۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(مطلب اضافه کردهام) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ نام رضاخان را بر سر زبانها انداخت. بی شک سرسپردگی رضاخان در دوران خدمتش در نیروی قزاق و سرکوب مخالفین از عواملی بود که وی را گزینهای مناسب برای اجرای کودتا معرفی میکرد. او فاقد هر گونه پیشینهی سیاسی بود. او جز در صحنههای نظامی هیچ توانمندی دیگری نداشت. حتی فاقد سواد نوشتن و خواندن مکفی برای سلطنت داشت. بنابر این طراحان کودتا باید همتای غیر نظامی شناخته شدهای مییافتند که هم شم سیاسی داشته باشد و هم بتواند سیاست دولت بریتانیای کبیر را به اجرا بگذارد. سفیر انگلیس در ایران، سیدضیاءالدین طباطبایی را گزینهای مناسب برای این پست تشخیص داد. | کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ نام رضاخان را بر سر زبانها انداخت. بی شک سرسپردگی رضاخان در دوران خدمتش در نیروی قزاق و سرکوب مخالفین از عواملی بود که وی را گزینهای مناسب برای اجرای کودتا معرفی میکرد. او فاقد هر گونه پیشینهی سیاسی بود. او جز در صحنههای نظامی هیچ توانمندی دیگری نداشت. حتی فاقد سواد نوشتن و خواندن مکفی برای سلطنت داشت. بنابر این طراحان کودتا باید همتای غیر نظامی شناخته شدهای مییافتند که هم شم سیاسی داشته باشد و هم بتواند سیاست دولت بریتانیای کبیر را به اجرا بگذارد. سفیر انگلیس در ایران، سیدضیاءالدین طباطبایی را گزینهای مناسب برای این پست تشخیص داد. | ||
== شرایط | == شرایط داخلی و بینالمللی قبل از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ == | ||
برای شناخت دقیق کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ باید حوادث و اوضاع سیاسی دوران قبل از کودتا را مورد مطالعه قرار داد. | برای شناخت دقیق کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ باید حوادث و اوضاع سیاسی دوران قبل از کودتا را مورد مطالعه قرار داد. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در مفاد قرارداد مالی ۱۹۱۹ دولت انگلستان متعهد میشد که برای به ک<ref>سیمای احمدشاه قاجار ـ جواد شیخالاسلامی صفحهی 166 </ref>ار انداختن چرخهای فرسودهی کشور ایران مبلغ شش میلیون تومان در اختیار دولت ایران قرار دهد تا اصلاحات مورد نظر را در ارتش، دارائی، اقتصاد وخطوط ارتباطی کشور شروع کنند . | در مفاد قرارداد مالی ۱۹۱۹ دولت انگلستان متعهد میشد که برای به ک<ref>سیمای احمدشاه قاجار ـ جواد شیخالاسلامی صفحهی 166 </ref>ار انداختن چرخهای فرسودهی کشور ایران مبلغ شش میلیون تومان در اختیار دولت ایران قرار دهد تا اصلاحات مورد نظر را در ارتش، دارائی، اقتصاد وخطوط ارتباطی کشور شروع کنند . | ||
حسین مکی در تاریخ بیست سالهی ایران مینویسد: در بعضی از ایالات ما یک تشکیلاتی بود که با حکومت مرکزی در حال جنگ و ستیز بود در همان موقع خزانه مملکت خالی بود درهمان موقع عدهای افراد قشونی و ژاندارمری و امنیه و نظمیه که در حدود چهل هزار نفر بود حقوق آنها هشت ماه و ده ماه عقب افتاده بود چندین صد نفر و چندین هزار نفر مهاجر از گیلان و مازندران آمده بودند که می بایست از خزانهی دولت زندگانی کنند و چون در خزانهی دولت پولی نبود همه ماهه وزراء و رئیس الوزراهای ایران باید به سفارت انگلیس ملتجی شوند برای دویست هزار تومان قرضهی ماهیانه و گدائي بکنند و این دویست هزار تومان را بین این و آن تقسیم کنند. عدلیه، نظمیه و ژاندارمری هشت ماه مواجبشان عقب افتاده و تمام تشکیلات هیئت اجتماعیه مختل شده بود شاه مملکت که تازه از اروپا برگشته بود به واسطهی این وضعیات و بواسطهی خبر رفتن قشون انگلیس از ایران هراسان بود. مرحوم احمد شاه میخواست ایران را ترک کند و مراجعت کند... میگفت من درامان نیستم. اگر قشون انگلیس برود چگونه میتوانم در پایتخت خودم که قشون و پلیس و ژاندارم ده ماه مواجب نگرفتهاند زندگانی کنم. اگر متاجسرین به من هجوم کنند چه کنم؟