۸٬۷۶۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
حسین منزوی در سال ۱۳۴۴، وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. به گفتهی خودش یکی از دلایل گرایش خود به شعر را نام دوتن از شاعرین که اتفاقاً نام دبستان دوران تحصیلش هم بوده میدانست؛ بههمین خاطر سرانجام کارش را به کلاسهای درس دانشکده ادبیات در تهران کشاند؛ سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی رو آورد، اما این رشته را نیز ناتمام. گذاشت.<ref name=":1" /> | حسین منزوی در سال ۱۳۴۴، وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. به گفتهی خودش یکی از دلایل گرایش خود به شعر را نام دوتن از شاعرین که اتفاقاً نام دبستان دوران تحصیلش هم بوده میدانست؛ بههمین خاطر سرانجام کارش را به کلاسهای درس دانشکده ادبیات در تهران کشاند؛ سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی رو آورد، اما این رشته را نیز ناتمام. گذاشت.<ref name=":1" /> | ||
او بعدها در سال ۱۳۵۸، با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را دریافت کند.<ref>[https://ghalammou.com/posts/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C حسین منزوی - سایت قلممو]</ref> | او بعدها در سال ۱۳۵۸، با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را دریافت کند.<ref name=":3">[https://ghalammou.com/posts/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C حسین منزوی - سایت قلممو]</ref> | ||
حسین منزوی پس از ورود به دانشگاه تهران، درهمان روزهای اول با علیاشرف درویشیان و جعفر کوشآبادی طرح دوستی ریخت و در انجمنهای ادبی تهران حضور پیدا کرد. نخستین دیدارش با مهرداد اوستا نیز در یکی از همین انجمنها بوده و خودش در این رابطه میگوید: <blockquote>«مهر ۴۴ غروب سه شنبهای بود و راه افتادیم به سمت انجمن ادبی ایران. آن انجمن زیر نظر وزارت ارشاد بود. استاد ناصح بالای مجلس می نشستند و باید شعرها را بیت بیت با مکث میخواندی و ایشان تصحیح میکردند. نوبت به من رسید، شعرم را بی وقفه خواندم و طبعاً ایشان هم ناراحت شدند و نظری راجع به آن ندادند. مراسم که تمام شد در کوچه، دستی بازوی من را گرفت که معلوم بود دست یک آدم ظریف و کم توان است. گفت آقای منزوی من مهرداد اوستا هستم؛ شعرت خوب بود از همه شعرهایی که اینجا خوانده شد بهتر بود. توجهی به این حرف ها نکن. کار خودت را بکن.»</blockquote>پس از یک سال حسین منزوی تصمیم گرفت دنبال چیزی که پدرش دربارهی چاپ شعرش گفته بود، برود. یکی دو بار به دفتر مجله مراجع کرد؛ و تعدادی از شعرهایش را به فریدون مشیری که مسئول صفحه شعر نشریه روشنفکر بود، داد. هفته بعد، از بین همه شعرها، فقط یک رباعی از او در صفحه شعر مجله روشنفکر چاپ شده بود. بعدها فریدون مشیری درباره انتخاب آن شعر به حسین منزوی میگوید: <blockquote>«راستش من باور نمیکردم که شعرها مال خودت باشد؛ برای اینکه نگاه به شعرها کردم، دیدم شعرهای خیلی خوب است و تقریباً میشود گفت شعرهای بی نقص یا کم نقصی است با آن وزن باز، خیلی مسلط، زبان خیلی شسته رفته؛ فکر کردم این شعرها را تو ممکن است... حالا مال دیگری باشد. بعد گفتم که خب حالا این بچه این همه شعر آورده، دو بار، سه بار هم آمده اینجا، رویم نمیشد چیزی چاپ نکنم، گفتم یک دوبیتی چاپ میکنم، ضمناً هم خدای ناکرده اگر مال دیگری باشد، با یک دوبیتی سر و صدایش زیاد بلند نمیشود.»<ref name=":2" /> </blockquote> | حسین منزوی پس از ورود به دانشگاه تهران، درهمان روزهای اول با علیاشرف درویشیان و جعفر کوشآبادی طرح دوستی ریخت و در انجمنهای ادبی تهران حضور پیدا کرد. نخستین دیدارش با مهرداد اوستا نیز در یکی از همین انجمنها بوده و خودش در این رابطه میگوید: <blockquote>«مهر ۴۴ غروب سه شنبهای بود و راه افتادیم به سمت انجمن ادبی ایران. آن انجمن زیر نظر وزارت ارشاد بود. استاد ناصح بالای مجلس می نشستند و باید شعرها را بیت بیت با مکث میخواندی و ایشان تصحیح میکردند. نوبت به من رسید، شعرم را بی وقفه خواندم و طبعاً ایشان هم ناراحت شدند و نظری راجع به آن ندادند. مراسم که تمام شد در کوچه، دستی بازوی من را گرفت که معلوم بود دست یک آدم ظریف و کم توان است. گفت آقای منزوی من مهرداد اوستا هستم؛ شعرت خوب بود از همه شعرهایی که اینجا خوانده شد بهتر بود. توجهی به این حرف ها نکن. کار خودت را بکن.»</blockquote>پس از یک سال حسین منزوی تصمیم گرفت دنبال چیزی که پدرش دربارهی چاپ شعرش گفته بود، برود. یکی دو بار به دفتر مجله مراجع کرد؛ و تعدادی از شعرهایش را به فریدون مشیری که مسئول صفحه شعر نشریه روشنفکر بود، داد. هفته بعد، از بین همه شعرها، فقط یک رباعی از او در صفحه شعر مجله روشنفکر چاپ شده بود. بعدها فریدون مشیری درباره انتخاب آن شعر به حسین منزوی میگوید: <blockquote>«راستش من باور نمیکردم که شعرها مال خودت باشد؛ برای اینکه نگاه به شعرها کردم، دیدم شعرهای خیلی خوب است و تقریباً میشود گفت شعرهای بی نقص یا کم نقصی است با آن وزن باز، خیلی مسلط، زبان خیلی شسته رفته؛ فکر کردم این شعرها را تو ممکن است... حالا مال دیگری باشد. بعد گفتم که خب حالا این بچه این همه شعر آورده، دو بار، سه بار هم آمده اینجا، رویم نمیشد چیزی چاپ نکنم، گفتم یک دوبیتی چاپ میکنم، ضمناً هم خدای ناکرده اگر مال دیگری باشد، با یک دوبیتی سر و صدایش زیاد بلند نمیشود.»<ref name=":2" /> </blockquote> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
