کاربر:Omid/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


=== اظهارات وکلا ===
=== اظهارات وکلا ===
عبدالمصد خرمشاهی، وکیل دل آرا دارابی، گفته بود، چند ایراد اساسی در این پرونده وجود داشت. او معتقد بود که پس از نفی مسئولیت قتل می‌بایست صحنه قتل بازسازی می‌شد. یکی از ایرادات پرونده، چپ دست بودن دل‌آرا است، در حالی که که اکثر ضربات از سمت راست به مقتول وارد شده بود.عبدالصمد خرمشاهی گفته بود:<blockquote>«اگرچه دل آرا در تحقیقات اولیه قتل را به گردن گرفته، اما از آن جایی که وی چپ دست است نمی‌توانسته از پشت ضربه به سمت راست مقتول زده باشد و اگر یک بار دیگر صحنه قتل بازسازی شود، وی می‌تواند بی‌گناهی خودش را ثابت کند.»<ref name=":2" /></blockquote>همچنین محمد مصطفایی که بعد از عبدالصمد خرمشاهی پرونده دل آرا دارابی را در دست گرفته بود، طی گفتگویی گفت:<blockquote>«از همان زمانی که پرونده‌ی دل آرا دارابی در دادگستری رشت به جریان افتاد، آقای خرمشاهی در مقام وکیل ایشان همواره تاکید داشتند که موکل‌شان بی‌گناه‌ است و بی‌گناه نیز دارد محاکمه می‌شود. در این پرونده، آقای "محمد حسن جاویدنیا" قاضیِ رسیدگی کننده به پرونده بودند. به باور من، او به رغم آن که می‌دانستند دل آرا قاتلِ اصلی نیست، حکم به اعدام ایشان دادند. در پی صدور این حکم، جناب خرمشاهی بارها نسبت به آن اعتراض کردند و به دنبال آن پرونده‌ دل آرا دارابی در مطبوعات ایران مطرح شد؛ اما به واسطه آن که دستگاه دادگستری در ایران مستقل نیست و همیشه به نوعی تحت تاثیر قدرت‌های مختلف عمل می‌کند، این بار نیز در نهایت، حرفِ آقای جاویدنیا به کرسی نشست و حکمِ قصاصِ خانم دل آرا دارابی در «دیوان عالی کشور» تایید شد. بعدها هم که خود آقای جاویدنیا دادستان رشت شدند، توانستند با نفوذی که در دستگاه قضایی به دست آورده بودند «اذنِ در اجرای حکم» را نیز از آقای شاهرودی (رئیس وقت قوه قضایه ) بگیرند. در نهایت حکم در یک شرایط کاملاً غیر عادی، در هفت صبح یک روزِ تعطیل (جمعه ۱۱اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۸) در زندان مرکزی رشت به اجرا درآمد.»<ref name=":0" /></blockquote>محمد مصطفایی در ادامه می‌گوید:<blockquote>قبل از آن که دل آرا دارابی اعدام شود (و همین طور بعد از اعدام دل آرا) امیر حسین ستوده (دوست پسر دل آرا)‌ به طور رسمی و علنی هیچ حرف خاصی نزده بود، اما اخیراً یکی از هم‌بندان او- که اصرار زیادی نیز داشت که نامی از او نبرم- به من خبر داد که امیرحسین، نامه‌های متعددی به قاضی رسیدگی‌کننده پرونده نوشته و در آن نامه‌ها گفته است که دل آرا بی‌گناه است. متاسفانه آقای محمد حسن جاویدنیا بنا به دلایل خاصی، از جمله پافشاری بر مواضع خودشان و نیز مخالفت با خواست و اقدامات وکیلِ پرونده، نه تنها هیچ ترتیب اثری به مفاد این نامه‌ها نداند، بلکه امیرحسین را نیز تهدید می‌کنند که اگر سکوت نکند عواقب ناگواری در انتظار او خواهد بود و… تا این‌که در ماه گذشته، امیرحسین در زندان رشت بر اثر عذاب وجدان و فشارهای روحی که به دنبال اعدام دل آرا بر او متحمل شده بود، خودش را حلق‌آویز کرد.»