|
|
خط ۱۴: |
خط ۱۴: |
| بنابراين مبارزه سياسي، يك علم است، افراد حرفهاي و سازمان كار حرفهاي خودش را ميخواهد تا به هدف مورد نظردست پيدا كند. | | بنابراين مبارزه سياسي، يك علم است، افراد حرفهاي و سازمان كار حرفهاي خودش را ميخواهد تا به هدف مورد نظردست پيدا كند. |
|
| |
|
| به عنوان مثال يك جریان یا فرد، فقط ميخواهد يك مقاله انتقادي بنويسيد، يا يك نشريه منتشر كند، يا در انتخاباتي در فضاي دموكراتيك شركت كند. اما يك وقت هست كه ميخواهد رژيم ولايت فقيه را سرنگون كند. دراين صورت همه چيز فرق ميكند از افرادش تا آموزش و آمادهسازي آنها، از نوع و جنس تشكيلاتش تا مناسبات اعضاي اين تشكيلات با يكديگر براي انجام اين ماموريت، از شعارها و برنامهشان گرفته تا آلترناتيو و استراتژي و تاكتيكهايي كه ارائه ميدهند… <ref name=":4" /> | | به عنوان مثال يك جریان یا فرد، فقط ميخواهد يك مقاله انتقادي بنويسيد، يا يك نشريه منتشر كند، يا در انتخاباتي در فضاي دموكراتيك شركت كند. اما يك وقت هست كه ميخواهد رژيم ولايت فقيه را سرنگون كند. دراين صورت همه چيز فرق ميكند از افرادش تا آموزش و آمادهسازي آنها، از نوع و جنس تشكيلاتش تا مناسبات اعضاي اين تشكيلات با يكديگر براي انجام اين ماموريت، از شعارها و برنامهشان گرفته تا آلترناتيو و استراتژي و تاكتيكهايي كه ارائه ميدهند… <ref name=":4">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل نهم</ref> |
|
| |
|
| == تعریف اصل و قانون == | | == تعریف اصل و قانون == |
خط ۲۶۳: |
خط ۲۶۳: |
|
| |
|
| -در ابتداي فصل حاضر، همچنين اشاره كرديم كه استحكام و عزم راسخ در آزادي و حاكميت مردم ، اقتضا ميكند كه از فاصله گرفتن از ديكتاتوريهاي شيخ و شاه ونهايتاً از بازگشت به جبهة خلق، بهطور مضاعف استقبال و حمايت كنيم. اين امر نه فقط در مورد ديكتاتوري ولايت فقيه و جناحهاي آن و كساني مانند موسوي و كروبي، بلكه در مورد ديكتاتوري سلطنتي و جناحها و افراد آنهم صدق ميكند. با اين تفاوت كه رژيم شاه درانقلاب ضد سلطنتي سرنگون شده و حاكميت ندارد.<ref name=":2" /> | | -در ابتداي فصل حاضر، همچنين اشاره كرديم كه استحكام و عزم راسخ در آزادي و حاكميت مردم ، اقتضا ميكند كه از فاصله گرفتن از ديكتاتوريهاي شيخ و شاه ونهايتاً از بازگشت به جبهة خلق، بهطور مضاعف استقبال و حمايت كنيم. اين امر نه فقط در مورد ديكتاتوري ولايت فقيه و جناحهاي آن و كساني مانند موسوي و كروبي، بلكه در مورد ديكتاتوري سلطنتي و جناحها و افراد آنهم صدق ميكند. با اين تفاوت كه رژيم شاه درانقلاب ضد سلطنتي سرنگون شده و حاكميت ندارد.<ref name=":2" /> |
|
| |
| == مبارزه چیست ==
| |
| در نيمه دوم قرن نوزدهم، مبارزه سوسيال دموكراسي سراسر اروپا را فراگرفته و به سوي انقلاب و ترقي رهنمون شده بود. در آن روزگار مرسوم بود كه براي مبارزه عظيم سوسيال دموكراسي دو شكل سياسي و اقتصادي قائل شوند. اما اين انگلس بود كه براي مبارزه با اپورتونيسم و انحراف، «مبارزه تئوريك» را هم در رديف مبارزه سياسي و اقتصادي زحمتكشان و سركوب شدگان قرار داد.
