دکتر محمد مصدق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ مارس ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۳: خط ۹۳:
در اواخر همین مجلس، ماده واحده تغییر سلطنت، از قاجاریه و پادشاهی موقت رضاخان تا تشکیل مجلس مؤسسان، مطرح شد که مصدق و اقلیت مجلس با آن مخالفت کردند. در نهایت این ماده واحده در نهم آبان ۱۳۰۴ تصویب شد.  
در اواخر همین مجلس، ماده واحده تغییر سلطنت، از قاجاریه و پادشاهی موقت رضاخان تا تشکیل مجلس مؤسسان، مطرح شد که مصدق و اقلیت مجلس با آن مخالفت کردند. در نهایت این ماده واحده در نهم آبان ۱۳۰۴ تصویب شد.  


درانتخابات دوره ششم که در تیر ۱۳۰۵ به پایان رسید، مصدق بار دیگر به نمایندگی از تهران انتخاب شد. در این مجلس نیز مصدق جز‌ء اقلیت مجلس بودند که با محکم شدن پایه‌های حکومت دیکتاتوری مخالفت می‌کردند. مصدق هنگام معرفی کابینه مستوفی‌الممالک با عضویت وثوق‌الدوله،‌ عاقد قراداد ۱۹۱۹ در آن کابینه مخالفت کرد و طی بیاناتی در مجلس او را خائن به ملت معرفی کرد.
درانتخابات دوره ششم که در تیر ۱۳۰۵ به پایان رسید، مصدق بار دیگر به نمایندگی از تهران انتخاب شد. در این مجلس نیز مصدق و نمایندگان حامی او جز‌ء اقلیت مجلس بودند که با محکم شدن پایه‌های حکومت دیکتاتوری مخالفت می‌کردند. مصدق هنگام معرفی کابینه مستوفی‌الممالک با عضویت وثوق‌الدوله،‌ عاقد قراداد ۱۹۱۹ در آن کابینه مخالفت کرد و طی بیاناتی در مجلس او را خائن به ملت معرفی کرد.


در دوره هفتم که پایه‌های حکومت رضاخان کاملا مستحکم شده بود و انتخابات کاملا در کنترل حکومت بود، مصدق حتی یک رأ‌ی هم نیاورد. او در این دوره خانه نشین شد. در اواخر حکومت رضاخان به زندان افتاد و بعد از مدتی آزاد شد. بعد از سقوط رضاخان و ایجاد فضای باز سیاسی در مجلس چهاردهم، نماینده اول تهران شد و از این فضا به نفع جنبش ملی مردم ایران استفاده کرد. انتخابات دوره پانزدهم مصادف بود با نخست وزیری قوام که حزب دولتی دموکرات را پایه گذاری کرده بود و با دخالت در انتخابات و کنترل آن به نفع خود اکثریت مجلس را به خود اختصاص دادند و حتی از انتخاب دکتر مصدق نماینده اول تهران در دوره پیشین جلوگیری کردند. در انتخابات مجلس شانزدهم مصدق بار دیگر به نمایندگی انتخاب شد و در این مجلس بود که رهبری نهضت ملی شدن نفت را به عهده گرفت و به پیش برد.
در دوره هفتم که پایه‌های حکومت رضاخان کاملا مستحکم شده بود و انتخابات کاملا در کنترل حکومت بود، مصدق حتی یک رأ‌ی هم نیاورد. او در این دوره خانه نشین شد. در اواخر حکومت رضاخان به زندان افتاد و بعد از مدتی آزاد شد. بعد از سقوط رضاخان و ایجاد فضای باز سیاسی در مجلس چهاردهم، نماینده اول تهران شد و از این فضا به نفع جنبش ملی مردم ایران استفاده کرد. انتخابات دوره پانزدهم مصادف بود با نخست وزیری قوام که حزب دولتی دموکرات را پایه گذاری کرده بود و با دخالت در انتخابات و کنترل آن به نفع خود اکثریت مجلس را به خود اختصاص دادند و حتی از انتخاب دکتر مصدق نماینده اول تهران در دوره پیشین جلوگیری کردند. در انتخابات مجلس شانزدهم مصدق بار دیگر به نمایندگی انتخاب شد و در این مجلس بود که رهبری نهضت ملی شدن نفت را به عهده گرفت و به پیش برد.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
۲) کوشش برای احیای مشروطیت و استقرار دموکراسی.
