حسین گل‌گلاب: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۳٬۸۹۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
  حسین گل‌گلاب(متولد ۱۲۷۶درگذشت‌اسفند ۱۳۶۳ در ۸۷سالگی)اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی، مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی،عضوفرهنگستان‌ایران،گیاه‌شناس،ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر<ref name=":0">همشهری -  [http://www.hamshahrionline.ir/details/150853 زندگینامه‌: حسین گل‌ گلاب (۱۲۷۶-۱۳۶۳)] </ref>
  حسین گل‌گلاب(متولد ۱۲۷۶درگذشت‌اسفند ۱۳۶۳ در ۸۷سالگی)اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی، مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی،عضوفرهنگستان‌ایران،گیاه‌شناس،ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر<ref>راسخون-  [http://rasekhoon.net/mashahir/show/592685// حسین گل گلاب]</ref>


== زندگی نامه ==
== زندگی نامه ==


حسین گل‌گلاب،فرزند ابوتراب خان ( مصورالملک ) نقاش زمان قاجار بود.  در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون طی کرد.چند تن از معلمین فرانسوی زبان حاضر در دارالفنون زبان فرانسه را آموخت،ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر» است. وی با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت. اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد و از سال ۱۳۰۷ مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت،وی عضو فرهنگستان ایران بود. لغات زیادی خصوصاً در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد.<ref name=":0" />  
حسین گل‌گلاب،فرزند ابوتراب خان ( مصورالملک ) نقاش زمان قاجار بود.  در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون طی کرد.چند تن از معلمین فرانسوی زبان حاضر در دارالفنون زبان فرانسه را آموخت،ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف«ای ایران ،ای، مرز پرگهر» است. وی با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت. اولین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد و از سال ۱۳۰۷ مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت،وی در سال ۱۳۱۳عضو فرهنگستان ایران شد و در ۱۳۱۵ سردبیری فرهنگستان نیز به او واگذار شد. لغات زیادی خصوصاً در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد.  گل‌گلاب اسفند ماه ۱۳۶۳ در ۸۷ سالگی درگذشت. <ref name=":0">همشهری -  [http://www.hamshahrionline.ir/details/150853 زندگینامه‌: حسین گل‌ گلاب (۱۲۷۶-۱۳۶۳)]  </ref><blockquote>تا قبل از ورود حسین گل گلاب به عضویت فرهنگستان ایران نویسندگان کتب علمی درباب گیاهشناسی از اصتلاحات معادل عربی بکارگرفتند. اما با وروذ وی معادلهای کاملا پارسی جایگزین گشت خود درین خصوص می گوید: در زمان ما پیشرفت رشته‌های علمی تندتر و بیشتر بوده و نیازمند به واژه‌های نو بیشتر است و ناچاریم بکوشیم تا برابرهای آنها را در فارسی بیابیم و به کار بریم. از زمانی که دانشهای نو به کشور ما راه یافته و آموزش آنها با گشایش مدرسة دارالفنون به وسیلة استادان بیگانه معمول شده برخی از دانشمندان ایرانی که با آنان همکاری داشته‌اند دامان همت بر کمر بسته بر آن شده‌اند که گفته‌های آنان را به زبان شاگردان خود برگردانند تا فراگرفتن آن آسانتر شود، ولی چون بیشتر تحصیلات آنها بر پایه‌های زبان عربی بوده زبان شیرین فارسی را از نظر دور داشته و به چشم بیمهری به آن نگریسته‌اند. چنانکه بُتانیک را علمالنبّات و زوئولوژی را علم الحیوان و ژئولوژی را علم الارض گفته‌اند. چون گردش روزگار نویسندة این گفتار را در رشتة علمالنبّات به کار انداخت و ناچار بودم واژه‌های ساخته شدة آنان را به کار برم به اصطلاحهایی برخوردم که نه تنها سنگین و فرا گرفتن آنها برای شاگردان دشوار بود بلکه در بیشتر موارد نارسا و نادرست مینمود.  برای روشن شدن مطلب برخی از ساخته‌های آنان را یادآوری میکنم تا خوانندگان را با آن آشنا سازم:  </blockquote><blockquote>عدیم الفلقه به جای اکوتی لدون  Acotyledon</blockquote><blockquote> ذو فلقتین به جای دیکو تیلدن  Dicotyledon</blockquote><blockquote> ذو قلقه به جای مونوکوتیلدن  Monocotyledon</blockquote><blockquote> بارزالتناسل به جای فانروگام  Phanerogame</blockquote><blockquote> مخفیالتناسل به جای کریپتوگام  Cryptogame</blockquote><blockquote> منفصلالطاس به جای دیالی سپال  Dialysepal</blockquote><blockquote> متصل الکاس به جای گاموپتال  Gamopetal</blockquote><blockquote> عدیم الکاس به جای آپتال  Apetal </blockquote><blockquote>سنگینی و ناسازگاری این ترجمه ها با زبان شیرین مادری، مرا بر آن داشت که دست نیاز به دامن دانشمندان فارسی زبان دراز کرده و از آنان یاری بخواهم. شادروانان ادیب پیشاوری و بدیعالزمان فروزانفر و گروهی دیگر، اندیشة مرا ستوده از هیچ گونه یاری دریغ نفرمودند و مرا بر آن داشتند تا هر چه بتوانم در این راه بکوشم و از سرزنش خرده گیران هراس بدل راه ندهم. به جای واژه‌های بالا به ترتیب بیلپه، دو لپه و تک لپه و پیدازا و نهانزا و جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ و بیگلبرگ برگزیده و به شاگردان خود آموختم و سرافرازم که فرهنگستان هم بعدها آنها را پذیرفت و به کار بردن آنها را روا دانست.<ref>تکنولوژی - [http://scitech.blogsky.com/1390/12/01/post-312/ دکتر حسین گل گلاب، بزرگ مردی از دیار علم و ادب]</ref></blockquote>
 