<ref name=":0" /></blockquote>محمد مصطفایی درباره حکم دل آرا گفته است:<blockquote>«دو هفته پس از اقرار نخست در دادگاه، دل آرا که هنگام بازداشت فقط ۱۷ سال داشته، ارتکاب به قتل را انکار می‌کند. بنا بر اعتراف وی، او با اين يقين که دادگاه بر اساس حقوق کودک نمی‌تواند برای او حکم اعدام صادر کند به درخواست دوستش اميرحسين، اتهام قتل را می‌پذيرد تا او که بالای ۱۸ سال داشته اعدام نشود. به اين ترتيب اميرحسين، که تا به امروز در برابر حکم اعدام دل آرا سکوت کرده است، به جرم مشارکت در قتل، به ۱۰ سال زندام محکوم می‌شود.دل آرا با درک اين که فقط "زمان قصاص" کودکان مرتکب به قتل با بزرگسالان تفاوت دارد، خواستار تجديد نظر از ديوان عالی کشور می‌شود. او چندين بار مطرح کرده است که فقط به دليل علاقه به اميرحسين، اتهام قتل را پذيرفته است اما تا به امروز اين حکم تغييری نکرده است.</blockquote>ديوان عالی کشور به دليل اين که حکم اعدام اوليه در دادگاه عادی و نه در دادگاه اطفال صادر شده بود، پرونده دل آرا را به دادگاه ديگری ارجاع داد، اما او در دادگاه دوم نيز بر اساس اقرارهای نخست، به قصاص محکوم شد.
عبدالمصد خرمشاهی، وکیل دل آرا دارابی، گفته بود، چند ایراد اساسی در این پرونده وجود داشت. او معتقد بود که پس از نفی مسئولیت قتل می‌بایست صحنه قتل بازسازی می‌شد. یکی از ایرادات پرونده، چپ دست بودن دل‌آرا است، در حالی که که اکثر ضربات از سمت راست به مقتول وارد شده بود.عبدالصمد خرمشاهی گفته بود:<blockquote>«اگرچه دل آرا در تحقیقات اولیه قتل را به گردن گرفته، اما از آن جایی که وی چپ دست است نمی‌توانسته از پشت ضربه به سمت راست مقتول زده باشد و اگر یک بار دیگر صحنه قتل بازسازی شود، وی می‌تواند بی‌گناهی خودش را ثابت کند.»<ref name=":2" /></blockquote>همچنین محمد مصطفایی که بعد از عبدالصمد خرمشاهی پرونده دل آرا دارابی را در دست گرفته بود، طی گفتگویی گفت:<blockquote>«از همان زمانی که پرونده‌ی دل آرا دارابی در دادگستری رشت به جریان افتاد، آقای خرمشاهی در مقام وکیل ایشان همواره تاکید داشتند که موکل‌شان بی‌گناه‌ است و بی‌گناه نیز دارد محاکمه می‌شود. در این پرونده، آقای "محمد حسن جاویدنیا" قاضیِ رسیدگی کننده به پرونده بودند. به باور من، او به رغم آن که می‌دانستند دل آرا قاتلِ اصلی نیست، حکم به اعدام ایشان دادند. در پی صدور این حکم، جناب خرمشاهی بارها نسبت به آن اعتراض کردند و به دنبال آن پرونده‌ دل آرا دارابی در مطبوعات ایران مطرح شد؛ اما به واسطه آن که دستگاه دادگستری در ایران مستقل نیست و همیشه به نوعی تحت تاثیر قدرت‌های مختلف عمل می‌کند، این بار نیز در نهایت، حرفِ آقای جاویدنیا به کرسی نشست و حکمِ قصاصِ خانم دل آرا دارابی در «دیوان عالی کشور» تایید شد. بعدها هم که خود آقای جاویدنیا دادستان رشت شدند، توانستند با نفوذی که در دستگاه قضایی به دست آورده بودند «اذنِ در اجرای حکم» را نیز از آقای شاهرودی (رئیس وقت قوه قضایه ) بگیرند. در نهایت حکم در یک شرایط کاملاً غیر عادی، در هفت صبح یک روزِ تعطیل (جمعه ۱۱اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۸) در زندان مرکزی رشت به اجرا درآمد.»