کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۷۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=جو لیبرمن|تصویر=جو لیبرمن.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=جوزف ایسادور، معروف به جو لیبرمن|زمینه فعالیت=نماینده سنا|ملیت=آمریکایی|تاریخ تولد=زاده‌ی ۲۴ فوریه ۱۹۴۲|محل تولد=|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=۲۷ مارس ۲۰۲۴|محل مرگ=|علت مرگ=عوارض ناشی از شکستگی لگن|محل زندگی=|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=سیاستمدار، نماینده مجلس سنا|سال‌های نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتاب‌ها=|مقاله‌ها=|نمایشنامه‌ها=|فیلم‌نامه‌ها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=مخالفت با جمهوری اسلامی و حمایت از اپوزیسیون ایران|تأثیرگذاشته بر=مردم ایران و مخالفان جمهوری اسلامی|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}}              
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| نام               =حیدر قربانی
| تصویر             =۲ حیدر ‌قربانی.JPG
| اندازه تصویر     =
| عنوان تصویر      =  
| زادروز            = ۱۰ خرداد ۱۳۵۲
| زادگاه            = کامیاران روستای بزه وش
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        =۲۸ آذر ۱۴۰۰
| مکان مرگ         =سنندج
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ           =اعدام توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی         = کردستان ایران
| ملیت              =ایرانی
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =  
| تابعیت            =ایران
| تحصیلات            =
| دانشگاه          =
| پیشه             =
| سال‌های فعالیت    =
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = مردم ایران و کردستان
| نقش‌های برجسته    = از آزادیخواهان کردستان ایران
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان    =مردم ایران
| شهر خانگی        =  
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =  
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| دوره              =
| پس از            =
| پیش از           =
| حزب              =
| جنبش              =
| مخالفان           =
| هیئت              =
| دین              =اسلام
| مذهب              =اهل سنت
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| مکتب              =
| آثار              =
| همسر              =
| شریک زندگی        =
| فرزندان          =
| والدین            =  
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز             =
| امضا              =
| اندازه امضا       =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}
'''نیما یوشیج، (علی اسفندیاری)،''' (زاده‌ی ۲۱ آبان ۱۲۷۴ درگذشت ۱۳ دی ۱۳۳۸) در روستای یوش از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود. در همانجا خواندن و نوشتن را آموخت.             


نیما 11ساله بوده که به تهران کوچ می‌کند و روبه‌روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه‌خواهان بوده است؛ در خانه‌ای استیجاری، مجاور مدرسه‌ دارالشفاء مسکن‌می‌گزیند.
'''جوزف ایسادور، معروف به جو لیبرمن،''' (<bdi>'''Joseph Isadore „Joe“ Lieberman'''</bdi>) (زاده‌ی ۲۴ فوریه ۱۹۴۲ – درگذشت ۲۷ مارس ۲۰۲۴) سیاست‌مدار آمریکایی، نمایند‌ه‌ی سنا و نامزد حزب دموکرات برای معاونت ریاست جمهوری در انتخابات سال ۲۰۰۰ بود.                


او ابتدا به دبستان «حیات جاوید» می‌رود و پس از چندی، به یک مدرسه‌ کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه‌ سن‌لویی شهرت داشته، فرستاده می‌شود.
جوزف لیبرمن در سال ۱۹۴۲ در ایالت کانتیکت (شمال شرق آمریکا) در یک خانواده متوسط بدنیا آمد. لیبرمن در سال ۱۹۶۴ از دانشگاه ییل فارغ‌التحصیل شد. سه سال بعد او امتحان حقوق خود را در دانشکده حقوق محلی گذراند. اولین ازدواج او از سال ۱۹۶۵ با بتی هاس بود. حاصل این ازدواج سه فرزند بود که در سال ۱۹۸۱ منجر به طلاق شد. او برای دومین بار در سال ۱۹۸۲ با (Hadassah Freilich) ازدواج کرد. زوج لیبرمن یهودیان متدین و نمایندگان مشهور جنبش ارتدکس مدرن در یهودیت بودند.                


او نخستین شعرش «قصه‌ رنگ ‌پریده» را در 23 سالگی می‌نویسد. نیما در سال 1298 به استخدام وزارت مالیه درمی‌آید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه‌ مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیه‌ اسلحه می‌کند. نیما در دی ماه 1301 «افسانه» را می‌سراید و بخش‌هایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری میرزاده عشقی به چاپ می‌رساند.
در سال ۱۹۷۰ در انتخابات سنای ایالت کانتیکت پیروز شد. یکی از داوطلبینی که آن زمان در کارزار انتخاباتی لیبرمن شرکت کرد، بیل کلینتون بود که آنموقع دانشجوی حقوق دانشگاه بیل بود.                


وی در 1305 با عالیه جهانگیری ـ خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل ـ ازدواج می‌کند. در سال 1317 به عضویت در هیات تحریریه‌ مجله‌ موسیقی درمی‌آید و در کنار «صادق هدایت»، «عبدالحسین نوشین» و «محمدضیاء هشترودی»، به کار مطبوعاتی می‌پردازد و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ می‌رساند. در سال 1321 فرزندش شراگیم به‌دنیا می‌آید.
لیبرمن از سال ۱۹۷۰ به مدت ۱۰ سال در سنای کانکتیکات خدمت کرد.<ref>[https://dietrejim.ir/%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%81-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%8C-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%B1%D9%88-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86/ سایت dietrejim]</ref>                 


این شاعر بزرگ، درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ 13 دی‌ماه 1338، نیما یوشیج، آغازکننده‌ راهی نو در شعر فارسی، برای همیشه خاموش شد. او را در تهران دفن ‌کردند؛ تا اینکه در سال 1372 طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک ‌سپردند.    
در سال ۱۹۸۲ برای دادستان کل کانکتیکات کاندید شد و در رقابت لیبرمن پیروز شد و شش سال در این سمت بود.<ref>[https://www.yale64.org/remembrances/lieberman.htm سایت دانشگاه ییل]</ref>               