۲) کوشش برای احیای مشروطیت و استقرار دموکراسی.


 مصدق در دفاع از استقلال ایران، طرفدار سیاست «موازنه منفی» بود، یعنی مخالفت با دادن هرگونه امتیاز به بیگانگان، مبارزه با کاپیتولاسیون، مخالفت با تجدید امتیازهای بانک شاهنشاهی، شیلات شمال و غیره از این موارد بودند. او همجنین طرح قانون تحریم دادن امتیاز نفت را در مجلس به تصویب رساند. سپس با تشریح و تفهیم امضاء قراداد ۱۳۱۲ و مبارزه برای جلوگیری از تصویب لایحه قراداد الحاقی در سال ۱۳۲۹ زمینه ملی شدن صنعت نفت ایران را فراهم کرد.
 مصدق در دفاع از استقلال ایران، طرفدار سیاست «موازنه منفی» بود، یعنی مخالفت با دادن هرگونه امتیاز به بیگانگان، مبارزه با کاپیتولاسیون، مخالفت با تجدید امتیازهای بانک شاهنشاهی، شیلات شمال از جمله  این موارد بودند. او همجنین طرح قانون تحریم دادن امتیاز نفت را در مجلس به تصویب رساند. سپس با تشریح و تفهیم امضاء قراداد ۱۳۱۲ و مبارزه برای جلوگیری از تصویب لایحه قراداد الحاقی در سال ۱۳۲۹ زمینه ملی شدن صنعت نفت ایران را فراهم کرد.


از جمله اقدامات مصدق در سالهای بعد از شهریور ۲۰ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:  
برای آگاهی از اقدامات مصدق در سالهای بعد از شهریور ۲۰ می‌توان، ازجمله به موارد زیر اشاره کرد:  


- مخالفت با اعتبار نامه سید ضیاءالدین طباطبایی
- مخالفت با اعتبار نامه سید ضیاءالدین طباطبایی
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
- مخالفت با تغییر قانون اساسی به منظور دادن اختیارات بیشتر به شاه
- مخالفت با تغییر قانون اساسی به منظور دادن اختیارات بیشتر به شاه


دکتر مصدق علیرغم اینکه در دوره چهاردهم نماینده اول تهران بود، در دوره پانزدهم به نمایندگی انتخاب نشد؛ علت آن هم دخالت دولت قوام در انتخابات و جلوگیری از راهیابی مخالفان به مجلس بود. در انتخابات دوره شانزدهم نیز سیاست دولت و دربار جلوگیری از ورود مخالفان به مجلس بود که در پی آن دخالت‌های عناصر نظامی و وابسته به دربار و دولت؛ اعتراض مردم به خصوص تهران را در پی داشت. دکتر مصدق با آگاهی به این مسئله و به منظور مقابله با این دخالتها در صدد تشکیل یک جبهه متشکل از احزاب سیاسی و نیز افراد و جمعیتهای مختلف برامد. روز ۲۳ شهریور ۱۳۲۸ نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم و شماری از مدیران روزنامه‌های تهران در منزل دکتر مصدق گردآمدند. چندی بعد این تشکل به پیشنهاد دکتر فاطمی «جبهه‌ی ملی » نام گرفت و روز ۱۰ آبان جبهه‌ی ملی رسما موجودیت خود را اعلام کرد. روز ۲۵ بهمن ۱۳۲۸ انتخابات مجلس تهران خاتمه یافت و رهبران جبهه ملی در صدر لیست انتخابی تهران قرار گرفتند. همچنین دکتر مصدق به عنوان نماینده اول تهران انتخاب شد.