<ref>تاریخ بیست سالهی ایران جلد اول ـ حسین مکی ـ صفحهی ۱۵۲</ref> | |||
جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ با بیش از ۱۰میلیون کشته، تغییرات بزرگی در جهان به وجود آورد. | === شرایط بینالمللی === | ||
کشور ایران طی سدهها مورد تاخت وتاز دو ابرقدرت آن زمان یعنی دولتین بریتانیای کبیر و روسیهی تزاری قرار داشت. این دو دولت با تحمیل قراردادهایی که ایران در انعقاد آنها هیچگونه دخل و تصرفی نداشت بر مقدرات ایران سلطهی کامل داشتند. این دو امپراتوری در قراردادی که به قرارداد ۱۹۰۷ مشهور شد کشور ایران را به سه منطقهی نفوذ خود تقسیم کردند. طوریکه هر یک از این دولتین ملتزم بودند که در مناطق نفوذ دیگری دخالتی نداشته باشند. وقوع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ با بیش از ۱۰میلیون کشته، تغییرات بزرگی در جهان به وجود آورد. با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در همسایگی شمال ایران دولت شوروی متولد شد و آرایش سیاسی جهان کیفاً تغییر کرد. با سفوط امپراتوری تزار روس و عقب نشینی آن از خاک ایران تمامی قراردادهای پیشین روسیهی تزار کان لم یکن اعلام و ملغی گردید. نخستین مانورهای سیاسی انقلابیون روس در لغو یکجانبهی امتیازات استعماری و قراردادهای تحمیلی بود که همچون طناب دار بر گردن ایران بود. فروپاشی تزار روس در چشمبهمزدنی جهان را دوقطبی کرد. با خروج نیروهای زوسیه و شکست جبههی متحدین در جنگ جهانی اول میدان جدیدی برای تاخت و تاز بیرقیب از سوی انگلستان در ایران بوجود آمد. اما این بار با سیاستی جدیدتر. | |||
==== '''پایان استعمار کهن و آغاز استعمار نو''' ==== | ==== '''پایان استعمار کهن و آغاز استعمار نو''' ==== | ||
شکست روسیهی تزاری در مقابل ژاپن افسانهی شکست ناپذیری دولتهای استعماری را باطل کرد. انقلابیون روس شکست نیروهای تزار از ژاپن را به فرصتی برای انقلاب تبدیل کردند و در ایران نیز شکست روسیهی تزاری، موجب افزایش روحیه و باور در اذهان ملت ایران شد و قدرت و امکانات نهفتهی خویش را برای مبارزه با استعمار بازیافتند.<blockquote>وقایعی که موجبات ورود رضاخان را به صحنهی سیاست ایران و کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ از بازتاب انقلاب بلشویکی روسیه در ایران در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ ناشی میشود. به دنبال امضای قرارداد متارکهی جنگ بین آلمان و روسیه، نیروهای روسیه ایران را تخلیه کردند. همزمان با تخیلهی ایران از نیروهای روسیه، وثوق الدوله، که از سیاستمداران طرفدار سیاست انگلیس در ایران بود به رئيس الوزرائی انتخاب شد. دو ماه پس از تشکیل کابینهی وثوقالدوله جنگ بینالملل با شکست متحدین پایان یافت و نیروهای عثمانی نیز که بخش بزرگی از غرب ایران را در اشغال خود داشتند خاک ایران را تخلیه کردند. تخلیهی ایران از سربازان روس وعثمانی با تقویت نیروهای انگلیس درایران و گسترش دامنهی عملیات آنها تا شمال کشور همراه بود و انگلیسیها که میخواستند ایران