کاربر:Zarin/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:


== سر انجام زینب پاشا  ==
== سر انجام زینب پاشا  ==
'''زينب دراواخر  عمر ، همراه کاروانی به  زيارت کربلا می رود. « در خانقين با سختگیری سربازان عثمانی روبرو میشود، واز رفتار آنان بسیار آزرده خاطر میگردد دست به عصيان می زند و ديگران را هم به دنبال خود می کشاند و با وجود سالخوردگی به آنها حمله می کند. آنان ناگزير به فرار می شوند و او  با قافله به کربلا می رود.» پس از اين واقعه ،از زندگی اين زن رزمجو دیگر خبری در دست نيست. به نظر می‌رسد که زینب پاشا در ‌این آخرین سفر خود ، جان به جان آفرین تسلیم نموده  و پیکرش نیز در کربلا دفن شده است.به نظر می‌رسد که زینب پاشا عمر طولانی داشته و لذا سفر آخر وی به کربلا گویا در اوایل دوران سلطنت احمد شاه اتفاق افتاده و وفات وی نیز در‌این دوره بوده است.'''<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضازاد عموزین‌الدینی -زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان] </ref>


== یاد و خاطره زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده اند ==
== یاد زینب پاشا در میان مردم تبریز و اشعاری که برای وی سروده اند ==
سخنرانی های آتشین زینب و شخصیت قوی و جنگجوی  وی در فرهنگ و تاریخ آذربایجان بسیار  تأثیرگذار و ماندگار شده است بطوریکه حتی در مثل ها و اشعار مردم این دیار نیز راه یافته است.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1146303041_zeinab_pasha_p1.php/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B4%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C آفتاب آنلاین -«زینب پاشا» اسطوره مقاومت زن ایرانی]</ref>او زنی بود که طعم تلخ گرسنگی را چشیده بود و بر ستم و ستمگر  زمانه آگاهی داشت و همواره به سیر نمودن گرسنگان و بی چیزان می اندشید ودشمن سرسخت محتکران و انبارداران و ” مشوق زنان علیه نابرابری‌ها و بی عدالتی‌های زمان بود”.وبهمین جهت دردل مردم آذربایجان جای ویژه ای دارد  در یکی از ‌‌اشعاری که مردم  در باره زینب و قهرمانی‌های وی سروده اند ، چنین آمده است:<ref>[http://ishiq.net/?p=12924 مجید رضا زادعمو زین الدینی -زینب پاشا شیر دلاور آذربایجان] </ref>
 
“زینب پاشا الده زوپا اوز قویدی بازار اوستونه
 
گویا کی دشمن اوز قویوب اوردوی تاتار اوستونه
 
چادر شبین باغلوب بئله هم چیرمیوب قوللارینی
 
یاشماقیله دوتموش یوزینی، هم ساللانان پوللارینی
 
تنظیم ائدیب ئوز نقشه‌سین، هم گیتدیگی یوللارینی
 
فرمان وئریب یولداش‌لارین اویناتدی اغیار اوستونه…..
 
زینب پاشا الده زوپا اوز قویدی بازار اوستونه
 
بو ملتین هر حقینی اولدیقجا قاندیرماق گره‌ک
 
آنباردارین تکلیفینی چوخ یاخشی ‌آندیرماق گره‌ک
 
آخیردا هیچ زاد اولماسا لاپ اوددا یاندیرماق گره‌ک
 
آذوقه‌نی ییغمیش قویان دیناری دینار اوستونه…”
 
'''ترجمه فارسی‌‌اشعار به شرح زیر است:'''
 
{زینب پاشا چوبی به مشت، روی کرده بر بازارها}
 
گویا که رو کرده عدو بر اردوی تاتارها
 
چادر بسته بر کمر، بالا زده دستارها
 
رخ زیر دستارش نهان هم زیور و گوشوارها
 
تنظیم کرده نقشه‌‌اش هم راه و رسم کارها
 
فرمان یورش داده بر یاران، سوی غدارها
 
{زینب پاشا چوبی به مشت، روی کرده بر بازارها}
 
ملت به حق خویشتن باید همی‌‌آگه شود
 
باید بفهمد همچنین تکلیف خود انباردار
 
آخر نفهمیدش اگر، باید بسوزانی به نار
 
انباشته بر روی هم آذوقه و دینارها.<ref>عبدلحسین ناهید کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطه ص51-52</ref>
 
'''در يکی از اشعاری که مردم درباره زينب و قهرمانی های وی سروده اند ، 7 نفر از ياران وی معرفی شده اند. در اين اشعار زينب رهبری است آگاه که در فکر سير کردن شکم ارتش گرسنگان است . حاکمان را نوکر مردم می داند. و دشمن سرسخت محتکران است. به يارانش توصيه می کند که در ريختن خون زالو صفتانی که خون مردم را در شيشه کرده اند، کوچکترين ترديدی به خود راه ندهند.''' <ref>[http://www.tabrizinfo.com/tabriz/jonbesh/zeynab.htm عبدالحسین ناهید عصیان زینب پاشا عیار آذربایجان] </ref>
 
'''گلدی«عمو زين العابدين» مسجد قاباقيندا دوروب'''
 
'''يئدی نفر يولداش لارين جمع ايليوب حلقه ووروب'''
 
'''« فاطمانساء»، « سلطان بگيم» و« ماه شرف» باش اند يريب'''
 
'''« جانی بگيم» گلمک همان اگلشدی ديوار اوستونه'''
 
'''زينب پاشا اَلده زوپا اوز قويدی بازار اوستونه'''
 
'''« خيرالنسا» يه سويله دی زينب پاشا، گل دوش يولا'''
 
'''ای « ماه بگيم»، هر کس کله دورقو گيلن ساغدان سولا'''
 
'''بازاری باغلاتماق گره ک تا آجليغا چاره اولا'''
 
'''آنباردارين باش ياريب همده چکک دار اوستونه'''
 
'''زينب پاشا اَلده زوپا اوز قويدی بازار اوستونه'''
 
'''آی « شاه بگيم»، سن ده يری دون «راستا بازاره» طرف'''
 
'''سنده « صفی بازارينی» باغلاتگيلن قيز « ماه شرف»'''
 
'''فراش گله، سرباز گله يار باشينی ايله تلف'''
 
'''هرکيم گله وور ييخ غداری غدار اوستونه'''
 
'''زينب پاشا اَلده زوپا اوز قويدی بازار اوستونه'''<ref>عبدالحسین ناهید -کتاب زنان ایرانی در جنبش مشروطه ص50-51 </ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۶۰

ویرایش