۸٬۶۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
تعریف ستاد مشترک ارتش ایالات متحده: | تعریف ستاد مشترک ارتش ایالات متحده: | ||
«استراتژی نظامی عبارت است از فن و علم بکارگیری قوای نظامی یک ملت برای تأمین اهداف سیاست ملی از طریق استفاده از قوای نظامی و یا تهدید به زور.» | «استراتژی نظامی عبارت است از فن و علم بکارگیری قوای نظامی یک ملت برای تأمین اهداف سیاست ملی از طریق استفاده از قوای نظامی و یا تهدید به زور.»<ref>فرهنگ اصطلاحات نظامی، بخش دفاعی، از انتشارات ستاد مشترک ارتش امریکا - چاپخانه دولتی ایالات متحده - واشنگتن صفحه ۲۳۲</ref> | ||
پنتاگون استراتژی را فن یاهنر ترکیب قدرت ملی (Nation Power) به منظور شکست دشمن درجنگ تعریف میکند. | پنتاگون استراتژی را فن یاهنر ترکیب قدرت ملی (Nation Power) به منظور شکست دشمن درجنگ تعریف میکند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در شرق باستان: کوروش را نخستین استراتژیست توانای تاریخ جهان میدانند که موفق شد در سایه تدبیر و برنامهای مدرن ماد، لیدیا و بابل را تصرف کند و یک سرزمین متحد بوجود آورد. | در شرق باستان: کوروش را نخستین استراتژیست توانای تاریخ جهان میدانند که موفق شد در سایه تدبیر و برنامهای مدرن ماد، لیدیا و بابل را تصرف کند و یک سرزمین متحد بوجود آورد. | ||
در چین باستان: سون تزو ( | در چین باستان: سون تزو (Sun Tzu ؛ ۵۵۴ تا ۴۷۰ قبل از میلاد) متفکر برجسته استراتژي است. سون تزو در کتاب خود بنام هنر جنگ (حدود پانصد سال قبل از میلاد) بر نقش فریب در جنگ تأکید میکند او به این موضوع پرداخت که هدف پیروزی نابودی فیزیکی کلی دشمن نیست بلکه از بین بردن اداره مقاومت و کنترل ذهنی و فیزیکی وی میباشد که بعدها مائوتسه دون در چین از آن استفاده کرد. | ||
در غرب باستان: از اسکندر مقدونی بعنوان پیشتاز علوم نظامی و بکارگیری استراتژی نظامی نام برده میشود . | در غرب باستان: از اسکندر مقدونی بعنوان پیشتاز علوم نظامی و بکارگیری استراتژی نظامی نام برده میشود . | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
او به سه مفهوم موازنه قدرت، بازدارندگی و تحدید جنگ پرداخت . | او به سه مفهوم موازنه قدرت، بازدارندگی و تحدید جنگ پرداخت . | ||
کارل فون کلاوزِویتس ( | کارل فون کلاوزِویتس (''Carl von Clausewitz'' ؛ ۱۸۳۱–۱۷۸۰): در بحث ارجحیت هر کدام از این عوامل تأکید کرده است که رکن حیاتی استراتژی تصمیمگیری در مورد حجم و اندازهی نیروهای نظامی میباشد. | ||
هلموت کارل فون مولتکه ( | هلموت کارل فون مولتکه (Helmuth Karl Bernhard Graf von Moltke ؛ ۱۸۹۱ - ۱۸۰۰): | ||
آلفرد فون شلیفن ( | آلفرد فون شلیفن (Alfred von Schlieffen ؛ ۱۹۱۳ - ۱۸۳۳): راهبرد پرداز جنگ در دو جبهه که ارتش آلمان نازی آن را در جنگ جهانی دوم بکار گرفت. | ||
فردریش ویلهلم لودندورف ( | فردریش ویلهلم لودندورف (Erich Friedrich Wilhelm Ludendorff ؛ ۱۹۳۷ – ۱۸۶۵): | ||
