مسلم اسکندر فیلابی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:


1972مسلم اسکندر فیلابی(رتبه چهارم)
1972مسلم اسکندر فیلابی(رتبه چهارم)
 
[[پرونده:مسلم اسکندرفیلابی.jpg|جایگزین=کشتی گیری از خراسان|بندانگشتی|247x247پیکسل|عکس دوران جوانی مسلم اسکندر فیلابی درکشتی ایران]]
1976مسلم اسکندرفیلابی(رتبه هفتم)<ref>کمیته ملی المپیک ایران - [http://www.olympic.ir/fa/historymedals/olympicmedals/silvermedalist/alirezarezaee افتخارات]</ref>
1976مسلم اسکندرفیلابی(رتبه هفتم)<ref>کمیته ملی المپیک ایران - [http://www.olympic.ir/fa/historymedals/olympicmedals/silvermedalist/alirezarezaee افتخارات]</ref>


خط ۸۶: خط ۸۶:


اولین باری که به تهران آمدم، از ایستگاه راه‌آهن تهران به جهان پهلوان زنگ زدم.‌گفت همان‌جا بایست می‌آیم. بقیهٌٌ بچه‌ها به هتل رفتند.‌من گفتم «می‌مانم تا جهان‌پهلوان بیاید». بچه‌ها گفتند نمی‌آید. من گفتم «می‌آید، من منتظر می‌شوم».‌من که تازه از خراسان آمده بودم و فکر می‌کردم که تهران هم مانند قوچان است، پس از گذشت یک ربع فکر کردم که ممکن است تختی نیاید. اما پس از نیم‌ساعت آمد. مردم به محض دیدن وی فریاد زدند «تختی، تختی، تختی آمد» و او را در آغوش گرفتند. تختی مرا با خود برد و پس از این‌که به چند جا سر زد، مرا به چلوکبابی فیروز مروارید در خیابان منوچهری برد.‌اولین توصیه‌یی را که جهان پهلوان به من کرد، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم «تو چه بخواهی و چه نخواهی ورزشکاری خواهی شد که عده‌یی از جوانهای این مملکت تو را نگاه خواهند کرد و الگوی خود قرار می‌دهند. طوری رفتار کن که اگر کسانی ادای تو را درآوردند (ترا الگوی خود کردند) خجالت نکشی. این صحبت جهان پهلوان هیچ‌وقت از گوشم بیرون نمی‌رود.
اولین باری که به تهران آمدم، از ایستگاه راه‌آهن تهران به جهان پهلوان زنگ زدم.‌گفت همان‌جا بایست می‌آیم. بقیهٌٌ بچه‌ها به هتل رفتند.‌من گفتم «می‌مانم تا جهان‌پهلوان بیاید». بچه‌ها گفتند نمی‌آید. من گفتم «می‌آید، من منتظر می‌شوم».‌من که تازه از خراسان آمده بودم و فکر می‌کردم که تهران هم مانند قوچان است، پس از گذشت یک ربع فکر کردم که ممکن است تختی نیاید. اما پس از نیم‌ساعت آمد. مردم به محض دیدن وی فریاد زدند «تختی، تختی، تختی آمد» و او را در آغوش گرفتند. تختی مرا با خود برد و پس از این‌که به چند جا سر زد، مرا به چلوکبابی فیروز مروارید در خیابان منوچهری برد.‌اولین توصیه‌یی را که جهان پهلوان به من کرد، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم «تو چه بخواهی و چه نخواهی ورزشکاری خواهی شد که عده‌یی از جوانهای این مملکت تو را نگاه خواهند کرد و الگوی خود قرار می‌دهند. طوری رفتار کن که اگر کسانی ادای تو را درآوردند (ترا الگوی خود کردند) خجالت نکشی. این صحبت جهان پهلوان هیچ‌وقت از گوشم بیرون نمی‌رود.
 
[[پرونده:عکس جمعی تختی و فیلابی.jpg|جایگزین=عکس یادگاری فیلابی با تختی|بندانگشتی|285x285پیکسل|عکس جمعی کشتی گیران قوچان با تختی]]
ایران‌زمین|33|73/10/15|95/01/05|اسکندر فیلابی|دو خاطره
ایران‌زمین|33|73/10/15|95/01/05|اسکندر فیلابی|دو خاطره


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۴۴

ویرایش

منوی ناوبری