سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
      در اين دادگاه هريك از اعضاي گروه، به هنگام دفاع و ردّ اتّهامات دادستان با استناد به مواد قانوني، به شرح بازجويي و شكنجه هاي خود پرداختند. ازجمله، حسن ظريفي داستان نشاندنش را روي منقل برقي شرح و قسمتي از سوختگي كمرش را نشان داد و گفت: «چون ماٌخود به حيا هستم، فقط ميگويم نشيمنگاهم از اينهم  بدتر است». عباس سوركي شرح شلّاق خوردنها, بيخوابيهاي اجباري و صحنهٌ اعدام مصنوعي را كه برايش ترتيب داده بودند, تشريح كرد. شكنجه گران از او ميخواستند اعتراف كند اسلحه‌اي را كه در ماشين او يافته اند متعلق به بيژن جزني است و  او زير بار نميرفت. دكتر سيروس شهرزاد از بازجوييهاي بدون وقفه و تواٌم با بيخوابي  و سيليهاي وحشتناكي كه منجر به پارگي گوشش شده بود، گفت.
      در اين دادگاه هريك از اعضاي گروه، به هنگام دفاع و ردّ اتّهامات دادستان با استناد به مواد قانوني، به شرح بازجويي و شكنجه هاي خود پرداختند. ازجمله، حسن ظريفي داستان نشاندنش را روي منقل برقي شرح و قسمتي از سوختگي كمرش را نشان داد و گفت: «چون ماٌخود به حيا هستم، فقط ميگويم نشيمنگاهم از اينهم  بدتر است». عباس سوركي شرح شلّاق خوردنها, بيخوابيهاي اجباري و صحنهٌ اعدام مصنوعي را كه برايش ترتيب داده بودند, تشريح كرد. شكنجه گران از او ميخواستند اعتراف كند اسلحه‌اي را كه در ماشين او يافته اند متعلق به بيژن جزني است و  او زير بار نميرفت. دكتر سيروس شهرزاد از بازجوييهاي بدون وقفه و تواٌم با بيخوابي  و سيليهاي وحشتناكي كه منجر به پارگي گوشش شده بود، گفت.


     بيژن جزني از ۲۹ روز باجويي تواٌم با شلاق و شكنجههاي روحي و جسمي صحبت كرد و اين كه يكبار كه براي اعتراض بهاين همه شكنجه، دست به اعتصاب غذا زده است، ماٌمورين دندانهايش را بهوسيلهٌ آچار باز ميكنند و يك شيشه شير را توي حلقش سرازير ميكنند كه در نتيجه، او مبتلا بهاسهال خوني ميشود...
     بيژن جزني از ۲۹ روز باجويي تواٌم با شلاق و شكنجه‌هاي روحي و جسمي صحبت كرد و اين كه يكبار كه براي اعتراض به اين همه شكنجه، دست به اعتصاب غذا زده است، ماٌمورين دندانهايش را به وسيلهٌ آچار باز ميكنند و يك شيشه شير را توي حلقش سرازير ميكنند كه در نتيجه، او مبتلا به اسهال خوني ميشود...


     بيژن در دفاعياتش، در برابر ادعانامهٌ دادستان نسبت به «مُقدِمين عليه امنيت كشور و براندازي مسلحانهٌ حكومت» گفت: <nowiki>''</nowiki>آقايان، همه ميدانند كه در اين مملكت آزادي وجود ندارد. كليهٌ قوانيني كه دستاورد انقلاب مشروطه بود، ازبين رفته، دونپايهترين عضو ساواك، بر يك ارتشبد غيرساواكي ارجحيّت دارد» و پس از اين كه مفصلاً دربارهٌ  قراردادهاي ارتجاعي و پيمانهاي نظامي صحبت كرد، ادامه داد: «شما تعداد اندكي دانشجو را براندازندهٌ حكومت قلمداد كردهايد كه امنيت را بهخطر انداخته اند، درحالي كه خوب ميدانيد آن كه امنيت و آسايش را از ملتي سلب كرده، رژيمي است كه حتي اجازهٌ داشتن يك باشگاه يا كتابخانه را در دانشگاه نميدهد. دانشجويان حتي از داشتن تشكّلهاي صنفي نيز محرومند ... در كشوري كه همهٌ درهاي دموكراسي بسته ميشود و همهٌ درهاي آزادي مسدود ميگردد، اسلحه زبان بهسخن ميگشايد» (جُنگي از زندگي و... جزني، مقالهٌ ميهن جزني، صفحات ۵۳و۵۴).
     بيژن در دفاعياتش، در برابر ادعانامهٌ دادستان نسبت به «مُقدِمين عليه امنيت كشور و براندازي مسلحانهٌ حكومت» گفت: <nowiki>''</nowiki>آقايان، همه ميدانند كه در اين مملكت آزادي وجود ندارد. كليهٌ قوانيني كه دستاورد انقلاب مشروطه بود، ازبين رفته، دون‌پايه ترين عضو ساواك، بر يك ارتشبد غيرساواكي ارجحيّت دارد» و پس از اين كه مفصلاً دربارهٌ  قراردادهاي ارتجاعي و پيمانهاي نظامي صحبت كرد، ادامه داد: «شما تعداد اندكي دانشجو را براندازندهٌ حكومت قلمداد كرده‌ايد كه امنيت را به خطر انداخته اند، درحالي كه خوب ميدانيد آن كه امنيت و آسايش را از ملتي سلب كرده، رژيمي است كه حتي اجازهٌ داشتن يك باشگاه يا كتابخانه را در دانشگاه نميدهد. دانشجويان حتي از داشتن تشكّلهاي صنفي نيز محرومند ... در كشوري كه همهٌ درهاي دموكراسي بسته ميشود و همهٌ درهاي آزادي مسدود ميگردد، اسلحه زبان به سخن ميگشايد» (جُنگي از زندگي و... جزني، مقالهٌ ميهن جزني، صفحات ۵۳و۵۴).