جی اف سی فولر (انگلیسی: John Frederick Charles Fuller ؛ ۱۹۶۶ - ۱۸۷۸): در تعریف جنگافزار کلیدی و نقش آن در تعیین استراتژی میگوید: با هر دگرگونی تسلیحاتی باید سازمانها و تاکتیکها هم دگرگون شود. در این حال باید تعیین کرد که کدام جنگافزار دست بالا را دارد و دیگر سلاحها را بر گرداگرد آن آرایش داد. یادآوری این نکته اهمیت دارد که جنگافزار کلیدی لزوما همان جنگافزار تعیین کننده در رزمگاه نیست. آنچه یک جنگافزار را کلیدی میسازد توانایی بی اثر کردن یا برهم زدن تاکتیکهای دشمن وبدین ترتیب مهیا ساختن زمینهی کاربرد قاطعانهی دیگر جنگافزارها است. | جی اف سی فولر (انگلیسی: John Frederick Charles Fuller ؛ ۱۹۶۶ - ۱۸۷۸): در تعریف جنگافزار کلیدی و نقش آن در تعیین استراتژی میگوید: با هر دگرگونی تسلیحاتی باید سازمانها و تاکتیکها هم دگرگون شود. در این حال باید تعیین کرد که کدام جنگافزار دست بالا را دارد و دیگر سلاحها را بر گرداگرد آن آرایش داد. یادآوری این نکته اهمیت دارد که جنگافزار کلیدی لزوما همان جنگافزار تعیین کننده در رزمگاه نیست. آنچه یک جنگافزار را کلیدی میسازد توانایی بی اثر کردن یا برهم زدن تاکتیکهای دشمن وبدین ترتیب مهیا ساختن زمینهی کاربرد قاطعانهی دیگر جنگافزارها است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
لیدل هارت (Liddell hart): استراتژی عبارت است از هنر توزیع و استفاده از ابزار نظامی برای انجام مقاصد سیاسی. | لیدل هارت (Liddell hart): استراتژی عبارت است از هنر توزیع و استفاده از ابزار نظامی برای انجام مقاصد سیاسی. | ||
برنارد برودی ( | برنارد برودی (Bernard Brodie؛ ۱۹۰۷ – ۱۹۸۹): خاطر نشان ساخته است که استراتژی در زمان صلح بطور وسیعی در تعیین الگوی سیستم تسلیحاتی خلاصه میشود. اگر منابع نظامی را به عنوان عامل اساسی استراتژی نظامی تلقی کنیم، باید در حالی که تمرکز را بر مسائل ساختار نیرو داریم در عینحال از بیاعتنایی نسبت به اهمیت اهداف نظامی و عقاید استراتژیکی نیز بپرهیزیم. | ||
هانری جومینی ( | هانری جومینی (Antoine-Henri, Baron Jomini ؛ ۱۸۶۹ - ۱۷۷۹): اثر او بهنام ظرایف هنر جنگ حاوی تجارب جنگهای ناپلئونی بود. | ||
هدلی بول (Hedley bull): استراتژی بهره جستن از زور و نیروی نظامی به منظور کسب اهداف مفروض سیاسی میباشد. | هدلی بول (Hedley bull): استراتژی بهره جستن از زور و نیروی نظامی به منظور کسب اهداف مفروض سیاسی میباشد. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها میکوشد)، بعلاوه روشها (شیوههای عمل)، بعلاوه ابزار (وسیلههایی که از طریق آنها میتوان به یک هدف دست یافت). | استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها میکوشد)، بعلاوه روشها (شیوههای عمل)، بعلاوه ابزار (وسیلههایی که از طریق آنها میتوان به یک هدف دست یافت). | ||
با توجه به تصویر کلی ما از استراتژی (استراتژی= اهداف+ روشها+ ابزار) این رهیافت را به استراتژی نظامی نیز میتوان تعمیم داد؛ اهداف به عنوان اهداف نظامی در نظر گرفته میشود. منظور از روشها شیوههای گوناگون برنامهریزی نیروی نظامی میباشد. در حقیقت، این روش برای محک سلسله اعمال تعیین شده برای نیل به اهداف نظامی میباشد؛ این سلسه اعمال به عنوان «عقاید استراتژیک نظامی» تلقی میشود. «ابزار» به منابع نظامی (مشمولین، ادوات، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره) مورد نیاز برای انجام مأ موریت اشاره دارد. این مقدمات ما را به این نتیجهگیری که « استراتژی نظامی مساوی است با حاصل جمع اهداف نظامی و عقاید استراتژیک نظامی و منابع نظامی» رهنمون میشود. | با توجه به تصویر کلی ما از استراتژی (استراتژی= اهداف+ روشها+ ابزار) این رهیافت را به استراتژی نظامی نیز میتوان تعمیم داد؛ اهداف به عنوان اهداف نظامی در نظر گرفته میشود. منظور از روشها شیوههای گوناگون برنامهریزی نیروی نظامی میباشد. در حقیقت، این روش برای محک سلسله اعمال تعیین شده برای نیل به اهداف نظامی میباشد؛ این