شکنجه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱۰: خط ۳۱۰:
ابوالقاسم سرحدی زاده که بعد از انقلاب مدتی رئیس اداره زندانها بود و بعد وزیر کار شد، گفت «مجاهدین اصالتی ندارند. اینها کسانی هستند که با همه نمودهای انقلاب مخالفت کردند... ما باید ۶تا گورستان درست کنیم وهمة آنها را دفن کرده...، با ضد انقلاب باید با خشونت سیاه مبارزه کرد. حالا مراحل نرم است»<ref>روزنامة انقلاب اسلامی ۸آذر۵۹</ref>  
ابوالقاسم سرحدی زاده که بعد از انقلاب مدتی رئیس اداره زندانها بود و بعد وزیر کار شد، گفت «مجاهدین اصالتی ندارند. اینها کسانی هستند که با همه نمودهای انقلاب مخالفت کردند... ما باید ۶تا گورستان درست کنیم وهمة آنها را دفن کرده...، با ضد انقلاب باید با خشونت سیاه مبارزه کرد. حالا مراحل نرم است»<ref>روزنامة انقلاب اسلامی ۸آذر۵۹</ref>  


محمدرضا نقدی معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی : «در زندانهای کشور چند هزار سلول انفرادی وجود دارد ... مقام رهبری هم وجود این سلولها را رد نکرده و فقط گفته بیش از اندازه نباشد» لازم به یادآوری است که او خواهرش را که از مجاهدین بوده است شخصا شکنجه کرده و به قتل رسانده است.<ref> نقدی در مصاحبه با تلویزیون نظام، ۸مرداد۷۷</ref>
محمدرضا نقدی معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی : «در زندانهای کشور چند هزار سلول انفرادی وجود دارد ... مقام رهبری هم وجود این سلولها را رد نکرده و فقط گفته بیش از اندازه نباشد» لازم به یادآوری است که او خواهرش را که از مجاهدین بوده است شخصا شکنجه کرده و به قتل رسانده است.<ref>نقدی در مصاحبه با تلویزیون نظام، ۸مرداد۷۷</ref>


زرندی امام جمعه سابق کرمانشاه در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌اش گفت: «خدا به نیروهای انتظامی قدرت بدهد… انشاءالله حضور بیشتر داشته باشند، که دست و پای اینهایی که‌امنیت جامعه را دارند از بین می‌برند… ببرند. قوه قضاییه هم انشاءالله یک چند تا از اینهایی که شرایطش هست بیاورد در یکی از میادین، دستهای اینها را ببرد که عبرت برای دیگران باشد. کسانی هم که به ناموس جامعه تجاوز می‌کنند، یک سنگسارهایی هم داشته باشند. با سنگسارها، با بریدن دستها، یعنی این انگشت دستها، من قول می‌دهم که جامعه درست شود…»<ref>مجاهد۳۸۰_ ۱۱اسفند۷۶</ref>  
زرندی امام جمعه سابق کرمانشاه در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌اش گفت: «خدا به نیروهای انتظامی قدرت بدهد… انشاءالله حضور بیشتر داشته باشند، که دست و پای اینهایی که‌امنیت جامعه را دارند از بین می‌برند… ببرند. قوه قضاییه هم انشاءالله یک چند تا از اینهایی که شرایطش هست بیاورد در یکی از میادین، دستهای اینها را ببرد که عبرت برای دیگران باشد. کسانی هم که به ناموس جامعه تجاوز می‌کنند، یک سنگسارهایی هم داشته باشند. با سنگسارها، با بریدن دستها، یعنی این انگشت دستها، من قول می‌دهم که جامعه درست شود…»<ref>مجاهد۳۸۰_ ۱۱اسفند۷۶</ref>  
خط ۳۳۴: خط ۳۳۴:


== تشکیل هیئت بررسی شکنجه توسط خمینی و نتیجه آن ==
== تشکیل هیئت بررسی شکنجه توسط خمینی و نتیجه آن ==
بعد از طرح گسترده موضوع شکنجه در زندانهای نظام جمهوری اسلامی در همان سالهای ابتدای بعد از انقلاب خمینی دستور تشکیل هیئتی به نام «هیأت بررسی شایعه شکنجه» برای بررسی شکنجه در زندانها را داد. در پایان این بررسی گزارشی منتشر شد که منکر تمام شکنجه های رایج شدند. در این رابطه محمد جعفری که مدیر روزنامه «انقلاب اسلامی» بوده‌است در سال60 دستگیر می‌شود گزارشی از ماوقع این هیئت ارائه می دهد. او در خاطرات خود بعد از آزادی از زندان می‌نویسد: «هنگامی‌که خود من بازداشت شدم و شکنجه‌افراد مختلف و انواع آن را مشاهده کردم و حتی افرادی را دیدم که هیأت بررسی شکنجه و شخص آقای محمد منتظری در زندان با آنها صحبت کرده و آثار شکنجه‌یی را که هنوز در بدن آنها وجود داشت، خود دیده بود. با خود گفتم : خدایا این چه روزگاری است و چطور ممکن است که شخصی در یک چنین مصاحبه‌یی به دروغ بگوید: ”در زندانها شکنجه وجود ندارد” و بعد هم ادعای دیانت واسلامیت بکند؟... در زندان افرادی که قبلاً شکنجه شده بودند برایم تعریف کردند که وقتی آقای محمد منتظری به زندان آمد و وضع ما را دید به گریه‌افتاد و گفت: ”مطمئن باشید که ما به‌این مسأله رسیدگی می‌کنیم”. وقتی مصاحبه‌او از تلویزیون پخش شد و گفت شکنجه‌یی وجود نداشته‌است هم ترس و هم بهت و حیرت ما را فرا گرفت ... من همیشه به دنبال این کار بودم تا این که یک روز در زندان قزلحصار از محمد منتظر(یکی از فرماندهان وقت سپاه) پرسیدم: راستی تو که با محمد منتظری همیشه حشر و نشر داشتی، چه حادثه‌یی اتفاق افتاد و چطور شد که محمد حاضر شد مصاحبه کند و مسأله شکنجه را که تو خود این جا شاهد آن هستی و خودت هم مزه آن را چشیده‌ای تکذیب کند؟ محمد منتظر پاسخ داد: ”مدتها بود که به دنبال محمد بودند ولی وی حاضر نشد که بیاید و مصاحبه کند تا سرانجام آقای خمینی به‌او پیغام داد که برود جماران و وی را ملاقات کند. روزی که محمد پیش آقای خمینی رفت من هم با او بودم. آقای خمینی به محمد گفت: ”برو و در تلویزیون اعلام کن که مسأله شکنجه شایعه‌یی بیش نبوده‌است” آقای محمد منتظری گفت:”آقا شکنجه وجود دارد و من خودم افرادی را که شکنجه شده‌اند دیده‌ام”. آقای خمینی گفت: ”فعلاً اعلام کن که شکنجه وجود ندارد و این یک شایعه‌است حالا ما گرفتار ضد انقلابیون هستیم و انقلاب و اسلام در خطر است بعد کار درست می‌شود و وقتی حربه‌از دست ضدانقلاب افتاد و اسلام قدرت پیدا کرد جلو شکنجه نیز گرفته خواهد شد” و بدین ترتیب آقای خمینی محمد را وادار کرد که بیاید و بگوید شکنجه نیست»<ref> محمد جعفری جلد اول کتاب خاطرات صفحه ۲۹۹</ref>
بعد از طرح گسترده موضوع شکنجه در زندانهای نظام جمهوری اسلامی در همان سالهای ابتدای بعد از انقلاب خمینی دستور تشکیل هیئتی به نام «هیأت بررسی شایعه شکنجه» برای بررسی شکنجه در زندانها را داد. در پایان این بررسی گزارشی منتشر شد که منکر تمام شکنجه های رایج شدند. در این رابطه محمد جعفری که مدیر روزنامه «انقلاب اسلامی» بوده‌است در سال60 دستگیر می‌شود گزارشی از ماوقع این هیئت ارائه می دهد. او در خاطرات خود بعد از آزادی از زندان می‌نویسد: «هنگامی‌که خود من بازداشت شدم و شکنجه‌افراد مختلف و انواع آن را مشاهده کردم و حتی افرادی را دیدم که هیأت بررسی شکنجه و شخص آقای محمد منتظری در زندان با آنها صحبت کرده و آثار شکنجه‌یی را که هنوز در بدن آنها وجود داشت، خود دیده بود. با خود گفتم : خدایا این چه روزگاری است و چطور ممکن است که شخصی در یک چنین مصاحبه‌یی به دروغ بگوید: ”در زندانها شکنجه وجود ندارد” و بعد هم ادعای دیانت واسلامیت بکند؟... در زندان افرادی که قبلاً شکنجه شده بودند برایم تعریف کردند که وقتی آقای محمد منتظری به زندان آمد و وضع ما را دید به گریه‌افتاد و گفت: ”مطمئن باشید که ما به‌این مسأله رسیدگی می‌کنیم”. وقتی مصاحبه‌او از تلویزیون پخش شد و گفت شکنجه‌یی وجود نداشته‌است هم ترس و هم بهت و حیرت ما را فرا گرفت ... من همیشه به دنبال این کار بودم تا این که یک روز در زندان قزلحصار از محمد منتظر(یکی از فرماندهان وقت سپاه) پرسیدم: راستی تو که با محمد منتظری همیشه حشر و نشر داشتی، چه حادثه‌یی اتفاق افتاد و چطور شد که محمد حاضر شد مصاحبه کند و مسأله شکنجه را که تو خود این جا شاهد آن هستی و خودت هم مزه آن را چشیده‌ای تکذیب کند؟ محمد منتظر پاسخ داد: ”مدتها بود که به دنبال محمد بودند ولی وی حاضر نشد که بیاید و مصاحبه کند تا سرانجام آقای خمینی به‌او پیغام داد که برود جماران و وی را ملاقات کند. روزی که محمد پیش آقای خمینی رفت من هم با او بودم. آقای خمینی به محمد گفت: ”برو و در تلویزیون اعلام کن که مسأله شکنجه شایعه‌یی بیش نبوده‌است” آقای محمد منتظری گفت:”آقا شکنجه وجود دارد و من خودم افرادی را که شکنجه شده‌اند دیده‌ام”. آقای خمینی گفت: ”فعلاً اعلام کن که شکنجه وجود ندارد و این یک شایعه‌است حالا ما گرفتار ضد انقلابیون هستیم و انقلاب و اسلام در خطر است بعد کار درست می‌شود و وقتی حربه‌از دست ضدانقلاب افتاد و اسلام قدرت پیدا کرد جلو شکنجه نیز گرفته خواهد شد” و بدین ترتیب آقای خمینی محمد را وادار کرد که بیاید و بگوید شکنجه نیست»<ref>محمد جعفری جلد اول کتاب خاطرات صفحه ۲۹۹</ref>


== منابع ==
<references />
<references />

منوی ناوبری