    دادگاه اول، در آخر بهمن ماه راٌي خود را  بهاين قرار صادركرد: بيژن جزني (۱۵سال)، حسن ضياء ظريفي (۱۰سال)، عباس سوركي (۱۰سال)، عزيز سرمدي (۱۰)، ضرار زاهديان (۱۰سال)، سعيد كلانتري (۸سال)، محمد كيانزاد (۸سال)، فرخ نگهدار (۵سال)، كورش ايزدي (۶سال)، قاسم رشيدي (۳سال)، كيومرث  ايزدي (۲سال)، دكتر سيروس شهرزاد (۱۰سال) و احمد افشار (۱۰سال).
    دادگاه اول، در آخر بهمن ماه راٌي خود را  به اين قرار صادركرد: بيژن جزني (۱۵سال)، حسن ضياء ظريفي (۱۰سال)، عباس سوركي (۱۰سال)، عزيز سرمدي (۱۰)، ضرار زاهديان (۱۰سال)، سعيد كلانتري (۸سال)، محمد كيانزاد (۸سال)، فرخ نگهدار (۵سال)، كورش ايزدي (۶سال)، قاسم رشيدي (۳سال)، كيومرث  ايزدي (۲سال)، دكتر سيروس شهرزاد (۱۰سال) و احمد افشار (۱۰سال).


     در دادگاه تجديدنظر، حكمهاي پيشين برقرارماند، تنها كورش ايزدي كه به۶سال محكوم شده بود، با گفتن اين چند جمله تبرئه شد: «اينك كه در مملكت اصلاحات ارضي و  انقلاب سفيد بهدست اعليحضرت بهوقوع پيوسته و سپاه بهداشت و دانش مشغول خدمت بهروستاييان ميباشند، من نيز در صورت آزادشدن نيروي خود را صرف خدمت در اين نهادها خواهم كرد».
     در دادگاه تجديدنظر، حكمهاي پيشين برقرارماند، تنها كورش ايزدي كه به۶سال محكوم شده بود، با گفتن اين چند جمله تبرئه شد: «اينك كه در مملكت اصلاحات ارضي و  انقلاب سفيد به دست اعليحضرت به وقوع پيوسته و سپاه بهداشت و دانش مشغول خدمت به روستاييان ميباشند، من نيز در صورت آزادشدن نيروي خود را صرف خدمت در اين نهادها خواهم كرد».


    بيژن جزني در نامهيي بههمسرش بااشاره بهاين بخشودگي نوشت: «... برائت او بهخاطر اين تاٌييد و با توجه به۶سال محكوميت در دادگاه قبلي و اين كه ساير محكوميتها كوچكترين تغييري نكرد، نشان ميدهد كه ما بهخاطر آخرين عملمان، يعني، دفاع از آزادي و ملت ستمديدهمان محكوم شدهايم و اين ننگي است بر چهرهٌ دستگاه حاكمهٌ فعلي و از سوي ديگر، هديهيي است بهدوستداران آزادي و انسانيت و حقشناسي نسبت بهملت ما...» (جنگي دربارهٌ... مقاله ميهن جزني، ص۵۵).
    بيژن جزني در نامه‌اي به همسرش بااشاره به اين بخشودگي نوشت: «... برائت او به خاطر اين تاٌييد و با توجه به۶سال محكوميت در دادگاه قبلي و اين كه ساير محكوميتها كوچكترين تغييري نكرد، نشان ميدهد كه ما به خاطر آخرين عملمان، يعني، دفاع از آزادي و ملت ستمديده‌مان محكوم شده ايم و اين ننگي است بر چهرهٌ دستگاه حاكمهٌ فعلي و از سوي ديگر، هديه‌اي است به دوستداران آزادي و انسانيت و حق شناسي نسبت به ملت ما...» (جنگي دربارهٌ... مقاله ميهن جزني، ص۵۵).