سلسه اعمال به عنوان «عقاید استراتژیک نظامی» تلقی میشود. «ابزار» به منابع نظامی (مشمولین، ادوات، پول، نیروها، پشتیبانی و غیره) مورد نیاز برای انجام مأ موریت اشاره دارد. این مقدمات ما را به این نتیجهگیری که « استراتژی نظامی مساوی است با حاصل جمع اهداف نظامی و عقاید استراتژیک نظامی و منابع نظامی» رهنمون میشود. عامل اساسی اولیه هر استراتژی نظامی «هدف نظامی» است. هدف نظامی را میتوان مأموریت یا وظیفه ویژهای که تمام تلاشهای نظامی در راه انجام آن بکار برده میشود، تعریف کرد: دفع تجاوز، حفاظت از خطوط ارتباطی، دفاع از وطن، آزاد سازی منطقة از دست رفته و مغلوب ساختن دشمن. اهداف ماهیتاً باید نظامی باشند.<ref>کتاب تعریف استراتژی نظامی نوشته سرهنگ آرتور اف لیک صفحه ۱۳۵</ref><span dir="RTL"></span>مارشال سوکولوفسکی و سرلشگر چرنینکو: | ||
مارشال سوکولوفسکی و سرلشگر چرنینکو: | |||
«استراتژی نظامی به مثابه یک علم عبارت است از تعیین ماهیت، خصوصیات و شرایط وقوع انواع جنگها؛ تئوری تشکیلات نیروهای مسلح، ساختار آنها و توسعه یک سیستم تجهیزات نظامی و تسلیحاتی؛ تئوری برنامهریزی استراتژیکی؛ تئوری قشونآرایی استراتژیکی، برقراری گروهبندی استراتژیکی و حفظ آمادگی جنگی نیروهای مسلح؛ تئوری آمادگی اقتصادی کشور و به طور کلی برای جنگ در تمام جهات که شامل آماده ساختن مردم از جنبههای روحی و حفظ آرامش نیز میشود؛ همینطور تهیه ذخایر پشتیبانی از نظر اسلحه و مهمات، تجهیزات جنگ و سایر منابع مادی؛ توسعۀ روشهای رهبری و هدایت مبارزات نظامی و انواع و اشکال عملیات استراتژیکی؛ مشخص ساختن اشکال و روشهای رهبری استراتژیکی نیروهای مسلح و توسعه سیستمهای فرماندهی؛ مطالعه و تحلیل و شناخت دشمن احتمالی؛ تئوری جاسوسی استراتژیکی و بالاخره تئوری نتایج ممکن از جنگ.» | «استراتژی نظامی به مثابه یک علم عبارت است از تعیین ماهیت، خصوصیات و شرایط وقوع انواع جنگها؛ تئوری تشکیلات نیروهای مسلح، ساختار آنها و توسعه یک سیستم تجهیزات نظامی و تسلیحاتی؛ تئوری برنامهریزی استراتژیکی؛ تئوری قشونآرایی استراتژیکی، برقراری گروهبندی استراتژیکی و حفظ آمادگی جنگی نیروهای مسلح؛ تئوری آمادگی اقتصادی کشور و به طور کلی برای جنگ در تمام جهات که شامل آماده ساختن مردم از جنبههای روحی و حفظ آرامش نیز میشود؛ همینطور تهیه ذخایر پشتیبانی از نظر اسلحه و مهمات، تجهیزات جنگ و سایر منابع مادی؛ توسعۀ روشهای رهبری و هدایت مبارزات نظامی و انواع و اشکال عملیات استراتژیکی؛ مشخص ساختن اشکال و روشهای رهبری استراتژیکی نیروهای مسلح و توسعه سیستمهای فرماندهی؛ مطالعه و تحلیل و شناخت دشمن احتمالی؛ تئوری جاسوسی استراتژیکی و بالاخره تئوری نتایج ممکن از جنگ.» | ||
در تقسیمبندی استراتژیهای مختلف نظامی اتفاقنظری بین دانشمندان علم روابط بینالملل و جامعهشناسان نظامی وجود ندارد.<span dir="RTL"></span><blockquote>«لیدل هارت» براین نکته تأکید داشت که:</blockquote><blockquote>«در مباحث مربوط به موضوع هدف در جنگ ضروری است که تمایز بین هدف نظامی و سیاسی کاملاً روشن باشد. این دو گرچه متفاوت هستند ولی از یکدیگر کاملاً جدا نیستند. زیرا مردم جنگ را نه بخاطر خود جنگ بلکه برای تعقیب اهداف سیاست برپا می کنند. هدف نظامی فقط ابزار نیل به هدف سیاسی است. بنابراین هدف نظامی باید بوسیله هدف سیاسی توجیه شود. چون بعضاً شرایط اساسی پیش می آید که سیاست آنچه را که به وسیله نیروی نظامی یعنی در عمل غیر قابل وصول است، نمیپسندد.»