اشرف پهلوی
اشرف پهلوی | |
---|---|
اولین حضور | ۲۶ آذر ۱۳۰۴ در مراسم تاجگذاری پدرش به شاهدختی منصوب شد |
لقب | شاهدخت اشرف پهلوی |
سن | ۹۶ سال هنگام مرگ |
تاریخ تولد | ۴ آبان ۱۲۹۸ |
تاریخ مرگ | ۱۷دی ۱۳۹۴ |
همسر | علی قوام احمد شفیق مهدی بوشهری |
فرزند | شهرام شهناز شهریار |
مذهب | اسلام- شیعه |
ملیت | ایرانی |
اشرف پهلوی، (۱۲۹۸–۱۳۹۴)، خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی، از مهمترین چهرههای خاندان پهلوی است که به دلیل نفوذ سیاسی، جنجالهای اخلاقی و اتهامات مالی به یکی از چهرههای بحثبرانگیز تاریخ معاصر ایران تبدیل شدهاست. با آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی و پس از تبعید رضاشاه در سال ۱۳۲۰، اشرف پهلوی به یکی از اصلیترین مشاوران و حامیان برادرش تبدیل شد. در دوران نخستوزیری دکتر محمد مصدق، اشرف پهلوی به یکی از سرسختترین مخالفان او تبدیل شد. مصدق در سال ۱۳۳۱، برای کاهش نفوذ او در دربار، دستور اخراج اشرف از ایران را صادر کرد. اشرف پهلوی در طول کودتا در اروپا حضور داشت، اما نقش او در هماهنگی بین نیروهای کودتا و شاه بسیار برجسته بود. بر اساس گزارشها، او در دیداری مخفیانه با کرمیت روزولت، نماینده سازمان سیا، به برنامهریزی عملیات کودتا کمک کرد. اشرف پهلوی به دلیل سبک زندگی تجملی و ارتباط با افراد پرنفوذ، به فساد اخلاقی و مالی متهم شد. او بارها به داشتن روابط نامشروع با شخصیتهای سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی متهم گردید. از نظر مالی، اشرف به دخالت در معاملات نفتی و سوءاستفاده از خزانه ملی ایران شهرت داشت. حسابهای بانکی او در اروپا، به گفته مخالفان، حاوی میلیاردها دلار پول غیرقانونی بود که از طریق رشوهگیری و معاملات پشتپرده به دست آمده بود. یکی از جنجالیترین اتهامات مطرحشده علیه اشرف پهلوی، سوءاستفاده مالی گسترده از بودجههای ملی تحت پوشش فعالیتهای مربوط به کمیسیون زنان و حقوق بشر بود. این فعالیتها که در ظاهر با هدف حمایت از حقوق زنان و گسترش حقوق بشر انجام میشد، از دید بسیاری از منتقدان، به منبعی برای تأمین منافع شخصی و افزایش ثروت اشرف پهلوی تبدیل شده بود. اشرف پهلوی در طول زندگی خود ۳بار ازدواج کرد که هر یک از این ازدواجها، به دلیل ماهیت سیاسی، اجتماعی و شخصی او، جنجالها و پیامدهای خاص خود را داشت. اشرف پهلوی در طول ۳ازدواج خود، صاحب ۳فرزند شد. هر یک از این فرزندان، سرنوشت متفاوتی داشتند.
اشرف پهلوی، دوران کودکی و تربیت
اشرف پهلوی در ۴ آبان ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش رضاشاه پهلوی، بنیانگذار سلسله پهلوی، و مادرش تاجالملوک آیرملو بود. او در کنار برادر دوقلویش، محمدرضا، در کاخی بزرگ شد که قوانین و نظم پدرش بر تمام جنبههای زندگی حاکم بود.
اشرف از همان کودکی نشان داد که روحیهای متفاوت با دیگر خواهرانش دارد. برخلاف شمس، خواهر بزرگتر که فردی آرام و محافظهکار بود، اشرف به دنبال قدرت و تأثیرگذاری بود. او از کودکی به برادرش محمدرضا نزدیک بود و این رابطه به نوعی پایهگذار نقش او در سیاست ایران شد.
