۱۳٬۱۳۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی، از ملاکان بردسیر کرمان و از هواداران آیین یارسان (اهل حق) و نعمتاللهیه بود و مادرش نوه مظفر علی شاه کرمانی از هواداران مشتاق علیشاه بود. بنا به گفته فریدون آدمیت در کتاب اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی، جده پدری او از زرتشتیان مسلمان شدهی کرمان بود. | او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی، از ملاکان بردسیر کرمان و از هواداران آیین یارسان (اهل حق) و نعمتاللهیه بود و مادرش نوه مظفر علی شاه کرمانی از هواداران مشتاق علیشاه بود. بنا به گفته فریدون آدمیت در کتاب اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی، جده پدری او از زرتشتیان مسلمان شدهی کرمان بود. | ||
آقاخان تحصیلات پایهی خود را با آموختن ادبیات، تاریخ، اصول، فقه و حدیث، ریاضیات و منطق، حكمت وعرفان، طب قدیم و.... در كرمان تحت نظر ملاجعفر پدر شیخ احمد روحیکرمانی، رفیق و شریك سختی و آسایش خود كه تا آخر عمر با هم بودند، میرزا آقاخان کرمانی صاحب اندیشهای نو و کامل در فرهنگ ایران و پیشتاز اندیشههای تجددخواهانه در ایران بود. تسلط بر زبان فرانسه و کمی هم انگلیسی و مطالعات تاریخی به ویژه تاریخ ایران باستان، توانمندی ادبی در گفتار و نوشتار، دسترسی به منابع علمی، تاریخی و سیاسی اروپا، در میان روشنفكران ایرانی عصر قاجار او را برجسته و نامآور کرد. <ref>تاریخ کرمان نوشته احمدعلی وزیری ص ۵۸۱</ref>آقاخان کرمانی تکامل دهندهی سنتهای تاریخنگاری ایران و از متفكران بر جسته معتقد به فلسفه مادی و اصالت طبیعت، معتقد به استفاده تعقل در تاریخ و نویسندگی و شاعری بود و در روشنفكران پیش از مشروطه تأثیر بسیار گذاشت. در زمینه ادبیات فارسى، عربى، تاریخ اسلام، ملل و نحل، فقه و اصول، حدیث، ریاضیات و منطق، حکمت و عرفان و طبّ سنّتى آموزشهایى دیده بود. استادان وى در حکمت و طبیعیات حاجى آقا صادق، از شاگردان حاج ملّاهادى سبزوارى بود و استادش در عرفان و تاریخ فلسفه و حکمتِ ملاّصدرا و حکمتِ شیخ احمد احسائى، حاجى سیدجواد شیرازى معروف به «کربلایى» بوده است. از دیگر حاضران در این جلسات حاجمیرزا نصرالله بهشتی ملقب به ملکالمتکلمین و سید جمالالدین واعظ اصفهانی پدر محمدعلی جمال زاده بودند. | آقاخان تحصیلات پایهی خود را با آموختن ادبیات، تاریخ، اصول، فقه و حدیث، ریاضیات و منطق، حكمت وعرفان، طب قدیم و.... در كرمان تحت نظر ملاجعفر پدر شیخ احمد روحیکرمانی، رفیق و شریك سختی و آسایش خود كه تا آخر عمر با هم بودند، میرزا آقاخان کرمانی صاحب اندیشهای نو و کامل در فرهنگ ایران و پیشتاز اندیشههای تجددخواهانه در ایران بود. تسلط بر زبان فرانسه و کمی هم انگلیسی و مطالعات تاریخی به ویژه تاریخ ایران باستان، توانمندی ادبی در گفتار و نوشتار، دسترسی به منابع علمی، تاریخی و سیاسی اروپا، در میان روشنفكران ایرانی عصر قاجار او را برجسته و نامآور کرد. <ref>تاریخ کرمان نوشته احمدعلی وزیری ص ۵۸۱</ref>آقاخان کرمانی تکامل دهندهی سنتهای تاریخنگاری ایران و از متفكران بر جسته معتقد به فلسفه مادی و اصالت طبیعت، معتقد به استفاده تعقل در تاریخ و نویسندگی و شاعری بود و در روشنفكران پیش از مشروطه تأثیر بسیار گذاشت. در زمینه ادبیات فارسى، عربى، تاریخ اسلام، ملل و نحل، فقه و اصول، حدیث، ریاضیات و منطق، حکمت و عرفان و طبّ سنّتى نزد ملا محمدجعفر کرمانی (پدر شیخ احمد روحی) معروف به شیخالعلماء و آقا احمد مجتهد آموزشهایى دیده بود.