کاربر:Abbas/صفحه تمرین5: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


== نگارش کتاب آیات شیطانی ==
== نگارش کتاب آیات شیطانی ==
آیه‌های شیطانی چهارمین رمان سلمان رشدی است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این اثر به یکی از جنجالی‌ترین رمان‌های تاریخ معاصر ادبیات تبدیل شد. انتشار این کتاب به ویژه در هند و پاکستان موجب تحریک احساسات مسلمانان شد و اعتراضاتی علیه این کتاب شکل گرفت. روح‌الله خمینی فتوای قتل نویسنده کتاب را به بهانه‌ی توهین به «اسلام و پیامبر اسلام و قرآن» صادر کرد. یکی از شخصیت‌های کتاب خمینی را تداعی می‌کرد.«آیه‌های شیطانی» پس از انتشار به فهرست نهایی جایزه "بوکر" راه یافت، ولی تحت الشعاع اعتراضات مسلمانان جایزه به آن تعلق نگرفت. نشریات معتبر جهان، از جمله تایمز لندن، این اثر را برتر از «بچه‌های نیمه‌شب» ارزیابی کردند. در چنین جوی آیه‌های شیطانی به عنوان اثری کفرآمیز از جهان ادبیات حذف و به دنیای سیاست کشیده شد و همه‌جا صحبت از آن بود.<ref name=":0" />


=== داستان آیان شیطانی ===
خود سلمان رشدی در این باره گفته است: "در میان همه‌ طنزهای تلخ، غمگین‌ترین این است که پس از پنج سال کار برای بخشیدن صدا به فرهنگ مهاجران، ببینی که کتابت آتش زده می‌شود، آن هم اغلب از سوی کسانی که تو از آن‌ها سخن می‌گویی.<ref name=":1">[https://www.bbc.com/persian/arts-47238607 آخرین فتوا؛ 'آیه‌های شیطانی' و سلمان رشدی سی سال بعد - بی‌بی سی فارسی]</ref>
رمان "آیه‌های شیطانی" با سقوط یک هواپیما بر فراز دریای مانش و زنده ماندن دو شخصیت اصلی رمان آغاز می‌شود: جبرئیل فرشته، بازیگر افسانه‌ای سینمای هند که در رؤیاها و کابوس‌هایش به جبرئیل، ملک مقرب تبدیل می‌شود، و همچنین صلاح‌الدین چمچا مهاجر هندی که در بریتانیا زندگی می‌کند و به کار دوبله مشغول است. این دو صحیح و سالم به ساحل انگلستان می‌رسند و داستان که در دهه هشتاد میلادی می‌گذرد، زندگی آنان را با دیگر مهاجران روایت می‌کند.


سلمان رشدی که پنج سال خود را وقف نوشتن این رمان پانصد صفحه‌ای کرده بود، از حوادث واقعی الهام گرفته بود: از حمله به یک هواپیمای شرکت ایر ایندیا در سال ۱۹۸۵ و شورش بریکستون در ۱۹۸۱ و ۱۹۸۵ گرفته، تا محبوبیت مردمی آمیتاب باپان، بازیگر هندی و تصادفی که در سال ۱۹۸۲ در زمان فیلمبرداری یک فیلم برای او پیش آمد و نیز انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹.
=== داستان آیات شیطانی ===
آیه‌های شیطانی رمانی‌ست در حدود ۵۰۰ صفحه<ref name=":0" /> که با سقوط یک هواپیما بر فراز دریای مانش و زنده ماندن دو شخصیت اصلی رمان آغاز می‌شود؛ جبرئیل فرشته، بازیگر افسانه‌ای سینمای هند که در رؤیاها و کابوس‌هایش به جبرئیل، ملک مقرب تبدیل می‌شود، و همچنین صلاح‌الدین چمچا مهاجر هندی که در بریتانیا زندگی می‌کند و به کار دوبله مشغول است.  این دو سرانجام به انگلستان می‌رسند و داستان که در دهه هشتاد میلادی می‌گذرد، زندگی آنان را با دیگر مهاجران روایت می‌کند.<ref name=":1" />


