عاطفه رجبی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵۸: خط ۵۸:
عاطفه رجبی سهاله در سال ۱۳۶۶ در شهر نکا متولد شد. عاطفه در مرداد ۱۳۸۳ به جرم ساخته‌گی فساد در شهر نکا به اعدام محکوم شد!.  
عاطفه رجبی سهاله در سال ۱۳۶۶ در شهر نکا متولد شد. عاطفه در مرداد ۱۳۸۳ به جرم ساخته‌گی فساد در شهر نکا به اعدام محکوم شد!.  


خانوادة عاطفه، قبل از سال ۷۰ و قبل از جدايی پدر و مادر، از مازندران به مشهد رفتند و آنجا زندگی کردند. يک خواهر دارد به نام فاطمه و يک برادر به نام محمدعلی. جواد هم خيلی سال پيش توی رودخانه غرق شد. پدر عاطفه لباس دستِ دوم می‌خرد و می‌فروشد. کار و جای مشخصی ندارد. دوره‌گرد است. عاطفه و خواهرش، وقتی پدرشان لباس‌های کهنه را برای فروش به مازندران می‌برد، در مشهد پيش زنی افغانی که همسايه‌شان بود می‌ماندند. (بعدها محمدعلی، برادر بزرگ عاطفه خبر از دو مرکز بهزيستی در مشهد می‌دهد که عاطفه مدتی در آنها به‌سر برده بود.) بعد آمدند نکا پيش پدربزرگ و مادربزرگ که تنها نباشند. عاطفه مادرش را در تصادف از دست داد و پدرش نیز به شدت معتاد بود تا جایی‌که شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح می‌رساند. عاطفه مهربان از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگه‌داری و سرپرستی می‌کرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!.  
خانوادة عاطفه، قبل از سال ۷۰ و قبل از جدايی پدر و مادر، از مازندران به مشهد رفتند و آنجا زندگی کردند. مادرش پس از جدایی مجددا ازدواج کرد و زمانی که عاطفه پنج ساله بود، در یک تصادف رانندگی جان باخت. يک خواهر دارد به نام فاطمه و يک برادر به نام محمدعلی. جواد هم خيلی سال پيش توی رودخانه غرق شد. پدر عاطفه لباس دستِ دوم می‌خرد و می‌فروشد. کار و جای مشخصی ندارد. دوره‌گرد است. عاطفه و خواهرش، وقتی پدرشان لباس‌های کهنه را برای فروش به مازندران می‌برد، در مشهد پيش زنی افغانی که همسايه‌شان بود می‌ماندند. (بعدها محمدعلی، برادر بزرگ عاطفه خبر از دو مرکز بهزيستی در مشهد می‌دهد که عاطفه مدتی در آنها به‌سر برده بود.) بعد آمدند نکا پيش پدربزرگ و مادربزرگ که تنها نباشند. پدرش به شدت معتاد بود تا جایی‌که شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح می‌رساند. عاطفه از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگه‌داری و سرپرستی می‌کرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!.  


مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقت‌بار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری می‌کرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست ماموران جمهوری اسلامی چنین آمده است:<blockquote>«پدر و مادربزرگ این نوجوان ۱۳ ساله هیچگونه توجهی به او ندارند و اینچنین به نظر می‌رسد که عاطفه برای دستیابی به ذره ای عشق و محبت بسیار درمانده است!».</blockquote>کمبود عاطفه از یک سو و کارهای سخت و جانفرسای خانه از سوی دیگر عاطفه را به گذران وقت در بیرون از منزل هل داده بود. عاطفه چهره‌ی آشنایی در کوچه و محل پیدا کرده بود. به طوری‌که مردم لقب «کولی» را روی او گذارده بودند.
مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقت‌بار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری می‌کرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست ماموران جمهوری اسلامی چنین آمده است:<blockquote>«پدر و مادربزرگ این نوجوان ۱۳ ساله هیچگونه توجهی به او ندارند و اینچنین به نظر می‌رسد که عاطفه برای دستیابی به ذره ای عشق و محبت بسیار درمانده است!».</blockquote>کمبود عاطفه از یک سو و کارهای سخت و جانفرسای خانه از سوی دیگر عاطفه را به گذران وقت در بیرون از منزل هل داده بود. عاطفه چهره‌ی آشنایی در کوچه و محل پیدا کرده بود. به طوری‌که مردم لقب «کولی» را روی او گذارده بودند.
۸٬۶۶۵

ویرایش

منوی ناوبری