۸٬۶۷۰
ویرایش
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تعریف پول == | == تعریف پول == | ||
پول عبارت از اسکناس و مسکوک و سپردههای دیداری اشخاص نزد بانکها است و ۹۷٪ از عرضه پول صرفاً عدد و رقمی است که در پایگاههای داده دیجیتالی بانکهای تجاری وجود دارد. این پول مابهازاء مادی ندارد. بانکهای تجاری از نظر قانونی موظفند که میزان خاصی از پول را به عنوان ذخیره نزد بانک مرکزی نگه دارند. وقتی سیستم بانکداری بصورت علمی و صحیحی این کار را انجام بدهد، میتواند باقی پول را به مشتریان خود وام دهد. پول نقد تنها ۳٪ پول در جریان را شامل میشود. به این قسمت، عرضه پول محدود (narrow money supply) میگویند که شامل این موارد میشود: اسکناس، سکه، سپرده جاری (demand deposit) و سایر داراییهای نقدشونده که توسط بانک مرکزی نگهداری میشود. در آمریکا پول محدود همان M1 است. ذخیره بانکهای تجاری نزد بانک مرکزی (که همان بانک دولت است) در این دسته قرار میگیرد. بانکهای تجاری توسط بانک مرکزی (دولت) مجازند که به کسبوکارها و مصرفکنندگان وام بدهند. مبلغی که بانکها میتوانند به مشتریان وام دهند بالاتر از نسبتی است که باید نزد بانک مرکزی به عنوان ذخیره نگه دارند. عبارت «بانکداری ذخیره جزئی (fractional banking)» به همین معناست. سپس هر کسی که وام را دریافت کرده باشد، چه یک کسبوکار باشد و چه یک مشتری خرد، آن مبلغ را به حساب بانک مورد نظر واریز میکند تا با آن خانه یا خودرو بخرد یا یک کسبوکار را تامین مالی کند. | پول عبارت از اسکناس و مسکوک و سپردههای دیداری اشخاص نزد بانکها است و ۹۷٪ از عرضه پول صرفاً عدد و رقمی است که در پایگاههای داده دیجیتالی بانکهای تجاری وجود دارد. این پول مابهازاء مادی ندارد. بانکهای تجاری از نظر قانونی موظفند که میزان خاصی از پول را به عنوان ذخیره نزد بانک مرکزی نگه دارند. وقتی سیستم بانکداری بصورت علمی و صحیحی این کار را انجام بدهد، میتواند باقی پول را به مشتریان خود وام دهد. پول نقد تنها ۳٪ پول در جریان را شامل میشود. به این قسمت، عرضه پول محدود (narrow money supply) میگویند که شامل این موارد میشود: اسکناس، سکه، سپرده جاری (demand deposit) و سایر داراییهای نقدشونده که توسط بانک مرکزی نگهداری میشود. در آمریکا پول محدود همان M1 است. ذخیره بانکهای تجاری نزد بانک مرکزی (که همان بانک دولت است) در این دسته قرار میگیرد. بانکهای تجاری توسط بانک مرکزی (دولت) مجازند که به کسبوکارها و مصرفکنندگان وام بدهند. مبلغی که بانکها میتوانند به مشتریان وام دهند بالاتر از نسبتی است که باید نزد بانک مرکزی به عنوان ذخیره نگه دارند. عبارت «بانکداری ذخیره جزئی (fractional banking)» به همین معناست. سپس هر کسی که وام را دریافت کرده باشد، چه یک کسبوکار باشد و چه یک مشتری خرد، آن مبلغ را به حساب بانک مورد نظر واریز میکند تا با آن خانه یا خودرو بخرد یا یک کسبوکار را تامین مالی کند. | ||
=== پشتوانه چاپ اسکناس === | |||
تا پیش از جنگ جهانی دوم عرضه پول بر مبنای استاندارد طلا، (the Gold Standard) بود. در این سیستم، هر پوند یا دلار در گردش، توسط میزان طلای معادل آن پشتیبانی میشد. پس از جنگ جهانی دوم، با قرارداد برتون وودز، استاندارد طلا در ۱۵ اوت ۱۹۷۱ میلادی توسط آمریکا به طور کامل کنار گذاشته شد. در برتون وودز آمریکا متعهد بود که در برابر هر ۳۵ دلار یک اونس طلا در بانک ذخیره کند اما نیکسون توافق «برتون وودز» را کنار گذاشت و تعهد آمریکا در این باره را نقض کرد. | |||
=== پول بدون پشتوانه یا پول فیات === | === پول بدون پشتوانه یا پول فیات === | ||
خط ۲۲: | خط ۲۵: | ||
