۸٬۴۸۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
جرقه [[انقلاب ضد سلطنتی]] در ایران از پاییز ۱۳۵۶ زده شد. از آن تاریخ به بعد روز به روز اعتراضات و تظاهرات در شهرهای ایران گسترش مییافت. به رغم سرکوب خونین اعتراضات، تظاهرات مردم به جان آمده از دیکتاتوری پهلوی خاموش نمیشد. | جرقه [[انقلاب ضد سلطنتی]] در ایران از پاییز ۱۳۵۶ زده شد. از آن تاریخ به بعد روز به روز اعتراضات و تظاهرات در شهرهای ایران گسترش مییافت. به رغم سرکوب خونین اعتراضات، تظاهرات مردم به جان آمده از دیکتاتوری پهلوی خاموش نمیشد. | ||
== تحولات ایران تا قبل از کنفرانس گوادلوپ == | === تحولات ایران تا قبل از کنفرانس گوادلوپ === | ||
اولین تظاهرات بزرگی که به شکل خونینی سرکوب شد، در شهر قم بود و بعد از آن سلسله تظاهراتی که به چهلمها شهرت یافت ادامه یافت. در اواخر بهار ۱۳۵۷ اوضاع کمی آرام شد و تصور بر این بود که حکومت بر اوضاع مسلط شده است. در پایان ماه رمضان، در ۱۳ شهریور ۵۷، تظاهرات بزرگی در عید فطر برگزار شد و بعد در ۱۶ شهریور تظاهرات میلیونی دیگری برگزار شد. مردم به طور خود جوش قرار نظاهرات دیگری را در [[تظاهرات ۱۷ شهریور|۱۷ شهریور]] در میدان ژاله تهران گذاشتند که این تظاهرات در اولین ساعات صبح روز جمعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ شروع شد. این تظاهرات با شلیک مستقیم و با کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم سرکوب شد. ۱۷ شهریور نقطه عطفی در روند [[انقلاب ضد سلطنتی]] بود که آشتی ناپذیری مردم و رژیم پهلوی را به اوج خود رساند. بعد از آن اعتصابات و اعتراضات گسترده افزایش یافت. از جمله میتوان به اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون ملی و همجنین اصحاب مطبوعات در اعتراض به سانسور و همجنین اعتراض نفتگران که شاهرگ حیاتی رژیم را قطع کرد، اشاره کرد. در ماههای بعد، مدارس و دانشگاهها تعطیل شد. در ۱۳ آبان ۵۷ نیروهای گارد به دانشآموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران شلیک کردند که برای اولین بار تصاویر تظاهرات و شلیک به مردم از تلویزیون پخش شد و انعکاسات گستردهای داشت.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref> | اولین تظاهرات بزرگی که به شکل خونینی سرکوب شد، در شهر قم بود و بعد از آن سلسله تظاهراتی که به چهلمها شهرت یافت ادامه یافت. در اواخر بهار ۱۳۵۷ اوضاع کمی آرام شد و تصور بر این بود که حکومت بر اوضاع مسلط شده است. در پایان ماه رمضان، در ۱۳ شهریور ۵۷، تظاهرات بزرگی در عید فطر برگزار شد و بعد در ۱۶ شهریور تظاهرات میلیونی دیگری برگزار شد. مردم به طور خود جوش قرار نظاهرات دیگری را در [[تظاهرات ۱۷ شهریور|۱۷ شهریور]] در میدان ژاله تهران گذاشتند که این تظاهرات در اولین ساعات صبح روز جمعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ شروع شد. این تظاهرات با شلیک مستقیم و با کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم سرکوب شد. ۱۷ شهریور نقطه عطفی در روند [[انقلاب ضد سلطنتی]] بود که آشتی ناپذیری مردم و رژیم پهلوی را به اوج خود رساند. بعد از آن اعتصابات و اعتراضات گسترده افزایش یافت. از جمله میتوان به اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون ملی و همجنین اصحاب مطبوعات در اعتراض به سانسور و همجنین اعتراض نفتگران که شاهرگ حیاتی رژیم را قطع کرد، اشاره کرد. در ماههای بعد، مدارس و دانشگاهها تعطیل شد. در ۱۳ آبان ۵۷ نیروهای گارد به دانشآموزان و دانشجویان در دانشگاه تهران شلیک کردند که برای اولین بار تصاویر تظاهرات و شلیک به مردم از تلویزیون پخش شد و انعکاسات گستردهای داشت.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