</blockquote>همچنین نباید نقشها و مشارکتهای بالقوه دوستان و یا متحدین را از نظر دور داشت. حجم کلی نیروها باید با جنگ، پشتیبانی و عناصر پشتیبانی- خدماتی جنگ که به طور مناسبی تجهیز و تقویت شده اند، تناسب داشته باشد. بسته به نوع استراتژیهایی که اتخاذ می کنیم ضرورت حضور یا عدم حضور بالفعل نیروها مشخص میشود در استراتژیهای عملیاتی کم وسعت، نیروها باید وجود داشته باشند. در استراتژیهای با دامنه گسترده تر عقاید استراتژیک، نوع نیروهای مورد نیاز و شیوه های بکارگیری آنها را مشخص میسازد. | در تقسیمبندی استراتژیهای مختلف نظامی اتفاقنظری بین دانشمندان علم روابط بینالملل و جامعهشناسان نظامی وجود ندارد.<span dir="RTL"></span><blockquote>«لیدل هارت» براین نکته تأکید داشت که:</blockquote><blockquote>«در مباحث مربوط به موضوع هدف در جنگ ضروری است که تمایز بین هدف نظامی و سیاسی کاملاً روشن باشد. این دو گرچه متفاوت هستند ولی از یکدیگر کاملاً جدا نیستند. زیرا مردم جنگ را نه بخاطر خود جنگ بلکه برای تعقیب اهداف سیاست برپا می کنند. هدف نظامی فقط ابزار نیل به هدف سیاسی است. بنابراین هدف نظامی باید بوسیله هدف سیاسی توجیه شود. چون بعضاً شرایط اساسی پیش می آید که سیاست آنچه را که به وسیله نیروی نظامی یعنی در عمل غیر قابل وصول است، نمیپسندد.»<ref>کتاب تعریف استراتژی نظامی سرهنگ آرتور اف لیک صفحه ۱۳۷</ref></blockquote>همچنین نباید نقشها و مشارکتهای بالقوه دوستان و یا متحدین را از نظر دور داشت. حجم کلی نیروها باید با جنگ، پشتیبانی و عناصر پشتیبانی- خدماتی جنگ که به طور مناسبی تجهیز و تقویت شده اند، تناسب داشته باشد. بسته به نوع استراتژیهایی که اتخاذ می کنیم ضرورت حضور یا عدم حضور بالفعل نیروها مشخص میشود در استراتژیهای عملیاتی کم وسعت، نیروها باید وجود داشته باشند. در استراتژیهای با دامنه گسترده تر عقاید استراتژیک، نوع نیروهای مورد نیاز و شیوه های بکارگیری آنها را مشخص میسازد. | ||
امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایهای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت میشود این سهپایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع. | امنیت ملی که متضمن حیاتی ترین منافع است از طریق سه پایهای که استراتژی نظامی نام دارد، حمایت میشود این سهپایه عبارتند از اهداف، عقاید و منابع. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۴: | ||
کشوری میتواند دارای استراتژی فعال باشد، که ابزار اعمال (قدرت ملی) آن را نیز داشته باشد؛ در غیر این صورت، استراتژی کشور ناگزیر دفاعی یا واکنشی خواهد بود. | کشوری میتواند دارای استراتژی فعال باشد، که ابزار اعمال (قدرت ملی) آن را نیز داشته باشد؛ در غیر این صورت، استراتژی کشور ناگزیر دفاعی یا واکنشی خواهد بود. | ||
=== تفاوت تاکتیک و استراتژی === | === تفاوت تاکتیک و استراتژی === | ||
تاکتیک به روشهایی گفته میشود که به وسیله آن، استراتژی به اجرا در میآید تا به هدفهای مورد نظر برسد. بنابر این، تاکتیک، جزیی از استراتژی و در خدمت آن است. علاوه بر این، استراتژی یک هدف کلی است که در دراز مدت قابل دسترسی است، در حالی که تاکتیک در کوتاه مدت تحقق مییابد. | تاکتیک به روشهایی گفته میشود که به وسیله آن، استراتژی به اجرا در میآید تا به هدفهای مورد نظر برسد. بنابر این، تاکتیک، جزیی از استراتژی و در خدمت آن است. علاوه بر این، استراتژی یک هدف کلی است که در دراز مدت قابل دسترسی است، در حالی که تاکتیک در کوتاه مدت تحقق مییابد. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۲: | ||