را بدون رقیب و مزاحم دیگری در اختیار خود بگیرند با امضای قرار داد جدیدی با دولت وثوقالدوله قشون و مالیهی ایران را تحت کنترل خود در آوردند<ref>''از کتاب پدر و پسر تألیف محمد طلوعی صفحه ۳۲''</ref></blockquote> | شکست روسیهی تزاری در مقابل ژاپن افسانهی شکست ناپذیری دولتهای استعماری را باطل کرد. انقلابیون روس شکست نیروهای تزار از ژاپن را به فرصتی برای انقلاب تبدیل کردند و در ایران نیز شکست روسیهی تزاری، موجب افزایش روحیه و باور در اذهان ملت ایران شد و قدرت و امکانات نهفتهی خویش را برای مبارزه با استعمار بازیافتند.<blockquote>وقایعی که موجبات ورود رضاخان را به صحنهی سیاست ایران و کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ شد از بازتاب انقلاب بلشویکی روسیه در ایران در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ ناشی میشود. به دنبال امضای قرارداد متارکهی جنگ بین آلمان و روسیه، نیروهای روسیه ایران را تخلیه کردند. همزمان با تخیلهی ایران از نیروهای روسیه، وثوق الدوله، که از سیاستمداران طرفدار سیاست انگلیس در ایران بود به رئيس الوزرائی انتخاب شد. دو ماه پس از تشکیل کابینهی وثوقالدوله جنگ بینالملل با شکست متحدین پایان یافت و نیروهای عثمانی نیز که بخش بزرگی از غرب ایران را در اشغال خود داشتند خاک ایران را تخلیه کردند. تخلیهی ایران از سربازان روس وعثمانی با تقویت نیروهای انگلیس درایران و گسترش دامنهی عملیات آنها تا شمال کشور همراه بود و انگلیسیها که میخواستند ایران را بدون رقیب و مزاحم دیگری در اختیار خود بگیرند با امضای قرار داد جدیدی با دولت وثوقالدوله قشون و مالیهی ایران را تحت کنترل خود در آوردند<ref>''از کتاب پدر و پسر تألیف محمد طلوعی صفحه ۳۲''</ref></blockquote> | ||
به این ترتیب آخرین مرحله از دوران «استعمار کهن» پس از قرنها بهسر آمد و استعمار به مفهوم «کشورگشایی با نیرو و قشون نظامی» و تسلط مستقیم و بیپردهی استعمارگر بر مستعمره، عمرش به پایان رسید. کشورهای استعمارگر از آن پس باید فکر دیگری برای حفظ و گسترش مستعمرات خود میکردند. | به این ترتیب آخرین مرحله از دوران «استعمار کهن» پس از قرنها بهسر آمد و استعمار به مفهوم «کشورگشایی با نیرو و قشون نظامی» و تسلط مستقیم و بیپردهی استعمارگر بر مستعمره، عمرش به پایان رسید. کشورهای استعمارگر از آن پس باید فکر دیگری برای حفظ و گسترش مستعمرات خود میکردند. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
موارد فوق نشان دهنده برنامههای گوناگون کودتاگران برای تغییر اوضاع است. بااین حال لحن بیانیه بسیار تند بود و به مذاق افرادی که به این کودتاگران چشم امید بسته بودند، خوش نیامد؛ بهطوری که بعد از بیست و چهار ساعت، دیگر اثری از این اعلانها در در و دیوار شهر باقی نماند. زیرا مردم هم اکثراً همینکه حکم میکنم اول اعلان را دیده بودند، خوانده یا نخوانده آنها را کنده بودند». <ref name=":2" /> | موارد فوق نشان دهنده برنامههای گوناگون کودتاگران برای تغییر اوضاع است. بااین حال لحن بیانیه بسیار تند بود و به مذاق افرادی که به این کودتاگران چشم امید بسته بودند، خوش نیامد؛ بهطوری که بعد از بیست و چهار ساعت، دیگر اثری از این اعلانها در در و دیوار شهر باقی نماند. زیرا مردم هم اکثراً همینکه حکم میکنم اول اعلان را دیده بودند، خوانده یا نخوانده آنها را کنده بودند». <ref name=":2" /> | ||
== موج | == موج دستگیریها == | ||