<ref name=":0" /></blockquote>محمد مصطفایی در ادامه می‌گوید:<blockquote>قبل از آن که دل آرا دارابی اعدام شود (و همین طور بعد از اعدام دل آرا) امیر حسین ستوده (دوست پسر دل آرا)‌ به طور رسمی و علنی هیچ حرف خاصی نزده بود، اما اخیراً یکی از هم‌بندان او- که اصرار زیادی نیز داشت که نامی از او نبرم- به من خبر داد که امیرحسین، نامه‌های متعددی به قاضی رسیدگی‌کننده پرونده نوشته و در آن نامه‌ها گفته است که دل آرا بی‌گناه است. متاسفانه آقای محمد حسن جاویدنیا بنا به دلایل خاصی، از جمله پافشاری بر مواضع خودشان و نیز مخالفت با خواست و اقدامات وکیلِ پرونده، نه تنها هیچ ترتیب اثری به مفاد این نامه‌ها نداند، بلکه امیرحسین را نیز تهدید می‌کنند که اگر سکوت نکند عواقب ناگواری در انتظار او خواهد بود و… تا این‌که در ماه گذشته، امیرحسین در زندان رشت بر اثر عذاب وجدان و فشارهای روحی که به دنبال اعدام دل آرا بر او متحمل شده بود، خودش را حلق‌آویز کرد.»<ref name=":0" /></blockquote>محمد مصطفایی درباره حکم دل آرا گفته است:<blockquote>«دو هفته پس از اقرار نخست در دادگاه، دل آرا که هنگام بازداشت فقط ۱۷ سال داشته، ارتکاب به قتل را انکار می‌کند. بنا بر اعتراف وی، او با اين يقين که دادگاه بر اساس حقوق کودک نمی‌تواند برای او حکم اعدام صادر کند به درخواست دوستش اميرحسين، اتهام قتل را می‌پذيرد تا او که بالای ۱۸ سال داشته اعدام نشود. به اين ترتيب اميرحسين، که تا به امروز در برابر حکم اعدام دل آرا سکوت کرده است، به جرم مشارکت در قتل، به ۱۰ سال زندان محکوم می‌شود. دل آرا با درک اين که فقط زمان قصاص کودکان مرتکب به قتل با بزرگسالان تفاوت دارد، خواستار تجديد نظر از ديوان عالی کشور می‌شود. او چندين بار مطرح کرده است که فقط به دليل علاقه به اميرحسين، اتهام قتل را پذيرفته است اما تا به امروز اين حکم تغييری نکرده است. ديوان عالی کشور به دليل اين که حکم اعدام اوليه در دادگاه عادی و نه در دادگاه اطفال صادر شده بود، پرونده دل آرا را به دادگاه ديگری ارجاع داد، اما او در دادگاه دوم نيز بر اساس اقرارهای نخست، به قصاص محکوم شد.»<ref name=":1" /><ref name=":0" /></blockquote>آسیه امينی برگزارکننده نمایشگاه نقاشی‌های دل آرا دارابی می‌گويد:<blockquote>«چطور است که در دادگاه، اقرار يک طفل سند قرار می‌گيرد اما انکار چندين‌باره پس از آن مورد توجه قرار نمی‌گيرد و مراحل تحقيق پرونده او کامل نمی‌شود؟ در پرونده دل‌آرا نکات مبهم فراوان وجود دارد. حتی چاقويی که با آن مهين کشته شده انگشت‌نگاری نشده است.»<ref name=":1" /></blockquote>
 