نقش حسین منزوی، در زنده کردن غزل معاصر، چشمگیر ارزیابی شده است؛ و حتی برخی از منتقدان کار وی را انقلابی در غزل امروز میدانند و آنرا با کاری که نیما یوشیج در تحول شعر فارسی کرد، مقایسه کردهاند. | نقش حسین منزوی، در زنده کردن غزل معاصر، چشمگیر ارزیابی شده است؛ و حتی برخی از منتقدان کار وی را انقلابی در غزل امروز میدانند و آنرا با کاری که نیما یوشیج در تحول شعر فارسی کرد، مقایسه کردهاند. | ||
با وجودی که قالبهای سروده شدهی حسین منزوی تنوع و همچنین کیفیت بالایی دارند، ولی بیشترین شهرت او در عرصهی غزلهای پرقدرت است. اغلب غزلهای حسین منزوی محتوایی عاشقانه داشته و دارای درونمایه غم، جدایی، شکایت و... نیز است. نکتهی قابل توجه که در غزلهای او دیده میشود؛ تلاش برای ایجاد هماهنگی میان وزن و محتوا است که از واژهها گرفته تا هجاها، سکتههای عروضی، اختیارات وزنی، قافیه و ردیف و... را شامل شده و انتخابهای درست وی در این موارد بهطور کامل دیده میشود. علاوه براین در کنار محتواهای غمانگیز درونمایههای پند و اندرز و وزنهای شاد و هیجانآور نیز در اشعار حسین منزوی وجود دارد. اما چون تعدادشان بالا نیست معمولاً کمتر به آنها پرداخته میشود. حسین منزوی بیشتر در سرودن غزلهایی محکم، قوی و باشکوه شهرت دارد؛ با این حال در قالبهای دیگری همچون مثنوی، قصیده، رباعی، چهارپاره، شعر نیمایی، سپید و ترانه نیز دستی به میان داشته است. همچنین پس از مرگ استاد حسین منزوی، تعداد بسیاری اشعار آیینی نیز از ایشان منتشر شده است.<ref>[https://seemorgh.com/culture/literature/literature-papers/427640-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C/ زندگینامه حسین منزوی - سایت سیمرغ]</ref> | با وجودی که قالبهای سروده شدهی حسین منزوی تنوع و همچنین کیفیت بالایی دارند، ولی بیشترین شهرت او در عرصهی غزلهای پرقدرت است. اغلب غزلهای حسین منزوی محتوایی عاشقانه داشته و دارای درونمایه غم، جدایی، شکایت و... نیز است. نکتهی قابل توجه که در غزلهای او دیده میشود؛ تلاش برای ایجاد هماهنگی میان وزن و محتوا است که از واژهها گرفته تا هجاها، سکتههای عروضی، اختیارات وزنی، قافیه و ردیف و... را شامل شده و انتخابهای درست وی در این موارد بهطور کامل دیده میشود. علاوه براین در کنار محتواهای غمانگیز درونمایههای پند و اندرز و وزنهای شاد و هیجانآور نیز در اشعار حسین منزوی وجود دارد. اما چون تعدادشان بالا نیست معمولاً کمتر به آنها پرداخته میشود. حسین منزوی بیشتر در سرودن غزلهایی محکم، قوی و باشکوه شهرت دارد؛ با این حال در قالبهای دیگری همچون مثنوی، قصیده، رباعی، چهارپاره، شعر نیمایی، سپید و ترانه نیز دستی به میان داشته است. همچنین پس از مرگ استاد حسین منزوی، تعداد بسیاری اشعار آیینی نیز از ایشان منتشر شده است.<ref name=":4">[https://seemorgh.com/culture/literature/literature-papers/427640-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88%DB%8C/ زندگینامه حسین منزوی - سایت سیمرغ]</ref> | ||
== محتوای اشعار حسین منزوی == | == محتوای اشعار حسین منزوی == | ||
بخش بسیار مهمی از کیفیت شعری حسین منزوی به مضامین و محتوای قوی او وابسته است. بهطور کلی عشق و سیاست دو محور اصلی و مهم درونمایههای غزلهای حسین منزوی را تشکیل میدهند؛علاوه براین مضامینی متنوعتر نیز در اشعار وی دیده میشود. | بخش بسیار مهمی از کیفیت شعری حسین منزوی به مضامین و محتوای قوی او وابسته است. بهطور کلی عشق و سیاست دو محور اصلی و مهم درونمایههای غزلهای حسین منزوی را تشکیل میدهند؛علاوه براین مضامینی متنوعتر نیز در اشعار وی دیده میشود.<ref name=":4" /> | ||
عشق و عاطفه | === عشق و عاطفه === | ||
عشق و عاطفه قویترین عنصر غزلهای حسین منزوی است؛ و بهخاطر همین اصلیترین عامل زیبایی این اشعار نیز محسوب میشود. دیدگاه نو و ویژهای که حسین منزوی به مقولهی عاطفه دارد باعث تمایز او با دیگر شاعران شده است. بر اساس این دیدگاه، عشق و عاطفه مانند هر حقیقت دیگری مطلق نیست و میتواند براثر گذر زمان، متحول و دستخوش تغییراتی شود. حسین منزوی براین باور است که خصیصهی اصلی عاشق امروز، نگرانی اوست. وی بر این عقیده است که به تعداد عاشقان دنیا تعاریف متفاوتی از عشق وجود دارد؛ و به همین علت به تعداد شاعران جهان نیز تعاریف مختلفی از احساس شکل خواهد گرفت. صراحت و صداقتی که حسین منزوی در شرح عشق و عاطفه در اشعارش دارد، ویژگی خاص درونمایههای عاشقانه او را تشکیل میدهد. او شاعری است که در کنار مردم زندگی کرده و عشق و اندوههای او نیز شکل و سرشتی مردمی دارد.<ref name=":4" /> | |||
