کارل مارکس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
}}
}}


کارل هاینریش مارکس (متولد ۵ می ۱۸۱۸ در پروس. درگذشت ۱۴ مارس ۱۸۷۳) یکی از مشهورترین فلاسفه و جامعه‌شناسان جهان است که تئوری‌هایش تغییراتی شگرف و عظیم را در جهان ایجاد کرد. والدین پدری‌ کارل مارکس یهودی بودند، پدرش بخاطر مصالح شغلی مسیحی شد. مارکس دانش‌آموز متوسطی بود. او تا ۱۲سالگی در خانه درس خواند. در ۱۸۳۵ وارد دانشگاه بن شد. در پایان سال به اصرار پدرش به دانشگاه برلین رفت. در برلین حقوق و فلسفه خواند و به فلسفه هگل علاقه‌مند شد. دکترایش را در سال ۱۸۴۱ از دانشگاه ینا دریافت کرد اما افکار شورشی او مانع از این شد که بتواند به تدریس بپردازد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DB%B2%DB%B0%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA/t-43664469 مقاله کارل مارکس _ دویچه وله]</ref>
کارل هاینریش مارکس (متولد ۵ می ۱۸۱۸ در پروس. درگذشت ۱۴ مارس ۱۸۷۳) یکی از مشهورترین فلاسفه و جامعه‌شناسان جهان است که تئوری‌هایش تغییراتی شگرف و عظیم را در جهان ایجاد کرد. والدین پدری‌ کارل مارکس یهودی بودند، پدرش بخاطر مصالح شغلی مسیحی شد. مارکس دانش‌آموزی متوسط بود. او تا ۱۲سالگی در خانه درس خواند. در ۱۸۳۵ وارد دانشگاه بن شد. در پایان سال به اصرار پدرش به دانشگاه برلین رفت. در برلین حقوق و فلسفه خواند و به فلسفه هگل علاقه‌مند شد. دکترایش را در سال ۱۸۴۱ از دانشگاه ینا دریافت کرد اما افکار شورشی او مانع از این شد که بتواند به تدریس بپردازد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DB%B2%DB%B0%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA/t-43664469 مقاله کارل مارکس _ دویچه وله]</ref>


مارکس کارش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و در سال ۱۸۴۲ سردبیر Rheinisc Zeitung در کلن شد. یک سال بعد روزنامه توقیف شد. مارکس هجدهم مارس استعفا داد و سه ماه بعد با جنی فن‌وستفالن ازدواج کرد و در ماه اکتبر به پاریس رفت.
مارکس کارش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و در سال ۱۸۴۲ سردبیر Rheinisc Zeitung در کلن شد. یک سال بعد روزنامه توقیف شد. مارکس هجدهم مارس استعفا داد و سه ماه بعد با جنی فن‌وستفالن ازدواج کرد و در ماه اکتبر به پاریس رفت.


در سال ۱۸۴۹ به لندن رفت. فکر نمی‌کرد اقامتش در این شهر چند ماهی بیشتر طول بکشد، اما تا لحظه مرگش در سال ۱۸۷۳ درلندن ماند. اولین سالهای اقامتش، در فقر مطلق و فاجعه بار گذشت. خانواده‌اش ناگزیر در فلاکت می‌زیستند و تا سال ۱۸۵۵ سه فرزند از شش فرزندش از دست رفتند.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/554596-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA مقاله کارل مارکس - دنیای اقتصاد]</ref>
در سال ۱۸۴۹ به لندن رفت. فکر نمی‌کرد اقامتش در این شهر چند ماهی بیشتر طول بکشد، اما تا لحظه مرگش در سال ۱۸۷۳ درلندن ماند. اولین سالهای اقامتش، در فقر مطلق گذشت. خانواده‌اش ناگزیر در فلاکت می‌زیستند و تا سال ۱۸۵۵ سه فرزند از شش فرزند او از دست رفتند.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/554596-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA مقاله کارل مارکس - دنیای اقتصاد]</ref> مارکس پس از تحقیقات و تألیفات بسیار در ۱۴ مارس ۱۸۷۳ در اثر برونشیت و ذات الریه درگذشت. از آثار وی می‌توان از کتاب سرمایه و ایدئولوژی آلمانی نام برد. <blockquote></blockquote>
 