تا قبل از ورود حسین گل گلاب به عضویت فرهنگستان ایران نویسندگان کتب علمی درباب گیاهشناسی از اصتلاحات معادل عربی بکارگرفتند. اما با وروذ وی معادلهای کاملا پارسی جایگزین گشت خود درین خصوص می گوید: در زمان ما پیشرفت رشته‌های علمی تندتر و بیشتر بوده و نیازمند به واژه‌های نو بیشتر است و ناچاریم بکوشیم تا برابرهای آنها را در فارسی بیابیم و به کار بریم. از زمانی که دانشهای نو به کشور ما راه یافته و آموزش آنها با گشایش مدرسة دارالفنون به وسیلة استادان بیگانه معمول شده برخی از دانشمندان ایرانی که با آنان همکاری داشته‌اند دامان همت بر کمر بسته بر آن شده‌اند که گفته‌های آنان را به زبان شاگردان خود برگردانند تا فراگرفتن آن آسانتر شود، ولی چون بیشتر تحصیلات آنها بر پایه‌های زبان عربی بوده زبان شیرین فارسی را از نظر دور داشته و به چشم بیمهری به آن نگریسته‌اند. چنانکه بُتانیک را علمالنبّات و زوئولوژی را علم الحیوان و ژئولوژی را علم الارض گفته‌اند. 
 
 چون گردش روزگار نویسندة این گفتار را در رشتة علمالنبّات به کار انداخت و ناچار بودم واژه‌های ساخته شدة آنان را به کار برم به اصطلاحهایی برخوردم که نه تنها سنگین و فرا گرفتن آنها برای شاگردان دشوار بود بلکه در بیشتر موارد نارسا و نادرست مینمود.  
 
