۸٬۶۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
اواخر زمستان همین سال به عنوان عضو یکی از تیمهای چریکی سازمان، به همراه حسن نوروزی، با استفاده از نارنجک، به سفارت آمریکا در تهران حمله کرد و پس از انجام این عملیات به محل زندگی مخفی خود بازگشت. او همچنین در جریان حمله چریکها به کلانتری قلهک در تهران و ترور سرتیپ فرسیو، دادستان ارتش که به خونخواهی چریکهای جنگل انجام شد، شرکت کرد. پس از پایان این عملیات بود که عکس او از سوی ساواک به همراه ۸ نفر دیگر از چریکهای فدایی شامل امیرپرویز پویان، حمید اشرف، عباس مفتاحی، جواد سلاحی، رحمتالله پیرونذیری، منوچهر بهاییپور، محمد صفاری آشتیانی و اسکندر صادقینژاد با تعیین ۱۰۰ هزار تومان جایزه برای دستگیری هر یک از آنها، به طور گسترده در سراسر کشور منتشر شد. | اواخر زمستان همین سال به عنوان عضو یکی از تیمهای چریکی سازمان، به همراه حسن نوروزی، با استفاده از نارنجک، به سفارت آمریکا در تهران حمله کرد و پس از انجام این عملیات به محل زندگی مخفی خود بازگشت. او همچنین در جریان حمله چریکها به کلانتری قلهک در تهران و ترور سرتیپ فرسیو، دادستان ارتش که به خونخواهی چریکهای جنگل انجام شد، شرکت کرد. پس از پایان این عملیات بود که عکس او از سوی ساواک به همراه ۸ نفر دیگر از چریکهای فدایی شامل امیرپرویز پویان، حمید اشرف، عباس مفتاحی، جواد سلاحی، رحمتالله پیرونذیری، منوچهر بهاییپور، محمد صفاری آشتیانی و اسکندر صادقینژاد با تعیین ۱۰۰ هزار تومان جایزه برای دستگیری هر یک از آنها، به طور گسترده در سراسر کشور منتشر شد. | ||
[[پرونده:احمد زیبرم ۱۱.jpg|بندانگشتی|'''تصویری از دوران جوانی احمد زیبرم''']] | |||
[[پرونده:احمد زیبرم | |||
چاپ عکس او در روزنامهها با حمله ماموران ساواک به خانه پدریاش در انزلی همراه شد. ماموران در این یورش، ضمن اذیت و آزار خانواده احمد، با برهم ریختن خانه، کتابهای او را که به عنوان گنجی خانوادگی پاس داشته میشد، با خود بردند. برادر کوچکتر احمد درباره تلاش ساواک برای یافتن او در آن سالها میگوید: «ما بیخبر از دنیا، ساواک ولی جویای آلبوم عکس خانواده و فامیل و دوستان و دسترسی به آدرسها بود. همسایهها و فامیل هم از شبیخون ساواک در امان نمانده بودند و کل منطقه مشمول تجسس و تعقیب و گریز و مراقبت ویژه قرار گرفت.» | چاپ عکس او در روزنامهها با حمله ماموران ساواک به خانه پدریاش در انزلی همراه شد. ماموران در این یورش، ضمن اذیت و آزار خانواده احمد، با برهم ریختن خانه، کتابهای او را که به عنوان گنجی خانوادگی پاس داشته میشد، با خود بردند. برادر کوچکتر احمد درباره تلاش ساواک برای یافتن او در آن سالها میگوید: «ما بیخبر از دنیا، ساواک ولی جویای آلبوم عکس خانواده و فامیل و دوستان و دسترسی به آدرسها بود. همسایهها و فامیل هم از شبیخون ساواک در امان نمانده بودند و کل منطقه مشمول تجسس و تعقیب و گریز و مراقبت ویژه قرار گرفت.» | ||
ویرایش