عملیات جاری: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
در قرن بیستم با رشد تخصص‌ها و تقسیم کار در عرصه‌های مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخه‌های مختلف با قوانین خود گسترش یافت. این موضوع پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانه‌ای از وجود نقصان و ضعف.
در قرن بیستم با رشد تخصص‌ها و تقسیم کار در عرصه‌های مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخه‌های مختلف با قوانین خود گسترش یافت. این موضوع پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانه‌ای از وجود نقصان و ضعف.


از سالهای ۱۹۷۰ تحت تأثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می‌بردند. (I have critiqued the idea)
از سالهای ۱۹۷۰ تحت تأثیر نئومارکسیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می‌بردند. (I have critiqued the idea)


از دههٔ ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار می‌رود. مثلاً شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیس‌لایک می‌کنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن می‌نویسید.انتقاد همچنین در دنیای امروز توسط بسیاری از شرکتها که در شکل گروهی کار می‌کنند برای ارتقاء روش‌های کاری، تنظیم هنجارهای رفتاری میان اعضاء گروه و همین‌طور ارتقاء محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
از دههٔ ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار می‌رود. مثلاً شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیس‌لایک می‌کنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن می‌نویسید.انتقاد همچنین در دنیای امروز توسط بسیاری از شرکتها که در شکل گروهی کار می‌کنند برای ارتقاء روش‌های کاری، تنظیم هنجارهای رفتاری میان اعضاء گروه و همین‌طور ارتقاء محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
خط ۳۸: خط ۳۸:
همچنین گفته می‌شود در انتقاد کردن باید همیشه راه میانه را برگزید. انتقاد نه باید افراطی باشد و نه آنکه صحنه از نقد و بیان اشکالات خالی بماند. افراد می‌توانند به اندازه ضرورت دچار تکانهٔ انتقاد شوند اما این تکانه نباید بیش از حد باشد. در واقع در انتقاد باید راه را بر هر گونه افراط یا تفریط ببندیم.
همچنین گفته می‌شود در انتقاد کردن باید همیشه راه میانه را برگزید. انتقاد نه باید افراطی باشد و نه آنکه صحنه از نقد و بیان اشکالات خالی بماند. افراد می‌توانند به اندازه ضرورت دچار تکانهٔ انتقاد شوند اما این تکانه نباید بیش از حد باشد. در واقع در انتقاد باید راه را بر هر گونه افراط یا تفریط ببندیم.


همچنین از دیدگاه روانشناسان انتقاد می‌تواند تأثیرات بسیار پربار و غنی و سازنده‌ای داشته باشد اما اگر تبدیل به حملات شخصی شود به دیگران آسیب خواهد زد. روانشناسان و مشاوران روانشپزشکی در این رابطه توصیه می‌کنند که همیشه برای انتقاد خود کلمات مناسبی انتخاب کنیم. به عبارتی حتی اگر محتوای انتقاد کاملاً معتبر باشد اما به شکل مناسبی بیان نشود، تأثیر سازنده نخواهد داشت.
همچنین از دیدگاه روانشناسان انتقاد می‌تواند تأثیرات بسیار پربار و غنی و سازنده‌ای داشته باشد اما اگر تبدیل به حملات شخصی شود به دیگران آسیب خواهد زد. روانشناسان و مشاوران روانپزشکی در این رابطه توصیه می‌کنند که همیشه برای انتقاد خود کلمات مناسبی انتخاب کنیم. به عبارتی حتی اگر محتوای انتقاد کاملاً معتبر باشد اما به شکل مناسبی بیان نشود، تأثیر سازنده نخواهد داشت.