ورود به عرصه سیاست
با آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی و پس از تبعید رضاشاه در سال ۱۳۲۰، اشرف پهلوی به یکی از اصلیترین مشاوران و حامیان برادرش تبدیل شد.
او در دهه ۱۳۲۰ شمسی، به دلیل جاهطلبی و موقعیت سیاسی، در بسیاری از تصمیمگیریهای حساس نقش داشت. در این دوران، او روابط نزدیکی با سیاستمداران و مقامات کشورهای خارجی برقرار کرد.
اشرف همچنین با زد و بندهای سیاسی، توانست جایگاه ویژهای در سیاستهای داخلی و خارجی ایران پیدا کند. به عقیده برخی مورخان، نفوذ او در تصمیمات سیاسی شاه به حدی بود که بسیاری او را «دولت در سایه» میدانستند.[۱]
مخالفت با مصدق و تبعید موقت از ایران
در دوران نخستوزیری دکتر محمد مصدق، اشرف پهلوی به یکی از سرسختترین مخالفان او تبدیل شد. مصدق که به دنبال کاهش قدرت سلطنت و ملیسازی صنعت نفت ایران بود، اشرف را تهدیدی برای دولت ملی خود میدانست.
اشرف در آن دوران به حمایت از دربار، تقویت شبکههای مخالف مصدق و تعامل با قدرتهای خارجی بخصوص انگلیس و آمریکا برای سرنگونی مصدق مشغول بود. مصدق در سال ۱۳۳۱، برای کاهش نفوذ او در دربار، دستور اخراج اشرف از ایران را صادر کرد. اشرف به اروپا رفت، اما همچنان به فعالیتهای خود ادامه داد. به گفته برخی مورخان، او حتی از تبعید نیز به تقویت نیروهای ضد مصدق کمک میکرد.
نقش کلیدی در کودتای ۲۸ مرداد
یکی از پررنگترین نقاط زندگی سیاسی اشرف پهلوی، نقش او در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. این کودتا با حمایت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی آمریکا (CIA) و بریتانیا (MI6) و همکاری برخی از شخصیتهای وابسته به دربار، به سرنگونی دولت دکتر مصدق انجامید.
اشرف پهلوی در طول کودتا در اروپا حضور داشت، ولی نقش او در هماهنگی بین نیروهای کودتا و شاه بسیار برجسته بود. بر اساس گزارشها، او در دیداری مخفیانه با کرمیت روزولت، نماینده سازمان سیا، به برنامهریزی عملیات کودتا کمک کرد. این دیدار تأثیر قابل توجهی در موفقیت عملیات داشت. گفته میشود که وی در روزهای پیش از کودتا برای هماهنگسازی نیروهای داخلی طرفدار شاه به تهران آمده بود.[۲]
شایعات قتل و کشتار مخالفان
یکی از جنجالیترین اتهامات علیه اشرف پهلوی، دست داشتن در قتل و آتش زدن کریمپور شیرازی، روزنامهنگار و نویسندهای بود که با انتقادهای شدید خود، به یکی از دشمنان دربار تبدیل شده بود.
کریمپور در زندان به طرز وحشیانهای کشته شد و گزارشها حاکی از آن است که اشرف شخصاً بر روند قتل و آتش زدن او نظارت داشتهاست.
اتهامات فساد مالی و اخلاقی
اشرف پهلوی به دلیل سبک زندگی تجملی و ارتباط با افراد پرنفوذ، به فساد اخلاقی و مالی متهم شد. او بارها به داشتن روابط نامشروع با شخصیتهای سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی متهم گردید.
از نظر مالی، اشرف به دخالت در معاملات نفتی و سوءاستفاده از خزانه ملی ایران شهرت داشت. حسابهای بانکی او در اروپا، به گفته مخالفان، حاوی میلیاردها دلار پول غیرقانونی بود که از طریق رشوهگیری و معاملات پشتپرده به دست آمده بود.
