کاربر:Javad/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


== شاخص اسلام حقیقی از دیدگاه مجاهدین ==
== شاخص اسلام حقیقی از دیدگاه مجاهدین ==
مجاهدین خلق شاخص اسلام حقیقی را (ع) می‌دانند. عبارت «تشیع علوی» که مجاهدین خلق  از آن استفاده می‌کنند عطف به این است که بهترین شاخص برای تشخیص پویایی قرآن علی است. در مبحث دو اسلام سراپا متضاد بر این نکته انگشت گذاشته می‌شود که علی، قدر انسان است. قدر یعنی اندازه و شاخصی برای حرکت و فهم پویایی و دینامیزم قرآن و اسلام حقیقی. مسعود رجوی با نقل جملاتی از نهج البلاغه و ترجمه آن، دینامیزم قرآن از دیدگاه علی را اثبات کرده و می‌گوید:<blockquote>«اينها را البته آن علماي كذب كه در‌واقع سردمداران جهل و جاهليت زمانه هستند، به‌خوبي مي‌دانند، اما بر‌خلاف آن عمل مي‌كنند. واي بر‌سنگين‌دلان. اما دقيقاً همين‌جا مرزبندي بين انقلاب و ارتجاع ترسيم مي‌شود. بين مجاهدين و خميني، بين آن صدهزار شهيدي كه شما داديد و دشمنتان. يكي پيامش رحمت و مغفرت است. پيام رهايي، پيام جود و جبروت، و پيام كبريا و عظمت. و ديگري پيام پليدي و پلشتي و سنگدلي و سنگين‌دلي. حالا از آخوندها بپرسيد، كه اين قانون ضد‌انساني قصاص با چه استنادي است؟ گفتيم كه اگر آخوندها دستشان مي‌رسيد هرگز حق رأي را براي زنان به‌رسميت نمي‌شناختند. اگر مي‌توانستند برده‌داري را هم رواج مي‌دادند، كنيزداري را هم رسماً قانوني مي‌كردند. راستي جامعهٌ مدني كجا و جزيه و جزاي هزاره‌هاي قبلي كجا؟ تا وقتـــي آخوندهاي خميني‌صفت در حاكميت نبودند، اگر يادتان باشد، ماليات واجب نبود، اي‌بسا حرام هم بود. مي‌گفتند در اسلام خمس و زكات است. خميني كه آمد هم خمس، هم زكات و هم ماليات واجب شرعي شد! مرتجعان به‌ظاهر در شب قدر براي حضرت علي سوگواري مي‌كردند، حضرت علي كجا اين كارهايي كه شما مي‌كنيد كجا؟ آيا حضرت علي اولين مخالف توسعه‌طلبي زير نام اسلام نبود؟ آيا حضرت علي اولين بيانيهٌ سياسي‌ـ نظاميش اين نبود كه حقوق مردم، اگر در كابين زنانتان هم باشد، از گلويتان در‌مي‌آورم؟ قرآن دربارهٌ آخوندهاي دين‌فروش و خميني‌صفت چه خوب گفته است: الذين يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجا، كساني كه از راه خدا باز‌مي‌دارند و مي‌خواهند كه ارتجاعي، منحرف و كج باشد. راستي خميني چرا اين‌قدر با مجاهدين لج بود؟ چرا فتواي سوزاندن و ضرب حتي‌الموت و اين كه جان و مال و ناموس اينها حرمتي ندارد، را صادر كرد؟ براي اين كه دو‌نوع اسلام سراپا متضاد از زمان امام حسين و يزيد، از روزگار علي با معاويه و خوارج در‌مقابل هم صف‌بندي كرده‌اند. اي‌بسا كه پس‌از چهارده قرن، ما به‌آن قدر تاريخي رسيده باشيم كه بين اين دو‌نوع اسلام تعيين تكليف شود.»</blockquote>
مجاهدین خلق شاخص اسلام حقیقی را (ع) می‌دانند. عبارت «تشیع علوی» که مجاهدین خلق  از آن استفاده می‌کنند عطف به این است که بهترین شاخص برای تشخیص پویایی قرآن علی است. در مبحث دو اسلام سراپا متضاد بر این نکته انگشت گذاشته می‌شود که علی، قدر انسان است. قدر یعنی اندازه و شاخصی برای حرکت و فهم پویایی و دینامیزم قرآن و اسلام حقیقی. مسعود رجوی با نقل جملاتی از نهج البلاغه و ترجمه آن، دینامیزم قرآن از دیدگاه علی را اثبات کرده و می‌گوید:<blockquote>«اينها را البته آن علماي كذب كه در‌واقع سردمداران جهل و جاهليت زمانه هستند، به‌خوبي مي‌دانند، اما بر‌خلاف آن عمل مي‌كنند. واي بر‌سنگين‌دلان. اما دقيقاً همين‌جا مرزبندي بين انقلاب و ارتجاع ترسيم مي‌شود. بين مجاهدين و خميني، بين آن صدهزار شهيدي كه شما داديد و دشمنتان. يكي پيامش رحمت و مغفرت است. پيام رهايي، پيام جود و جبروت، و پيام كبريا و عظمت. و ديگري پيام پليدي و پلشتي و سنگدلي و سنگين‌دلي. حالا از آخوندها بپرسيد، كه اين قانون ضد‌انساني قصاص با چه استنادي است؟ گفتيم كه اگر آخوندها دستشان مي‌رسيد هرگز حق رأي را براي زنان به‌رسميت نمي‌شناختند. اگر مي‌توانستند برده‌داري را هم رواج مي‌دادند، كنيزداري را هم رسماً قانوني مي‌كردند. راستي جامعهٌ مدني كجا و جزيه و جزاي هزاره‌هاي قبلي كجا؟ تا وقتـــي آخوندهاي خميني‌صفت در حاكميت نبودند، اگر يادتان باشد، ماليات واجب نبود، اي‌بسا حرام هم بود. مي‌گفتند در اسلام خمس و زكات است. خميني كه آمد هم خمس، هم زكات و هم ماليات واجب شرعي شد! مرتجعان به‌ظاهر در شب قدر براي حضرت علي سوگواري مي‌كردند، حضرت علي كجا اين كارهايي كه شما مي‌كنيد كجا؟ آيا حضرت علي اولين مخالف توسعه‌طلبي زير نام اسلام نبود؟ آيا حضرت علي اولين بيانيهٌ سياسي‌ـ نظاميش اين نبود كه حقوق مردم، اگر در كابين زنانتان هم باشد، از گلويتان در‌مي‌آورم؟ قرآن دربارهٌ آخوندهاي دين‌فروش و خميني‌صفت چه خوب گفته است: الذين يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجا، كساني كه از راه خدا باز‌مي‌دارند و مي‌خواهند كه ارتجاعي، منحرف و كج باشد. راستي خميني چرا اين‌قدر با مجاهدين لج بود؟ چرا فتواي سوزاندن و ضرب حتي‌الموت و اين كه جان و مال و ناموس اينها حرمتي ندارد، را صادر كرد؟ براي اين كه دو‌نوع اسلام سراپا متضاد از زمان امام حسين و يزيد، از روزگار علي با معاويه و خوارج در‌مقابل هم صف‌بندي كرده‌اند. اي‌بسا كه پس‌از چهارده قرن، ما به‌آن قدر تاريخي رسيده باشيم كه بين اين دو‌نوع اسلام تعيين تكليف شود.»</blockquote>مسعود رجوی در مبحث دو اسلام سراپا متضاد به این نکته نیز اشاره می‌کند که در صحنه جهانی نیز باید بین دو اسلام قضاوت درستی صورت گیرد. او معتقد است اسلام آنچه آخوندها می‌گویند نیست. اسلام علی و اسلام معاویه دو پدیده است. میان خوارج و علی و میان حسین و یزید تفاوتی بزرگ وجود داشته و هر کدام از یک دستگاه فکری تبعیت می‌کنند. او تاکید می‌کند که با هر مکتی میتوان چنین معامله ای کرده و نوع جعلی و واژگونه اش را به حساب اصلی گذاشت. مسعود رجوی در پایان سخنان خود در این باره باز هم تفاوت دو اسلام را چنین توصیف می کند:<blockquote>«يكي مبتني بر‌جهل و اجبار. ديگري بر‌اساس آزادي و اختيار. يكي خصلت ويژهٌ خودش را نه از موضع فرصت‌طلبانه، بلكه از خشيهٌ خدايي و مردمي، ديناميسم و پويايي مي‌داند و قيمت آن را هم به سنگين‌ترين و خونين‌ترين صورت مي‌پردازد. آن گوهر بي‌بديل انقلابي و توحيدي را ابتدا در زنان و مردان خودش محقق مي‌كند و مرزهاي فدا را به‌خاطر آزادي خلق و ميهنش به‌نحوي شگفت و بي‌نظير در‌مي‌نوردد. ديگري بر مفتخواري و ستم و استثمار و سركوب مبتني است. اين يكي پيام‌آور ظلمات است و آن‌يكي پرچمدار آزادي و يگانگي و رهايي.جنگ بين اين‌دو، كه درعين حال جنگ سرنوشت براي مردم و تاريخ ايران هم هست و هم‌چنين يكي از مهمترين حلقه‌هاي قدر انسانيت معاصر است، پيوسته بالا مي‌گيرد»</blockquote>


== '''منابع''' ==
== '''منابع''' ==
<references />
<references />