== تعریف انتقاد در اصل انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) ==
== تعریف انتقاد در اصل انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) ==
خط ۷۶: خط ۷۶:
این تغییر مسیر طبعا در یک لحظه منجر به تغییر عادات و رفتارهای او نخواهد شد؛ بنابراین او در روند حرکت خود در مسیر مبارزه به کرات با این امر مواجه است که در رفتارهای روزانه خود بین رفتار جمع‌محور و رفتار فردی، یکی را برگزیند و با خصائل و تمایلاتی که مانع او در امر مبارزه می‌شود آگاهانه وارد جنگ و تغییر رویکرد خود و تصحیح آن براساس آرمان‌های مبارزاتی که خودش به صورت کاملاً آزادانه انتخاب کرده‌است، شود. بستر و ظرف این تغییر، رویکرد و عمل و ارتقای آن از حیطهٔ منافع فردی به مسیر تأمین منافع مبارزاتی و تشکیلات برای پیشبرد جنبش و مبارزه، که از آن به عنوان جنگ ایدئولوژیک نیز یاد می‌کنند، همان انتقاد و انتقاد از خود یا عملیات جاری است.<ref>عوارض گسترش سازمان انقلابی و تحلیل آن نشریه مجاهد شماره 15</ref>
این تغییر مسیر طبعا در یک لحظه منجر به تغییر عادات و رفتارهای او نخواهد شد؛ بنابراین او در روند حرکت خود در مسیر مبارزه به کرات با این امر مواجه است که در رفتارهای روزانه خود بین رفتار جمع‌محور و رفتار فردی، یکی را برگزیند و با خصائل و تمایلاتی که مانع او در امر مبارزه می‌شود آگاهانه وارد جنگ و تغییر رویکرد خود و تصحیح آن براساس آرمان‌های مبارزاتی که خودش به صورت کاملاً آزادانه انتخاب کرده‌است، شود. بستر و ظرف این تغییر، رویکرد و عمل و ارتقای آن از حیطهٔ منافع فردی به مسیر تأمین منافع مبارزاتی و تشکیلات برای پیشبرد جنبش و مبارزه، که از آن به عنوان جنگ ایدئولوژیک نیز یاد می‌کنند، همان انتقاد و انتقاد از خود یا عملیات جاری است.<ref>عوارض گسترش سازمان انقلابی و تحلیل آن نشریه مجاهد شماره 15</ref>


محمد حنیف نژاد از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق در پیامی پیش از اعدام خود در مورد ضرورت انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) به دیگر یارانش چنین می‌گوید:<blockquote>«به هر حال، رمز پیروزی ما در حفظ دائمی سیاسی و تشکیلاتی گروه است، که در مساعی زیر متجلی می‌گردد: ۱- وحدت تشکیلاتی. ۲- وحدت استراتژیک. ۳- وحدت ایدئولوژیک. به این ترتیب تنها ضامنِ پیروزی، حفظ دقیق اصول، راجع است به وحدت که تنها و تنها از طریقِ اصول: ۱- انتقاد و انتقاد از خود. ۲- اصل ادامة بقای پیشتاز حفظ می‌شود.» </blockquote>مائو تسه دون در این رابطه معتقد است که هر عنصری در جهان نیاز به رسیدگی و تصحیح و ارتقاء دارد. اگر اتاق را مرتب و تمیز نکنیم گرد و خاک در آن انباشته می‌شود. اگر صورت خود را مرتب نشوییم، کثیف خواهد شد. ذهن افراد نیز در روند مبارزه گاه گرد و خاک می‌گیرد و ازین رو احتیاج به گردگیری و تغییر و بالندگی دارد. همچنان که می‌گویند آب جاری دچار گندیدگی نمی‌شود یا لولای در هرگز موریانه نمی‌زند، ذهن نیز برای تازه ماندن نیاز به ارتقاء و از طرفی پاک شدن از عناصر زائد دارد و این امر جز با انتقاد و انتقاد از خود امکان‌پذیر نیست. او در این رابطه می‌گوید:
محمد حنیف نژاد از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق در پیامی پیش از اعدام خود در مورد ضرورت انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) به دیگر یارانش چنین می‌گوید:<blockquote>«به هر حال، رمز پیروزی ما در حفظ دائمی سیاسی و تشکیلاتی گروه است، که در مساعی زیر متجلی می‌گردد: ۱- وحدت تشکیلاتی. ۲- وحدت استراتژیک. ۳- وحدت ایدئولوژیک. به این ترتیب تنها ضامنِ پیروزی، حفظ دقیق اصول، راجع است به وحدت که تنها و تنها از طریقِ اصول: ۱- انتقاد و انتقاد از خود. ۲- اصل ادامة بقای پیشتاز حفظ می‌شود.» </blockquote>مائو تسه تونگ در این رابطه معتقد است که هر عنصری در جهان نیاز به رسیدگی و تصحیح و ارتقاء دارد. اگر اتاق را مرتب و تمیز نکنیم گرد و خاک در آن انباشته می‌شود. اگر صورت خود را مرتب نشوییم، کثیف خواهد شد. ذهن افراد نیز در روند مبارزه گاه گرد و خاک می‌گیرد و ازین رو احتیاج به گردگیری و تغییر و بالندگی دارد. همچنان که می‌گویند آب جاری دچار گندیدگی نمی‌شود یا لولای در هرگز موریانه نمی‌زند، ذهن نیز برای تازه ماندن نیاز به ارتقاء و از طرفی پاک شدن از عناصر زائد دارد و این امر جز با انتقاد و انتقاد از خود امکان‌پذیر نیست. او در این رابطه می‌گوید:


هیچ‌کس را بخاطر حرفی که زده‌است گناهکار مدان بلکه از او پند بگیر. اگر عیبی داری آنرا اصلاح کن واگر نداری مراقب باش آنرا کسب نکنی!<ref>مائو تسه دون- گزاش به دومین پلنوم هفتمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین- ۵ مارس ۱۹۴۹- آثار منتخب جلد چهار</ref>
هیچ‌کس را بخاطر حرفی که زده‌است گناهکار مدان بلکه از او پند بگیر. اگر عیبی داری آنرا اصلاح کن واگر نداری مراقب باش آنرا کسب نکنی!<ref>مائو تسه دون- گزاش به دومین پلنوم هفتمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین- ۵ مارس ۱۹۴۹- آثار منتخب جلد چهار</ref>
خط ۹۰: خط ۹۰:
آنها معتقد بودند که تنها به این شیوه است که انضباط انقلابی، روحیه فداکاری و اتحاد در میان آنها صیقل می‌خورد.
آنها معتقد بودند که تنها به این شیوه است که انضباط انقلابی، روحیه فداکاری و اتحاد در میان آنها صیقل می‌خورد.


هوشی مین رهبر انقلاب ویتنام در رابطه با مبارزه با فردگرایی (فردیت) چنین می‌گوید:<blockquote>«تنها رهروی توانا می‌تواند راهی دراز را با باری گران بردوش، درنوردد. یک انقلابی باید پای بستی محکم از اخلاق انقلابی داشته باشد تا بتواند وظیفه پرافتخار خود را به تمام انجام بدهد. همه ما که زاده و پرورده جامعه کهن بوده‌ایم در تفکر و عادات خویش بیش و کم اثرات آن جامعه را با خود حمل می‌کنیم. بدترین و مخاطره آمیزترین نشانه جامعه دیرین فردگرایی است. فردگرایی نقطه مقابل اخلاق انقلابی است. خردترین اثر باقیمانده فردگرایی در اولین فرصت رشد می‌کند. فضائل انقلابی را بی اثر می‌کند و مانع از آن می‌شود که ما با دل و جان برای آرمان انقلابی مبارزه کنیم. فردگرایی چیزی است سخت خدعه آمیز و غدار. به چالاکی فرد را به ورطه تباهی می‌کشد و همه می‌دانند که غلتیدن به سراشیب تباهی سهل تر است از بالندگی و ترقی. بی سبب نیست که فردگرایی سخت مخاطره آمیز است. فردگرایی خاستگاه بسا خطاکاریهاست. انتقاد و انتقاد از خود در حزب باید به جدیت عملی گردد. سلول حزبی باید از ضوابط پیروی کند. انضباط حزبی باید برحق و دقیق باشد. </blockquote><blockquote>هر کادر و عضو حزب باید منافع