دکتر مصدق علیرغم اینکه در دوره چهاردهم نماینده اول تهران بود، در دوره پانزدهم به نمایندگی انتخاب نشد؛ علت آن هم دخالت دولت قوام در انتخابات و جلوگیری از راهیابی مخالفان به مجلس بود. در انتخابات دوره شانزدهم نیز سیاست دولت و دربار جلوگیری از ورود مخالفان به مجلس بود که در پی آن دخالت‌های عناصر نظامی و وابسته به دربار و دولت؛ اعتراض مردم به خصوص تهران را در پی داشت. دکتر مصدق با آگاهی به این مسئله و به منظور مقابله با این دخالتها در صدد تشکیل یک جبهه متشکل از احزاب سیاسی و نیز افراد و جمعیتهای مختلف برآمد. روز ۲۳ شهریور ۱۳۲۸ نمایندگان اقلیت مجلس پانزدهم و شماری از مدیران روزنامه‌های تهران در منزل دکتر مصدق گردآمدند. چندی بعد این تشکل به پیشنهاد دکتر فاطمی «جبهه‌ی ملی » نام گرفت و روز ۱۰ آبان جبهه‌ی ملی رسما موجودیت خود را اعلام کرد. روز ۲۵ بهمن ۱۳۲۸ انتخابات مجلس تهران خاتمه یافت و رهبران جبهه ملی در صدر لیست انتخابی تهران قرار گرفتند. همچنین دکتر مصدق به عنوان نماینده اول تهران انتخاب شد.


در همین دروه بود که مصدق به عنوان عضو کمیسیون نفت مجلس طرح ملی شدن صنعت نفت را به مجلس ارائه داد. که در نهایت این طرح در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس و در ۲۹ اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید و صنعت نفت ایران ملی شد.
در همین دروه بود که مصدق به عنوان عضو کمیسیون نفت مجلس طرح ملی شدن صنعت نفت را به مجلس ارائه داد. که در نهایت این طرح در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس و در ۲۹ اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید و صنعت نفت ایران ملی شد.
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
در ۶ خرداد ۱۳۳۰ شکایت دولت انگلستان به دیوان لاهه تسلیم دولت ایران شد. از طرف دیگر هیات مدیره ایرانی شرکت نفت برای اجرای قانون خلع ید از شرکت انگلیسی در خرمشهر مستقر گردید. انگلستان اعلام کرد که چند رزمناو و ناو شکن را در آب‌های نزدیک خلیج فارس مستقر کرده است. در ۳۰ خرداد دکتر مصدق اعلام کرد که عملیات خلع ید از شرکت انگلیسی نفت آغاز شده است. مصدق در شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از حق ایران شرکت کرد چرا که دولت انگلستان موضوع نفت را به شورای امنیت کشانده بود. شورای امنیت به نفع ایران رأی داد. همچنین دکتر مصدق در جلسه دادرسی دادگاه لاهه در پی شکایت دولت انگلستان شرکت کرد. استدلال و دفاعیه‌ی دکتر مصدق براین مبنا بود که اختلاف بین ایران و شرکت انگلیسی نفت یک موضوع داخلی ایران است، چرا که قراداد نفت بین ایران و یک شرکت خصوصی منعقد شده و ربطی به دولت انگلستان ندارد، پس دادگاه لاهه که مسئول رسیدگی به اختلافات بین‌المللی است صلاحیت رسیدگی به این دعوا را ندارد.
در ۶ خرداد ۱۳۳۰ شکایت دولت انگلستان به دیوان لاهه تسلیم دولت ایران شد. از طرف دیگر هیات مدیره ایرانی شرکت نفت برای اجرای قانون خلع ید از شرکت انگلیسی در خرمشهر مستقر گردید. انگلستان اعلام کرد که چند رزمناو و ناو شکن را در آب‌های نزدیک خلیج فارس مستقر کرده است. در ۳۰ خرداد دکتر مصدق اعلام کرد که عملیات خلع ید از شرکت انگلیسی نفت آغاز شده است. مصدق در شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از حق ایران شرکت کرد چرا که دولت انگلستان موضوع نفت را به شورای امنیت کشانده بود. شورای امنیت به نفع ایران رأی داد. همچنین دکتر مصدق در جلسه دادرسی دادگاه لاهه در پی شکایت دولت انگلستان شرکت کرد. استدلال و دفاعیه‌ی دکتر مصدق براین مبنا بود که اختلاف بین ایران و شرکت انگلیسی نفت یک موضوع داخلی ایران است، چرا که قراداد نفت بین ایران و یک شرکت خصوصی منعقد شده و ربطی به دولت انگلستان ندارد، پس دادگاه لاهه که مسئول رسیدگی به اختلافات بین‌المللی است صلاحیت رسیدگی به این دعوا را ندارد.