همچنین در این رمان، ارجاع‌هایی به زندگی شخصی خود نویسنده و اطرافیانش و نیز وقایع تاریخی و زندگی پیامبر اسلام دیده می‌شود که با تخیل نویسنده آمیخته شده است.
نویسنده، زندگی صلاح‌الدین چمچا و جبرئیل فرشته را از تولد آنان تا سفرها و ماجراجویی‌های‌شان بهانه قرار داده تا حقیقت جهان هند مسلمان را در برابر مدرنیسم اروپایی بازبینی کند. زندگی این دو شخصیت به شکلی با هستی مهاجران در پیوند قرار می‌گیرد. نشان‌هایی از چند رخداد تاریخی از جمله انقلاب ایران، شورش حاشیه‌نشینان محله بریکستون لندن علیه فقر و تبعیض نژادی در سال ۱۹۸۱، شهرت افسانه‌ای آمیتاب باچان، هنرپیشه محبوب هند و زندگی نویسنده که خود در خانواده‌ای مسلمان بزرگ شده بوده و تجربه او از زندگی در هند، در این اثر دیده می‌شود.<ref name=":0" />


اما مضمون اصلی چهارمین کتاب داستانی سلمان رشدی، همانی بود که در آثار پیشین او نیز دیده می‌شد: بی‌ریشه شدن مهاجرانی که روز به روز از دو فرهنگ کشور زادگاه و همچنین فرهنگ کشور میزبان خود دور می‌شوند؛ روایت مصائب این مسخ هویتی.
همچنین در این رمان، ارجاع‌هایی به  وقایع تاریخی و زندگی پیامبر اسلام دیده می‌شود که با تخیل نویسنده آمیخته شده است.اما مضمون اصلی چهارمین کتاب داستانی سلمان رشدی، همانی بود که در آثار پیشین او نیز دیده می‌شد: بی‌ریشه شدن مهاجرانی که روز به روز از دو فرهنگ کشور زادگاه و همچنین فرهنگ کشور میزبان خود دور می‌شوند<ref name=":1" /> داستان با بازگشت صلاح‌الدین به هند و آشتی با پدر و زینت وکیل، معشوق دوران جوانی‌اش، پایان می‌یابد..<ref name=":0" />
 
خود سلمان رشدی در این باره گفته است: "در میان همه‌ طنزهای تلخ، غمگین‌ترین این است که پس از پنج سال کار برای بخشیدن صدا به فرهنگ مهاجران، ببینی که کتابت آتش زده می‌شود، آن هم اغلب از سوی کسانی که تو از آنها سخن می‌گویی."
 
در واقع می توان گفت که رمان سلمان رشدی بد فهمیده شد، زیرا از واقعیت زندگی مهاجران در لندن سخن می‌گفت و مذهب فقط یک ابزار برای روایت این داستان بود.
 
داستان "آیه‌های شیطانی" که مرزهای جغرافیایی را در می‌نوردد و پلی میان هند و انگلستان ایجاد می‌کند، به مرزهای زمانی نیز پایبند نیست.
 
سلمان رشدی با نوعی "رئالیسم جادوئی" که از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی الهام گرفته بود، گذشته و حال را در این رمان در هم می‌آمیزد و با روایت دانای کل، لابه‌لای داستان و در نه فصل، به موضوعات مختلف مثل ایمان، بنیادگرایی مذهبی، مرگ، بیماری، نژادپرستی و ... می‌پردازد.<ref name=":1">[https://www.bbc.com/persian/arts-47238607 آخرین فتوا؛ 'آیه‌های شیطانی' و سلمان رشدی سی سال بعد - بی‌بی سی فارسی]</ref>
 