انقلاب، حزب و خلق را بالاتر از هر چیز دیگری قرار دهد. آنان باید پیراهن را از لکه‌های فردگرایی پاک کنند، اخلاقیات انقلابی را اعتلا بخشند، روحیه جمعی و جمع گرایی را بپرورند و حس همبستگی سازماندهی و انضباط را بنوازند». </blockquote><blockquote>اخلاق انقلابی از آسمان نازل نمی‌شود. اخلاق انقلابی بواسطه مبارزه و تلاش مستمر روزانه، قوام و کمال می‌یابد. اخلاق انقلابی همچون «سنگ یَشم» هر چه بیشتر صیقل یابد درخشنده تر می‌شود و بسان طلا، چون دربوته رود، نابتر می‌گردد». </blockquote>در این رابطه مسعود رجوی نیز در در سال ۱۳۹۲ در سلسله آموزش‌هایی از مضامین قرآن می‌گوید: <blockquote>«درسال ۱۳۴۴ که سازمان مجاهدین تشکیل شد، در اولین مقاله و بیانیه داخلی آن، مقاله مبارزه چیست؟ که از روی آن به ما آموزش می‌دادند، این آیه آمده بود که الان یکی از برادران یادآوری کرد: َالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا…(آیه آخر سوره عنکبوت). کسانی که در راه ما به مجاهدت و نبرد برخیزند، هرآینه که آنها را هدایت و راهنمایی می‌کنیم و راه خود را به آنها نشان می‌دهیم. می‌بینید که این افراد و جمع پیشتاز، این پیشاهنگ انقلابی، بطور خودرو و خودبخودی سبز نشده‌است … سالیان آموزش دیده و در تربیت ایدئولوژیکی سپری کرده‌اند. سالیان در کارزار ایدئولوژیک، عنصر جنسیت و فردیت خودخواهانه را مهار کرده‌اند. سالیان آن ساختاری را که شما به آن می‌گویید تشکیلات، ساخته‌اند. نیروهای انقلابی و ارتش آزاد در سایر کشورها هم آن را می‌بینند و ستایش می‌کنند و چون خودشان در قیام و سرنگون کردن دیکتاتورها دست اندرکارند، قدر آن را می‌دانند و گاه می‌خواهند که تجربه‌ها را منتقل کنیم. آخر معنی سرپا نگهداشتن یک سازمان و تشکیلات بزرگ حتی برای یک روز را می‌فهمند. این را می‌فهمند که یک تظاهرات را یک روز سرپا نگهداشتن به چه معناست و چه قیمتی دارد. می‌فهمند که ادامه دادن قیام و تظاهرات یعنی چه و چه قیمتی دارد. آخر دشمن آنها هم دائماً طرح و برنامه دارد که یکی را بخرد، یکی را بترساند و یکی را بکشد و خلاصه آنها را از میان بردارد؛ بنابراین معنی تبعیت از حق کشان و حق ستیزان را هم می‌فهمند. همان که قرآن هشدار داد و  نتیجه اش عقبگرد و زیانکاری در همه جنبش‌ها و انقلابها است. از آنجا که در تجربه و عمل مبارزاتی قرار گرفته‌اند دائما در حال تجزیه و ترکیب هستند تجزیه می‌شوند چون یکی خیانت می‌کند، یکی خودفروشی سیاسی می‌کند، یکی سازش می‌کند یکی فرصت طلبی و اپورتونیسم پیشه می‌کند و خنجر از پشت می‌زند. متقابلا در ترکیب هم هستند چون افراد همجنس و گروه خونی خودشان دائماً ساخته می‌شوند، بالا می‌کشند و تکثیر می‌شوند و صفوف آنها از کسانی که جازده و سستی و ضعف و ذلت نشان داده‌اند جدا می‌شود. به درجاتی که خودشان درگیر هستند و دست در آتش دارند، معنی و ارزش ایستادگی را می‌فهمند… تعدادی از برادرانمان در مورد اهمیت و ضرورت مبارزه ایدئولوژیک با فردیت خودخواهانه و رابطه آن با همه مسائلی صحبت کردند که یک جنبش از جمله خود ما با آن درگیر هستیم. از سیاست و امنیت گرفته تا حمله و دفاع و همه مسئولیتهایی که مجاهدین درهرکجا که هستند به آن اشتغال دارند. بله این موضوع خاص ما نیست به همین خاطر بگذارید به این بحث با نقل قولهایی از هوشی مین و کسانی که دین بین فو را رهبری و فرماندهی کردند خاتمه بدهیم. جملات و توصیفات هوشی مین در باره فردیت خود پرستانه به قدر کافی گویاست و نیازمند هیچ توضیح اضافه نیست.»</blockquote>