== نیما به قلم خودش ==
در سال ۱۹۸۸، لیبرمن در انتخابات به عنوان سناتور ایالات متحده در برابر لوول پی ویکر پیروز شد و پس از آن در ۳ ژانویه ۱۹۸۹ وارد کنگره شد. او به عنوان سناتور ایالات متحده در کمیته نیروهای مسلح خدمت کرد. <ref>[https://whdh.com/news/former-sen-joe-lieberman-dies-at-82/ سایت whdh به نقل از cnn]</ref>                
<blockquote>«ابراهیم نوری، مرد شجاع و عصبانی از افراد یکی از دودمان‌های قدیمی شمال ایران محسوب می‌شد. من پسر بزرگ او هستم. پدرم در این ناحیه به زندگانی کشاورزی و گله‌داری خود مشغول بود. در پاییز همین سال زمانی که او در مسقط‌الرأس ییلاقی خود، یوش، منزل داشت من به دنیا آمدم. پیوستگی من از طرف جّده به گرجی‌های متواری از دیرزمانی در این سرزمین می‌رسد. زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخی‌بانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق قشلاق می‌کنند و شب بالای کوه‌ها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع می‌شوند.</blockquote><blockquote>از تمام دورۀ بچگی خود من به‌جز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ‌نشینی و تفریحات سادۀ آنها در آرامش یکنواخت و کور بی‌خبر از همه‌جا چیزی به خاطر ندارم.</blockquote><blockquote>در همان دهکده که من متولد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم. او مرا در کوچه‌باغ‌ها دنبال می‌کرد و به باد شکنجه می‌گرفت، پاهای نازک مرا به درخت‌های ریشه و گزنه‌دار می‌بست، با ترکه‌های بلند می‌زد و مرا مجبور می‌کرد به از برکردن نامه‌هایی که معمولاً اهل خانوادۀ دهاتی به هم می‌نویسند و خودش آنها را به هم چسبانیده و برای من طومار درست کرده بود.</blockquote><blockquote>اما یک سال که به شهر آمده بودم اقوام نزدیک من مرا به همپای برادر از خود کوچک‌ترم (لادبن) به یک مدرسه کاتولیک وا‌داشتند. آن‌وقت این مدرسه در تهران به مدرسه عالی سن‌لوئی شهرت داشت. دورۀ تحصیل من از اینجا شروع می‌شود. سال‌های اول زندگی مدرسۀ من به زد و خورد با بچه‌ها گذشت. وضع رفتار و سکنات من، کناره‌گیری و حُجبی که مخصوص بچه‌های تربیت‌شده در بیرون شهر است موضوعی بود که در مدرسه مسخره برمی‌داشت. </blockquote><blockquote>هنر من خوب پریدن و با رفیقم حسین پژمان فرار از محوطۀ مدرسه بود. من در مدرسه خوب کار نمی‌کردم. فقط نمرات نقاشی به داد من می‌رسید؛ اما بعدها در مدرسه مراقبت و تشویق یک معلم خوش‌رفتار که نظام وفا، شاعر بنام امروز، باشد مرا به خطِ شعر گفتن انداخت.</blockquote><blockquote>این تاریخ مقارن بود با سال‌هایی که جنگ‌های بین‌المللی ادامه داشت. من در آن‌وقت اخبار جنگ را به زبان فرانسه می‌توانستم بخوانم. شعرهای من در آن‌وقت به سبک خراسانی بود که همه‌چیز در آن یک جورو به‌طور کلی دوراز طبیعت واقع و کمتر مربوط با خصایص زندگی شخص گوینده وصف می‌شود. آشنایی با زبان خارجی راه تازه را در پیش چشم من گذاشت. ثمرۀ کاوش من در این راه بعد از جدایی از مدرسه و گذرانیدن دوران دلدادگی، بدانجا می‌انجامد که ممکن است در منظومه «افسانۀ» من دیده شود. قسمتی از این منظومه در روزنامۀ دوست شهید من، میرزاده‌عشقی، چاپ شد؛ ولی قبلاً در سال ۱۳۰۰ منظومه به نام «قصۀ رنگِ پریده» را انتشار داده بودم. </blockquote><blockquote>من پیش از آن شعری در دست ندارم. در پاییز سال ۱۳۰۱ نمونۀ دیگر از شیوۀ کار خود (ای شب) را که پیش از این تاریخ سروده بودم و دست به دست خوانده و رانده شده بود در روزنامۀ هفتگی «نوبهار» دیدم. شیوۀ کار من در هرکدام از این قطعات تیر زهرآگینی مخصوصاً در آن زمان به‌طرف طرفداران سبک قدیم بود. طرفداران سبک قدیم آنها را قابل درج و انتشار نمی‌دانستند. با وجود آن سال ۱۳۴۲ هجری بود که اشعار من صفحات زیاد منتخبات آثار شعرای معاصر را پر کرد. عجب آنکه نخستین منظومۀ من (قصۀ رنگ پریده) هم که از آثار بچگی من به شمار می‌آید، در جزو مندرجات این کتاب و در بین نام آن‌همه ادبای ریش و سبیل‌دار خوانده می‌شد و به‌طوری قرارگرفته بود که شعرا و ادبا را نسبت به من و مؤلف دانشمند کتاب (هشترودی‌زاده) خشمناک می‌ساخت؛ مثل اینکه طبیعت آزاد پرورش‌یافتۀ من در هر دوره از زندگی من باید با زد و خورد رو در رو باشد؛ اما انقلابات حوالی سال‌های ۱۲۹۹ و ۱۳۰۰ در حدود شمال ایران مرا از هنر خود پیش از انتشار این کتاب دور کرده بود و من دوباره به‌طرف هنر خود می‌آمدم.</blockquote><blockquote>این تاریخ مقارن بود با آغاز دورۀ سختی و فشار برای کشور من. ثمره‌ای که این مدت برای من داشت این بود که من روش کار خود را منظم‌تر پیدا کنم. روشی که در ادبیات زبان کشور من نبود و من به‌زحمت عمری در زیر بار خودم و کلمات و شیوۀ کار کلاسیک راه را صاف کرده و آماده کرده و اکنون در پیش نسل تازه‌نفس می‌اندازم.</blockquote><blockquote>در اشعار آزاد من وزن و قافیه به‌حساب دیگر گرفته می‌شوند. کوتاه و بلند شدن مصرع‌ها در آن‌ها بنا بر هوس و فانتزی نیست. من برای بی‌نظمی هم به نظمی اعتقاد دارم. هر کلمۀ من از روی قاعدۀ دقیق به کلمۀ دیگر می‌چسبد و شعر آزاد سرودن برای من دشوارتر از غیر آن است.</blockquote><blockquote>مایۀ اصلی اشعار من رنج من است. به عقیدۀ من گویندۀ واقعی باید آن مایه را داشته باشد. من برای رنج خود و دیگران شعر می‌گویم. فرم و کلمات و وزن و قافیه در همه‌وقت برای من ابزارهایی بوده‌اند که مجبور به‌عوض کردن آن‌ها بوده‌ام تا با رنج من و دیگران بهتر سازگار باشد.</blockquote><blockquote>در دورۀ زندگی خود من هم از جنس رنج‌های دیگران سهم‌هایی هست به‌طوری که من بانوی خانه و بچه‌دار و ایلخی‌بان و چوپان ناقابلی نیستم؛ به این جهت وقت پاک‌نویس برای من کم است. اشعار من متفرق به دست مردم افتاده یا در خارج کشور به‌توسط زبان‌شناس‌ها خوانده می‌شود.</blockquote><blockquote>فقط از سال ۱۳۱۷ به بعد در جزو هیئت تحریریۀ مجلۀ «موسیقی» بوده‌ام و به حمایت دوستان خود در این مجله اشعار خود را مرتباً انتشار داده‌ام.</blockquote><blockquote>من مخالف بسیار دارم، می‌دانم؛ چون خود من به‌طور روزمره دریافته‌ام، مردم هم باید روزمره دریابند. این کیفیت تدریجی و نتیجۀ کار است؛ مخصوصاً بعضی از اشعار مخصوص‌تر به خود من، برای کسانی که حواس جمع در عالم شاعری ندارند مبهم ست؛ اما انواع شعرهای من زیادند؛ چنانکه دیوانی به زبان مادری خود به اسم «روجا» دارم. </blockquote><blockquote>می‌توانم بگویم من به رودخانه شبیه هستم که از هر کجای آن لازم باشد بدون سر و صدا می‌توان آب برداشت. خوشایند نیست اسم بردن از داستان‌های منظوم خود به سبک‌های مختلف که هنوز به دست مردم نیفتاده است. </blockquote><blockquote>باقی شرح حال من همین می‌شود: در تهران می‌گذرانم. زیادی می‌نویسم، کم انتشار می‌دهم و این موضوع مرا از دور تنبل جلوه می‌دهد».</blockquote>


