۸٬۴۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
روز سوم اسفند ۱۲۹۹، سالروز کودتای رضاخان میرپنج در ایران است. در سالهای آخر دوران قاجاریه و در پی اوجگیری اغتشاشات و قیامهای داخلی، استعمار انگلیس که منافع خود را در استقرار یک حکومت مرکزی در ایران میدید، با بهکارگرفتن یکی از سرکردگان قشون قزاق به نام رضاخان، کودتایی استعماری را به انجام رساند. این کودتا که در ادامهی طرح و نقشهی دولت انگلیس بر ادامهی نفوذ خود بر کشور ایران بود توسط سیدضیاء الدین طباطبائی و رضاخان میرپنج انجام گرفت. این تاریخ شروع دیکتاتوری پهلوی است که به مدت ۵۰ سال بر ایران حکومت کردند. | روز سوم اسفند ۱۲۹۹، سالروز کودتای رضاخان میرپنج در ایران است. در سالهای آخر دوران قاجاریه و در پی اوجگیری اغتشاشات و قیامهای داخلی، استعمار انگلیس که منافع خود را در استقرار یک حکومت مرکزی در ایران میدید، با بهکارگرفتن یکی از سرکردگان قشون قزاق به نام رضاخان، کودتایی استعماری را به انجام رساند. این کودتا که در ادامهی طرح و نقشهی دولت انگلیس بر ادامهی نفوذ خود بر کشور ایران بود توسط سیدضیاء الدین طباطبائی و رضاخان میرپنج انجام گرفت. این تاریخ شروع دیکتاتوری پهلوی است که به مدت ۵۰ سال بر ایران حکومت کردند. | ||
نیمهشب سوم اسفند ۱۲۹۹، رضاخان میرپنج، با نیرو و تجهیزات ناچیز خود و با | نیمهشب سوم اسفند ۱۲۹۹، رضاخان میرپنج، با نیرو و تجهیزات ناچیز خود و با بندوبستهای پشتپرده وارد تهران شد و از همان ابتدا با دستگیری مخالفان و آزادیخواهان و برقراری حکومت نظامی، مقدّمات سلطنت و دیکتاتوری وابسته خود را در ایران فراهم نمود. او سپس به دنبال تحمیل خود بهعنوان سردارسپه و رئیسالوزرا، در نهم آبان ۱۳۰۴، احمدشاه قاجار را به کمک مجلسی که اکثر عناصرش از مزدوران اجنبی بودند از سلطنت خلع نمود و در بیستوچهارم آذرماه همانسال، سلطنت خود را آغاز کرد. به این ترتیب، انقلاب مشروطیت ایران توسط ارتجاع داخلی و استعمار سرکوب شد و انگلستان با توجه به تغییرات عظیمی که در جهان به وقوع پیوسته بود، با بیرون کشیدن تدریجی نیروهایش از ایران، در ظاهر از ایران رفت در حالیکه یک حکومت دستنشانده با عوامل ایرانی خودش برای حفظ منافع و مطامع استعماریاش در ایران باقی گذاشت. حکومتی که شکل جدیدی از استعمار را به نمایش گذاشت. شکلی واسط میان استعمار کهن و استعمار نو. رضاشاه حلقه واسط بین این دو شیوه استعماری بود. رضاخان در آغاز جنگ جهانی دوم، در جریان تغییرات اوضاع سیاسی جهانی، توسط اربابانش از سلطنت، خلع؛ و از ایران تبعید گردید تا سرانجام در جزیره موریس در گذشت. | ||
== رضا خان که بود == | == رضا خان که بود == | ||
[[پرونده:رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱.jpg|جایگزین=رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱|بندانگشتی|رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱]] | [[پرونده:رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱.jpg|جایگزین=رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱|بندانگشتی|رضاخان میرپنج فرماندهی تیپ مختلط همدان در میان افراد تیپ ۰۱]] | ||
رضاشاه در اسفند ماه سال ۱۲۵۶ در سوادکوه بهدنیا آمد.<ref>رضاشاه از تولد تا سلطنت ـ دکتر رضا نیازمند صفحهی ۳۶</ref> پدر رضاخان ـ عباسعلیخان ـ جمعی فوج سواد کوه و پدر بزرگ او هم در زمان محمد علی شاه قاجار در جنگ بین ایران و هرات در سال ۱۸۵۶ میلادی کشته شده بود. مادر رضاخان نوشآفرین نام داشت.<ref>کودتای رضاخانی به کوشش امیر قربانی صفحه 70</ref> رضاخان در تمامی وقایع قبل از آغاز سلطنت پهلوی و برقراری دیکتاتوری وی با | رضاشاه در اسفند ماه سال ۱۲۵۶ در سوادکوه بهدنیا آمد.<ref>رضاشاه از تولد تا سلطنت ـ دکتر رضا نیازمند صفحهی ۳۶</ref> پدر رضاخان ـ عباسعلیخان ـ جمعی فوج سواد کوه و پدر بزرگ او هم در زمان محمد علی شاه قاجار در جنگ بین ایران و هرات در سال ۱۸۵۶ میلادی کشته شده بود. مادر رضاخان نوشآفرین نام داشت.