در این رابطه مسعود رجوی نیز در در سال ۱۳۹۲ در سلسله آموزش‌هایی از مضامین قرآن می‌گوید:<blockquote>«درسال ۱۳۴۴ که سازمان مجاهدین تشکیل شد، در اولین مقاله و بیانیه داخلی آن، مقاله مبارزه چیست؟ که از روی آن به ما آموزش می‌دادند، این آیه آمده بود که الان یکی از برادران یادآوری کرد: َالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا…(آیه آخر سوره عنکبوت). کسانی که در راه ما به مجاهدت و نبرد برخیزند، هرآینه که آنها را هدایت و راهنمایی می‌کنیم و راه خود را به آنها نشان می‌دهیم. می‌بینید که این افراد و جمع پیشتاز، این پیشاهنگ انقلابی، بطور خودرو و خودبخودی سبز نشده‌است … سالیان آموزش دیده و در تربیت ایدئولوژیکی سپری کرده‌اند. سالیان در کارزار ایدئولوژیک، عنصر جنسیت و فردیت خودخواهانه را مهار کرده‌اند. سالیان آن ساختاری را که شما به آن می‌گویید تشکیلات، ساخته‌اند. نیروهای انقلابی و ارتش آزاد در سایر کشورها هم آن را می‌بینند و ستایش می‌کنند و چون خودشان در قیام و سرنگون کردن دیکتاتورها دست اندرکارند، قدر آن را می‌دانند و گاه می‌خواهند که تجربه‌ها را منتقل کنیم. آخر معنی سرپا نگهداشتن یک سازمان و تشکیلات بزرگ حتی برای یک روز را می‌فهمند. این را می‌فهمند که یک تظاهرات را یک روز سرپا نگهداشتن به چه معناست و چه قیمتی دارد. می‌فهمند که ادامه دادن قیام و تظاهرات یعنی چه و چه قیمتی دارد. آخر دشمن آنها هم دائماً طرح و برنامه دارد که یکی را بخرد، یکی را بترساند و یکی را بکشد و خلاصه آنها را از میان بردارد؛ بنابراین معنی تبعیت از حق کشان و حق ستیزان را هم می‌فهمند. همان که قرآن هشدار داد و  نتیجه اش عقبگرد و زیانکاری در همه جنبش‌ها و انقلابها است. از آنجا که در تجربه و عمل مبارزاتی قرار گرفته‌اند دائما در حال تجزیه و ترکیب هستند تجزیه می‌شوند چون یکی خیانت می‌کند، یکی خودفروشی سیاسی می‌کند، یکی سازش می‌کند یکی فرصت طلبی و اپورتونیسم پیشه می‌کند و خنجر از پشت می‌زند. متقابلا در ترکیب هم هستند چون افراد همجنس و گروه خونی خودشان دائماً ساخته می‌شوند، بالا می‌کشند و تکثیر می‌شوند و صفوف آنها از کسانی که جازده و سستی و ضعف و ذلت نشان داده‌اند جدا می‌شود. به درجاتی که خودشان درگیر هستند و دست در آتش دارند، معنی و ارزش ایستادگی را می‌فهمند… تعدادی از برادرانمان در مورد اهمیت و ضرورت مبارزه ایدئولوژیک با فردیت خودخواهانه و رابطه آن با همه مسائلی صحبت کردند که یک جنبش از جمله خود ما با آن درگیر هستیم. از سیاست و امنیت گرفته تا حمله و دفاع و همه مسئولیتهایی که مجاهدین درهرکجا که هستند به آن اشتغال دارند. بله این موضوع خاص ما نیست به همین خاطر بگذارید به این بحث با نقل قولهایی از هوشی مین و کسانی که دین بین فو را رهبری و فرماندهی کردند خاتمه بدهیم. جملات و توصیفات هوشی مین در باره فردیت خود پرستانه به قدر کافی گویاست و نیازمند هیچ توضیح اضافه نیست.»</blockquote>