عشق و عاطفه قویترین عنصر غزلهای حسین منزوی است؛ و بهخاطر همین اصلیترین عامل زیبایی این اشعار نیز محسوب میشود. دیدگاه نو و ویژهای که حسین منزوی به مقولهی عاطفه دارد باعث تمایز او با دیگر شاعران شده است. بر اساس این دیدگاه، عشق و عاطفه مانند هر حقیقت دیگری مطلق نیست و میتواند براثر گذر زمان، متحول و دستخوش تغییراتی شود. حسین منزوی براین باور است که خصیصهی اصلی عاشق امروز، نگرانی اوست. وی بر این عقیده است که به تعداد عاشقان دنیا تعاریف متفاوتی از عشق وجود دارد؛ و به همین علت به تعداد شاعران جهان نیز تعاریف مختلفی از احساس شکل خواهد گرفت. صراحت و صداقتی که حسین منزوی در شرح عشق و عاطفه در اشعارش دارد، ویژگی خاص درونمایههای عاشقانه او را تشکیل میدهد. او شاعری است که در کنار مردم زندگی کرده و عشق و اندوههای او نیز شکل و سرشتی مردمی دارد. | |||
اشعار حسین منزوی آکنده از عشق، شور و اشتیاق است؛ بهویژه در قالب غزل این عشق شعلهورتر میگردد تا فروغ آن را بیشتردریابد. به كمك عشق از ''وادی جادوان،'' از ''شیر غّران''، از ''اژدهای دمان،'' نه از ''هفتخوان''، بلكه از ''هفتاد خوان'' نیز میگذرد. برای حسین منزوی در دنیای زمهریری امروز، عشق یك فرصت آفتابی است. بهواسطهی عشق، غمها و شادیهای كوچك خود را به دور میاندازد؛ زیرا عشق رمز بزرگ انتخاب اوست، اینچینین حقیقت با وجود عشق از آرایه و پیرایه عریان میگردد. | اشعار حسین منزوی آکنده از عشق، شور و اشتیاق است؛ بهویژه در قالب غزل این عشق شعلهورتر میگردد تا فروغ آن را بیشتردریابد. به كمك عشق از ''وادی جادوان،'' از ''شیر غّران''، از ''اژدهای دمان،'' نه از ''هفتخوان''، بلكه از ''هفتاد خوان'' نیز میگذرد. برای حسین منزوی در دنیای زمهریری امروز، عشق یك فرصت آفتابی است. بهواسطهی عشق، غمها و شادیهای كوچك خود را به دور میاندازد؛ زیرا عشق رمز بزرگ انتخاب اوست، اینچینین حقیقت با وجود عشق از آرایه و پیرایه عریان میگردد. | ||
خط ۷۰: | خط ۶۹: | ||
حقیقت با تو از آرایه و پیرایه عریان شد | حقیقت با تو از آرایه و پیرایه عریان شد | ||
سلام ای راستین بی نقاب من، سلام ای | سلام ای راستین بی نقاب من، سلام ای عشق<ref name=":5" /> | ||
در وصف حسین منزوی گفتهاند که او ''شاعر عشق همیشه'' است. با این توصیف، خودش می گفت: | در وصف حسین منزوی گفتهاند که او ''شاعر عشق همیشه'' است. با این توصیف، خودش می گفت: | ||
«هرچند پایگاه تغزل را عشق و عاشقی دانستهاند، ولی به گمان من، تغزل میتواند هر نوع حدیث نفسی را دربربگیرد حتی اگر اجتماعی و عرفانی باشد... در شعر هیچ الگویی نداشته ام، ولی به حافظ، مولوی، سعدی و خیام ارادت داشتهام. نیما، شاملو، فروغ و نادرپور نیز برایم بسی عزیزند». | «هرچند پایگاه تغزل را عشق و عاشقی دانستهاند، ولی به گمان من، تغزل میتواند هر نوع حدیث نفسی را دربربگیرد حتی اگر اجتماعی و عرفانی باشد... در شعر هیچ الگویی نداشته ام، ولی به حافظ، مولوی، سعدی و خیام ارادت داشتهام. نیما، شاملو، فروغ و نادرپور نیز برایم بسی عزیزند».<ref name=":0" /> | ||
=== حسین منزوی در عرصهی سیاسی – اجتماعی === | |||
بهطور معمول شاعران تأثیراتی از حوادث و اتفاقات سیاسی و اجتماعی زمان خود گرفتهاند. حسین منزوی نیز از جریانات و حوادث سیاسی زمان خود دور نشده و به همین خاطر روی دیگر غزلهای او را غم و شادی، عشق و نفرت، یأس و امید، شکست و پیروزی گرفته است که این احساسات محور شعرهای اجتماعی و سیاسی او را تشکیل میدهند. | بهطور معمول شاعران تأثیراتی از حوادث و اتفاقات سیاسی و اجتماعی زمان خود گرفتهاند. حسین منزوی نیز از جریانات و حوادث سیاسی زمان خود دور نشده و به همین خاطر روی دیگر غزلهای او را غم و شادی، عشق و نفرت، یأس و امید، شکست و پیروزی گرفته است که این احساسات محور شعرهای اجتماعی و سیاسی او را تشکیل میدهند. | ||
مضامین مذهبی نیز در غزلهای منزوی دیده میشود. اشعار مذهبی این شاعر در دو دسته کلی، مدح ائمه اطهار و غزلهای عصیانی تقسیمبندی میشوند. شاید به خاطر شمار کمی از این مضامین در تجربههای تغزل حسین منزوی بشود آنها را تفننی برای وی قلمداد کرد که اتفاقاً تفننی قوی و ژرف از آب در آمده است. | مضامین مذهبی نیز در غزلهای منزوی دیده میشود. اشعار مذهبی این شاعر در دو دسته کلی، مدح ائمه اطهار و غزلهای عصیانی تقسیمبندی میشوند. شاید به خاطر شمار کمی از این مضامین در تجربههای تغزل حسین منزوی بشود آنها را تفننی برای وی قلمداد کرد که اتفاقاً تفننی قوی و ژرف از آب در آمده است.<ref name=":4" /> | ||
در کتاب هوای تازه آمده است که: اینكه دكتر روزبه، فقر اندیشه را از ویژگیهای شاخص اشعار حسین منزوی و دیگر نوپردازان رمانتیك میدانند؛ چندان پذیرفته نیست؛ زیرا رسالت و تعهد شعر این دوره در پرداختن به مضامین اجتماعی و پدیدههای سیاسی است و نه فلسفی، حكمی، عرفانی، و... موضوع شعرامروزموضوع دیگریاست... امروز شعرحربهی خلق است؛ زیرا كه شاعران خود شاخهای ز جنگل خلق هستند. وقتی شاعر امروز سخن یا شعری میگوید؛ او دست میگذارد به جراحات شهر پیر، یعنی او قصه میكند به شب از صبح دلپذیر، او دردهای شهر و دیارش را فریاد میكند؛ با سرود خویش روانهای خسته را آباد میكند؛ قلبهای سرد و تهی مانده را از شوق سرشار میكند، یعنی او را به صبح طالع، چشمان خفته را بیدار میكند؛ افتخار نامه انسان عصر را تفسیر می كند؛ و فتحنامههای زمانش را تقریر می كند. | در کتاب هوای