<ref>کتاب هشت بهشت مقدمه ص ۵</ref> استادان وى در حکمت و طبیعیات حاجى آقا صادق، از شاگردان حاج ملّاهادى سبزوارى بود و استادش در عرفان و تاریخ فلسفه و حکمتِ ملاّصدرا و حکمتِ شیخ احمد احسائى، حاجى سیدجواد شیرازى معروف به «کربلایى» بوده است. از دیگر حاضران در این جلسات حاجمیرزا نصرالله بهشتی ملقب به ملکالمتکلمین و سید جمالالدین واعظ اصفهانی پدر محمدعلی جمال زاده بودند. | ||
یحیی آریان پور در کتاب خود درباره ایران جدید، میرزا آقاخان را این گونه توصیف میکند: <blockquote>«با توجه به عقایدی که میرزا آقاخان کرمانی در نوشته هایش ابراز کرده، میتوان نتیجه گرفت که او آثار دکارت، روسو، ولتر، مونتسکیو، اسپنسر و داروین را مطالعه کرده است. آثار او همچنان نشان دهنده دانش او در باب نهضتهای سوسیالیستی و آرمان شهرهای قرن نوزدهم است.»</blockquote> | یحیی آریان پور در کتاب خود درباره ایران جدید، میرزا آقاخان را این گونه توصیف میکند: <blockquote>«با توجه به عقایدی که میرزا آقاخان کرمانی در نوشته هایش ابراز کرده، میتوان نتیجه گرفت که او آثار دکارت، روسو، ولتر، مونتسکیو، اسپنسر و داروین را مطالعه کرده است. آثار او همچنان نشان دهنده دانش او در باب نهضتهای سوسیالیستی و آرمان شهرهای قرن نوزدهم است.»</blockquote> | ||
=== مهاجرت و تبعید === | === مهاجرت و تبعید === | ||
در زمان حكومت استبدادی عبدالحمید میرزا ناصرالدوله فرمانفرما با او مخالفت کرد و در ۱۳۰۲ هجری قمری با شیخ احمد روحی از کرمان مهاجرت کرد و به اصفهان رفت و از آنجا به تهران، در تهران | در زمان حكومت استبدادی عبدالحمید میرزا ناصرالدوله فرمانفرما با او مخالفت کرد و در ۱۳۰۲ هجری قمری با شیخ احمد روحی از کرمان مهاجرت کرد و به اصفهان رفت و از آنجا به تهران، در تهران با حاجی میرزا یحیی دولتآبادی مصاحبت داشت. از آنجا با شیخ احمد به حاکم رشت مویدالدوله پناه بردند، اما به دلیل دسیسهچینی حاکم کرمان، مجبور به ترک رشت و مهاجرت به استانبول شدند. از استانبول به قبرس رفتند و در قبرس با دختران رهبر بابی میرزا یحیی نوری معروف به صبح ازل، ازدواج كردند، در آنجا در نهایت فقر روزگار میگذرانید و با روزنامههای اختر، استانبول و قانون همكاری داشت و با روشنفكرانی چون میرزا ملكمخان مراوده داشت. پس از این قضایا میرزا آقاخان در دمشق، «کتاب رضوان» را نگارش کرد و به رسم آن روزگار، دیباچه آن را به سلطان عبدالحمید، پادشاه عثمانی تقدیم کرد تا از کرامات سلطانی بهره گیرد اما مقرری پادشاه کفاف زندگی میرزا را نمیداد.<ref>مشروطه ایرانی نوشته ماشاالله آجودانی ص ۱۶ و ۱۷</ref> | ||
فقر شدید در این دوران میرزا را مجبور به نامهنگاری با میرزا ملکمخان میکند و از او تقاضای کمک میکند. ملکم در آن دوران در لندن، روزنامه قانون را منتشر میکرد و بالنسبه شخص پرنفوذی به شمار میرفت. در سال ۱۳۱۰ زمانی که مکاتبات ملکم و میرزا ادامه داشت، سید جمالالدین اسدآبادی، به دعوت سلطان عثمانی به استانبول میآید. تز اتحاد اسلامی سیدجمال مورد استقبال بسیاری از ایرانیان در تبعید از جمله | فقر شدید در این دوران میرزا را مجبور به نامهنگاری با میرزا ملکمخان میکند و از او تقاضای کمک میکند. ملکم در آن دوران در لندن، روزنامه قانون را منتشر میکرد و بالنسبه شخص پرنفوذی به شمار میرفت. در سال ۱۳۱۰ زمانی که