دکتر محمد مصدق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۱: خط ۷۱:
دکتر محمد مصدق در دوره پنجم مجلس از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد. او از جمله نمایندگانی بود که در مجلس پنجم با ماده واحده‌ی تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی مخالفت کرد و نطقی نیز در این رابطه در مجلس ایراد کرد و قبل از رای گیری در این‌باره مجلس را ترک کرد. در مجلس ششم نیز دکتر محمد مصدق به نمایندگی از تهران انتخاب شد و به رغم محکم شدن پایه‌های حکومت رضاخان، پایه‌گذاری سلطنت پهلوی را زیر سوال برد. در مجلس هفتم اما با دخالت دولت در انتخابات هیچ یک از مخالفان رژیم از جمله دکتر محمد مصدق، به مجلس راه نیافتند. پیامد آن، دکتر محمد مصدق توسط رضا خان خانه نشین شد. از سال ۱۳۰۷ تا پایان سلطنت رضا شاه در ۱۳۲۰ دکتر محمد مصدق خانه نشین و تحت نظر بود. دکتر محمد مصدق در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ آزاد گردید و در انتخابات دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماینده اول تهران، انتخاب شد و فعالیت سیاسی را از سرگرفت. در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰، به دلیل کنار رفتن رضاخان و ضعف دولتهای غربی که هنوز درگیر تبعات جنگ جهانی بودند، یک فضای باز سیاسی در ایران شکل گرفت. در این دوران دکتر محمد مصدق رهبری نیروهای ملی ایران را برعهده داشت. در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق و مشارکت نیروها و احزاب ملی شکل گرفت. در مجلس دوره شانزدهم دکتر محمد مصدق موفق شد، قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را از تصویب مجلس بگذراند. در اردیبهشت سال ۱۳۳۰ دکتر محمد مصدق به نخست وزیری انتخاب شد و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلستان را به تصویب رساند. دکتر محمد مصدق در پی شکایت دولت انگلستان از دولت ایران به دیوان بین‌المللی لاهه، در مورد خلع ید از شرکت انگلیسی، خود شخصا در دادگاه حاضر شد و از حق ایران در این دعوای حقوقی، دفاعی تاریخی کرد و پیروز شد. پیروزی دکتر محمد مصدق و دفاع تاریخی او در دادگاه لاهه، الهام بخش بسیاری از کشورهایی شد که با استعمار در جنگ بودند. از جمله، ملی کردن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر با الهام از دکتر محمد مصدق انجام گرفت.  
دکتر محمد مصدق در دوره پنجم مجلس از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد. او از جمله نمایندگانی بود که در مجلس پنجم با ماده واحده‌ی تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی مخالفت کرد و نطقی نیز در این رابطه در مجلس ایراد کرد و قبل از رای گیری در این‌باره مجلس را ترک کرد. در مجلس ششم نیز دکتر محمد مصدق به نمایندگی از تهران انتخاب شد و به رغم محکم شدن پایه‌های حکومت رضاخان، پایه‌گذاری سلطنت پهلوی را زیر سوال برد. در مجلس هفتم اما با دخالت دولت در انتخابات هیچ یک از مخالفان رژیم از جمله دکتر محمد مصدق، به مجلس راه نیافتند. پیامد آن، دکتر محمد مصدق توسط رضا خان خانه نشین شد. از سال ۱۳۰۷ تا پایان سلطنت رضا شاه در ۱۳۲۰ دکتر محمد مصدق خانه نشین و تحت نظر بود. دکتر محمد مصدق در ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ آزاد گردید و در انتخابات دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماینده اول تهران، انتخاب شد و فعالیت سیاسی را از سرگرفت. در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰، به دلیل کنار رفتن رضاخان و ضعف دولتهای غربی که هنوز درگیر تبعات جنگ جهانی بودند، یک فضای باز سیاسی در ایران شکل گرفت. در این دوران دکتر محمد مصدق رهبری نیروهای ملی ایران را برعهده داشت. در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی به رهبری دکتر محمد مصدق و مشارکت نیروها و احزاب ملی شکل گرفت. در مجلس دوره شانزدهم دکتر محمد مصدق موفق شد، قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را از تصویب مجلس بگذراند. در اردیبهشت سال ۱۳۳۰ دکتر محمد مصدق به نخست وزیری انتخاب شد و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلستان را به تصویب رساند. دکتر محمد مصدق در پی شکایت دولت انگلستان از دولت ایران به دیوان بین‌المللی لاهه، در مورد خلع ید از شرکت انگلیسی، خود شخصا در دادگاه حاضر شد و از حق ایران در این دعوای حقوقی، دفاعی تاریخی کرد و پیروز شد. پیروزی دکتر محمد مصدق و دفاع تاریخی او در دادگاه لاهه، الهام بخش بسیاری از کشورهایی شد که با استعمار در جنگ بودند. از جمله، ملی کردن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر با الهام از دکتر محمد مصدق انجام گرفت.  


