کاربر:Khosro/صفحه تمرین امیرکبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
نخستین مأموریت سیاسی امیرکبیر پس از قتل گریبایدوف در ایران بود که از طرف دستگاه دولتی ایران مأموریت یافت تا جهت عذرخواهی به عنوان منشی همراه خسرومیرزا به نزد تزار روسیه برود. او در این سفر حدوداً ۲۲ ساله بود. مأموریت دوم امیرکبیر یک مأموریت تشریفاتی به شمار می‌رفت؛ و در زمانی که وزیر نظام آذربایجان بود به همراه ناصرالدین میرزای ولیعهد به ایروان رفت تا با تزار روس که به این شهر آمده بود ملاقات کند. مهم‌ترین مأموریت سیاسی امیرکبیر، ریاست هیأت نمایندگی دولت ایران در کنفرانس ارزنه‌الروم در سال ۱۲۵۹، برای حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی بود که این مأموریت ۲ سال طول کشید.
نخستین مأموریت سیاسی امیرکبیر پس از قتل گریبایدوف در ایران بود که از طرف دستگاه دولتی ایران مأموریت یافت تا جهت عذرخواهی به عنوان منشی همراه خسرومیرزا به نزد تزار روسیه برود. او در این سفر حدوداً ۲۲ ساله بود. مأموریت دوم امیرکبیر یک مأموریت تشریفاتی به شمار می‌رفت؛ و در زمانی که وزیر نظام آذربایجان بود به همراه ناصرالدین میرزای ولیعهد به ایروان رفت تا با تزار روس که به این شهر آمده بود ملاقات کند. مهم‌ترین مأموریت سیاسی امیرکبیر، ریاست هیأت نمایندگی دولت ایران در کنفرانس ارزنه‌الروم در سال ۱۲۵۹، برای حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی بود که این مأموریت ۲ سال طول کشید.


کنفرانس ارزنة‌الروم که به عهندنامه‌ی ارزنۀالروم معروف بود،  در واقع نخستین کار سیاسی امیرکبیر بود که با توجه به این عهدنامه و عهدنامه‌های پیشین، میزان تسلط او بر امور سیاسی را نمایان می‌سازد و بینانگر افکار استقلال‌طلبانه‌ی وی است.<ref name=":3">[[زندگینامه امیرکبیر - سایت مردان پارس]]</ref>   
کنفرانس ارزنة‌الروم که به عهندنامه‌ی ارزنۀالروم معروف بود،  در واقع نخستین کار سیاسی امیرکبیر بود که با توجه به این عهدنامه و عهدنامه‌های پیشین، میزان تسلط او بر امور سیاسی را نمایان می‌سازد و بینانگر افکار استقلال‌طلبانه‌ی وی است.<ref name=":3">[http://persian-man.ir/senior/politicians/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1/ زندگینامه امیرکبیر - سایت مردان پارس]</ref>   


== صدارت و اعطای لقب امیرکبیر ==
== صدارت و اعطای لقب امیرکبیر ==
خط ۶۶: خط ۶۶:


=== '''چگونگی قتل امیرکبیر''' ===
=== '''چگونگی قتل امیرکبیر''' ===
حمام باغ فین کاشان یک در به داخل و یک در هم به سمت بیرون داشت. مأموران از این جریان آگاه بوده‌اند؛ و زمینه را از پیش برای اجرای طرح حکم قتل امیرکبیر آماده ساخته بودند، چنان‌چه به نقل از مورخان، هنگامی که علیخان به باغ فین می‌رسد، امیرکبیر در حمام بوده است. مأموران در اندرونی را به‌طوری‌که عزت‌الدوله همسر امیرکبیر نفهمد، از بیرون بر او بستند. امیرکبیر که در گرم‌خانه حمام، غرق در خیالات خود بود، ناگهان مطلع از ورود جلادان ناصرالدین شاه به محوطه‌ی حمام می‌شود؛ و پس از صحبت‌هایی بین امیرکبیر و فرستاده‌ی ناصرالدین شاه، سرانجام علی‌خان با گستاخی از وی می‌خواهد که بدون یک لحظه وقت‌کُشی، آماده‌ی مرگ گردد. تنها تقاضایی که از امیرکبیر پذیرفته می‌شود، این است که نحوه‌ی اجرای حکم را خودش تعیین کند. سپس امیرکبیر از جا بلند می‌شود و غسل می‌کند؛ و در وسط گرم‌خانه نشسته و به خاطر این‌که عادت به حجامت (رگ زدن و خون کشیدن) داشت، فرمان داد که دو رگ بازویش را قطع کردند؛ سپس دو دستش را روی زمین گذاشت و شاهد فواره زدن خون‌های گرم خود شد. پس از لحظاتی علی‌خان به جلاد دیگر دستور داد تا لگدی به میان دو کتف امیرکبیر بزند؛ و سپس فرو کردن حوله‌ای به دهان امیرکبیر راه نفس را بر او بست؛ و پس از چند لحظه پیکر بی‌جان امیرکبیر غلطیده در خون‌های صحن گرم‌خانه حمام فین افتاده بود. جلادان دربار شاه با شتاب به‌ سوی تهران روانه شدند تا خبر قتل امیرکبیر را به ناصرالدین شاه برسانند. چنین بود که قتل امیرکبیر در ۲۰ دی‌ماه ۱۲۳۰، به اجرا درآمد.<ref name=":6">[[آخرین لحظات زندگی امیرکبیر چگونه گذشت - سایت شفاف]]</ref>  
حمام باغ فین کاشان یک در به داخل و یک در هم به سمت بیرون داشت. مأموران از این جریان آگاه بوده‌اند؛ و زمینه را از پیش برای اجرای طرح حکم قتل امیرکبیر آماده ساخته بودند، چنان‌چه به نقل از مورخان، هنگامی که علیخان به باغ فین می‌رسد، امیرکبیر در حمام بوده است. مأموران در اندرونی را به‌طوری‌که عزت‌الدوله همسر امیرکبیر نفهمد، از بیرون بر او بستند. امیرکبیر که در گرم‌خانه حمام، غرق در خیالات خود بود، ناگهان مطلع از ورود جلادان ناصرالدین شاه به محوطه‌ی حمام می‌شود؛ و پس از صحبت‌هایی بین امیرکبیر و فرستاده‌ی ناصرالدین شاه، سرانجام علی‌خان با گستاخی از وی می‌خواهد که بدون یک لحظه وقت‌کُشی، آماده‌ی مرگ گردد. تنها تقاضایی که از امیرکبیر پذیرفته می‌شود، این است که نحوه‌ی اجرای حکم را خودش تعیین کند. سپس امیرکبیر از جا بلند می‌شود و غسل می‌کند؛ و در وسط گرم‌خانه نشسته و به خاطر این‌که عادت به حجامت (رگ زدن و خون کشیدن) داشت، فرمان داد که دو رگ بازویش را قطع کردند؛ سپس دو دستش را روی زمین گذاشت و شاهد فواره زدن خون‌های گرم خود شد. پس از لحظاتی علی‌خان به جلاد دیگر دستور داد تا لگدی به میان دو کتف امیرکبیر بزند؛ و سپس فرو کردن حوله‌ای به دهان امیرکبیر راه نفس را بر او بست؛ و پس از چند لحظه پیکر بی‌جان امیرکبیر غلطیده در خون‌های صحن گرم‌خانه حمام فین افتاده بود. جلادان دربار شاه با شتاب به‌ سوی تهران روانه شدند تا خبر قتل امیرکبیر را به ناصرالدین شاه برسانند. چنین بود که قتل امیرکبیر در ۲۰ دی‌ماه ۱۲۳۰، به اجرا درآمد.<ref name=":6">[http://www.shafaf.ir/fa/news/231370/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D8%B1-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB آخرین لحظات زندگی امیرکبیر چگونه گذشت - سایت شفاف]</ref>  


=== متنی که امیرکبیر با خون خود نوشت ===
=== متنی که امیرکبیر با خون خود نوشت ===
خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:


== منابع: ==
== منابع: ==
<references />
۵٬۸۵۷

ویرایش

منوی ناوبری