واقع شدن بین دو ناحیه مهم : مانند عربستان که بین خلیج فارس و دریای سرخ قرار گرفته است. | واقع شدن بین دو ناحیه مهم : مانند عربستان که بین خلیج فارس و دریای سرخ قرار گرفته است. | ||
موقعیت تجاری و بازرگانی <blockquote>نظریهی قلب زمین (هارتلند) به چنین تحلیلی میپردازد:</blockquote><blockquote>مکیندر اولین بار نظریهی هارتلند خود را در سال ۱۹۰۴ طی مقالهای باعنوان «محور جغرافیایی تاریخ» در انجمن سلطنتی جغرافیدانان مطرح کرد. این نظریه پس از اینکه عمومیت یافت. در سال ۱۹۱۹ در کتابی با عنوان «آرمانهای دموکراتیک و واقعیت» منتشر شد.</blockquote><blockquote>مکیندر استدلال میکرد در کرهی زمین این منطقه (هارتلند) قویترین موقعیت را دارد، زیرا از نظر منابع غنی است، موقعیت مرکزی آن اجازه میدهد تا هرملتی را دراروپا، آسیا و آفریقا- که مکیندر آنها را جزیره جهان نامیده بود – تهدید کند. برابر نظریهی مکیندر، جزیرهی جهان از سه قارهی به هم پیوستهی اروپا، آسیا و آفریقا تشکیل میشود. اروپا وآسیا با مرز طبیعی و قابل شناخت از یکدیگر جدا نشدهاند، اما از نظر جغرافیایی به آسانی میتوان آفریقا را مشخص کرد، زیرا به وسیله ی دریای مدیترانه از اروپا و به وسیلهی دریای سرخ از آسیا جدا شده است. بنابراین هر سه قاره در واقع در خاورمیانه به یکدیگر وصل میشوند و از این مرکز جزیره جهان به هر سو گسترش می یابد. از نظر مکیندر قلب استراتژی جهان در خاورمیانه میتپد.</blockquote><blockquote>مکیندر قاره های دیگر را مانند آمریکا و استرالیا را به چشم اقمار این جزیره بزرگ مینگریست | موقعیت تجاری و بازرگانی <blockquote>نظریهی قلب زمین (هارتلند) به چنین تحلیلی میپردازد:</blockquote><blockquote>مکیندر اولین بار نظریهی هارتلند خود را در سال ۱۹۰۴ طی مقالهای باعنوان «محور جغرافیایی تاریخ» در انجمن سلطنتی جغرافیدانان مطرح کرد. این نظریه پس از اینکه عمومیت یافت. در سال ۱۹۱۹ در کتابی با عنوان «آرمانهای دموکراتیک و واقعیت» منتشر شد.</blockquote><blockquote>مکیندر استدلال میکرد در کرهی زمین این منطقه (هارتلند) قویترین موقعیت را دارد، زیرا از نظر منابع غنی است، موقعیت مرکزی آن اجازه میدهد تا هرملتی را دراروپا، آسیا و آفریقا- که مکیندر آنها را جزیره جهان نامیده بود – تهدید کند. برابر نظریهی مکیندر، جزیرهی جهان از سه قارهی به هم پیوستهی اروپا، آسیا و آفریقا تشکیل میشود. اروپا وآسیا با مرز طبیعی و قابل شناخت از یکدیگر جدا نشدهاند، اما از نظر جغرافیایی به آسانی میتوان آفریقا را مشخص کرد، زیرا به وسیله ی دریای مدیترانه از اروپا و به وسیلهی دریای سرخ از آسیا جدا شده است. بنابراین هر سه قاره در واقع در خاورمیانه به یکدیگر وصل میشوند و از این مرکز جزیره جهان به هر سو گسترش می یابد. از نظر مکیندر قلب استراتژی جهان در خاورمیانه میتپد.</blockquote><blockquote>مکیندر قاره های دیگر را مانند آمریکا و استرالیا را به چشم اقمار این جزیره بزرگ مینگریست.</blockquote> | ||
== انواع استراتژی == | == انواع استراتژی == | ||
< | === تقسیمبندی استراتژی از نظرتاریخی === | ||