۲۵ تیر ۱۳۳۱ مصدق برای محدود کردن اختیارات شاه و جلوگیری از توطئه‌های عوامل دربار و مخالفان، ضمن معرفی کابینه خود به شاه که بعد از تشکیل مجلس هفدهم مجدداْ انتخاب شده بود، در خواست کرد، پست وزارت جنگ و اختیار انتصاب رییس ستاد ارتش و فرماندهان نیروهای سه‌گانه ارتش به نخست وزیر داده شود که شاه آنرا رد کرد. مصدق بلافاصله استعفا داد. روز ۲۶ تیر شاه قوام را به نخست وزیری انتخاب کرد. قوام طی بیانیه شدیداللحنی مخالفان را تهدید به سرکوب و برقراری حکومت نظامی کرد. از همان روز تظاهرات و اعتراضات گسترده‌ای شهرهای ایران را فرا گرفت. در نهایت صبح ۳۰ تیر ۱۳۳۱ انبوهی از مردم در تهران و شهرهای ایران به خیابانها ریختند و با «شعار زنده باد مصدق »، «یا مرگ یا مصدق»، « مرگ بر قوام» خواهان برکناری قوام و بازگشت مصدق شدند. قوام استعفا داد و مصدق دوباره نخست وزیر شد و شاه با درخواستهای مصدق موافقت کرد. از همان زمان توطئه‌ها بر علیه مصدق توسط عوامل دربار و وابستگان به سفارت انگلستان و طرفداران سیاستهای انگلستان شروع شد. در واقع این عوامل که از شازش ناپذیری مصدق ناامید شدند، از این پس به طور جدی‌تری ایده کودتا و سقوط دولت مصدق را دنبال کردند. در واقع بعد از روی کار آمدن آیزنهاور در آمریکا، انگلستان، آمریکا را نیز بر علیه مصدق همراه می‌کند و در نهایت پروژه موسوم به «آژاکس» برای کودتا و ساقط کردن مصدق با همکار سازمان سیا و ام آی۶ و عوامل دربار کلید می‌خورد. فرماندهی کودتا به کرمیت روزولت آمریکایی واگذار می‌شود. ابتدا در ۲۵ مرداد۱۳۳۲ طرح کودتا اجرا می‌شود که طرح لو رفته و تعدادی از عوامل آن دستگیر می‌شوند و شکست می‌خورد. در نهایت بار دیگر کودتا در۲۸ مرداد ۳۲ این بار با همکاری نیروهای نظامی و اراذل و اوباشی چون، شعبان جعفری و همینطور رهبران مذهبی چون، کاشانی و بهبهانی اجرا می‌شود و در بعد از ظهر همان‌روز با اشغال خانه دکتر مصدق کودتا پیروز شده و دولت دکتر مصدق سقوط می‌کند.