امينی می‌گويد: "چطور است که در دادگاه، اقرار يک طفل سند قرار می‌گيرد اما انکار چندين‌باره پس از آن مورد توجه قرار نمی‌گيرد و مراحل تحقيق پرونده او کامل نمی‌شود؟ در پرونده دل‌آرا نکات مبهم فراوان وجود دارد. حتی چاقويی که با آن مهين کشته شده انگشت‌نگاری نشده است".<ref name=":1" />
 
== واکنش‌ها به اعدام دل آرا ==
جمهوری چک رييس دوره ای اتحاديه اروپا، اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی را شديدا محکوم کرد.
 
بيانیه رسمی اتحاديه اروپا با اعتراض به اجرای حکم دل آرا، اعدام وی را مغاير تعهدات بين المللی ايران دانسته و افزوده است: رياست اتحاديه اروپا مصرانه از ايران می خواهد تا از اعدام نوجوانان دست بردارد و مجازات مرگ برای نوجوانان را از قوانين جزايی خود حذف کند.
 
اتحاديه اروپا در بيانيه خود همچنين به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داده که چنين تخلفاتی از حقوق بشر، زمينه تفاهم و اعتماد دو جانبه بين ايران و اتحاديه اروپا را کم می کند.
 
سازمان عفو بين الملل نیز با انتشار بيانيه ای در روز اول ماه مه، اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
 
اين سازمان هوادار حقوق بشر می افزايد که شمار اجرای احکام اعدام در ايران در سال جاری ميلادی در ايران به يکصد و چهل مورد می رسد و دو نفر از اعدام شدگان زن بوده اند.
 
پيشتر سازمان عفو بين‌الملل در لندن نيز، بر عليه حکم اعدام دل‌آرا دارابی، تظاهراتی را حدود دو هفته پيش مقابل سفارت ايران در لندن سازمان داد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3_darabi_Iran_EU/1620400.html اتحادیه اروپا اعدام دل آرا دارابی را محکوم کرد]، سایت رادیو فردا</ref>


== نمایشگاه نقاشی ==
== نمایشگاه نقاشی ==


'''نمايشگاهی از نقاشی‌های دل آرا دارابی، دختر ۲۰ ساله محکوم به اعدام، با نام "زندانی رنگ‌ها" از روز جمعه ۲۸ مهرماه به مدت يک هفته در نگارخانه "گلستان"، واقع در دروس تهران به کوشش آسیه امینی برپا شده است.'''
نمايشگاهی از نقاشی‌های دل آرا دارابی، با نام «زندانی رنگ‌ها» از روز جمعه ۲۸ مهر ۱۳۸۵ به مدت يک هفته در نگارخانه گلستان، واقع در دروس تهران به کوشش آسیه امینی برپا شد.
 
در کارت نمایشگاه نقاشی‌های دل آرا نوشته‌ای از او خطاب به بازدیدکنندگان درج شده است: "زندانی رنگ‌ها می‌دانید یعنی چه؟ یعنی من. من که از چهار سالگی زندگی‌ام را با رنگ‌ها تقسیم کرده بودم، در آستانه ۱۷ سالگی آن‌ها را گم کردم. سرخ کبود را به جای لاجورد گرفتم و جای آسمانی، خاکستری پاشیدم. من رنگ‌ها را گم کردم و اینک تنها چهره‌ای که هر روز در برابرم دیده می‌گشاید، دیوار است. من دل آرا دارابی ۲۰ ساله، متهم به قتل، محکوم به اعدام، سه سال است که با رنگ‌ها و فرم‌ها و واژه‌ها از خودم دفاع می‌کنم. این نقاشی‌ها سوگندی است به جرمی ناکرده. تا مگر رنگ‌ها مرا به زندگی بازم گردانند. از پشت دیوارها به شما که به دیدن نقاشی‌هایم آمده‌اید سلام و خیر مقدم می‌گویم".<ref name=":1">[https://www.bbc.com/persian/arts/story/2006/10/061020_fb_delara.shtml نمایشگاه نقاشی جوان محکوم به اعدام در تهران]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
همزمان با برگزاری نمایشگاهی از آثار دل آرا دارابی در گالری گلستان در ایران، نمایشگاه مشابهی در دانشگاه فنی برلین برگزار می شود. وی که به اتهام قتل یکی از خویشاوندان خود در زندان بسر می برد به اعدام محکوم شده است. وی زمان قتل 17 ساله بود و اگرچه در آغاز این اتهام را پذیرفت بعدها به رد آن پرداخت و گفت این قتل بوسیله دوست پسرش امیرحسین صورت گرفت و به این خاطر اتهام را پذیرفت که دوستش اعدام نشود زیرا در زمان وقوع قتل تنها هفده سال داشت. مینا احدی سرپرست کمیته بین المللی علیه سنگسار و اعدام در آلمان در یک گردهمایی در دانشگاه فنی آلمان شرکت کرده در مصاحبه با رادیو فردا می گوید شش گروه از سازمانهایی که خواهان جدایی مذهب از دولت هستند در این گردهمایی شرکت داشتند و ما در محل ورودی سالن سخنرانی این نقاشی ها را گذاشته بودیم و نوشته هایی از دل آرا دارابی به آلمانی ترجمه کرده بودیم و در آنجا نصب بود. نمایشگاه مورد توجه حاضران قرار گرفت.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/290129.html نمایشگاهی از آثار دل آرا دارابی توسط کمیته بین‌المللی علیه اعدام در آلمان]،‌ سایت رادیو فردا</ref>
 