هوشی مین رهبر انقلاب ویتنام در رابطه با مبارزه با فردگرایی (فردیت) چنین می‌گوید:<blockquote>«تنها رهروی توانا می‌تواند راهی دراز را با باری گران بردوش، درنوردد. یک انقلابی باید پای بستی محکم از اخلاق انقلابی داشته باشد تا بتواند وظیفه پرافتخار خود را به تمام انجام بدهد. همه ما که زاده و پرورده جامعه کهن بوده‌ایم در تفکر و عادات خویش بیش و کم اثرات آن جامعه را با خود حمل می‌کنیم. بدترین و مخاطره آمیزترین نشانه جامعه دیرین فردگرایی است. فردگرایی نقطه مقابل اخلاق انقلابی است. خردترین اثر باقیمانده فردگرایی در اولین فرصت رشد می‌کند. فضائل انقلابی را بی اثر می‌کند و مانع از آن می‌شود که ما با دل و جان برای آرمان انقلابی مبارزه کنیم. فردگرایی چیزی است سخت خدعه آمیز و غدار. به چالاکی فرد را به ورطه تباهی می‌کشد و همه می‌دانند که غلتیدن به سراشیب تباهی سهل تر است از بالندگی و ترقی. بی سبب نیست که فردگرایی سخت مخاطره آمیز است. فردگرایی خاستگاه بسا خطاکاریهاست. انتقاد و انتقاد از خود در حزب باید به جدیت عملی گردد. سلول حزبی باید از ضوابط پیروی کند. انضباط حزبی باید برحق و دقیق باشد. </blockquote><blockquote>هر کادر و عضو حزب باید منافع انقلاب، حزب و خلق را بالاتر از هر چیز دیگری قرار دهد. آنان باید پیراهن را از لکه‌های فردگرایی پاک کنند، اخلاقیات انقلابی را اعتلا بخشند، روحیه جمعی و جمع گرایی را بپرورند و حس همبستگی سازماندهی و انضباط را بنوازند». </blockquote><blockquote>اخلاق انقلابی از آسمان نازل نمی‌شود. اخلاق انقلابی بواسطه مبارزه و تلاش مستمر روزانه، قوام و کمال می‌یابد. اخلاق انقلابی همچون «سنگ یَشم» هر چه بیشتر صیقل یابد درخشنده تر می‌شود و بسان طلا، چون دربوته رود، نابتر می‌گردد». </blockquote>
=== عملیات جاری و روش‌های حل تضاد ===
=== عملیات جاری و روش‌های حل تضاد ===
هر پدیده ای داری تضادهای درونی است. تضاد در درون هر پدیده به شیوه ای حل شده و به سمت وحدت و نتیجه نهایی حرکت می‌کند. به عنوان مثال تضاد میان حکومت و مردم از طریق انقلاب حل می‌شود. از دیدگاه مارکسیستها تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی با اسلوب انقلاب سوسیالیستی حل می‌شود. همچنین تضاد میان مستعمرات و کشورهای استعمارگر با جنگ انقلابی قابل حل است. تضاد میان طبقه کارگر و دهقانان با اسلوب کلکتیوه کردن و مکانیزه کردن کشاورزی قابل حل است. همچنین تضاد میان جامعه و طبیعت با اسلوب تکامل یافتن نیروهای مولده حل می‌شوند. اما تضادهای درون جبههٔ مردم و بویژه تضادهای درون یک حزب یا گروه تنها با اسلوب انتقاد و انتقاد از خود است که قابل حل می‌باشند.<ref>مائو تسه دون - دربارهٔ حل صحیح تضادهای درون خلق-27 فوریه 1975</ref>
هر پدیده ای دارای تضادهای درونی است. تضاد در درون هر پدیده به شیوه ای حل شده و به سمت وحدت و نتیجه نهایی حرکت می‌کند. به عنوان مثال تضاد میان حکومت و مردم از طریق انقلاب حل می‌شود. از دیدگاه مارکسیستها تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی با اسلوب انقلاب سوسیالیستی حل می‌شود. همچنین تضاد میان مستعمرات و کشورهای استعمارگر با جنگ انقلابی قابل حل است. تضاد میان طبقه کارگر و دهقانان با اسلوب کلکتیوه کردن و مکانیزه کردن کشاورزی قابل حل است. همچنین تضاد میان جامعه و طبیعت با اسلوب تکامل یافتن نیروهای مولده حل می‌شوند. اما تضادهای درون جبههٔ مردم و بویژه تضادهای درون یک حزب یا گروه تنها با اسلوب انتقاد و انتقاد از خود است که قابل حل می‌باشند.<ref>مائو تسه دون - دربارهٔ حل صحیح تضادهای درون خلق-27 فوریه 1975</ref>