۲۵ تیر ۱۳۳۱ دکتر محمد مصدق برای محدود کردن اختیارات شاه و جلوگیری از توطئه‌های عوامل دربار و مخالفان، ضمن معرفی کابینه خود به شاه که بعد از تشکیل مجلس هفدهم مجدداْ انتخاب شده بود، در خواست کرد، پست وزارت جنگ و اختیار انتصاب رئیس ستاد ارتش و فرماندهان نیروهای سه‌گانه ارتش به نخست وزیر داده شود که شاه آنرا رد کرد. مصدق بلافاصله استعفا داد. روز ۲۶ تیر شاه قوام را به نخست وزیری انتخاب کرد. قوام طی بیانیه شدیداللحنی مخالفان را تهدید به سرکوب و برقراری حکومت نظامی کرد. از همان روز تظاهرات و اعتراضات گسترده‌ای شهرهای ایران را فرا‌گرفت. در نهایت صبح ۳۰ تیر ۱۳۳۱ انبوهی از مردم در تهران و شهرهای ایران به خیابانها ریختند و با «شعار زنده باد مصدق »، «یا مرگ یا مصدق»، « مرگ بر قوام» خواهان برکناری قوام و بازگشت مصدق شدند. قوام استعفا داد و مصدق دوباره نخست وزیر شد و شاه با درخواستهای مصدق موافقت کرد. از همان زمان توطئه‌ها علیه دکتر مصدق توسط عوامل دربار و وابستگان به سفارت انگلستان و طرفداران سیاستهای انگلستان شروع شد. در واقع این عوامل که از سازش ناپذیری مصدق ناامید شدند، از این پس به طور جدی‌تری ایده کودتا و سقوط دولت مصدق را دنبال کردند. در واقع بعد از روی کار آمدن آیزنهاور در آمریکا، انگلستان، آمریکا را نیز بر علیه مصدق همراه می‌کند و در نهایت پروژه موسوم به «آژاکس» برای کودتا و ساقط کردن مصدق با همکاری سازمان سیا و ام آی سیکس و عوامل دربار کلید می‌خورد. فرماندهی کودتا به کرمیت روزولت آمریکایی واگذار می‌شود. ابتدا در ۲۵ مرداد۱۳۳۲ طرح کودتا اجرا می‌شود ولی طرح لو می‌رود و تعدادی از عوامل آن دستگیر می‌شوند و طرح کودتا شکست می‌خورد. در نهایت بار دیگر کودتا در۲۸ مرداد ۳۲ این بار با همکاری نیروهای نظامی و اراذل و اوباشی چون، شعبان جعفری و همینطور رهبران مذهبی چون، کاشانی و بهبهانی اجرا می‌شود و در بعد از ظهر همان‌روز با اشغال خانه دکتر مصدق، کودتا پیروز می‌شود و دولت دکتر مصدق سقوط می‌کند.


== محاکمه، زندان و تبعید دکتر مصدق ==
== محاکمه، زندان و تبعید دکتر مصدق ==
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
دکتر مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد. در واقع عوامل کودتا برای ریشه کن کردن نهضت ملی به محاکمه مصدق اقدام کردند. لوی هندرسن سفیر آمریکا در ایران بر محاکمه مصدق تأکید داشت و به شاه توصیه کرد:« دولت باید به سرعت و قاطعیت مصدق را محاکمه کند، زیرا تردید و تأخیر در این کار، مصدق پیر را به صورت یک اسطوره در خواهد‌ آورد...». با این حال نمی‌شد مصدق را در یک دادگاه دربسته نظامی محاکمه کرد، زیرا افکار عمومی ایران و جهان در انتظار سرنوشت مصدق بودند، که در زندان به‌سر می‌برد. گروهی از خبرنگاران مطبوعات خارجی برای پوشش خبری دادگاه مصدق به ایران آمده بودند. لوموند روزنامه معتبر فرانسوی نوشت: « این دادگاه یکی از مهمترین دادگاههای تاریخ است...».
دکتر مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد. در واقع عوامل کودتا برای ریشه کن کردن نهضت ملی به محاکمه مصدق اقدام کردند. لوی هندرسن سفیر آمریکا در ایران بر محاکمه مصدق تأکید داشت و به شاه توصیه کرد:« دولت باید به سرعت و قاطعیت مصدق را محاکمه کند، زیرا تردید و تأخیر در این کار، مصدق پیر را به صورت یک اسطوره در خواهد‌ آورد...». با این حال نمی‌شد مصدق را در یک دادگاه دربسته نظامی محاکمه کرد، زیرا افکار عمومی ایران و جهان در انتظار سرنوشت مصدق بودند، که در زندان به‌سر می‌برد. گروهی از خبرنگاران مطبوعات خارجی برای پوشش خبری دادگاه مصدق به ایران آمده بودند. لوموند روزنامه معتبر فرانسوی نوشت: « این دادگاه یکی از مهمترین دادگاههای تاریخ است...».