درتیرماه ۱۳۳۱ در پی تن ندادن محمدرضا شاه به شروط دکتر محمد مصدق، او از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. ولی دولت قوام دیری نپایید، زیرا در سی تیر۱۳۳۱ مردم در تهران و بسیاری از شهرها به خیابانها ریختند و با شعار «یامرگ یا مصدق» خواهان بازگشت دکتر محمد مصدق به نخست وزیری شدند. در نهایت، دکتر محمد مصدق برای بار دوم نخست وزیر شد. این بار دولت انگلستان شروع به توطئه بر علیه دکتر محمد مصدق کرد. در ۹ اسفند ۱۳۳۱ یک کودتا علیه او خنثی شد، اما توطئه‌ها باز هم ادامه یافت. در نهایت با همکاری سازمان سیا و سازمان امنیت بریتانیا و عوامل داخلیشان و عوامل دربار، چون شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ» و روحانیونی همچون آیت الله کاشانی، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی یک کودتا، دولت دکتر محمد مصدق سقوط کرد. دکتر محمد مصدق، دستگیر و در دادگاه نظامی به زندان و تبعید محکوم شد. او پس از تحمل ۳سال زندان به احمد آباد، روستایی در نزدیکی کرج که خانه‌اش در آنجا قرار داشت، تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۴۵ دراثر بیماری در بیمارستان نجمیه تهران که بانی آن مادر خودش بود درگذشت. 
درتیرماه ۱۳۳۱ در پی تن ندادن محمدرضا شاه به شروط دکتر محمد مصدق، او از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. ولی دولت قوام دیری نپایید، زیرا در سی تیر۱۳۳۱ مردم در تهران و بسیاری از شهرها به خیابانها ریختند و با شعار «یامرگ یا مصدق» خواهان بازگشت دکتر محمد مصدق به نخست وزیری شدند. در نهایت، دکتر محمد مصدق برای بار دوم نخست وزیر شد. این بار دولت انگلستان شروع به توطئه بر علیه دکتر محمد مصدق کرد. در ۹ اسفند ۱۳۳۱ یک کودتا علیه او خنثی شد، اما توطئه‌ها باز هم ادامه یافت. در نهایت با همکاری سازمان سیا و سازمان امنیت بریتانیا و عوامل داخلیشان و عوامل دربار، چون شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ» و روحانیونی همچون آیت الله کاشانی، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی یک کودتا، دولت دکتر محمد مصدق سقوط کرد. دکتر محمد مصدق، دستگیر و در دادگاه نظامی به زندان و تبعید محکوم شد. او پس از تحمل ۳سال زندان به احمد آباد، روستایی در نزدیکی کرج که خانه‌اش در آنجا قرار داشت، تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۴۵ دراثر بیماری در بیمارستان نجمیه تهران که بانی آن مادر خودش بود، درگذشت. 


== آغاز زندگی و جوانی مصدق ==
== آغاز زندگی و جوانی مصدق ==
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]]
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]]
در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی،مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌که قبلا در استخدام دولت بودند ممنوع بود الزامات آن‌را در منزل محیا کرد و با کمک استادانی به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند که ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
دکتر محمد مصدق در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی، مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد، در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران، به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد، تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌ که قبلا در استخدام دولت بودند ممنوع بود، الزامات آن‌ را در خانه محیا کرد و با کمک استادانی از آن مدرسه به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن، ۴ پسر و ۳ دختر بودند که ۲ پسر او به نامهای، محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
==مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
==مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
مصدق در دوران انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه، مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا عضو فعال آن بود پیوست مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
مصدق در دوران انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه، مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا عضو فعال آن بود پیوست مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
۲٬۳۳۲

ویرایش