<blockquote>از نظر استراتژیستهای قاره ای، سرنوشت جنگ به تصرف زمین بستگی دارد و نیروهای هوایی و دریایی عامل لجستیکی بوده و وظایف انتقال و جابجایی نیرو ها و حمایت از نیروهای زمینی را بر عهده دارند.</blockquote><blockquote>بنابراین سرنوشت هر جنگ بر روی زمین تعیین میشود. مکیندر معتقد بود که نقاط مختلف زمین از نظر جنگی ارزش یکسانی ندارند، بلکه بعضی دارای ارزش استراتژیک بیشتر و برخی کمتر هستند؛ بدین سبب وی سرزمینهای جهان را به سه قسمت تقسیم کرده است که عبارتند از: </blockquote><blockquote>الف) سرزمینهای مرکزی یا قلب زمین، </blockquote><blockquote>ب) سرزمینهای حاشیهای جهان </blockquote><blockquote>ج) سرزمینهایی که به منزله ی کمربند شکننده اند.<ref>کتاب مسائل نظامی و استراتژی معاصر صفحه ۱۱۷</ref></blockquote><blockquote>نتیجه:</blockquote> | |||
مکتب | ==== مکتب دریایی یا استراتژی دریایی ==== | ||
<blockquote>استراتژی دریایی و قدرت دریایی بر قدرتزمینی در دورههای طولانی تاریخ هر یک در زمان معینی اثر قطعی داشته است.</blockquote> | |||
==== استراتژی برتری دریایی ==== | |||
آلفرد تایر ماهان (Alfred Mahan) آمریکایی با نوشتن کتابی با عنوان تاثیر قدرت دریایی بر تاریخ (۱۸۹۰) نیروی دریایی را در طول تاریخ عامل اصلی وتعیین کنندهی یک کشور بر مناطق دیگر تلقی کرد. | |||
=== انواع استراتژی با توجه به میدانهای نبرد === | استراتژی اصلی نیروی دریایی به نام «تسلط بر دریا» بدین معنی است که یک قدرت دریایی قادر است ضمن پیشگیری از استفاده دشمن از راههای دریایی برای حمل ونقل، این استفاده را برای خود محفوظ نگه دارد. و با حفظ برتری هژمونی خود را اعمال کند.<blockquote>هنگامی که قدرتزمینی در اوج خود بود اغلب توانسته است با پیکارهای زمینی پایگاههای قدرت دریایی را بگیرد و آن را شکست دهد.</blockquote><blockquote>تسلط انگلستان بر دریا موجب برتری آن کشور تاقرن بیستم بود، ولی اکنون موتورهای بخاری وبنزینی و شبکههای راه آهن و راههایزمینی، انحصار حمل ونقل وسیع را از چنگ دریاها ربوده و بنابراین قدرت نسبی انگلستان در مقایسه با قدرت قارهای کاهش یافته است.</blockquote><blockquote>زمانی که مرکز پهناورترین تودهی خاکی پیشرفت اقتصادی وسیعی بیابد موقعیتی بدست میآورد که میتواند بزرگترین قدرتها را اعمال کند؛ این تودهی خاکی، سیبری غربی و روسیه اروپایی را در بر میگیرد.</blockquote><blockquote>مردمی پر شور وفعال که با فناوری نو مجهز باشند، ممکن است با داشتن قلب زمین بتوانند جزیرهی جهان را در اختیار گیرند.</blockquote><blockquote>جزیرهی جهان به علت برتری در منابع و جمعیت ممکن است سرانجام بتواند بر سرزمینهای حاشیهای مانند بریتانیا، ژاپن، استرالیا و آمریکای شمالی و جنوبی تسلط یابد.</blockquote> | ||
==== مکتب سنتی، یعنی استراتژیهای زمینی ==== | |||
<span dir="RTL"></span> | |||
==== انواع استراتژی با توجه به میدانهای نبرد ==== | |||
==== استراتژی برتری قارهای یا زمینی ==== | ==== استراتژی برتری قارهای یا زمینی ==== | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۷۱: | ||
* در نهایت این که مزدوران نمیتوانند پیروزی را تضمین کنند. یک کشور باید «ارتش بومی»داشته باشد. | * در نهایت این که مزدوران نمیتوانند پیروزی را تضمین کنند. یک کشور باید «ارتش بومی»داشته باشد. | ||
==== | ==== مکتب مدرن نظامی ==== | ||
==== استراتژی برتری هوایی، فضایی ==== | ==== استراتژی برتری هوایی، فضایی ==== | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۳۰: | ||