<ref>کودتای رضاخانی به کوشش امیر قربانی صفحه 70</ref> رضاخان در تمامی وقایع قبل از آغاز سلطنت پهلوی و برقراری دیکتاتوری وی با نامهای، رضا شصتتیر، رضاپالانی (اسم سابقش)، رضاقزاق، رضا آلاشتی، رضا سوادکوهی، رضاشاه یا رضاخان میرپنج شناخته میشد. رضاشاه از نوجوانی و در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به خدمت نیروی قزاق در آمد و تا کودتای ۱۲۹۹ و سپس کودتای ۱۳۰۴ و برقراری سلطنت پهلوی، به نیروی قزاق وفادار ماند. | ||
''رضاخان در دوران فرماندهی سرهنگ چنور وارد ارتش قزاق شد. دایی رضا ابوالقاسم بیگ، او را به قزاقخانه برد تا به کار بگمارد. رضاخان ابتدا مشغول کار شد. اما کار غیر رسمی مانند پادویی و خدمات سرپایی را انجام میداد. در ازای این کار گرچه رضاخان رسما قزاق نشده بود ولی در تمرینهای قزاقان شرکت میکرد''.<ref>''رضا خان از تولد تا سلطنت ـ دکتر رضا نیازمند صفحهی ۶۸''</ref> | ''رضاخان در دوران فرماندهی سرهنگ چنور وارد ارتش قزاق شد. دایی رضا ابوالقاسم بیگ، او را به قزاقخانه برد تا به کار بگمارد. رضاخان ابتدا مشغول کار شد. اما کار غیر رسمی مانند پادویی و خدمات سرپایی را انجام میداد. در ازای این کار گرچه رضاخان رسما قزاق نشده بود ولی در تمرینهای قزاقان شرکت میکرد''.<ref>''رضا خان از تولد تا سلطنت ـ دکتر رضا نیازمند صفحهی ۶۸''</ref> | ||
[[پرونده:رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر.jpg|جایگزین=رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر|بندانگشتی|رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر]]از بین افرادی که مظفرالدین شاه برای تعلیم با | [[پرونده:رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر.jpg|جایگزین=رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر|بندانگشتی|رضاخان هنگام آموزش تیراندازی با مسلسل شصت تیر]]از بین افرادی که مظفرالدین شاه برای تعلیم با شصتتیر انتخاب شدند یکی هم رضاخان بود که بعدها به خاطر تسلطش، به رضا شصتتیر معروف شد. رضاخان بعد از جنگ جهانی اول به درجهی میرپنجی رسید. او طی دوران خدمت خود در نیروی قزاق و همچنین در زمان تصدی منصب سردار سپهی در سرکوب نهضتها و جنبشهای آزادیخواهانهی ایران شرکت فعال داشت.[[پرونده:سید ضیاءالدین طباطبایی.jpg|جایگزین=سید ضیاءالدین طباطبایی|بندانگشتی|سید ضیاءالدین طباطبایی]] | ||
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ نام رضاخان را بر سر زبانها انداخت. بی شک سرسپردگی رضاخان در دوران خدمتش در نیروی قزاق و سرکوب مخالفین از عواملی بود که وی را گزینهای مناسب برای اجرای کودتا معرفی میکرد. او فاقد هر گونه پیشینهی سیاسی بود. او جز در صحنههای نظامی هیچ توانمندی دیگری نداشت. حتی فاقد سواد نوشتن و خواندن مکفی برای سلطنت بود. بنابر این طراحان کودتا باید همتای غیر نظامی شناخته شدهای مییافتند که هم شم سیاسی داشته باشد و هم بتواند سیاست دولت بریتانیای کبیر را به اجرا بگذارد. سفیر انگلیس در ایران، سیدضیاءالدین طباطبایی را گزینهای مناسب برای این پست تشخیص داد. | کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ نام رضاخان را بر سر زبانها انداخت. بی شک سرسپردگی رضاخان در دوران خدمتش در نیروی قزاق و سرکوب مخالفین از عواملی بود که وی را گزینهای مناسب برای اجرای کودتا معرفی میکرد. او فاقد هر گونه پیشینهی سیاسی بود. او جز در صحنههای نظامی هیچ توانمندی دیگری نداشت. حتی فاقد سواد نوشتن و خواندن مکفی برای سلطنت بود. بنابر این طراحان کودتا باید همتای غیر نظامی شناخته شدهای مییافتند که هم شم سیاسی داشته باشد و هم بتواند سیاست دولت بریتانیای کبیر را به اجرا بگذارد. سفیر انگلیس در ایران، سیدضیاءالدین طباطبایی را گزینهای مناسب برای این پست تشخیص داد. | ||
ویرایش