آیه‌های شیطانی چهارمین رمان سلمان رشدی است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این اثر به یکی از جنجالی‌ترین رمان‌های تاریخ معاصر ادبیات تبدیل شد. اگر "مادام بوواری" اثر گوستاو فلوبر و یا "عاشق لیدی چترلی" اثر د. اچ. لارنس را به عنوان رمان‌هایی "ضداخلاق" به دادگاه کشاندند، در رابطه با "آیه‌های شیطانی" همه‌جا صحبت از "تحریک احساسات مسلمانان" می‌شد. مسلمانان و از جمله روح‌الله خمینی پیش از آن‌که آن را بخوانند، علیه آن شوریدند، آن را به آتش کشاندند و مرگ نویسنده را فریاد زدند.با فتوای قتل نویسنده از سوی خمینی، آیه‌های شیطانی و سلمان رشدی به دو مقوله ادبی و اجتماعی در جهان تبدیل شدند. خمینی این کتاب را توهین به "اسلام، پیامبر اسلام و قرآن" اعلام داشت. این‌که او می‌دانست و یا به وی گفته شده بود که سیمایی از او را نیز می‌توان در این کتاب یافت، معلوم نیست.
 
آیه‌های شیطانی رمانی‌ست در حدود ۵۰۰ صفحه که با سقوط یک هواپیمای ربوده‌شده بر فراز دریای مانش آغاز می‌شود. دو شخصیت از سرنشینان این هواپیما زنده می‌مانند: جبرئیل فرشته، بازیگر سینمای هند و صلاح‌الدین چمچا، یک مهاجر هندی ساکن بریتانیا که به کار دوبله فیلم مشغول است. این دو سرانجام به انگلستان می‌رسند و داستان نیز در دهه هشتاد در همین کشور اتفاق می‌افتد. داستان با بازگشت صلاح‌الدین به هند و آشتی با پدر و زینت وکیل، معشوق دوران جوانی، پایان می‌یابد.
 
زندگی این دو شخصیت به شکلی با هستی مهاجران در پیوند قرار می‌گیرد. نشان‌هایی از چند رخداد تاریخی را نیز می‌توان در ورای آن یافت؛ از جمله انقلاب ایران، شورش حاشیه‌نشینان محله بریکستون لندن علیه فقر و تبعیض نژادی در سال ۱۹۸۱، شهرت افسانه‌ای آمیتاب باپان، هنرپیشه محبوب هند که از افتخار "ستاره قرن" برخوردار است و او را "بزرگ‌ترین ستاره سینمای جهان" محسوب می‌دارند. هستی نویسنده که خود در خانواده‌ای مسلمان بزرگ شده بوده و تجربه او از زندگی در هند، به زمانی که آن‌جا زندگی می‌کرد نیز در این اثر دیده می‌شود. در ورای همین تجربه است که اسلام، زندگی پیامبر و داده‌های قرآن هم به شکل داستانی خویش، به رمان کشیده می‌شوند.سلمان رشدی می‌گوید که پنج سال بر این رمان کار کرده است. حوادث تاریخی در آن با اساطیر و احادیث به تخیلی ناب درآمیخته و داستان شده‌اند. فرهنگ مهاجران و فرهنگ بریتانیا در این رمان در برابر هم قرار گرفته است تا واقعیت و رؤیا، غرب مدرن و اسلام سنتی در کشورهایی چون هند و پاکستان و عربستان و ایران، در رئالیسمی جادویی به داستان درآیند. نویسنده زندگی صلاح‌الدین چمچا و جبرئیل فرشته را از تولد آنان تا سفرها و ماجراجویی‌هایشان بهانه قرار داده تا حقیقت جهان هند مسلمان را در برابر مدرنیسم اروپایی بازبیند. در این راستا تجربه‌های تاریخی در کنار آرزوها و رؤیاها، شکست‌ها و پیروزی‌ها به داستان می‌نشینند.
 