== نامه نیما به همسرش ==
در سال ۱۹۸۹ از همین ایالت برای عضویت در سنای آمریکا انتخاب شد و تا سال ۲۰۱۳ در ۴ دوره به مدت ۲۴ سال سناتور ایالات متحده بود. خانواده همسرش هادسا لیبرمن از بازماندگان هولوکاست بودند.                
<blockquote>«مکرر پیغام می‌دهید و کاغذ می‌نویسید که من چرا جواب نمی‌دهم. من این ادعا را دارم که چرا باعث تولد وجود من شده‌اید تا من دراین دنیا این‌قدر رنج بکشم و با انواع مختلف فکرهای عجیب خودم را متصل فریب بدهم. هرچه کرده‌ام و گفته‌ام غلط است. تو از مشقت‌هایی که من درعمر خود می‌کشم خبر نداری؛ ولی حالا ببین که به پیشگاه تو اقرار می‌کنم. به هرحال زندگی من باید با زندگی هر حیوان و انسانی متفاوت باشد. به این معنی که بیشتر رنجور باشم. اگر جرئت و قوت پهلوانی‌نژاد من نبود گمان نمی‌بردم که تاکنون باقی می‌ماندم و فقط در بهای این‌همه مشقت‌ها موهای سرم راسفید می‌کردم. من که با یک دست لباس کهنه در کوچه‌ها راه می‌روم اگر یک فکل می‌بستم و مقیّد بودم چه می‌کردم؟ با همه لیاقت و علوّ طبع نتوانسته‌ام شخصن امور معاش خود را تنظیم کنم. اگر من هزار تومان داشته باشم و پنج هزار تومان دیگرهم قرض کنم که با آن قلعه‌ای بسازم که بعد از دویست سال آن قلعه پس از وضع قروض و منافع آن برای من باقی بماند و ماهی مبلغی منفعت داشته باشم» این یک مآل‌اندیشی‌‌ست؛ اما آیا من دویست سال عمر خواهم کرد و وقتی آن منافع می‌خواهد به من برسد آیا من زنده‌ام؟ </blockquote><blockquote>افسوس! امسال سه سال است که «سیاهکلا» را، که پدر بدبختم آن‌قدردوست داشت، فروخته‌ام. چه از آن عاید من شده است؟ این حساب‌ها برای اطفال خوب است .من ده تومان از پولی را که برای خریدن اتوموبیل قرض گرفته‌ بودم شخصن به وکیل دعاوی خود داده بودم. خان‌دایی که از این خبر داشت می‌بایست گفته باشد که این مبلغ جزو صورت نیاید. به علاوه صورت تخمینی به چه کار من می‌خورد؟ هروقت بخواهم به تاریخ انبیاء مراجعه می‌کنم که تمام تخمینی‌ست. اصلاً خانه‌ای که ثبت نشده، خانه‌ای که من از آن هیچ خیر ندیده‌ام، خیال می‌کنم اصلن همچو خانه‌ای وجود ندارد (دنیا خانه‌ی من است). </blockquote><blockquote>خوبی مرغی بود پرشکسته. یک شب توفانی او را گرفتم به خانه آوردم. چندی که گذشت پر زد و روی بام خانۀ من پرید، باید حالا آن را از دور تماشا کنم. اگر به او نزدیک شدی پیغام مرا زیر گوش او بگو.</blockquote><blockquote>آنچه نتیجه می‌گیرم این است که حق‌گویی یک نوع مرض است، مثل خوب بودن؛ چون جمعیت بشری نمی‌تواند این مرض را معالجه کند این است که این مریض مردود واقع شده است. </blockquote><blockquote>حال اگر بخواهم خوب باشم، لازم است چشم‌هایم را ببندم، هرچه بگویند اطاعت کنم؛ دیگر ابداً کاغذ ننویسم؛ خیال کنند مرده‌ام؛ میراث مرا ببرند. من اگر عقل معاش ندارم درعوض، عقلی علمی کاملاً در من موجود است. به تمام اسرار اخلاق بشری، از هر صنف که باشد، آشنا هستم. امروز من مربیِ قوم و واضع قوانینِ تازه‌ام؛ محتاج به این نیستم که مرا نصیحت کنند.»</blockquote><blockquote></blockquote>
== روزشمار زندگی نیما ==
تولد: نیما یوشیج (علی اسفندیاری) یوش ۱۵ جمادی‌الثانی ۱۳۱۵ قمری (۱۱ نوامبر ۱۸۹۷ میلادی) برابر با ۲۱ آبان ۱۲۷۴


۱۲۹۶- دریافت گواهینامه (تصدیق) دورۀ ابتدایی از مدرسۀ عالی سن‌لوئی در تهران.
در سال ۲۰۰۰ گور و لیبرمن با را‌ی مستقیم مردم در انتخابات با اختلاف ۵۰۰٬۰۰۰ رأی پیروز شدند ولی در آراء الکترال یا مجمع گزینندگان با اختلاف ۲۷۱–۲۶۶ به جرج دبلیو بوش و دیک‌چنی از حزب جمهوری‌خواه باختند. در سال ۲۰۰۴ لیبرمن در نامزدی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ناکام شد و در انتخابات سال ۲۰۰۶ هم برای انتخاب مجدد در سنا ناکام ماند. او در سال ۲۰۲۳ در مصاحبه‌یی با نیویورک تایمز که بعد از فوتش منتشر شد به رأی دیوانعالی که پنج به چهار به‌نفع جمهوریخواهان رأی داد انتقاد کرد و گفت این نقض عدالت و یک تصمیم فراقانونی سیاسی بود. او با این‌که به اردوگاه دموکراتها تعلق داشت، در این‌که سیاست‌ها و عملکردهای رؤسای جمهور دموکرات را مورد انتقاد قرار دهد تردید نمی‌کرد.