دل آرا هنگامی که از برپايی نمايشگاهی از نقاشی‌هايش باخبر می‌شود به يکی از برگزارکنندگان آن می‌گويد: "من از خدا چيزهای زيادی خواسته بودم. از بچگی دوست داشتم نقاش و شاعر معروفی شوم. هميشه دوست داشتم نمايشگاهی از نقاشی‌هايم بگذارم و از هنرمندان دعوت کنم تا آثارم را ببينند. آرزو داشتم کتاب شعرم منتشر شود. حالا در زندان هستم و آرزوهايم بيرون از زندان يکی‌يکی دارد برآورده می‌شود".<ref name=":1" />


دل آرا زمانی که اقرار به قتل کرد و توسط پدرش به پليس تحويل داده شد، در مقطع پيش دانشگاهی تحصيل می‌کرد. او که نقاشی را از ده سالگی آغاز کرده است، شعر هم می‌سرايد. همه نقاشی‌های نمايشگاه "زندانی رنگ‌ها" به جز يک اثر در زندان کشيده شده‌اند. آن تک‌اثر، از نظر رنگ و فضا، بسيار متفاوت با کارهايی است که دل‌آرا در زندان کشيده است. اين آثار حاکی تاثير عميق و ژرف زندان بر اين هنرمند جوان است. در سال‌های پيش از زندان، نواختن پيانو يکی ديگر از سرگرمی‌های دل آرا بوده است.<ref name=":1" />
در کارت نمایشگاه نقاشی‌های دل آرا نوشته‌ای از او خطاب به بازدیدکنندگان درج شده بود:<blockquote>زندانی رنگ‌ها می‌دانید یعنی چه؟ یعنی من. من که از چهار سالگی زندگی‌ام را با رنگ‌ها تقسیم کرده بودم، در آستانه ۱۷ سالگی آن‌ها را گم کردم. سرخ کبود را به جای لاجورد گرفتم و جای آسمانی، خاکستری پاشیدم. من رنگ‌ها را گم کردم و اینک تنها چهره‌ای که هر روز در برابرم دیده می‌گشاید، دیوار است. من دل آرا دارابی ۲۰ ساله، متهم به قتل، محکوم به اعدام، سه سال است که با رنگ‌ها و فرم‌ها و واژه‌ها از خودم دفاع می‌کنم. این نقاشی‌ها سوگندی است به جرمی ناکرده. تا مگر رنگ‌ها مرا به زندگی بازم گردانند. از پشت دیوارها به شما که به دیدن نقاشی‌هایم آمده‌اید سلام و خیر مقدم می‌گویم.»<ref name=":1">[https://www.bbc.com/persian/arts/story/2006/10/061020_fb_delara.shtml نمایشگاه نقاشی جوان محکوم به اعدام در تهران]، سایت بی‌بی‌سی فارسی</ref></blockquote>هم‌زمان با برگزاری نمایشگاهی از آثار دل آرا دارابی در گالری گلستان در ایران، نمایشگاه مشابهی در دانشگاه فنی برلین برگزار شد. مینا احدی سرپرست کمیته بین المللی علیه سنگسار و اعدام در آلمان در یک گردهمایی در دانشگاه فنی آلمان شرکت کرده در مصاحبه با رادیو فردا گفت:<blockquote>«شش گروه از سازمان‌هایی که خواهان جدایی مذهب از دولت هستند در این گردهمایی شرکت داشتند و ما در محل ورودی سالن سخنرانی این نقاشی ها را گذاشته بودیم و نوشته‌هایی از دل آرا دارابی به آلمانی ترجمه کرده بودیم و در آنجا نصب بود. نمایشگاه مورد توجه حاضران قرار گرفت.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/290129.html نمایشگاهی از آثار دل آرا دارابی توسط کمیته بین‌المللی علیه اعدام در آلمان]،‌ سایت رادیو فردا</ref></blockquote>دل آرا هنگامی که از برپايی نمايشگاهی از نقاشی‌هايش باخبر می‌شود به يکی از برگزارکنندگان آن می‌گويد:<blockquote>«من از خدا چيزهای زيادی خواسته بودم. از بچگی دوست داشتم نقاش و شاعر معروفی شوم. هميشه دوست داشتم نمايشگاهی از نقاشی‌هايم بگذارم و از هنرمندان دعوت کنم تا آثارم را ببينند. آرزو داشتم کتاب شعرم منتشر شود. حالا در زندان هستم و آرزوهايم بيرون از زندان يکی‌يکی دارد برآورده می‌شود.»<ref name=":1" /></blockquote>همه نقاشی‌های نمايشگاه «زندانی رنگ‌ها» به جز يک اثر در زندان کشيده شده‌ بودند. آن تک‌اثر، از نظر رنگ و فضا، بسيار متفاوت با کارهايی است که دل‌آرا در زندان کشيده بود. اين آثار حاکی تاثير عميق و ژرف زندان بر اين هنرمند جوان بود. در سال‌های پيش از زندان، نواختن پيانو يکی ديگر از سرگرمی‌های دل آرا بوده است.<ref name=":1" />