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
 
"آیه‌های شیطانی" پس از انتشار با استقبال جهانی روبرو شد. به فهرست نهایی جایزه "بوکر" راه یافت، ولی جنجال حاکم هراسی همگانی به همراه داشت و این جایزه در چنین موقعیتی به این رمان تعلق نگرفت. نشریات معتبر جهان، از جمله تایمز لندن، این اثر را برتر از "بچه‌های نیمه‌شب" ارزیابی کردند. در هیاهوی حاکم "آیه‌های شیطانی" به عنوان اثری "کفرآمیز" از جهان ادبیات حذف و به دنیای سیاست کشیده شد. در چنین احوالی همه‌جا صحبت از آن بود.<ref name=":0" />


== اعتراضات به کتاب آیات شیطانی ==
== اعتراضات به کتاب آیات شیطانی ==
آنچه مسلمانان آنرا توهین به اسلام و پیامبر می‌خواندند، بخش دوم رمان است که به رؤیاهای جبرئیل فرشته مربوط می‌شود و با بهره‌گیری از یک نام، «ماهوند» تداعی کننده‌ی نام محمد(ص)، پیامبر اسلام است.


=== خشم مسلمانان ===
این قسمت از رمان، به داستان «غرانیق» که در برخی متون از جمله تاریخ طبری نوشته شده اشاره می‌کند. مسلمانان آن را افسانه می‌خوانند و تا پیش از نگارش کتاب رشدی بسیاری از مسلمانان معاصر از آن خبر نداشتند.
آنچه از نظر مسلمانان "توهین" به شمار رفت، بخش دوم رمان است که به رؤیاهای جبرئیل فرشته مربوط می‌شود و با بهره‌گیری از یک نام شبیه به نام "محمد"، پیامبر اسلام را در صدر اسلام به تصویر می‌کشد:"شیطان حیله به کار زده و در هیبت جبرئیل بر او ظاهر شده، به این خاطر آیاتی که از بر کرده بود، همانهایی که در چادر شعرا خوانده بود، آیات واقعی نبودند، بلکه نقطه مقابل و شیطانی بودند. نه خدایی، بلکه شیطانی."
 
این قسمت از رمان، با بهره‌گیری از داستان "غرانیق" در برخی متون از جمله تاریخ طبری نوشته شده که مسلمانان آن را افسانه می‌خوانند و تا پیش از جنجال های کتاب رشدی بسیاری از مسلمانان معاصر از آن خبر نداشتند.
 
ماجرای این داستان از این قرار است که پیامبر اسلام هنگامی که مشغول خواندن سوره نجم بود، دو آیه را نیز که شیطان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه را که دختران الله خوانده می‌شدند، پذیرفت. بعدا با این توضیح که این آیه‌ها را شیطان بر زبان پیامبر جاری ساخته‌ و پیامبر از ابراز آن پشیمان شده از متن قرآن حذف شد.


روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۸۸، "ایندیا تودی" با چاپ قسمت‌هایی از رمان "آیه‌های شیطانی"، تیتر زد: "یک حمله صریح به بنیادگرایی مذهبی". این نشریه بر قسمت‌هایی از رمان تأکید کرد که دقیقا همانها بعدا مورد اعتراض مسلمانان هندی قرار گرفت.
ماجرای داستان «غرانیق» از این قرار است که پیامبر اسلام هنگامی که مشغول خواندن سوره نجم بود، دو آیه را نیز که شیطان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه را که دختران الله خوانده می‌شدند، پذیرفت.<ref name=":1" /> بر اساس این افسانه، پیامبر بعدها پی می‌برد که این آیه‌ها فریبی بیش نبودند و او گول شیطان را خورده است و هم‌او آن‌ها را بر زبانش جاری کرده است. به همین علت غرانیق از آیات قرآنی کنار گذاشته می‌شود.<ref name=":0" />