تازه آمده است که: اینكه دكتر روزبه، فقر اندیشه را از ویژگیهای شاخص اشعار حسین منزوی و دیگر نوپردازان رمانتیك میدانند؛ چندان پذیرفته نیست؛ زیرا رسالت و تعهد شعر این دوره در پرداختن به مضامین اجتماعی و پدیدههای سیاسی است و نه فلسفی، حكمی، عرفانی، و... موضوع شعرامروزموضوع دیگریاست... امروز شعرحربهی خلق است؛ زیرا كه شاعران خود شاخهای ز جنگل خلق هستند. وقتی شاعر امروز سخن یا شعری میگوید؛ او دست میگذارد به جراحات شهر پیر، یعنی او قصه میكند به شب از صبح دلپذیر، او دردهای شهر و دیارش را فریاد میكند؛ با سرود خویش روانهای خسته را آباد میكند؛ قلبهای سرد و تهی مانده را از شوق سرشار میكند، یعنی او را به صبح طالع، چشمان خفته را بیدار میكند؛ افتخار نامه انسان عصر را تفسیر می كند؛ و فتحنامههای زمانش را تقریر می كند. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۴: | ||
براین اساس رسالت و تعهد اشعار امروز و اشعار حسین منزوی در توجه به مسائل اجتماعی و مضامین سیاسی و مردمی است. درست است كه هنر استاد حسین منزوی در تغزلهای عاشقانه است؛ ولی همین تغزلهای عاشقانه در بسیاری موارد دارای مضامین اجتماعی، سیاسی و مردمی هستند. علاوه براین حسین منزوی در اشعار جداگانهای در قالبهای گوناگون از مضامین سیاسی - اجتماعی و مردمی سخن میگوید، چون باور دارد كه رسالت شعر امروز نیز همین است. بیتردید اشعار وطنی و سیاسی حسین منزوی از بهترین غزلهای سیاسی و اجتماعی دوران معاصر به حساب میآید. حسین منزوی به ایران و ایرانی عشق میورزد و از غم وطن میگرید؛ مانند مادری در غم فرزند بگرید و به وطنی كه در بازار شقاوت از سوی بیوطنان چوب حراج میخورد، آهی سوزناك میكشد. | براین اساس رسالت و تعهد اشعار امروز و اشعار حسین منزوی در توجه به مسائل اجتماعی و مضامین سیاسی و مردمی است. درست است كه هنر استاد حسین منزوی در تغزلهای عاشقانه است؛ ولی همین تغزلهای عاشقانه در بسیاری موارد دارای مضامین اجتماعی، سیاسی و مردمی هستند. علاوه براین حسین منزوی در اشعار جداگانهای در قالبهای گوناگون از مضامین سیاسی - اجتماعی و مردمی سخن میگوید، چون باور دارد كه رسالت شعر امروز نیز همین است. بیتردید اشعار وطنی و سیاسی حسین منزوی از بهترین غزلهای سیاسی و اجتماعی دوران معاصر به حساب میآید. حسین منزوی به ایران و ایرانی عشق میورزد و از غم وطن میگرید؛ مانند مادری در غم فرزند بگرید و به وطنی كه در بازار شقاوت از سوی بیوطنان چوب حراج میخورد، آهی سوزناك میكشد. | ||
حسین منزوی علاوه بر وطن كه از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی و اجتماعی است، به مفاهیم مهمی مانند: ظلم و ستم، آزادی، حقوق، مردم و عدالت، توجه ویژهای دارد. توجه به آنها را از زبان نمادین كه خاص شعر این دوره است، در تغزلهای عاشقانه و اشعار دیگر با هنرمندی خاصی بیان میكند. | حسین منزوی علاوه بر وطن كه از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی و اجتماعی است، به مفاهیم مهمی مانند: ظلم و ستم، آزادی، حقوق، مردم و عدالت، توجه ویژهای دارد. توجه به آنها را از زبان نمادین كه خاص شعر این دوره است، در تغزلهای عاشقانه و اشعار دیگر با هنرمندی خاصی بیان میكند.<ref name=":5" /> | ||
چهگونه باغ تو باور كند بهاران را | چهگونه باغ تو باور كند بهاران را | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۴: | ||
طشت زری است خورشید گلگون لبالب از خون | طشت زری است خورشید گلگون لبالب از خون | ||
تیغ كه باز كرده است خون از رگ | تیغ كه باز كرده است خون از رگ سیاووش؟ | ||
با دقت و تأمل و بررسی بیشتر، نمونههایی دیگری از این موارد مفاهیم اجتماعی - سیاسی در میان عاشقانههای او میتوان یافت. حسین منزوی علاوه بر اینكه مضامین سیاسی و اجتماعی را با تغزلهای عاشقانه در میآمیزد؛ بلكه بهلحاظ ارزش ویژهای كه این مفاهیم برای وی دارد، گاهی مضامین شعرش صرفاً به این مباحث اختصاص مییابد، چه در غالب غزل و چه در قالبهای دیگر شعری. <ref name=":5" /> | |||
== جایگاه موسیقیایی غزلهای منزوی == | == جایگاه موسیقیایی غزلهای منزوی == | ||
موسیقی بیرونی غزلهای حسین منزوی، تنوع بسیار زیادی داشته است. به این معنی که او در میان ۱۹ بحر موجود در شعر فارسی به ۱۲ بحر و بیش از ۴۵ وزن پرداخته و در آنها طبعآزمایی نموده که این موضوع منجربه بالا بردن خلاقیت او و تخیلات بینظیرش در تکتک ابیات شده است. نقطه قوت آهنگ و موسیقی بیرونی غزلهای استاد حسین منزوی پیوند پایدار، قوی، عمیق و شگفتانگیز او است که توانسته با درونمایه و محتوای شعر استمرار پیدا کرده و با تناسبی عالی مخاطب را به حیرت و لذت بکشاند. | موسیقی بیرونی غزلهای حسین منزوی، تنوع بسیار زیادی داشته است. به این معنی که او در میان ۱۹ بحر موجود در شعر فارسی به ۱۲ بحر و بیش از ۴۵ وزن پرداخته و در آنها طبعآزمایی نموده که این موضوع منجربه بالا بردن خلاقیت او و تخیلات بینظیرش در تکتک ابیات شده است. نقطه قوت آهنگ و موسیقی بیرونی غزلهای استاد حسین منزوی پیوند پایدار، قوی، عمیق و شگفتانگیز او است که توانسته با درونمایه و محتوای شعر استمرار پیدا کرده و با تناسبی عالی مخاطب را به حیرت و لذت بکشاند.<ref name=":4" /> | ||