در | در آستانهی كودتا، سيدضياءالدين طباطبايي فهرستي از اسامي دهها نفر از رجال كشور را در اختيار رضاخان ميرپنج قرار داد تا بلافاصله پس از انجام كودتا دستگير و زنداني شوند. به اين ترتيب مدت كوتاهي پس از كودتا و از واپسين ساعات شامگاه چهارم اسفند ۱۲۹۹ دستگيري گروهي از اعيان و اشراف، متنفذين، آزاديخواهان و برخي علماي مخالف آغاز شد و طي حدود شش روز قريب به ۷۰نفر از رجال دستگير و زنداني شدند. در ميان دستگيرشدگان اسامي افراد زير به چشم ميخورد: سيدحسن مدرس، احمد قوام، عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، نصرتالدوله، عينالدوله، سعدالدوله، سهامالدوله، حشمتالدوله، قوامالدوله، مجدالدوله، ممتازالدوله، محتشمالسلطنه، نصيرالسلطنه، مشارالسلطنه، وثوقالسلطنه، ممتازالملك، لسانالملك، يمينالملك، سردار رشيد، سردار معتضد، سرهنگ گيگو، اميرنظام، كلهر، ميرزا يانس، محمدقلي سهرابزاده، اسعد سهرابزاده، سيدمحمد اسلامبولچي، محمدولي خان تنكابني، سالار لشكر، شيخمحمدحسين يزدي، شيخ محمدحسين استرآبادي، آقاضياء و سيدمحمد تدين. | ||
بسياري از بازداشتشدگان را وعده دادند كه در قبال پرداخت مبالغي هنگفت آزادي خود را بازخواهند يافت. با اين احوال قريب به اتفاق محبوسين از پرداخت پول خودداري كردند. گروهي ديگر از بازداشتشدگان را براي جلوگيري و پيشگيري از مخالفت آنان با كابينه كودتا دستگير كرده بودند. چنانكه طي يك ماهه نخست عمر دولت كودتا در اعتراض به واقعه مذكور دهها نفر ديگر نيز به دليل مخالفت با اوضاع پيشآمده راهي زندان شدند. علي دشتي، فرخي يزدي، لسانالسلطنه مودب همايون، ميرزا قوام، ميرزا هاشم آشتياني، سيدغلامحسين خان، دكتر مشعوف، حاج محمدحسين معينالرعايا، رهنما مدير روزنامه رهنما، فدايي، عباسخان رأفت، ياور اكبر ميرزاباشي، ملكالشعرای بهار و سردار معظم خراساني از ديگر دستگيرشدگان آن روزگار بودند. | بسياري از بازداشتشدگان را وعده دادند كه در قبال پرداخت مبالغي هنگفت آزادي خود را بازخواهند يافت. با اين احوال قريب به اتفاق محبوسين از پرداخت پول خودداري كردند. گروهي ديگر از بازداشتشدگان را براي جلوگيري و پيشگيري از مخالفت آنان با كابينه كودتا دستگير كرده بودند. چنانكه طي يك ماهه نخست عمر دولت كودتا در اعتراض به واقعه مذكور دهها نفر ديگر نيز به دليل مخالفت با اوضاع پيشآمده راهي زندان شدند. علي دشتي، فرخي يزدي، لسانالسلطنه مودب همايون، ميرزا قوام، ميرزا هاشم آشتياني، سيدغلامحسين خان، دكتر مشعوف، حاج محمدحسين معينالرعايا، رهنما مدير روزنامه رهنما، فدايي، عباسخان رأفت، ياور اكبر ميرزاباشي، ملكالشعرای بهار و سردار معظم خراساني از ديگر دستگيرشدگان آن روزگار بودند. | ||
در | در فاصلهی كمتر از دو ماهي كه از عمر كودتا ميگذشت تمام زندانها و بازداشتگاههاي تهران مملو از زندانيان شد تا جايي كه مجبور شدند عدهاي از محبوسين را به شهرها و مناطق ديگري تبعيد كنند. چنانكه سيدحسن مدرس به قزوين تبعيد و در آن شهر زنداني شد. علاوه بر مخالفان و فعالان سياسي گروهي از زندانيان اين روزگار شامل صاحبان ثروت و متمولاني بودند كه حكومت اميدوار بود با اخذ مبالغي هنگفت آزاديشان را به آنان بازگرداند. حاج محمدحسين امينالضرب و اميرنظام همداني از شاخصترين اين گروه از زندانيان بودند كه نفر اخير با پرداخت ۲۵هزار تومان پس از يك هفته زندان را ترك كرد. در همان زمان شايع شد كه سيدضياء قصد دارد گروهي از زندانيان متنفذ و صاحب قدرت را اعدام كند. اما اين خبر كه گويا براي مرعوب كردن زندانيان و احتمالا اخذ وجوهي از آنان بر سر زبانها افتاده بود به دنبال اعتراض احمدشاه به سرعت فروكش كرد و طبق دستور شاه كه گفته بود «فورا از اين اعمال قبيح جلوگيري كنيد و نگذاريد كه چنين اتفاقي رخ بدهد» خبر مذكور نيز به سرعت رنگ باخت. | ||
