|   |  | 
| خط ۱: | خط ۱: | 
|  | دوستان عزیز برنامه گل سرخ سلام . امیدوارم در هر کجا که هستید سرحال و سرزنده باشید , دوشنبه ای که گذشت یعنی دوم آذرماه،  سالروز تشکیل میلیشیا بود .میلیشیا  همون نسل جوان و پرشوری که  که برای آزادی مردمش پا به میدان مبارزه گذاشت، میلیشیا یعنی نسل فدا و مقاومت. نسلی که  تک به تکشون رو در زمینههای فدا و مقاومت نمایندگی کردند، همون  نسل ایمان،  ایمان به رهایی مردمش، نسلی که  قهرمانانه  شعار مرگ بر خمینی و زنده باد آزادی رو سر داد و برای عملیکردن این شعار، سنگینترین قیمتها رو  پرداخت و میپردازه. بله،  نسلی قاطع با  ارادهای محکم  و استوار. همون نسلی که یکصدا به رژیم خمینی نه گفت  و ایستاد. نسلی که از آن هزاران هزار گل سرخ روئید. ای کاش میتوانستم نام تک تک آنها  را در اینجا بیاورم و از تک تکشون یاد کنم. از تک تک میلیشیاهایی که حتی نه نامی از خودشان به جا گذاشتند. اما همواره زمان به من اجازه پرداختن به همه اونها رو نمیده.
 |  | حمیرا اشراق (متولد ۱۳۳۹-تهران) هواداران مجاهدین خلق و عضو میلیشیای مجاهدین در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. او در جریان انقلاب ضدسلطنتی در حالی که ۱۸ ساله بود با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و از همان زمان فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. حمیرا اشراق در بهار سال ۱۳۵۸ در بخش دانش آموزی قرار گرفت و یکی از  مسئولین انجمن مدرسه خوارزمی شد. حمیرا اشراق  در خرداد ماه همان سال دیپلم گرفت و سپس  بطور حرفه ای و تمام وقت وارد تشکل میلیشیای مجاهدین خلق شد.حمیرا فرماندهی برخی از تظاهرات و تجمعهای آن زمان را که به صورت  مسالمتآمیز  برگزار میشد،برعهده داشت. حمیرا اشراق در سال ۱۳۶۰ توسط سپاه پاسداران دستگیر شده و زیر شکنجه رفت تا دوستان دیگر خود را که از مجاهدین خلق حمایت میکردند به آنها بدهد.  اما او از دادن اطلاعات خودداری کرد. مژگان همایون فر نقل میکند  هنگامی که  او زیر ضربات سخت کابل قرار داشت به شکنجهگر گفت قصد دارد اطلاعات خود را بدهد و از شکنجه گر خواست برای شنیدن نزدیک بیاید،اما او ناگهان سرود « ای آزادی» که از سرودهای انقلابی مشهور در آن زمان بود را سر داد. حمیرا اشراق در سال ۱۳۶۰ پس از شکنجههای بسیار اعدام شد. | 
|  | (افکت صحبتهای خواهر مریم در مورد حمیرا اشراقـ دورتموند)
 |  | 
|  | ”و به راستی باید گفت: بهای آزادی، خون بهترین فرزندان این آب وخاک است که به پای درخت مقاومت ریخته شده است. 
 |  | 
|  | اجازه بدهید که دراینجا یادی بکنم ازیکی از هزاران هزار میلیشیایی که در آن روزهای گرم خونشان بر تختهای شکنجه و جوخههای اعدام، مقاومت ایران را سرفرازتر و غنیتر کرد. میلیشیای شهید حمیرا اشراق،  پرستوی خونینبالی که در عنفوان جوانی بهشهادت رسید.
 |  | 
|  | حمیرا یک میلیشیای پرشور مجاهد بودکه از نزدیک با او کارکرده بودم. بیشاز 17سال نداشت که، در سال60، به چنگ دژخیمان افتاد. او را خیلی شکنجه کردند.دژخیم از اواطلاعات میخواست و بر شدت شکنجهها میافزود… و حمیرا، دراوج شکنجه و شقاوت دژخیم به او گفت گوشت را جلو بیاور تا اطلاعات بدهم. ولی هنگامی که شکنجهگر میخواست  «اطلاعات»  بشنود، حمیرا سرود «آزادی» را سرداد.”
 |  | 
|  | لگو ( قسمتی از سرود آزادی)
 |  | 
|  | صحبتهای مژگان همایون که  درآن زمان در سلول کناری حمیرا بود و شاهد سرود خواندن حمیرا بوده کهاین خاطره را تعریف می کند.
 |  | 
|  | مجری: میلیشیا ی قهرمان مجاهد خلق حمیرا اشراق در سال 1339 در تهران بدنیا آمد. حمیرا قبل از انقلاب ضد سلطنتی هوادار سازمان شده بودو از آگاهی کامل سیاسی برخورددار بود . در مقطع قیام ضد سلطنتی به ستاد علوی که متعلق به سازمانبود وصل شد و از همانموقع فعالیتهای خودش رو شروع کرد . در بهار سال58 در بخش دانش آموزی قرار گرفت و یکی مسئولین انجمن مدرسه خوارزمی شد.بعد از اینکه دیپلمش را در خرداد ماه همان سال گرفتدیگه بطور حرفه ای و تمام وقتدر لباس یک میلیشیایپرشور به فعالیتهاش ادامه داد.حمیرا فرماندهی برخی ازتظاهراتها رابعهده داشتودر انجام این مسئولیتهاش  همواره خیلی پر انگیزه و پرشور بود . حمیراشعارهای دانش آموزی را که درمراسم داده می شد رامی ساخت و آنطور کههمه می گفتند شعار ” خلقجهان بداند مسعود معلم ماست” را حمیرا ساخته بود .