دستگیری اشرف پهلوی در سوئیس به اتهام قاچاق مواد مخدر
یکی از جنجالیترین وقایع زندگی اشرف پهلوی، دستگیری او در دهه ۱۹۷۰ در سوئیس به اتهام قاچاق مواد مخدر بود. بر اساس گزارشهایی که در رسانههای خارجی منتشر شد، اشرف پهلوی در حالی که محمولهای از مواد مخدر همراه داشت، توسط پلیس سوئیس بازداشت شد. این خبر به سرعت به یکی از موضوعات اصلی رسانهها در اروپا تبدیل شد و به وجهه او آسیب شدیدی وارد کرد.
هرچند این اتهامها هیچگاه در دادگاه اثبات نشد و او به سرعت آزاد شد، بسیاری معتقدند که نفوذ و قدرت خاندان پهلوی باعث شد این پرونده مختومه شود. در همین دوران، برخی منابع اطلاعاتی غربی نیز گزارش دادند که اشرف با شبکههای قاچاق مواد مخدر در خاورمیانه و اروپا ارتباط نزدیکی داشت.[۳]
ترور نافرجام توسط مافیا
یکی از جنبههای پرابهام زندگی اشرف پهلوی، تلاش مافیا برای ترور او بود. این حادثه در دهه ۱۹۶۰، زمانی که اشرف در اروپا به سر میبرد، رخ داد. بر اساس گزارشها، دلیل این ترور اختلافات مالی میان اشرف و گروههای مافیایی بود که در قاچاق مواد مخدر یا معاملات مالی نامشروع با او همکاری داشتند.
در یکی از موارد، گزارش شد که اشرف هدف تیراندازی قرار گرفت، اما این حادثه منجر به جراحت نشد. برخی معتقدند که این اتفاق به دلیل نقش اشرف در تخلفات مالی مرتبط با شبکههای جنایی رخ داد.
روابط جنجالی اشرف با شخصیتهای سیاسی: رزمآرا و هژیر
یکی از مواردی که زندگی اشرف پهلوی را به موضوعی جنجالی تبدیل کرد، روابط او با شخصیتهای سیاسی برجسته ایران بود. گفته میشود که اشرف پهلوی با حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر ایران، و عبدالحسین هژیر، وزیر دربار، روابطی نزدیک و فراتر از حدود رسمی داشتهاست.
رزمآرا به عنوان یکی از نزدیکترین متحدان محمدرضا شاه، در بسیاری از تصمیمات مهم دربار نقش داشت. برخی گزارشها حاکی از آن است که اشرف، علاوه بر رابطه شخصی با رزمآرا، از نفوذ او برای دستیابی به منافع اقتصادی و سیاسی بهرهبرداری میکرد.
در مورد هژیر نیز، برخی مخالفان دربار او را به تبانی با اشرف برای تسهیل فعالیتهای اقتصادی و سیاسی متهم کردند. این اتهامات شامل دخالت مستقیم در معاملات مالی و سوءاستفاده از موقعیتهای دولتی بود.[۴]
اشرف پهلوی و اتهام سوءاستفاده از بودجه
اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضا شاه، بهعنوان یکی از بانفوذترین زنان خاندان پهلوی، در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی حضور فعالی داشت. یکی از جنجالیترین اتهامات مطرحشده علیه او، سوءاستفاده مالی گسترده از بودجههای ملی تحت پوشش فعالیتهای مربوط به کمیسیون زنان و حقوق بشر بود. این فعالیتها که در ظاهر با هدف حمایت از حقوق زنان و گسترش حقوق بشر انجام میشد، از دید بسیاری از منتقدان، به منبعی برای تأمین منافع شخصی و افزایش ثروت اشرف پهلوی تبدیل شده بود.
کمیسیون زنان و حقوق بشر: فعالیتهای ظاهری
اشرف پهلوی ریاست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در ایران و همچنین بسیاری از انجمنها و نهادهای مربوط به زنان را بر عهده داشت. این کمیسیونها ظاهراً با هدف ارتقای جایگاه زنان، مبارزه با تبعیض جنسیتی و بهبود شرایط اجتماعی زنان در ایران فعالیت میکردند.
