۱٬۳۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
| نام = فرهاد مِهراد | | نام = فرهاد مِهراد | ||
| تصویر = فرهاد | | تصویر = فرهاد.jpg | ||
| توضیح_تصویر | | توضیح_تصویر | ||
| اندازه_تصویر = | | اندازه_تصویر = | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
خصوصیات رفتاری آخرین فرزند خانواده مهراد به قدری متفاوت بود که همواره از سوی اطرافیان متهم به تقلید از بزرگترها بود. | خصوصیات رفتاری آخرین فرزند خانواده مهراد به قدری متفاوت بود که همواره از سوی اطرافیان متهم به تقلید از بزرگترها بود. | ||
برادر بزرگتر فرهاد ویولن مینواخت، همین موضوع زمینهی بروز استعدادهای هنری فرهاد شد. علاقه به موسیقی چنان شوقی در او ایجاد کرده بود تا در سن سه سالگی پشت در اتاق برادرش بنشیند و تمرین ویلون او و دوستانش را گوش کند. | برادر بزرگتر فرهاد ویولن مینواخت، همین موضوع زمینهی بروز استعدادهای هنری فرهاد شد. علاقه به موسیقی چنان شوقی در او ایجاد کرده بود تا در سن سه سالگی پشت در اتاق برادرش بنشیند و تمرین ویلون او و دوستانش را | ||
گوش کند. | |||
یکی از دوستان برادر فرهاد متوجه علاقهی زیاد وی به موسیقی میشود و از خانوادهاش درخواست میکنند که سازی برای فرهاد تهیه نمایند، برادر بزرگترش نیز این موضوع را بهصورت جدی دنبال کرده و برایش یک ویلون سل تهیه میکنند و فرهاد با آن ساز تمریناتش را شروع میکند. ولی چرخ روزگار با وی یاری نکرد و سازش را شکست. بهقول فرهاد: «ساز صد تکه و روح من هزار تکه شد.» | یکی از دوستان برادر فرهاد متوجه علاقهی زیاد وی به موسیقی میشود و از خانوادهاش درخواست میکنند که سازی برای فرهاد تهیه نمایند، برادر بزرگترش نیز این موضوع را بهصورت جدی دنبال کرده و برایش یک ویلون سل تهیه میکنند و فرهاد با آن ساز تمریناتش را شروع میکند. ولی چرخ روزگار با وی یاری نکرد و سازش را شکست. بهقول فرهاد: «ساز صد تکه و روح من هزار تکه شد.» | ||
ویرایش