای آن می‌گذشت در شرایطی خفقان‌آور زندانی می‌شود.
در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نقش فعالی در قیام مردم بعهده داشت. وی در تظاهرات خونین میدان بهارستان شرکت می‌کند، یک سال بعد در اوج فعالیت‌های خود در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مجروح می‌شود.


پس از هجده ماه در سال ۱۳۳۹ ارتشبد هدایت از سوی شاه پیشنهاد ترک ایران را به فروهر‌ می‌دهد، فروهر در پاسخ می‌گوید:
در اول شهریور ۱۳۳۲ تخستین اعلامیه‌ی ستاد مخفی حزب ملت ایران علیه کودتاچیان به امضای داریوش فروهر منتشر می‌شود. در این اعلامیه مردم به مبارزه و مقاومت علیه کودتاچیان فراخوانده شدند.


«زندان را به آزادی دور از وطن ترجیح می‌دهم».
در روز ۱۰ دی ۱۳۳۲ داریوش فروهر بازداشت می‌شود، وی در مرداد ماه ۱۳۳۳ ظاهراٌ از زندان فرمانداری نظامی آزاد و به قشم تبعید می‌شود. فروهر در همان سال به تهران بازمی‌گردد و به دلیل راه انداختن تظاهرات علیه کنسرسیوم بار دیگر به زندان می‌رود. وی پس از آزادی از زندان نقش فعالی در برگزاری مراسم هفتم و چهلم شهادت دکتر حسین فاطمی ایفا می‌کند.


دو ماه پس از آزادی از زندان از سوی جبهه ملی نامزد نمایندگی مجلس می‌شود. اما بار دیگر در ۱۷ دی ماه به زندان می‌افتد و تا ۲۵ فروردین سال ۱۳۴۰ در زندان می‌ماند.
در نوروز ۱۳۳۵ به دنبال مخالفت با پیمان بغداد و انتخابات دوره‌ی نوزدهم به همراه آیت‌الله زنجانی به‌مدت چند ماه روانه زندان می‌شود. در هشتم خرداد ۱۳۳۸ به دنبال فعالیت‌های حزبی، همراه تعدادی از دانش‌آموزان، دانشجویان و کارگران بازداشت می‌شود. وی مدت سه ماه در سلولی که در زیر یک شیروانی قرار داشت و لوله‌های حرارتی آشپز‌خانه قرارگاه دژبان از دیوارهای آن می‌گذشت در شرایطی خفقان‌آور زندانی می‌شود.


روز سوم اردیبهشت ۱۳۴۰ در ۳۴ سالگی به پروانه اسکندری که او هم بخاطر فعالیت‌های اعتراضی در دوران دانشجویی چندین باز به زندان رفته ازدواج می‌کند.
و به واسطه این فعالیت‌ها، برای دستگیری زنده و یا تحویل مرده‌اش جایزه تعیین شد. در سال ۱۳۳۸ نیز در حالی که در زندان به سر می‌برد ارتشبد هدایت که گویی حامل پیامی از سوی شاه بود، به او توصیه کرد تا برای همیشه از ایران برود. فروهر، اما در پاسخ به او گفت که «زندان را به آزادی دور از وطن ترجیح می‌دهم.»


در شامگاه ۲۹ تیر به همراه شخصیت‌های سیاسی ملی از جمله آیت‌الله طالقانی در مراسم فاتحه‌خوانی بر سر مزار شهدای سی‌ام تیر بازداشت شده و بر اثر فشار افکار عمومی آزاد می‌گردد. در اول بهمن همان سال نیز به دنبال هجوم گارد شاهنشاهی به دانشگاه، وی در معرض دستگیری قرار می‌گیرد ولی نیروهای گارد موفق به بازداشت وی نمی‌شوند.
در سال ۱۳۳۹ و با تشکیل جبهه ملی دوم، داریوش فروهر اگرچه در زندان بود، اما به عضویت در شورای مرکزی این جبهه انتخاب شد. او دو ماه پس از آزادی از زندان، از سوی جبهه ملی کاندیدای مجلس شد، اما باز هم در ۱۷ دی ماه به زندان افتاده و تا ۲۵ فروردین ۱۳۴۰ در زندان باقی ماند. وی پیش از انقلاب ایران بیش از ده بار بازداشت و زندانی شد.  


