اسدالله لاجوردی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
اسدالله لاجوردی در زندان در جناح اقلیت زندانیانی قرار داشت که به راست (مذهبی سنتی) معروف بودند. آنها کسانی بودند که به‌دلیل مسائل شرعی و پاکی و نجسی بند رخت یا ظروف غذای خود را از مبارزان مارکسیست در زندان جدا می‌کردند. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. وی پس از به قدرت رسیدن خمینی به‌سرعت مدارج رشد در نظام جمهوری اسلامی را طی کرد به سمت دادستان کل تهران و رئیس زندان‌های تهران درآمد. اسدالله لاجوردی که به بی‌رحمی و قساوت مشهور است نفر شماره‌ی یک نظام در کشتارهای دهه‌ی شصت بود.  
اسدالله لاجوردی در زندان در جناح اقلیت زندانیانی قرار داشت که به راست (مذهبی سنتی) معروف بودند. آنها کسانی بودند که به‌دلیل مسائل شرعی و پاکی و نجسی بند رخت یا ظروف غذای خود را از مبارزان مارکسیست در زندان جدا می‌کردند. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد. وی پس از به قدرت رسیدن خمینی به‌سرعت مدارج رشد در نظام جمهوری اسلامی را طی کرد به سمت دادستان کل تهران و رئیس زندان‌های تهران درآمد. اسدالله لاجوردی که به بی‌رحمی و قساوت مشهور است نفر شماره‌ی یک نظام در کشتارهای دهه‌ی شصت بود.  


این قتل‌عام‌ها که از جمله کشتار نوجوانان و جوانان را حتی بدون هیچ محاکمه‌ای در بر می‌گرفت، حتی مورد اعتراض افرادی از درون نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت که منجر به عزل وی در سال ۱۳۶۳ گردید. با این همه او در سال ۱۳۶۸ به مدیریت زندانها بازگشت و تا سال ۷۶ در سمت خود باقی بود. اسدالله لاجوردی سرانجام در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار کشته شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی اسدالله لاجوردی نماد خشونت دولتی…[[اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی]]</ref>
این قتل‌عام‌ها که از جمله کشتار نوجوانان و جوانان را حتی بدون هیچ محاکمه‌ای در بر می‌گرفت، حتی مورد اعتراض افرادی از درون نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت که منجر به عزل وی در سال ۱۳۶۳ گردید. با این همه او در سال ۱۳۶۸ به مدیریت زندان‌ها بازگشت و تا سال ۷۶ در سمت خود باقی بود. اسدالله لاجوردی سرانجام در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، طی عملیاتی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار کشته شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی اسدالله لاجوردی نماد خشونت دولتی…[[اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی]]</ref>


== لاجوردی در زندان شاه ==
== لاجوردی در زندان شاه ==
خط ۳۴: خط ۳۴:
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از  خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده‌ی گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر  بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب  لاجوردی بعنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از  خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده‌ی گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر  بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب  لاجوردی بعنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد.<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>


بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان‌ها وانجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره اصلی در برخورد با گروه های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمان‌هایی نوگرا به شمار می‌رفتند. جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدایی خلق بودند که اعتقادات مارکسیستی داشتند.<ref>سایت بی بی سی فارسی لاجوردی نماد خشونت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/07/110705_l13_lajevardi دولتی]</ref> <blockquote>«این دو جریان معمولا به دلیل فعالیت‌های مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از روحانیون و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانی‌ها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. اسدالله لاجوردی از ابتدا در این طیف دسته‌بندی می‌شد. گفته می‌شود او به دلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده بود و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی و روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان به دلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کادرهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود».</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.
بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان‌ها و انجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره‌ی اصلی در برخورد با گروه های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی‌ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمانهایی نوگرا به شمار می‌رفتند. جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدائی خلق بودند که اعتقادات مارکسیستی داشتند.<ref>سایت بی بی سی فارسی لاجوردی نماد خشونت [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/07/110705_l13_lajevardi دولتی]</ref> <blockquote>«این دو جریان معمولا بدلیل فعالیتهای مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از روحانیون و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانیها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. اسدالله لاجوردی از ابتدائ در این طیف دسته‌بندی می‌شد. گفته می‌شود او بدلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده بود و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی و روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان بدلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کادرهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود».</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.


یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل می‌کند:
یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل می‌کند:
خط ۴۰: خط ۴۰:
«در شهریور سال ۶۰ سلول‌های زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان مجاهد کرد و گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلول‌ها را به روی شما باز می‌کنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفتیم»<ref>وبلاگ ققنوس در آتش اسدالله [https://ghatash.blogspot.com/2018/12/Prison.html لاجوردی]</ref>
«در شهریور سال ۶۰ سلول‌های زندان اوین مملو از زندانیان سیاسی بود. بیشترشان هم از مجاهدین بودند. روزی لاجوردی برای بازدید زندان آمد. خطاب به زندانیان مجاهد کرد و گفت: «تصور نکنین روزی سازمان میاد و در سلول‌ها را به روی شما باز می‌کنه. قبل از چنین اتفاقی، همگی شماها مردین برای هر سلولی چند نارنجک در نظر گرفتیم»<ref>وبلاگ ققنوس در آتش اسدالله [https://ghatash.blogspot.com/2018/12/Prison.html لاجوردی]</ref>


در سال های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ وی به تدریج حاکم بلامنازع زندان‌های سیاسی شد. در طول این دوران او همزمان سه پست سرپرستی زندان‌ها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی را بر عهده داشت.
در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ وی به تدریج حاکم بلامنازع زندان‌های سیاسی شد. در طول این دوران او همزمان سه پست سرپرستی زندان‌ها، دادستان انقلاب مرکز و ریاست اطلاعات دادستانی را بر عهده داشت.