ضمن آنکه سلمان رشدی، در گفت‌وگو با ایندیا تودی گفته بود که "به هیچ وجود غیرطبیعی"، نه مسیحیت، نه یهودیت، نه اسلام و نه هندو، اعتقاد ندارد. این اعلام رسمی بی‌اعتقادی به مذهب، از سوی کسی که سال ۱۹۴۷ در یک خانواده مسلمان در بمبئی به دنیا آمده، دستاویزی برای طرح اتهام ارتداد و روی‌گردانی از دین بود.
روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۸۸، ایندیا تودی با تیتر «یک حمله صریح به بنیادگرایی مذهبی»، قسمت‌هایی از رمان «آیه‌های شیطانی» را چاب کرد. این نشریه بر قسمت‌هایی از رمان تأکید کرد که دقیقا همانها بعدا مورد اعتراض مسلمانان هندی قرار گرفت.  سلمان رشدی، در گفت‌وگو با ایندیا تودی گفته بود که به هیچ وجود غیرطبیعی، نه مسیحیت، نه یهودیت، نه اسلام و نه هندو، اعتقاد ندارد.


خود سلمان رشدی در کتاب "جوزف آنتوان" (اسمی که از نام دو نویسنده محبوب سلمان رشدی، جوزف کنراد و آنتوان چخوف گرفته شده) آغاز جنجال‌ها علیه "آیه‌های شیطانی" را انتشار این اظهارات و همچنین موضع‌گیری "خشونت سنگه" می‌داند و می‌نویسد که این نویسنده هندی اولین روشنفکری بود که به "آیه‌های شیطانی" حمله کرد.
خود سلمان رشدی در کتاب «جوزف آنتوان» آغاز اعتراضات علیه «آیه‌های شیطانی» را انتشار این اظهارات و همچنین موضع‌گیری «خشونت سنگه» می‌داند و می‌نویسد که این نویسنده هندی اولین روشنفکری بود که به آیه‌های شیطانی حمله کرد.


اما سلمان رشدی که برخاسته از اقلیت هند بود، پیش از "آیه‌های شیطانی" هم در زادگاهش "غریبه" (outsider) در نظر گرفته می‌شد. در بریتانیا هم یک شهروند عادی نبود بلکه در این کشور میزبان نیز به نوعی غریبه (metic) محسوب می‌شد، به ویژه در جامعه هندی‌تبار این کشور.
سیدشهاب‌الدین، یکی از دو نماینده پارلمان هند که خواستار ممنوعیت انتشار این رمان در هند شدند، روز ۱۳ اکتبر ۱۹۸۹ به یک روزنامه هندی گفت که این رمان را هرگز نخوانده است: "نیاز نیست در لجنزار راه بروم تا ببینم لجن چیست."
 
بنابراین "آیه‌های شیطانی" دستاویز فوق‌العاده‌ای برای حمله به این نویسنده بود. سیدشهاب‌الدین، یکی از دو نماینده پارلمان هند که خواستار ممنوعیت انتشار این رمان در هند شدند، روز ۱۳ اکتبر ۱۹۸۹ به یک روزنامه هندی گفت که این رمان را هرگز نخوانده است: "نیاز نیست در لجنزار راه بروم تا ببینم لجن چیست."


بالاخره دولت وقت هند نه تنها از چاپ "آیه‌های شیطانی" را جلوگیری کرد، بلکه ورود و توزیع نسخه‌های چاپ خارج را نیز ممنوع کرد.
بالاخره دولت وقت هند نه تنها از چاپ "آیه‌های شیطانی" را جلوگیری کرد، بلکه ورود و توزیع نسخه‌های چاپ خارج را نیز ممنوع کرد.
خط ۶۳: خط ۴۰:


آن روز در جنجال ایجاد شده علیه "آیه‌های شیطانی" یک نقطه عطف بود. با پیوستن برخی از چهره‌های سیاسی بریتانیا، اعتراضات از جنبه مذهبی خارج شد و ابعاد دیگر به ویژه سیاسی به خود گرفت. اسقف بردفورد نیز به این اعتراضات ملحق شد.
آن روز در جنجال ایجاد شده علیه "آیه‌های شیطانی" یک نقطه عطف بود. با پیوستن برخی از چهره‌های سیاسی بریتانیا، اعتراضات از جنبه مذهبی خارج شد و ابعاد دیگر به ویژه سیاسی به خود گرفت. اسقف بردفورد نیز به این اعتراضات ملحق شد.
اما امروز اشتیاق احمد، سخنگوی شورای مساجد شهر بردفورد، با وجود این که بر "توهین‌آمیز بودن" رمان سلمان رشدی تأکید می‌کند، می‌گوید که فتوای آیت‌الله خمینی، اعتراضات آنان را "مصادره" کرد و بر مبارزه طولانی آنان برای شنیده شدن صدایشان از سوی دولت بریتانیا سایه انداخت.


در پاکستان، هزاران نفر به مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام‌آباد حمله کردند و خواستار اعدام سلمان رشدی شدند. در درگیری پلیس با معترضان خشمگین، پنج نفر کشته شدند.
در پاکستان، هزاران نفر به مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام‌آباد حمله کردند و خواستار اعدام سلمان رشدی شدند. در درگیری پلیس با معترضان خشمگین، پنج نفر کشته شدند.
خط ۷۰: خط ۴۵:
خود سلمان رشدی در همان روزها که هنوز فتوای آیت‌الله خمینی صادر نشده بود، گفت: "قربانی بنیادگرایی مذهبی شدم... من تنها نیستم، تقریبا تمامی رمان‌نویسان و شاعران مسلمان معاصر مقابل چنین کارزارهایی قرار می‌گیرند. دوست دارم که همه اینها یک شوخی باشد."
خود سلمان رشدی در همان روزها که هنوز فتوای آیت‌الله خمینی صادر نشده بود، گفت: "قربانی بنیادگرایی مذهبی شدم... من تنها نیستم، تقریبا تمامی رمان‌نویسان و شاعران مسلمان معاصر مقابل چنین کارزارهایی قرار می‌گیرند. دوست دارم که همه اینها یک شوخی باشد."


اشاره سلمان رشدی به نجیب محفوظ، نویسنده مصری بود که چند ماه پیش از آن برنده جایزه نوبل ادبیات شده بود اما اسلامگرایان تندرو نیز او را به مرگ تهدید می‌کردند.
اشاره سلمان رشدی به نجیب محفوظ، نویسنده مصری بود که چند ماه پیش از آن برنده جایزه نوبل ادبیات شده بود اما اسلامگرایان تندرو نیز او را به مرگ تهدید می‌کردند.<ref name=":1" />


برخلاف میل سلمان رشدی، نه تنها همه چیز شوخی نبود، بلکه روزهای، بعد سرنوشت تلخ‌تری را برای او رقم زد.<ref name=":1" />
اما امروز اشتیاق احمد، سخنگوی شورای مساجد شهر بردفورد، با وجود این که بر "توهین‌آمیز بودن" رمان سلمان رشدی تأکید می‌کند، می‌گوید که فتوای آیت‌الله خمینی، اعتراضات آنان را "مصادره" کرد و بر مبارزه طولانی آنان برای شنیده شدن صدایشان از سوی دولت بریتانیا سایه انداخت.<ref name=":1" />


== فتوای قتل سلمان رشدی ==
== فتوای قتل سلمان رشدی ==
خط ۱۳۵: خط ۱۱۰:


روزنامه جمهوری اسلامی در 27بهمن سال 82 اعلام کرد، تشکیلاتی به‌نام ستاد پاسداشت شهدای جهان اسلام! 100هزار دلار جایزه برای مجریان حکم اعدام «سلمان رشدی» نویسندهٴ کتاب آیات شیطانی تعیین کرده است».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/151226 ۲۵سال پس از فتوای قتل سلمان رشدی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
روزنامه جمهوری اسلامی در 27بهمن سال 82 اعلام کرد، تشکیلاتی به‌نام ستاد پاسداشت شهدای جهان اسلام! 100هزار دلار جایزه برای مجریان حکم اعدام «سلمان رشدی» نویسندهٴ کتاب آیات شیطانی تعیین کرده است».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/151226 ۲۵سال پس از فتوای قتل سلمان رشدی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ (۱۴ فوريه ۱۹۸۹)، روح‌الله خمينی خطاب به مسلمانان جهان فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد: «به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلف كتاب "آيات شيطانی" كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتوای آن محكوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غيور می‌خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسی جرئت نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر كس در اين راه كشته شود، شهيد است انشاء‌الله. ضمناً اگر كسی دسترسی به مؤلف كتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نمايد تا به جزای اعمالش برسد».خمینی این فتوا را زمانی صادر می‌کند که سرانجام "جام زهر" را در جنگ ایران و عراق نوشیده و به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل برای پایان جنگ تن داده است. شکست فاجعه‌بار او را در پذیرش صلحی که خواست قلبی او نبود، این فتوا تحت‌الشعاع قرار داد. خمینی با شکست در "صدور انقلاب" با این فتوا جبهه‌ای دیگر در برابر "استکبار غرب" گشود.
در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ (۱۴ فوريه ۱۹۸۹)، روح‌الله خمينی خطاب به مسلمانان جهان فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد: «به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلف كتاب "آيات شيطانی" كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتوای آن محكوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غيور می‌خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسی جرئت نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر كس در اين راه كشته شود، شهيد است انشاء‌الله. ضمناً اگر كسی دسترسی به مؤلف كتاب دارد ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نمايد تا به جزای اعمالش برسد».خمینی این فتوا را زمانی صادر می‌کند که سرانجام "جام زهر" را در جنگ ایران و عراق نوشیده و به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل برای پایان جنگ تن داده است. شکست فاجعه‌بار او را در پذیرش صلحی که خواست قلبی او نبود، این فتوا تحت‌الشعاع قرار داد. خمینی با شکست در "صدور انقلاب" با این فتوا جبهه‌ای دیگر در برابر "استکبار غرب" گشود.
خط ۱۴۰: خط ۱۱۷:
آن‌چه که مسلمانان "توهین به اسلام و محمد" می‌خواندند، به بخش دوم رمان مربوط می‌شود که در آن شیطان به حیله در لباس جبرئیل فرشته بر شخصیتی با نام "ماهوند" که تداعی‌گر پیامبر اسلام است ظاهر می‌شود، آیه‌هایی بر او می‌خواند و ماهوند آن‌ها را الهی می‌پندارد، بی‌آنکه بداند شیطانی هستند.
آن‌چه که مسلمانان "توهین به اسلام و محمد" می‌خواندند، به بخش دوم رمان مربوط می‌شود که در آن شیطان به حیله در لباس جبرئیل فرشته بر شخصیتی با نام "ماهوند" که تداعی‌گر پیامبر اسلام است ظاهر می‌شود، آیه‌هایی بر او می‌خواند و ماهوند آن‌ها را الهی می‌پندارد، بی‌آنکه بداند شیطانی هستند.