در نیمه اسفند ۱۳۴۱ داریوش فروهر به علت شرکت فعال در تظاهرات علیه طرح انقلاب سفید بار دیگر با عده‌ای از رهبران جبهه ملی روانه زندان می‌شود. وی تا شهریور ۱۳۴۲ در زندان می‌ماند. وی پس از آزادی طرح تازه‌ای به نام «ایستادگی و کوشش» ارائه می‌دهد و همچنین با ارسال نامه‌هایی برای دکتر مصدق در احمدآباد برای سازماندهی و چگونگی پیکارهای آینده از وی راهنمایی می‌خواهد.
داریوش فروهر سوم اردیبهشت ۱۳۴۰ با یکی از همرزمان خود به نام پروانه اسکندری که او نیز بار‌ها به زندان افتاده بود، ازدواج کرد. پروانه اسکندری نیز از ارادتمندان راه مصدق بود و در حزب ملت ایران عضویت داشت. در شامگاه ۲۹ تیر به همراه شخصیت‌های سیاسی ملی از جمله آیت‌الله طالقانی در مراسم فاتحه‌خوانی بر سر مزار شهدای سی‌ام تیر بازداشت شده و بر اثر فشار افکار عمومی آزاد می‌گردد. در اول بهمن همان سال نیز به دنبال هجوم گارد شاهنشاهی به دانشگاه، وی در معرض دستگیری قرار می‌گیرد ولی نیروهای گارد موفق به بازداشت وی نمی‌شوند. در نیمه اسفند ۱۳۴۱ داریوش فروهر به علت شرکت فعال در تظاهرات علیه طرح انقلاب سفید بار دیگر با عده‌ای از رهبران جبهه ملی روانه زندان می‌شود. وی تا شهریور ۱۳۴۲ در زندان می‌ماند. وی پس از آزادی طرح تازه‌ای به نام «ایستادگی و کوشش» ارائه می‌دهد و همچنین با ارسال نامه‌هایی برای دکتر مصدق در احمدآباد برای سازماندهی و چگونگی پیکارهای آینده از وی راهنمایی می‌خواهد. در ۳۰ شهریور ۱۳۴۳ به دنبال فعالیت‌های سیاسی و حزبی به همراه گروهی از یارانش روانه زندان می‌شود.


در ۳۰ شهریور ۱۳۴۳ به دنبال فعالیت‌های سیاسی و حزبی به همراه گروهی از یارانش روانه زندان می‌شود.
در سال ۱۳۴۴ داریوش فروهر پس از محاکمه در بیدادگاه به ۳ سال زندان محکوم می‌شود. در آبان ماه سال بعد آزاد می‌شود و به دنبال درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند، حضوری فعال در مراسم بزرگداشت وی دارد. فروهر در اعلامیه‌ای از مردم ایران می‌خواهد که به مدت ۴۰ روز عزاداری کنند.


در سال ۱۳۴۴ داریوش فروهر پس از محاکمه در بیدادگاه به ۳ سال زندان محکوم می‌شود. در آبان ماه سال بعد آزاد می‌شود و به دنبال درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند، حضوری فعال در مراسم بزرگداشت وی دارد. فروهر در اعلامیه‌ای از مردم ایران می‌خواهد که به مدت ۴۰ روز عزاداری کنند.
فروهر بلافاصله پس از آزادی طرحی به نام «ایستادگی و کوشش» ارائه کرد که در جریان آن با ارسال نامه‌هایی برای دکتر مصدق که در احمدآباد در تبعید بود، از او برای سازماندهی و چگونگی پیکار‌های آینده گروه‌های ملی‌گرا راهنمایی می‌خواست.فروهر سی شهریور باز هم به زندان افتاد و در آبان سال ۱۳۴۵ آزاد شد و در مراسم وفات دکتر مصدق حضوری فعال داشت و طی اطلاعیه‌ای از مردم خواست به مدت چهل روز عزاداری کنند. او حتی در دادگاه هم به تمجید از دکتر مصدق پرداخت و به دلیل اهانت رئیس دادگاه به دکتر مصدق، به همراه دیگر همفکرانش دادگاه را ترک کرده و از هر دفاعی خودداری کرد. تنها پس از پذیرفتن شرط عذرخواهی رسمی رئیس دادگاه و ثبت آن در صورتجلسه بود که فروهر و یارانش حاضر به بازگشت به دادگاه شدند.


در سال ۱۳۴۹ طی اعلامیه‌ای جدایی بحرین از ایران را بشدت محکوم می‌کند. فروهر به دلیل همین مخالفت در ۱۷ فروردین بازداشت می‌شود و دست به اعتصاب غذا می‌زند و تا آستانه‌ی مرگ پیش می‌رود. وی بدون محاکمه این بار نیز به ۳ سال زندان محکوم می‌شود. از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ داریوش فروهر ضمن تلاش برای نوسازی سازمان‌های مبارزاتی، به کار وکالت دادگستری نیز مشغول می‌شود.
در سال ۱۳۴۹ طی اعلامیه‌ای جدایی بحرین از ایران را بشدت محکوم می‌کند. فروهر به دلیل همین مخالفت در ۱۷ فروردین بازداشت می‌شود و دست به اعتصاب غذا می‌زند و تا آستانه‌ی مرگ پیش می‌رود. وی بدون محاکمه این بار نیز به ۳ سال زندان محکوم می‌شود. از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ داریوش فروهر ضمن تلاش برای نوسازی سازمان‌های مبارزاتی، به کار وکالت دادگستری نیز مشغول می‌شود.  


در ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ طی یک نامه‌ی سر‌گشاده با دو تن از همفکرانش، تنگناهای موجود در کشور را مورد بررسی قرار می‌دهد و شاه را از ادامه‌ی سیاستهای خود بر حذر می‌دارد. در ۲۸ آبان کوششهای او و یارانش به ثمر رسیده و اتحاد نیروهای جبهه ملی تشکیل می‌شود. در ۳۰ آذر همان سال نیز که مصادف با عید قربان است مراسم تجمعی به همت داریوش فروهر از طرف جامعه اصناف، بازرگانان و پیشه‌وران بازار تهران در کاروانسرا سنگی برپا شده و مورد هجوم کماندوهای گارد سلطنتی قرار می‌گیرد. وی از ناحیه‌ی سر به سختی آسیب می‌بیند و مدتی در بیمارستان بستری می‌شود. در ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ ماموران ساواک در منزل وی بمب می‌گذارند. به دنبال این حادثه ۸ ماه خانه‌بدوش می‌شود، در ۱۳ شهریور حضوری چشمگیر در نماز عید فطر و راهپیمایی آن روز دارد، وی در راهپیمایی ۱۶ شهریور نیز حضوری فعال دارد. در ۱۷ شهریور دفتر فروهر مورد محاصره قرار می‌گیرد، در روز ۲۶ آبان داریوش فروهر و دکتر کریم سنجابی به  دنبال یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی بازداشت می‌شوند، این دو علیرغم اعتراضات مردم به مدت ۲۶ روز در زندان می‌مانند.
در ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ طی یک نامه‌ی سر‌گشاده با دو تن از همفکرانش، تنگناهای موجود در کشور را مورد بررسی قرار می‌دهد و شاه را از ادامه‌ی سیاستهای خود بر حذر می‌دارد. در ۲۸ آبان کوششهای او و یارانش به ثمر رسیده و اتحاد نیروهای جبهه ملی تشکیل می‌شود. در ۳۰ آذر همان سال نیز که مصادف با عید قربان است مراسم تجمعی به همت داریوش فروهر از طرف جامعه اصناف، بازرگانان و پیشه‌وران بازار تهران در کاروانسرا سنگی برپا شده و مورد هجوم کماندوهای گارد سلطنتی قرار می‌گیرد. وی از ناحیه‌ی سر به سختی آسیب می‌بیند و مدتی در بیمارستان بستری می‌شود. در ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ ماموران ساواک در منزل وی بمب می‌گذارند. به دنبال این حادثه ۸ ماه خانه‌بدوش می‌شود، در ۱۳ شهریور حضوری چشمگیر در نماز عید فطر و راهپیمایی آن روز دارد، وی در راهپیمایی ۱۶ شهریور نیز حضوری فعال دارد. در ۱۷ شهریور دفتر فروهر مورد محاصره قرار می‌گیرد، در روز ۲۶ آبان داریوش فروهر و دکتر کریم سنجابی به  دنبال یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی بازداشت می‌شوند، این دو علیرغم اعتراضات مردم به مدت ۲۶ روز در زندان می‌مانند.


داریوش فروهر در راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در روزهای ۱۹ و ۲۰ آذر شرکت می‌کند. پس از پیروزی انقلاب به عنوان وزیر کار دولت موقت منصوب می‌شود، راه‌اندازی دوباره کارخانجات و کارگاه‌ها و طرح بیمه بیماری، طرح ایجاد صندوق وام کارگری، برابر سازی تعطیلات کارگران و کارمندان و تعیین حداقل دستمزد عادلانه برای کارگران از جمله کارهای او در این دوره است. او برای حل اختلافات و مشکلات کردستان به همراه هیئتی به کردستان می‌رود.
داریوش فروهر در راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در روزهای ۱۹ و ۲۰ آذر شرکت می‌کند. پس از پیروزی انقلاب به عنوان وزیر کار دولت موقت منصوب می‌شود، راه‌اندازی دوباره کارخانجات و کارگاه‌ها و طرح بیمه بیماری، طرح ایجاد صندوق وام کارگری، برابر سازی تعطیلات کارگران و کارمندان و تعیین حداقل دستمزد عادلانه برای کارگران از جمله کارهای او در این دوره است. او برای حل اختلافات و مشکلات کردستان به همراه هیئتی به نمایندگی از خمینی به کردستان می‌رود.