۱۲۹۸- استخدام و اشتغال در وزارت مالیه. (ادارۀ دارایی)
لیبرمن در سال ۲۰۰۶ در آخرین دوره حضورش در سنا، به‌عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات شرکت کرد و برخلاف سنت معمول و شناخته شده آمریکا پیروز شد. او خود گفته بود «من هیچ‌گاه به‌راحتی در کادرهای شناخته شده سیاسی قرار نگرفته‌ام». وی در سال ۲۰۰۸ از سناتور جان مک‌کین که کاندید جمهوریخواهان در انتخابات ریاست‌جمهوری بود حمایت کرد. لیبرمن از همان زمانی که عضو سنای آمریکا بود مواضع قاطعی علیه جمهوری اسلامی داشت و بیانیه‌ها و نامه‌هایی را در رد سیاست مماشات امضا کرد. او در اوت ۲۰۰۱ همراه با ۳۲ سناتور دیگر نامه‌یی را امضا کرد که قتل‌عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی سرموضع را که اغلب آنها از مجاهدین بودند محکوم کرده و از شورای ملی مقاومت و رئیس‌جمهور برگزیده آن خانم مریم رجوی حمایت می‌کند.


۱۳۰۰- انتشار «قصۀ رنگ پریده» تهران، مطبعۀ سعادت.
لیبرمن و همسرش خانم هادسا لیبرمن دو بار از اشرف۳ دیدار کردند. لیبرمن در سخنرانی خود در اشرف گفت:               


۱۳۰۱- چاپ و انتشار قسمتی از «افسانه» در روزنامۀ «قرن بیستم» میرزاده عشقی.
در نگاه به‌تاریخچه این جنبش، نکته قابل توجه این است که شما، هم با دیکتاتوری شاه جنگیدید و هم در برابر دیکتاتوری آخوندها ایستادید. زیرا هدفی که به‌آن چشم دوخته‌اید آزادی و حقوق‌بشر است. اشرف۳، بهترین گواه این حقیقت است که این جنبش، آلترناتیو معتبر علیه رژیم را نمایندگی می‌کند.


۱۳۰۲- چاپ و انتشار شعر «ای شب» در مجلۀ بهار.
پس اجازه بدهید در خاتمه یک‌بار دیگر به دیگرانی در جهان که استمالت را توصیه می‌کنند، آنها که خود را گول می‌زنند، آنها که اجازه می‌دهند به دام گفتگوهای احمقانه و بیهوده با آخوندها بیفتند، بگویم که زمان قاطعیت علیه این رژیم فرا رسیده است. زمان ایستادن در کنار مردم ایران فرا رسیده است. زمان ایستادن برای آزادی مردم، زمان روی کار آوردن حکومتی در ایران فرا رسیده که نافی ادعاهای رهبری موروثی یا مذهبی باشد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


۱۳۰۳- چاپ و انتشار کتاب «منتخبات آثار» توسط محمدضیاء هشترودی، تهران، کتابخانۀ بروخیم.
از ۴ ژانویه ۲۰۰۷، لیبرمن رئیس کمیته امنیت داخلی سنا بود. او دیگر در انتخابات ۲۰۱۲ شرکت نکرد.


۱۳۰۵- عقدکنان رسمی نیما یوشیج با عالیه جهانگیری، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و دخترعمۀ میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، تهران ششم اردیبهشت.
چو لیبرمن، عضو کاکس (فراکسیون) دمکرات بود. در دوره ۱۱۰ و ۱۱۱ مجلس به عنوان نماینده مستقل عمل می‌کرد.              


۱۳۰۵- درگذشت میرزا ابراهیم‌خان اعظام السلطنۀ نوری، پدر نیما.
در سال ۲۰۰۸ پس از حمایت از جان مک‌کین برای ریاست جمهوری، لیبرمن دیگر در جلسات رهبری کاکس دمکرات شرکت نکرد. لیبرمن در انتخابات سال ۲۰۱۶ از هیلاری کلینتون حمایت کرد.               


۱۳۰۵- چاپ و انتشار  کتاب «فریادها» شامل منظومۀ «خانوادۀ سرباز و سه شعر دیگر».
در دوره‌ای از نمایندگی، لیبرمن نقش تعیین کننده‌ای در سنا داشت، زیرا دموکرات‌ها ۵۰ رای از ۱۰۰ و جمهوری‌خواهان ۴۹ از ۱۰۰ رای داشتند.) یک رای او به جمهوری‌خواهان تعیین‌کننده بود (در شرایطی که ۵۰ رای در مقابل ۵۰ رای بود، در صورت تساوی، معاون رئیس‌جمهور، دیک چنی، رای را تعیین می‌کرد). این «حق وتو» لقب محبوب «شاه جو» را برای او به ارمغان آورد. با انتخابات سنا در نوامبر ۲۰۰۸، رای به نفع دموکرات‌ها تغییر کرد، به طوری که رای لیبرمن دیگر تعیین‌کننده نبود. در اواسط دسامبر ۲۰۰۹، در نبرد رای‌گیری بر سر اصلاحات مراقبت‌های بهداشتی، لیبرمن دوباره موفق شد به عنوان "شاهین ترازو" در مرکز صحنه قرار گیرد و دموکرات‌ها را مجبور به حذف نکات کلیدی لایحه‌شان کند.              


۱۳۰۷- انتقال (نیما و عالیه) به بابل و تدریس در مدارس بارفروش (بابل).
در ماه مه ۲۰۱۲، علیرغم طرح صلحی که توسط کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد حمایت شد، او به نفع مسلح کردن شورشیان سوری صحبت کرد و خواستار بمباران سوریه توسط ایالات متحده و شرکای آن در منطقه شد. از اوایل سال ۲۰۱۳، لیبرمن مدیر اجرایی ابتکار سیاست خارجی بود. در نوامبر ۲۰۱۴، لیبرمن به عنوان رئیس مشترک افتخاری ملی گروه مرکزگرا (No Labels) منصوب شد و تا پایان عمر در این سمت خدمت کرد.              


۱۳۰۹- انتقال و تدریس در لاهیجان و رشت.
سناتور لیبرمن، با وجود همراهی با دموکرات‌ها به صراحت در افشای نیات توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی شهرت دارد.