سرانجام در ۲۲شهریور ۱۳۳۲ شاه دستور محاکمه مصدق و سرتیپ تقی ریاحی رییس سابق ستاد ارتش را صادر کرد. سرتیپ حسین آزموده دادستان ارتش پس از سه هفته که ار بازداشت آنها می‌گذشت، قرار بازپرس را تأیید کرد. مصدق در دادگاه ضمن دفاع از خود، رژیم شاه را به محاکمه کشید و دولت کودتا را محکوم کرد.[[پرونده:دکتر مصدق در دوران تبعید در احمد آباد.JPG|بندانگشتی|دکتر محمد مصدق در دوران تبعید در احمد آباد|جایگزین=دکتر محمد مصدق در دوران تبعید در احمد آباد]]روز چهارشنبه ا مهر ۱۳۳۲ دادگاه ویژه عادی نظامی برای بازپرسی از مصدق و یاران او تشکیل شد و قرار بازداشت مصدق را به اتفاق آرا تأیید کرد. دادستان برای مصدق درخواست حکم اعدام کرده بود. اولین جلسه محاکمه مصدق روز یکشنبه ۱۷آبان ۳۲ در تالار آیینه سلطنت آباد- محل زندان مصدق، تشکیل گردید. وکیل تسخیری مصدق سرهنگ جلیل بزرگمهر بود و ریاست دادگاه را سرلشگر نصرالله مقبلی به عهده داشت. در پایان، دادگاه بدوی، مصدق را به ۳ سال حبس مجرد محکوم کرد. دکتر مصدق به این حکم اعتراض کرد و دادگاه تجدید نظر روز پنج شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۳ تشکیل شد. دادگاه تجدید نظر نیز رأی به سه سال حبس مجرد دکتر مصدق داد. دکتر مصدق درخواست فرجام دیگری به دیوان عالی ارائه داد و در نهایت بعد از ۲۳ماه رأی قطعی سه سال حبس به وی ابلاغ شد. پس از تأیید حکم از طرف دیوان عالی دکتر مصدق دوران سه ساله زندان مجرد را در لشگر ۲ زرهی قصر گذراند. در این مدت تنها خانواده‌اش اجازه ملاقات با وی را داشتند. پس از پایان یافتن دوره زندان، در۱۳مرداد۱۳۳۵ به احمدآباد منتقل شد و تا اواسط بهمن ۱۳۴۵ که به علت شدت یافتن بیماری‌اش برای ادامه درمان در بیمارستان به تهران آمد، به مدت ۱۰ سال و پنج ماه در احمدآباد زیر نظر مأموران سازمان امنیت بود.
سرانجام در ۲۲شهریور ۱۳۳۲ شاه دستور محاکمه مصدق و سرتیپ تقی ریاحی رئیس سابق ستاد ارتش را صادر کرد. سرتیپ حسین آزموده دادستان ارتش پس از سه هفته که از بازداشت آنها می‌گذشت، قرار بازپرس را تأیید کرد. مصدق در دادگاه ضمن دفاع از خود، رژیم شاه را به محاکمه کشید و دولت کودتا را محکوم کرد.[[پرونده:دکتر مصدق در دوران تبعید در احمد آباد.JPG|بندانگشتی|دکتر محمد مصدق در دوران تبعید در احمد آباد|جایگزین=دکتر محمد مصدق در دوران تبعید در احمد آباد]]روز چهارشنبه اول مهر ۱۳۳۲ دادگاه ویژه عادی نظامی برای بازپرسی از مصدق و یاران او تشکیل شد و قرار بازداشت مصدق را به اتفاق آرا تأیید کرد. دادستان برای مصدق درخواست حکم اعدام کرده بود. اولین جلسه محاکمه مصدق روز یکشنبه ۱۷آبان ۳۲ در تالار آیینه سلطنت آباد- محل زندان مصدق، تشکیل گردید. وکیل تسخیری مصدق سرهنگ جلیل بزرگمهر بود و ریاست دادگاه را سرلشگر نصرالله مقبلی به عهده داشت. در پایان، دادگاه بدوی، مصدق را به ۳ سال حبس مجرد محکوم کرد. دکتر مصدق به این حکم اعتراض کرد و دادگاه تجدید نظر روز پنج شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۳ تشکیل شد. دادگاه تجدید نظر نیز رأی به سه سال حبس مجرد دکتر مصدق داد. دکتر مصدق درخواست فرجام دیگری به دیوان عالی ارائه داد و در نهایت بعد از ۲۳ماه رأی قطعی سه سال حبس به وی ابلاغ شد. پس از تأیید حکم از طرف دیوان عالی دکتر مصدق دوران سه ساله زندان مجرد را در لشگر ۲ زرهی قصر گذراند. در این مدت تنها خانواده‌اش اجازه ملاقات با وی را داشتند. پس از پایان یافتن دوره زندان، در۱۳مرداد۱۳۳۵ به احمدآباد منتقل شد و تا اواسط بهمن ۱۳۴۵ که به علت شدت یافتن بیماری‌اش برای ادامه درمان در بیمارستان به تهران آمد، به مدت ۱۰ سال و پنج ماه در احمدآباد زیر نظر مأموران سازمان امنیت بود.


