۲٬۵۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
میزان مساعدههای ماهیانه که نصف آن را خزانهداری هند و نصف دیگرش را خزانهداری بریتانیا از حساب درآمدهای آتی از نفت و گمرکات جنوب) میپرداخت، در حدود پانصد هزار تومان بود که ماه به ماه توسط بانک شاهنشاهی در اختیار دولت وثوقالدوله قرار میگرفت. بودجهی ماهیانهی لشکر قراق (یکصد هزار تومان) و بودجهی ماهیانهی دوایر دولتی (سیصد و پنجاه هزار تومان) هر دو از این محل پرداخت میشد. | میزان مساعدههای ماهیانه که نصف آن را خزانهداری هند و نصف دیگرش را خزانهداری بریتانیا از حساب درآمدهای آتی از نفت و گمرکات جنوب) میپرداخت، در حدود پانصد هزار تومان بود که ماه به ماه توسط بانک شاهنشاهی در اختیار دولت وثوقالدوله قرار میگرفت. بودجهی ماهیانهی لشکر قراق (یکصد هزار تومان) و بودجهی ماهیانهی دوایر دولتی (سیصد و پنجاه هزار تومان) هر دو از این محل پرداخت میشد. | ||
در مفاد قرارداد مالی ۱۹۱۹ دولت انگلستان متعهد میشد که برای به | در مفاد قرارداد مالی ۱۹۱۹ دولت انگلستان متعهد میشد که برای به کار انداختن چرخهای فرسودهی کشور ایران مبلغ شش میلیون تومان در اختیار دولت ایران قرار دهد تا اصلاحات مورد نظر را در ارتش، دارائی، اقتصاد وخطوط ارتباطی کشور شروع کنند.<ref>سیمای احمدشاه قاجار ـ جواد شیخالاسلامی صفحهی 166</ref> | ||
[[پرونده:Ahmad-Shah-Qajar.jpg|جایگزین=احمد شاه قاجار|بندانگشتی|احمد شاه قاجار]] | [[پرونده:Ahmad-Shah-Qajar.jpg|جایگزین=احمد شاه قاجار|بندانگشتی|احمد شاه قاجار]] | ||
حسین مکی در تاریخ بیست سالهی ایران مینویسد: در بعضی از ایالات ما یک تشکیلاتی بود که با حکومت مرکزی در حال جنگ و ستیز بود در همان موقع خزانه مملکت خالی بود درهمان موقع عدهای افراد قشونی و ژاندارمری و امنیه و نظمیه که در حدود چهل هزار نفر بود حقوق آنها هشت ماه و ده ماه عقب افتاده بود چندین صد نفر و چندین هزار نفر مهاجر از گیلان و مازندران آمده بودند که می بایست از خزانهی دولت زندگانی کنند و چون در خزانهی دولت پولی نبود همه ماهه وزراء و رئیس الوزراهای ایران باید به سفارت انگلیس ملتجی شوند برای دویست هزار تومان قرضهی ماهیانه و گدائی بکنند و این دویست هزار تومان را بین این و آن تقسیم کنند. عدلیه، نظمیه و ژاندارمری هشت ماه مواجبشان عقب افتاده و تمام تشکیلات هیئت اجتماعیه مختل شده بود شاه مملکت که تازه از اروپا برگشته بود به واسطهی این وضعیات و بواسطهی خبر رفتن قشون انگلیس از ایران هراسان بود. مرحوم احمد شاه میخواست ایران را ترک کند و مراجعت کند… میگفت من درامان نیستم. اگر قشون انگلیس برود چگونه میتوانم در پایتخت خودم که قشون و پلیس و ژاندارم ده ماه مواجب نگرفتهاند زندگانی کنم. اگر متاجسرین به من هجوم کنند چه کنم؟<ref>تاریخ بیست سالهی ایران جلد اول ـ حسین مکی ـ صفحهی ۱۵۲</ref> | حسین مکی در تاریخ بیست سالهی ایران مینویسد: در بعضی از ایالات ما یک تشکیلاتی بود که با حکومت مرکزی در حال جنگ و ستیز بود در همان موقع خزانه مملکت خالی بود درهمان موقع عدهای افراد قشونی و ژاندارمری و امنیه و نظمیه که در حدود چهل هزار نفر بود حقوق آنها هشت ماه و ده ماه عقب افتاده بود چندین صد نفر و چندین هزار نفر مهاجر از گیلان و مازندران آمده بودند که می بایست از خزانهی دولت زندگانی کنند و چون در خزانهی دولت پولی نبود همه ماهه وزراء و رئیس الوزراهای ایران باید به سفارت انگلیس ملتجی شوند برای دویست هزار تومان قرضهی ماهیانه و گدائی بکنند و این دویست هزار تومان را بین این و آن تقسیم کنند. عدلیه، نظمیه و ژاندارمری هشت ماه مواجبشان عقب افتاده و تمام تشکیلات هیئت اجتماعیه مختل شده بود شاه مملکت که تازه از اروپا برگشته بود به واسطهی این وضعیات و بواسطهی خبر رفتن قشون انگلیس از ایران هراسان بود. مرحوم احمد شاه میخواست ایران را ترک کند و مراجعت کند… میگفت من درامان نیستم. اگر قشون انگلیس برود چگونه میتوانم در پایتخت خودم که قشون و پلیس و ژاندارم ده ماه مواجب نگرفتهاند زندگانی کنم. اگر متاجسرین به من هجوم کنند چه کنم؟<ref>تاریخ بیست سالهی ایران جلد اول ـ حسین مکی ـ صفحهی ۱۵۲</ref> |