     پس از پايان دادگاه دوم، زندانيان به زندان قصر برده شدند. آنها تا واقعهٌ اقدام بهفرار از زندان، در همان زندان ماندند.
     پس از پايان دادگاه دوم، زندانيان به زندان قصر برده شدند. آنها تا واقعهٌ اقدام به فرار از زندان، در همان زندان ماندند.


 اعضاي زنداني «گروه جزني ـ ظريفي» در پي فرار ناموفّق چهارتن از اعضاي گروه ـ سعيد كلانتري, عزيز سرمدي, عباس سوركي و محمد چوپانزاده ـ در سال ۱۳۴۸ از زندان قصر, بهزندانهاي ديگر تبعيد شدند: بيژن جزني بهزندان قم؛  حسن ضياء ظريفي بهزندان رشت؛ سعيد كلانتري بهزندان بندرعباس؛ عزيز سرمدي و سوركي بهزندان بُرازجان و چوپانزاده بهزندان اهواز.
 اعضاي زنداني «گروه جزني ـ ظريفي» در پي فرار ناموفّق چهارتن از اعضاي گروه ـ سعيد كلانتري, عزيز سرمدي, عباس سوركي و محمد چوپانزاده ـ در سال ۱۳۴۸ از زندان قصر, به زندانهاي ديگر تبعيد شدند: بيژن جزني به زندان قم؛  حسن ضياء ظريفي به زندان رشت؛ سعيد كلانتري به زندان بندرعباس؛ عزيز سرمدي و سوركي به زندان بُرازجان و چوپانزاده به زندان اهواز.


    گروه جزني پس از دستگيريهاي سال ۱۳۴۶ از هم نپاشيد و شماري از اعضاي آن از دستبرد ساواك درامان ماندند و چندي بعد, گروه را تجديد سازمان كردند. بازماندگان گروه عبارت بودند از: علي اكبر صفايي فراهاني، محمد صفّاري آشتياني، غفور حسنپور، رحمتالله پيرونذيري، اسكندر صادقينژاد.
    گروه جزني پس از دستگيريهاي سال ۱۳۴۶ از هم نپاشيد و شماري از اعضاي آن از دستبرد ساواك درامان ماندند و چندي بعد, گروه را تجديد سازمان كردند. بازماندگان گروه عبارت بودند از: علي اكبر صفايي فراهاني، محمد صفّاري آشتياني، غفور حسنپور، رحمت الله پيرون ذيري، اسكندر صادقي نژاد.


پس از آن ضربه, «مدتي مساٌلة اصلي گروه خروج عدهيي از رفقا از ايران بود. در جريان اين حركت, رفيق مشعوف (سعيد) كلانتري و دو نفر ديگر دستگير و رفقا علي اكبر صفايي فراهاني و [صفّاري] آشتياني توانستند از ايران خارج شوند. پس از گذشت مدتي از اين مساٌله, گروه بهوسيلهٌ رفقا غفور حسنپور, حميد اشرف و اسكندر صادقينژاد سازماندهي مجدّد شد... حميد اشرف پس از ضربات سال ۱۳۴۶, نقش اصلي و مهمي در بازسازي گروه بازي كرد. وي بههمراه غفور حسنپور و اسكندر صادقينژاد رهبري گروه را در دست داشتند» (جُنگي دربارة زندگي و آثار بيژن جزني, مقالة مهدي سامع, زيرنويس, ص۱۴۵).
پس از آن ضربه, «مدتي مساٌلة اصلي گروه خروج عده‌اي از رفقا از ايران بود. در جريان اين حركت, رفيق مشعوف (سعيد) كلانتري و دو نفر ديگر دستگير و رفقا علي اكبر صفايي فراهاني و [صفّاري] آشتياني توانستند از ايران خارج شوند. پس از گذشت مدتي از اين مساٌله, گروه به وسيلهٌ رفقا غفور حسنپور, حميد اشرف و اسكندر صادقينژاد سازماندهي مجدّد شد... حميد اشرف پس از ضربات سال ۱۳۴۶, نقش اصلي و مهمي در بازسازي گروه بازي كرد. وي به همراه غفور حسنپور و اسكندر صادقينژاد رهبري گروه را در دست داشتند» (جُنگي دربارة زندگي و آثار بيژن جزني, مقالة مهدي سامع, زيرنويس, ص۱۴۵).


اعضاي ادامه دهندة راه گروه جزني در بيرون از زندان, در سال ۱۳۴۹ بهآمادگي ورود بهعمليات مسلّحانه دست يافتند
اعضاي ادامه دهندة راه گروه جزني در بيرون از زندان, در سال ۱۳۴۹ به آمادگي ورود به عمليات مسلّحانه دست يافتند


== در آستانه رستاخیز سیاهکل ==
== در آستانه رستاخیز سیاهکل ==
۱٬۰۴۸

ویرایش

منوی ناوبری