مکاتبات ملکم و میرزا ادامه داشت، سید جمالالدین اسدآبادی، به دعوت سلطان عثمانی به استانبول میآید. تز اتحاد اسلامی سیدجمال مورد استقبال بسیاری از ایرانیان در تبعید از جمله میرزا آقاخان و شیخ احمد روحی قرار میگیرد و همکاری این دو و حاجی میرزا حسنخان خیبرالملک در انجمن شیعیان با سیدجمال آغاز میگردد. در این دوران شیفتگی به سید در تمامی احوالات میرزا آقاخان مشهود بود. اما به مرور زمان، مشاهدهی انفعال سیدجمال باعث ناامیدی میرزا میشود. | ||
در یکی از نامههایش مینویسد: <blockquote>«حضرت شیخ سیدجمال، در خانه خود به استقلال نشسته و چند نفر نوکر گرفته از صبح تا شام به پذیرایی مردم مختلف از هندی و تازی و افغانستانی و مصری و ایرانی و ترک و سودانی مشغولند و غیر از این هیچ کاری ندارند.»</blockquote>میرزا آقاخان که زمانی «جنگ هفتاد و دو ملت» را به منظور آگاهی بخشی و رهایی و اتحاد جهان اسلام نوشته بود، بر اثر مشاهده فساد حاکم در دستگاه سلطنت عثمانی و ایران و همچنین محافظهکاری و بیعملی سیدجمال به یکباره منتقد دین و نقش آن در جامعه میشود. دیدگاههای وی در این مورد در دو اثر آخر وی، «سه مکتوب» و «رساله صد خطابه» مشهود است. نامههایی که یاران سید جمالالدین، همچون میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی، برای شیخ هادی نجمآبادی میفرستادند، بسیار مورد حساسیت حکومت وقت ایران بود که در صورت کشف، موجب قتل نامهرسان میگردید. شیخ هادی نجمآبادی، یکی از مجتهدان مشهور تهران در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بود. وی را باید یکی از تاثیرگذاران مهم تاریخ معاصر ایران دانست که هم در زمینه فکر تجددخواهی و هم در مسائل سیاسی ایران، تاثیرگذار بود. افکار و اندیشههای شیخ را در کتاب تحریر العقلاء میتوان دید. وی از نزدیکترین روحانیون ساکن ایران به سیدجمال الدین بود.<ref>کتاب سید جمالالدین و اندیشههای او از انتشارات امیرکبیر ص ۱۱۳</ref> | در یکی از نامههایش مینویسد: <blockquote>«حضرت شیخ سیدجمال، در خانه خود به استقلال نشسته و چند نفر نوکر گرفته از صبح تا شام به پذیرایی مردم مختلف از هندی و تازی و افغانستانی و مصری و ایرانی و ترک و سودانی مشغولند و غیر از این هیچ کاری ندارند.»</blockquote>میرزا آقاخان که زمانی «جنگ هفتاد و دو ملت» را به منظور آگاهی بخشی و رهایی و اتحاد جهان اسلام نوشته بود، بر اثر مشاهده فساد حاکم در دستگاه سلطنت عثمانی و ایران و همچنین محافظهکاری و بیعملی سیدجمال به یکباره منتقد دین و نقش آن در جامعه میشود. دیدگاههای وی در این مورد در دو اثر آخر وی، «سه مکتوب» و «رساله صد خطابه» مشهود است. نامههایی که یاران سید جمالالدین، همچون میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی، برای شیخ هادی نجمآبادی میفرستادند، بسیار مورد حساسیت حکومت وقت ایران بود که در صورت کشف، موجب قتل نامهرسان میگردید. شیخ هادی نجمآبادی، یکی از مجتهدان مشهور تهران در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار بود. وی را باید یکی از تاثیرگذاران مهم تاریخ معاصر ایران دانست که هم در زمینه فکر تجددخواهی و هم در مسائل سیاسی ایران، تاثیرگذار بود. افکار و اندیشههای شیخ را در کتاب تحریر العقلاء میتوان دید. وی از نزدیکترین روحانیون ساکن ایران به سیدجمال الدین بود.<ref>کتاب سید جمالالدین و اندیشههای او از انتشارات امیرکبیر ص ۱۱۳</ref> |
ویرایش