مارکس به طور فزاینده‌ای بر روی سرمایه‌داری متمرکز شد و در سال ۱۸۶۷ اولین جلد کتاب سرمایه را منتشر کرد<blockquote>ایزا برلین عادات مارکس را در آن موقع چنین توصیف می کند:</blockquote><blockquote>روال زندگی‌اش چنین بود: روزها به تالار مطالعه موزه‌ی بریتانیا می‌رفت و از نه صبح تا هفت شب که تالار را می‌بستند ، همان جا می‌ماند بعد تا پاسی از شب کار می‌کرد و بی‌وقفه سیگار می‌کشید. سیگار برایش نه تفننی هر از گاه که مسکنی حیاتی بود. این کار سلامتش را به خطر انداخته بود. همواره در معرض حملات نارسایی کبد بود که گاه با کورک و التهاب چشم همراه می‌شد. این بیماری نمی‌گذاشت کارش را انجام دهد، او را می‌فرسود و به ستوه می‌آورد و مجال نمی‌داد مشاغل ناپایدارش را پی بگیرد. در سال ۱۸۵۸ نوشت: ’’ مثل ایوب به جان امده‌ام، گر چه آنقدر ها هم خداترس نیستم.’’</blockquote>در این موقع چند سالی می‌شد که مارکس مشغول تالیف کتاب سرمایه بود، اثر سترگ در اقتصاد سیاسی که باقی عمرش را وقف آن کرد. هیچ گاه شغل  ثابتی نداشت. در سال ۱۸۵۹ نوشت: ’’ به رغم همه این مصائب، باید هدف خود را دنبال کنم و نگذارم جامعه بورژوایی مرا به ماشین پولساز. بدل سازد.’’
 
مارکس به کمک‌هایی متکی بود که فریدریش انگلس، مرتب برایش می‌فرستاد. انگلس این پول‌ها را از صندوق تنخواه کارخانه نساجی پدرش برداشت می‌کرد. مارکس که استعدادی در صرفه‌جویی نداشت همه را به باد می‌داد خودش می‌نویسد ’’ بعید است کسی این همه درباره پول قلم فرسایی کرده باشد و خودش تا این حد از آن بی بهره باشد’’کورک‌هایش به چنان وضع وخیمی افتاد که: ’’ نه می‌توانست بنشیند، نه راه برود و نه حتی راست بایستد.’’ سرانجام، پس از دو دهه رنج مداوم ، جلد اول سرمایه را به پایان برد، اما عمرش کفاف نداد که دو جلد باقی مانده را تکمیل کند. با این همه، تنها حسرت یک چیز را به دل داشت. در ۱۸۶۶ به یکی از همرزمانش نوشت: ’’می‌دانی که همه چیزم را فدای این مبارزه انقلابی کرده‌ام البته پشیمان هم نیستم.برعکس اگر قرار بود یک بار دیگر در اغاز خط بایستم، باز هم همین کار را می‌کردم. اما تن به ازدواج نمی‌دادم. تا جایی که توان دارم، می کوشم دخترم را از. صخره‌هایی حفظ کنم که کشتی زندگی مادرش را در هم شکستند.<blockquote>انگلس بر سر تابوت مارکس چنین گفت: «او حقیقت ساده‌ای را که پیش از وی در زیر لایه‌های آراء و عقاید و ایدئولوژی‌های گوناگون نهفته مانده بود کشف کرد و آن اینست که آدمی باید قبل از هر چیز غذا و آشامیدنی و پوشاک و مسکن داشته باشد تا بتواند به سیاست و علم و هنر و مذهب و امثال اینها بپردازد. مفهوم این حقیقت این است که تولید ضروری‌ترین مایحتاج مادی زندگی و در نتیجه نحوه‌ی تکامل اقتصادی یک قوم یا یک دوره، مبنا و اساس دستگاه‌های دولتی و نظریات قضائی و هنری و حتی عقاید مذهبی آن قوم و ملت است.»</blockquote>


== تاریخچه‌ی زندگی مارکس ==
== تاریخچه‌ی زندگی مارکس ==
خط ۱۶۳: خط ۱۵۹:


– این دین را باید برانداخت تا بالاترین هدف و موضوع خود انسان باشد.
– این دین را باید برانداخت تا بالاترین هدف و موضوع خود انسان باشد.
== تألیف کتاب سرمایه ==
مارکس به طور فزاینده‌ای بر روی سرمایه‌داری متمرکز شد و در سال ۱۸۶۷ اولین جلد کتاب سرمایه را منتشر کرد<blockquote>ایزا برلین عادات مارکس را در آن موقع چنین توصیف می کند:</blockquote><blockquote>روال زندگی‌اش چنین بود: روزها به تالار مطالعه موزه‌ی بریتانیا می‌رفت و از نه صبح تا هفت شب که تالار را می‌بستند ، همان جا می‌ماند بعد تا پاسی از شب کار می‌کرد و بی‌وقفه سیگار می‌کشید. سیگار برایش نه تفننی هر از گاه که مسکنی حیاتی بود. این کار سلامتش را به خطر انداخته بود. همواره در معرض حملات نارسایی کبد بود که گاه با کورک و التهاب چشم همراه می‌شد. این بیماری نمی‌گذاشت کارش را انجام دهد، او را می‌فرسود و به ستوه می‌آورد و مجال نمی‌داد مشاغل ناپایدارش را پی بگیرد. در سال ۱۸۵۸ نوشت: ’’ مثل ایوب به جان امده‌ام، گر چه آنقدر ها هم خداترس نیستم.’’</blockquote>در این موقع چند سالی می‌شد که مارکس مشغول تالیف کتاب سرمایه بود، اثر سترگ در اقتصاد سیاسی که باقی عمرش را وقف آن کرد. هیچ گاه شغل  ثابتی نداشت. در سال ۱۸۵۹ نوشت: ’’ به رغم همه این مصائب، باید هدف خود را دنبال کنم و نگذارم جامعه بورژوایی مرا به ماشین پولساز. بدل سازد.’’
مارکس به کمک‌هایی متکی بود که فریدریش انگلس، مرتب برایش می‌فرستاد. انگلس این پول‌ها را از صندوق تنخواه کارخانه نساجی پدرش برداشت می‌کرد. مارکس که استعدادی در صرفه‌جویی نداشت همه را به باد می‌داد خودش می‌نویسد ’’ بعید است کسی این همه درباره پول قلم فرسایی کرده باشد و خودش تا این حد از آن بی بهره باشد’’کورک‌هایش به چنان وضع وخیمی افتاد که: ’’ نه می‌توانست بنشیند، نه راه برود و نه حتی راست بایستد.’’ سرانجام، پس از دو دهه رنج مداوم ، جلد اول سرمایه را به پایان برد، اما عمرش کفاف نداد که دو جلد باقی مانده را تکمیل کند. با این همه، تنها حسرت یک چیز را به دل داشت. در ۱۸۶۶ به یکی از همرزمانش نوشت: ’’می‌دانی که همه چیزم را فدای این مبارزه انقلابی کرده‌ام البته پشیمان هم نیستم.برعکس اگر قرار بود یک بار دیگر در اغاز خط بایستم، باز هم همین کار را می‌کردم. اما تن به ازدواج نمی‌دادم. تا جایی که توان دارم، می کوشم دخترم را از. صخره‌هایی حفظ کنم که کشتی زندگی مادرش را در هم شکستند.<blockquote>انگلس بر سر تابوت مارکس چنین گفت: «او حقیقت ساده‌ای را که پیش از وی در زیر لایه‌های آراء و عقاید و ایدئولوژی‌های گوناگون نهفته مانده بود کشف کرد و آن اینست که آدمی باید قبل از هر چیز غذا و آشامیدنی و پوشاک و مسکن داشته باشد تا بتواند به سیاست و علم و هنر و مذهب و امثال اینها بپردازد. مفهوم این حقیقت این است که تولید ضروری‌ترین مایحتاج مادی زندگی و در نتیجه نحوه‌ی تکامل اقتصادی یک قوم یا یک دوره، مبنا و اساس دستگاه‌های دولتی و نظریات قضائی و هنری و حتی عقاید مذهبی آن قوم و ملت است.»</blockquote>


== تاثیر مارکس بر انقلابیون ==
== تاثیر مارکس بر انقلابیون ==