استراتژی اعلام شده سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایتفقیه کانونهای شورشی است. ارتش آزادیبخش و کانون شورشی یک مفهوم را بیان میکنند. ریشه و جوهره همان ارتش آزادیبخش است. یعنی هسته مرکزی آن، همان عنصر سازمانیافتگی است. در واقع کانونهای شورشی نتیجه انطباق فعال ارتش آزادیبخش با شرایط روز است. این نشاندهندهی گسترش و تعمیق ارتش آزادیبخش در سراسر خاک ایران است. | استراتژی اعلام شده سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایتفقیه کانونهای شورشی است. ارتش آزادیبخش و کانون شورشی یک مفهوم را بیان میکنند. ریشه و جوهره همان ارتش آزادیبخش است. یعنی هسته مرکزی آن، همان عنصر سازمانیافتگی است. در واقع کانونهای شورشی نتیجه انطباق فعال ارتش آزادیبخش با شرایط روز است. این نشاندهندهی گسترش و تعمیق ارتش آزادیبخش در سراسر خاک ایران است. | ||
=== | === سیاست ملی و استراتژی نظامی === | ||
در تقسیمبندی استراتژی، (سیاست ملّی ) در رأس آن قرار دارد. سیاست ملّی، (استراتژی بزرگ)، یا (استراتژی همه جانبه) به معنای بسیج و هدایت همه امکانات کشور برای نیل به خواستههای ملّی است. هرگاه امکانات نظامی کشور برای تحقق سیاست ملّی، بسیج و هدایت گردد، چنین اقدامی در چارچوب استراتژی نظامی قرار می گیرد.<blockquote>دکترین کارتر یک بیانیهی سیاست ملی بود:</blockquote><blockquote>«بگذارید موضع خود را کاملاً روشن سازیم، هر کوششی بوسیله نیروی خارجی برای بدست گرفتن کنترل منطقة خلیج فارس به عنوان تجاوزی به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی می شود. چنین تجاوزی با تمامی ابزارهای لازم من جمله نیروی نظامی دفع خواهد شود.»</blockquote><blockquote>ما باید یک استراتژی نظامی برای انجام این سیاست اتخاذ بکنیم. تأمین دسترسی ما به ذخایر نفتی خلیج فارس یکی از اهداف مورد نظر است. ابتدا باید این هدف سیاسی اقتصادی را به یک هدف نظامی تبدیل کنیم. مثلاً حفظ آزادی تردد از طریق تنگه هرمز و دفاع از حوزه های نفتی کلیدی، پالایشگاه ها و بنادر. ایدهی استراتژیک میتواند بوسیله بکارگیری سریع نیرو از ذخائر استراتژیک باشد، اما آیا ما از تحرک استراتژیک لازم برخوردار هستیم...<ref>[https://cpmstudy.ir/2019/09/25/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1/ مقاله بحران خلیج فارس ورای دکترین کارتر]</ref> </blockquote>استراتژی نظامی بخشی از مجموعهای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی میشود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژیهای عملیاتی به عنوان مبنایی برای عملیات و طراحی نظامی بکار گرفته میشود. <span dir="RTL"></span>استراتژی نظامی دارای دو سطح عملیاتی و گسترش نیرو است: استراتژیهایی که مبتنی بر تواناییهای نظامی موجود هستند، استراتژی عملیاتی نامیده میشوند و به عنوان پایهی اساسی برای فرمولبندی طرحهای ویژهی عمل در مقاطع زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرند؛ این سطح از استراتژی همچنین به استراتژی بزرگ، تاکتیک و هنر عملیاتی اشاره دارد. استراتژیهای بلند مدت ممکن است مبتنی بر برآورد تهدیدات آتی، اهداف و نیازمندیها باشد و بنابراین به عنوان امری تحمیل شده به وسیله وضعیت نیروی جاری تلقی نمیشوند. این استراتژیها اغلب ماهیتاً جهانی بوده و مستلزم تحولاتی در استعدادهای نظامی هستند. استراتژیهای نظامی متناسب با نوع ارتباطشان با سناریوهای تهدید ویژه، همانقدر که جهانی هستند، میتوانند منطقهای باشند.