با توجه به نبود کارتهای اعتباری و امکان خلق الکترونیک پول، بانک مرکزی آلمان برای تامین منابع مورد نیاز پول فیزیکی منتشر میکرد. نقلهای رسیده از آن دوران نشان میدهد حجم پول در گردش به حدی رسیده بود که یک فرد برای خرید یک کالای خوراکی باید یک گونی یا یک چمدان پول به همراه خود میبرد. تصاویر به جا مانده از آن دوران نشان میدهد ارزش پول به حدی کاهش یافته بود که بستههای متعدد پول وسیله بازی کودکان شده بود. مردم در فصل سرما برای گرم کردن خانه یا برای آتش اجاق خانه از اسکناس مارک استفاده میکرد. برخی نیز از اسکناس ها بعنوان کاغذ دیواری استفاده میکردند. | با توجه به نبود کارتهای اعتباری و امکان خلق الکترونیک پول، بانک مرکزی آلمان برای تامین منابع مورد نیاز پول فیزیکی منتشر میکرد. نقلهای رسیده از آن دوران نشان میدهد حجم پول در گردش به حدی رسیده بود که یک فرد برای خرید یک کالای خوراکی باید یک گونی یا یک چمدان پول به همراه خود میبرد. تصاویر به جا مانده از آن دوران نشان میدهد ارزش پول به حدی کاهش یافته بود که بستههای متعدد پول وسیله بازی کودکان شده بود. مردم در فصل سرما برای گرم کردن خانه یا برای آتش اجاق خانه از اسکناس مارک استفاده میکرد. برخی نیز از اسکناس ها بعنوان کاغذ دیواری استفاده میکردند. | ||
==== پول فیات ==== | ==== پول فیات ==== | ||
پول فیات به معنای پول قانونی است. مایکل سیلر (Michael Saylor) از بزرگترین مدافعان و طرفداران بیتکوین، برای توصیف کاهش قدرت خرید پول فیات (fiat money، پولی که بدون پشتوانه و ارزش ذاتی است و ارزش آن از سوی قانون میآید) از استعاره ذوب یک تکه یخ استفاده میکند. پولی که ما امروز از آن استفاده میکنیم از ارزش ذاتی برخوردار نیست. برای مثال از سال ۱۹۱۳، دلار آمریکا ۹۶٪ ارزش خود را از دست داده است. بیشتر پولی هم که وجود دارد تنها یک سری اعداد است که در پایگاه داده مرکزی وارد سیستم میشود. پول مدرن به این علت ارزش دارد که دولت میگوید و جامعه هم تا جایی که دولت و بازارهای مالی آن را تایید کنند میپذیرد. از آن پس خزانهداری آمریکا ماشین چاپ دلار شده و بدهیهایش را با بدهی میپردازد. ترفندهای دیگر مثل «چرخه پترودلار» بسیاری از کشورها را ناچار به استفاده از دلار نگه داشته است. احتمال فروپاشی این سازوکار همواره وجود دارد اما آمریکا با چرخهی (چاپ دلار و خلق اعتبار- افزایش بدهی) جلوی آن را گرفته تا مانع رخ دادن ابرتورم شود. در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ در حالی که شرکتهای بزرگ باید ورشکست میشدند دولت آمریکا به میدان آمد و بدهی غولها را پرداخت کرد. | |||
در بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران اطمینان ایجاد شد. مقدار زیادی از بدهیهای بد به وجود آمدند که دولتها باید آنها را برعهده میگرفتند. دولتها تلاش کردند با کاهش نرخ بهره، فعالیت اقتصادی را تحریک نمایند اما نرخ بهره تا جایی پایین آمد که منفی شد. نرخ بهره منفی به این معناست که سپردهگذار باید به بانک پول بدهد تا بانک پولش را نگه دارد. دولتها میتوانند اجازه دهند که همه چیز با روند طبیعی خودش پیش برود اما عواقب چنین کاری مشخص است؛ خصوصاً در مسئله همهگیری ویروس کرونا که قرنطینه باعث شد بسیاری از کسبوکارها از بین بروند. | در بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران اطمینان ایجاد شد. مقدار زیادی از بدهیهای بد به وجود آمدند که دولتها باید آنها را برعهده میگرفتند. دولتها تلاش کردند با کاهش نرخ بهره، فعالیت اقتصادی را تحریک نمایند اما نرخ بهره تا جایی پایین آمد که منفی شد. نرخ بهره منفی به این معناست که سپردهگذار باید به بانک پول بدهد تا بانک پولش را نگه دارد. دولتها میتوانند اجازه دهند که همه چیز با روند طبیعی خودش پیش برود اما عواقب چنین کاری مشخص است؛ خصوصاً در مسئله همهگیری ویروس کرونا که قرنطینه باعث شد بسیاری از کسبوکارها از بین بروند. |
ویرایش