== درگذشت دکتر مصدق ==
== درگذشت دکتر مصدق ==
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
آیت‌الله طالقانی در سخنانش گفت: «برادران، خواهران، فرزندان گرامی، امروز، روز خاطره‌ انگیزی است، برای ملت ما. همه در پیرامون تربت شخصیتی مبارز و تاریخی، جمع شده‌ ایم. نام مرحوم دکتر محمد مصدق، برای همه‌ی ملت ایران و برای تاریخ ما و نهضت ما خاطره انگیز است. نام دکتر مصدق  همان اندازه که برای هوشیاری، بیداری نهضت، مقاومت، قدرت ملی خاطره انگیز است، به همان اندازه برای دشمنان ما، دشمنان داخلی و خارجی، استعمار خارجی و عوامل استعمار داخلی، وحشت‌ آور و نگرانی آور است.  
آیت‌الله طالقانی در سخنانش گفت: «برادران، خواهران، فرزندان گرامی، امروز، روز خاطره‌ انگیزی است، برای ملت ما. همه در پیرامون تربت شخصیتی مبارز و تاریخی، جمع شده‌ ایم. نام مرحوم دکتر محمد مصدق، برای همه‌ی ملت ایران و برای تاریخ ما و نهضت ما خاطره انگیز است. نام دکتر مصدق  همان اندازه که برای هوشیاری، بیداری نهضت، مقاومت، قدرت ملی خاطره انگیز است، به همان اندازه برای دشمنان ما، دشمنان داخلی و خارجی، استعمار خارجی و عوامل استعمار داخلی، وحشت‌ آور و نگرانی آور است.  


دکتر مصدق ۱۲ سال پیش در حال تبعید، در میان این قلعه و بیابان، چشم از جهان دوخت، ولی قبر او، مزار او، نام او، همه‌ی اینها برای دشمنان ملت وحشت‌ انگیز بود. چه سال هایی که گذشت، و مردم ما، ملت با وفای ما، ملت هوشیار ما، برای زیارت قبر او، برای زنده کردن نام و نهضت او، به سوی مزار او می آمدند، و پلیس و ماموران دژخیم و طاغوت، از زیارت کردن و فاتحه خواندن بالای او وحشت داشتند و همه راه‌ ها را به روی ما و همه‌ی ملت ما، در این گوشه بیابان می‌ بستند. چرا؟ مگر دکتر مصدق چه بود؟ دکتر مصدق خفته در خاک، چشم از جهان دوخته، چه وحشتی از او داشتند. دکتر مصدق مجموعه ای است، نام او، راه و روش او، از مبارزه بیش از نیم قرن ملت ایران. دکتر مصدق در پی نهضت‌ های پیش از خود و ادامه‌ی نهضت‌ های پس از وفاتش، حلقه‌ ای و واسطه‌ ای بود برای ادامه‌ی نهضت مردم ایران، علیه ظلم و استبداد و استعمار و استثمار. این نام و این مزار همیشه مورد توجه مردم ایران و دنیای آزاد و آزادیخواه بوده است و خواهد بود. امروز که ما در اطراف مزار او جمع شده‌ ایم، بیش از اجتماع ظاهری ما، باید مرکز اجتماع فکری، اندیشه‌ ای، انقلابی ملت‌ ما باشد»[[کاربر:Abbas/صفحه تمرین#cite note-3|[3]]] <ref>[https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/10664-2014-09-09-14-14-45.html انقلاب اسلام در هجرت]</ref>
دکتر مصدق ۱۲ سال پیش در حال تبعید، در میان این قلعه و بیابان، چشم از جهان دوخت، ولی قبر او، مزار او، نام او، همه‌ی اینها برای دشمنان ملت وحشت‌ انگیز بود. چه سال هایی که گذشت، و مردم ما، ملت با وفای ما، ملت هوشیار ما، برای زیارت قبر او، برای زنده کردن نام و نهضت او، به سوی مزار او می آمدند، و پلیس و ماموران دژخیم و طاغوت، از زیارت کردن و فاتحه خواندن بالای مزار او وحشت داشتند و همه راه‌ ها را به روی ما و همه‌ی ملت ما، در این گوشه بیابان می‌ بستند. چرا؟ مگر دکتر مصدق چه بود؟ دکتر مصدق خفته در خاک، چشم از جهان دوخته، چه وحشتی از او داشتند. دکتر مصدق مجموعه ای است، نام او، راه و روش او، از مبارزه بیش از نیم قرن ملت ایران. دکتر مصدق در پی نهضت‌ های پیش از خود و ادامه‌ی نهضت‌ های پس از وفاتش، حلقه‌ای و واسطه‌ای بود برای ادامه‌ی نهضت مردم ایران، علیه ظلم و استبداد و استعمار و استثمار. این نام و این مزار همیشه مورد توجه مردم ایران و دنیای آزاد و آزادیخواه بوده است و خواهد بود. امروز که ما در اطراف مزار او جمع شده‌ ایم، بیش از اجتماع ظاهری ما، باید مرکز اجتماع فکری، اندیشه‌ ای، انقلابی ملت‌ ما باشد»[[کاربر:Abbas/صفحه تمرین#cite note-3|[3]]] <ref>[https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/10664-2014-09-09-14-14-45.html انقلاب اسلام در هجرت]</ref>


همجنین مسعود رجوی سخنرانی کرد و گفت: « ٰبه نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران و به‌نام رهبر فقیدی که در این‌جا آرمیده‌ است. رهبری استوار، سرسخت و سازش‌ناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آن‌که در میهن خود غریب و در خانه‌اش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید به‌سر برد. از این‌رو جای آن است که بدواً خالصانه‌ترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم؛ و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار، وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق، شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران؛ و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سی‌ام تیر… به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری می‌گیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی که به‌قول خود او «... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه می‌ایستند و یک‌دندگی به‌خرج می‌دهند...» و درود می‌فرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان «....در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می‌گذرند...».[[کاربر:Abbas/صفحه تمرین#cite note-4|[4]]] <ref>[https://www.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C#111 سخنرانی مسعود رجوی بر مزار دکتر مصدق]</ref>
مسعود رجوی در سخنرانی خود گفت: « ٰبه نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران و به‌نام رهبر فقیدی که در این‌جا آرمیده‌ است. رهبری استوار، سرسخت و سازش‌ناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آن‌که در میهن خود غریب و در خانه‌اش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید به‌سر برد. از این‌رو جای آن است که بدواً خالصانه‌ترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم؛ و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار، وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق، شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران؛ و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سی‌ام تیر… به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری می‌گیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی که به‌قول خود او «... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه می‌ایستند و یک‌دندگی به‌خرج می‌دهند...» و درود می‌فرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان «....در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می‌گذرند...».[[کاربر:Abbas/صفحه تمرین#cite note-4|[4]]] <ref>[https://www.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C#111 سخنرانی مسعود رجوی بر مزار دکتر مصدق]</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />
۲٬۳۹۹

ویرایش