در ظاهر، این نهادها با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی، تدوین برنامههای آموزشی و حمایت از فعالیتهای خیریه در راستای بهبود وضعیت زنان و گسترش حقوق بشر در ایران تلاش میکردند. با این حال، تحقیقات پس از انقلاب ۱۳۵۷ و افشاگریهای برخی از مخالفان حکومت پهلوی، نشان داد که بخش عمدهای از بودجه اختصاصیافته به این فعالیتها صرف منافع شخصی اشرف و نزدیکانش میشد.
میزان سوءاستفاده از بودجه ملی
بودجه این کمیسیونها و سازمانها، که از محل درآمدهای ملی، از جمله درآمدهای نفتی تأمین میشد، به مبالغ هنگفتی بالغ میشد. اشرف پهلوی و تیم نزدیک به او از این بودجهها برای سفرهای شخصی، خرید املاک در اروپا و آمریکا، و سرمایهگذاریهای خارجی استفاده میکردند.
یکی از نمونههای بارز این سوءاستفادهها، گزارشهایی بود که نشان میداد اشرف پهلوی بخش زیادی از بودجه کمیسیون حقوق بشر را به حسابهای شخصی خود در بانکهای سوئیس و آمریکا منتقل کردهاست. برخی از این حسابها پس از انقلاب، در تحقیقات بینالمللی شناسایی شد.[۴]
شواهد و افشاگریها
۱. گزارشهای رسانهای بینالمللی
بسیاری از رسانههای غربی، از جمله لوموندو نیویورک تایمز گزارشهایی دربارهٔ سوءاستفادههای مالی اشرف پهلوی منتشر کردند. این گزارشها حاکی از آن بود که بودجه اختصاصیافته به برنامههای اجتماعی و خیریه، به طور مداوم برای اهداف شخصی مورد استفاده قرار میگرفت.
۲. اسناد منتشرشده پس از انقلاب ۱۳۵۷
پس از انقلاب ۱۳۵۷، اسنادی منتشر شد که نشاندهنده جابهجاییهای مالی بزرگ توسط اشرف پهلوی و تیم مدیریتیاش بود. این اسناد نشان داد که بسیاری از قراردادها و کمکهای مالی خارجی، تنها به صورت اسمی برای فعالیتهای کمیسیونهای اجتماعی هزینه شدهاند.
۳. گزارشهای داخلی از مخالفان پهلوی
مخالفان رژیم پهلوی، بارها به این سوءاستفادهها اشاره کرده و خواستار شفافسازی در مورد عملکرد این کمیسیونها شده بودند، اما در دوران سلطنت پهلوی، این انتقادات هرگز به نتیجه نرسید.
تأثیرات سوءاستفادههای مالی بر چهره اشرف پهلوی
اتهام سوءاستفاده از بودجه ملی تحت پوشش فعالیتهای اجتماعی و حقوق بشری، به شدت به وجهه اشرف پهلوی و در کل به مشروعیت رژیم پهلوی آسیب رساند. این اقدامات نهتنها موجب بیاعتمادی مردم به فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعی در آن دوران شد، بلکه یکی از دلایل اصلی شکلگیری تصویر فساد دربار در ذهن مردم بود.
فعالیتهای اجتماعی و حقوق بشری اشرف پهلوی، اگرچه در ظاهر با اهداف خیرخواهانه صورت میگرفت، در عمل به ابزاری برای تأمین منافع مالی و شخصی او تبدیل شد. این اقدامات، در کنار سایر اتهامات مالی و اخلاقی، نقش مهمی در افزایش نارضایتی عمومی از رژیم پهلوی و سقوط آن داشت.[۵]
ازدواجهای اشرف پهلوی
اشرف پهلوی در طول زندگی خود ۳بار ازدواج کرد که هر یک از این ازدواجها، به دلیل ماهیت سیاسی، اجتماعی و شخصی او، جنجالها و پیامدهای خاص خود را داشت. در این بخش، به زندگی مشترک او با این سه همسر و سرنوشت آنها پرداخته خواهد شد:
ازدواج اول: علی قوام
نخستین ازدواج اشرف پهلوی با علی قوام، فرزند قوامالملک شیرازی، یکی از خانوادههای برجسته و بانفوذ ایران بود. این ازدواج در سال ۱۳۱۸ و در دوران سلطنت رضاشاه پهلوی صورت گرفت. رضاشاه این ازدواج را به دلایل سیاسی ترتیب داد تا روابط دربار پهلوی با خاندانهای قدرتمند محلی، به ویژه در مناطق جنوبی ایران، تقویت شود.