== عزل و نصب دوباره لاجوردی ==
== عزل و نصب دوباره لاجوردی ==
در دی ۱۳۶۳ اسدالله لاجوردی توسط شورای عالی قضایی از تمامی مناصب برکنار شد و تا زمان مرگ خمینی هیچ پست دولتی نداشت. در سال ۱۳۶۸ اسدلله لاجوردی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده داشت. در این زمان رئیس دفتر قوه قضاییه از اسدالله لاجوردی خواست که استعفا دهد.<ref>سایت بی بی فارسی</ref>
در دی ۱۳۶۳ اسدالله لاجوردی توسط شورای عالی قضائی از تمامی مناصب برکنار شد و تا زمان مرگ خمینی هیچ پست دولتی نداشت. در سال ۱۳۶۸ اسدلله لاجوردی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده داشت. در این زمان رئیس دفتر قوه‌ی قضائیه از اسدالله لاجوردی خواست که استعفا‌ء دهد.<ref>سایت بی بی فارسی</ref>


=== صحبتهای لاجوردی پس از عزل ===
=== صحبتهای لاجوردی پس از عزل ===
«من مثل این چوب‌های خشک هستم. این جوری‌ام دیگر! تحت تأثیر قرار نمی‌گیرم. شاید یک سری از حالات طبیعی آدم‌های معمولی را از دست داده باشم. اگر مثلاً فلانی زنگ می‌زد برای توصیه راجع به یک پرونده، شما واکنش‌های مرا دیده‌اید که چه پرخاشی می‌کردم»<ref>خبرگزاری فارس</ref>
«من مثل این چوبهای خشک هستم. این جوری‌ام دیگر! تحت تأثیر قرار نمی‌گیرم. شاید یکسری از حالات طبیعی آدمهای معمولی را از دست داده باشم. اگر مثلاً فلانی زنگ می‌زد برای توصیه راجع به یک پرونده، شما واکنشهای مرا دیده‌اید که چه پرخاشی می‌کردم»<ref>خبرگزاری فارس</ref>


«من می‌گویم منافق و کمونیست در دوائر دولتی و دانشگاه نرود، چون نه فکرش با شما موافق است نه عملش. همین را حل کنیم دعواها حل هستند.»
«من می‌گویم منافق و کمونیست در دوائر دولتی و دانشگاه نرود، چون نه فکرش با شما موافق است نه عملش. همین را حل کنیم دعواها حل هستند.»


== اسدالله لاجوردی از دید سران نظام ==
== اسدالله لاجوردی از دید سران نظام ==
انصاری گفته است که در سال ۱۳۶۳ پس از اینکه شورای عالی قضایی ماموریت تهیه گزارش از وضعیت زندان‌های استان تهران را به وی سپرد، به بررسی عملکرد آقای اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب استان تهران پرداخته است و در نهایت پس از گفتگوی مستقیم با صد زندانی سیاسی از زندان‌های مختلف، گزارشی به رئیس جمهور، رئیس مجلس و خمینی پیرامون تخلفات بارز وی از قوانین و برخوردهای خودسرانه و تند با زندانیان سیاسی ارسال کرده است که در تداوم گزارش‌ها و شکایات قبلی، موجبات برکناری آقای لاجوردی را فراهم کرده است.
انصاری گفته است که در سال ۱۳۶۳ پس از اینکه شورای عالی قضائی مأموریت تهیه گزارش از وضعیت زندان‌های استان تهران را به وی سپرد، به بررسی عملکرد آقای اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب استان تهران پرداخته است و در نهایت پس از گفتگوی مستقیم با صد زندانی سیاسی از زندان‌های مختلف، گزارشی به رئیس جمهور، رئیس مجلس و خمینی پیرامون تخلفات بارز وی از قوانین و برخوردهای خودسرانه و تند با زندانیان سیاسی ارسال کرده است که در تداوم گزارش‌ها و شکایات قبلی، موجبات برکناری آقای لاجوردی را فراهم کرده است.


وی می‌گوید شنیده‌ام آقای اسدالله لاجوردی پس از خودداری از تحویل مسئولیت، به ملاقات خمینی می‌رود و با ارائه گزارش مفصلی خواستار برخورد با مجاهدین می‌شود.
وی می‌گوید شنیده‌ام آقای اسدالله لاجوردی پس از خودداری از تحویل مسئولیت، به ملاقات خمینی می‌رود و با ارائه گزارش مفصلی خواستار برخورد با مجاهدین می‌شود.
خط ۶۶: خط ۶۶:


=== قتل محمدرضا سعادتی ===
=== قتل محمدرضا سعادتی ===
محمدرضا سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق از زندانیان سیاسی شناخته‌شده زندانهای شاه بود. او پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در جریان مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب به عضویت شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد .
محمدرضا سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق از زندانیان سیاسی شناخته‌شده زندان‌های شاه بود. او پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در جریان مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب به عضویت شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد .


محمد رضا سعادتی پنجم اردیبهشت ۱۳۵۸، سه ماه پس از پیروزی انقلاب به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی بازداشت شد.
محمد رضا سعادتی پنجم اردیبهشت ۱۳۵۸، سه ماه پس از پیروزی انقلاب به اتهام جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی بازداشت شد.
۱٬۱۹۹

ویرایش

منوی ناوبری