در تاریخ اسلام، از جمله در "تاریخ طبری"، این موضوع نوشته شده و از این آیه‌ها نیز با عنوان "غرانیق" نام برده می‌شود. در این آیه‌ها محمد هنگام خواندن سوره نجم، دو آیه‌ای را می‌خواند که در آن‌ها وجود سه خدای مکه را که دختران الله خوانده می‌شدند، می‌پذیرد و به ستایش آن‌ها می‌پردازد. بر اساس این افسانه، پیامبر بعدها پی می‌برد که این آیه‌ها فریبی بیش نبودند و او گول شیطان را خورده است و هم‌او آن‌ها را بر زبانش جاری کرده است. به همین علت غرانیق از آیات قرآنی کنار گذاشته می‌شود. در اسلام این آیه‌ها را "شیطانی" می‌خوانند و این عنوانی است که سلمان رشدی بر رمان خویش نهاده است.
در تاریخ اسلام، از جمله در "تاریخ طبری"، این موضوع نوشته شده و از این آیه‌ها نیز با عنوان "غرانیق" نام برده می‌شود. در این آیه‌ها محمد هنگام خواندن سوره نجم، دو آیه‌ای را می‌خواند که در آن‌ها وجود سه خدای مکه را که دختران الله خوانده می‌شدند، می‌پذیرد و به ستایش آن‌ها می‌پردازد. در اسلام این آیه‌ها را "شیطانی" می‌خوانند و این عنوانی است که سلمان رشدی بر رمان خویش نهاده است.


این واقعه تا پیش از انتشار "آیه‌های شیطانی" موضوعی فراموش‌شده به شمار می‌رفت. این‌که شیطان بتواند پیامبر را بفریبد، در ذهن مسلمانان ناممکن به نظر می‌رسید. سلمان رشدی در این رمان آن را آشکار و همگانی کرد. پیامبر "آیه‌های شیطانی" انسانی‌ست چون دیگر انسان‌ها که می‌تواند فریب بخورد. و این آن چیزی بود که از نگاه بنیادگرایان، به قداست اسلام خدشه وارد می‌ساخت.
این واقعه تا پیش از انتشار "آیه‌های شیطانی" موضوعی فراموش‌شده به شمار می‌رفت. این‌که شیطان بتواند پیامبر را بفریبد، در ذهن مسلمانان ناممکن به نظر می‌رسید. سلمان رشدی در این رمان آن را آشکار و همگانی کرد. پیامبر "آیه‌های شیطانی" انسانی‌ست چون دیگر انسان‌ها که می‌تواند فریب بخورد. و این آن چیزی بود که از نگاه بنیادگرایان، به قداست اسلام خدشه وارد می‌ساخت.
خط ۱۶۱: خط ۱۳۸:


سلمان رشدی در رمان "جوزف آنتوان" که آن را "تاریخ شخصی" خویش می‌داند، از سال‌های مخفی زیستن خویش به عنوان "دوران وحشت‌بار هراس" نام می‌برد.<ref name=":0" />
سلمان رشدی در رمان "جوزف آنتوان" که آن را "تاریخ شخصی" خویش می‌داند، از سال‌های مخفی زیستن خویش به عنوان "دوران وحشت‌بار هراس" نام می‌برد.<ref name=":0" />
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


خبر دهشتناک است. اسلاميستی بيست و چهار ساله به جان سلمان رشدی تعرض کرده و اين نويسنده بزرگ را در معرض مرگ قرار داده است. سن و سال جنايتکار جوان به عمر فتوای روح‌الله خمينی که در زمستان شصت و هفت حکم به قتل نويسنده داد نمی‌رسد، اما وجود و عمل او گواه انکارناپذير واقعيتی است که مردم ايران تحت حکومت جمهوری اسلامی با گوشت و پوست خود زيسته و می‌زيند.
خبر دهشتناک است. اسلاميستی بيست و چهار ساله به جان سلمان رشدی تعرض کرده و اين نويسنده بزرگ را در معرض مرگ قرار داده است. سن و سال جنايتکار جوان به عمر فتوای روح‌الله خمينی که در زمستان شصت و هفت حکم به قتل نويسنده داد نمی‌رسد، اما وجود و عمل او گواه انکارناپذير واقعيتی است که مردم ايران تحت حکومت جمهوری اسلامی با گوشت و پوست خود زيسته و می‌زيند.
۲٬۳۲۴

ویرایش