اهداف و عقاید استراتژیهای نظامی مربوط به یک استراتژی نظامی نیازمندیهایی را نسبت به منابع بوجود میآورد و به نوبه خود از سودمندی منابع نیز متأ ثر میشود. اگر در محاسبه منابع نظامی بعنوان عاملی از استراتژی نظامی قصور. ورزیم، ممکن است با پدیدهای مواجه شویم که اصطلاحاً به آن «عدم تناسب قابلیتهای استراتژیک» می گویند. به عبارت دیگر در چنین صورتی قابلیتهای نظامی برای تحقق اهداف و عقاید استراتژیک نظامی ناکافی خواهند بود. | در تقسیمبندی استراتژی، (سیاست ملّی ) در رأس آن قرار دارد. سیاست ملّی، (استراتژی بزرگ)، یا (استراتژی همه جانبه) به معنای بسیج و هدایت همه امکانات کشور برای نیل به خواستههای ملّی است. هرگاه امکانات نظامی کشور برای تحقق سیاست ملّی، بسیج و هدایت گردد، چنین اقدامی در چارچوب استراتژی نظامی قرار می گیرد.<blockquote>دکترین کارتر یک بیانیهی سیاست ملی بود:</blockquote><blockquote>«بگذارید موضع خود را کاملاً روشن سازیم، هر کوششی بوسیله نیروی خارجی برای بدست گرفتن کنترل منطقة خلیج فارس به عنوان تجاوزی به منافع حیاتی ایالات متحده تلقی می شود. چنین تجاوزی با تمامی ابزارهای لازم من جمله نیروی نظامی دفع خواهد شود.»</blockquote><blockquote>ما باید یک استراتژی نظامی برای انجام این سیاست اتخاذ بکنیم. تأمین دسترسی ما به ذخایر نفتی خلیج فارس یکی از اهداف مورد نظر است. ابتدا باید این هدف سیاسی اقتصادی را به یک هدف نظامی تبدیل کنیم. مثلاً حفظ آزادی تردد از طریق تنگه هرمز و دفاع از حوزه های نفتی کلیدی، پالایشگاه ها و بنادر. ایدهی استراتژیک میتواند بوسیله بکارگیری سریع نیرو از ذخائر استراتژیک باشد، اما آیا ما از تحرک استراتژیک لازم برخوردار هستیم...<ref>[https://cpmstudy.ir/2019/09/25/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1/ مقاله بحران خلیج فارس ورای دکترین کارتر]</ref> </blockquote>استراتژی نظامی بخشی از مجموعهای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی میشود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژیهای عملیاتی به عنوان مبنایی برای عملیات و طراحی نظامی بکار گرفته میشود. <span dir="RTL"></span>استراتژی نظامی دارای دو سطح عملیاتی و گسترش نیرو است: استراتژیهایی که مبتنی بر تواناییهای نظامی موجود هستند، استراتژی عملیاتی نامیده میشوند و به عنوان پایهی اساسی برای فرمولبندی طرحهای ویژهی عمل در مقاطع زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرند؛ این سطح از استراتژی همچنین به استراتژی بزرگ، تاکتیک و هنر عملیاتی اشاره دارد. استراتژیهای بلند مدت ممکن است مبتنی بر برآورد تهدیدات آتی، اهداف و نیازمندیها باشد و بنابراین به عنوان امری تحمیل شده به وسیله وضعیت نیروی جاری تلقی نمیشوند. این استراتژیها اغلب ماهیتاً جهانی بوده و مستلزم تحولاتی در استعدادهای نظامی هستند. استراتژیهای نظامی متناسب با نوع ارتباطشان با سناریوهای تهدید ویژه، همانقدر که جهانی هستند، میتوانند منطقهای باشند.اهداف و عقاید استراتژیهای نظامی مربوط به یک استراتژی نظامی نیازمندیهایی را نسبت به منابع بوجود میآورد و به نوبه خود از سودمندی منابع نیز متأ ثر میشود. اگر در محاسبه منابع نظامی بعنوان عاملی از استراتژی نظامی قصور. ورزیم، ممکن است با پدیدهای مواجه شویم که اصطلاحاً به آن «عدم تناسب قابلیتهای استراتژیک» می گویند. به عبارت دیگر در چنین صورتی قابلیتهای نظامی برای تحقق اهداف و عقاید استراتژیک نظامی ناکافی خواهند بود. | ||
ویرایش