سرانجام در شب اول آذر سال ۱۳۷۷ به همراه همسرش پروانه اسکندری بدست ماموران وزارت اطلاعات در سلسله قتل‌های زنجیره‌ای با چندین ضربه کارد به قتل می‌رسد.
سرانجام در شب اول آذر سال ۱۳۷۷ به همراه همسرش پروانه اسکندری بدست ماموران وزارت اطلاعات در سلسله قتل‌های زنجیره‌ای با چندین ضربه کارد به قتل می‌رسد.  


=== آغاز فعالیت داریوش فروهر ===
== سخنان داریوش فروهر ==
<blockquote>داریوش فروهر: «اکنون میهن ما در یکی از بدترین زمان‌های تاریخ پرفراز و نشیب خودش است و وظیفه ملی هر فرزند این سرزمین خدایی تلاش برای برچیدن بساط یکه‌تازی سردمداران جمهوری اسلامی و برقراری مردمسالاری به عنوان تنها شیوه درست کشورداری است.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f12-political-killings-of-iran-sixteen-years-ago/26742957.html سایت رادیو فردا فارسی]</ref></blockquote>


== سخنان داریوش فروهر ==
<blockquote></blockquote>
== تاثیرگذاری جهانی فروهر ==
== تاثیرگذاری جهانی فروهر ==


خط ۱۵۱: خط ۱۵۰:
صفایی پور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه؟  و فلاح به مسلمی دستور داد،  شروع کنید.  صفایی پور از پشت گردن و دهان و مسلمی دست‌های پروانه را گرفتند هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت .  
صفایی پور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه؟  و فلاح به مسلمی دستور داد،  شروع کنید.  صفایی پور از پشت گردن و دهان و مسلمی دست‌های پروانه را گرفتند هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت .  


پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند علی محسنی بیست و پنج ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند علی محسنی بیست و پنج ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.<ref>[https://www.baharnews.ir/news/242121/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%BA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%AF%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%B9%D8%B4%D9%82 سایت بهار]</ref>
 
دکتر بهروز برومند که چندوچون جنایت را با شهامت به یکی از رادیوهای فارسی زبان برون مرزی باز می‌گوید:
 
«معاینه‌ی پزشکی فروهر را به عمل آوردم؛ اما یارای آن را نیافتم که پیکر پروانه فروهر را معاینه کنم. نتیجه‌ی معاینه‌ی من و معاینه‌ی پزشک قانونی این است: با هر دو پیش از کُشتن بدرفتاری بسیار شده است. ضربه‌های کارد وقتی وارد شده‌اند که هر دو به حالت فلج درآمده بودند. نخست آن‌ها را به حالت فلج درآورده و سپس سلاخی‌شان کرده‌اند. به هر یک از آن‌ها دست کم ۱۵ ضربه کارد وارد شده است. هر دو در طبقه‌ی بالا بوده‌اند. نخست پروانه را در حضور شوهرش کشته‌اند و سپس او را که هنوز زنده بوده است به طبقه‌ی پایین آورده و سلاخی کرده‌اند.»
 
دکتر برومند این واقعیت را نیز فاش می‌کند که نیروهای انتظامی و مأمورینی که از سوی وزارت اطلاعات به محل وقوع جنایت فرستاده می‌شوند، بی‌درنگ همه، همه‌ی دوستان و بستگانِ ماتم‌گرفته‌ی فروهر‌ها را که حالا در گوشه‌ای از حیاط خانه وارفته‌اند، از آنجا بیرون می‌کنند و حیاط و خانه را به تصرف خود درمی‌آورند. اعتراض و التماس نزدیک‌ترین خویشان قربانیان هم که از هر گوشه‌ی شهر به این خانه سرازیر شده‌اند، به جایی نمی‌رسد. حدود نیمه شب، اما می‌گذارند مادر و خواهر پروانه و برادر داریوش فروهر و چند تنی دیگر از نزدیک‌ترین کسانِ به خون‌خفتگان وارد حیاط خانه شوند؛ و نه حتا وارد ساختمان. همین. وگرنه تا ده روز پس از این رویداد، یعنی تا سه‌شنبه دهم آذر، خانه در تصرف مأموران انتظامی و امنیتی حکومت می‌ماند. این را آرش، فرزند پروانه و داریوش فروهر گواهی داده است:
 
«با آنکه ما از مقامات قضایی حکم تحویل خانه را گرفته بودیم، مأموران امنیتی به این حکم اعتنا نکردند و تا کارشان تمام نشد ما را به داخل خانه راه ندادند. وقتی آن‌ها رفتند و ما به داخل خانه وارد شدیم، آنجا را مانند یک زباله‌دان آشفته یافتیم. همه جا را زیر و رو کرده و تمام پرونده‌ها و یادداشت‌ها و اوراق و اسناد خصوصی پدرم را با خود برده بودند. از جمله دفتری را که پدرم خاطرات خود را در آن می‌نوشت.»


== منابع ==
== منابع ==
<references /><references />
<references /><references />
۸٬۶۹۲

ویرایش