 |  | 
|  | ( صحنه شعار دادنجمعیت در امجدیه کهاین شعار رامی دهند)
 |  | 
|  | حمیرا در تابستان سال 60  در روز تاسوعا دستگیر شد وروانه شکنجهگاههای رژیم .همانطور در ابتدای برنامه دیدیم حمیرا اشراقبا سر دادن سرود آزادی بر عهد خودش با مردم وفا کرد و با مقاومت بی نظیرش اراده نسل فدا و ایمان برای رسیدن به آزادی  را بار دیگه به نمایش گذاشت.
 |  | 
|  | مجری: میلیشیای دیگه که می خواهیم معرفی کنیم مجاهد شهید احترام کارگر است
 |  | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | لگو( شعری که مجاهد شهید احترام کارگر سروده بشکل مصور گذاشته می شود . ) 
 |  | == ساختن شعار == | 
|  | شبم فراق وخیالم فراق وروز فراق 
 |  | حمیرا اشراق در بخش دانشآموزی مجاهدین خلق فعالیت میکرد و به دلیل روحیه بالا و ذوقی که در خواندن ترانه و ساختن شعار داشت بین دوستان خود شهرت داشت. نقل شده است که شعار معروف « خلق جهان بداند، مسعود معلم ماست» توسط حمیرا اشراق ساخته شده است. این شعار توسط صدها هزار نفر در میتینگهای بزرگ تکرار شده و همچنان در تجمعات و جلسات مجاهدین خلق توسط هواداران این گروه تکرار میشود.  | 
|  | کجا روم وبه کهگویم شرح حال فراق
 |  | 
|  | هر جا فراق بینم به آتش اندازم 
 |  | 
|  | که برده از کف من صبر و اختیار فراق |  | 
|  | شب سیاه به پایان می رسد می رسد یاران 
 |  | 
|  | شود فنا ستم  از بیخ و درد فراق
 |  | 
|  | زشوق وصل ورهایی زپا ننشینم 
 |  | 
|  | چو شمع بسوزم درتب وتاب فراق
 |  | 
|  | بگو به مادرم ای  پیک تو بهاران را باز 
 |  | 
|  | که اخترام رفت ورها شد ز درد و رنج فراق
 |  | 
|  | ز شوق وصل و رهایی جوخه را بوسید 
 |  | 
|  | چو گل شکفت و رفت از دیار فراق
 |  | 
|  | 
 |  | 
 | 
|  | مجری:احترام کارگر در اصفهان بدنیا آمده بود ودانشجوی رشته ریست شناسی بود . دردوران تشکیل میلیشیا ازفرماندهان میلیشیا بود ودر فاز نظامی بدلیل اینکه دراصفهان او را شناسایی کرده بودند به مشهد رفت. یکبار هنگامی کهاحترام به خانه شان دراصفان  رفته بود توسط همسایه که او رادیده بود لو می رود و درمنزل خواهرش دستگیر میشود .در مدت اسارتش مزدوران بارها احترام را  زیر فشار گذاشتند کهپای مصاحبه تلویزیونی برود ولی هر بار بابرخورد قاطع اومواجه شدند .مزدوران جنایتکار خمینی بهدروغ حکم او را حبس ابد اعلام می کنند ولی در آخرین ملاقاتی که با خانواده اش ترتیب می دهند که بعد از آن او رااعدام کنند احترام متوجه می شود که این آخرین ملاقاتش است .
 |  | == مریم رجوی در مورد حمیرا اشراق == | 
|  | احترام را در حالی که فقط 21 سال ازبهار زندگی اش میگذشت در منطقه ای  کوهستانی یا سنگلاخ با تعداد هشت گلوله تیرباران می کنند.  جسد اورا روی سنگها آنقدر می کشند که تمام بدن او زخمی می شود وسپس تحویل خانواده اش می دهند .
 |  | مریم رجوی در سخنرانی خود در دورتموند آلمان با اشاره به حمیرا اشراق گفته است:<blockquote>«و به راستی باید گفت: بهای آزادی، خون بهترین فرزندان این آب و خاک است که به پای درخت مقاومت ریخته شده است. </blockquote><blockquote>اجازه بدهید که در اینجا یادی بکنم از یکی از هزاران هزار میلیشیایی که در آن روزهای گرم خونشان بر تختهای شکنجه و جوخههای اعدام، مقاومت ایران را سرفرازتر و غنیتر کرد. میلیشیای شهید حمیرا اشراق،  پرستوی خونینبالی که در عنفوان جوانی بهشهادت رسید.</blockquote><blockquote>حمیرا یک میلیشیای پرشور مجاهد بود که از نزدیک با او کارکرده بودم. بیشاز 17سال نداشت که، در سال60، به چنگ دژخیمان افتاد. او را خیلی شکنجه کردند. دژخیم از او اطلاعات میخواست و بر شدت شکنجهها میافزود… و حمیرا، در اوج شکنجه و شقاوت دژخیم به او گفت گوشت را جلو بیاور تا اطلاعات بدهم. ولی هنگامی که شکنجهگر میخواست  «اطلاعات»  بشنود، حمیرا سرود «آزادی» را سرداد.»</blockquote> | 
|  | براستی احترام همانطور که خودش سروده بود  ز شوق وصل ورهایی  همچون شمع سوخت درتب وتاب فراق.
 |  | 
|  | مجری : خب  دوستان عزیز متاسفانه وقت برنامه مون رو بهاتمامه .بگذارید در همین جا به همه میلیشیاهای مجاهد کهبا مقاومتهاشون برگ زرینی درافتخارات تاریخ مقاومت ما هستند درود بفرستیم , تا برنامه بعد با همه شما خداحافظی می کنیم  ...
 |  |