== اعدام ==
== اعدام ==
خط ۵۳: خط ۳۲:


حال چه کسی پاسخگوست؟ چه کسی پاسخ این بی‌عدالتی را خواهد داد؟ چطور می‌توان جان دل آرام را احیا کرد؟ او بی‌گناه بود و گناهش تنها کشیدن نقاشی‌هایش و بازی با دنیای کودکی‌اش بود که تقدیر اعدامش را رقم زد. آیا گناه او ایرانی بودنش بود یا عاشق بودنش؟<ref>[https://www.hra-news.org/2011/hranews/1-6510/ چه کسی پاسخگوی مرگ دل آرام دارابی است؟]، هرانا</ref>
حال چه کسی پاسخگوست؟ چه کسی پاسخ این بی‌عدالتی را خواهد داد؟ چطور می‌توان جان دل آرام را احیا کرد؟ او بی‌گناه بود و گناهش تنها کشیدن نقاشی‌هایش و بازی با دنیای کودکی‌اش بود که تقدیر اعدامش را رقم زد. آیا گناه او ایرانی بودنش بود یا عاشق بودنش؟<ref>[https://www.hra-news.org/2011/hranews/1-6510/ چه کسی پاسخگوی مرگ دل آرام دارابی است؟]، هرانا</ref>
== واکنش‌ها به اعدام دل آرا ==
جمهوری چک رييس دوره ای اتحاديه اروپا، اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی را شديدا محکوم کرد.
بيانیه رسمی اتحاديه اروپا با اعتراض به اجرای حکم دل آرا، اعدام وی را مغاير تعهدات بين المللی ايران دانسته و افزوده است: رياست اتحاديه اروپا مصرانه از ايران می خواهد تا از اعدام نوجوانان دست بردارد و مجازات مرگ برای نوجوانان را از قوانين جزايی خود حذف کند.
اتحاديه اروپا در بيانيه خود همچنين به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داده که چنين تخلفاتی از حقوق بشر، زمينه تفاهم و اعتماد دو جانبه بين ايران و اتحاديه اروپا را کم می کند.
سازمان عفو بين الملل نیز با انتشار بيانيه ای در روز اول ماه مه، اجرای حکم اعدام دل آرا دارابی را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
اين سازمان هوادار حقوق بشر می افزايد که شمار اجرای احکام اعدام در ايران در سال جاری ميلادی در ايران به يکصد و چهل مورد می رسد و دو نفر از اعدام شدگان زن بوده اند.
پيشتر سازمان عفو بين‌الملل در لندن نيز، بر عليه حکم اعدام دل‌آرا دارابی، تظاهراتی را حدود دو هفته پيش مقابل سفارت ايران در لندن سازمان داد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f3_darabi_Iran_EU/1620400.html اتحادیه اروپا اعدام دل آرا دارابی را محکوم کرد]، سایت رادیو فردا</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۱٬۶۵۱

ویرایش

منوی ناوبری