این ازدواج از همان ابتدا با مشکلات متعددی مواجه بود. علی قوام فردی آرام و محتاط بود، در حالی که اشرف روحیهای جسور و قدرتطلب داشت. این اختلافات شخصیتی باعث شد که زندگی مشترک آنها کوتاهمدت باشد.
در نهایت، این ازدواج پس از چند سال و بدون داشتن فرزند به جدایی انجامید. علی قوام پس از طلاق از اشرف، زندگی آرامی را در ایران ادامه داد و به سیاست بازنگشت.[۳]
ازدواج دوم: احمد شفیق
اشرف پهلوی پس از جدایی از علی قوام، در سال ۱۳۲۳ با احمد شفیق، یک دیپلمات و افسر مصری، ازدواج کرد. این ازدواج بیشتر به دلیل روابط نزدیک ایران و مصر در آن دوران و تلاش برای تقویت پیوندهای دو کشور صورت گرفت.
احمد شفیق فردی تحصیلکرده بود که توانست اشرف را تحت تأثیر قرار دهد. این ازدواج برخلاف ازدواج اول، مدت طولانیتری دوام آورد و ثمره آن دو فرزند به نامهای شهناز و شهریار بود.
با این حال، زندگی مشترک آنها نیز بدون مشکل نبود. احمد شفیق با فعالیتهای اشرف در سیاست و تجارت موافق نبود و همین موضوع باعث اختلافات جدی میان آنها شد. سرانجام، اشرف و احمد شفیق نیز در دهه ۱۳۳۰ از یکدیگر جدا شدند. احمد شفیق پس از طلاق به مصر بازگشت و تا پایان عمر در همان کشور زندگی کرد.
ازدواج سوم: مهدی بوشهری
سومین و آخرین همسر اشرف پهلوی، مهدی بوشهری، یکی از شخصیتهای بانفوذ و مرتبط با دربار پهلوی بود. این ازدواج در دهه ۱۳۴۰ انجام شد. مهدی بوشهری تاجر و مدیر موفقی بود و روابط نزدیکی با دربار داشت. او از نفوذ اشرف در معاملات اقتصادی بهرهبرداری میکرد و این ازدواج، از دید بسیاری، نوعی شراکت سیاسی و اقتصادی بود.
مهدی بوشهری نیز مانند همسران پیشین، در برابر جاهطلبی و شخصیت پرنفوذ اشرف مقاومت چندانی نداشت و زندگی مشترک آنها بیشتر بر مبنای منافع مشترک پیش رفت. این ازدواج تا زمان تبعید خاندان پهلوی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ادامه داشت. مهدی بوشهری پس از انقلاب در اروپا زندگی کرد و در سال ۱۳۷۹ درگذشت.[۳]
تأثیر ازدواجها بر زندگی اشرف پهلوی
ازدواجهای اشرف پهلوی، هرچند در ابتدا به دلایل سیاسی و اجتماعی صورت میگرفت، اما اغلب به دلایل شخصی و اختلافات عمیق پایان مییافت. اشرف، به دلیل شخصیت جاهطلبانهاش، کمتر در چهارچوب ازدواجهای سنتی میگنجید. به همین دلیل، بسیاری از ازدواجهای او کوتاهمدت یا توأم با مشکلات بودند.
فرزندان اشرف پهلوی و سرنوشت آنها
اشرف پهلوی در طول سه ازدواج خود، صاحب سه فرزند شد. هر یک از این فرزندان، سرنوشت متفاوتی داشتند و در سایه زندگی جنجالی مادرشان، گاهی مورد توجه رسانهها و گاهی نیز در حاشیه باقی ماندند.
شهرام پهلوینیا (فرزند علی قوام)
شهرام پهلوینیا، تنها فرزند اشرف پهلوی از ازدواج اولش با علی قوام، در سال ۱۳۲۰ متولد شد. او دوران کودکی خود را در محیط اشرافی کاخهای پهلوی گذراند و تحصیلات خود را در مدارس معتبر اروپا ادامه داد.