۱۳۰۹- نگارش داستان «مرقد آقا» چاپ شده در چاپخانۀ کلالۀ خاور.
جو لیبرمن ۲۷ مارس ۲۰۲۴، در سن ۸۲ سالگی درگذشت.<ref>[https://www.nbcnews.com/politics/politics-news/former-sen-joe-lieberman-died-rcna145377 سایت nbc  نیوز]</ref>


۱۳۱۰- انتقال به آستارا و تدریس در دبیرستان (حکیم نظامی) پسران و عالیه جهانگیر به سمت مدیر تنها مدرسۀ دخترانه در آستارا.
== بازدید جو لیبرمن از اشرف ۳ ==
لیبرمن و همسرش خانم هادسا لیبرمن چند بار از اشرف ۳ مقر مجاهدین در آلبانی دیدار کردند.


۱۳۱۲- انتقال از آستارا به تهران و تدریس در مدارس تهران.
سناتور لیبرمن در سخنرانی خود در اشرف گفت: در نگاه به ‌تاریخچه این جنبش، نکته قابل توجه این است که شما، هم با دیکتاتوری شاه جنگیدید و هم در برابر دیکتاتوری آخوندها ایستادید.


۱۳۱۶- تدریس در مدرسۀ صنعتی تهران.
آنها که در جهان استمالت را توصیه می‌کنند، خود را گول می‌زنند، آنها اجازه می‌دهند به دام گفتگوهای احمقانه و بیهوده با آخوندها بیفتند. زمان قاطعیت و ایستادن در کنار مردم ایران فرا رسیده است...


۱۳۱۷- عضویت در هیئت تحریریۀ مجلۀ «موسیقی» به مدیریت غلامحسین مین‌باشیان به همراهی صادق هدایت، عبدالحسین نوشین و محمدضیاء هشترودی.
در ارتباط با فعالیت‌های جو لیبرمن در حمایت از مقاومت مردم ایران جوئیش‌‌ ژورنال چنین نوشت:


۱۳۱۷- انتشار شعر و رسالۀ «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» در این مجله.
جوئیش ژورنال ۱۶فروردین: ...فعالیت‌های لیبرمن از سیاست داخلی فراتر رفت و منعکس‌کننده یک دیدگاه گسترده‌تر در سیاست خارجی بود.


۱۳ اسفندماه سال ۱۳۲۱ ساعت هفت صبح تولد شراگیم یوشیج در بیمارستان نجمیۀ تهران چهارراه یوسف‌آباد.
دیدگاه او نسبت به رژیم ایران، لیبرمن را از بسیاری از هم‌عصرانش متمایز کرد. طرفداری او از شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) و سازمان مجاهدین خلق ایران (ام.یی.کی) فراتر از لفاظی‌های صرف بود و نشان‌دهنده تعهد گسترده‌تر او به آرمان‌های دموکراتیک جهانی و حقوق‌بشر بود.


۱۳۲۵- شرکت در نخستین کنگرۀ نویسندگان ایران، خانۀ «وکس» شوروی، خواندن شعر «آی آدم‌ها» و زندگینامۀ خودنوشت، توسط نیما. درآن شب با تبانیِ پرویز ناتل خانلری پسرخالۀ نیما و مهدی حمیدی شیرازی و همدستانش برق را قطع کردند؛ اما نیما توانست در نور یک شمع شعر «آی آدم‌ها» را بخواند.
حمایت لیبرمن ریشه در اعتقاد عمیق به مأموریت آنها برای ایجاد تغییر در ایران داشت، موضعی که باعث احترام و شناخت او در میان همتایان و همکارانش شد. علاوه بر این، تعامل لیبرمن با جنبش مقاومت ایران بر درک او از اهمیت استراتژیک ایران در سیاست خاورمیانه و مبارزه جهانی علیه دیکتاتوری مذهبی و افراط‌گرایی تأکید کرد... یکی از شخصیت‌های محوری در حمایت لیبرمن از مقاومت ایران، تأیید او از طرح ۱۰ماده‌ای مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت، برای آینده ایران بود که جمهوری سکولار، دموکراتیک و غیرهسته‌یی ایران را متصور است..


۱۳۲۶- همکاری با مجلۀ ماهانۀ «مردم» و انتشار شعر «پادشاه فتح» در این مجله.
سناتور جوزف لیبرمن درباره‌ی خانم مریم رجوی چنین گفت:


۱۳۲۷- کوچ از تهران، چهارراه یوسف‌آباد، کوچۀ پاریس به شمیران، تجریش، خیابان دزاشیب، کوچۀ حقیقت، در منزلی که نیما ساخته بود و نیمه‌کاره مانده بود.
خانم مریم رجوی یک رهبر بزرگ است. او یک طراح فوق‌العاده و رهبر یک جنبش است. او الهام‌بخش است.


۱۳۲۷- همکاری با مجله‌های «خروس جنگی» و «کویر» به دعوت زنده‌یاد غلامحسین قریب.
=== لیبرمن رئیس گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای ===
جوزف لیبرمن در سال ۲۰۲۳ گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای را بنیان گذاشت.


۱۳۲۹- چاپ و انتشار منظومۀ «افسانه» توسط انتشارات خیام با مقدمۀ احمد شاملو.
جوزف لیبرمن، رئیس گروه "اتحاد علیه ایران هسته‌ای" و مارک والاس، مدیر این گروه، در پی انتشار اخبار مربوط به توافق برای آزادی شماری از زنان و کودکانی که حماس به گروگان گرفته‌ است، از احتمال آن‌که به گفته آنها، آمریکا تسلیم سیاست گروگان‌گیری جمهوری اسلامی و گروه‌های نیابتی آن شده باشد، ابراز نگرانی کردند.


۱۳۲۹- چاپ و انتشار کتاب «دو نامه»، نامه از نیما یوشیج به شین پرتو و از شین پرتو به نیما یوشیج.
بر اساس گزارش صدای آمریکا، آنها همچنین از رهایی چندین گروگان از اسارت گروه شبه‌نظامی حماس استقبال کردند و گفتند که آنها در دست تروریست‌های حماس که توسط سپاه پاسداران و قطر تأمین مالی می‌شوند، وحشت غیرقابل تصوری متحمل شده‌اند.


۱۳۳۲- دستگیری نیما از طرف سازمان امنیت و شهربانی به دستور تیمسار بختیار در تهران (زندان شهربانی خیابان سوم اسفند).
در این بیانیه آمده است که حماس باید کاملا پاسخگوی وحشی‌گری خود در قتل عام هفتم اکتبر باشد.


۱۳۳۳- انتشار مجموعۀ کوچکی به نام «کیست؟ چیست؟» در ۹۶ صفحه، در قطع جیبی، به‌کوشش ابوالقاسم جنتی عطایی، انتشارات احمد ناصحی.
جوزف لیبرمن و مارک والاس گفتند، باج شش میلیارد دلاری که آزادی گروگان‌های آمریکایی در ایران را در ماه سپتامبر تضمین کرد، این باور را میان شرکای سپاه پاسداران در حماس و حوثی‌ها ایجاد کرد که این امر می‌تواند به آنها پول زیادی برساند.