=== اوزان اشعار حسین منزوی === | |||
بخش زیادی از شکوه اشعار حسین منزوی در گرو مهارت او در استفاده از وزنهای عروضی و انتخاب و ترکیب آنهاست. در رابطه با خلاقیت عروضی در اشعار حسین منزوی باید از وزنهای ابتکاری او که چیزی در حدود پانزده وزن هستند نیز تجلیل کرد. شاید خود شاعر پافشاری بر این اوزان ابتکاری نداشته و اسلوب خاص ذهنی و روحی او است که در کلامش تاثیرگذار بوده و منجربه ایجاد گونهای تازه و برخلاف عادات معمول در اشعار شده است. به همین خاطر هم است که قدرت بالای اشعار حسین منزوی توجه خواننده را به خود جلب میکند. پرکاربردترین وزن غزلهای حسین منزوی بحر مجتث است، یعنی چیزی حدود ۹۲ غزل این شاعر در این بحر سروده شده است. این وزن دارای آهنگی جویباری و نرم بوده و باعث خوانش روان شعر میگردد. از بحرهای دیگر به کاررفته توسط این غزلسرای بزرگ معاصر، میتوان به بحرهای رمل، مضارع، هزج، رجز، مقتضب، خفیف و... اشاره کرد.<ref name=":4" /> | |||
حسین منزوی در سرایش نزدیک به ۱۵۰، ترانه با خوانندگان و هنرمندان معروف ایران همچون: داریوش اقبالی، حسین خواجه امیری (ایرج)، جمال وفایی، ناصرمسعودی، کوروش یغمایی، بانو فیروزه، بانو گیتی، علی رضا افتخاری و مسعود خادم همکاری داشته است. دو آلبوم موسیقی نیز براساس ترانههای حسین منزوی در دست انتشار است. آلبوم نخست که زاگرس نام دارد، دربرگیرندهی ۸ آهنگ کردی و لری با خوانندگی شهرام ناظری است که ارسلان کامکار آهنگسازی آن را برعهده دارد؛ و شرکت مشکات آن را منتشر میکند. آلبوم دوم با ۶ ترانه از حسین منزوی با آهنگسازی بهزاد محمودیزاده و خوانندگی علی رضا افتخاری منتشر میشود، اما نام آن مشخص نیست. | === سرایش ترانه === | ||
حسین منزوی در سرایش نزدیک به ۱۵۰، ترانه با خوانندگان و هنرمندان معروف ایران همچون: داریوش اقبالی، حسین خواجه امیری (ایرج)، جمال وفایی، ناصرمسعودی، کوروش یغمایی، بانو فیروزه، بانو گیتی، علی رضا افتخاری و مسعود خادم همکاری داشته است. دو آلبوم موسیقی نیز براساس ترانههای حسین منزوی در دست انتشار است. آلبوم نخست که زاگرس نام دارد، دربرگیرندهی ۸ آهنگ کردی و لری با خوانندگی شهرام ناظری است که ارسلان کامکار آهنگسازی آن را برعهده دارد؛ و شرکت مشکات آن را منتشر میکند. آلبوم دوم با ۶ ترانه از حسین منزوی با آهنگسازی بهزاد محمودیزاده و خوانندگی علی رضا افتخاری منتشر میشود، اما نام آن مشخص نیست.<ref name=":0" /> | |||
== ویژگیهای اشعار حسین منزوی == | == ویژگیهای اشعار حسین منزوی == | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۳۰: | ||
حسین منزوی در زمینهی زبان سطحی و كم عمق نیست و به آنچه زبان شعر امروز اقتضا میكند میاندیشد و نهایت سعی را میكند تا با زبان شعر امروز همگام و همسان باشد؛ و حركت به سمت سلامت زبان، هنجار گریزیهای زبانی، دوری از مفردات قراردادی و كلیشهای، نزدیك شدن به زبان محاوره، نمادینه شدن زبان، رویكرد به نوعی زبان حماسی و سبك گریزی، همه را با كمال هنرمندی در اشعار خود بهكار میبرد. | حسین منزوی در زمینهی زبان سطحی و كم عمق نیست و به آنچه زبان شعر امروز اقتضا میكند میاندیشد و نهایت سعی را میكند تا با زبان شعر امروز همگام و همسان باشد؛ و حركت به سمت سلامت زبان، هنجار گریزیهای زبانی، دوری از مفردات قراردادی و كلیشهای، نزدیك شدن به زبان محاوره، نمادینه شدن زبان، رویكرد به نوعی زبان حماسی و سبك گریزی، همه را با كمال هنرمندی در اشعار خود بهكار میبرد. | ||
=== سلامتی زبان و پرهیز از كهنگیها: === | |||
پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكستهی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقشهای مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است. | پرهیز از كاربرد صورت متروك و مخفف و شكستهی كلمات و افعال، دوری از برخی زواید، قیود و اصوات رایج در شعر فارسی مانند: رهی، خه، حالی و... عدم استفاده از ضمایر متصل شخصی در نقشهای مختلف، پرهیز از كاربرد افعالی مانند: شد، گشت، نمود و... به جای رفت، شد، كرد، از پارامترهای سلامت زبان در شعر معاصر است كه حسین منزوی به آن مقید است. | ||
خط ۳۶۳: | خط ۳۱۸: | ||
چون جامه پر نور اناالحق زن منصور | چون جامه پر نور اناالحق زن منصور | ||
ای شاهد بر دار شهادت شدن | ای شاهد بر دار شهادت شدن دوست<ref name=":5" /> | ||
== صور خیالی در اشعار حسین منزوی == | == صور خیالی در اشعار حسین منزوی == | ||
خط ۳۷۳: | خط ۳۲۸: | ||
زلال جاری آواز جویباران را | زلال جاری آواز جویباران را | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
باران خون و خنجر گفتی و شد مكرر | باران خون و خنجر گفتی و شد مكرر | ||
شاعر خموش دیگر! بباران مگو، بباران! | شاعر خموش دیگر! بباران مگو، بباران! | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
كاسه خورشید روشن نیست، این طشت لجن | كاسه خورشید روشن نیست، این طشت لجن | ||
جا به جا در چاه ویل شب، سرازیرش كنید | جا به جا در چاه ویل شب، سرازیرش كنید | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
طشت زری است خورشید گلگون لبالب از خون | طشت زری است خورشید گلگون لبالب از خون | ||