برای روشن شدن مطلب برخی از ساخته‌های آنان را یادآوری میکنم تا خوانندگان را با آن آشنا سازم:  
 
عدیم الفلقه به جای اکوتی لدون  Acotyledon
 
 ذو فلقتین به جای دیکو تیلدن  Dicotyledon
 
 ذو قلقه به جای مونوکوتیلدن  Monocotyledon
 
 بارزالتناسل به جای فانروگام  Phanerogame
 
 مخفیالتناسل به جای کریپتوگام  Cryptogame
 
 منفصلالطاس به جای دیالی سپال  Dialysepal
 
 متصل الکاس به جای گاموپتال  Gamopetal
 
 عدیم الکاس به جای آپتال  Apetal 
 
سنگینی و ناسازگاری این ترجمه ها با زبان شیرین مادری، مرا بر آن داشت که دست نیاز به دامن دانشمندان فارسی زبان دراز کرده و از آنان یاری بخواهم. شادروانان ادیب پیشاوری و بدیعالزمان فروزانفر و گروهی دیگر، اندیشة مرا ستوده از هیچ گونه یاری دریغ نفرمودند و مرا بر آن داشتند تا هر چه بتوانم در این راه بکوشم و از سرزنش خرده گیران هراس بدل راه ندهم. به جای واژه‌های بالا به ترتیب بیلپه، دو لپه و تک لپه و پیدازا و نهانزا و جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ و بیگلبرگ برگزیده و به شاگردان خود آموختم و سرافرازم که فرهنگستان هم بعدها آنها را پذیرفت و به کار بردن آنها را روا دانست.)(())))))))
 
آثار گرانبهائی از خود به یادگار گذاشت. در ۸۶ سالگی به تنظیم فرهنگ‌نامه و بیولوژی و گیاهان ایران اشتغال داشت که عمر وفا نکرد و معلوم نیست که مطالعات او به کجا رسید.
 
گل‌گلاب اسفند ماه ۱۳۶۳ در ۸۷ سالگی درگذشت.
 
گل‌گلاب اگرچه در زمینه ادب و به خصوص ابداع لغت‌هایی برای فرهنگستان شهرتی در میان اهل فرهنگ و ادبیات به دست آورد،اما شهرت عمومی‌اش برای سرایش ترانه سرود معروف ای‌ایران بود. سرودی که به شکل غیر رسمی به عنوان سرود ملی ایرانیان شناخته شده است. این سرود حاصل همکاری گل‌گلاب،روح‌الله‌خالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان  به عنوان خواننده است که یکی دو سال بعد از  اشغال ایران توسط متفقین در سال‌ 1323 سروده شد.
 
دکتر حسین گل گلاب یکی از این نادره مردان این سرزمین است و افسوس که کمتر دانش آموزی با نام و کارهای او آشناست. این گیاه شناس بزرگ ایران سهم عظیمی در ادبیات علمی این رشته در کشور ما دارد. او در سال 1313 به عضویت اولین فرهنگستان ایران درآمد و به سبب تخصص در معادل یابی واژه های علمی به عضویت پیوسته این سازمان درآمد و در 1315 سردبیری فرهنگستان نیز به او واگذار شد.  
 
تا پیش از گل گلاب در زمینه معادل یاب، نویسندگان کتب علمی درباب گیاهشناسی از اصطلاخات معادل عربی استفاده می کردند که برای خواننده ایرانی بسیار نامانوس و مهجور بود. او با دانش و هوش فوق العاده خود توانست معادل هایی کاملا پارسی برا یاین واژگان وضع کند که به سبب دقت در انتخاب آنها بسرعت جای ثابتی در کتابهای درسی و علمی کشور باز کردند. خود استاد گوید:  
 
 در زمان ما پیشرفت رشته‌های علمی تندتر و بیشتر بوده و نیازمند به واژه‌های نو بیشتر است و ناچاریم بکوشیم تا برابرهای آنها را در فارسی بیابیم و به کار بریم. از زمانی که دانشهای نو به کشور ما راه یافته و آموزش آنها با گشایش مدرسة دارالفنون به وسیلة استادان بیگانه معمول شده برخی از دانشمندان ایرانی که با آنان همکاری داشته‌اند دامان همت بر کمر بسته بر آن شده‌اند که گفته‌های آنان را به زبان شاگردان خود برگردانند تا فراگرفتن آن آسانتر شود، ولی چون بیشتر تحصیلات آنها بر پایه‌های زبان عربی بوده زبان شیرین فارسی را از نظر دور داشته و به چشم بیمهری به آن نگریسته‌اند. چنانکه بُتانیک را علمالنبّات و زوئولوژی را علم الحیوان و ژئولوژی را علم الارض گفته‌اند. 
 