درنیمه دی ماه ۱۳۵۷ سران چهار کشور قدرتمند غربی (آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان غربی) به دعوت رئیس جمهور فرانسه، والری ژیسکاردستن برای بررسی مسائل مهم جهان در جزیره گوادلوپ گردهم آمدند. از مهمترین مسائل مورد بحث تحولات ایران بود. | درنیمه دی ماه ۱۳۵۷ سران چهار کشور قدرتمند غربی (آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان غربی) به دعوت رئیس جمهور فرانسه، والری ژیسکاردستن برای بررسی مسائل مهم جهان در جزیره گوادلوپ گردهم آمدند. از مهمترین مسائل مورد بحث تحولات ایران بود. | ||
=== | === روایتهای مختلف از کنفرانس گوادلوپ === | ||
در مورد کنفرانس گوادلوپ و موضوعات مورد بحث در آن و نظرات سران چهار کشور درمورد مسائل ایران روایتهای مختلفی وجود دارد. جیمی کارتر در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«متوجه شدم سه رهبر دیگر، پشتیبانی چندانی از شاه نمیکنند. آنها در فکر تشکیل دولتی غیرنظامی بودند و همگی میگفتند، شاه هر چه زودتر باید برود. همچنین درمورد انسجام و قدرتمند ماندن نیروهای مسلح، با من همعقیده بودند.»<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140202_l44_nazeran_guadalupe_iran_monarchy.shtml گوادلوپ؛ تیر خلاص نظام پادشاهی] ـ سایت بیبیسی فارسی</ref></blockquote>[[پرونده:کارتر و ژیسکاردستن ورزش در گوادلوپ.JPG|جایگزین=جیمی کارتر و والری ژیسکاردستن درحال ورزش در گوادلوپ|بندانگشتی|جیمی کارتر و والری ژیسکاردستن درحال ورزش در خلال کنفرانس گوادلوپ]] | در مورد کنفرانس گوادلوپ و موضوعات مورد بحث در آن و نظرات سران چهار کشور درمورد مسائل ایران روایتهای مختلفی وجود دارد. جیمی کارتر در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«متوجه شدم سه رهبر دیگر، پشتیبانی چندانی از شاه نمیکنند. آنها در فکر تشکیل دولتی غیرنظامی بودند و همگی میگفتند، شاه هر چه زودتر باید برود. همچنین درمورد انسجام و قدرتمند ماندن نیروهای مسلح، با من همعقیده بودند.»<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140202_l44_nazeran_guadalupe_iran_monarchy.shtml گوادلوپ؛ تیر خلاص نظام پادشاهی] ـ سایت بیبیسی فارسی</ref></blockquote>[[پرونده:کارتر و ژیسکاردستن ورزش در گوادلوپ.JPG|جایگزین=جیمی کارتر و والری ژیسکاردستن درحال ورزش در گوادلوپ|بندانگشتی|جیمی کارتر و والری ژیسکاردستن درحال ورزش در خلال کنفرانس گوادلوپ]] | ||
والری ژیسکاردستن در کتاب خاطرات خود به نام «قدرت و زندگی» در مورد کنفرانس گوادلوپ میگوید که جمیز کالاهان اوضاع ایران را با استناد به گزارشات دقیق دیپلماتهای انگلیسی در تهران، به طرز واقع بینانهای تجزیه و تحلیل کرد و معتقد بود که شاه از دست رفته و دیگر قادر به کنترل اوضاع نیست. راهحل واقعی برای جانشینی او وجود ندارد. مردان سیاسی که درمیدان ماندهاند توانایی محدودی دارند و بیشتر آنها با رژیم ارتباطاتی داشتهاند و آلوده به مسائل و مشکلات این رژیم هستند. ارتش نیز فاقد تجربه سیاسی است و فرماندهان آن به شاه وفادارند. خود ژیسکاردستن نیز اوضاع را با استناد به گزارشات سفیر فرانسه در تهران و فرستاده ویژه خود برای ملاقات با شاه، میشل پونیاتووسکی اینطور تجزیه و تحلیل میکند که دو خطر عمده که به هم ارتباط دارند در ایران وجود دارد. یکی فروپاشی و تجزیه ایران و دیگری مداخله شوروی و اضافه میکند که شاه درخواست کرده که دولتهای غربی به اقدام مشترکی برای