== قوانین عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود ==
== قوانین عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود ==
خط ۱۳۵: خط ۱۳۶:


== اسلوب برگزاری انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری ==
== اسلوب برگزاری انتقاد و انتقاد از خود و عملیات جاری ==
انتقاد و انتقاد از خود در جوامع مختلف و گروه‌های کاری متنوع به اشکال گوناگون برگزار می‌شود. در سازمان‌ها و احزاب سیاسی و بخصوص احزاب انقلابی و آزادیبخش، انتقاد و انتقاد از خود معمولاً بصورت جلسات و نشست‌های جمعی و بشکل نوبه‌ای اجرا می‌شود. انتقاد و انتقاد از خود که در سازمان مجاهدین خلق آن را «عملیات جاری» می‌نامند، بصورت روزانه در این سازمان برگزار می‌شود. عبارت «جاری» متضمن همین استمرار روزانه است. عملیات جاری در این سازمان یک نشست یا جلسه کوچک است که افراد و اعضاء یک بخش یا گروه کاری بصورت روزانه برگزار می‌کنند. نحوهٔ عملکرد و پیشبرد جلسه به این صورت است که ابتدا هر فرد یک گزارش یا جمع‌بندی کوتاه از ضعف‌های خود در کار یا رفتار با دیگران ارائه داده و در صورت نیاز از دوست یا همکار خود عذرخواهی می‌کند. این بخش از جلسه را می‌توان همان چیزی نامید که به آن «انتقاد از خود» می‌گویند. در بخش دوم افراد انتقادات خود به دیگران را با رعایت اصول انتقاد مطرح می‌کند. انتقاد معمولاً شامل یک یا دو جملهٔ جملهٔ کوتاه با عبارات دقیق و احترام آمیز است که فرد انتقاد کننده آنرا پیشاپیش نوشته و هنگام مطرح کردن آنرا روخوانی می‌کند. همچنین در همین جلسات گاه افراد نقاط قوت دوستان و همکاران خود را بیان کرده و آنرا یادآور می‌شوند.
انتقاد و انتقاد از خود در جوامع مختلف و گروه‌های کاری متنوع به اشکال گوناگون برگزار می‌شود. در سازمان‌ها و احزاب سیاسی و بخصوص احزاب انقلابی و آزادیبخش، انتقاد و انتقاد از خود معمولاً بصورت جلسات و نشست‌های جمعی و بشکل نوبه‌ای اجرا می‌شود. انتقاد و انتقاد از خود که در سازمان مجاهدین خلق آن را «عملیات جاری» می‌نامند، بصورت روزانه در این سازمان برگزار می‌شود. عبارت «جاری» متضمن همین استمرار روزانه است. عملیات جاری در این سازمان یک نشست یا جلسه کوچک است که افراد و اعضاء یک بخش یا گروه کاری بصورت روزانه برگزار می‌کنند. نحوهٔ عملکرد و پیشبرد جلسه به این صورت است که ابتدا هر فرد یک گزارش یا جمع‌بندی کوتاه از ضعف‌های خود در کار یا رفتار با دیگران ارائه داده و در صورت نیاز از دوست یا همکار خود عذرخواهی می‌کند. این بخش از جلسه را می‌توان همان چیزی نامید که به آن «انتقاد از خود» می‌گویند. در بخش دوم افراد انتقادات خود به دیگران را با رعایت اصول انتقاد مطرح می‌کند. انتقاد معمولاً شامل یک یا دو جملهٔ کوتاه با عبارات دقیق و احترام آمیز است که فرد انتقاد کننده آنرا پیشاپیش نوشته و هنگام مطرح کردن آنرا روخوانی می‌کند. همچنین در همین جلسات گاه افراد نقاط قوت دوستان و همکاران خود را بیان کرده و آنرا یادآور می‌شوند.


== جملات نغز بزرگان در مورد انتقاد ==
== جملات نغز بزرگان در مورد انتقاد ==

منوی ناوبری