 چون گردش روزگار نویسندة این گفتار را در رشتة علمالنبّات به کار انداخت و ناچار بودم واژه‌های ساخته شدة آنان را به کار برم به اصطلاحهایی برخوردم که نه تنها سنگین و فرا گرفتن آنها برای شاگردان دشوار بود بلکه در بیشتر موارد نارسا و نادرست مینمود.  
 
برای روشن شدن مطلب برخی از ساخته‌های آنان را یادآوری میکنم تا خوانندگان را با آن آشنا سازم:  
 
عدیم الفلقه به جای اکوتی لدون  Acotyledon
 
 ذو فلقتین به جای دیکو تیلدن  Dicotyledon
 
 ذو قلقه به جای مونوکوتیلدن  Monocotyledon
 
 بارزالتناسل به جای فانروگام  Phanerogame
 
 مخفیالتناسل به جای کریپتوگام  Cryptogame
 
 منفصلالطاس به جای دیالی سپال  Dialysepal
 
 متصل الکاس به جای گاموپتال  Gamopetal
 
 عدیم الکاس به جای آپتال  Apetal 
 
سنگینی و ناسازگاری این ترجمه ها با زبان شیرین مادری، مرا بر آن داشت که دست نیاز به دامن دانشمندان فارسی زبان دراز کرده و از آنان یاری بخواهم. 
 
شادروانان ادیب پیشاوری و بدیعالزمان فروزانفر و گروهی دیگر، اندیشة مرا ستوده از هیچ گونه یاری دریغ نفرمودند و مرا بر آن داشتند تا هر چه بتوانم در این راه بکوشم و از سرزنش خرده گیران هراس بدل راه ندهم. 
 
به جای واژه‌های بالا به ترتیب بیلپه، دو لپه و تک لپه و پیدازا و نهانزا و جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ و بیگلبرگ برگزیده و به شاگردان خود آموختم و سرافرازم که فرهنگستان هم بعدها آنها را پذیرفت و به کار بردن آنها را روا دانست.


== فرهنگستان ==
== فرهنگستان ==
خط ۷۱: خط ۹:
== موسیقی ==
== موسیقی ==


== سرودای ایران ==
== سرود ای ایران ==


== کتابها ==
== کتابها ==
برخی از آثار علمی ارزنده این ”استاد ممتاز“ دانشگاه تهران عبارتند از: 
3جلد کتاب جغرافیای دبیرستانی، ۹جلد کتاب طبیعی دبیرستانی، کتاب کلاسیک گیاه‌شناسی و ”فرهنگ گیاهان دارویی“ و اثر بزرگ ”راهنمای گیاهی“ که نتیجه ۶۰سال کار مداوم استاد در زمینه تحقیق و تدریس علوم بود. از هنر‌های برجسته دکتر گل‌گلاب، ساختن سرودهای میهنی و حماسی و سرودن شعر بر روی چنین سروده‌هایی بود مانند سرود '''”ای ایران'''“ و '''”آذرآبادگان“''' که در آنها به‌قول شادروان خالقی تنها، نام «ایران» و «وطن» جلوه‌گر بود. سرانجام این فرزانه علم و ادب در دوم اسفند ۱۳۶۳ در انزوا و تنهایی غریبی دیده از جهان فروبست.<ref>سارمان مجاهدین خلق ایران-
----[https://event.mojahedin.org/i/ 22 اسفند 1363: درگذشت دکتر حسین گل گلاب]
</ref>


== مقالات ==
== مقالات ==
۱٬۱۳۲

ویرایش

منوی ناوبری