به اين ترتيب تا پايان دوره كابينه سيدضياء، محبوسين كماكان در بازداشت بودند. پس از پايان اين دوران سهماهه احمد قوامالسلطنه كه خود از محبوسين بود يك روز پس از انتصاب به مقام رياستالوزرايي تمام زندانيان را آزاد كرد: «آزادشدگان با حالت تاثرآوري كه هر بينندهاي را محزون ميكرد به مجلس شوراي ملي وارد شده در حالتي كه برخي از آنها موهاي سرشان بلند و لباسهايشان مندرس و برخي ديگر پير و ناتوان و بيچاره و كسل، عصازنان در صحن دوم مجلس مجتمع شده بودند. به علاوه عدهاي از كسان محبوسين و آزاديخواهان و مليون نيز حضور به همرسانيدند.»<ref name=":1" /> | به اين ترتيب تا پايان دوره كابينه سيدضياء، محبوسين كماكان در بازداشت بودند. پس از پايان اين دوران سهماهه احمد قوامالسلطنه كه خود از محبوسين بود يك روز پس از انتصاب به مقام رياستالوزرايي تمام زندانيان را آزاد كرد: «آزادشدگان با حالت تاثرآوري كه هر بينندهاي را محزون ميكرد به مجلس شوراي ملي وارد شده در حالتي كه برخي از آنها موهاي سرشان بلند و لباسهايشان مندرس و برخي ديگر پير و ناتوان و بيچاره و كسل، عصازنان در صحن دوم مجلس مجتمع شده بودند. به علاوه عدهاي از كسان محبوسين و آزاديخواهان و مليون نيز حضور به همرسانيدند.»<ref name=":1" /> | ||
== هدف کودتا == | == هدف کودتا == | ||
آن طور که در اعلامیههایی به مردم وعده داده شده بود - "برانداختن | آن طور که در اعلامیههایی به مردم وعده داده شده بود - "برانداختن ریشهی جنایتکاران خودخواه تن پرور داخلی" و "رهانیدن ملت ایران از سلسله رقیت مشتی دزد و خیانتکار" بود. افرادی که به زعم سید ضیا و رضاخان، در سالهای پرآشوب پس از انقلاب مشروطه "زمام امور مملکت را به ارث در دست گرفته بودند، مانند زالو خون مردم و ملت را مکیده، ضجه وی را بلند میساختند." اعلامیه سید ضیا و رضاخان که بلافاصله پس از کودتا منتشر شد، در واقع چیزی جز پژواک همین اندیشهها نبود که باور داشت "برای اینکه تمام این اقدامات میسر گردد، باید قبل از هر چیز و مافوق هر گونه اقدامی، مملکت دارای قشونی گردد که دشمنان داخل و خارج را به حساب دعوت نماید و امنیت در محوطه شاهنشاهی ایران حکم فرما گردد." | ||
اصلاح نظام قضایی، تقسیم اراضی دولت بین دهقانان، لغو کاپیتولاسیون، تاسیس مدارس، راه اندازی وسایل حمل و نقل جدید و صد البته لغو قرارداد ۱۹۱۹ ایران و بریتانیا، برخی از برنامههای مفصلی است که سید ضیاء و رضاخان بلافاصله پس از کودتا اعلام کرده بودند. بسیاری از ملی گرایان و روشنفکران راه حل تمام مشکلات کشور را یک دولت مقتدر نظامی و یک دیکتاتور مصلح میدانستند که بتواند چنین تصمیمهایی را به جای شاه ناتوان قاجار بگیرد | اصلاح نظام قضایی، تقسیم اراضی دولت بین دهقانان، لغو کاپیتولاسیون، تاسیس مدارس، راه اندازی وسایل حمل و نقل جدید و صد البته لغو قرارداد ۱۹۱۹ ایران و بریتانیا، برخی از برنامههای مفصلی است که سید ضیاء و رضاخان بلافاصله پس از کودتا اعلام کرده بودند. بسیاری از ملی گرایان و روشنفکران راه حل تمام مشکلات کشور را یک دولت مقتدر نظامی و یک دیکتاتور مصلح میدانستند که بتواند چنین تصمیمهایی را به جای شاه ناتوان قاجار بگیرد |
ویرایش