خط ۳۹۰: | خط ۳۵۱: | ||
داغ كدام خورشید ای مادر سیه پوش | داغ كدام خورشید ای مادر سیه پوش | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
شب میرسد از راه شفق سرخترین است | شب میرسد از راه شفق سرخترین است | ||
خط ۴۰۳: | خط ۳۶۶: | ||
كسی كه به معجزهای ما را عصا میكرد | كسی كه به معجزهای ما را عصا میكرد | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
ای خون دامن گیر بابك در رگانت | ای خون دامن گیر بابك در رگانت | ||
جاری ترین سیلاب سرخ روزگاران | جاری ترین سیلاب سرخ روزگاران | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
رودابه من، رودگری كن كه فتادند | رودابه من، رودگری كن كه فتادند | ||
خط ۴۱۶: | خط ۳۸۳: | ||
داغ همیشه بر جگر باغبان زده | داغ همیشه بر جگر باغبان زده | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
گیرم كه بهشتم به نمازی ندهد دست | گیرم كه بهشتم به نمازی ندهد دست | ||
خط ۴۲۵: | خط ۳۹۴: | ||
سرخوش، اما مضطرب انگیز میآید | سرخوش، اما مضطرب انگیز میآید | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
پاییزها به دور و تسلسل رسیدهاند | پاییزها به دور و تسلسل رسیدهاند | ||
از باغهای سبز شكوفا سخن مگو | از باغهای سبز شكوفا سخن مگو | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
نسیم نیست, نه بیم است بیم دار شدن | نسیم نیست, نه بیم است بیم دار شدن | ||
كه ارزه می فكند بر تن سپیداران | كه ارزه می فكند بر تن سپیداران | ||
<nowiki>*</nowiki> * * | |||
با قطره خون رفیقانت، | با قطره خون رفیقانت، | ||
خط ۴۴۲: | خط ۴۱۷: | ||
آخر به مرگ محتومش خواهند كشت؛ | آخر به مرگ محتومش خواهند كشت؛ | ||
تا صبح از كرانه برآید. | تا صبح از كرانه برآید.<ref name=":5" /> | ||
== آثار حسین منزوی == | == آثار حسین منزوی == | ||
خط ۴۴۸: | خط ۴۲۳: | ||
=== حنجره زخمی تغزل === | === حنجره زخمی تغزل === | ||
حسین منزوی نخستین دفتر شعرش را به نام حنجره زخمی تغزل، در سال ۱۳۵۰، به چاپ رسانید؛ و با همان مجموعه برندهی جایزه اولین دوره شعر فروغ فرخزاد نیز شد؛ و بهعنوان بهترین شاعر جوان این دوره معرفی شد. در همین ایام بود که عنوان بهترین نویسنده به زنده یاد جلال آلاحمد تعلق گرفت که احمد شاملو، جایزهی جلال آلاحمد را از طرف سیمین دانشور دریافت نمود. | حسین منزوی نخستین دفتر شعرش را به نام حنجره زخمی تغزل، در سال ۱۳۵۰، به چاپ رسانید؛ و با همان مجموعه برندهی جایزه اولین دوره شعر فروغ فرخزاد نیز شد؛ و بهعنوان بهترین شاعر جوان این دوره معرفی شد. در همین ایام بود که عنوان بهترین نویسنده به زنده یاد جلال آلاحمد تعلق گرفت که احمد شاملو، جایزهی جلال آلاحمد را از طرف سیمین دانشور دریافت نمود.<ref name=":0" /> | ||
این مجموعه شعر دارای دو دفتر است؛ دفتر غزلها و دفترهای شعر آزاد كه یك مثنوی و سه چهار دو بیتی در میانشان دیده میشود. | حسین مننزوی خود در رابطه با اولین دفتر شعرش میگوید:<blockquote>«تغزل هنوز هم جان شعر اوست. هر نیش و نوش و شوكران و شكری را از صافی آن مىگذراند و عشق را هویت اصلی شعر خود می داند و به عشق آفرین می گوید كه مهر درخشاناش را بر جبین شعر و زندگیاش كوبیده است.»</blockquote>این مجموعه شعر دارای دو دفتر است؛ دفتر غزلها و دفترهای شعر آزاد كه یك مثنوی و سه چهار دو بیتی در میانشان دیده میشود.<ref name=":5" /> | ||
=== صفرخان === | === صفرخان === | ||
دومین کتاب حسین منزوی پس از ۸ سال سکوت، با نام ''صفر خان'' در قالب یک شعر بلند در ستایش از مردانگی صفر قهرمانیان، دیرپاترین زندانی سیاسی دوران محمدرضا پهلوی منتشر شد. حسین منزوی با ستودن از روحیه آزادگی صفر قهرمانیان از این که گروهی با برچسبهای ناچسب سیاسی و خطی قصد انحصاری کردن این زندانی آزادی خواه را داشته و دارند، گفته است: | دومین کتاب حسین منزوی پس از ۸ سال سکوت، با نام ''صفر خان'' در قالب یک شعر بلند در ستایش از مردانگی صفر قهرمانیان، دیرپاترین زندانی سیاسی دوران محمدرضا پهلوی منتشر شد. حسین منزوی با ستودن از روحیه آزادگی صفر قهرمانیان از این که گروهی با برچسبهای ناچسب سیاسی و خطی قصد انحصاری کردن این زندانی آزادی خواه را داشته و دارند، گفته است:<blockquote>«این شعر در حقیقت ستایشنامه و ادای دین شعر معاصر بود به صفر قهرمانیان که پهلوان زندانیهای سیاسی شاه شد با ۳۳ سال حبس بی وقفه.»</blockquote>نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۵۸، منتشر شد؛ و در سال ۱۳۸۲، تجدید چاپ گردید.<ref name=":0" /> | ||
«این شعر در حقیقت ستایشنامه و ادای دین شعر معاصر بود به صفر قهرمانیان که پهلوان زندانیهای سیاسی شاه شد با ۳۳ سال حبس بی وقفه.» | |||
نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۵۸، منتشر شد؛ و در سال ۱۳۸۲، تجدید چاپ گردید. | |||