۱۳۳۴- چاپ و انتشار کتاب «ارزش احساسات» نثر دربارۀ شعر فارسی، به‌کوشش ابوالقاسم جنتی عطایی، تهران، انتشارات صفیعلیشاه.
آنها به اظهارات علی برکه، از مقامات حماس، اشاره کردند که ضمن تأکید بر توافق آمریکا با جمهوری اسلامی گفته بود: چرا آمریکا با ما مبادله زندانیان را انجام نمی‌دهد؟


۱۳۳۶- چاپ و انتشار منظومۀ «مانلی» به‌کوشش ابوالقاسم جنتی عطایی، تهران، انتشارات صفیعلیشاه.
کاخ سفید در واکنش به انتقادهای جمهوری‌خواهان که آزاد کردن شش میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده تهران در ازای آزادی پنج آمریکایی بازداشت‌شده در ایران را با حمله روز پانزدهم مهر حماس به اسرائیل مرتبط می‌دانند، گفته است که این پول هنوز توسط جمهوری اسلامی هزینه نشده است و در عین حال، فقط می‌تواند برای نیازهای بشردوستانه استفاده شود.


۱۳۳۸- خاموشی و آرامش ابدیِ نیما یوشیج در نیمه‌شب ۱۳ دی‌ماه که به پیشنهاد شراگیم یوشیج به‌صورت امانت در امامزاده عبدالله شهرری تهران به خاک سپرده شد.
در بیانیه رئیس و مدیر گروه "اتحاد علیه ایران هسته‌ای" همچنین اشاره شده است که حوثی‌ها یک کشتی باری مرتبط با اسرائیل را در دریای سرخ ربودند و بیست‌وپنج خدمه آن را به گروگان گرفتند.


۱۳۷۲- انتقال کالبد نیما به «یوش» توسط شراگیم یوشیج و همکاری اقوام و بستگان و اهالی یوش از امامزاده عبدالله تهران به زادگاهش یوش و خاک‌سپاری در حیاط خانۀ یوش (روز        ۲۵ نبش قبر و روز ۲۶ شهریورماه سال ۱۳۷۲ انتقال کالبد نیما به دهکدۀ ‌یوش)
این گروه خواستار بازگرداندن حوثی‌ها به فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی آمریکا شد و حذف آن توسط دولت جو بایدن در سال ۱۳۹۹ را «اشتباه» دانست. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا، این گروه را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داده بود.


== گاهشمار آثار نیما ==
حوثی‌ها یک گروه شبه‌نظامی شیعه هستند که از سال ۱۳۹۳ کنترل صنعا، پایتخت یمن، را در دست دارند. این گروه از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار است و درگیری‌های متعددی را با دولت یمن و متحدانش، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، انجام داده است.
 ۱۳۳۹- چاپ و انتشار کتاب «افسانه و رباعیات» با نظارت دکتر محمد معین و بازنویسی رباعیات توسط عالیه جهانگیری و شراگیم یوشیج، مؤسسۀ روزنامۀ «کیهان» در تهران (اولین کتاب بعد از خاموشی نیما به همت و کوشش عالیه جهانگیر).


 ۱۳۴۲- چاپ و انتشار «برگزیدۀ اشعار نیما یوشیج»، به‌کوشش سیروس طاهباز، تهران، انتشارات کتاب‌های جیبی مؤسسۀ فرانکلین.
جوزف لیبرمن، رئیس گروه "اتحاد علیه ایران هسته‌ای" و مارک والاس، مدیر این گروه می‌گویند آمریکا با اقدام نظامی کافی علیه شبکه تروریستی سپاه پاسداران پاسخ نداده است و این موضوع، آنها را برای ادامه گروگان‌گیری جسورتر می‌کند.


 ۱۳۴۴- چاپ و انتشار مجموعۀ «ماخ اولا»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات شمس.
آنها همچنین خواستار آزادی ۱۹۰ غیرنظامی ربوده‌شده توسط حماس شدند و تأکید کردند که نباید به تروریست‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی برای گروگان‌گیری بیشتر انگیزه داد.


 ۱۳۴۵- چاپ و انتشار مجموعۀ «شعر من»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات مروارید.
==== بیانیه اتحاد علیه ایران هسته‌ای UANI ====
(نیویورک) - سناتور جوزف لیبرمن، رئیس و سفیر مارک والاس، مدیرعامل اتحاد علیه ایران هسته‌ای (UANI) بیانیه مشترک زیر را در پی گزارش‌هایی مبنی بر اینکه مجوز امنیتی رابرت مالی، فرستاده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، تعلیق شده و از سمت خود به مرخصی اجباری و بدون حقوق فرستاده شده است، منتشر کردند.


 ۱۳۴۶- چاپ و انتشار کتاب «شهر شب، شهر صبح»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات مروارید.
«گزارش‌هایی مبنی بر اینکه مقامات ایالات متحده به اندازه کافی از رفتار رابرت مالی، فرستاده ویژه ایران در امور ایران نگران بودند تا مجوز امنیتی وی را تعلیق کنند و اینکه وی به مرخصی بدون حقوق از سمت خود فرستاده شده، مایه نگرانی شدید است. ضروری است که دولت بایدن فاش کند که چه مدت به کنگره اطلاع نداده است که تعاملات دیپلماتیک با عواقب توسط شخصی غیر از آقای مالی انجام شده است و چه زمانی سوء استفاده از اطلاعات طبقه بندی شده صورت گرفته است. توضیح کامل به ویژه در حال حاضر با توجه به تحولات اخیر در مورد گفتگوهای «غیررسمی» که دولت با ایران در رابطه با برنامه هسته‌ای این کشور انجام داده، بسیار حیاتی است. سایت یوآنی


۱۳۴۶- چاپ و انتشار مجموعۀ «ناقوس»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران انتشارات مروارید.
== مصاحبه با فاکس‌نیوز ==
سناتور جوزف لیبرمن روز ۳ اسفند در مصاحبه با تلویزیون فاکس نیوز گفت: زمان آن است که ما علیه مقرات مقرات فرماندهی جنگی که متعلق به رژیم ایران و سپاه پاسداران است تهاجم کنیم.