زندگی شخصی و حرفهای
شهرام بیشتر دوران جوانی و بزرگسالی خود را در اروپا و آمریکا سپری کرد و از فعالیتهای سیاسی خانواده پهلوی فاصله گرفت ولی نام او به دلیل اتهامات جنجالی در زمینه قاچاق مواد مخدر و عتیقه، بارها در رسانهها مطرح شد.
او متهم بود که با استفاده از نفوذ مادرش، در تجارت مواد مخدر و همچنین قاچاق آثار باستانی فعالیت میکرد. این اتهامات، هرچند هرگز بهصورت رسمی اثبات نشدند، اما تا پایان عمر، لکهای بر شهرت او باقی ماند.
شهرام پس از انقلاب، مانند بسیاری از اعضای خاندان پهلوی، ایران را ترک کرد. او در اروپا زندگی میکرد و اغلب به دور از رسانهها بود. شهرام سرانجام در انزوا درگذشت و اطلاعات دقیق دربارهٔ تاریخ و مکان مرگ او کمتر منتشر شدهاست.[۴]
شهناز شفیق (فرزند احمد شفیق)
شهناز شفیق، اولین دختر اشرف پهلوی از ازدواج دوم او با احمد شفیق، زندگی آرامتری نسبت به سایر اعضای خانواده داشت. او در محیط اشرافی در ایران رشد کرد و مانند برادرش شهریار، تحصیلات خود را در اروپا ادامه داد.
شهناز کمتر وارد سیاست یا تجارت شد و بیشتر به زندگی خصوصی خود توجه داشت. او بعد از انقلاب، به همراه خانوادهاش ایران را ترک کرد و در اروپا ساکن شد. وی همچنان در اروپا زندگی میکند و از رسانهها فاصله دارد.
شهریار شفیق (فرزند احمد شفیق)
شهریار شفیق، پسر دوم اشرف پهلوی و احمد شفیق، در سال ۱۳۲۸ متولد شد. او یکی از فرزندان فعال خاندان پهلوی بود که بیشتر عمر خود را به فعالیتهای نظامی و سپس مبارزات سیاسی در دوران تبعید اختصاص داد.
زندگی نظامی و حرفهای
شهریار در نیروی دریایی بود و به درجه ناخدایی رسید. او به دلیل شجاعت و تواناییهای نظامیاش، یکی از افسران برجسته نیروی دریایی ایران بهشمار میرفت.
شهریار شفیق در سال ۱۳۵۸، در پاریس توسط افراد ناشناس مورد حمله قرار گرفت و به ضرب گلوله کشته شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این ترور توسط عوامل جمهوری اسلامی ترتیب داده شده بود.[۴]
مرگ اشرف پهلوی
اشرف پهلوی، در ۷ ژانویه ۲۰۱۶، (۱۷دیماه ۱۳۹۴)در سن ۹۶ سالگی، در منزل شخصی خود در موناکو درگذشت. علت مرگ او به طور رسمی «دلایل طبیعی» گزارش شد، و خانواده او جزئیات بیشتری در این باره منتشر نکردند. پس از دههها زندگی در تبعید، او در سالهای پایانی عمرش در انزوا به سر میبرد و به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشد.[۶]
مراسم تشییع جنازه
مراسم تشییع او به صورت خصوصی و با حضور محدود اعضای خانواده و برخی دوستان نزدیک برگزار شد. از جمله افرادی که مرگ او را اعلام کردند، رضا پهلوی، فرزند محمدرضا شاه، بود که این خبر را از طریق شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت. اشرف پهلوی در کنار دیگر اعضای خاندان پهلوی در یکی از گورستانهای نیویورک به خاک سپرده شد. مراسم خاکسپاری او نیز به صورت خصوصی و با حضور تعداد محدودی از اعضای خانواده و دوستان برگزار شد.[۶]
واکنشها
در رسانههای بینالمللی و داخلی، مرگ اشرف پهلوی بازتابهای مختلفی داشت. برخی از رسانهها او را نمادی از فساد و سوءاستفادههای دوره پهلوی معرفی کردند.