کتاب '' صفر خان'' یکی از با محتواترین شعرهای نیمایی حسین منزوی است؛ و به روشنی بیانگر آرمانخواهی و نگاه اجتماعی اوست. استاد منزوی در صفر خان علاوه بر به تصویرکشیدن شرایط دردناک حبس، به برخی از چهرهها و سمبلهای مبارزه در عصر خود و اتفاقات تاریخساز معاصر ایران مثل اعدام خسرو گلسرخی، غرق شدن صمد بهرنگی در رود ارس و مرگ ناباورانهی غلامرضا تختی و جلال آلاحمد هم اشاره میکند. | کتاب '' صفر خان'' یکی از با محتواترین شعرهای نیمایی حسین منزوی است؛ و به روشنی بیانگر آرمانخواهی و نگاه اجتماعی اوست. استاد منزوی در صفر خان علاوه بر به تصویرکشیدن شرایط دردناک حبس، به برخی از چهرهها و سمبلهای مبارزه در عصر خود و اتفاقات تاریخساز معاصر ایران مثل اعدام خسرو گلسرخی، غرق شدن صمد بهرنگی در رود ارس و مرگ ناباورانهی غلامرضا تختی و جلال آلاحمد هم اشاره میکند.<ref name=":2" /> | ||
این منظومه بلند نیمایی را حسین منزوی به روح آزادیخواه صفرخان، یكی از قهرمانان تاریخ معاصر و همچنین برادر خودش بهنام حسن، هدیه كرده است. | این منظومه بلند نیمایی را حسین منزوی به روح آزادیخواه صفرخان، یكی از قهرمانان تاریخ معاصر و همچنین برادر خودش بهنام حسن، هدیه كرده است.<ref name=":5" /> | ||
=== ترجمه منظومه حیدربابا === | === ترجمه منظومه حیدربابا === | ||
خط ۴۷۴: | خط ۴۴۱: | ||
=== این ترك پارسی گوی === | === این ترك پارسی گوی === | ||
این ترك پارسی گوی، کتابی است در تحلیل و بررسی شعر محمدحسین شهریار كه در سال ۱۳۷۲، منتشر شده است. حسین منزوی در این كتاب از شهریار بهعنوان شاعر شیدایی و شیوایی نام میبرد؛ و شعر او را با توصیفاتی مانند: تذكره احوال، شعر شهریار، غزل شهریار، مكتب شهریار، هذیان دل و حیدر بابا مثنوی افسانه شب، شعرهای آزاد شهریار و... با قلم خود نقد و بررسی می كند؛ و می گوید: | این ترك پارسی گوی، کتابی است در تحلیل و بررسی شعر محمدحسین شهریار كه در سال ۱۳۷۲، منتشر شده است. حسین منزوی در این كتاب از شهریار بهعنوان شاعر شیدایی و شیوایی نام میبرد؛ و شعر او را با توصیفاتی مانند: تذكره احوال، شعر شهریار، غزل شهریار، مكتب شهریار، هذیان دل و حیدر بابا مثنوی افسانه شب، شعرهای آزاد شهریار و... با قلم خود نقد و بررسی می كند؛ و می گوید:<blockquote>«دفتر شهریار، همیشه برای تسخیر دل مشاق من طرفههایی در آستین داشته است.»</blockquote> | ||
«دفتر شهریار، همیشه برای تسخیر دل مشاق من طرفههایی در آستین داشته است.» | |||
=== از شوكران و شكر === | === از شوكران و شكر === | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۶۲: | ||
=== از خاموشها و فراموشها === | === از خاموشها و فراموشها === | ||
مجموعهی از خاموشها و فراموشها را كه حسین منزوی به شهر و دیارش زنجان، و به همشهریهای خود هدیه کرده است. این مجموعه در دو دفتر كه دفتر نخست مجموعه غزلها است، و دفتر دوم چند مثنوی و مثنویواره است، در سال ۱۳۸۱، منتشر شده است. این مجموعه یك مقدمه و پیشگفتار نیز دارد كه استاد منزوی در مقدمهاش می گوید: | مجموعهی از خاموشها و فراموشها را كه حسین منزوی به شهر و دیارش زنجان، و به همشهریهای خود هدیه کرده است. این مجموعه در دو دفتر كه دفتر نخست مجموعه غزلها است، و دفتر دوم چند مثنوی و مثنویواره است، در سال ۱۳۸۱، منتشر شده است. این مجموعه یك مقدمه و پیشگفتار نیز دارد كه استاد منزوی در مقدمهاش می گوید: <blockquote>«برخی شعرهای این دفتر بوی جوانی و خامی دارند... تعجب نكنید و به یاد آورید كه این شعرها گامهای نخستین این شاعر در طریق سرودن بودهاند و حرمت و عزت آنها دقیقاً به همین نخستین بودنهایشان باز می گردد.»</blockquote> | ||
«برخی شعرهای این دفتر بوی جوانی و خامی دارند... تعجب نكنید و به یاد آورید كه این شعرها گامهای نخستین این شاعر در طریق سرودن بودهاند و حرمت و عزت آنها دقیقاً به همین نخستین بودنهایشان باز می گردد.» | |||
=== آثار دیگر === | |||
آثار دیگر حسین منزوی عبارتند از: | آثار دیگر حسین منزوی عبارتند از: | ||
خط ۵۰۷: | خط ۴۷۱: | ||
- دومان: دفتری از شعرهای تركی این شاعر است | - دومان: دفتری از شعرهای تركی این شاعر است | ||
- نیما در مرحله گذار: كه بررسی شعر نیمایی و تحولات نیما در شعر معاصر است.<ref>[http://hosseinmonzavi.blogfa.com/post/48 حسین منزوی، سلطان غزل]</ref> | - نیما در مرحله گذار: كه بررسی شعر نیمایی و تحولات نیما در شعر معاصر است.<ref name=":5">[http://hosseinmonzavi.blogfa.com/post/48 حسین منزوی، سلطان غزل]</ref> | ||
== آثار حسین منزوی به ترتیب == | == آثار حسین منزوی به ترتیب == | ||
حنجره زخمی تغزل (۱۳۵۰) | * حنجره زخمی تغزل (۱۳۵۰) | ||
* صفرخان (۱۳۵۸) | |||
صفرخان (۱۳۵۸) | * ترجمه منظومه ترکی حیدر بابای استاد محمد حسین شهریار (۱۳۶۹) | ||
* با عشق در حوالی فاجعه (۱۳۷۱) | |||
ترجمه منظومه ترکی حیدر بابای استاد محمد حسین شهریار (۱۳۶۹) | * این ترک پارسی گوی / بررسی شعر محمدحسین شهریار(۱۳۷۲) | ||
* از شوکران و شکر (۱۳۷۳) | |||
با عشق در حوالی فاجعه (۱۳۷۱) | * با سیاوش از آتش (۱۳۷۵) | ||
* از کهربا و کافور (۱۳۷۶) | |||
این ترک پارسی گوی / بررسی شعر محمدحسین شهریار(۱۳۷۲) | * از ترمه و تغزل / برگزیده غزلها و شعرهای نیمایی و سپید (۱۳۷۶) | ||
* به همین سادگی / شعرهای بی وزن (۱۳۷۸) | |||
از شوکران و شکر (۱۳۷۳) | * با عشق تاب می آورم / شعرهای نیمایی (۱۳۷۸) | ||
* این کاغذین جامه (۱۳۷۹) | |||