۱۳۴۸- چاپ و انتشار کتاب «تعریف و تبصره و یادداشت‌های دیگر»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات امیرکبیر.
مجری فاکس نیوز: می‌خواهم از سناتور سابق ایالت کانتیکات و رئیس بنیاد اتحاد علیه ایران اتمی و کاندید پیشین معاونت ریاست‌جمهوری و نویسنده کتاب سنتریست سالوشن سؤال می‌کنم. اخیراً کیتی مک فارلن (مشاور پیشین امنیت ملی زمان ترامپ. م) در برنامه ما بود و گفت قرار است یکی از کشتی‌های ما را غرق کنند و این زمانی است که خواهیم دید که پرزیدنت بایدن و آمریکا و جامعه دفاعی ما نهایتاً به حوثی‌ها بگویند دیگر بس است. پاسخ شما چیست؟


۱۳۴۹- چاپ و انتشار مجموعه «قلم‌انداز»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات دنیا.
سناتور جو لیبرمن: امیدوارم تا آنزمان منتظر نمانیم. برای من کاملاً روشن است که چه خبر است (رژیم). ایران در خاورمیانه علیه ما و متحدان ما و اسراییل و جهان عرب اعلام جنگ کرده است و آنها این جنگ را توسط نیروهای تروریستی خود اعم از حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها و دیگر شبه‌نظامیان پیش می‌برد که ماههاست موشکها را علیه سربازان آمریکایی در عراق و سوریه شلیک می‌کنند.


۱۳۴۹- چاپ و انتشار کتاب «آهو و پرنده‌ها» قصه برای کودکان، ویرایش سیروس طاهباز و نقاشی‌های بهمن دادخواه، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
اکنون زمان آن است که پاسخ دهیم و مقابله کنیم، آمریکا آنرا دفاع از خود می‌خواند ولی واقعیت این است که این دفاع از خود نیازمند بیش از این است.
[[پرونده:جو لیبرمن ۱.JPG|بندانگشتی|'''جوزف لیبرمن''']]
زمان آن است که ما دست به تهاجم بزنیم از این‌که دیروز به حوثی‌ها ضربه زدیم خوشحالم ولی فکر می‌کنم برایمان دیگر زمان آن گذشته است و باید شروع به زدن مقرات فرماندهی و جنگی که متعلق به رژیم ایران و سپاه پاسداران است اقدام کنیم. زیرا تا زمانیکه آنها را مجبور به پرداخت هزینه نکنیم آنها به‌دنبال سربازان ما خواهند آمد و آنها را در خاورمیانه خواهند کشت و یکی از کشتی‌های ما را در آبهای آن منطقه خواهند زد و ما نمی‌توانیم اجازه دهیم چنین چیزی اتفاق بیفتد.


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «توکایی در قفس»، ویرایش سیروس طاهباز و نقاشی‌های بهمن دادخواه، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
== انعکاسات درگذشت لیبرمن ==


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «دنیا خانۀ من است» (پنجاه نامه از نیما یوشیج)، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات زمان.
=== مریم رجوی ===
فقدان سناتور لیبرمن را به همسرش هادسا،خانواده و دوستان او و مردم آمریکا تسلیت می‌گویم و برای همسرش هادسا شکیبایی آرزو می‌کنم. لیبرمن مرد بزرگی که در چند دهه گذشته در میان سیاستمداران آمریکایی قاطع‌ترین سیاست را علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران پیش می‌برد و در ۳دهه گذشته از مقاومت ایران حمایت می‌کرد. او در سخت‌ترین شرایط به یاری مجاهدین در اشرف و لیبرتی شتافت و هرکاری توانست برای حفظ امنیت و انتقال امن و سالم آن‌ها به خارج از عراق به عمل آورد. با قدردانی از حمایت‌های بی‌دریغ، مستمر و ارزشمند سناتور لیبرمن فقید از مقاومت ایران، در این لحظات من و اعضای مقاومت به‌ویژه مجاهدین در اشرف۳ در غم هادسای عزیز شریک هستیم.<ref>[https://m.mojahedin.org/id/366ccdc5-9878-4a9f-a2bd-b3cf83e29877 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران به نقل از توییتر خانم مریم رجوی]</ref>


۱۳۵0- چاپ و انتشار کتاب «نامه‌های نیما به همسرش عالیه» نسخه‌برداری و تدوین شراگیم یوشیج و مینا میرهادی (یوشیج)، تهران، انتشارات آگاه.
=== جو بایدن ===
سایت کاخ‌سفید ۹فروردین ۱۴۰۳


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «کندوهای شکسته» (مجموعه داستان)، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات نیل.
جو بایدن شخصاً دربارهٔ درگذشت سناتور لیبرمن نوشت: «جو لیبرمن و من به‌مدت ۲۰ سال در سنای آمریکا (بودیم). سناتور لیبرمن در اعتقاداتش پایبند و استوار بود...».


۱۳۵۱- انتشار «کشتی طوفان» (مجموعه نامه‌های نیما یوشیج)، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات دنیا.
سخنگوی کاخ‌سفید اعلام کرد: رئیس‌جمهور آمریکا در تماس با هاداسا لیبرمن فقدان جو لیبرمن را به او و خانواده لیبرمن تسلیت گفته است. وی افزود: «رئیس‌جمهور و سناتور لیبرمن به‌مدت ۲۰ سال با هم در سنای ایالات متحده خدمت کردند. سناتور لیبرمن با پایبندی به اصول، ثبات‌قدم و نترس از آنچه که اعتقاد داشت درست است دفاع می‌کرد».


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «ارزش احساسات و پنج مقاله در شعر و نمایش»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات گوتنبرگ.
=== بیل کلینتون ===
بیل کلینتون رئیس‌جمهور سابق آمریکا از سوی خودش و هیلاری کلینتون نوشت: «بعد از آن‌که من به‌مدت هشت سال به‌عنوان رئیس‌جمهور با (جو لیبرمن) کار کردم، هیلاری مفتخر بود همراه با او در سنا خدمت کند. وی به‌مدت ۲۴سال به‌خوبی مردم کانتیکت را نمایندگی کرد و همواره بر اعتقاداتش پایبند بود».


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «آب در خوابگه مورچگان» (۵۴۰ رباعی)، نسخه‌برداری عالیه جهانگیری، تهران، انتشارات امیرکبیر.
=== جرج بوش ===
جرج بوش رئیس‌جمهور سابق آمریکا اعلام کرد «جو (لیبرمن) یک آمریکایی خوب و یکی از شایسته‌ترین افرادی بود که در زمان اقامتم در واشنگتن ملاقات کردم... چه در شکست و چه در پیروزی، جو لیبرمن همیشه یک شخص محترم بود».


۱۳۵۰- چاپ و انتشار کتاب «حرف‌های همسایه» (دربارۀ شعر و شاعری) ، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات دنیا.
=== ال گور ===
ال گور معاون پیشین رئیس‌جمهور و کاندیدای ریاست‌جمهوری به‌همراه جو لیبرمن به‌عنوان معاونش در سال ۲۰۰۰، نوشت: «او یک رهبر به‌واقع با استعداد بود که شخصیت مهربان و ارادهٔ قوی‌اش، او را به نیرویی قابل اتکا تبدیل می‌کرد... باعث افتخار بود که در مسیر مبارزات انتخاباتی در کنار او بودم. من برای همیشه قدردان تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش برای ساختن آینده‌یی بهتر خواهم بود».