کاهش فشار شوروی دست بزنند و توصیه میکند که هشداری از طرف آنها به شوروی مفید خواهد بود. نظر ژیسکاردستن این است که در حال حاضر از شاه حمایت کنند، زیرا با وجودی که او ضعیف شده اما دید واقعبینانهای دارد و تنها نیروی موجود برای مقابله با بحران یعنی ارتش را در اختیار دارد. او همچنین معتقد است، این امکان وجود دارد که مشکلات اقتصادی در موضع ظبقه متوسط که تعداد آنها در تهران زیاد است و از نفوذ قابل توجهی هم برخوردارند، تغییراتی را بوجود آورد و یک ابتکار سیاسی را در آینده ممکن سازد. | والری ژیسکاردستن در کتاب خاطرات خود به نام «قدرت و زندگی» در مورد کنفرانس گوادلوپ میگوید که جمیز کالاهان اوضاع ایران را با استناد به گزارشات دقیق دیپلماتهای انگلیسی در تهران، به طرز واقع بینانهای تجزیه و تحلیل کرد و معتقد بود که شاه از دست رفته و دیگر قادر به کنترل اوضاع نیست. راهحل واقعی برای جانشینی او وجود ندارد. مردان سیاسی که درمیدان ماندهاند توانایی محدودی دارند و بیشتر آنها با رژیم ارتباطاتی داشتهاند و آلوده به مسائل و مشکلات این رژیم هستند. ارتش نیز فاقد تجربه سیاسی است و فرماندهان آن به شاه وفادارند. خود ژیسکاردستن نیز اوضاع را با استناد به گزارشات سفیر فرانسه در تهران و فرستاده ویژه خود برای ملاقات با شاه، میشل پونیاتووسکی اینطور تجزیه و تحلیل میکند که دو خطر عمده که به هم ارتباط دارند در ایران وجود دارد. یکی فروپاشی و تجزیه ایران و دیگری مداخله شوروی و اضافه میکند که شاه درخواست کرده که دولتهای غربی به اقدام مشترکی برای کاهش فشار شوروی دست بزنند و توصیه میکند که هشداری از طرف آنها به شوروی مفید خواهد بود. نظر ژیسکاردستن این است که در حال حاضر از شاه حمایت کنند، زیرا با وجودی که او ضعیف شده اما دید واقعبینانهای دارد و تنها نیروی موجود برای مقابله با بحران یعنی ارتش را در اختیار دارد. او همچنین معتقد است، این امکان وجود دارد که مشکلات اقتصادی در موضع ظبقه متوسط که تعداد آنها در تهران زیاد است و از نفوذ قابل توجهی هم برخوردارند، تغییراتی را بوجود آورد و یک ابتکار سیاسی را در آینده ممکن سازد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در پایان کنفرانس گوادلوپ، رهبران چهار قدرت غربی در مورد رفتن شاه از ایران به توافق رسیدند. | در پایان کنفرانس گوادلوپ، رهبران چهار قدرت غربی در مورد رفتن شاه از ایران به توافق رسیدند. | ||
== پیامدهای | == پیامدهای گوادلوپ == | ||
در پی این توافقات آمریکا برای کنترل اوضاع یک سیاست چند جانبه را در پیش میگیرد. ژنرال هایزر، معاون نیروهای ناتو به تهران میرود تا فرماندهان ارتش شاه را به همکاری با بختیار وادار کند. از طرفی کارتر از طربق دو نماینده ژیسکاردستن با [[روحالله خمینی|خمینی]] ارتباط برقرار میکند و به او پیام میدهد که خمینی تمام نیروی خود را برای جلوگیری از مخالفت با کارتر به کار ببرد. [[محمدرضا پهلوی|شاه]] به زودی از ایران خارج خواهد شد و خطر دخالت ارتش وجود دارد که اوضاع را بدتر خواهد کرد. | در پی این توافقات آمریکا برای کنترل اوضاع یک سیاست چند جانبه را در پیش میگیرد. ژنرال هایزر، معاون نیروهای ناتو به تهران میرود تا فرماندهان ارتش شاه را به همکاری با بختیار وادار کند. از طرفی کارتر از طربق دو نماینده ژیسکاردستن با [[روحالله خمینی|خمینی]] ارتباط برقرار میکند و به او پیام میدهد که خمینی تمام نیروی خود را برای جلوگیری از مخالفت با کارتر به کار ببرد. [[محمدرضا پهلوی|شاه]] به زودی از ایران خارج خواهد شد و خطر دخالت ارتش وجود دارد که اوضاع را بدتر خواهد کرد. | ||
ویرایش