با سیاوش از آتش (۱۳۷۵) | * از خاموشی ها و فراموشی (۱۳۸۰) | ||
* تغزلی در باران (۱۳۸۱) | |||
از کهربا و کافور (۱۳۷۶) | شایان ذکر است که چند کتاب دیگر نیز از حسین منزوی در دست ناشران مختلف باقی مانده و به دلایل نامعلوم، از دسترس علاقهمندان به فرهنگ و ادب دور نگاه داشته شده است. حسین منزوی با گلایه از این که بسیاری از ناشران به دلایل گوناگون، اثر اهالی ادب و فرهنگ را در کنج مؤسسه انتشاراتی خود زندانی میکنند، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواست که برای احقاق حقوق صاحبان اثر، به این وضع زننده و ناهنجار رسیدگی کند و به آن پایان دهد. او برای نمونه میگفت که دو اثر وی نزدیک به سال است که در انتشارات... خاک میخورند. همچنین کتابهای دومان (شعرهای ترکی حسین منزوی)، صفیر سیمرغ (شعرهای سی تن از شاعران زنجان از نسل اول تا ششم شعر آن دیار)، دیوار در متن یک شعر(بررسی تحلیلی شعر معاصر) و خونه آقا گنجشکه (مجموعه داستان کودکان) به این سرنوشت ناگوار دچار شدهاند.<ref name=":0" /> | ||
از ترمه و تغزل / برگزیده غزلها و شعرهای نیمایی و سپید (۱۳۷۶) | |||
به همین سادگی / شعرهای بی وزن (۱۳۷۸) | |||
با عشق تاب می آورم / شعرهای نیمایی (۱۳۷۸) | |||
این کاغذین جامه (۱۳۷۹) | |||
از خاموشی ها و فراموشی (۱۳۸۰) | |||
تغزلی در باران (۱۳۸۱) | |||
شایان ذکر است که چند کتاب دیگر نیز از حسین منزوی در دست ناشران مختلف باقی مانده و به دلایل نامعلوم، از دسترس علاقهمندان به فرهنگ و ادب دور نگاه داشته شده است. حسین منزوی با گلایه از این که بسیاری از ناشران به دلایل گوناگون، اثر اهالی ادب و فرهنگ را در کنج مؤسسه انتشاراتی خود زندانی میکنند، از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواست که برای احقاق حقوق صاحبان اثر، به این وضع زننده و ناهنجار رسیدگی کند و به آن پایان دهد. او برای نمونه میگفت که دو اثر وی نزدیک به سال است که در انتشارات... خاک میخورند. همچنین کتابهای دومان (شعرهای ترکی حسین منزوی)، صفیر سیمرغ (شعرهای سی تن از شاعران زنجان از نسل اول تا ششم شعر آن دیار)، دیوار در متن یک شعر(بررسی تحلیلی شعر معاصر) و خونه آقا گنجشکه (مجموعه داستان کودکان) به این سرنوشت ناگوار دچار شدهاند. | |||
== جان باختن برادر حسین منزوی == | == جان باختن برادر حسین منزوی == | ||
خط ۵۴۵: | خط ۴۹۵: | ||
سه سال رفته و این زخم خون چکان، تازه است | سه سال رفته و این زخم خون چکان، تازه است | ||
این مطلع غزلی پرسوز و گداز است که حسین منزوی برای حسن، برادر جوانمرگ شدهاش سروده است. ارتباط تنگاتنگ این دو و مرگ حسن تاثیر عجیبی بر اشعار و زندگی برادر بزرگتر گذاشت. حسین منزوی تا پایان عمر داغدار برادرش بود؛ و شعرها برایش سرایید. تا اینکه در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، برای همیشه به برادرش حسن پیوست و در وطنش اما غریب به خاک سپرده شد. | این مطلع غزلی پرسوز و گداز است که حسین منزوی برای حسن، برادر جوانمرگ شدهاش سروده است. ارتباط تنگاتنگ این دو و مرگ حسن تاثیر عجیبی بر اشعار و زندگی برادر بزرگتر گذاشت. حسین منزوی تا پایان عمر داغدار برادرش بود؛ و شعرها برایش سرایید. تا اینکه در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳، برای همیشه به برادرش حسن پیوست و در وطنش اما غریب به خاک سپرده شد.<ref name=":2" /> | ||
== درگذشت حسین منزوی == | == درگذشت حسین منزوی == | ||
حسین منزوی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳، بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. وی در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد. | حسین منزوی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳، بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. وی در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد.<ref name=":3" /> | ||
== گزیدهی اشعار حسین منزوی == | == گزیدهی اشعار حسین منزوی == | ||
خط ۶۰۳: | خط ۵۵۳: | ||
در پیری و جوانی آیینه، خشت من بود | در پیری و جوانی آیینه، خشت من بود | ||
<nowiki>***</nowiki> | |||
آیا چه دیدی آن شب در قتلگاه یاران؟ | |||
چشم درشت خونین ای ماه سوگواران | |||
از خاك بر جبینت خورشیدها شتك زد | |||
آن دم كه داد ظلمت فرمان تیرباران | |||
رعنا و ایستاده، جانها به كف نهاده | |||
رفتند و مانده بر جا، ما خیل شرمساران | |||
ای یار ای نگارین! پا تا سر تو خونین | |||
ای خوشترین طلیعه از صبح شب شماران | |||
داغ تو ماندگار است، چندان كه یادگار است | |||
از خون هزار لاله بر بیرق بهاران | |||
یادت اگر چه خاموش، كی میشود فراموش؟ | |||
نامت كتیبهای شد بر سنگ روزگاران | |||
هر عاشقی كه جان داد در باغ سروی افتاد | |||
بر خاك و سرختر شد خوناب جویباران | |||
سهلش مگر چونین، این سیبهای خونین | |||
هر یك سری بریده است بر دار شاخساران | |||
باران فرو نشسته است اما هنوز در باغ | |||
خون چكه چكه ریزد از پنجهٔ چناران | |||
باران خون و خنجر گفتی و شد مكرر | |||
شاعر خموش دیگر! باران مگو، بباران! | |||
== منابع: == | == منابع: == | ||
<references /> |
ویرایش