۱۳۵۲- چاپ و انتشار کتاب «مانلی و خانۀ سریویلی»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات امیرکبیر.
=== سناتور میچ مک‌کانل ===
بیانیهٔ سناتور میچ مک‌کانل رهبر جمهوری‌خواهان در سنای آمریکا: «امروز، من به کل سنا می‌پیوندم تا به همسر سناتور لیبرمن، هاداسا، فرزندان و نوه‌های او و تمام خانواده لیبرمن در سوگ یک دولتمرد برجسته و پرافتخار تسلیت بگویم».


۱۳۵۴- چاپ و انتشار کتاب «ستاره‌ای در زمین» (مجموعۀ نامه)، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارات توس.
=== سناتور چاک شومر ===
سناتور چاک شومر رهبر دموکراتها در سنای آمریکا اعلام کرد: «از شنیدن خبر درگذشت همکار سابقمان، سناتور جو لیبرمن، شوکه شدم. قلب من با همسر او هاداسا و خانواده لیبرمن است و برای همه کسانی که او را می‌شناختند و دوستش داشتند دعا می‌کنم».


۱۳64- چاپ و انتشار کتاب مجموعه «فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ»، گردآوری، نسخه‌برداری و تدوین سیروس طاهباز، تهران، انتشارت دنیا.
=== آلخو ویدال کوادراس ===
دکتر آلخو ویدال کوادراس معاون اول پیشین پارلمان اروپا و رئیس کمیتهٔ بین‌المللی در جستجوی عدالت با ابراز تسلیت‌های صمیمانه به خانواده سناتور جو لیبرمن نوشت: او مردی با جایگاه بالای سیاسی، بسیار خوش‌قلب و حامی بزرگ مقاومت ایران در برابر دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران بود».


۱۳۶۹- چاپ و انتشار کتاب «برگزیدۀ اشعار و یادداشت‌های روزانه»، به‌کوشش سیروس طاهباز، تهران، انتشارات بزرگمهر.
=== خبرگزاری رویتر ===
خبرگزاری رویترز در گزارشی زیر عنوان «سناتور پیشین جو لیبرمن در سن ۸۲سالگی درگذشت»، تصاویری را از سناتور لیبرمن منتشر کرد و نوشت:


۱۳۷۶- چاپ اول و انتشار کتاب «مجموعۀ نامه‌های نیما یوشیج» نسخه‌برداری و تدوین شراگیم یوشیج و مینا میرهادی (یوشیج) تهران، انتشارات نگاه.
«سناتور پیشین ایالات متحده طی مراسمی در کمپ اشرف۳ مقر سازمان مجاهدین خلق ایران در مانز در آلبانی در ۱۳ژوئیه۲۰۱۹ سخنرانی کرد.


۱۳۷۶- کنگرۀ بزرگداشت صدمین سال تولد نیمای بزرگ از طرف سازمان جهانی یونسکو در ایران و سراسر جهان به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مشاهیر و مفاخر جهان در تهران برگزار شد.
در ۱۹سپتامبر۲۰۲۳ این سناتور پیشین ایالات متحده خود را آمادهٔ سخنرانی می‌کند در حالی که ایرانیان مقیم آمریکا و دیگران در تظاهراتی در نزدیکی مقر ملل متحد در اعتراض به دیدار ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور (رژیم) ایران در شهر نیویورک آماده می‌کنند.


۱۳۷۹- چاپ و انتشار کتاب «غول و نقاش» (دو طرح برای کودکان)، به‌کوشش سیروس طاهباز و نقاشی بهرام دبیری، تهران، نشر ماه‌ریز.  
=== فاکس نیوز ===
فاکس نیوز زیر عنوان: «جو لیبرمن در سن ۸۲ سالگی یک میراث سیاسی از خود بر جای می‌گذارد»، همراه با تصویری از سخنرانی جو لیبرمن در کنفرانس ۱۷اوت۲۰۲۲ دفتر شورای ملی مقاومت در واشنگتن، نوشت: «سناتور پیشین جو لیبرمن در پنلی به‌میزبانی دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن دی‌سی سخنرانی کرد. دفتر نمایندگی این شورا در آمریکا این کنفرانس را به‌مناسبت ۲۰مین سالگرد اولین کنفرانس مطبوعاتی خود در سال۲۰۰۲ دربارهٔ تهدید برنامهٔ تسلیحات اتمی (رژیم) ایران برگزار کرد».


چاپ و انتشار کتاب «دو سفرنامه از نیما یوشیج» (بارفروش و رشت)، به‌کوشش علی میرانصاری، تهران، سازمان اسناد ملی ایران.
=== پولیتیکو ===
پولیتیکو در گزارشی تحت عنوان «جو لیبرمن، کاندیدای معاون ریاست‌جمهوری سال۲۰۰۰ در سن ۸۲سالگی درگذشت» با انتشار عکسی از سخنرانی سناتور لیبرمن در تظاهرات نیویورک، نوشت: «جو لیبرمن در این تظاهرات در سال۲۰۱۹ خواهان تغییر رژیم در ایران شد».


۱۳۸۵- چاپ و انتشار کتاب «دربارۀ هنر و شعر و شاعری»، به‌کوشش سیروس طاهباز، تهران، انتشارات نگاه.
=== واشنگتن پست ===
واشنگتن‌پست نوشت: جوزف لیبرمن، سناتور استوار و مستقلی بود که پس از چهار دوره سناتور بودن برای به‌عهده گرفتن پست معاونت رئیس‌جمهور در سال ۲۰۰۰ کاندیدا شد. او به موضع‌گیریهای عمومی در مورد مسائل سیاسی ادامه داد. .


۱۳۸۷- چاپ و انتشار کتاب «دیوان رباعیات نیما یوشیج»، نسخه‌برداری و تدوین شراگیم یوشیج و مینا میرهادی (یوشیج) تهران، انتشارات مروارید.
سایت آلگماینرنوشت: لیبرمن نامزد معاونت ریاست‌جمهوری حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۰۰ و طرفدار مخالفان رژیم ایران بود که به‌دنبال سرنگونی رژیم حاکم در تهران هستند.
 
۱۳۸۷- چاپ و انتشار کتاب «یادداشت‌های روزانۀ نیما یوشیج، به‌کوشش و نسخه‌برداری و تنظیم و تدوین شراگیم یوشیج، تهران، انتشارات مروارید.
 
۱۳۹۶ - چاپ و انتشار کتاب «دفترهای نیما» (مجموعۀ آثار منثور نیما یوشیج)، به مراقبت شراگیم یوشیج، تهران، انتشارات رشدیه.
 
<blockquote></blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<references /><references />
۸٬۶۹۲

ویرایش