| |
|
| |
| پاسخ اين بود كه مبارزه قبل از هر چيز يك علم است. دانش تغيير سياسي و اجتماعي است. بايد آن را با قانونمنديهايش آموخت والا اظهارنظر كردن بيحساب و كتاب، موضعگيري ديمي يا عكسالعملي راه به جايي نميبرد.
| |
|
| |
| مانند علم طب، كه البته هر كسي ميتواند در مورد هر بيماري و عارضهيي اظهارنظر كند. ميتواند دارو و درماني را تجويز كند. اما طبيب عمومي بايد پس از دوره ابتدايي و متوسطه، هفت سال پزشكي بخواند. طبيب متخصص بسته به نوع تخصص، چند سال اضافه هم لازم دارد. بعد تازه نوبت تجربه اندوزي عملي است.
| |
|
| |
| كسي كه پزشكي نخوانده و تخصص لازم را ندارد، چه بسا بيماري را تشخيص ندهد يا تشخيص او سراپا اشتباه باشد. چيزي را بزرگ كند و چيزي را كه خطرناك است ناديده بگيرد. در هر قدم در معرض اين است كه دچار اشتباه شود و تشخيصي بدهد كه مشابه او را ديده اما در واقع مشابه نيست و چيز ديگريست. پزشكان متخصص به تشخيص فردي خودشان هم اكتفا نميكنند بلكه در موارد خطرناك شوراي پزشكي است كه تعيين تكليف ميكند.
| |
|
| |
| تازه اينها همه براي مراقبت از جان يك بيمار است، چه رسد به جامعه با همه پيچيدگيها و مشكلات و طرفهاي متعدد و مختلف و خون و خونريزي و شكنجه و سركوب… .
| |
|
| |
| هر چند كه عمداً سادهسازي و مقايسه ميكنم اما ميخواهم بگويم كه مبارزه هم مثل علوم پزشكي، نفرات حرفهيي و سازمان كار تخصصي خود را ميخواهد. آيا كسي ميتواند بدون اينكه دانشجوي حرفهيي پزشكي باشد، دكتر بشود؟ خير. دانشجوي غير حرفهيي طب مفهومي ندارد و از او طبيب متخصص ساخته نميشود. مگر ميشود كه اگر من دانشجوي پزشكي هستم، هرازگاهي كه وقت كردم، سري به دانشكده بزنم و كتابي را ورق بزنم و بعد بتوانم دكتر حاذقي بشوم؟ نه، اين نميشود.
| |
|
| |
| بنابراين مبارزه سياسي، يك علم است، افراد حرفهيي و سازمان كار حرفهيي خودش را ميخواهد تا به هدف مورد نظردست پيدا كند. بهعنوان مثال يك وقت هست كه ما فقط ميخواهيم يك مقاله انتقادي بنويسيم، يا يك نشريه منتشر كنيم، يا در انتخاباتي در فضاي دموكراتيك شركت كنيم. اما يك وقت هست كه ميخواهيم رژيم ولايتفقيه را سرنگون كنيم. دراين صورت همه چيز فرق ميكند از افرادش تا آموزش و آمادهسازي آنها، از نوع و جنس تشكيلاتش تا مناسبات اعضاي اين تشكيلات با يكديگر براي انجام اين ماموريت، از شعارها و برنامهشان گرفته تا آلترناتيو و استراتژي و تاكتيكهايي كه ارائه ميدهند… <ref name=":4">کتاب استراتژی قیام و سرنگونی - فصل نهم</ref>
| |
|
| |
|
| == شناسایی دشمن == | | == شناسایی دشمن == |